مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بجنورد
حوزه های تخصصی:
در سه دهه اخیر، کاربست ظرفیت نهادی در تحقق توسعه پایدار فضاهای شهری و پیراشهری در رأس برنامه ریزی های توسعه ای کشورهای جهان درآمده، با این حال در کشورهای کمتر توسعه یافته ای همچون ایران این مهم مورد غفلت واقع شده است. این نهادها به عنوان کارگزاران توسعه نقش بی بدیلی در تحولات فضایی در مقیاس سرزمینی دارند که در این پژوهش شهرستان بجنورد مورد مطالعه قرار گرفته تا ابتدا ظرفیت نهادهای متولی توسعه در آن ارزیابی گردد و سپس میزان اثرگذاری این ظرفیت ها بر روند و نهادینگی توسعه پایدار منطقه ای تحلیل گردد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان نهادها تشکیل می دهد که آگاهی و دانش بیشتری نسبت به ظرفیت نهادهای خود دارند و از میان آنان تعداد 400 نفر به صورت تصادفی مورد گزینش قرار گرفته اند. نتایج حاصله از طریق پرسشنامه محقق ساخت و با استفاده از آزمونT-testتک نمونه ای مستقل نشان می دهد که ظرفیت نهادی شهرستان بجنورد در تمامی گویه ها مجموعاً با میانگین 2.63 در سطح پایینی قرار دارد و هیچ کدام از مؤلفه ها به حد متوسط 3 دست نیافته اند. به همین ترتیب، این مؤلفه ها نتوانسته اند اثر مثبتی بر توسعه پایدار شهری-منطقه ای داشته باشند به طوری که بیشترین اثرگذاری مربوط به مؤلفه "منابع حیاتی" با امتیاز 2.78 و کمترین اثرگذاری مربوط به مؤلفه "منابع مادی و فیزیکی" با امتیاز 2.36 است. در نهایت پیشنهاداتی همچون بهره گیری از نیروهای متخصص در حوزه های مرتبط با دانش آنان و جلوگیری از اتلاف سرمایه های انسانی در برابر فعالیت های غیرتخصصی ارائه شده است.
تحلیل اثرات فرهنگی منفی گردشگری بر جامعه میزبان (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
11 - 20
حوزه های تخصصی:
در ﺑﺴیﺎری از کﺸﻮرﻫﺎ، گردشگری ﺑﻬﺘﺮیﻦ وﺳیﻠﻪ ﺑﺮای اﻋﺘﻼی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣی رود و ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻓﺮﻫﻨﮕی ﺗﻐییﺮاﺗی را در جامعه ﻣیﺰﺑﺎن ایجاد کند. درواﻗﻊ ﮔﺮدﺷﮕﺮی از نظر ماهوی پیش از اینکه ﺑﻪ ﻋﻨﻮان یک ﭘﺪیﺪه اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻄﺮح ﺑﺎﺷﺪ، پدیده ای ﻓﺮﻫﻨﮕی اﺳﺖ. ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ایی کﻪ ﭘیﺮاﻣﻮن آن آﺛﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕی ﺑﺴیﺎری ﺷکﻞ میﮔیﺮد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل اثرات منفی فرهنگی گردشگری بر جامعه میزبان در شهر بجنورد در تابستان ۱۳۹8 صورت پذیرفته است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای ساکن شهر بجنورد هستند و حجم نمونه آماری ۳۸۴ نفر است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار «SmartPls» به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اثرات فرهنگی منفی و هریک از ابعاد آن (کالایی شدن فرهنگ، اقتباس فرهنگی، اثر نمایشی و تغییر فرهنگی) تأثیر مثبت و معناداری بر تغییر در نگرش جامعه میزان دارند. همچنین نشان داده شد که متغیر تغییر فرهنگی دارای بزرگ ترین مقدار ضریب مسیر است و تأثیر آن نسبت به سایر متغیرها بر تغییر در نگرش جامعه میزبان بیشتر است.
تحلیل سناریوهای اسکان غیر رسمی در شهرهای شمال شرق ایران (مورد مطالعه: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ضمن بررسی روند اسکان غیررسمی در شهر بجنورد، در مرحله اول شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیر رسمی و در مرحله دوم ارائه مهمترین سناریوهای پیش روی اسکان غیر رسمی در شهر بجنورد با استفاده از رویکرد تحلیل ساختاری است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. برای گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گیری شده است که در سه مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار میک مک بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع و در نهایت ارائه سناریوهای اسکان غیررسمی با استفاده از نرم افزار ScenarioWizard انجام گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تمامی 26 عامل اصلی بر اسکان غیررسمی بجنورد تأثیرگذار است اما از میان آن ها در مجموع 6 عامل، رشد جمعیت، تداوم مهاجرت به شهرها، دسترسی به مراکز مهم، وجود مزیت های محله برای مهاجرین کم درآمد از قبیل ارزان بودن زمین، وجود جاده اصلی، بیکاری، ضعف مدیریت شهری به عنوان پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر اسکان غیررسمی بجنورد مطرح می باشند نتایج بخش دیگر پژوهش نیز حاکی از آن است که به طورکلی 62 سناریو به دست آمده را بر اساس ویژگی های آن ها می توان در 2 گروه قرار داد که این گروه ها نشان دهنده چارچوب کلی وضعیت های حاکم بر اسکان غیررسمی در شهر بجنورد می باشند:گروه اول، سناریوهای اسکان غیررسمی در شهر بجنورد با شرایط نسبتاً مطلوب که این گروه شامل 12 سناریو بوده و به نسبت مطلوب ترین شرایط ممکن برای اسکان غیررسمی در شهر بجنورد است گروه دوم، سناریوهای اسکان غیررسمی در شهر بجنورد در آستانه بحران و بحرانی این گروه شامل 50 سناریو بوده و سناریوهایی را شامل می شود که بیشتر پیشران ها، سناریوهای آن در آستانه بحران و یا بحرانی برای تأمین امنیت رویدادهای ورزشی قرار گرفته اند.
