مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
هند
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
147 - 176
هند در جنگ سرد، با راهبرد عدم تعهد، از رقابت های دو بلوک در دو سازمان امنیتی ورشو و ناتو، دور شد اما با فروپاشی شوروی و تغییر شرایط بین الملل، با فعال کردن ظرفیت های ژئوپلیتیکی خود نه تنها به قدرتی نو ظهور در قرن بیست و یکم تبدیل شده بلکه با راهبرد جهانی سازی، هم گرایی با قدرت های برتر بین المللی از جمله سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را در دستور کار خود قرار داد. رابطه هند با ناتو و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، موضوع مقاله حاضر است و نویسندگان تلاش دارند به این پرسش پاسخ دهند که گسترش زمینه های همکاری هند و ناتو چه تاثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و رسانه ای، فرضیه مقاله عبارت است از این که «ناتو با تقویت همکاری و شراکت راهبردی در منطقه جنوب آسیا با هند به عنوان یک قدرت نوظهور اقتصادی و تکنولوژیک، به دنبال تامین امنیت و گسترش هژمونی در این منطقه با هدف کنترل ایران و چین است». یافته ها نشان می دهد که مشارکت ناتو و هند در سه زمینه موضوع، محیط و سطح، به طور همزمان فرصت ها و تهدید هایی را برای امنیت ملی ایران به دنبال دارد.
بررسی منازعه هند و پاکستان بر اساس نظریه بازدارندگی هسته ای والتز
حوزه های تخصصی:
مدیریت منازعه میان دو کشور هند و پاکستان در سال های پس از 1998 از عوامل مختلفی اثر پذیرفته است. تغییر در ساختار بین المللی دوران پساجنگ سرد، تحول در سیاست خارجی هند و تلاش این کشور در نقش آفرینی در حوزه های اقتصادی و دیپلماتیک از آن جمله اند. در کنار این عوامل می توان نقش بازدارندگی هسته ای میان این دو کشور را نیز اضافه کرد. با توجه به مهم بودن این عامل نسبت به سایر عوامل گفته شده هدف اصلی این پژوهش برررسی منازعه هند و پاکستان براساس نظریه «بازدارندگی هسته ای کنت والتز» و مفهوم «موازنه قدرت» می باشد. نتیجه اصلی این مقاله آن است که موازنه قدرت ایجاد شده میان هند و پاکستان در حوزه هسته ای منازعات این دو کشور را از حالت «درگیری و جنگ مستقیم» که شامل سه جنگ مستقیم در تاریخ این دو کشور بوده است به سمت «عدم جنگ مستقیم نظامی» در فاصله زمانی بعد از 1998 درآورده است. این پژوهش یک پژوهش تحلیلی - توصیفی همراه با انطباق نظریه بر مورد (نظریه توازن قدرت بر منازعه هند و پاکستان) می باشد و روش گردآوری اطلاعات در آن نیز به صورت استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع مجازی (اینترنتی) می باشد.
مقایسه توسعه سیاسی و اقتصادی در کشورهای مالزی و هند
حوزه های تخصصی:
س توسعه در اصل از موضوعات علوم اجتماعی می باشد که در دوره های مختلفی و از دید رشته های گوناگونی مورد مطالعه قرار گرفته است و ابعاد گوناگونی دارد از جمله بعد سیاسی و اقتصادی. توسعه در هر جهانی و کشوری مراتب متفاوتی داشته است و هر جایی از زوایه متفاوتی به آن توجه کرده است. در این مقاله سعی شده است با روش تطبیقی به مقایسه توسعه سیاسی- اقتصادی دو کشور آسیایی جنوب شرقی مالزی و هند پرداخته شود. ما دستیابی به توسعه فرایندی است پیچیده، دشوار، زمان بر که از یک طرف نیازمند تلاش و ممارست فراوان، ثبات قدم، عزم راسخ و بسیج تمام منابع در حهت دستیابی به آن است واز طرف دیگر نیازمند بستر سیاسی اجتماعی آرام و باثبات به عنوان شرط اولیه تحقق آن می باشد. اصولا « دولت توسعه خواه» یکی از ابزارهای مهم دست یابی به توسعه است که مقدمات هرنوع توسعه را فراهم می کند. (هانتینگتون، 5:1375) دکتر سریع القلم نیز می نویسند» توسعه به آرامشی نیازمند است تا افراد و مجموعه های انسانی به فکر ابداع و خلاقیت باشند. فراز و نشیب های سیاسی و بالاتکلیفی در میدان مشروعیت سیاسی، تحقق توسعه را به تاخیر می اندازد و شاید نهایتا ناممکن سازد. ناآرامی سیاسی، اطمینان و امید به آینده را که زمینه ساز توسعه است مختل می سازد و فضای تصمیم گیری و سیاست گذاری جامعه را آلوده می کند و در مجموع به کاهش کارایی و مطلوبیت می