مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
شادکامی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
38 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه شادکامی با خوش بینی تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر سقز بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، عدد 250 به دست آمد. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار سنجش شامل پرسشنامه شادکامی آرگیل و لو (1990) با ضریب پایایی 0.922، پرسشنامه خوش بینی تحصیلی اسچنن موران و همکاران (2013) با ضریب پایایی 0.854 و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جنکینز و مورگان (1999) با ضریب پایایی 0.926 بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS استفاده شد. در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج آزمون کولموگراف_اسمیرنوف نشان داد که برای هر سه متغیر روابط خوش بینی تحصیلی، خودکارآمدی تصحیلی و شادکامی از 0.50 بزرگ تر بود و توزیع داده ها نرمال بود. رابطه معنی داری بین متغیر شادکامی و خوش بینی تحصیلی رابطه معنی داری وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان شادکامی، میزان خوش بینی تحصیلی افزایش پیدا می کند. در واقع، شادکامی می تواند خوش بینی تحصیلی دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی شهر سقز را پیش بینی کنند. بین دو متغیر شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی رابطه معنی داری وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان شادکامی، میزان خودکارآمدی تحصیلی افزایش پیدا می کند. در واقع، شادکامی می تواند خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی شهر سقز را پیش بینی کنند.
رابطه بین مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی با شادکامی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
160 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی با شادکامی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بوده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی می باشد جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا به تعداد 190 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 127 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد مطلوبیت اجتماعی، خودکارآمدی و شادکامی استفاده شده است. روایی صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 0/87، 0/81 و 0/88 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مطلوبیت اجتماعی (0/256=r) و خودکارآمدی (0/321=r) با شادکامی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ و سهم هر یک از مؤلفه های خودکارآمدی در پیش بینی شادکامی دانشجویان متفاوت است. هم چنین میزان مطلوبیت اجتماعی، خودکارآمدی و شادکامی دانشجویان مرد و زن متفاوت نیست.
بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و شادکامی با در نظر گرفتن رضایت از زندگی دبیران متوسطه ی شهرستان آزادشهر در سال تحصیلی 1394-1393
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه ی کیفیت زندگی کاری و شادکامی با در نظر گرفتن مقیاس رضایت از زندگی دبیران متوسطه شهرستان آزادشهر در سال تحصیلی 93-94 بود. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری، کلیه دبیران دبیرستان های شهرستان آزادشهر در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 148 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 102 نفر برآورد گردید و نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی کاری دالتون ، پرسشنامه ی رضایت از زندگی Diener و پرسشنامه شادکامی(SHS) Lyubomirsky که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0.91 ، 919/0 و 92/0 تعیین گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و آمار توصیفی استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان کیفیت زندگی کاری و رضایت از زندگی کمی از سطح متوسط کمتر و میزان شادکامی کمی بیشتر از سطح متوسط می باشد. همچنین مشخص شد که سن ، سابقه کاری و جنسیت با کیفیت زندگی کاری و شادکامی رابطه ی معناداری ندارد .ولی رضایت از زندگی رابطه ی معناداری با سن و جنسیت دارد. همچنین تحصیلات با میزان کیفیت زندگی کاری رابطه معنی داری نشان داد.علاوه بر این مشخص شد که بین کیفیت زندگی کاری و شادکامی همبستگی وجود ندارد ولی بین کیفیت زندگی کاری با رضایت از زندگی و شادکامی با رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی میزان کیفیت زندگی کاری و شادکامی می تواند روی میزان رضایت از زندگی تأثیر بگذارد .