ارزیابی مکان تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد و انتخاب مکان بهینه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
51 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی مکان تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد براساس شاخص ها و حریم های مناسب درمکان یابی تصفیه خانه فاضلاب است. 15 لایه اطلاعاتی مشتمل بر 8 شاخص موثر بر مکان و 7 حریم اصلی، در نرم افزار GIS مورد پردازش قرار گرفت. به منظور شناسایی وزن های مربوط به هر شاخص، پرسشنامه محقق ساخت در بین 25 کارشناس علوم مرتبط توزیع شد. سپس با استفاده از تکنیک تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP وزن نهایی هر شاخص محاسبه شد. در گام نهایی با تلفیق وزن ها و لایه های اطلاعاتی در نرم افزار GIS و حذف نواحی دارای محدودیت، مکان تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق یافته ها، متغیرهای "شیب" و "اختلاف ارتفاع نسبت به شهر" بیشترین تاثیر را در مکان استقرار تصفیه خانه داشته اند. همچنین مکان فعلی تصفیه خانه فاضلاب شهر در پهنه نامناسب قرارگرفت. در خاتمه، سه گزینه پیشنهادی باتوجه به شاخص ها و حرائم تدوین شده، برای احداث تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد به کمک مدل SAW از مجموعه روش های تصمیم گیری چندشاخصه، مورد بررسی قرار گرفت که آلترناتیو1، با قرارگیری در حوزه سنگشناسی آهک رسی آرژلیتی با میان لایه شیل، حاوی آمونیت، اکینوپد و اربیتولینای فراوان به لحاظ وضعیت اکثر شاخص ها و حریم های مورد بررسی، مناسب تر از سایر گزینه ها شناسائی شد.
بررسی قابلیت های پیشرفت و توسعه گردشگری بجنورد با استفاده از برنامه ریزی راهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان خراسان شمالی به دلیل مطلوبیت توریستی همه ساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگران است که برای زیارت جاده شمال را انتخاب می کنند و بعد از عبور از آب و هوای مرطوب وارد یک استان با اقلیم معتدل و گاهاً خنک در فصل تابستان می شوند؛ اما با این وجود به نظر می رسد که برای استفاده بهتر و بیشتر از این فرصت و برای جذب گردشگران برنامه ریزی راهبردی صورت نگرفته و بنابراین پتانسیل های گردشگری استان و بخصوص شهرستان بجنورد به شکل نسبتاً کامل و مطلوبی در راستای پیشرفت و توسعه گردشگری قرار نگرفته اند. هدف اصلی این پژوهش عبارت است از بررسی قابلیت های پیشرفت و توسعه گردشگری بجنورد از منظر برنامه ریزی راهبری با استفاده از شاخص سوآت. سؤال اصلی پژوهش این است که با توجه به فرصت ها و تهدیدها و نیز قوت ها و ضعف های بجنورد در سیستم گردشگری مناسب ترین استراتژی برای برنامه ریزی راهبری پیشرفت و توسعه گردشگری بجنورد با استفاده از مدل سوآت کدام استراتژی است ؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که استراتژی تهاجمی مناسب ترین راهبرد برای پیشرفت و توسعه گردشگری در شهرستان بجنورد است. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی و آمار استنباطی می باشد. برای جمع آوری داده های از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و میدانی استفاده و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل SWOT استفاده گردید. برای این منظور محیط داخلی (نقاط قوت و ضعف) و محیط خارجی(فرصت ها و تهدیدها) منطقه مطالعه گردید و سپس برای سنجش وزن سنجه ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.
بررسی مکان گزینی مسکن و اثرات آن بر الگوهای توسعه شهری؛ مطالعه موردی: مسکن مهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۷
87 - 101
حوزه های تخصصی:
جمعیت شهری در دنیا به شدت رو به افزایش است و این افزایش جمعیت، چالش هایی را برای توسعه پایدار به همراه داشته است که از آن جمله می توان به کمبود مسکن به ویژه برای طبقات فقیر اشاره کرد. در کشور ما نیز در حال حاضر 5/71 درصد جمعیت در نقاط شهری ساکن هستند و مسکن شهرنشینان به یکی از موضوعات اساسی در جامعه تبدیل شده است. در این پژوهش بحث مکان گزینی مسکن مهر که از سیاست های دولت نهم و دهم است و تأثیر آن روی مدل توسعه درون زا و برون زای شهری بررسی و مطالعه شده است. بررسی ها در مورد شهر بجنورد که مورد مطالعه این پژوهش است، نشان می دهد که حدود 93 درصد از 6205 واحد مسکونی مسکن مهر شهر بجنورد، در بافت منفصل در قالب شهرک گلستان احداث شده است. نتایج تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که معیارهای عمده مکان گزینی، بحث مالکیت زمین و شاخص های طبیعی بوده است و به شاخص های اقتصادی و اجتماعی کم تر توجه شده است. این مسأله سبب تداوم مدل شهر پراکنده شده که با اصول شهرهای پایدار هم خوانی مناسبی ندارد
مدل سازی توسعه شهری بجنورد با استفاده از رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
223 - 236
حوزه های تخصصی:
توسعه ناموزون شهرها یکی از مسائل مهم در کاربری زمین است و پیش بینی توسعه شهری همیشه به سادگی امکانپذیر نیست بلکه به مدل هایی نیاز دارد که ماهیت پیچیده فرآیندهای شهری را مدنظر قرار دهند. رگرسیون لجستیک یک مدل پیش بینی کننده تجربی است. تعیین وزن عوامل محرک برمبنای داده های تجربی به جای استفاده از دانش کارشناسان از مزایای این مدل است و همچنین توانایی واردسازی متغیرهای بیشتری را داراست که از برتری هایش می باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله به مدلسازی توسعه شهری بجنورد با استفاده از رگرسیون لجستیک در طی دوره 28 ساله پرداخته می شود و از نظر ماهیت و روش ترکیبی از روش های تحقیق اسنادی و توصیفی-تحلیلی است که از 9 متغیر مستقل برای مدلسازی استفاده می کند. میزان Pseudo-R2 و ROC به ترتیب 0.2835 و 0.9335 بدست آمد که در محدوده مورد قبولی قرار دارند. بنابراین مدلسازی تایید می گردد. ارزیابی حساسیت سنجی مدل با استفاده از روش حذف هرکدام از متغیرهای مستقل نشان دهنده تاثیر بیشتر متغیرهای جهت شیب و فاصله از سطوح آبی در مدلسازی است و مناطق جنوب شهر و مناطق غیرشهری بلافصل مناسب ترین مناطق برای توسعه آینده هستند.