انجامد. ( سریع القلم، 93:1375) تاکنون تعاریف متعددی از مفهوم توسعه صورت گرفته است که به برخی از آنها اشاره می کنیم: توسعه، مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و گروه های اجتماعی داخل سیستم (جامعه) و تعدیل وضعیت نامطلوب گذشته گذشته به سوی وضع مطلوب از نظر مادی و معنوی است (زینل زاده و همکاران، 1391) توسعه، به مثابه یک آرمان و هدف انسانی، دلالت بر وضعیتی دارد که در آن تلاش می شود بر مبنای پتانسیل ها و ظرفیت های موجود و یا ایجاد زمینه های مساعد، به بهبود وضعیت و ایجاد تغییر مثبت پرداخته شود. (نصرتی، 1389) توسعه، نتیجه بسیج نیروهای مادی وانسانی برای اهداف مترقی توسعه یافتگی است و ازین رهگذر است که فقر، بی سوادی، وابستگی و اختناق جای خود را به رفاه، و آزادی و قدرت می دهد. (سامتی و دیگران، 1390) در تعاریف قدیمی تر از مفهوم توسعه، معمولا توسعه را مترادف با رشد اقتصادی دانسته و این دو را لازم و ملزوم یک دیگر می پنداشتند. در واقع کشوری را توسعه یافته تر می دانستند که از رشد اقتصادی بالاتری برخودار بود؛ اما این اندیشه از سال 1991 به بعد کنار گذاشته شد و در تعاریف جدید از توسعه، انسان و توسعه انسانی در کانون توجه قرار گرفت. در واقع توسعه مفهوم والاتر از رشد اقتصادی، یعنی درآمد سرانه دارد و کشورهایی که از درآمد سرانه بالاتری برخوردارند الزاما از جمله کشورهای توسعه یافته تلقی نمی شوند. ( بخشوده،1385). به این ترتیب می توان گفت انسان هدف توسعه و در عین حال محور توسعه می باشد. بنابر این هدف توسعه، پرورش قابلیت های انسان و گسترش امکانات اوست. برخورداری انسان زندگی طولانی، سالم واخلاقی در محیط غنی و درجامعه مدنی دموکراتیک هدف نهایی توسعه است.( علیخانی، 1391) مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 در چارچوب مطالعه سیاست های تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرار گرفته است.قبل از دوران جنگ بویژه در دهه های 13920 و 1930 محققین و فلاسفه سیاسی سعی نمودند این مقوله را بر اساس دگرگونیهاو تغییرات اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قراردهند. دیدگاه دانشمندان در دهه های مزبور بسیار بدبینانه بود به گونه ای که آنان نهایت هر تمدنی، از جمله تمدن غرب را در زوال و نابودی دانسته و براین اعتقاد بودند که تحولاتی که در روند صنعتی شدن و نوسازی بوقوع پیوسته باعث بروز یک سلسله بحران هایی از جمله از خود بیگانگی و از هم گسیختگی اجتماعی گردیده است. (مهدی خانی 1384،179) از دوران پس از جنگ دوم جهانی نسبت به روند توسعه سیاسی و تغییرات اجتماعی برخوردی خوشبینانه تری شده و محققین تحت تاثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی غرب و بویژه آمریکا رفته بودند. در آن زمان مطالعه توسعه سیاسی بیشتر رنگ ایدئولوژیک داشته است.(مهدی خانی 1384،179) بررسی آثار مربوط به توسعه سیاسی نشان می دهد که اکثر پژوهشگران عملا میزان دموکراسی( مردم سالاری) را معادل سطح توسعه سیاسی می دانند. از توسعه سیاسی فرصت برابر برای دسترسی به مواضع سیاسی و اداری بالا و شامل حقوق سیاسی و آزادی های مدنی استفاده می شود. توسعه در اقتصاد، سیاست و اجتماع در غرب بیشتر بصورت واکنشی در برابر خطرسیاست های رادیکال بود. علیرغم که تئوریسن های غربی می دانستند که دولت های جهان سوم به هیچ وجه راه هایی را که آنها در فرایند تاریخی طی کرده اند، نگذرانیده اند مطرح
تبیین نقش و کارکرد ژئوپلیتیک خلیج چابهار در تحولات اقیانوس هند (با تأکید بر رقابت های میان هند و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1051 - 1071
