نویسندگان: محمدرضا آرام

کلیدواژه‌ها: سبیح ولایت انسان کامل نسبت سنجی قرآن و روایات

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۲۹ - ۵۴
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۳۷

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

از آنجا که «انسان کامل» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع انسان کامل یا همان ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با ظرفیت در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی، لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست که این همان معنای ولایت انسان کامل و ولی الله است که تجلی ولایت الله می باشد. و از طرفی امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیده ها را به عهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلّی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابر این می توان نتیجه گرفت با تجلّی ولایت الهی در عالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر می نمایند. نگارنده در این مقاله، جهت اثبات حقیقتی که بیان شد، به روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و با بهره مندی از شیوه معناشناختی واژه، ضمن پژوهش در آیات دربردارنده واژگان «تسبیح» و ولایت «انسان کامل» و مشتقاتشان، آنان را مورد مداقّه و بررسی تطبیقی قرار داده و نمونه های علمی از این ارتباط و نسبت سنجی بین ولایت و تسبیح را به کمک قرآن و روایات ارائه می دهد.  

Assessing the Proportionality of Tasbīḥ and Wilāyat of the Perfect Human Being

Since "perfect man" is not the embodiment of one name like other beings in the world, but the embodiment of all divine names, for this reason, it surrounds the beings that are the manifestation of one or even several divine names; in fact, the perfect human being, or "Walīullāh al-Aʿẓam", is the truth in which all the divine names are manifested. He is a whole essence with the potential to carry all the divine names and attributes; therefore, everything that has manifested in these two aspects is not outside the scope of this truth; this is the meaning of wilāyat (the guardianship) of a perfect human being and wilāyat of Allah, which is the manifestation of wilāyat of Allah. And on the other hand, tasbīḥ (glorification) is one of the things that undertakes the growth and excellence of all phenomena; in other words, all the names are moving towards their exaltation with the glorification in them. And as mentioned above, since all the names and attributes are manifested in the name of walīullāh, then tasbīḥ also takes place in this context; therefore, we can conclude that with the manifestation of Allah’s wilāyah in the world, tasbīḥ has also occurred, and all the divine names, within the framework of walīullāh al-Aʿẓam, become and move toward their ultimate goal with the ability called tasbīḥ, which is embedded in the essence of each name. In this article, the writer, in order to prove the truth that was stated, by analytical-descriptive method and using library sources and by benefiting from the semantic method of the word, studies and compares, while researching the verses containing the words tasbīḥ and wilāyat of perfect human being and their derivatives, and then provides scientific examples of this connection and assesses the proportionality between wilāyat and tasbīḥ with the help of Qurʾān and hadiths.
Tasbīḥ , Wilāyat , Perfect Human Being , Proportionality Assessment , Qurān and hadiths,

تبلیغات