مقایسه سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
215 - 243
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد انجام گرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمی و مبتنی بر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های شهر نورآباد نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 25 نفر برای هر یک از گروه های پژوهش (دانش آموزان تیزهوش و عادی) انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، شادکامی و پنج عاملی ذهن آگاهی بود که خصوصیات روان سجی (روایی و پایایی) آن ها همگی مناسب گزارش شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص های توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و جداکثر نمره) و استنباطی (مانوا) انجام گرفت. یافته ها نشان داد بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های پسرانه شهر نورآباد در سه متغیر سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی تفاوت معنا داری وجود دارد. بنابراین، دانش آموزان تیزهوش با توجه به شرایط خاص خود و شرایط تحصیلی ویژه آنان، عملکرد بهتری در سازه های روان شناختی مثبت گرا از جمله سرمایه روان شناختی، شادکامی و ذهن آگاهی دارند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان سرمایه های عظیم کشور هستند و تأثیری شگرف در آینده کشور دارند. توجه به عوامل مؤثر بر سلامت روان آنها ازجمله شادکامی و خودکارآمدی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با جهت گیری اسلامی بر شادکامی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های مقطع متوسطه دوم بروجن انجام شد. در این پژوهش، که از نوع نیمه تجربی بود، جامعه آماری 1270 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 36 دانش آموز انتخاب و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. گروه آزمایش در طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش کیفیت زندگی اسلامی IS-QOLT)) قرار گرفت. اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. ابزارهای اندازه گیری، شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و مقیاس خودکارآمدی (SGSES) بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی، اثر معنادار برافزایش شادکامی و خودکارآمدی گروه آزمایش داشته است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت افزودن بعد معنویت، به ویژه در سایه مذهب، با نگاهی کل گرایانه و یکپارچه نسبت به انسان، می تواند به اثربخشی مداخلات، به ویژه در حوزه روان شناسی مثبت نگر کمک کند.
رابطه سبک زندگی اسلامی و عوامل شخصیت با شادکامی و بهباشی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
97-113
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روان شناختی و شادکامی بود. جامعه پژوهش دانشجویان و طلاب شهر قم دادند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 911 دانشجو و طلبه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، با بهباشی روان شناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه معنادار صفات شخصیت با بهباشی و شادکامی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، شامل مالی، اخلاق و زمان شناسی و صفات شخصیتی برون گرایی و گشودگی، به تجربه قابلیت پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین در پیش بینی بهباشی روان شناختی، نتایج رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های اخلاق، زمان شناسی، امنیتی، عبادی، تفکر و علم و مالی و صفات شخصیتی توافق، گشودگی به تجربه، ثبات هیجانی و برون گرایی، توان پیش بینی بهباشی روان شناختی را دارند. بنابراین، تقویت پایبندی های دینی - اسلامی می تواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روان شناختی در افراد شود و توجه به صفات شخصیتی افراد، می تواند بسیاری از تغییرات شادکامی و بهباشی در افراد را موجب شود.
بررسی رابطه روش های تربیتی، وضعیت اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی با شادکامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر قم
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
198 - 185
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان قشر عظیمی از افراد فعال در حوزه یادگیری جامعه و خانواده آموزش و پرورش تلقی می شوند. لازم است برای رسیدن به هدف های تربیتی، به عوامل متعددی چون حمایت اجتماعی و شادکامی آنان توجه شود. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین روش های تربیتی، وضعیت اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی با شادکامی دانش آموزان شهر قم بود. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی همبستگی با جامعه آماری همه دانش آموزان شهر قم و با نمونه آماری 250 نفر از دانش آموزان اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه روش های تربیتی بامریند، وض عیت اقتص ادی اجتماعی قدرت نما، حمایت اجتماعی فیلیپس و شادکامی آکسفورد بودند. یافته ها: بین روش های تربیتی با شادکامی دانش آموزان؛ بین وضعیت اقتصادی اجتماعی با شادکامی دانش آموزان و بین حمایت اجتماعی با شادکامی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: ضروری است تا برنامه ریزان درسی و آموزشی؛ از ویژگی های شخصیتی، فردی، اجتماعی و خانوادگی دانش آموزان اطلاعات کافی داشته باشند. فقط از این رهگذر است که میتوان برای دستیابی به اهداف تربیتی، برنامه ریزی درستی ارایه کرد.