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی در سده بیستم، مناسبات ژئوپلیتیک در مقیاس جهانی سرشتی ژئواکونومیک محور یافت؛ بدین معنا که کارکرد اقتصادی مکان ها به آن ها وزن ژئوپلیتیک داد. خلیج چابهار فضای جغرافیایی واجد نقش آفرینی ژئوپلیتیک است که در کانون توجه قدرت های اقتصادی دنیا قرار گرفته است؛ زیرا دسترسی به پهنه های اقیانوس هند را فراهم می کند و به منزله محل اتصال فضای درونی و میانی با فضای بزرگ می تواند در ساختار نوین اقتصاد سیاسی بین الملل و اقتصاد سیاسی تجارت و ترانزیت انرژی در منطقه اقیانوس هند، در شکل دهی به سازمان همکاری های منطقه ای نقشی راهبردی ایفا کند. در این میان، ایران می تواند از این ظرفیت برای سامان دهی نهادهای منطقه ای و بین المللی، به ویژه در منطقه اقیانوس هند استفاده کند و از این راه منافع کشورهای دیگر را با ساحل دریای عمان پیوند بزند. همچنین می تواند علاوه بر ارتقای منزلت ژئوپلیتیک خود در جهان و منطقه، با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین امنیت ملی خود تولید کند؛ از این رو پژوهش حاضر به بررسی و تبیین نقش ژئوپلیتیک خلیج چابهار در رقابت میان دو قدرت هند و چین متمرکز است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، روشی آمیخته است. پژوهشگر با مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های اکتشافی، شاخص های مدنظر را احصا کرده و ابزار پرسشنامه را برای تأیید روایی و پایایی نتایج مصاحبه ها را ساخته است. پس از تجزیه و تحلیل نتایج در محیط نرم افزاری SPSS، مشخص شد ژئوپلیتیک خلیج چابهار با اطمینان 99 درصد در رقابت میان دو قدرت هند و چین اثرگذار است.
بررسی چرایی مهاجرت پزشکان ایرانی عصر صفویه به هند و نتایج آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
187-213
حوزه های تخصصی:
صفویان به عنوان نخستین حکومتی که پس از اسلام، نظامی متمرکز را بنیاد گذاشته و مذهب تشیع را در ایران زمین رسمیت بخشیدند، در شرق و غرب با حکومتهای مهم و متمرکزی همچون هند و عثمانی همسایه و هم مرز و با دولتهای این ممالک در کشاکش و گاه نیز در حالت صلح به سر می بردند. بر این مبنا دانشمندان و سیاستمداران و حتی توده مردم در این سرزمینها در آمد و شد بوده و به تبادلات علمی، فرهنگی و اقتصادی می پرداختند. بر این اساس مقاله پیش رو درصدد است به عنوان یکی از اقشار مهم جامعه عصر صفوی به بررسی علل مهاجرت پزشکان ایرانی به هند و بررسی تاثیر آن بر دانش پزشکی گورکانیان هند بپردازد و در خلال این مساله دریابد؛ مسائلی همچون؛ تعصبات دینی، بحران های سیاسی در دوران صفویان و از طرفی اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی سرزمین هند تا چه حد در این مهاجرتها تاثیر گذار بوده است. از اینرو بر اساس روشی توصیفی- تحلیلی با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و متون سعی گردید به تحلیل داده ها پرداخت و بر این مبنا یافته های پژوهش نیز حاکی از آن است که؛ سخت گیری پادشاهان صفوی و تعصب دینی حاکم بر نظام سیاسی عصر صفوی و از سویی جوّ سیاسی و فرهنگی مساعد در جامعه گورکانی و همچنین تشویق پادشاهان هند از عالمان و دانشمندان ایرانی برای اقامت در هند از دلایل اصلی مهاجرت اطبای عصر صفویه به هندوستان بوده است.
بررسی مسئولیت مدنی افراد ناتوان ذهنی در حقوق ایران، هند و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث اساسی در حقوق مسئولیت مدنی، مسئولیت افراد ناتوان ذهنی(صغار و مجانینِ فاقد تمیز و ناتوان در ادراک) است که در حقیقت یکی از مهم ترین ابعاد ناظر به کیفیت دخالت عناصر ذهنی و روانی است و در تمامی نظام های حقوقی دنیا از دیرباز محل مناقشه بوده است. بنابراین پرسش اصلی این است که چنانچه از سوی افراد ناتوان ذهنی، خسارتی به دیگری وارد شود، آیا افراد مذکور، مسئول جبران خسارت وارده هستند؟ براساس تحقیق حاضر که پژوهشی توصیفی- مقایسه ای، براساس ابزار کتابخانه ای است، علی رغم اینکه حقوق مسئولیت مدنی در قبال این مسئله، بر سر یک دو راهی قرار دارد؛ از یک سو مسائل عاطفی، اخلاقی و ناظر به انصاف و عدالت ماهوی، خواهان تعدیل مسئولیت مدنی این افراد می باشد و از سوی دیگر، دغدغه ایجاد شرایط مطلوب اجتماعی در سایه عدالت صوری محض، بر حمایت از شخص زیان دیده تأکید دارد، به نظر نگارندگان، در این مسأله، آمیزه ای از عدل ماهوی (در سایه احساسات عمومی- عاطفی) با نظم (در سایه مطلوبیت اجتماعی) می تواند توازن و دورنمای مناسبی در راستای برقراری هدف غاییِ عدالت و توازن، ترسیم نماید و تعدیل مسئولیت این اشخاص را مبرهن سازد.
