مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۹.
۴۰.
پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، بررسی وجود رابطه بین سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.
روش: پرسشنامه های سبک های تفکر و فرآیند مطالعه بر روی 398 آزمودنی (203 پسر و 195 دختر) اجرا شد. برای بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجویان، میانگین کل نمرات افراد از طریق دانشگاه، جمع آوری گردید. سپس نقش تفاوت های جنسی بر سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری، و همچنین روابط بین متغیرها به ترتیب از طریق آزمون t برای گروه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بررسی شد.
یافته ها: دو جنس در متغیرهای پیشرفت تحصیلی، سبک های تفکر قانونی، قضایی، سلسله مراتبی، درونی، بیرونی و رویکرد سطحی تفاوت معنی دار داشتند. همچنین سبک های تفکر قانونی، قضایی، آزاداندیش، سلسله مراتبی، بیرونی و رویکرد یادگیری عمیق با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنی دار و سبک های تفکر اجرایی، جزیی، محافظه کار و رویکرد یادگیری سطحی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنی دار داشتند. سبک های تفکر قانونی، قضایی، آزاد اندیش، سلسله مراتبی و بیرونی با رویکرد یادگیری عمیق و سبک های تفکر اجرایی، جزیی، محافظه کار و الیگارشی با رویکرد سطحی رابطه مثبت و معنی دار نشان داد. از متغیر سبک های تفکر، پنج سطح و از متغیر رویکردهای یادگیری، هر دو سطح در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان سهیم بودند.
نتیجه گیری: توجه به نقش عوامل درون فردی سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری در مطالعات مربوط به پیشرفت تحصیلی اهمیت خاصی دارد.
ارزیابی تراز تواناییهای شناختی ریاضی (فضا و عدد) و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی و سن عقلی و جنسیت
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درک مفاهیم بنیادی ریاضی و بررسی رابطه بین تواناییهای شناختی ریاضی و عملکرد دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان مازندران براساس نظریه پیاژه انجام شده است. برای پوشش دادن کامل اهداف تحقیق 16 فرضیه فرعی بررسی شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشآموزان پسر و دختر پایههای اول تا پنجم مشغول به تحصیل در استان مازندران در سال تحصیلی 86 ـ 1385 تشکیل دادند. بهطور کلی تعداد 200 آزمودنی (100 پسر و 100 دختر) در پنج پایه تحصیلی ابتدایی مورد آزمون تشخیص تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه قرار گرفتند. از این تعداد از هر پایه تحصیلی 20 دانشآموز انتخاب شدند. در مجموع از هر پایه تحصیلی 40 دختر و پسر آزمودنیهای این مطالعه را تشکیل دادند. ابزارهای این مطالعه را آزمون تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه، آزمون هوشآزمای گودیناف و محاسبه میانگین نیمسال قبل تمامی دروس تشکیل دادند. یافتهها نشان داد که سطح عملکرد پایههای اول تا پنجم ابتدایی در مفاهیم دوازدهگانه ریاضی متفاوت است. بین پایههای تحصیلی در ادراک فضایی نقطه، مفهوم ضرب و مفهوم کسر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی در مورد سایر تواناییها تفاوت معنادار نیست. بین تواناییهای شناختی ریاضی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان پایههای تحصیلی مختلف دوره ابتدایی همبستگی وجود دارد. بین تواناییهای شناختی ریاضی و سن عقلی دانشآموزان پایههای مختلف مقطع ابتدایی همبستگی معنادار وجود ندارد. بین میزان توانایی شناختی ریاضی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود ندارد سطح خطاپذیری در تمامی موارد تعیین شده است (P< 0/5).