نقش عقل و خرد بر تربیت انسان شادکام در نظام تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر عقل به عنوان یکی از توانمندی های اساسی انسان بر شادکامی او بر اساس آیات و روایات صورت گرفت تا نظامهای تربیتی با تقویت و پرورش این توانمندی بتوانند انسان شادکام و بانشاط تربیت کنند. روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای متون دینی از جمله قرآن کریم و روایات معصومین(ع) استفاده شده است. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل متون آیات و روایات اسلامی، عقل و خرد در منابع دینی از مهم ترین توانمندی ها و استعداد آدمی است و خود دارای مجموع قوای شناختی، اخلاقی، معنوی، هیجانی، عبادی، بدنی، فعلی و جنبشی، تدبیر و قوای حل مسئله و توانمندی های کسب معاش و لذت از زندگی است. تقویت و پرورش این مجموعه قوا می تواند در تربیت انسان شادکام مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: نظامهای تربیتی از جمله خانواده ها، مدارس و دانشگاهها برای تربیت انسان شادکام باید تربیت انسان قوی و توانمند در ابعاد مختلف را دستور کار خود قرار دهند و قوای مختلفی از جمله توانمندهای شناختی، اخلاقی، معنوی، عبادی، هیجانی و قوای حل مسئله، توانایی جنبشی و عملی، کسب معاش و ... را در متربیان خود پرورش دهند تا انسان شادکام برای زندگی در دنیا و آخرت تربیت کنند.
شادکامی یا سعادت؟ نگاهی انتقادی به کتاب «سیاست شادکامی: آنچه حکومت می تواند از تحقیقات جدید در باب بهروزی بیاموزد»(مقاله علمی وزارت علوم)
شادکامی و سعادت از جمله مهم ترین مقولاتی است که در طول تاریخ تفکر سیاسی و اجتماعی، در تمدن های مختلف مورد توجه بوده است و فیلسوفان تلاش داشته اند با ارائه تعریفی جامع از آن، رویکردهای هنجارین سیاسی و حکومتی را تجویز نمایند. این امر اگرچه در دوران تفکر کلاسیک عموما مبتنی بر فهم سعادت به عنوان مقوله ای فعال و در نتیجه، کیفیتی برای زندگی خوب بوده است، در دوران مدرن و با ظهور تفکر لیبرالی متحول شد و به واسطه آن، به مقولاتی مانند رشد اقتصادی و افزایش ثروت ترجمه شد. اما این رویکرد نتوانست مانع از بروز ناهنجاری هایی باشد که حتی در کشورهای ثروتمند به نحو فزاینده ای درحال گسترش هستند. مقولاتی مانند افسردگی، مصرف مواد مخدر، از هم گسیختگی خانوادگی و مانند آن، از جمله بحران هایی است که برخی پژوهشگران غربی را بر آن داشت که در جستجوی بدیلی پایدار و فارغ از آسیب برای این رویکرد برآیند. کتاب «سیاست شادکامی» از جمله آثاری است که در این زمینه بر آن است با بهره مندی از رویکرد متفاوت کشور بوتان در اعلام «شادکامی» به جای رشد اقتصادی، به عنوان معیار حکومت خوب، مولفه ها و ابعاد مختلف این موضوع را در حکومت ورزی غربی به ویژه در کشور آمریکا بررسی کند.
اثربخشی آموزش جیگ ساو بر شادکامی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش جیگ ساو بر شادکامی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی استان گلستان است که با روش نمونه گیری خوشه ای از بین شهرستان های استان گلستان به طور تصادفی شهر آق قلا انتخاب شد و به قید قرعه یکی از مدارس ابتدایی شهرستان انتخاب شد سپس از بین پایه های تحصیلی پایه ششم به طور تصادفی انتخاب شد و از بین دانش آموزان آن، آن دسته از دانش آموزانی که دارای نمره خوب و خیلی خوب در درس مطالعات اجتماعی و انظباط خوب و خیلی خوب بودند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند که در نهایت 30 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و سازگاری اجتماعی بل بود. در پژوهش حاضر روایی محتوایی پرسشنامه توسط کارشناسان حوزه مشاوره و آموزش و متخصصان روانشناسی مورد بررسی قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات جزئی مورد تایید نهایی گرفت و پایایی پرسشنامه هم با استفاده از آلفای کرنباخ به ترتیب 75/0 و 71/0 بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش جیگ ساو تاثیر مثبت و معناداری بر شادکامی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش جیگ ساو موجب افزایش شادکامی و ارتقا سازگاری اجتماعی دانش آموزان می گردد.
