مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۶۱.
۶۶۲.
۶۶۳.
۶۶۴.
۶۶۵.
۶۶۶.
۶۶۷.
۶۶۸.
۶۶۹.
۶۷۰.
۶۷۱.
۶۷۲.
۶۷۳.
۶۷۴.
۶۷۵.
۶۷۶.
۶۷۷.
۶۷۸.
۶۷۹.
۶۸۰.
یادگیری
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که استفاده از زیباشناسی در تدریس و یادگیری می تواند بهبود فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان را به دنبال داشته باشد.در این مطالعه، نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری بررسی شده است و تلاش شده است تا نحوه استفاده از زیباشناسی در کلاس درس برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گیرد.مطالعه حاضر از لحاط هدف کاربردی و از پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.در نمونه گیری نیز با توجه به هدف و سوال پژوهش از مقالات پایگاه های داده ای معتبر استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی مسئله و تاثیر عوامل مختلف بر زیباشناسی در تدریس و یادگیری، از روش فرا ترکیب با یک سوال پژوهشی استفاده شده است. این روش، امکان بررسی اثرات متقابل عوامل مختلف را فراهم می کند و نتایج به دست آمده از این روش، دارای قابلیت تعمیم بالا و قابل اطمینانی هستند.نتایج نشان می دهد استفاده از مبانی زیبایی شناختی در تدریس می تواند اثرات مثبت شناختی بر فراگیر گذاشته و استفاده از هر نوع ابزار و روشی که بتواند به بهبود زیبایی و جذابیت محتوای درسی و محیط آموزشی کمک کند، راهکاری مناسب برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس است.برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس، باید به سطح فراگیر توجه داشته باشیم و از روش هایی استفاده کنیم که برای آنها جذاب و مناسب باشد. همچنین، باید به محتوای درس و هدف آموزشی توجه کنیم و از روش هایی استفاده کنیم که با محتوای درس هماهنگ باشد. .
روش هایی برای مطالعه و یادگیری بهتر ریاضیات
حوزه های تخصصی:
علم ریاضی همواره مورد توجه اما به عنوان درسی سخت تلقی می شود بنابراین متخصصان آموزشی، اساتید و دبیران این رشته در زمینه یادگیری بهتر ریاضی در بین دانش آموزان و دانشجویان تلاش های بسیاری انجام دادند. در این مقاله ضمن یادآوری تعاریفی از یادگیری و و فواید رشته ریاضی، مراحل مختلفی را که یک دانشجو و یا دانش آموز باید انجام دهد تا ریاضیات را به خوبی یاد گیرد و معلومات او نیز پایدار بماند، بیان خواهد شد. روش این پژوهش کتابخانه ای و تجربه زیسته نویسندگان از یادگیری بهتر در این رشته بوده است. استفاده کردن از نکات و مهارت های مطالعه ریاضی مانند فراگیری بصورت فعال، تمرکز بر روی اصول، یادداشت برداری، انجام تکالیف و کمک از متخصصان این رشته موجب یادگیری عمیق در درس ریاضی خواهد شد. مسلماً انجام تمامی این مراحل، آموختن ریاضیات را عملی لذت بخش و دوست داشتنی خواهد کرد. مسلماً انجام تمامی این مراحل، آموختن ریاضیات را عملی لذت بخش و دوست داشتنی خواهد کرد.
بررسی نقش تشویق در پیشرفت تحصیلی در مقطع ابتدایی دبستان غیر انتفاعی ناصح
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 17
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بیان وضعیت تشویق در مدارس دخترانه ناصح شهر ستان درگز این روش تحقیق بصورت کاربردی می باشد ودرجمع آوری اطلاعات منابع اینترنتی استفاده شده است.جامعه آماری دانش آموزان دختران ناصح شهرستان درگز.از کل60نفردانش آموز دبستان20نفربه عنوان نمونه آماری وبه صورت تصادفی انتخاب شده اند تجزیه وتحلیل داده ها از روش های جداول نمودارها استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد:- تشویق در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر بوده با توجه به پاسخ های داده شده 83.33 نفر موافق این نظریه بوده- تشویق والدین در روند پیشرفت دانش آموزان موثر بوده با نوجه به پاسخ های داده شده 90 درصد موافق بوده که والدین با توشویق فرزند خود می توانند در پیشرفت تحصیلی نقش داشته باشند.- تشویق در قدرت یادگیری دانش آموزان موثر نبوده است با توجه به پاسخ ها موافق این نظریه نبوده و 100درصد مخالف این بوده که تشویق در روند یادگیری یمی تواندنقش داشته باشد.