توان پیش بینی هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی توان پیش بینی تعامل هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام گرفته است. فرض اساسی این پژوهش مبتنی بر تاثیرگذاری تعامل مولفه های هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی (رتبه تولد، حجم خانواده، تحصیلات والدین و پایگاه اقتصادی - اجتماعی) بر چگونگی پیشرفت تحصیلی است. نمونه پژوهش عبارتند از 60 دانش آموز تیزهوش دختر شهر مشهد که به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه هوش هیجانی بار - ان (1997) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، ابزار مورد استفاده در این پژوهش را تشکیل می دادند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نتایج بدست آمده حاکی از عدم رابطه بین هوش هیجانی کل و پیشرفت تحصیلی، و وجود رابطه معنی دار مثبت طبقه سازگاری (از بین پنج طبقه هوش هیجانی)، مولفه های حل مساله، و واقعیت آزمایی (از بین پانزده مولفه هوش هیجانی)، با پیشرفت تحصیلی (p<0.05) است. همچنین تحلیل رگرسیون پسرونده (Backward) تعامل 15 مولفه هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی، نشان دهنده توان پیش بینی (r=0.735، r2=0.541، P<0.05) در پیشرفت تحصیلی است. تحلیل نهایی رگرسیون، توان پیش بینی کنندگی متغیرهای رتبه تولد، حل مساله، واقعیت آزمایی و تحمل فشار را معنی دار (r=0.591، r2=0.35، P<0.01) می داند. بررسی رابطه رتبه تولد (p<0.01) و حجم خانواده (p<0.05) با پیشرفت تحصیلی نیز رابطه معنی دار مستقیم را نشان می دهد. نتایج در ارتباط با یافته های پیشین به بحث گذاشته شده است.
آموزش هوش هیجانی ، ناگویی خلقی ، سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"روابـط بین آمـوزش هوش هیجانی، ناگویی خلـقی، سلامت عمومـی و پیشـرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی در این پژوهش نیمه تجربی بررسی شدند. به منظور ارزشیابی ماهیت تغییر هوش هیجانی براسـاس اکتساب خودآگاهی و تحقق توان بالقوه هوش هیجانی، 40 دانش آموز دختر دبیرستانی به طور مساوی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند و آزمونهای اندازه خودسنجی هوش هیجانی (شات و دیگران، 1998)، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (تیلور و باگبی، 2000)، پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) و فهرست تجدید نظر شده نشانه های مرضی (فرم کوتاه؛ نجـاریان و داودی، 1380) را تکمیل کردند. گروه آزمایشی در 10 جلسه آموزش هوش هیجانی مبتنی بر الگوی نظری سالوی و مه یر (1990)، در خـلال 5 هفته شرکت کردند. در پایان آموزش، آزمونهای پیشین برای دومین بار اجرا شدند. نتایج تحلیل واریانس و کوواریانس داده ها نشان دادند که آموزش هوش هیجانی فقط افزایش مهارتهای اجتماعی (زیرمقیاس هوش هیجانی) و کاهش دشواری در توصیف احساسها (زیرمقیاس ناگویی خلقی) را به دنبال داشت. تفاوت معناداری در پیشرفت تحصیلی و سلامت عمومی گروههای آزمایشی و گواه مشاهده نشد.
"
" تکلیف مدرسه و پیشرفت تحصیلی : نقش تعدیل کننده سطح تحصیلات مادر و جنس دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یک نمونه 120 نفری از دانش آموزان رشته ریاضی سال دوم دبیرستان بـه دو سؤال مربوط به مدت زمان انجام تکلیف و درصد تکلیف ریـاضی انجـام شده از پرسشنـامه فرایند تکلیف مدرسه (کوپر و دیگران، 1999) به عنوان متغیرهـای پیش بین، پاسخ دادند. پیشرفت تحصیلی بر پایـه معـدل دو امتحان پایانی ریاضی اندازه گیری شد. نتایج رگـرسیون سلسله مراتبی نشان دادند کـه جنس دانش آموزان و درصد تکلیف ریاضی انجام شده، تغییرات پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند اما میزان تحصیلات مادر و جنس دانش آموزان در رابطه بین پیشرفت تحصیلی و دو شاخص انجام تکلیف مدرسه نقش تعدیل کننده نداشتند.
"
"بررسی رابطه بین مرکز کنترل درونی - بیرونی و پیشرفت تحصیلی و مقایسه آن در دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی "
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه رابطه بین مرکز کنترل و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه تیزهوش و عادی می پردازد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 120 نفر از دانش آموزان سال اول و دوم راهنمایی به صورت تصادفی انتخاب و نسبت به همتاسازی دانش آموزان پسر عادی با تیزهوش در دو گروه مجرا(تیزهوش و عادی)اقدام شد.