مقایسه میزان هوش معنوی و شادکامی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از سنت های قدیمی شیعیان مراسم پیاده روی اربعین است. با توجه به اهمیت آن و اینکه افزایش نشاط و شادکامی، همواره یکی از دغدغه های اساسی انسان ها بوده است و هوش معنوی (از مهم ترین نوع هوش ) مختص انسان هاست؛ هدف پژوهش عبارت است از: تعیین تفاوت شادکامی و هوش معنوی در افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند. هدف این پژوهش، با توجه به هدف بنیادی و روش آن توصیفی از نوع علّی−مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی است که از شهر کرج در کاروان «نذر اربعین» در پیاده روی اربعین سال 1396 شرکت کرده بودند و نیز افرادی که در شهر کرج، هرگز تجربه پیاده روی اربعین را نداشته اند. نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند؛ابزارهای پژوهش، پرسشنامه شادکامی اکسفورد و پرسشنامه هوش معنوی کینگ بود. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند؛ نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که میزان شادکامی و هوش معنوی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند، به صورت معناداری بیشتر از افرادی است که هرگز در پیاده روی اربعین شرکت نکرده اند؛ بنابراین گسترش فرهنگ پیاده روی اربعین با توجه به تأثیرات گسترده و عمیق آن سفارش می شود.
تبیین مدل ساختاری شادکامی معلمان بر اساس خردمندی و بخشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
93 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل ساختاریِ شادکامی معلمان بر اساس میزان خردمندی و بخشش انجام گرفته است. روش: این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی بر اساس مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام معلمین شاغل در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دومِ آموزش و پرورش شهر پلدختر بود که برابر با 950 نفر بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 274 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. انتخاب آزمودنی ها به روش تصادفی طبقه ای انجام گرفت. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989)، بخشش هارتلند (2005) و پرسشنامه خرد سه بعدی آردلت بود. پس از اجرا و تکمیل پرسشنامه ها، پاسخ ها در نرم افزار SPSS23 وارد شد و پس از آن، در نرم افزار LISREL 8.8 مدل سازی انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان شادمانی، خرد و بخشش در معلمان موردمطالعه در سطحی پایین تر یا همسان با میانگین جامعه بود. همچنین، هم خرد و هم بخشش توانستند به طور معناداری شادکامی معلمان را پیش بینی نمایند، ولی میزان پیش بینی کنندگی و تأثیر متغیر خرد بسیار بیشتر از بخشش بود. نتایج: بر اساس این یافته می توان این گونه استنتاج کرد که خرد یک ویژگی مهم و کاربردی برای افزایش شادکامی افرادی است که به نوعی به سبب قرار گرفتن در تنگناهای محیطی با مشکلات ناراحت کننده دست و پنجه نرم می کنند. همچنین، پرورش روحیه بخشندگی می تواند زمینه ساز آرامش و شادکامی بیشتر در درون فرد باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 40 دانش آموز پسر دوره دوم متوسطه در منطقه 2 شهر تهران در نیم سال اول سال تحصیلی 1399- 1398 بودند که به روش چندمرحله ای از دو مدرسه انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی (شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی) هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی، و محمدی فر پاسخ دادند، سپس آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره (مانکووا) تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی، تغییرات پایداری در میزان شادکامی و مشارکت اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری ایجاد می کند. تغییرات ایجادشده در شایستگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل صرفاً در مرحله پس آزمون معنا دار بود؛ اما در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری نداشت؛ بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان، از آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی استفاده شود.