ارزیابی کیفیت بصری طبیعت ثانویه بر مبنای ترجیحات استفاده کنندگان از فضا و نقش آن در هویت بخشی شهر بجنورد. نمونه مورد مطالعه: پارک های درون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
39 - 58
حوزه های تخصصی:
نوع رابطه بصری انسان و محیط در ارزیابی کیفیت محیط بسیار تأثیرگذار است. امروزه با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرها حفظ هویت سیمای بصری آنها به فراموشی سپرده شده است و این فراموشی پیامدهای پیچیده و جبران ناپذیر بوم شناختی به همراه داشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای کیفیت بصری و هویت شهری بوده است. پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی و برپایه مطالعات پیمایشی صورت پذیرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها تلفیقی از روش طبقه بندی کیفیت بصری(Q SORT) و ماتریس دستیابی به اقدامات (GAM) استفاده شده است. جهت برآورد شعاع دسترسی کاربرد دستور Buffer در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) لحاظ شده است. در راستای انجام پژوهش، ابتدا عکس هایی از 24 پارک مورد مطالعه گرفته شد سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم 100 نفر، معیارهای زشتی یا زیبایی هر عکس از دید افراد مختلف مورد پیمایش قرار گرفت. به منظور ارزیابی کیفیت بصری، 16 معیار اصلی در نظر گرفته شد. در نهایت، به هر یک از معیارهای کیفیت بصری مربوط به فضاهای سبز شهری، امتیازی مبتنی بر تحقق یا عدم تحقق این معیارها در فضای مربوطه (طبق روش GAM)، تعلق گرفت. نتایج روش تلفیقی Q-Sort و GAM طبقه بندی پارک های شهر براساس عناوین "زشت" و "زیبا" است. به گونه ای که پارک های شهربازی، آفرینش، آزادی به عنوان پارک های زیبا و پارک های معصوم زاده و میرزا کوچک خان به عنوان پارک های زشت شناخته شدند. همچنین، براساس یافته ها، مهم ترین معیارهای ارتقا کیفیت بصری پارک های شهری: نظم، خوانایی و مقیاس است. در خاتمه راهکارهای مناسب ارتقای کیفیت بصری و هویت بخشی به شهر ارائه شده است.
تحلیل تطبیقی روند پراکنده رویی شهری در شهرهای استان خراسان شمالی (مطالعه موردی: شهرهای اسفراین و بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کارکرد شهرها و بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ..، پراکندگی جمعیت، فعالیت و سکونت را در پی داشته است. این روند، در کنار تاثیرات مخرب اجتماعی و زیست محیطی، پیامدهای اقتصادی کاملا مشهود و قابل سنجشی در پی داشته است. برای جلوگیری از پیامدهای مورد اشاره سنجش میزان وقوع این روند و تاثیر عوامل ملی و محلی بر آن انجام مطالعه تطبیقی بسیار راهگشاه خواهد بود. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی روند پراکنده رویی دو شهر اسفراین و بجنورد است. در این راستا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و ضریب جینی بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، 84 درصد از رشد فیزیکی شهر اسفراین در فاصله سال های 1345-1395 مربوط به رشد جمعیت و حدود 16 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است. این شرایط برای شهر بجنورد نیز حدود 88 درصد به رشد جمعیت و حدود 12 درصد رشد هم مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است که نسبت به شهر اسفراین اندکی متفاوت است. مدل آنتروپی شانون نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی دو شهر اسفراین و بجنورد است. ضریب جینی محاسبه شده برای شهر اسفراین 069/0 و برای شهر بجنورد 054/0 می باشد که بیانگر این واقعیت است که رشد پراکندگی جمعیت (رشد اسپرال) شهر اسفراین 015/0 درصد بیشتر از شهر بجنورد می باشد. از آنجا که ادامه چنین شرایطی، پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای ساکنین شهرهای مورد اشاره دارد، پیشنهاد راهبردی پژوهش، کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی شهر و بهره گیری از سیاست توسعه میان افزا است.
