مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سطح بندی
منبع:
سرزمین سال هفتم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
19 - 41
حوزه های تخصصی:
وجود تمایزات و تفاوتهای منطقه ای در استان اردبیل بویژه در نقاط روستائی، همواره بعنوان یک دغدغه برنامه ریزان ومسئولین محلی را برآن داشته تا بر اساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق نسبت به تخصیص منابع محدود خود اقدام نمایند. قطعاً عدم شناسائی علمی موقعیت و جایگاه مناطق مختلف استان، پیشرفت در مسیر نیل به اهداف توسعه را کند و گاهی متوقف می سازد. موفقیت در این امر مستلزم توجه به توانمندی های موجود در نقاط جغرافیائی استان میباشد.با توجه به مطالب فوق و همچنین لحاظ نمودن محدودیت های موجود در سطح استان، تحقیق حاضر در چارچوب مفاهیم آماری و تکنیکهای توسعه منطقه ای مبادرت به سطح بندی مناطق روستائی استان اردبیل در قالب روش چند متغیره تحلیل خوشه ای [1] به تفکیک بخشهای جغرافیائی نموده است.در این رابطه نتایج بدست آمده که با بکارگیری از 26 شاخص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص شده است، نشان میدهد که مناطق روستائی 8 بخش جغرافیائی استان اردبیل «نسبتاًتوسعه یافته»، 7 بخش استان «درحال توسعه» و 2 بخش جغرافیائی دیگر در زمره بخشهای «توسعه نیافته» جای گرفته اند. که این مهم میتواند در برنامه ریزیهای بلندمدت و کوتاه مدت مدنظر مسئولین استان قرارگیرد.
در این راستا در مرحله دوم از این تحقیق ارزیابی مناطق توسعه نیافته که از یک اولویت و حساسیت ویژه ای برخوردار است، در جهت تبیین و تشریح سیستماتیک عوامل جغرافیائی اعم از طبیعی و انسانی مدنظر قرارگرفته است و مناطق مختلف آن به فراخور جایگاه خود متاثر از عوامل فوق بوده اند که در قسمت بعدی این مقاله به آن اشاره شده است.
ارزیابی و سطح بندی روستاهای شهرستان کیار بر اساس میزان بهره مندی از شاخص های خدماتی و زیر ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مروری بر ادبیات توسعه روستایی نشانگر این واقعیت است که علی رغم تلاش هایی که تاکنون در جهت از بین بردن نابرابری ها و توزیع خدمات در مناطق مختلف و به ویژه در روستاها صورت گرفته است ولی هنوز شاهد نابرابری و عدم تعادل در توزیع خدمات و ارائه آن ها در سطح روستاهای کشور هستیم به گونه ای با توجه به ارزیابی های به عمل آمده هنوز میزان توسعه یافتگی روستاها، با توجه به شاخص های توسعه، نامتجانس و نابرابر می باشد. لذا اولین گام رسیدن به توسعه و به خصوص توسعه روستایی، شناسایی وضع موجود، چگونگی توزیع خدمات و امکانات و میزان بهره مندی هر یک از روستاها از این خدمات اقدامی ضروری و غیرقابل انکار است، بر این اساس هدف این تحقیق مقاله بررسی، ارزیابی و سطح بندی روستاهای شهرستان کیار بر اساس میزان بهره مندی هر یک از روستاها به خدمات با استفاده از مدل شاخص مرکزیت بوده است. در این راستا مقاله حاضر با استفاده از روش شناسی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از 8 شاخص عمده خدماتی و تعداد 75 نماگر به اولویت بندی و سطح بندی روستاهای شهرستان کیار پرداخته است، نتایج نشان داد که وضعیت روستاهای مورد مطالعه به لحاظ دسترسی به خدمات و برخورداری از سطح توسعه یافتگی به طور نابرابر و نامتجانس می باشند به گونه ای که از مجموع کل روستاهای موردمطالعه، تعداد 4 روستا شامل روستای دستگرد و امامزاده، دزک و خراجی به ترتیب با امتیازهایی برابر با 8.47، 8.03 و 6.51 جزء روستاهای با بهره مندی از خدمات درجه یک و بیشتر می باشند و فاصله بسیار زیادی با سایر روستاها ایجاد کرده اند.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تعارضات اولیه زناشویی در زوجین تازه ازدواج کرده با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
541 - 560
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تعارضات اولیه زناشویی در زوجین تازه ازدواج کرده، انجام شد. در این پژوهش توصیفی، جامعه آماری شامل مشاوران مجربی بود که در شهرستان های میبد و اردکان در حوزه خانواده فعالیت می کردند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 12 مشاور به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از مدل ساختاری-تفسیری به سطح بندی عوامل استخراج شده پرداختند. یافته ها نشان داد عامل فضای ناخوشایند خانواده مبدأ در سطح هفتم و زیربنایی و عامل خیانت و روابط فرازناشویی در بالاترین و آخرین سطح مدل قرار می گیرد. نوع ساختار قدرت در خانواده در سطح ششم، عوامل ایده ال های ذهنی، مشکلات مالی و اقتصادی، ضعف زوجین در مهارت های زندگی و تفاوت در سبک زندگی در سطح پنجم، هویت مدرن زنان امروز و ناآگاهی از مسائل جنسی در سطح چهارم، بیماری روانی و اختلالات رفتاری یکی از زوجین و رویداد های دوران قبل از ازدواج (آشنایی، نامزدی، عقد) در سطح سوم و نبود عشق و محبت اولیه در سطح دوم قرار گرفت. براساس این مدل، می توان نتیجه گرفت فضای ناخوشایند خانواده مبدأ، مؤثرترین و زیربنایی ترین عامل در ایجاد تعارضات اولیه زناشویی است که بایستی در مشاوره های پیش از ازدواج مورد توجه ویژه ای قرار گیرد.