دیپلماسی حقوق بشری و تاثیر آن برسیاست خارجی: مطالعه موردی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی حقوق بشر متشکل از دو کلمه است، دیپلماسی، که ابزاری جهت کسب منافع ملی است و حقوق بشر. هندوستان به عنوان دومین کشور پرجمعیت و هفتمین اقتصاد دنیا، سابقه حقوق بشری ضعیفی دارد. سوال اصلی نوشتار این است که تاثیر دیپلماسی حقوق بشری بر سیاست خارجی این کشور چیست؟ پاسخ این سوال در قالب مفهوم دیپلماسی چندسطحی پی گرفته خواهد شد. دیپلماسی حقوق بشری باید در سه سطح ملی، منطقه و بین الملل، ظرفیت یابی و مورد مداقه قرار گیرد چرا که همخوانی این سطوح وابستگی تامی با اجرای دیپلماسی حقوق بشری کنش مند دارد. در سطح ملی متغیرهای سنتی و تاریخی آنان در قانون اساسی تجلی یافته است که ریشه های دیپلماسی حقوق بشری هند را تشکیل می دهند، در سطح منطقه همسایگان، سازمان های منطقه ای و ژئوپلیتیک به متغیرهای اثرگذار اضافه می شوند، هند در پی گسترش شرکا، بسط نفوذ، وابستگی اقتصادی و تنش زدایی در منطقه است. در سطح بین الملل ساختار رفتار خاصی با رویکرد عملگرایانه را به هند تحمیل می کند. هند علاوه بر تبادل با غرب با تأکید بر روابط اقتصادی تلاش در تلطیف مواضع غرب دارد ولی از طرفی مواضع آن توسط شرکای آن در بریکس تعدیل می شود. هند تلاش می کند در نهادهای هنجارساز و بین المللی حضور فعال داشته باشد ولی نهایتاً رویکرد حقوق بشری آن بیشتر پرستیژی و عملگرایانه است تا هنجاری. این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی نگاشته شده است.
نقش راه های مَکران در مناسبات ایران و هند در سده های نخست اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
سرزمین مکران در جنوب شرق ایران با وجود شرایط اقلیمی و طبیعی تقریبا نامساعد، در سده های نخست اسلامی از موقعیت جغرافیایی ویژه ای برخوردار بود. دسترسی به آب های آزاد و به خصوص واقع شدن بین دو حوزه تمدنی ایران و هند، اهمیت فوق العاده ای به این سرزمین بخشیده بود. جغرافیای طبیعی تقریبا نامساعد در کنار موقعیت جغرافیایی حساس و چگونگی ایفای نقش موقعیت جغرافیایی این سرزمین در زمینه رونق و توسعه راه های دریایی و زمینی سؤال برانگیز است. مهم ترین سوال نوشته حاضر این است که با وجود شرایط این چنینی، راه های مکران چگونه در زمینه ارتباطات تمدنی ایران و هند ایفای نقش می نمود؟ با توجه به تمهیدات نظامی، امنیتی، ترابری و غیره که در سده های نخست اسلامی بکار گرفته شد، علی رغم موانع طبیعی و حتی انسانی، راه ها و جاده های مواصلاتی مکران رونق بسزایی پیدا کرد و نقشی عمده در مناسبات ایران و هند در آن زمان ایفا می نمود. هدف این نوشتار تبیین اهمیت کاربردی راه های مکران در روابط و مناسبات ایران و هند در سده های نخست اسلامی است. تحقیق مورد نظر به شیوه توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و تا حدودی مشاهدات میدانی انجام گرفته است.