یادگیری قلب آموزش و انگیزش قلب یادگیری
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
159 - 163
حوزه های تخصصی:
امروزه در هزاره سوم که یادگیری های فعال مورد توجه است در این نوع یادگیری مسئولیت یادگیری بر عهده یادگیرنده می باشد معلم در این نوع یادگیری صرفاً تسهیلگر آموزش است با توجه به این موضوع نیاز به انگیزه در یادگیرندگان بسیار حائز اهمیت است و معلمان ما در فرایند یاددهی و یادگیری به این نکته باید توجه کنند که در مرحله اول باید انگیزه دانش آموزان را برانگیزانند زیرا با وجود انگیزه درونی یادگیری با سرعت بیشتر و عمق بیشتر انجام می شود از سوی دیگر می توان گفت اگر یادگیری یادگیری معنادار باشد منجر به آموزش هدفمند و پایدار خواهد شد و این عبارت که "یادگیری قلب آموزش و انگیزش قلب یادگیری" است محور اصلی این مقاله می باشد.
بازنگری الگوی عمومی تدریس، مبتنی بر مطالعات علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بازنگری الگوی عمومی تدریس بر اساس مطالعات علوم اعصاب تربیتی انجام شد.
مواد و روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قیاسی انجام گردید. در این مطالعه با مطالعات گسترده، منابع دیجیتالی، مجلات، کتب و پایان نامه ها از تاریخ 1990 تا 2021 با استفاده از پایگاه هایی مانند ERIC, Springer, Sciencedirect, Wiley, Google Scholar, Library, Genesis Libdl, Knowledge E, SID بررسی شد و از کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی؛ teaching method، Brain-based learning، educational neuroscience در جستجو استفاده گردید. تعداد 183 مقاله و کتاب مرتبط به دست آمد که از این تعداد آن منابعی که به نوعی به یادگیری سازگار با مغز پرداخته بودند، انتخاب شدند. پس از جمع آوری اطلاعات برخاسته از متون و تحلیل محتوای آن و حذف کدهای تکراری و ادغام کدهای مشابه 1416 کد به دست آمد که با قرار گرفتن در 109 طبقه اولیه و 31 طبقه فرعی در 4 طبقه اصلی الگوی عمومی تدریس شامل مراحل قبل از تدریس، قبل و ضمن تدریس، ضمن تدریس و بعد از تدریس، جایگزین شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش، 28 اقدام آموزشی را با رویکرد مطالعات علوم اعصاب تربیتی در مراحل الگوی عمومی تدریس تبیین نمود که با روش تحلیل عاملی تأییدی، مورد اعتباربخشی خبرگان و متخصصان علوم اعصاب تربیتی (روان شناسی، علوم شناختی و علوم تربیتی) قرار گرفت و برازش آن تأیید شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که به کارگیری اقدامات حاصل از مطالعات علوم اعصاب تربیتی در مراحل الگوی عمومی تدریس بتواند در بهبود عملکرد مغز فراگیران و در نتیجه افزایش یادگیری آن ها تأثیرگذار باشد.
طراحی الگوی یادگیری خودراهبر در دانشگاه علوم پزشکی به روش فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
18 - 33
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از جنبه های یادگیری سازمانی، یﺎدﮔیﺮی خودراهبر است که کارکنان سازمان را مسئول یادگیری شخصی خود می دانند تا آنها دانش تخصصی و توانایی انتقال دانش در موقعیت های جدید را توسعه دهند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی یادگیری خودراهبر در دانشگاه علوم پزشکی به روش فراترکیب می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر به روش فراترکیب در چند مرحله در دانشگاه علوم پزشکی انجام شد. بعد از شناسایی مفاهیم و کدهای عوامل اثرگذار بر یادگیری خودراهبر و ارزیابی روایی و پایایی آن، مدل مفهومی اولیه پژوهش طراحی شد. از 72 مطالعه بازیابی شده، 7 مطالعه مرتبط با هدف مطالعه برای انجام فراترکیب وارد شدند. در سطح تحلیل و ارائه الگو، از روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو (2006) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل پژوهش شامل 6 عامل تاثیرگذار بر یادگیری خودراهبر بود. این عوامل شامل خودکارآمدی، انگیزه پیشرفت، مهارت خودمدیریتی، تمایل به استفاده از فن آوری، تمایل به یادگیری و تسهیم دانش بود. عوامل شناسایی شده مورد تایید خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: اهمیت یادگیری خودراهبر در سازمان ها می طلبد که بر عوامل تاثیرگذار بر آن تمرکز داشت و این عوامل را در میان کارکنان نهادینه کرد. الگوی جدیدی که برای دانشگاه علوم پزشکی ارائه شد می تواند برای مدیران و برنامه ریزان نظام سلامت مفید واقع شود.