سطح بندی پایداری امنیتی شهرستان های مرزی با استفاده از تحلیل خوشه ای. نمونه موردی: شهرستان های استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
163 - 180
حوزه های تخصصی:
امنیت مرزها پشتوانه ای محکم برای امنیت با ابعاد متنوعش در داخل کشور است و هر گونه نا امنی در مرز قادر است در سیستم ها اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و نظامی داخل کشور اخلال ایجاد نماید و در مقابل امنیت مطلوب قادر است در حد خود در امنیت داخل کشور سهم برجسته ای را به خوود اختصاص دهد. یکی از مهمترین ابعاد و ملاحظات آمایش سرزمین بعد دفاعی – امنیتی آن است. زیرا ضرورت های دفاعی نظامی و غیر نظامی مسایلی هستند که در جهان کنونی کلیه ابعاد زندگی را در برمیگیرند و تنها به ایجاد فعالیت و اسکان در مناطق استراتژیم نمی شود .در کش ور ایران نیز یکی از اهداف مهم در برنامه های اقتص ادی اجتماعی پس از انقلاب، کاهش محرومی ت و رف ع نابرابری بین من اطق جهت ایجاد پایدرای امنیتی اس ت. روش تحقییق این مقاله از نوع تحلیلی کاربردی است و هدف از این مقاله سطج بندی شهرستان های استان خراسان شمالی به عنوان یکی از استان های محروم مرزی؛ با استناد به 4 بعد اصلی پایداری و 80 گویه است با استفاده از روش تحلیل خوشه ای که در محیط SPSS محاسبه شده و همچنین از ضریب همبستگی پیرسون جهت سنجش شباهت پایداری امنیتی شهرستان ها نسبت به هم محاسبه شده است و جهت ترسیم نقشه ها نتایج نهایی به Gis انتقال داده شده است. با توجه به یافته های تحقیق شهرستان راز و جرگلان در پایین ترین سطح پایداری امنیتی قرار دارد. که جهت رفع محرومیت و ایجاد تعادل ناحیه ای توجه جدی مسولان و برنامه ریزی استراتژیک را می طلبد.