در واقع این پژوهش به دنبال بررسی این اهداف است : 1-آیا بین مرکز کنترل درونی دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.؟ 2ـ آیا بین مرکز کنترل بیرونی دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی با پیشرفت آنها رابطه معناداری وجود دارد؟ 3- آیا بین مرکز کنترل درونی و بیرونی دانش آموزان راهنمایی پسر تیزهوش و عادی تفاوت وجود دارد؟
ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس کنترل درونی ـ بیرونی راتر می باشد و ابرای تجزیه و تحلیل آماری از روشهای آماری همبستگی پیرسون و tگروههای مستقل استفاده گردیده است نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که بین مرکزکنترل درونی و پیشرفت تحصیلی ، بین مرکز کنترل بیرونی و پیشرفت تحصیلی و بین مرکز کنترل درونی و بیرونی دو گروه (تیزهوش و عادی )تفاوت معناداری وجود دارد و پسران عادی در مقایسه به پسران تیزهوش از مرکز کنترل بیرونی برخوردارند و هر چه مرکز کنترل درونی دانش آموزی بیشتر باشد پیشرفت تحصیلی او نیز بالاتر است."
رابطه تحولی توانش های سه گانه ذهنی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم تیزهوش و عادی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای نظریه توانش های سه گانه ذهنی «اشترنبرگ »، رابطه توانشهای ذهنی تحلیلی، خلاق و عملی را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی و دبیرستان تیز هوش و عادی در هر یک از دروس مربوط به خود مورد بررسی قرار می دهد . به عنوان یک هدف ثانوی ، تفاوت توانشهای ذهنی دانش آموزان نیز بررسی شده است . 360 نفر از دانش آموزان عادی و تیز هوش ، آزمون توانشهای سه گانه ذهنی اشترنبرگ STAT را پاسخ دادند . بررسی همبستگی های چند گانه نمرات افراد در هر یک از دروس مدرسه ای نشان داد توانش خلاق بهترین پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی است ، به طوری که پیشرفت ریاضی و هنر در گروه راهنمایی مدارس عادی، پیشرفت ریاضی و آزمایشگاه فیزیک در گروه دبیرستان عادی و پیشرفته، حرفه و فن در گروه راهنمایی مدارس تیزهوش با این توانش قابل پیش بینی است.
«توانش تحلیلی» تنها در گروه راهنمایی عادی پیش بینی کننده نمرات علوم، دینی و انشاء می باشد. توانش های سه گانه ذهنی رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دبیرستان تیزهوش نشان نداد . تحلیل واریانس چند متغیری «مانوا» توانش های ذهنی دانش آموزان بر خلاف نظراشترنبرگ و همکاران نشان داد که دانش آموزان راهنمایی تیز هوش توانش بیشتری نسبت به دانش آموزان راهنمایی عادی دارند، این امر در مورد دانش آموزان دبیرستان تیزهوش نسبت به عادی حداقل در دو توانش تحلیلی و خلاق صادق نبود
بررسی نقش راهبردهای شناختی و انگیزشی در پیشرفت تحصیلی و کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تاثیر آموزش راهبردهای خود نظم دهی شناختی و انگیزشی در پیشرفت تحصیلی و کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 272 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی به طور تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. به دو گروه به مدت هشت هفته آموزش در مورد مبانی نظری و عملی راهبردهای شناختی و انگیزشی ارائه گردید و دو گروه دیگر هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ارزیابی آزمودنیها در پیشرفت تحصیلی از طریق مقایسه معدل آزمودنیها دردو نیمسال تحصیلی، وضعیت تحصیلی توسط پرسشنامه مشکلات تحصیلی خود ساخته، میزان اضطراب توسط مقیاس اضطراب کتل و راهبردهای شناختی و انگیزشی از طریق مقیاس MSLQ مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بررسی نشان می دهند که از لحاظ وضعیت تحصیلی دانشجویانی که آموزش دیده بودند پس از اتمام آموزش مشکلات کمتری را گزارش کردند، تاثیر پیش آزمون در تجزیه و تحلیل میزان اضطراب گزارش شده توسط آزمودنیها مشهودتر است، بدین معنی که هر چند تفاوت معنادار در اضطراب بین گروههای آزمایش و گواه مشاهده می گردد ولیکن کمترین اضطراب در گروه آزمایش بدون پیش آزمون وجود دارد. استفاده از راهبردهای شناختی و انگیزشی تفاوت بین گروههای آزمایش و گواه در دو مولفه از راهبردهای انگیزشی یعنی خود کارآمدی و ارزش گذاری درونی و یک مولفه از راهبردهای شناختی یعنی خودنظم دهی معنادار است. در زمینه پیشرفت تحصیلی تفاضل معدل کل دانشجویان در نیمسال اول و دوم معنادار نیست یا به عبارت دیگر راهبردهای انگیزشی و شناختی تاثیر معناداری در پیشرفت تحصیلی دانشجویان نداشته است