شاخص ها و مولفه های یادگیری الکترونیک مبتنی بر خودپیروی در آموزش سازمانی: سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
21 - 41
حوزه های تخصصی:
امروزه یادگیری الکترونیک به عنوان روشی کارآمد در ارتقا فردی و آموزش های سازمانی شناخته شده است. بااین حال توجه به جنبه های خودشکوفایی و انتخاب فردی در یادگیری الکترونیک از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا هدف از این پژوهش، دستیابی به مؤلفه های یادگیری الکترونیک مبتنی بر خود پیروی بود. برای این منظور، از رویکرد کیفی و روش سنتز پژوهی استفاده گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات منتشرشده در دهه اخیر (2022-2012) بود که از این میان تعداد 28 عنوان بر اساس پایش موضوعی محتوایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه گردآوری شدند . با تجزیه وتحلیل داده ها، عوامل کلیدی در 4 بعد، 13 عامل و 53 مقوله شامل خود مدیریتی یادگیری الکترونیک (مشتمل بر شناخت پتانسیل های فردی، کنترل جریان یادگیری، خودتنظیمی در یادگیری الکترونیک)؛ خود راهبری آموزشی (مشتمل بر مهارت های شناختی و فراشناختی، شناسایی و جست وجوی منابع و پایگاه های اطلاعاتی، یادگیری مشارکتی و همیارانه، پژوهش محوری در یادگیری الکترونیک)؛ خود انگیزشی در یادگیری الکترونیک (مشتمل بر جذابیت بخشی به محیط یادگیری، انگیزش درونی، انگیزش بیرونی)؛ خودارزیابی یادگیری الکترونیک (ارزیابی شخصی سازی شده، جامعیت در ارزیابی، خود بازتابی) طبقه بندی شدند. با توجه به یافته های پژوهشی پیشنهاد می گردد در طراحی مربوط به یادگیری و آموزش الکترونیک، توانمندی های فردی و ظرفیت های یادگیری فردی را لحاظ نموده و به شخصی سازی یادگیری و ارزیابی آن توجه ویژه صورت گیرد.
آموزش کارآفرینی: حلقه مفقوده آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
127 - 145
حوزه های تخصصی:
گسترش شتابان دانشگاه ها در سال های اخیر به اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی دامن زده، به گونه ای که جامعه با پدیده ای به نام فارغ التحصیلان بیکار مواجه شده است. ساختار های موجود دانشگاه ها نیز در حال حاضر با هدف آموزش تخصصی شکل گرفته است و کمتر آموزش کار آفرینی را مد نظر قرار داده است. هر چند در حال حاضر آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها، تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است با این حال تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. هدف مقاله حاضر بررسی آموزش کار آفرینی در دانشگاه ها است. از این رو به بررسی شیوه های آموزشی کار آفرینی در دانشگاه ها پرداخته شده و با استفاده از تجارب کشورهای موفق در آموزش کار آفرینی در سطح دانشگاه، مدلی را برای آموزش کار آفرینی ارائه می دهد. روش کار اسنادی است و برای گرد آوری اطلاعات از اسناد و مدارک داخلی و خارجی، پایگاه های اطلاع رسانی معتبر، کتاب ها و مقالات معتبر استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کار آفرینی، مهارتی قابل آموزش بوده و شیوه های مختلفی برای آموزش آن وجود دارد. از جمله آنها آموزش کار آفرینی به صورت ارائه واحد های درسی، ارائه دوره های کار آفرینی به صورت رسمی در قالب دوره های کارشناسی ارشد و دکترا و ادغام مهارت های کار آفرینی با سایر دروس می باشد.
بررسی عوامل مؤثّر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان (مطالعه موردی دانشگاه علوم و فنون مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
117 - 140
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی عوامل مؤثّر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون مازندران می پردازد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. نتایج حاکی است که بین متغیرهای رتبه آزمون سراسری، فضای علمی موجود در دانشگاه، سهمیه ورود به دانشگاه، علاقه به رشته تحصیلی، معدل پیش دانشگاهی، وضعیت والدین، شاغل بودن و تجربه عاطفی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین متغیرهای فضای علمی، علاقه به رشته تحصیلی و معدل پیش دانشگاهی تأثیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارند؛ به علاوه بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته صنایع با رشته کامپیوتر، پیشرفت تحصیلی ورودی 87 با پیشرفت تحصیلی ورودی 89 تفاوت معنی داری وجود دارد. مشاهده شد دانشجویان دختر در مقایسه با پسران، عملکرد تحصیلی بهتری دارند و اینکه بین میانگین متغیرهای رتبه آزمون سراسری، شاغل بودن، فضای علمی، سهمیه، علاقه، تجربه عاطفی و معدل پیش دانشگاهی دانشجویان ممتاز و مشروط تفاوت معنی داری وجود دارد.