تحلیل فضایی و سطح بندی آلودگی صوتی در مناطق 15گانه کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
231 - 247
حوزه های تخصصی:
آلودگی صوتی به عنوان یکی از آلودگی های زیست محیطی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، پهنه های مسکونی کلان شهرهای کشور را تحت تأثیر قرار داده است. از عمده ترین دلایل این معضل، کم توجهی به عوامل فضایی تأثیرگذار بر آلودگی صوتی، کمبود مطالعات ارزیابی و آشنایی ناکافی از روش های ارزیابی اثرات اقدامات توسعه بر آلودگی صوتی در نظام برنامه ریزی شهری می باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی و سطح بندی آلودگی صوتی در مناطق 15 گانه کلان شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده شده و اطلاعات موردنیاز از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. ضمن اینکه برای تحلیل داده ها از روش تحلیل فضایی در نرم افزار ArcGIS و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرم افزار Expert Choice بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توزیع فضایی آلودگی صوتی در مناطق کلان شهر اصفهان به صورت نامتوازن می باشد. به گونه ای که در مناطق مرکزی 1 و 3 و مناطق 8 و 10 عمدتاً به واسطه وجود معابر پرتردد و عدم رعایت حریم ساخت و ساز برای آن ها، تأثیرپذیری از کاربری های صداساز، تمرکز جمعیت و فشردگی، آلودگی صوتی در وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر مناطق می باشد. از جمله مهمترین راهکارهای مقابله با این مسأله، می توان به رعایت حریم ساخت و ساز برای معابر پرتردد و کاربری های صداساز در طرح های توسعه شهری، کاهش حجم ترافیک در معابر مجاور محلات مسکونی از طریق انتقال ترافیک به مسیرهای جدید غیرحساس، ایجاد خاکریز به همراه پوشش گیاهی در زمین های بدون استفاده موجود در لبه ی بزرگراه ها، جلوگیری از فروش تراکم مازاد ساختمانی در نزدیکی معابر پرتردد، انتقال فعالیت های کارگاهی و پایانه ها از محلات مسکونی به محدوده های غیرحساس (خارج از محدوده شهر) و کاهش فشردگی و افزایش پیچیدگی در طراحی قطعات جدید اشاره نمود.
بررسی وضعیت برخورداری آموزشی دهستان های استان اردبیل براساس روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و شناسایی وضعیت برخورداری دهستان های استان اردبیل از لحاظ شاخص های آموزشی می باشد. از این رو، این تحقیق بر آن بوده است تا با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ۱۳ شاخص آموزشی، دهستان های استان اردبیل را از لحاظ میزان برخورداری یا توسعه یافتگی رتبه بندی نماید. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل، ابتدا متغیرها به شاخص تبدیل شده و سپس به روش آنتروپی وزن دهی و توسط مدل های TOPSIS ، VICOR و SAW رتبه بندی و با استفاده از روش ادغام کپ لند رتبه بندی نهایی صورت گرفت و در آخر با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ای، طبقه بندی انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که به دلیل نوع ماهیت و تفاوت شیوه ی ارزش دهی به شاخص ها، همچنین ویژگی های خاص هر منطقه، درجه و سطح توسعه یافتگی دهستان های استان مورد مطالعه در هر روش، متفاوت از دیگری است و تنها در رتبه ی اول مدل های VICOR و SAW و در رتبه دوم مدل TOPSIS نتایج مشابهی را به دست آوردند. در نهایت، خروجی حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های ویلکیج جنوبی، آب گرم، یورتچی شرقی و فولادلوی جنوبی در رتبه های نخست و دهستان های دوجاق، اجارود مرکزی، انگوت غربی و ارشق شمالی به ترتیب در رتبه های آخر قرار دارند. نتیجه اینکه باید در کاربرد روش های مختلف سطح بندی و تکنیک های مختلف جانب احتیاط رعایت شود و از روش های مختلف یا روش های ادغام که خروجی قابل اطمینان تری دارند، استفاده کرد.
سطح بندی شهرستان های استان ایلام بر اساس شاخص های توسعه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
377 - 404
حوزه های تخصصی:
کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دستاوردها و امکانات جامعه، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. درباره ی اثر فرهنگ بر توسعه می توان به ایجاد دارایی های زیادی از قبیل مهارت ها و محصولات فرهنگی اشاره کرد که در ارتقای رفاه جامعه اثر به سزایی دارد. در پژوهش حاضر که به لحاظ هدف، کاربردی – نظری و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است، سعی شده نمای توسعه فرهنگی با ارزیابی 10 شاخص در شهرستان های استان ایلام بر مبنای آمار سال 1395 و در راستای هدف اصلی این پژوهش بررسی شود. داده های نظری پژوهش به روش اسنادی جمع آوری و پس از استخراج شاخص ها، اوزان هر شاخص از مدل TOPSIS به دست آمد. سپس اوزان حاصل از آنتروپی شانون و مدل تاپسیس در نقشه های فواصل، اعمال و با بهره گیری از برنامه جانبی Kriging، درون یابی شد. درنهایت خروجی نهایی با ابزار Fuzzy overly و گامای 9/0 استخراج تحلیل مکانی انجام گردیدند. یافته ها پژوهش نشان می دهد که شهرستان های ایلام و آبدانان ازلحاظ برخورداری از شاخص-های توسعه فرهنگی، درحال توسعه، چرداول و دره شهر نسبتاً درحال توسعه، دهلران و ایوان در وضعیت متوسط، ملکشاهی و مهران نسبتاً محروم و سیروان و بدره محروم می باشند.
