مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
یادگیری
حوزه های تخصصی:
همه گیری کرونا بر جنبه های مختلف زندگی انسان اثرگذار بوده و آموزش و تدریس زبان نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف این پژوهش بررسی پیامدهای کوید-19 در شیوه های تدریس و فراگیری زبان، چالش ها و فرصت ها به روش مرور نظام مند است. جهت انجام این کار انتشارات های معتبر انگلیسی زبان به همراه ژورنال های انگلیسی زبان فعال در حوزه آموزش زبان دانشگاه های دولتی ایران با استفاده از کلید واژه های فراگیری، تدریس، زبان و کووید-19 مورد بررسی قرار گرفتند که سرانجام بر اساس معیارهای ارزیابی از میان 44 مقاله، 16 مقاله و نتایج آن ها سازماندهی، خلاصه و گزارش گردید. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان داد که آموزش زبان در دوران همه گیری کووید-19 منجر به افزایش آشنایی مدرسان با تکنولوژی آموزش آنلاین گردیده و کمک شایانی به تسهیل فرآیندهای توسعه حرفه ای آن ها کرده است، اگرچه در طی فرآیند آموزش با چالش هایی همچون ابزار آموزشی مناسب، عدم آشنایی با تکنولوژی در ابتدای کووید-19 و مسائل و مشکلات مربوط به فراگیران مواجه بوده اند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در جهت بهبود فرآیند آموزش موثر و همچنین بهبود شیوه های تدریس زبان موثر واقع گردد.
تبیین شبکه یادگیری جامعه اسلامی بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
153 - 184
حوزه های تخصصی:
اساس خلقت مبتنی بر معرفت و نیل به حقیقت مطلق است و تبیین فلسفه آفرینش بدون تعریف مفهوم یادگیری و معرفت ابتر و ناقص خواهد بود. در این میان، اهمیت و جایگاه ارتباط، تعامل و شبکه سازی در فرایند معرفت اندوزی جهان خلقت نیز معنای متفاوتی می یابد. چرا که یادگیری در تنهایی و به خودی خود صورت نمی پذیرد، بلکه نیازمند تعامل و آموختن از منبعی ارزشمند و متعالی است. لذا در پژوهش حاضر با استفاده از مطالعه اسنادی- تحلیلی در منابع و مکتوبات موجود، سعی بر آن است تا مفهوم و جایگاه شبکه های یادگیری در ارتقای معرفت و اندیشه ناب و حقیقی جامعه اسلامی توصیف و تبیین گردد. چرا که جامعه اسلامی نیازمند شبکه های ارتباطی سازنده، یکپارچه و منعطفی است که تمام جامعه را تبدیل به یک مدرسه عظیم و پویا نماید. یافته های پژوهش نشان داد که انسان در راستای سعادت و رشد و تکامل پیوسته خویش باید عالمان کلیدی و ارزشمند را شناسایی نماید و به واسطه تعاملات هدف دار، مستمر و پایدار معرفت خویش را ارتقا بخشد. از سویی، جامعه اسلامی نیز موظف است که به واسطه طراحی فضای فعال، پویا و تسهیل کننده زمینه تعامل و بهره گیری از منابع گسترده یادگیری را برای شهروندان فراهم نماید. در این راستا، شبکه های اجتماعی مجازی و غیرمجازی به عنوان فرصت و بستری بهینه در تقویت یادگیری افراد عمل می کنند و کارکردهای منفی آن ها به نحو بهینه مدیریت می گردد.
اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یادگیری معکوس رویکردی نوین در نظام آموزشی است و علی رغم اینکه امکان اجرای آن در کلاس های دوره های ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی، امکانات آموزشی و زمانی فراهم است، استفاده از آن محدود می باشد لذا مقاله حاضر با هدف تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بناب بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل اشتغال داشتند. حجم نمونه شامل ۴۴ نفر از دانش آموزان بود که در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شده بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت مقتبس از پرسش نامه منتظری و همکاران (۱۳۹۳) با پایایی 886/0 و آزمون مدادکاغذی با پایایی 722/0 بود و روایی آن ها پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی و معلمان باسابقه تایید شد. ابتدا، پرسش نامه و آزمون مداد کاغذی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 1۰ جلسه تحت راهبرد یادگیری معکوس در درس علوم تجربی در موضوعات سواد سلامت قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزانی که روش یادگیری معکوس را دریافت کرده بودند بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که از روش سنتی در تدریس استفاده کرده اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روش یادگیری معکوس بر سواد سلامت دانش آموزان موثر بود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی معلم رهبری در نظام تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی معلم رهبری در نظام تعلیم و تربیت بود. روش: این پژوهش به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش از روش فراترکیب، برای شناسایی مؤلفه های معلم رهبری استفاده شد. جامعه آماری این بخش، شامل مقالات منتشر شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2012 تا 2024 است که 49 پژوهش به روش نمونه گیری هدف مند، با توجه به میزان ارتباط با موضوع و پرسش های پژوهش، روش مطالعه، زمان و زبان مطالعه و کیفیت انجام پژوهش انتخاب شدند. داده های کیفی با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی گردآوری شدند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار اس پی اس اس 22 به مقدار 763/0 تأیید شد و روایی آن نیز به تأیید پنج نفر از اساتید آموزش عالی استان اردبیل رسید. بخش کمّی پژوهش، برای اعتبارسنجی الگوی معلم رهبری به روش هم بستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری بخش کمّی، شامل معلمان مدارس دوره ابتدایی شهر تالش به تعداد 658 نفر است که مطابق جدول مورگان، 243 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های کمّی، پرسش نامه پژوهش گر ساخته است که روایی آن از طرف اساتید صاحب نظر تأیید و پایایی آن نیز به روش آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه شد. داده های کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و اسمارت پی ال اس 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که معلم رهبری در نظام تعلیم و تربیت دارای 5 مؤلفه اصلی و 15 مؤلفه فرعی است که عبارتند از: مشارکت جویی (همکاری جمعی، تسهیم تجارب و تصمیم گیری مشارکتی)، رشد و بهبود مستمر (بهبود یادگیری دانش آموزان، رشد حرفه ای معلمان، بهبود مدیریت کلاس درس و تدریس)، ظرفیت سازی (تسهیل تغییرات، حمایت همه جانبه و ارتباط فراکلاسی)، رفتار رهبری (توسعه چشم انداز، الهام بخشی و تأثیر و نفوذ) و اخلاق حرفه ای (ملاحظات اخلاقی، تعهد و قدردانی). نتیجه گیری: دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از این مدل، جهت کاربست معلم رهبری در مدارس و بهره گیری از مزایای آن استفاده کند.
جایگاه سیستم نوآوری منطقه ای در فرآیند یادگیری بنگاه های صنعتی (نمونه مطالعاتی: صنایع مبلمان محور شرق منطقه کلان شهری تهران؛ شهرستان پردیس و دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی تحولات عصر حاضر و افزایش اهمیت دانش بنیان شدن صنایع به منظور رشد و توسعه منطقه ای، موضوع هم پیوندی میان دانشگاه و صنعت در راستای افزایش یادگیری و نوآوری در فرآیند تولید صنایع، بیش از پیش موردتوجه قرار گرفته است. رویکرد سیستم های نوآوری منطقه ای، یکی از رویکردهای نوینی است که به سبب ایجاد پیوند میان تمامی عناصر و بازیگران یک منطقه، موجب شکل گیری یادگیری تعاملی میان تمامی عناصر می گردد. مساله مورد توجه در این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سیستم نوآوری منطقه ای در فرآیند یادگیری صنایع مبلمان شرق منطقه کلان شهری تهران (شهرستان پردیس و دماوند) و درک جایگاه این سیستم است. در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد ساخت گرا (چارمز) برای مطالعه استفاده شده است. بر این مبنا یک مصاحبه ساختار نیافته با 39 نفر از زنان فعال در این صنعت و 12 نفر از کارفرمایان و مسئولین نهاد نظارتی مربوطه در طی سه مرحله صورت گرفته که در طی فرآیند جمع آوری داده ها، در مصاحبه 51 ام به اشباع نظری دست یافته شد. داده های به دست آمده از مصاحبه ها به کمک نرم افزار مکس کیودا و با در نظرگیری نوع ساخت گرا نظریه داده بنیاد، در چهار مرحله کدگذاری شده است. بر مبنای نتایج این پژوهش، مقوله اهمیت یادگیری و دانش در صنعت به عنوان پدیده ی اصلی این پژوهش شناسایی شده است. یافته ها حاکی از آن است که برای دستیابی به رشد و توسعه منطقه ای و توسعه کسب وکارهای یک منطقه باید میان صنعت و دانشگاه هم پیوندی قوی وجود داشته باشد که این هم پیوندی می تواند با بهره گیری از ارتباط رویکرد نوین سیستم نوآوری منطقه ای میسر گردد.