رویکرد میان رشتگی آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۴
11 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین رویکرد میان رشتگی به عنوان رویکردی نوین و مکمل رویکردهای رفتارگرا و ساختارگرا در آموزش کارآفرینی است؛. بنابراین، سؤالات اساسی این است که آیا دامنه آموزش کارآفرینی را می توان به سطحی فرا رشته ای توسعه داد و اینکه چه رشته های علمی (میان رشته ای) در آموزش کارآفرینی دخیل می شوند؟ برای پاسخ به سؤالات مذکور از روش فراتحلیل نتایج حاصل از تحقیق های پیشین استفاده شده است. در مقاله حاضر سعی شده است تا با مرور منابع عمده و تحلیل نظرات، جمع بندی روشن و چارچوبی برای معرفی رویکرد میان رشتگی آموزش کارآفرینی ارائه شود. یافته ها نشان داد که آموزش کارآفرینی تاکنون بر مبنای دو رویکرد رفتارگرا (آموزش تئوریک) و ساخت گرا (آموزش تئوریک و تجربی) بوده است و هر کدام استراتژی و سبک های خاصی را پیشنهاد می کنند. رویکرد میان رشتگی که سعی در توسعه آموزش کارآفرینی به سطحی فرارشته ای و میان رشته ای دارد، مکمل دو رویکرد قبل است و دارای گونه شناسی فرارشته ای (علم و هنر)، میان رشته ای (جامعه شناسی، روان شناسی، مدیریت، اقتصاد و بازاریابی) و درون رشته ای (دانش و کاربرد) است.
تحلیل پیامدهای شناختی رویکرد نوشتن برای یادگیری (WTL) در فرایند آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۳
133 - 151
حوزه های تخصصی:
این مقاله با مروری بر ادبیات پیشینه و پژوهش های رویکرد نوشتن برای یادگیری (WTL)، درصدد تبیین جایگاه تکالیف نوشتاری در ارتقاء سطح یادگیری و مقایسه پیامدهای شناختی تکالیف نوشتاری متنوع است. رویکرد نوشتن برای یادگیری به معنای کاربرد تکالیف نوشتاری در حین آموزش است و بر این اندیشه استوار است که فهم و تفکر یادگیرنده با فرایند نوشتن وضوح می یابد و رشد می کند. پژوهش های گزارش شده در ادبیات رویکرد نوشتن برای یادگیری را می توان در قالب چهار فرضیه دسته بندی کرد: فرضیه شکل دهی در لحظه بیان، فرضیه جستجوی پیش نگر، فرضیه ژانر و فرضیه جستجوی پس نگر. هر یک از این فرضیه ها بر تبیین های متفاوت و گاه متضادی در خصوص رابطه نوشتن و یادگیری استوارند. لذا پرسش اصلی این مقاله این است که چگونه و چه موقع کاربرد تکالیف نوشتاری در ارتقاء یادگیری اثربخش است. برای پاسخ به این سؤال، تبیین ها و نتایج پژوهشی در محدوده هر فرضیه تحلیل و مقایسه شدند و نتایج زیر استنباط شد: 1- تناسب بین سطح مهارت یادگیرندگان و میزان پیچیدگی تکلیف نوشتاری کاربرد تکالیف در آموزش را تسهیل می کند. 2- وجود سنخیت و هماهنگی بین نوع تکلیف نوشتاری و سطح هدف شناختی مورد نظر در آموزش کلاسی، تضمین کننده اثربخشی این تکالیف است.
تأثیر زیرساخت های فناوری بر قابلیت پاسخگویی به محیط با تأکید بر نقش میانجی تسهیم دانش (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
153 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسیتأثیرزیرساخت های فناوری بر قابلیت پاسخگوییبه محیط از طریق تسهیم دانش در دانشگاه های دولتی قم بود.جامعه آماری، اعضای هیئت علمی به تعداد 270 نفر بود که 148 نفر از آنها به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظرات متخصصان حوزه مدیریت آموزش عالی و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته ها نشان داد که زیرساخت های فناوری از طریق متغیر میانجی تسهیم دانش بر قابلیت پاسخگویی به دانشگاه های قم تأثیر مثبت دارد. همچنین زیرساخت های فناوری به صورت مستقیم بر قابلیت پاسخگویی به محیط، زیرساخت های فناوری بر تسهیم دانش و تسهیم دانش بر قابلیت پاسخگویی به محیط تأثیر مثبت و معنی دار دارد.به منظور افزایش قابلیت پاسخگویی می توان فرهنگ تسهیم دانش و سرمایه گذاری در بخش فناوری را تقویت کرد.
پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
7 - 36
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی حوزه آموزش عالی، «چگونگی پیوند آموزش و پژوهش» است. هدف اصلی در این نوشتار، مرور پیشینه پژوهشی درباره پیوند آموزش و پژوهش به عنوان کارکردهای اصلی دانشگاه است. برای دستیابی به این هدف از روش مرور نظام مند بهره گرفته شد. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی مطالعات انجام گرفته، ۳۹ مطالعه به عنوان نمونه پژوهش بررسی شد. بدین ترتیب، شواهد پژوهشی مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی معتبر (امرالد، سیج، اسپرینگر، ساینس دایرکت، مگیران، اس ای دی و نورمگز) در بازه زمانی 2018-2013 شناسایی و استخراج شدند. ضمن تحلیل محتوای آنها، نتایج پژوهش در پاسخ به این پرسش اساسی که چه عواملی بر پیوند آموزش و پژوهش مؤثرند، ترکیب شدند. تحلیل نتایج به دست آمده، نشان دهنده آن بود که پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه از فعالیت های جاری در کلاس، فرایندهای جاری در ساختار نظام آموزش عالی، زیرساخت های موجود در نظام آموزش عالی و تعامل دانشگاه با محیط متأثر است. از این رو، چنین به نظر می رسد که برقراری این پیوند در دانشگاه به سه عامل اساسی از جمله برنامه درسی، اعضای هیئت علمی و دانشجویان معطوف است که توجه به آن از سوی سیاست گذاران آموزشی، ضرورت می یابد.
کاربرد یادگیری ترکیبی در آموزش عالی از منظر آموزش دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
95 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی جوانب مهم یادگیری ترکیبی چون عوامل مؤثر بر کاربرد، چالش ها و چشم اندازها از منظر آموزش دهنده، به عنوان یکی از مهم ترین کنشگران فرایند یاددهی و یادگیری است. پژوهش حاضر از نوع مروری است. برای گردآوری اطلاعات از موتورهای جستجو و پایگاه داده های معتبر چون نورمگز، مگیران، ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، پروکوئست و مطالعات کتابخانه ای و جستجو در کتاب ها و مقاله ها استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشان دهنده آن است که عوامل مختلف درونی و بیرونی بر کاربرد یادگیری ترکیبی از منظر آموزش دهنده مؤثر است و در این خصوص موضوعات متعددی چون ترکیب مناسب عناصر یادگیری سنتی و چهره به چهره، تغییر نقش آموزش دهنده، حمایت مؤسسه و مدیریت، عوامل روانی چون اطمینان و اضطراب از فناوری و کنترل بر فرایند یاددهی از مهم ترین چالش های کاربرد آن هستند. همچنین بر اساس پژوهش ها، کاربرد یادگیری ترکیبی در مؤسسات آموزشی در سال های آینده بیش از پیش گسترش خواهد یافت، کنشگران آموزش رضایت بیشتری از آن خواهند داشت و به توسعه حرفه ای آموزش دهندگان توجه بیشتری خواهد شد.
بررسی تجارب دانشجویان از یادگیری به شیوه کلاس معکوس مجازی: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
7 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تجارب دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان از یادگیری به شیوه کلاس معکوس مجازی است.روش پژوهش: این پژوهش به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل ۸۴ نفر از دانشجو معلمان رشته دبیری دانشگاه فرهنگیان بیرجند بود. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه نیمه ساختاریافته ۱۰ نفر از دانشجومعلمان درنیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، داده های اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی و از نرم افزار مکس کیودا ۱۱ استفاده شد.یافته ها: یافته های حاصل از تجارب دانشجومعلمان در ۷ مضمون اصلی شامل ارتقاء سواد دیجیتال، تحول در یادگیری، ارتباطات آموزشی و روابط بین فردی، پیامدهای تربیتی و رفتاری، متناسب و شخصی سازی یادگیری، مدیریت دانش و چالش های فناوری دسته بندی شد.نتیجه گیری: تجارب زیسته دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نشان داد که کلاس معکوس مجازی، سبب تحول در یادگیری آن ها شده است؛ به گونه ای که دانشجویان یادگیری خود را متناسب با ویژگی های شخصی و سرعت خود هدایت کرده و در حوزه مدیریت دانش اقدامات مثبتی انجام داده اند. سطوح ارتباطات آموزشی و روابط بین فردی و سواد دیجیتال آن ها افزایش پیدا کرده است. همچنین کلاس معکوس مجازی پیامدهای تربیتی و رفتاری در ابعاد مثبت و منفی برای دانشجومعلمان به همراه داشته است.مجازی، کلاس معکوس، آموزش،یادگیری، دانشگاه فرهنگیان.