تحلیل و سطح بندی مناطق پانزده گانه کلان شهر اصفهان برمبنای رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1107 - 1124
حوزه های تخصصی:
به دنبال رشد سریع جمعیت، گسترش شهرها و افزایش جدایی گزینی شهر از طبیعت، مشکلات متعددی ازجمله آلودگی هوا، کاهش پویایی اجتماعی در ارتباط با طبیعت، عدم همخوانی طبیعت با کالبد شهر، هدر رفتن منابع طبیعی و معضلات ترافیکی ناشی از کاهش استفاده از گزینه های حمل ونقلی سازگار با محیط طبیعی گریبان گیر شهرها و به ویژه کلان شهرها شده است. رویکرد نوین برنامه ریزی شهری بیوفیلیک با در نظر گرفتن ارتباط شهر و شهروندان با طبیعت به عنوان اصل اساسی در برنامه ریزی، در راستای رفع مشکلات فوق ارائه گردیده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی چندبعدی برای سنجش رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک در مقیاس کلان و تحلیل و سطح بندی مناطق پانزده گانه کلان شهر اصفهان برمبنای رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک می باشد. در این راستا از پارادایم پژوهش مختلط (شامل روش های کمی و کیفی به صورت ترکیبی) استفاده شده و اطلاعات موردنیاز از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه) گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل فضایی (تحلیل شبکه، تحلیل فاصله اقلیدسی و درون یابی) و سنجش ازدور، جهت سطح بندی مناطق از روش شکست های طبیعی و نیز برای وزن دهی به سنجه ها و مؤلفه ها از روش سوارا بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از عدم توازن میان مناطق پانزده گانه کلان شهر اصفهان به لحاظ برخورداری از امکانات و پتانسیل های طبیعت محور می باشد به گونه ای که از یک سو در مناطق مرکزی و غربی به خصوص مناطق 1، 3 و 9 عمده شرایط و زیرساخت های برنامه ریزی شهری بیوفیلیک تجمع یافته اند و از سوی دیگر مناطق 14 و 15 در محروم ترین وضعیت به لحاظ رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک می باشند.
تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های توسعه باغداری در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
183 - 202
حوزه های تخصصی:
تخصیص بهینه میان بخش های مختلف اقتصادی، شناخت صحیح از میزان بازدهی منابع در هریک از بخش ها را طلب می کند. در مواقعی که کمیابی یک یا چند منبع که در تولید یک بخش نقش حیاتی تری دارند، وجود داشته باشد، تخصیص بهینه آن منبع کمیاب میان بخش های مختلف امری حیاتی است. در این پژوهش استان های مختلف کشور از نظر پراکندگی فضایی و سطوح توسعه یافتگی شاخص های باغداری با روش های مختلف تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و همچنین روش HDI مورد سنجش قرار گرفته است که به دلیل اهمیت کاربرد مدل تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای و HDI در مطالعات جغرافیایی در این پژوهش سعی شده است به کمک توزیع فضایی شاخص های باغداری در 30 استان کشور از لحاظ توسعه یافتگی پرداخته شود، برای این منظور 22 متغیّر نرم سازی شده مورد مطالعه قرار گرفتند و از میان آن ها 4 عامل انتخاب شد که 87 درصد از اطلاعات متغیّرهای اولیه را در درون خود دارا هستند و سپس براساس این چهار عامل استان های مختلف کشور به 5 خوشه همگن طبقه بندی شد و برای سنجش توسعه یافتگی آن از روشHorticultural development index شاخص توسعه کشاورزی استفاده شده است که توسعه یافته ترین استان از نظر باغداری اصفهان با HDI 24/0 درصد و محروم ترین استان های بوشهر و قم با HDI 94/0 درصد است.