کاربست انگاره های فرهنگی در بازطراحی بافت های تاریخی، نمونه موردی: بافت تاریخی بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۸۵)
42-19
حوزه های تخصصی:
فرهنگ به عنوان اساس شکل دهی به سکونت گاه ها از دیرباز به طور مستقیم و غیرمستقیم بر ابعاد مختلف شهر تأثیرگذار بوده و هست. به طوری که هر بنا و هر فضایی در موقعیت خاص و زمان خاص خود راوی فرهنگ خاص مردم منطقه خود است. هدف اصلی از طراحی فضاها در شهر، خلق مکان هایی است که در هماهنگی با احتیاجات، رفتار، توقعات و نیازهای کیفی استفاده کنندگان از فضا باشد و این موضوع تنها زمانی محقق خواهد شد که بر مبنای شناخت خصوصیات بهره بران یعنی "فرهنگ" آنان باشد تا بتواند به خواسته های آنان پاسخ دهد و نیز با توجه به اینکه نمی توان رفتار و محیط را از یکدیگر جدا دانست و رفتار در بستر محیط شکل می گیرد، درنتیجه نمی توان بدون توجه به چگونگی تعامل انسان و محیط، طراحی موفقی انجام داد. لذا در این پژوهش ابتدا به شناخت مفاهیم و ابعاد گوناگون فرهنگ می پردازیم سپس با کشف انگاره های آن، اصول فرهنگی تأثیرگذار بر طراحی شهری در بعد کالبدی و فضایی را تبیین خواهیم نمود. درنهایت با کاووش مفاهیم به دست آمده در نمونه موردی پژوهش، مصادیق آن را معرفی می نماییم. روش پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی هست و به لحاظ ماهیت آن توصیفی-تحلیلی است. داده های موردنیاز پژوهش به روش مطالعه کتابخانه ای و برداشت میدانی جمع آوری شده است. هدف از این پژوهش یافتن اصول و انگاره های فرهنگی قابل استفاده در طراحی شهری محله ها است. نتایج پژوهش اصول فرهنگی تأثیرگذار بر کالبد و فضا در طراحی محله را معرفی می نماید. ازجمله مهم ترین موارد این اصول می توان، توجه به الگوی فرهنگی در مداخلات عملکردی و کاربری ها، در نظر گرفتن سنت ها و رویدادهای بومی در طراحی فضاهای شهری محله، توجه به رنگ ها، نقوش و طرح های بومی منطقه در منظرسازی و ... اشاره نمود.
کافی شاپ به مثابه مکان صلح محور (بازاندیشی در نظام روابط معنایی کافی شاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
137 - 162
حوزه های تخصصی:
کافی شاپ که عده ای آن را پدیده ای پست مدرن و عده ای هم آن را در امتداد تکامل قهوه خانه ها در ایران دانسته اند، مکانی است که با تعامل مناسب فضا و نظام معنایی موجود در آن، منجر به تصوری اجتماعی و به پاتوقی برای جوانان تبدیل شده است. این نوشتار با هدف بازاندیشی، درباره تجربه حضور جوانان در کافی شاپ و بازاندیشی در نظام روابط معنایی کافی شاپ، به دنبال پاسخ به چرایی استقبال جوانان از کافی شاپ در شهر بجنورد است. الگوی مسلط بر پژوهش، تفسیرگرایی است که سعی در شناسایی نظام روابط معنایی حاکم بر کافی شاپ، از خلال مصاحبه های نیمه ساخت یافته دارد. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. با استخراج نتایج پژوهش در قالب مفاهیم اساسی (90 مفهوم)، مقوله های فرعی (22 مقوله)، مقوله های اصلی (7 مقوله) و کلیه مقوله ها با یکدیگر ترکیب شده است. الگوی زمینه ای حضور جوانان ساکن بجنورد در کافی شاپ، طراحی و مصرف مکان در راستای تولید زیست جهان انحصاری جوانان به عنوان پدیده اصلی استخراج شد. رهایی از سلطه ساختاری، به عنوان شرایط علّی، گسترش اندیشه جهانی شدن و هم آوایی با اسطوره ها، به عنوان شرایط مداخله ای، عاملیت وابسته به مکان، به عنوان شرایط زمینه ای و مقوله زایش صلح در مکان، به عنوان پیامد مصرف مکان در راستای تولید زیست جهان انحصاری جوانان از خلال راهبرد متمدنانه زیستن استخراج شد. کافی شاپ برای جوانان، مکان رهایی از خشونت های فرهنگی و مکان نمایش اختیار عاملیت در برابر اجبارِ ساختار است. همچنین کافی شاپ برای آنان زیست جهان صلح محوری است که از خلال متمدنانه زیستن و با آرزوی جهانی زیستن از آن استفاده می کنند تا فرهنگ صلح را تسری دهند. توجه به تغییرات در نظام روابط معنایی حاکم بر مکان های سوم همچون کافی شاپ ها از نگاه جوانان می تواند زمینه ساز فهم بهتر ارتباط آنان با مکان و شناسایی نیازهای مکانی - معنایی آنان شود.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در برابر زلزله (مطالعه موردی: بجنورد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم بهار ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۲۶-۱۵
مقدمه: مدیریت بلایای طبیعی نیازمند شناخت ماهیت، ارزیابی های دقیق، برنامه ریزی و سپس ارائه راه کار مناسب می باشد. امروزه اکثر برنامه ریزی های صورت گرفته در زمینه مدیریت زلزله به بازه زمانی حین و بعد از وقوع بحران محدود شده است و کمتر به برنامه ریزی های پیش از وقوع زلزله توجه می شود. از میان برنامه های کاهش مخاطرات می توان تاب آوری را برنامه ای دقیق تر وموفق تر به دلیل توجه آن به ابعاد اجتماعی و اقتصادی از دیگر ابعاد قابل ارزیابی یک شهر دانست. طبق آیین نامه طراحی ساختمان، شهر بجنورد واقع در استان خراسان شمالی جزء شهرهایی با آسیب پذیری زیاد می باشد و همچنین پیشینه شهر نشان می دهد که درطول سالیان شاهد زمین لرزه های گسترده ای بوده است. هدف از انتخاب پژوهش ارزیابی میزان تاب آوری معیارهای اجتماعی و اقتصادی شهر بجنورد و نیز شناسایی ضعف های زیرمعیارهای مورد ارزیابی در پژوهش می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است؛ بدین صورت که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای همه تعاریف و معیارهای مورد ارزیابی مناسب شهر بجنورد استخراج گردید، سپس در روش میدانی میزان تاب آوری شهر با استفاده از روش سلسله مراتبی و SPSS سنجیده شد. در پایان برای سنجیدن معناداری میان تاب آوری شهر و پایداری، با استفاده از روش همبستگی پیرسون میزان معناداری در معیارهای اجتماعی و اقتصادی ارزیابی شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد شهر بجنورد با وجود 3 منطقه موجود، میانگین تاب آوری اجتماعی در مناطق1، 2 و مهر به ترتیب 03/89 درصد ، 04/87 درصد، 53/86 درصد و در کل شهر 67/87 درصد می باشد؛ همچنین میانگین تاب آوری اقتصادی در مناطق1، 2 و مهر به ترتیب مساوی است با 31/49 درصد ، 69/47 درصد ، 59/39 درصد و در کل شهر 50/45 درصد می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد شهر بجنورد با ضریب همبستگی در معیار اجتماعی 020/0- باSig 936/0 فاقد معناداری و در معیار اقتصادی با ضریب همبستگی 632/0 با Sig05/0 دارای معناداری می باشد.