واکاوی راهبردهای مؤثر بر توسعه تاب آوری دانشجویان در محیط آموزش الکترونیکی طی همه گیری COVID-19: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
153 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف: تاب آوری، فرایند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده است. یکی از مهم ترین مباحث تاب آوری در زمینه تحصیل و آموزش است؛ بنابراین، این مطالعه باهدف بررسی چگونگی توسعه تاب آوری دانشجویان در طول دوره آموزش الکترونیکی در زمان همه گیری کووید -۱۹ انجام شد.روش پژوهش: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی کیفی است که از منظر هدف نیز کاربردی است. شرکت کنندگان 18 دانشجو و عضو هیئت علمی دانشگاه بودند که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نمونه ها با استفاده از تکنیک حداکثر تنوع با درنظرگرفتن درجه و رشته تحصیلی آن ها به طور هدفمند انتخاب شدند. همچنین یک راهنمای مصاحبه نیمه ساختاریافته با ارجاع به نظریه تاب آوری ایجاد شد و تجزیه وتحلیل داده با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفت.یافته ها: در نهایت، 97 کد، 20 مضمون فرعی و پنج مضمون اصلی به دست آمد که شامل: 1- برنامه ریزی و آمادگی فردی و درونی 2- عوامل تکنولوژی 3- عوامل محتوا 4- عوامل چابکی و 5- عوامل ارزیابی و پشتیبانی است که هر یک از مؤلفه هایی تشکیل شده اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش ارتقا و توانمندسازی دانشجویان با تقویت تاب آوری ضروری به نظر می رسد. همچنین تاب آوری به دانشجویان اجازه می دهد تا با پذیرش چالش ها، بتوانند شرایط نامطلوب را مدیریت کنند و با داشتن دید مثبت نسبت به تغییر، عملکرد تحصیلی خود را بهبود بخشند. در این راستا درنظرگرفتن جنبه های زیرساختی، سخت افزاری و نرم افزاری و دانشگاهی در کنار عوامل فردی، رفتاری و شخصیتی با یکدیگر به عنوان مجموعه ای جامع از عوامل آموزشی و دخیل در تاب آوری ضروری است.
بررسی تأثیر رویکرد سنجش برای یادگیری بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر پایه هشتم ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 93-94(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رویکرد سنجش برای یادگیری بر عملکرد تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه هشتم ناحیه یک شهر همدان انجام گرفت. از روش تحقیق نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و گواه در جامعه آماری دانش آموزان پایه هشتم در سال تحصیلی 94-93 استفاده شد. 150 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل دو آزمون معلم ساخته و سه آزمون تکوینی بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t (تی) تک نمونه ای، t (تی) گروه های مستقل، t (تی) زوجی، تحلیل Anova (آنووا) و کودر-ریچادسون 21 استفاده شد. ضریب پایایی پیش آزمون 88/0 و پس آزمون 85/0 بود. تحلیل سؤال اول پژوهش نشان داد بین میانگین نمره های دانش آموزان دو گروه در پیش آزمون، تفاوت معنی داری وجود نداشت و میانگین نمره های هردو گروه بالاتر از سطح متوسط بود. بررسی سؤال دوم نشان داد که به کارگیری مراحل پنج گانه «رویکرد سنجش برای یادگیری» و بازخوردها بر عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان تأثیر مثبت داشت و میانگین نمره های دانش آموزان گروه آزمایش بالاتر بود. در توصیف سؤال سوم می توان گفت این رویکرد با شرایط مدرسه های استان سازگاری دارد.
ارزیابی فرهنگ یادگیری دانشجویان رشته معماری دانشگاه شهید بهشتی (قوت ها و ضعف ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۱
159 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، ارزیابی فرهنگ یادگیری دانشجویان رشته معماری و شناسایی نقاط ضعف و قوت آن بود. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها با رویکردی کیفی بود که به روش موردی تبیینی اجرا شد. در این پژوهش با اعضای هیئت علمی، مدیران آموزشی و دانشجویان مقطع دکتری رشته معماری مصاحبه نیمه ساختمند صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون (به روش قالب مضامین) تحلیل شد. خرده مقوله های استخراج شده مطابق با چهارچوب بررسی فرهنگ یادگیری در سطح فردی (مقوله های انگیزه یادگیری، نقش یادگیرنده، انتظارات دانشجویان از یادگیری، وظایف یادگیرنده)، سطح نهادی (مقوله های تقدیر و تشویق نوآوری آموزشی، قوانین رسمی و غیر رسمی، بهبود کیفیت زمینه یادگیری، توسعه هیئت علمی، توانمندسازی ظرفیت آموزش) و سطح تعاملی (مقوله های فضای یادگیری، ساختار محتوا، هدف ها، رسانه، ارزشیابی، روابط استادان با دانشجویان، استاد، چهارچوب زمان) طبقه بندی و ارائه شد.