گسترش تشیع در دکن سده های دهم و یازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشیع در درازنای تاریخ خود، همواره نقاط اوجی داشته که بر پایه آنها، به شیوه های گوناگون گسترش می یافته و پیروانش در سراسر جهان، فزونی می گرفته اند. سده های دهم و یازدهم هجری نیز نقطه اوجی در تاریخ تشیع به شمار می رود؛ زیرا حکومت صفویه در این قرن در ایران تأسیس شد و با حمایت رسمی اش از تشیع، زمینه را برای گسترش آن در ایران فراهم آورد. هم زمان با حکومت صفویان در ایران، در منطقه دکن (جنوب هند) نیز روی دادهایی پیش آمد که آنها را می توان نقطه اوج تاریخ تشیع در آن جا خواند؛ اوجی که به رغم اهمیت فراوانش، نزد پژوهش گران حوزه تاریخ تشیع، کم تر شناخته شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که تأثیر برپایی حکومت های محلی شیعیان در دکن سده های یاد شده، در گسترش تشیع در آن مناطق چه بود؟ این تحقیق بر این فرضیه استوار است که به رغم کوشش های حاکمان این حکومت ها در پشتیبانی از مذهب تشیع، شمار فراوانی از مردم این منطقه، به این مذهب نگرویدند، بلکه این کارها تنها زمینه را برای آشنایی آنان با تشیع و گرایش به آن در دوره های بعدی فراهم کرد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع، با اشاره ای کوتاه به پیشینه حضور شیعیان در منطقه دکن، کارهای حاکمان محلی آن جا را در زمینه حمایت از تشیع، سیر گسترش تشیع در این منطقه و میزان گرایش مردم به این مذهب در دوره یاد شده برمی رسد و فرضیه اش را تأیید می کند.
بررسی تأثیر شهید ثالث در گسترش فرهنگ شیعی در هندوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاضی سید نور الله مرعشی شوشتری (شهید ثالث) از علمای شهیر سده دهم و یازدهم هجری در شوشتر زاده شد (956 ق) و پس از بهره گیری از عالمان آن روزگار و پدرش سید شریف الدین، برای کامل کردن تحصیلاتش به مشهد رفت و بر اثر آشوب های عصر شاه اسماعیل دوم، به هند کوچید. او بر اثر تسلطش بر علوم مذهبی و مکاتب فقه اهل تسنن، به بالاترین منصب قضاوت در دوره اکبر شاه گورکانی راه یافت و افزون بر قضاوت و تدریس، به پشتیبانی شماری از شیعیان دربار گورکانیان، آثار مهمی در عرصه فرهنگ شیعی پدید آورد و عصر بیداری شیعیان هند را بنیاد گذارد؛ یعنی به آنان کمک کرد تا جایگاه برجسته خود را در سنت اسلامی نمایان کنند و سرانجام بر اثر همین کوشش ها به ویژه نوشتن احقاق الحق ، به شهادت رسید. این نوشتار با توجه به کوشش های علمی، فرهنگی و اداری قاضی نورالله در هند، به تبیین جایگاه او در پیش برد روند رشد فرهنگ شیعی و نگاه بانی آن می پردازد.
تأثیر منصب داران ایرانی مهاجر به هند در تحول نظام دیوانی و سیاسی دولت گورکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان مسلمان با پی ریزی تمدن ایرانی اسلامی و انتقال آن به سایر جوامع، از جمله شبه قاره هند، در پیشرفت های فرهنگی و تمدنی نقشی مؤثری ایفا کردند. نخبگان ایرانی که با توجه به وجود عوامل دافعه در ایران و عوامل جاذبه در هندوستان به دربار گورکانیان مهاجرت کردند به دلیل شایستگی های فراوان خود توانستند به عنوان منصب دار، در حوزه های گوناگون به ویژه نظام دیوانی و سیاسی دولت گورکانی، منشأ خدمات بسیاری شوند. از این رو هدف این نوشتار، آن است که با استفاده از روشی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای معتبر، به این پرسش پاسخ دهد که آثار حضور منصب داران ایرانی مهاجر به هند در تحول نظام سیاسی و دیوانی دولت گورکانیان چه بود؟ فرضیه ی پرسش یادشده نیز آن است که تفکر ایرانی اسلامی در شکل گیری، شکوفایی و ثبات ساختار دیوانی و نظام سیاسی گورکانیان هند، نقشی بسزایی ایفا کرد. در نتیجه منصب داران ایرانی مهاجر به هند با تدوین قانون، عقد معاهدات سیاسی، مبارزه با مقطعان، تنظیم سیستم مالی و قضایی، مشاوره سیاسی و تثبیت نظام سیاسی دولت در جریان انتقال قدرت و رواج زبان فارسی در سیستم اداری در تحول نظام دیوانی و سیاسی گورکانیان مؤثر بودند.
