مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجود ممکنات


۱.

نقد و بررسی دیدگاه میرداماد در اصالت یا اعتباری بودن وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت هویت تقرر وجود خدا وجود ممکنات میرداماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۰۷
از مسائل مبنایی در فلسفه اسلامی بحث اصالت وجود یا ماهیت است که ثمره آن در مباحث صفات، سنخیت و رابطه وجودی میان خلق و خالق است. مشهور برآن است که میرداماد از قائلین به اصالت ماهیت بوده است؛ اما شواهدی در آثار میرداماد از جمله مفاض بودن وجود از خداوند، هم سنخی وجود خدا و وجود ممکنات، بیان برهان صدیقین، تساوق وجود و تشخص، رابطی بودن وجود ممکنات، وعاء بودن دهر برای وجود، مجعول بودن وجود، نظام وحدانی عالم، انقسام موجود به واجب و ممکن وجود دارد که وی را جزء قائلین به اصالت وجود قرار می دهد. جمع بین دو بیان ما را به این نتیجه می رساند که: دعوای اصالت ماهیت یا وجود اختلافی لفظی است، در عبارات میرداماد باید بین اعتبارات مصدری و حقیقی وجود تمییز داده شود، در فلسفه میر تفاوتی بین وجود و تقرر مشاهده می شود تقرر در فلسفه میر همان وجود در فلسفه ملاصدرا است که با جایگزینی آنها اختلاف مرتفع خواهد شد .
۲.

دیدگاه قاضی سعید قمی در مسئله نسبت سنخ وجود خدا و ممکنات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاضی سعید قمی توحید وجود خدا وجود ممکنات وحدت وجود تباین وجود الهیات سلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
یکی از مسائل الهیات فلسفی تبیین رابطه وجود خدا و مخلوقات است. نسبت سنخ وجودی خدا و ممکنات از جمله فروع این مسئله است. نظرات مختلفی مانند «وحدت شخصی وجود»، «وحدت تشکیکی وجود»، و «تباین وجودها» در این رابطه مطرح شده است. در میان دانشمندان اسلامی قاضی سعید قمی به تباین بین وجود خدا و ممکنات قائل بوده است. این نظریه از حیث روش شناختی دارای مشکلاتی است که از جمله آن عدم هم خوانی با برخی مبانی فلسفی وی مانند قاعده «فاقد شیء نبودن معطی شیء»، قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» و «قرب و بعد نسبت به خدا» می باشد. این مبانی بیشتر با  نظریه هم سنخی تطابق دارد، مگر اینکه قائل به تخصیص آن ها شویم.  الهیات تنزیهی و عدم امکان شناخت خداوند نیز از لوازم و آثار نظریه تباین است. قاضی سعید به الهیات تنزیهی در مقام ذات خداوند قائل بوده، ولی در مقام واحدیت صفات را ثابت می داند. او راه عقل را برای شناخت خدا بسته می داند، ولی معرفت شهودی با فنای فی الله را مسیر امکان شناخت خدا می داند.