بازشناسی و سطح بندی گستره های فضایی فقر در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1227 - 1246
حوزه های تخصصی:
همواره بافت های ناکارآمد، فرسوده و مشکل دار شهری نمود فضایی آشکاری از بزرگ ترین مصیبت بشری در حوزه نابرابری ها یعنی فقر بوده اند. بااین حال به رغم تمامی تلاش های صورت گرفته از سوی محققین و مدیران شهری برای ارتقای کیفیت زیستی در گستره های فقر، همچنان تحلیل فضایی ساختارهای فقر شهری در اغلب تحقیقات خاص مرتبط با این سکونتگاه ها تا حد زیادی به دورمانده است. با توجه به این ضرورت اساسی، هدف اصلی مقاله حاضر، بازشناسی و سطح بندی گستره های فضایی فقر در کلان شهر اهواز با محوریت پرداختن به همین ساختارها می باشد. مقاله حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی. تحلیلی و پیمایشی است. بر پایه شاخص های قدیم و جدید بافت فرسوده و ناکارآمد، از طریق تکنیک پویش محیطی به تدوین مبانی تئوریک و قواعد پژوهش اقدام و 42 محله دارای بافت مشکل دار به عنوان گستره فضایی فقر شهری در کلان شهر اهواز شناسایی و سپس با لحاظ معیارهای چندگانه رتبه ساز در 5 گونه مختلف دسته بندی شدند. درنهایت گونه پنجم (بافت های فرسوده و ناکارآمد) شامل 11 محله به عنوان محلات هدف مطالعه، بازشناسی و سطح بندی شدند. اطلاعات موردنیاز از 49 شاخص عمومی فقر یا ساختار فقر شهری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و-زیست محیطی از طریق 457 نمونه حاصل از فرمول کوکران و جدول مورگان در قالب پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های حاصل در نرم افزار SPSS به وسیله دو تکنیک Z-Score و SAR به صورت ترکیبی برای سطح بندی وضعیت عمومی فقر محلات هدف، تجزیه وتحلیل شدند. بر پایه مقایسه ترکیبی امتیازات دو مدل و رتبه بندی نهایی به دست آمده، محله عامری در سطح اول، صخیریه، علوی و حصیرآباد به طور مشترک در سطح دوم، عین دو، علی آباد، صیاحی، ملاشیه، منبع آب، کوی کارون و کوی آل صافی به ترتیب در سطوح سوم تا نهم از لحاظ وضعیت عمومی فقر بر اساس تحلیل فضایی ساختارهای فقر شهری قرار گرفتند.
سطح بندی مناطق 15 گانه شهر اصفهان از لحاظ زیرساخت های گردشگری ورزشی با استفاده از مدل TOPSIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
26 - 42
حوزه های تخصصی:
گردشگری ورزشی بخشی از گردشگری به شمار می آید که از تلفیق ورزش و گردشگری به وجود آمده است و با سرعت بالایی در حال رشد و تبدیل شدن به صنعتی بزرگ و مستقل است. یکی از مسایل و مشکلات گردشگری در ایران از جمله شهر اصفهان، عدم توازن در سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان نواحی گردشگری است. سطح بندی زیرساخت های گردشگری در نواحی مختلف یک شهر و توزیع متعادل زیرساخت ها و تعدیل نابرابری در نواحی مختلف، یکی از اقدامات اساسی توسعه گرشگری است. هدف از این پژوهش سطح بندی مناطق 15 گانه شهر اصفهان از لحاظ زیر ساخت های گردشگری ورزشی می باشد و از مدل TOPSISبرای تحلیل آن استفاده شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از سایت تربیت بدنی شهر اصفهان استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که مناطق چهارده، سیزده و پانزده، در سه سطح اول و مناطق نه، چهار و شش در سه سطح آخر از لحاظ زیرساخت های گردشگری ورزشی قرار دارند. براساس نتایج بدست آمده از یافته های پژوهش می توان دریافت که شهر اصفهان از لحاظ زیر ساخت های ورزشی در سطح محروم می باشند.
تحلیلی بر سطوح توسعه یافتگی زیرساخت های گردشگری در استان کرمانشاه با استفاده از مدل های ترکیبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری با توجه به مزایای فراوانی که برای جوامع، چه در قالب دور افتاده ترین روستاها و یا کلان شهرها دارد، مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران امر توسعه واقع شده است. یکی از مهم ترین ارکان گردشگری مسائل مربوط به زیرساخت های گردشگری و تعادل بین تعداد گردشگران و زیرساخت های موجود می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی و کاربردی بوده، اولویت بندی و تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمانشاه در زمینه برخورداری از زیرساخت های گردشگری می باشد. روش گردآوری اطلاعات از نوع اسنادی و میدانی می باشد. جهت دستیابی به هدف اصلی پژوهش از 18 شاخص مرتبط با زیرساخت های گردشگری استفاده شده است. همچنین، جهت وزن دهی به شاخص های پژهش از پرسشنامه کارشناسان (30 کارشناس متخصص در زمینه گردشگری) استفاده به عمل آمد. جهت اولویت بندی شهرستان های استان از تکنیک ترکیبی (TOPSIS و AHP)، جهت تعین توسعه یافتگی شهرستان ها از تحلیل خوشه ای و برای نمایش سطوح توسعه یافتگی از نرم افزار GIS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد سه شهرستان قصرشیرین، پاوه و کرمانشاه به ترتیب با ضریب اولویت 583/0، 569/0 و 512/0 رتبه های اول تا سوم و سه شهرستان ثلاث باباجانی، دالاهو و هرسین با ضریب اولویت 198/0، 278/0 و 279/0 در پایین ترین رتبه های به لحاظ برخورداری از زیرساخت های گردشگری واقع شده اند. در مجموع به لحاظ توسعه یافتگی در زیرساخت های گردشگری حدود 21 درصد شهرستان های استان در سطوح بسیار برخوردار و برخوردار، 36 درصد درسطح نسبتاً برخوردار، 43 درصد در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند.