تأثیرگذاری رویدادهای ورزشی بین المللی بر برند شهری (مورد مطالعه: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
195 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیرگذاری رویدادهای ورزشی بین المللی بر برند شهری بود. روش پژوهش شبه تجربی و از نوع کاربردی و شامل یک مرحله پیش آزمون و یک مرحله پس آزمون بود. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد برند شهری مریلس و همکاران (2009) بود. روش اجرا به این صورت بود که ابتدا بین یک گروه از افراد که به محل برگزاری مسابقات نرفته بودند، پرسشنامه برند شهری توزیع شد (گروه کنترل) سپس با رفتن به محل برگزاری مسابقات کشتی جام باشگاه های جهان در بجنورد، ابتدا پرسشنامه بین تماشاچیان پخش شد و از آن ها خواسته شد به پرسشنامه برند شهری پاسخ دهند و یک هفته بعد از اتمام مسابقات، دوباره به همان پرسشنامه پاسخ دادند. تعداد 90 نفر از افراد به صورت در دسترس در سه گروه که 30 نفر به عنوان گروه به پرسشنامه پاسخ دادند. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آنوای یک راهه و تی زوجی برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه ها استفاده شد. یافته ها نشان داد بین نمرات برند شهری گروه کنترل و گروه گردشگران تفاوت معنی داری وجود ندارد اما در گروه افراد بومی بین پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شد. در نتیجه میتوان بیان کرد که رویدادهای کوچک در بین گروه علاقه مند به آن رویداد ورزشی حس تعلق بیشتر به شهر و احساس رضایت درونی منجر خواهد شد پس مهم است که شهرهای کوچکتر از این فرصت استفاده کنند و با دریافت حق میزبانی مسابقات ورزشی مختلف در ارتقا برند شهر خود گام بردارند و از مزایای آن بهره مند شوند.
شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر تحقق شکوفایی شهری (مورد پژوهش: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از این هرگز بشر تا این میزان با انباشتی از بحران های متعدد در شهرها مواجه نبوده است؛ ازاین رو توجه ویژه به شهرها به طور عام و مفهوم شکوفایی شهری به طور خاص در جهان و ایران لازم به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر شکوفایی شهری تدوین شده است. برای این منظور شهر بجنورد مرکز استان خراسان شمالی به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه متخصصان) بهره گرفته شده است. در رابطه با شناسایی پیشران های تأثیر گذار ، 20 نفر متخصص در شکوفایی شهری به عنوان نمونه انتخاب شدند. شاخص های بررسی شده طبق برنامه شکوفایی شهری سازمان ملل متحد، در شش حوزه (بهره وری، توسعه زیرساخت، کیفیت زندگی، عدالت و مشارکت اجتماعی، پایداری زیست محیطی و حکمرانی و قانون گذاری شهری) و در قالب 25 متغیر بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تأثیر متقابل در نرم افزار Micmac انجام شد. براساس نتایج پژوهش، متغیر فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان پیشران با بیشترین تأثیر گذاری و کمترین وابستگی و متغیرهای قدرت اقتصادی، وضعیت اقتصادی، وضعیت اشتغال، زیرساخت مسکن، زیرساخت های اجتماعی، سلامت و زیرساخت های بهداشت، فضای عمومی، ایمنی و امنیت، برابری اقتصادی، وضعیت اجتماعی، فناوری مدیریت پسماند، فناوری انرژی پایدار، وضعیت و توانایی اداره و مدیریت شهر و موقعیت جغرافیایی شهر دارای بیشترین تأثیر گذاری هستند.