واکاوی عملکرد سیاسی نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۷
131-156
حوزه های تخصصی:
احمدشاه دُرّانی (1134 - 1186ق/ 1722 - 1772م) پایه گذار سلسله درانی از خلأ قدرتی که با قتل نادر شاه پدید آمد، بهره برد. وی با پشتیبانی قبایل پشتون و تشکیل لویی جرگه، تصرف خزانه نادرشاه و نابسامانی سلطنت گورکانیان هند فرصت یافت دولت نوپای درانی را استحکام بخشد. در همین راستا، شاه ابدالی با ایجاد وحدت سیاسی، تشکیلات لازم را برای افغانستان مستقل فراهم کرد و به نام خود سکه زد. احمدشاه ذوق ادبیات و شعر نیز داشت و از این حیث به سلاطین گورکانی هند شبیه بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که احمدشاه در آغاز، اندیشه جدا ساختن افغانستان از ایران را در سر نمی پرورانید و می خواست همچون پادشاهان سلسله های مختلف بر تمامی یا بخشی از قلمرو تاریخی ایران حکم رانی کند؛ اما وجود شرایط خاص سیاسی و اجتماعی، بعدها او را به راهی کشانید که سرانجام آن، چیزی جز جدایی افغانستان و ایران از یکدیگر نبود. افزون بر این، عملکرد سیاسی و نظامی و مرگ احمدشاه برای انگلیسی ها که در حال افزایش نفوذ خود در هند بودند، فرصتی مطلوب ایجاد کرد. نوشتار حاضر بر آن است که ابتدا به معرفی اجمالی ابدالی ها، مراحل قدرت گیری احمد خان درانی و الگوگیری وی از نادرشاه افشار در کسب مشروعیت را مورد تبیین و تحلیل قرار دهد؛ سپس تلاش شاه درانی را برای تصرف ایران و هند و پیامد عملکرد وی در حملات متعدد به هندوستان واکاوی کند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای سامان یافته است.
البیغمات أو الملکات المسلمات لبهوبال و استعمار الإنجلیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حکومه بهوبال المسلمه هی إحدی الحکومات المسلمه التی بنیت علی أنقاض الإمبراطوریه المغولیه للهند فی أوائل القرن الثامن عشرالمیلادی. تأسست هذه الحکومه سنه 1723 میلادیه علی ید دوست محمد خان الأمیر الأفغانی لإمبراطوریه المغول و کانت فی بدایه حکمها تابعه للنظم الإسلامیه الحاکمه فی حیدرآباد من منطقه دکن إلاّ أنّها اضطّرت – وذلک تحت ضغوط الهنود خاصه قوم ماراتا الذی یقصد الإتاحه بها - اضطرت بعد مدّه حسب اتفاقیه، إلی قبول حمایه شرکه الهند الشرقیه التجاریه التی مثلّث استعمار الإنجلیز فی الهند و کان ذلک سنه 1818 میلادیه و ما بعثها علی هذه التبعیه هو الضغوط التی مارستها الهندوس ضدّها و خاصه ما کانت تعانیه من قوم مارتا الذی سعی إلی إبادتها و انقراضها. بعد وفاه نظر محمد خان حاکم بهوبال التی حدثت بعید انعقاد الإتفاقیه الآنفه الذکر، وصلت زوجته قدسیه بیغم بالنیابه عن سکندر بنتها الصغیره إلی الحکم و هکذا بدأت حکومه النساء المسلمات التی استمرت قرناً ونصف قرن علی بهوبال، وصلت هؤلاء البیغمات أو الملکات المسلمات بفضل صمودهن و ذکائهن إلی السلطه برغم مخالفه الإنجلیز الشدیده لحکم النساء و حافظن علیها و مهما یکن فإن حکم هؤلاء الملکات المسلمات الذی بدأ علی ید قدسیه بیغم استمر بسعی سکندر و شاه جهان بیغم و انتهی بوفاه سلطان جهان الملکه المسلمه الأخیره علی بهوبال سنه 1926 میلادیه.
تجارت منسوجات در عهد صفوی با دول عثمانی، هند و روسیه
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
15-35
حوزه های تخصصی:
تشکیل حکومت صفوی در آغاز قرن 10 ق/ 16 م نقطه عطفی در تاریخ ایران به شمار می آید؛ برپایی حکومتی متمرکز و احیای قدرتی واحد پس از سال ها حکومت ملوک الطوایفی و رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع، سبب تثبیت قدرت، امنیت راه ها و رونق گرفتن تجارت گردید؛ تجارت داخلی و خارجی به ویژه تجارت منسوجات در این دوره یکی از مسائل مهم حکومتی بود که پادشاهان صفوی در رابطه با آن فعالیت می کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارت به ویژه تجارت منسوجات در عصر صفوی با دول عثمانی، هند و روسیه می باشد. سؤال اصلی این است که عوامل شکوفایی و رونق تجارت با کشورهای مذکور در دوره صفویه چه بوده، و چه منسوجاتی از کشور صادر و چه نوع پارچه هایی وارد می شد؟ فرضیه اصلی در پاسخ به سؤال مورد نظر این است که تشکیل حکومت صفوی باعث ثبات سیاسی گردید و حمایت شاهان صفوی از تجارت به ویژه تجارت منسوجات و کیفییت بالای محصولات نساجی ایران در این دوره باعث بالا رفتن بهره-وری فعالیت های اقتصادی و تجارت خارجی به ویژه تجارت پارچه گردید. یافته های اصلی این پژوهش نشان می دهد که تشکیل دولت صفوی باعث اتحاد سیاسی کشور، امنیت راه ها، رونق تجارت و بازرگانی شد؛ و حمایت شاهان صفوی از تجارت باعث رشد و شکوفایی تجارت خارجی به ویژه تجارت منسوجات و رونق اقتصادی چشم گیری در کشور شد.