تاثیر آموزش شناختی بر مسند مهارگذاری،انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاهد
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش شناختی بر مسند مهارگذاری، انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاهد شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه (سال تحصیلی 1380-1379) در شاهین شهر (شهرستان برخوار و میمه اصفهان) انجام گردید. نمونه مورد مطالعه شامل 100 دانش آموز شاهد (50 پسر و 50 دختر) بود که به صورت تصادفی انتخاب و در گروههای آزمایشی و گواه جایگزین گردیدند. ابزارهای مورد استفاده شامل سه پرسشنامه جمعیت شناختی، مسند مهارگذاری راتر و انگیزه پیشرفت هرمنس و یک برنامه آموزش شناختی بود. در این پژوهش از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده گردید. بنابراین، با توجه به طرح مذکور ابتدا پرسشنامه های جمعیت شناختی، مسند مهارگذاری و انگیزه پیشرفت به عنوان پیش آزمون بر روی کلیه آزمودنیها اجرا گردید. پس از آن برنامه آموزش شناختی بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید، در حالیکه گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی پرسشنامه های مسند مهارگذاری و انگیزه پیشرفت به عنوان پس آزمون بر روی کلیه آزمودنیها اجرا گردید. همچنین از میانگین نیمسالهای اول و دوم تحصیلی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آزمودنیها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش شناختی تاثیر معنی داری بر افزایش درجات مسند مهارگذاری درونی (F=81.03, P<0.01) و افزایش نمرات انگیزه پیشرفت (F=370.37, P<0.01) داشته است. همچنین این نتایج بیانگر این بود که آموزش شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی دار نداشته است
ارتباط مؤلفه های اصلی استراتژی های مطالعه و یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مازندران
حوزه های تخصصی:
مطالعه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، بررسی رابطه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی است
و همچنین کوشش گردیده تا متغیرهای یاد شده براساس جنسیت و رشتههای تحصیلی مورد مقایسه قرار گیرند.
بدینخاطر مقاله حاضر در برگیرنده سه مطالعه مستقل در استانهای ایلام، کردستان و خراسان است که در مطالعه اول
، دوم و سوم به ترتیب 120، 171 و 200 دانشآموز مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای بهدست آمده براساس ضریب همبستگی
و تحلیل واریانس دو راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها بهطورکلی بیانگر وجود رابطه منفی و معنادار بین اضطراب امتحان و
پیشرفت تحصیلی است، در حالی که مقایسه اضطراب امتحان براساس جنسیت و رشته تحصیلی و تعامل دو متغیر، همنوا نیست،
به گونهای که در یک مطالعه تأثیر دو متغیر یاد شده دیده نشده، اما نقش جنسیت و تعامل آن با رشته تحصیلی، در مطالعه دیگر
آشکار بوده، و این در حالی است که این نقش در پیشرفت تحصیلی نیز به نفع دختران مشاهده شده است.
" حرمت خود، ابعاد سلامت روان و موفقیت تحصیلی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری و مکان کنترل با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزاد گذاری) و مکان کنترل با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی می پردازد. بدین منظور 398 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی و مادران با سواد آنها در منطقه 17 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 77 - 1376 به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیری (گام به گام) نمایان ساخت که بین نگرش شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی) و پیشرفت تحصیلی (معدل کل و نمره علوم) رابطه ای مثبت وجود دارد و بین نگرش نسبت به شیوه فرزند پروری مادر (استبدادی) و پیشرفت تحصیلی (معدل کل و نمره علوم، نمره ریاضی) رابطه منفی معنی داری مشاهده نشد. بین نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی، آزادگذاری، استبدادی) و مکان کنترل دانش آموز رابطه ای معنی دار مشاهده نشد. در نهایت بین مکان کنترل دانش آموز با نمره علوم و معدل کل وی رابطه ای منفی و معنی دار مشاهده شد بین مکان کنترل دانش آموز و نمره ریاضی او رابطه ای مشاهده نشد. نتایج به دست آمده در چارچوبهای نظری مورد بحث قرار گرفته است.