مدل سازی و پیش بینی روند گسترش و توسعه ی فیزیکی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1563 - 1585
حوزه های تخصصی:
شهر بجنورد، در پی انتخاب به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان خراسان شمالی در سال 1384، با رشد دوچندان جمعیت و تحولات جمعیتی مواجه شد. تمرکز مراکز اداری، نظامی، سیاحتی، فرهنگی و آموزشی در کنار مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر، شهر را با نیازهای جدید توسعه شهری مواجه ساخت. گسترش فیزیکی شهر بیش ازپیش، تبدیل زمین های کشاورزی به شهری و ساخت وساز بی رویه، یکی از مسائل اصلی پیش روی شهر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش اتوماتای سلولی توسط شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون و داده های سنجش ازدور، انجام شده است. تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 2011 و 2021 دشت بجنورد، مبنای بررسی قرار گرفت و به منظور به طورکلی الگوهای فضایی-زمانی کاربری زمین، از داده های آرشیو سنجش ازدور، استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، تصاویر مولتی اسپکتورال لندست 7 و لندست 8 در ارتباط با شهر بجنورد (path 161, row 034) دانلود شده است. باهدف افزایش اعتبار نتایج، نقشه های خروجی با نقشه های گوگل ارث، تطبیق داده شد. همچنین در طبقه بندی سال 2011 دقت کلی 86 و ضریب کاپا 81 و در سال 2021، دقت کلی 88 و ضریب کاپا 85 به دست آمد. یافته های اصلی شامل محاسبه و برآورد تغییرات کاربری زمین و سهم هر کاربری در سال های مبنای این تحقیق، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین برای سال 2031 بر اساس ترسیم نقشه پتانسیل انتقال برای کاربری ها و تشکیل زنجیره مارکوف در کنار هشت عامل تأثیرگذار شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، زمین های کشاورزی، راه های اصلی، شبکه برق اصلی، مناطق ساخته شده و قیمت زمین، است. نتایج نوشتار، تأییدکننده افزایش مناطق ساخته شده و کاربری های شهری و کاهش کاربری کشاورزی و مرتع در افق پیش بینی گسترش شهر بجنورد در سال 2031 است. بعلاوه به لحاظ ساختار فضایی، رشد مناطق ساخته شده عمدتاً در سه جبهه بجنورد-اسفراین، بجنورد-مشهد و بجنورد-آشخانه قابل مشاهده است. بدین ترتیب، انتظار می رود با شناسایی روند گسترش و توسعه فیزیکی شهر بجنورد، بتوان در مدیریت و برنامه ریزی این فرآیند، تأثیرگذار واقع شد.
ارزیابی پتانسیل های اکوتوریستی منطقه بش قارداش بجنورد با استفاده از مدل SWOT
منبع:
فضای گردشگری سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
37 - 68
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم، به طور عمده بر منابع و جاذبه هایی استوار است که محیط طبیعی در اختیار گردشگر قرار می دهد که بهره گیری از آن علاوه بر نیازمندی به امکانات و شرایط مناسب مستلزم حفاظت از منابع طبیعی است، این امر از طریق تعیین پتانسیل محیط زیست طبیعی برای جذب گردشگران قابل تحقق است. مقاله حاضر با تکیه بر پژوهش انجام شده با مدل SWOT، قابلیّت و محدودیّت های عوارض ژئومورفولوژیکی مؤثر بر اکوتوریسم در منطقه بش قارداش از توابع بخش مرکزی شهرستان بجنورد را بررسی و تحلیل کرده است. جهت ارزیابی و تحلیل پتانسیلها و تنگناهای توسعه اکوتوریسم در منطقه بش قارداش و به منظور دستیابی به راهبردهای کلّی توسعه گردشگری در محدوده مطالعاتی، با طبقه بندی ساختارهای مربوطه، با استفاده از مدل SWOT راهبردهای تلفیقی استخراج شد. ضمن تهیه نقشه ژئومورفولوژی منطقه با نرم افزار ILWIS با استفاده از این مدل نقاط قوّت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای آن تعیین و اولویّت بندی شده است. مجموع امتیاز وزنی نقاط قوّت منطقه برابر با 995/3 بدست آمده است. حال آنکه مجموع امتیاز وزنی نقاط ضعف منطقه 53/1 تعیین گردیده است. این نشانگر تأثیر برتر نقاط قوّت منطقه بش قارداش در میان عوامل داخلی است. از سوی دیگر مجموع امتیاز وزنی فرصتها و تهدیدهای منطقه به ترتیب برابر با 89/2 و 11/1 محاسبه شده است. برتری امتیازهای مربوط به فرصتهای گردشگری و نقاط قوّت داخلی مانند جاذبه های اکوتوریستی ممتاز و تنوع چشم اندازهای طبیعی و بکر در سطح منطقه، حاکی از وجود شرایط بسیار مطلوب برای برگزاری تورهای طبیعت گردی، انواع فعالیتهای اکوتوریستی و توسعه گردشگری ماجراجویانه، ورزشی، درمانی، علمی، تابستانی و زمستانی در منطقه بش قارداش است. در حالی که فقدان زیرساختها، امکانات لازم، تبلیغات مؤثر، عدم سرمایه گذاریهای مناسب و کمی توجّه به مناطق گردشگری کوهستانی و درّه ای به عنوان سرمایه های اکوتوریستی کشور در سطح کلان، از موانع توسعه اکوتوریسم پایدار در این منطقه هستند.