بررسی تحولات خوجه اسماعیلی و خوجه اثنی عشری با تکیه بر خوجه های هند
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
69-91
حوزه های تخصصی:
در دورانی که خوجه در شرق ایران و در فرقه اسماعیلیه زندگی می کردند طبق تمامی شریعت اسماعیلیان به سر می بردند. اما آنچه که در زندگی دینی آنان تأثیر گذارد، تحولات سیاسی بود که با درگیری و نزاع نیز همراه بود و سبب شد تا گروهی از آنان به هند مهاجرت کنند و در نتیجه به فرقه اثنی عشری گرایش یابند البته این تحول در تاریخ معاصر شکل گرفت و آنچه که در تاریخ خوجه ها دیده می شود حضور آنان در بین فرقه اسماعیلیه است. با توجه به پیشینه ذکر شده در مقدمه ما در این پژوهش به دنبال این امر هستیم که تحولات خوجه ها از دوران پس از تشکیل اسماعیلیه تا تحولات آنان در دوران معاصر به چه شکل بوده است؟ برای پاسخ به این سؤال می توان فرضیه مهاجرت ها و نزاع هایی که در بین فرقه اسماعیلیه و اثنی عشری صورت گرفته است اشاره کرد. هر آنچه که در بین خوجه رخداده است به نظر بسیار دقیق و قابل درک است، زیرا آنان پس دورانی که خود را به فرقه اثنی عشری نزدیک کردند کم کم به سمت مکتب و فدراسیون هایی رفتند تا بتوانند تحکیم خود را ابراز کنند. حتی از گرایش به سوی رجال مهم نظیر بلال مسلم میشن و سازمان او سخن گفت که در جهت رشد آنان بسیار مؤثر بود.
A Brief History of ZERO(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
37-48
It is generally recognised that ‘zero’ as we understand the concept today originated in two geographically separated cultures: the Maya and Indian. However, if zero merely signified a magnitude or a direction separator (i.e. separating those above the zero level from those below the zero level), the Egyptian zero, nfr, dating back at least four thousand years, amply served these purposes. If zero was merely a place-holder symbol, indicating the absence of a quantity at a specified place position, then such a zero was present in the Babylonian positional number system before the first recorded occurrence of the Indian zero. If zero was represented by just an empty space within a well-defined positional number system, such a zero was present in Chinese mathematics a few centuries before the beginning of the Common Era. The Indian culture from an early time showed interest and even fascination for large numbers and there is no contrary evidence to indicate that this was not so in the Mayan cultures. The dissemination westwards of the Indian zero as an integral part of the Indian numerals is one of the most remarkable episodes in the history of mathematics and the story is well-known.
خاستگاه، تاریخچه و مسیر تجارت دارچین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۸ سال ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
37 - 51
گیاه دارچین و به ویژه پوست آن، از جمل? ادویه هایی است که از زمان های باستان به عنوان دارو، چاشنی غذا و حتی خوشبوکننده ای قوی، شناخته شده است. رویشگاه انواع گوناگون دارچین در مناطقی از شرق و جنوب شرق آسیاست و از این مناطق به کشورهای دیگر صادر می شود. به دلیل اهمیت و قیمت بالای این ماده در زمان های گذشته، در بار? آن داستان های بسیاری گفته شده که گاه با خرافات نیز همراه بوده است. در این مقاله کوشش شده است تا خاستگاه دارچین، تاریخچ? استفاده از آن و مسیر تجارت این ادویه در اعصار گذشته مشخص شود. همچنین با استفاده از اسناد تاریخی موجود، برخی از تاجران اصلی آن معرفی شده اند. به علاوه خاستگاه های گوناگونی که مؤلفان در آثارشان برای دارچین در نظر گرفته اند، به چهار گروه چین، سیلان، هند، و شبه جزیر? عربستان و اتیوپی تقسیم، و صحّت و سقم انتساب خاستگاه دارچین به هر کدام از این مناطق بررسی شده است.