واکاوی تجربه زیست شده استادان دانشگاه از ارزشیابی بازده های یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن 21، اهمیت نظام آموزش عالی در هر جامعه ای به جایی رسیده است که به گفته ی مالکلم گیلیس امروز بیش از گذشته ثروتمند و فقیر شدن ملل به کیفیت آموزش عالی وابسته است. اما رویکرد شتابناک کمیت گرایانه سبب شد تنها درحد بخشنامه ها و قوانین باقی بماند و ابعاد کیفی آموزش کمتر مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به Outputs که معادل پیامد، نتایج و خروجی است و ارزشیابی، اهمیت بیشتری پیدا کرد چرا که ارزشیابی بخشی از فرایند یادگیری است و سه جریان آموزش، یادگیری و ارزشیابی در کنار هم معنی پیدا می کنند. در این راستا نظریه آموزشی که مبتنی بر اصول شناختی است را رابرت گانیه در 1985 فرمول بندی نمود. که شامل شرایط یادگیری یا اوضاع و احوالی است که یادگیری صورت می گیرد. در کاربرد این نظریه دوگام حیاتی است: گام نخست، مشخص کردن نوع بازده یادگیری است. که گانیه 5 بازده اصلی را مشخص کرده است. گام دوم، تعیین رویدادهای یادگیری یا عاملی است که در آموزش تفاوت ایجاد می کنند.در نظام های آموزشی ناسالم، اصولاً معیار قضاوت رفتار قابل مشاهده و امتحانات کلاسی در مقیاس وسیع با استفاده از آزمون های پیشرفت تحصیلی می باشد و هدف گذراندن ترم و فارغ التحصیلی است و یادگیری صورت نمی گیرد. در نتیجه وقتی ارزشیابی در خدمت یادگیری است که فراگیر درک عمیقی از عملکرد خود داشته و یادگیریش را مداوم ارزشیابی کند و تلاشش را عامل موفقیتش بداند نه عوامل تصادفی یا خارجی.محقق های زیادی این موضوع را بررسی نمودند و به اهمیت آن پرداختند بعنوان مثال: (کلین و همکاران، 2018)، (ملگوزو و همکاران، 2017)، (سامبل، 2016)، (هاونس و همکاران، 2016)، (کلیموا، 2014)، (ناصری، 1396) که با بررسی یافته های آنها و با توجه به مشکلات، موانع و امکانات موجود در دانشگاه ها، از جمله نداشتن ابزار مناسب و متفاوت در ارزشیابی بازده های یادگیری دانشجویان بخصوص در حیطه علوم انسانی که جنبه نظری، نمره و برگه امتحان ملاک است این سؤال برای پژوهشگر ایجاد شد که: ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی بازده های یادگیری دانشجویان کدام اند؟ روش پژوهش:پژوهش حاضر به بررسی «واکاوی تجربه زیست شده اساتید دانشگاه از ارزشیابی بازده های یادگیری دانشجویان» پرداخته است . از نظر هدف کاربردی است میدان پژوهش شامل کلیه اساتید رشته علوم تربیتی دانشگاه های استان تهران می باشد. درمرحله کیفی از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد همچنین با مقایسه مداوم داده ها تا رسیدن به اشباع نظری، با 10 نفر از اساتید مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. در مرحله کمی از بین جامعه 387 نفری اساتید مذکور، به وسیله فرمول کوکران، از 193 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده نظرسنجی شد.ابزار جمع آوری اطلاعات در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته، مطالعات میدانی و کتابخانه ای است و در مرحله کمی به منظور بررسی داده های بخش کیفی، پرسشنامه محقق ساخته ای براساس طیف پنج گزینه ای لیکرت، طراحی شد.جهت بررسی روایی محتوایی از روشهای: مثلث سازی منابع داده ها و نظرسنجی از اساتیدی که با آنها مصاحبه شد. همچنین اساتید راهنما و مشاور بهره گرفته شد و برای سنجش پایایی از نظر سایر اساتید به کمک ابزار پرسشنامه که با ابزار آلفای کرونباخ اندازه گیری شد، استفاده گردید. از نظر نحوه اجراء، پژوهش روش آمیخته (اکتشافی) است. در مرحله کیفی روش پدیدارشناسی مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای ون منن و در مرحلهکمی به منظور اعتباریابی الگو از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرمال بودن داده ها از طریق آزمون K-S و سنجش مؤلفه ها از راه آزمون T تک نمونه بررسی گردید. تجزیه و تحلیل های آماری نیز توسط نرم افزارهای Spss و Lisrel انجام شد و الگوی نهایی استخراج گردید.یافته های پژوهش:در اینجا به سؤال های پژوهش در دو مرحله کیفی و کمی پاسخ داده می شود.