سطح بندی میزان توسعه یافتگی استان های کشور بر مبنای شاخص های حمل و نقل جاده ای با استفاده از تلفیق تکنیک های AHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۹
75 - 98
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی پیشرفت در بخش حمل ونقل از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می شود و کارشناسان بر این باورند که هر واحد رشد اقتصادی در کشورها مستلزم یک و نیم تا دو واحد رشد در مجموعه ی بخش حمل و نقل می باشد؛ به این خاطر، از آن به عنوان زیربنای توسعه نام برده می شود. حمل ونقل جاده ای در میان کشورهای جهان یکی از محورهای اصلی ترانزیت کالا و مسافر تلقی می شود و بیش ترین جابه جایی مسافر و کالا در این بخش صورت می گیرد و به لحاظ اقتصادی سبب کاهش هزینه تمام شده تولید، توزیع، مصرف کالا و خدمات می شود و بستر مناسبی برای جابه جایی مسافر به واسطه ارزانی، ایمنی و در دسترس بودن می باشد. هدف از این پژوهش سطح بندی میزان توسعه استان های کشور بر مبنای شاخص های حمل ونقل جاده ای می باشد؛ بدین منظور با توجه به ابعاد محدوده مورد مطالعه از 10 شاخص تبیین کننده موضوع استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن به منظور جمع آوری اطلاعات از سالنامه آماری سازمان راهداری کشور در سال 1390 استفاده شده است. برای تحلیل داده های خام از تکنیک دلفی و مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی (AHP) به منظور وزن دهی شاخص ها و مدل تاپسیس به منظور سطح بندی استان ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استان هایی چون تهران، اصفهان و خوزستان در سطوح بالا و استان های قم، چهارمحال و بختیاری، ایلام، کهکیلویه و بویراحمد، البرز و خراسان شمالی در پایین ترین جایگاه سطح بندی میزان توسعه استان ها بر مبنای شاخص های حمل ونقل جاده ای، قرار گرفته اند. همچنین فاصله ی امتیازی زیاد سطوح بالا به نسبت سطوح میانی و پایین در بین استان ها نشان از عدم تعادل و توازن منطقه ای از لحاظ برخورداری از تأسیسات و تسهیلات حمل و نقل جاده ای را در کشور دارد.
رتبه بندی توسعه یافتگی محلات شهری از نظر شاخص های فضای سبز عمومی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در محیط GIS، نمونه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴۳
125 - 146
حوزه های تخصصی:
توزیع مناسب فضای سبز شهری، اهمیت زیادی در ایجاد عدالت فضایی در سطح شهر دارد. شهر اردبیل از جمله شهرهایی است که با مسأله کمبود و عدم تعادل در توزیع مناسب پارک ها و فضای سبز عمومی مواجه است. به طوری که سرانه موجود فضای سبز عمومی در این شهر 3/7 مترمربع است. این رقم از استاندارد برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (20 تا 25 مترمربع برای هر نفر) و استاندارد فضای سبز شهری ایران (12 مترمربع) پایین تر است. این پژوهش با استفاده از 9 شاخص کلیدی به رتبه بندی 44 محله از شهر اردبیل، از نظر برخورداری از پارک ها و فضای سبز عمومی پرداخته است. داده های پژوهش از سازمان پارک ها و فضای سبز شهری اردبیل (1395) اخذ شده و به روش برداشت میدانی در سال 1395 نهایی شده است. از مدل های تصمیم گیری چند معیاره شامل TOPSIS، VIKOR، SAW وCOPLAND برای تحلیل، رتبه بندی و تلفیق نتایج استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که از نظر شاخص های فضای سبز عمومی، 14 محله از شهر اردبیل برخوردار، 15 محله نیمه برخوردار و 15 محله محروم هستند. در نتیجه از نظر کمی و کیفی، ناهمگنی و عدم تعادل فضایی در سطح شهر و محلات شهری وجود دارد. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد هایی ارائه شده اند.