بررسی تأثیری هوش شناختی ذاتی و آگاهی افزایی هوش فراشناختی بر یادگیری مهارت شنیداری فراگیران زبان دوم (مطالعه موردی کتاب مجموعه آموزشی زبان عربی: شاِهد و تعلّم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
173 - 196
حوزه های تخصصی:
نتایج تحقیقات فراوانی نشان می دهد از دیرباز تلقی گوش دادن به عنوان یک مهارت غیرفعال در یادگیری زبان باعث شده است که روش های سنتی آموزش شنیداری، فراگیران را به سمت دریافت کنندگان ورودی، منفعل سوق دهد، در حالی که فراگیران باید طوری آموزش داده شوند توانایی چگونگی کنترل و تقویت عملکرد شنیداری خویش را داشته باشند. استراتژی های هوش فراشناختی امکان برنامه ریزی، نظارت، حل مسئله و ارزشیابی فراگیران را فراهم و آنان را به شنوندگان فعال تر تبدیل می کند. بدین منظور یک کلاس آموزشی (26 نفر) از فراگیران سطح متوسطه شنیداری (المتوسطه) مجموعه آموزشی شاِهد و تعلّم در یک مرکز آموزشی به صورت نمونه برداری در دسترس انتخاب و پس از حذف برون هشته ها، با استخدام یک روش شبه آزمایشی پیش آزمون مداخله پس آزمون ، عملکرد فراگیران در آزمون های موازی شنیداری، قبل و بعد از مداخله آموزشی، توسط نرم افزار اس. پی. اس. اس. و آزمون تی تست جفتی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که فراگیران با آگاهی افزایی هوش فراشناختی، در مرحله پس آزمون در مهارت شنیداری رشد آموزشی داشته اند و خودتنظیمی باعث افزایش انگیزش و همچنین موفقیت یادگیری آنان شده است. در پرتو این یافته ها، مفاهیم و پیشنهاداتی برای مطالعات بیشتر ارائه شد.
تبیین استعاره های «ذهن» و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به توصیف استعاره های فیلسوفان برای «ذهن» و سپس به دسته بندی و بررسی انتقادی آنها، و در نهایت به استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت اقدام نمودم. نتایج حاکی از آن است که نُه استعاره در باب ذهن به کار رفته که بر اساس آنها ذهن را به منفعل و فعال تقسیم کردم. از میان استعاره های مذکور، استعاره زمین مستعد و استعاره عینک، استعاره های فعال نگر هستند که بر اساس آنها - برخلاف استعاره های دیگر - هر دانش آموز نوعی منحصربه فرد و موجودی است متفکر، دارای آزادی انتخاب، فردیت و تشخّص. این دیدگاه نگاهی سیال به انسان دارد و اختیارگراست و به او نگاه ماشینی ندارد. دلالت های نگرش مذکور در عناصر برنامه درسی در جدولی ارایه شده است. چون هر معلمی دارای یک فلسفه شخصی است، نوع نگرش وی به ذهن دانش آموزان می تواند به روش یاددهی و شیوه برخورد وی با آنان جهت بدهد.