تاثیر ارزشیابی توصیفی بر ویژگی های شناختی ، عاطفی و روانی - حرکتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی طرح ارزشیابی توصیفی و با توجه به ویژگی های شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر تهران انجام گرفت. طرح ارزشیابی توصیفی با استفاده از ارزشیابی تکوینی، ارزشیابی عملکردی، و دادن بازخورد توصیفی از سال تحصیلی ۸۳- ۱۳۸۲ تا کنون در چهار منطقه شهر تهران (مناطق ۱، ۵، ۹ و ۱۶) به صورت آزمایشی اجرا شده است. بنابراین، جامعه آماری پژوهش حاضر محدود به این مناطق بوده است. در این پژوهش ۹۶ دانش آموز پایه سوم ابتدایی از مدارس مشمول طرح ارزشیابی توصیفی به عنوان گروه آزمایش (۴۸ دختر و ۴۸ پسر) و همچنین ۹۶ دانش آموز از مدارس هم سطح آنها که تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی نبودند، به صورت تصادفی، به عنوان گروه گواه (۴۸ دختر و ۴۸ پسر) انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: (۱) آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی، (۲) آزمون پیشرفت تحصیلی علوم تجربی، (۳) آزمون پیشرفت تحصیلی زبان فارسی، (۴) پرسشنامه آگاهی فراشناختی برای سنجش ویژگیهای شناختی، (۵) پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه برای سنجش ویژگیهای عاطفی و (۶) آزمونهای عملکردی علوم و ریاضی برای سنجش ویژگیهای روانی- حرکتی. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و تحلیل واریانس یک سویه (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح پیشرفت دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مدارس مشمول طرح ارزشیابی توصیفی در متغیرهای شناختی از قبیل دانش ریاضی، علوم تجربی، زبان فارسی و همچنین میزان آگاهی فراشناختی، به طور معناداری، بیشتر از دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مدارس عادی هم سطح آنهاست. بین گروههای آزمایشی و گواه در متغیرهای حوزه عاطفی، از قبیل رضایت کلی از مدرسه، عاطفه منفی نسبت به مدرسه، نگرش در مورد معلمان، همبستگی اجتماعی، فرصت (باور نسبت به مفید بودن مدرسه)، موفقیت (احساس اطمینان به توانایی برای کسب توفیق در انجام کارهای مدرسه) و ماجرا (احساس خودانگیختگی و لذت بردن از یادگیری) تفاوت های معنی داری مشاهده نشد. در متغیرهای حوزه روانی- حرکتی بین دانش آموزان مدارس مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و دانش آموزان مدارس عادی تفاوت های معنی داری به دست آمد. نتایج تحلیل های تکمیلی نشان داد که دانش آموزان مدارس مشمول طرح در آزمون درخت و برگ، نسبت به دانش آموزان مدارس عادی، عملکرد بهتری دارند. در آزمون های عملکردی دیگرِ، از قبیل آزمون اشیای دور ریختنی و آزمون دماسنج، دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی، در مقایسه با دانش آموزان مدارس عادی، عملکرد بهتری داشتند؛ اما این تفاوت ها از نظر آماری معنی دار نبودند. در این مقاله ضمن بحث درباره یافته ها، پیشنهادهایی نیز برای پژوهشهای بعدی مطرح شده است.
"
سنجش انگیزه درونی و بیرونی پیشرفت و نگرش دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی نسبت به مسائل آموزشی و سهم این متغیرها در تبیین پیشرفت تحصیلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقیق حاضر در مورد یک گروه نمونه 368 نفری از دانش آموزان مقاطع و رشته های تحصیلی در شهر تهران انجام گرفت که به روش تصادفی انتخاب شده بودند. داده های تحقیق با اجرای پرسشنامه خود- تنظیمی و نگرش سنج در مورد دانش آموزان گروه نمونه جمع آوری شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر به دست آمد:
1- پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر در همه سطوح و مقاطع تحصیلی بالاتر از پسران است.
2- انگیزه درونی و نگرش دانش آموزان دختر و پسر نسبت به مسائل تحصیلی در همه سطوح و رشته های تحصیلی از حد متوسط پایین تر است.
3- انگیزه بیرونی در دانش آموزان رشته ریاضی و مقطع پیش دانشگاهی در حد متوسط، اما در سایر رشته ها و مقاطع تحصیلی پایین تر از متوسط است.
4- تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که روی هم رفته، 12 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی به کمک دو عامل انگیزه درونی و نگرش نسبت به تحصیل تبیین می شود. در این میان، سهم انگیزه درونی بیشتر از نگرش است و انگیزه بیرونی در تبیین واریانس پیشرفت تحصیلی سهم معنی داری ایفا نمی کند.