سؤال های کلی: ابعاد، مولفه ها و شاخص های ارزشیابی بازده های یادگیری دانشجویان کدامند؟ابتدا مجموع متن 10 مصاحبه و سندکاوی بین سالهای (2020-2012) برای تحلیل به 1405کد اولیه تقسیم بندی شدند و پس از چندبار غربالگری و مقایسه مداوم 320 کد باز ثبت شد. برای طی کردن مسیر استقرایی، کدهای اولیه به تعداد 87 مقوله فرعی و17 مقوله اصلی (بُعد) دسته بندی شدند و زیر مجموعه 5 سازه قرار گرفتند.سؤال 1-الگوی ارزشیابی بازده های یادگیری چه ویژگی هایی دارد؟سازه ها، ابعاد، مقوله ها و شاخص ها پس از بررسی توسط اساتید به صورت ذیل دسته بندی شدند.سؤال 2- الگوی ارزشیابی بازده های یادگیری کدام است؟از نتایج بخش کیفی الگویی استخراج شد که ارزشیابی بازده های یادگیری در احاطه 5سازه قرار گرفته و هر سازه به تعدادی بُعد، مقوله و شاخص متصل شده است.سؤال 3- الگوی مذکور تا چه حد از اعتبار لازم برخوردار است؟در مرحله کمی برای سنجش اعتبار الگوی استخراج شده در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از شاخص های مرکزی، پراکندگی متغیرها توصیف شدند نرمال بودن داده ها بررسی و ماتریس همبستگی 5 سازه به عنوان ورودی برای نرم افزار Lisrel تعریف شد. آزمون تحلیل عاملی بر روی (مؤلفه های) هر سازه انجام شد. در نتیجه برآوردهای پارامتر استاندارد، شاخص های خی-دو و Rmsea نشان داد که خروجی شاخص های برازش الگو از لحاظ آماری در هر سازه معنادار هستند و همه بارهای عاملی چون در سطح بالایی قرار دارند پذیرفته و اولویت بندی شدند. مقدار کای اسکوئر بر درجه آزادی مدل ها و مقادیر آزمون T تک نمونه بین عوامل نشان داد که روابط مستقیم وجود دارد. بنابراین فرض صفر با 95 درصد اطمینان برای این مؤلفه ها رد و فرض پژوهش تأیید شد.نتیجه گیری:در نهایت با توجه به شرایط حاکم بر نظام آموزش عالی کشورمان و تجربه زیست شده اساتید دانشگاه، سعی در طراحی الگویی شد که نشان می دهد ارزشیابی بازده های یادگیری در احاطه 5 سازه، 17 بُعد، 87 مقوله و320 شاخص است که همه با هم ارتباط دارند. از نظر اساتید نیز توجه به همه آنها در ارزشیابی بازده های یادگیری تأثیر مثبت خواهد گذاشت زیرا در فرایند ارزشیابی؛ نقش دانشجو، استاد و برنامه درسی مؤثر است و در نظر نگرفتن هر کدام می تواند نتیجه را تغییر دهد. این یافته ها با نتایج مطالعات: (کلین و همکاران، 2018)، (ملگوزو و همکاران، 2017)، (کواتز، 2016)، (پائولینی، 2015)، (الکوران، 2012)، (صوفی زاده، 1394) همسو می باشد. بنابراین امیدواریم با بهره گیری از نتایج این پژوهش و سایر تحقیق های مرتبط، شاهد ارتقاء کیفیت و اثربخشی نظام آموزش عالی کشور باشیم.واژگان کلیدی: تجربه زیست شده، یادگیری، ارزشیابی بازده های یادگیری، آموزش عالی
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ یادگیری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
فرهنگ یادگیری ابزار; نماد معانی و مفاهیم خاصی را در خود دارد که افراد در بستر آن یادگیرنده چگونه بیندیشد; چگونه افکار خود را سازماندهی; به صورت ناخودآگاه برخی از جنبه های امور را در طی فرآیند اندیشه ورزی از قلم بیندازند و به عبارتی آنها را ببینند.فرهنگ یادگیری می تواند به جوانب مختلفی همچون یادگیری دانشجویان; یادگیری کارکنان; همچون اعضاء هیأت علمی; پژوهشگران و کارکنان اداری ; یادگیری سازمانی دانشگاه متمرکز باشد. روش ها: رویکرد پژوهش بصورت کیفی و تکنیک فراترکیب بود.جامعه آماری شامل مطالعاتی در قالب مقالات از سال های 1396 تا 1401 و 2016 تا 2022 در حیطه مولفه های موثر بر فرهنگ یادگیری بود که با کلید واژگان تعیین شده در پایگاه های علمی معتبر جستجو و گردآوری شد که جمعا ۱۶۹ مطالعه بررسی گردید و پس از چندین مرحله بررسی و غربالگری نهایتاً۳۰ مقاله انتخاب شد که بصورت کدگذاری و تحلیل محتوا ، داده ها تحلیل گردید. نتایج: یافته های تحقیق در کد گذاری باز ۲۲۷ مؤلفه فرهنگ یادگیری استخراج گردید که در کد گذاری محوری در سه دسته شامل فرهنگ یادگیری فردی ، فرهنگ یادگیری جمعی و فرهنگ یادگیری بین المللی(جهانی) تقسیم شد و در نهایت نتایج مرحله کد گذاری انتخابی نیز مؤلفه های بدست آمده را در قالب علّی، زمینه ای،راهبردی،مداخله ای و پیامدها رده بندی گردید.