گفتمان شیعی در گستره اندیشه کلامی قاضی نورالله شوشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۱
27-36
حوزه های تخصصی:
بیان اندیشه های کلامی علمای شیعه، اثر ژرفی در نشر و تقویت اعتقادات مذهب و اعتلای گفتمان شیعی دارد. متکلمان شیعه همواره کوشیده اند در ضمن تبیین آموزه های اعتقادی دین، به دفاع از آن و پاسخ گویی به شبهات بپردازند. این عملکرد نقش مهم و تأثیر بسزایی در تکون هندسه معرفت دینی جوامع اسلامی هر عصر و زمانی داشته است. قاضی نورالله شوشتری از علمای شهیر سده دهم و یازدهم هجری است. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ابتدا، «حیات» و «عصر قاضی»، به عنوان دو عامل مهم در تشکیل اندیشه کلامی ایشان مورد بررسی قرار می گیرد. قاضی نورالله با شناخت فضای حاکم و اندیشه های مخالف و نیز وجود برخی از علمای اخباری ازجمله میریوسفعلی استرآبادی و برخی سران صوفیه، توانست چهره اعتدالی شیعی خود را بروز دهد و با استفاده از نامه نگاری، تألیف و تدریس و حتی تعامل با پادشاهان اهل سنت، در اعتلای گفتمان شیعی نقش آفرین باشد و آثار فاخری در تبیین و تحلیل کلام شیعی، مانند «احقاق الحق» در تاریخ ماندگار کند.
پیوستگی تاریخی خراسان و شبه قاره هند از سده اول تا نیمه اول سده هفتم هجری؛ رویکردی نو به مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همجواری شبه قاره هند و خراسان بزرگ در دوره اسلامی تاریخ سیاسی این دو ناحیه را با یکدیگر پیوند داده است. بر اساس گزارش های تاریخی، گسترش اسلام در شبه قاره و شکل گیری حکومت مسلمانان در هند ریشه در تحولات سیاسی خراسان داشت. هندوان نیز در عرصه های سیاسی و نظامی برخی دولت های اسلامی خراسان بزرگ حضور داشتند. همچنین غزنه که دروازه خراسان به هند شناخته می شد، نقش مهمی در رویدادهای سیاسی خراسان و هند در این دوره داشت. از این رو مسئله اصلی پژوهش اینست که چنین موضوعاتی نشان از پیوستگی تاریخی رویدادهای خراسان بزرگ و شبه قاره هند دارد؟ آیا می توان با چنین رویکردی، به مطالعه تاریخی این دو ناحیه پرداخت؟ در این پژوهش با بررسی رویدادهای سیاسی مرتبط با این دو منطقه در سده اول تا نیمه اول سده هفتم هجری و بر اساس دستاوردهای این تحقیق، در مطالعات هندشناسی و خراسان شناسی، می توان با رویکرد جدیدی به میراث تاریخی مشترک این دو سرزمین توجه کرد.
بررسی نقش فعالیت های تحقیق و توسعه شرکت های چندملیتی در توسعه توانمندی های فناورانه کشورهای در حال توسعه از طریق تحلیل پتنت های بین المللی؛ مطالعه موردی کشورهای چین و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
رشد سریع توانمندی های فناورانه چین و هند در سال های اخیر مورد توجه ویژه سیاست گذاران و محققین قرار گرفته است. در کنار تلاش های داخلی یکی از عواملی که این رشد را تسهیل نموده حضور شرکت های چندملیتی و انتقال فعالیت های تحقیق و توسعه آنها به این کشورها بوده است. با مقدمه فوق، این مقاله قصد داشته ویژگی ها و عوامل مرتبط با سرمایه گذاری مستقیم شرکت های چندملیتی در فعالیت های تحقیق و توسعه کشورهای چین و هند را از طریق تحلیل داده های اختراعات ثبت شده در اداره ثبت اختراعات آمریکا (USPTO) مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور از طریق استخراج و پالایش اطلاعات اختراعات چین و هند در USPTO و تلفیق آنها با داده های پایگاه ORBIS پایگاه داده جدیدی ایجاد و با استفاده از مدل رگرسیون پنل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ضمن تأیید نقش تأثیرگذار شرکت های چندملیتی در توسعه توانمندی های فناورانه کشورهای مذکور، تأثیر انگیزه های رقابتی بر گسترش فعالیت های نوآورانه شرکت های چندملیتی و همچنین ماهیت تکاملی مشارکت در تحقیق و توسعه را نشان داده است. بر این اساس، تمرکز بر شرکت های چندملیتی فعال در بازار داخلی و ایجاد رقابت بین آنها به منظور انتقال فعالیت های تحقیق و توسعه خود به کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران می تواند به عنوان یک ابزار سیاستی مؤثر در توسعه توانمندی های فناورانه کشورها تلقی شود.