تحلیلی بر شکل و روند توسعه فضایی و کالبدی شهر بجنورد در دهه 1380 (با استفاده از آنتروپی شانون، ضریب موران و ضریب گری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ششم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۳
167 - 180
حوزه های تخصصی:
بی تردید برنامه های کالبدی و پیروی از دیدگاه جامع در توسعه ی شهرها نتایج موفق و قابل دفاعی در پی نداشته است. توسعه ی پراکنده شهرها، اتلاف منابع و افزایش هزینه های اداره و خدمات رسانی در شهرها از این نتایج ناگوار هستند. به همین دلیل لازم است علاوه بر مسائل کالبدی و فیزیکی، سایر جنبه های شهرها در برنامه ریزی شهری لحاظ گردد. برنامه ریزی فضایی علاوه بر کالبد، به نحوه ی توزیع جمعیت، فعالیت و کاربری ها در سطح شهر نیز اهمیت می دهد. یکی از بحث های جدید درباره ی توسعه ی فضایی شهرها دستیابی به کمیت هایی است که بتواند پراکندگی را از فشردگی مشخص سازد. زیرا در کنار عدم تعریف دقیق و کاملی از پراکندگی که مورد توافق و اجماع باشد، شناخت علمی و ارزیابی قابل اتکا از وضعیت توسعه ی فضایی و کالبدی شهرها بدون در اختیار داشتن کمیت هایی که قابل بررسی و اندازه گیری باشند، غیرممکن می نماید و به قضاوت های شخصی و برداشت های کلی و سلیقه ای پژوهشگران متکی خواهد بود. این پژوهش از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و در آن ضرایب موران و گری و همچنین آنتروپی شانون معرفی شده و به منظور ارزیابی و شناخت وضعیت توسعه فضایی شهر بجنورد و پراکنش فضایی کاربری ها در سطح شهر مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج این آزمون ها نشان می دهد که این مدل و ضرایب به خوبی می توانند وضعیت و روند توسعه فضایی و کالبدی شهرها را تبیین کرده و آن را به صورت کمی قابل بررسی و ارزیابی سازند. چنانکه با به کارگیری این روش ها نشان داده می شود که شهر بجنورد در میانه دهه 1380 خورشیدی رشدی به نسبت متمرکز داشته و در آستانه تجربه پدیده پراکندگی شهری به ویژه در بافت حاشیه ای خود می باشد.
واکاوی معماری سنتی در دوره قاجار در عمارت دارالحکومه مفخم بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری عمارت دارالحکومه مفخم شهر بجنورد بعنوان یکی از بناهای شاخص معماری دوره قاجار، هم به لحاظ عملکردی و هم به لحاظ زیباشناسی، از غنای اصیل معماری ایرانی برخوردار بوده است. معماری این عمارت از عوامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و هنری عصر خود بی نصیب نبوده و نمود عینی این اثرگذاری در تاروپود معماری عمارت از جمله در طراحی، پلان، تزئینات هنری و... قابل مشاهده است. از این رو مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا علاوه بر بازشناخت کلی معماری این عمارت، اثرات معماری سنتی دوره قاجاریه را بر معماری عمارت دارالحکومه مفخم ، به ویژه در دو حوزه زیباشناسی و کارکردی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن به صورت مطالعه تطبیقی و مقایسه ای بین شاخصه های عمارت دارالحکومه مفخم و معماری دوره قاجاریه بوده و روش گردآوری آن در قالب مطالعات اسنادی و میدانی می باشد. یافته های کلی تحقیق نشان می دهد که با وجود برخی تاثیرگذاری معماری غرب در این دوران، کماکان معماری این عمارت بر پایه اصول بنیادین معماری ایرانی- اسلامی مانند اصل درون گرایی، محرمیت و...، و توجه به هنرهای اصیل ایرانی مانند تزئینات آجرکاری، کاشی کاری و نیز ساخت و احداث حوض خانه ها و ارسی ها و...، استوار بوده است.
مدل سازی ساختاری- تفسیری عوامل موثر بر تحقق بوم شهر (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: بوم شهر، شهری براساس اصول زندگی دوستدار محیط زیست، از بین بردن پسماندهای کربن، تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر، حفظ محیط زیست شهر، برانگیختن رشد اقتصادی، کاهش فقر، سازماندهی شهر برای تراکم های جمعیتی بالاتر، کارایی بیشتر و بهبود سلامتی است. براساس نظر رجیستر، ساخت بوم شهرها براساس اصولی است که سکونتگاه های انسانی می توانند از نظر محیط زیستی پایدار و زیست پذیر و همچنین فشرده، حامی زندگی شهری، سازگار با پهنه زیستی و بهبود زیست بوم باشند؛ بدین ترتیب کاهش مصرف انرژی، ارتقا جوامع زیستی، سلامتی و عدالت اجتماعی، اولویت حمل ونقل غیرموتوری و کمک به اقتصاد در این شهرها مورد توجه است. از جمله مسائلی که این روزها با توجه به سرعت شهرنشینی به ویژه در توسعه های یک دهه اخیر شهر بجنورد، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، جذب جمعیت قابل توجهی از مهاجران به دنبال توسعه خدمات و امکانات شهری و حتی فراشهری، ایجاد بی نظمی و بی قوارگی در گسترش شهر به دنبال رشد جمعیت شهر، افزایش وابستگی و استفاده از خودرو شخصی به دلیل ناکارآمدی حمل ونقل عمومی، حجم قابل توجه ازدحام و ترافیک شهری، گسترش انواع آلودگی های محیطی مثل آلودگی هوا، آلودگی صدا و در برخی موارد آلودگی بصری است. ضرورت و اهمیت توجه به شهر بجنورد از منظر رویکرد شهر اکولوژیک از آن جهت است که با تداوم این وضعیت، این شهر از بستر و قابلیت های خود برای تبدیل شدن به شهر اکولوژیک، فاصله گیرد و این مشکلات تشدید شود. در این حالت برنامه ریزی و پرداختن به آن نیازمند صرف زمان و هزینه بیشتری خواهد بود. لذا با استفاده از