5- اکثریت دانش آموزان نسبت به درس زبان و ادبیات فارسی اظهار علاقه مندی، نسبت به دروس ریاضیات، علوم و علوم اجتماعی اظهار بی علاقگی و نسبت به دروس زبان انگلیسی، علوم دینی و هنر اظهار بی تفاوتی کرده اند.
6- کمتر از 50 درصد دانش آموزان نسبت به محتوای برنامه های درسی ابراز علاقه مندی کردند. اکثر دانش آموزان مناسب بودن روش تدریس معلمان و روابط مطلوب بین معلم و شاگرد را مورد تایید قرار داده اند.
"
بررسی رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" هدف این پژوهش بررسی رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شهر اشنویه (1588N = ) در سال تحصیلی 86-85 بوده است که از میان آنان 210 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند (210 = n). برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های - پرسشنامه فراشناخت (کارت رایت- هاتن و ولز، 1997)، مقیاس سلامت عمومی GHQ (گلد برگ و هیلیر، 1981) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که فراشناخت با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنادار دارد (01/0>P.) همچنین میان نمرات سلامت روانی دانش آموزانی که در سطوح مختلف فراشناخت قرار داشتند، تفاوت وجود دارد.
"
ارتباط منبع کنترل وخودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
دراین پژوهش‘رابطه منبع کنترل دانش آموزان(شامل گرایش های سه گانه درونی‘افراد قدرتمند‘وشانس)وخودتنظیمی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی(نمره درس شیمی و ریاضی)مورد بررسی قرار گرفته است.150 نفر از دانش آموزان پسر رشته ریاضی-فیزیک سال سوم دبیرستان شهر تهران به پرسشنامه منبع کنترل لونسون(IPC)(1972)وپرسشنامه خودتنظیمی زیمرمان ومارتینز-پونز(فرمSRLIS وRSSRL) (1986) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان میدهد که در درس شیمی ‘به ترتیب اهمیت ‘منبع کنترل درونی و خودتنظیمی دانش آموز رابطه مثبت ومنبع کنترل در بعد شانس وافراد قدرتمند رابطه منفی با پیشرفت تحصیلی دانش آموز دارند.همچنین در درس ریاضی به ترتیب اهمیت ‘خودتنظیمی دانش آموز و منبع کنترل درونی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت ومنبع کنترل در بعد افراد قدرتمند وشانس رابطه منفی با پیشرفت تحصیلی دارند.بین خودتنظیمی دانش آموز با منبع کنترل درونی رابطه مثبت وبا منبع کنترل بیرونی شانس رابطه منفی وجود دارد .بین خودتنظیمی دانش آموز و منبع کنترل در بعد افراد قدرتمند رابطه معنی داری یافت نشد .همچنین رابطه ای بین خودتنظیمی دانش آموز از نظر دبیر با سایر متغیرها بدست نیامد.
بررسی تاثیر علی خودگردانی والدین در خودگردانی تحصیلی دانش آموزان و پیشرفت درسی آنان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرعلی ارائه خودگردانی تحصیلی توسط والدینح برخودگردانی تحصیلی و پیشرفت درسی دانش آموزان است بدین منظور تعداد 201 دانش آموزان (81 پسر و 120 دختر) از کلاس اول دبیرستان انتخاب و با پاسخگویی به پرسشنامه ارائه خودگردانی توسط والدین (اقتباس از مارتینزپونز 1996) ادراک خود را از تاثیر والدین بر رفتار های خودگردانی خویش نشان دادنحد و همچنین پرسشنامه خودگردانی تحصیلی را نیز تکمیل کردند از میانگین نمرات نهایی دروس ریاضی و ادبیات فارسی به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی استفاده گردید نتایج تحلیل مسیر بیانگر تاثیر مستقیم خودگردانی والدین بر خودگردانی تحصیلی دانش آ موزان و نیز تاثیر مستقیم خودگردانی دانش آموزان بر پیشرفت درسی آنان است همچنین ارائه خود گردانی توسط والدین از راه تاثیر برخودگردانی دانش آموزان بطور معنی داری پیشرفت درسی را تبیین می کند تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که یکی از مولفه های خودگردانی والین یعنی تشویق به عنوان عاملی مهم بعد از خودگردانی تحصیلی در تبیین پیشرفت درسی دانش آموزان محسوب می گردد یافته ها بیانگر راهکارهایی جهت افزایش خودگردانی والدین در برنامه های آموزش خانواده و ارتقا خودگردانی تحصیلی دانش آموزان ا ست .