تحلیل و سطح بندی شهرستان های استان کرمان بر اساس شاخص های آموزشی با استفاده از مدل TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۴
65 - 84
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری ها، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های مختلف، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق، مشخص شده و می توان برای رفع آنها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. هدف این پژوهش تحلیل و سطح بندی شهرستان های استان کرمان در بخش شاخص های فیزیکی آموزشی است. مسأله اساسی تحقیق این است که شهرستان های استان از نظر آموزشی در شرایط نابرابری قرار دارند و تعیین میزان این نابرابری می تواند کمک مؤثری در جهت محرومیت زدایی شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. داده های تحقیق از سالنامه آماری و همچنین نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 انتخاب شده اند، این داده ها بر اساس 21 شاخص که عمدتاً شاخص های فیزیکی مؤثر در بخش آموزش است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان های استان کرمان در چهارسطح وراتوسعه، فراتوسعه، میان توسعه و فروتوسعه قابل دسته بندی هستند و دسته بندی شهرستان ها نشان می دهد که بیش از 39 درصد از شهرستان ها در سطح فروتوسعه، و حدود 21 درصد میان توسعه، 30 درصد فراتوسعه و 8 درصد در سطح وراتوسعه قرار دارند.
سطح بندی میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان با رویکرد کاهش نابرابری های فضایی و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بحث نابرابری توسعه در میان شهرها از موضوعاتی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده است و هنوز در کشور ما جایگاه چندان مشخصی ندارد. اگرچه به سادگی بتوان اظهار کرد که ناحیه ای از ناحیه ی دیگر از لحاظ توسعه، توسعه یافته تر یا عقب مانده تر است. ولی اندازه گیری کمی توسعه یافتگی کار ساده ای نیست. هدف از تحریر این مقاله تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان و تحلیل نابرابری های منطقه ای در این استان می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و شاخص های مورد بررسی متشکل از پنج شاخص شامل بهداشتی – درمانی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، اقتصادی (کشاورزی-دامداری)، جمعیتی، اشتغال، کالبدی و زیربنایی خدمات شهری می باشد. جهت تعین درجه توسعه یافتگی شهرستان ها و نابرابری های فضایی از منطق فازی استفاده شده است. به این صورت که ابتدا در سه سطح پایگاه قوانین فازی بررسی شدند و در هر سال میزان توسعه یافتگی هر شهرستان مشخص شد و سپس با استفاده از روش ضریب اختلاف ویلیامسون روند نابرابری فضایی در استان تعیین شد. طی سال های 80 تا 93 نتیجه ای که از تحقیق فوق حاصل شد نشان می دهد که شهرستان همدان با 65/0 به عنوان برخوردارترین شهرستان در رتبه اول و شهرستان فامنین با 29/0به عنوان محروم ترین شهرستان در رتبه آخر شهرستان های استان می باشد. الگوی ساختار حاکم بر فضای استان همدان مرکز – پیرامون می باشد که این مسأله توجه هرچه بیشتر مسولان و برنامه ریزان را به توزیع برابری امکانات در شهرهای شمالی را معطوف می دارد.
تحلیل پراکنش فضایی خدمات زیرساختی عمومی و رفاهی گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
99 - 121
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری دولت در حوزه توسعه زیرساخت ها و خدمات گردشگری، منجر به اثرگذاری آن بر نظام برنامه ریزی فضایی-کالبدی شده و تصمیمات آن منجر به توزیع و شکل گیری نظام فضای-کالبدی در زنجیره صنعت گردشگری می شود. این پژوهش با هدف سطح بندی استان های کشور از نظر برخورداری از تأسیسات و زیرساخت های اصلی گردشگری کشور و توزیع بهینه آنها در نظام فضایی-کالبدی صنعت گردشگری انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات اکتشافی بوده که برای برای سطح بندی استان های کشور از مدل FANP و VIKOR استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، استان های کشور در 5 گروه بسیار برخوردار تا بسیار کم برخوردار از نظر تعداد و تنوع تأسیسات و زیرساخت های شبکه ارتباطی، سطح بندی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد دولت به عنوان سیاست گذار اصلی توسعه گردشگری در مقوله برنامه ریزی فضایی-کالبدی و رویکرد آمایشی صنعت گردشگری در استان های کشور، موفق عمل نکرده است و نوعی توسعه نامتوازن آن را موجب شده است به طوری که تمرکز تأسیسات گردشگری در برخی استان ها و کمبود آنها در برخی استان های دیگر کاملاً مشهود است، لذا نیاز به خدمات مختلف حوزه گردشگری، توزیع انواع تأسیسات و زیرساخت ها در استان ها برای تحت پوشش قرار دادن همه نوع نیاز گردشگران بسیار مهم و حیاتی می باشد.