رویکردهای نوین و مطرح در زمینه توسعه شهری پایدار، می توان ابعاد مختلف شهر را در زمینه رشد و توسعه با یکدیگر هماهنگ و یکپارچه ساخت. هدف پژوهش حاضر، ارائه یک مدل ساختاری- تفسیری بر مبنای رویکرد شهر اکولوژیک است. مواد و روش ها: مدل سازی تفسیری-ساختاری، روشی موثر و کارا برای موضوعاتی است که در آن متغیرهای کیفی در سطوح مختلف اهمیت، بر یکدیگر آثار متقابل دارند و می توان با استفاده از این روش، ارتباطات و وابستگی های بین متغیرهای کیفی مسئله را کشف، تحلیل و ترسیم کرد. روش های متعددی مانند دلفی، روش گروه اسمی، گروه های تمرکز و طوفان ذهنی، روش های رسمی جهت خلق ایده و رسیدن به اجماع در میان کارشناسان خبره می باشد. این پژوهش طی دوگام صورت گرفته است: اول برای شناسایی مولفه های بومی شهر اکولوژیک در بجنورد، با تکنیک دلفی در پانل خبرگان در مورد مسائل کلی شهر بجنورد و زمینه ها و موانع پیش روی تحقق رویکرد شهر اکولوژیک، بحث و گفتگو انجام و در نتیجه 16 مولفه در 5 دسته اصلی حاصل شد. گام دوم، فرآیند مدل سازی ساختاری- تفسیری است که برای اجرای این تکنیک، روابط درونی عوامل، شناسایی شده و در نهایت سطح بندی آنها انجام شد. یافته ها و بحث : از مولفه هایی که طی مصاحبه دلفی، کارشناسان به آنها اشاره کرده بودند، لیستی تهیه شد و برحسب زمینه ای که داشتند، شامل 16مولفه در پنج زمینه محیطی، اقتصادی، مدیریتی، اجتماعی و کالبدی دسته بندی شدند. پس از تعیین روابط و سطوح متغیرها در مدل ساختاری-تفسیری، مولفه ها در چهار سطح قرار گرفته اند. مولفه هایی که در سطوح بالایی مدل قرار دارند، تاثیرگذاری کمتر دارند و با نزدیک شدن به سطوح پایین تر، تاثیرگذاری مولفه ها افزایش می یابد. در پایین ترین سطح این مدل، مولفه «فرهنگ و سبک زندگی شهروندی» قرار دارد. براین اساس، مدل تحقق شهر اکولوژیک در بجنورد، مدلی چهار سطحی است که پایه آن از فرهنگ و سبک زندگی شهروندی آغاز می شود و در برنامه ریزی هدفمند، باید این مولفه در کانون قرار گیرد. نتیجه گیری : ارتباط شهر و محیط زیست، دارای لایه هایی پنهان در زمینه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی است. به دنبال ظهور مسائل محیط زیستی در شهرها، نگرش اکولوژیکی به شهرها گسترش یافت که در آن، سرمایه طبیعی باید به شکلی حفظ شود که با شرایط نامناسب و تخریب محیطی مواجه نشود. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مولفه های موثر بر تحقق شهر اکولوژیک در بجنورد در راستای تحقق توسعه شهری پایدار، با بهره گیری از شیوه ای نوین در زمینه پژوهش های کیفی با استفاده از مصاحبه دلفی و مدل ساختاری-تفسیری انجام شد. طبق این مدل، مولفه ها در 4 سطح، طبقه بندی شدند و مولفه 12، یعنی «فرهنگ و سبک زندگی شهروندی»، در پایین ترین سطح از این مدل، دارای بیشترین تاثیرگذاری است. در نهایت، طبق تجزیه و تحلیل قدرت نفود و میزان وابستگی در قالب تجزیه و تحلیل میک مک، مولفه ها در ناحیه دو و ناحیه سه قرار گرفتند. مولفه «فرصت های شغلی متناسب با زمینه های فرهنگی و زیستی بومی»، تنها مولفه ناحیه دو، دارای اثرپذیری بالا و قدرت نفود کم است. سایر مولفه ها در ناحیه سه قرار دارند و هرگونه تغییر در این مولفه ها، سایر مولفه ها و سیستم تحقق پذیری شهر اکولوژیک را تحت تاثیر قرار می دهد.
امکان سنجی بلندمرتبه سازی در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: سرعت شهرنشینی در جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه در دهه های اخیر، شهرها را با چالش های ناپایداری محیط شهری روبرو ساخته است و این مسئله مشکلاتی مثل ترافیک، مصرف انرژی بیشتر، آلودگی محیطی بالاتر، بی هویتی و انزوای اجتماعی را به دنبال داشته است بنابراین باید در رویکردهای برنامه ریزی شهری، تجدیدنظر کرده و به دنبال مدل های بهینه بازآفرینی در محیط های شهری بود. هدف پژوهش: این مقاله باهدف تبیین الگوی توسعه میان افزا و رویکرد بلندمرتبه سازی شهری، به دنبال راهکارهای نوین و بهینه ساماندهی ساختارهای کالبدی شهر در شهرهای متوسط مقیاس کشور می باشد. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش، انجام مطالعات کتابخانه ای، میدانی و پرسشگری با روش تحقیق کاربردی و یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا بلندمرتبه سازی می تواند راهکار مناسبی برای توسعه درون زای شهری در شهر بجنورد به عنوان یک شهر میانه اندام باشد؟ قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو پژوهش، شهر بجنورد مرکز استان خراسان شمالی در شمال شرق کشور با 3200 هکتار مساحت و حدود 250 هزار نفر جمعیت می باشد. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق در بافت های سه گانه مرکزی، میانی و جدید شهر نشان می دهد روند گسترش شهر بجنورد طی 20 سال گذشته، با خزش شهری مواجه بوده به گونه ای که هرساله حدود 70 هکتار بر مساحت شهر افزوده شده درصورتی که فضای موجود شهر ، ظرفیت توسعه درون زا و تراکم سازی با رعایت استانداردهای شهرسازی را دارد. نتایج : با بررسی سه شاخص تراکم جمعیت، قیمت زمین و کشش شبکه معابر شهری و نتایج حاصله از پرسشنامه های تکمیلی از مدیران شهری مشخص می شود که در برخی نواحی بافت های غیر مرکزی شهر، ظرفیت بلندمرتبه سازی تا شش طبقه برای جلوگیری از گسترش بی رویه شهر وجود دارد.