مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان قرآنی


۱.

قصه سیدنا موسى (ع)القرآنیه (دراسه سردیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۲۵۰
ترجع أهمیه هذه الدراسه إلی مکانه القصّه فی القرآن، على هذا الأساس قمنا بدراسه قصه سیدنا موسی(ع) من خلال مکوّناتها الأساسیه: (الشخصیه، والزمان، والمکان). تُعدّ الشخصیه من أهمّ العناصر التی ینهض علیها البناء القصصی، نظراً إلی الدور الکبیر والحیوی الذی تؤدّیه فی بناء القصّه، إذ لا وجود للقصّه من غیر شخصیات تتحرّک لتقوم بالدور المرسوم لها. ولتطوّر أحداث القصّه ونماء شخصیاتها صله وثیقه بما یسمى بالفضاء. ویعدّ الزمن فیها إشکالیه أساسیه مطروحه. ولا ننسى دور المکان فیها. فمن خلال دراسه المکان تتکشّف أوضاع المجتمعات وأوضاع البشر ونفسیاتهم. واقتضت طبیعه هذه الدراسه الإعتماد على المنهج الوصفی (الاستقرائی - التحلیلی) من أجل الإستنباط ومحاوله الدخول إلی محتوى النص القرآنی، وتقنیات المناهج الحدیثه. وکما استفاد من معطیات النظریات الأدبیه الحدیثه فی تحلیل الأسلوب القصصی فی القرآن، واستعان بالدراسات الحدیثه المتخصصه فی أسالیب القصه بالقدر الذی یقتضیه البحث، مع الحرص على ما یلائم طبیعه وقداسه النص القرآنی. حیث إستفدنا من نظریه غریماس (Greimas) فی تصنیف الإشتغال العاملی للشخصیّه. وعلی حسب هذه النظریه، سندرس عوامل محدده. وسنعالج بالإشتغال العاملی شخصیه موسى فی القصّه، کعامل الذات، عامل الموضوع والمخاطب وعامل المرسل والمرسل إلیه ... وماهیه الشخصیات القصصیه من حیث البنیه الفیزیائیه والنفسیه الثقافیه. وعلاوه علی ذلک قمنا بدراسه علاقات الترتیب کالإسترجاع والإستباق وعلاقات الدیمومه: کالتلخیص والمشهد والقفزه، لکی نصل إلی النتیجه النافعه بإستعانه هذه العلاقات والعوامل التی تقوم به من ترویح عن النفس، وتثقیف للعقل بالحکمه، ولقدرتها على تنویر أفکار المجتمع، و تربیه الفکر بالموعظه الحسنه.
۲.

بررسی نیک و بد در دو داستان حضرت یوسف و ایرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرج یوسف شاهنامه داستان قرآنی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۴
بررسی تطبیقی داستان حضرت یوسف در قرآن مجید، و داستان ایرج در «شاهنامه» فردوسی بیانگر حاکمیت مفاهیم واحدی از نیکی و بدی بر اشخاص و حوادث این دو داستان، علی رغم همه تفاوت های زمانی، مکانی و اجتماعی است. از جمله این مفاهیم که از حیث منطوق و مفهوم یکسان می باشند می توان به حضور پر رنگ حسادت ناشی از تبعیض پدران آن ها بین برادران، و علاقه وافر آن ها به فرزند کوچک تر( یوسف و ایرج ) اشاره نمود. از وجوه افتراق این دو داستان می توان به پایان آن ها اشاره نمود؛ که اولی به پایانی خوش، و دیگری به سرانجامی تراژیک ختم می شود. هدف مقاله حاضر بررسی مفاهیم نیک و بد در داستان یوسف پیامبر و داستان ایرج است.