نظام سطح بندی خدمات رسانی سکونتگاه های روستایی در شهرستان پاسارگاد
مراکز خدمات روستایی نقش بسیار با اهمیتی در ارائه امکانات و خدمات مورد نیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا می باشند؛ زیرا مراکز خدمات رسانی به عنوان پایگاهی برای ایجاد تحرک و میل به زیستن در نواحی روستایی تلقی می شوند. امروزه ساماندهی فضاهای روستایی درسه سطح منظومه، مجموعه و حوزه انجام می شود و البته مکانیابی هر کدام از فضاهای فوق با توجه به موقعیت جغرافیایی، دسترسی جمعیت، شبکه ارتباطی- زیربنایی، تقسیمات سیاسی- اداری و عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام می گیرد. در این مقاله نظام سطح بندی خدمات روستایی در شهرستان پاسارگاد ارائه شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکردتوسعه ای می باشد و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش های اسنادی و میدانی گردآوری شده است. منابع کسب اطلاعات، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سالنامه های آماری، شناسنامه آبادی های استان فارس و مصاحبه می باشد. نتایج این تحقیق نشان داده است که در سطح شهرستان پاسارگاد، شهرسعادت شهربه عنوان تنها مرکز منظومه روستایی می باشد. همچنین با توجه به معیارها وملاک های مورد بررسی 3 مرکز مجموعه و 7 مرکز حوزه روستایی شناسایی شده است
تعیین و تحلیل سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
به کارگیری معیارها و روش های کمّی برای سطح بندی سکونتگاه های انسانی در سیستم فضایی مناطق از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی شده و از سوی دیگر معیاری جهت تلاش در راستای کاهش و رفع نابرابری های موجود میان آن ها محسوب می گردد. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه های مختلف می باشد. در این پژوهش با به کارگیری هشت شاخص جهت بررسی توسعه یافتگی در چارچوب آنالیز تاپسیس ( TOPSIS ) اقدام به سطح بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل شده است. روش کار این تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شهرستان های استان اردبیل می باشد. در این سطح بندی، شهرستان خلخال با ضریب توسعه یافتگی 72/0 برخوردارترین و شهرستان های بیله سوار، پارس آباد، مشکین شهر و نیر با ضریب توسعه یافتگی به ترتیب 07/0 و 33/0 و 27/0 و 25/0 جزو محروم ترین شهرستان های استان شناسایی شده اند. هم چنین با توجه به یافته های این تحقیق، مشاهده می شود که شهرستان های اردبیل، سرعین، نمین وکوثر جزو مناطق نیمه برخوردار طبقه بندی شده اند. بر پایه این تحقیق الگوی مرکز- پیرامون بر ساختار فضایی شهرستان های استان اردبیل حاکم است.
سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان بوشهر با استفاده از مدل تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
97 - 112
حوزه های تخصصی:
ارزیابی میزان توسعه یافتگی جوامع از دغدغه های برنامه ریزان منطقه ای در همه کشورها بوده است. به کارگیری معیارهای کمّی جهت سطح بندی سکونتگاه ها منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی شده و معیاری جهت کاهش و رفع نابرابری های میان آن ها محسوب می گردد. برای رفع عدم تعادل منطقه ای، باید مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه های مختلف شناسایی و سطح بندی شود. هدف این پژوهش، شناسایی مناطق محروم و برنامه ریزی برای کاهش شکاف های درون منطقه ای جهت نیل به توسعه متوازن است. در این پژوهش 12 شاخص جهت بررسی توسعه یافتگی در چارچوب آنالیز تاکسونومی عددی اقدام به سطح بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان بوشهر، انتخاب شده است. روش کار این تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این سطح بندی، شهرستان بوشهر با ضریب توسعه یافتگی 0.01382 برخوردارترین و شهرستان جم با ضریب 0.724444 محروم ترین شهرستان استان شناسایی شده است. بر پایه این تحقیق الگوی مرکز-پیرامون بر ساختار فضایی استان بوشهر حاکم است.