اثربخشی رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل بر میزان کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
109 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل بر میزان کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زنان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره سازمان نظام روانشناسی در سال 1397 بود که در این پژوهش 28 زن متأهل به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفر آزمایش و گواه کاربندی شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رضایت مندی از زندگی داینر و همکاران (1985)، فرم کوتاه زمینه یابی سلامت ویر و شربورن (1992) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و همکاران (1989) بود. گروه آزمایش با رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل محقق ساخته در دوازده جلسه مورد آموزش قرار گرفت و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل بر کیفیت زندگی (20/6=F، 014/0 =P)، نمره شادکامی (72/7=F، 002/0 =P) و بر نمره رضایت مندی از زندگی (15/3=F، 047/0 =P) در زنان متأهل مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد روان درمانی رویکرد اسلامی مبتنی بر انتخاب تعادل دارای پایداری اثر درمان بر میزان کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره سازمان نظام شهر تهران است؛ بنا بر این می توان از این روش به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای افزایش کیفیت زندگی، شادکامی و رضایت مندی افراد، به ویژه زنان متأهل استفاده کرد
تاثیر آموزش مهارت خودآگاهی و تنظیم هیجان بر انگیزش پیشرفت و شادکامی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر قم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آدمی دایماً تحت تأثیر متغیرهای فردی، اجتماعی و محیطی قرار داشته و وضعیت روان شناختی او نیز تحت تأثیر همین موضوعات است. بنابراین ضروری است دانش آموزان در برنامه های آموزشی مورد مراقبت قرار داشته باشند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت خودآگاهی و تنظیم هیجان بر انگیزش پیشرفت و شادکامی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر قم بود. روش شناسی: این مطالعه به روش توصیفی و نیمه آزمایشی با اجرای 6 جلسه پروتکل آموزشی متغیرهای مهارت خودآگاهی و تنظیم هیجان شناختی انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه (با جامعه تقریبی 85000 نفر) و نمونه آماری 30 نفره که به روش خوشه ای چند مرحله ای در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه در سال تحصیلی 1397 برنامه ریزی و اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس بود. در این مطالعه یک دوره پروتکل آموزشی نیز اجرا شد. یافته ها: آموزش مهارت خودآگاهی وتنظیم هیجان بر انگیزش پیشرفت دانش آموزان تاثیر معناداری داشته و با ضریب ایتای 11.5 درصد باعث افزایش آن شده است. همچنین آموزش مهارت خودآگاهی وتنظیم هیجان بر شادکامی دانش آموزان تاثیر داشته و با ضریب ایتای 14.2 درصد باعث افزایش آن شده است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد اجرای پروتکل های آموزش مهارت خودآگاهی و تنظیم هیجان بر انگیزش پیشرفت و شادکامی تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده و باعث افزایش انگیزش پیشرفت و شادکامی تحصیلی دانش آموزان شده است. بنابراین برنامه ریزان آموزشی می توانند بر اساس یافته های این پژوهش برای افزایش مهارت های زندگی دانش آموزان برنامه ریزی نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امنیت روانی - اجتماعی، شادکامی و سلامت روانی زنان بی سرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی در جوامع عامل مؤثری در پیشبرد اهداف جامعه و خانواده می باشند. مطالعات نشان می دهند زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض قرار دارند. حال زنان بی سرپرست خانوار به واسطه مسؤولیت بیش از حد، عدم آشنایی با برخی از مهارت های اجتماعی، عدم دسترسی به منابع و در نتیجه کیفیت زندگی پایین و نیز با از دست دادن شبکه روابط و مسئولیت افراد تحت تکفل در معرض انواع آسیب های اجتماعی و روانی قرار دارند لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر امنیت روانی اجتماعی، شادکامی و سلامت روانی زنان بی سرپرست انجام پذیرفت. مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان بی سرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ره شهرستان کلیبر در سال ۱۳۹۹ می باشند که از این جامعه، تعداد ۴۰ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. به طوری که تعداد ۴۰ نفر از زنان به صورت تصادفی در ۲ گروه، آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امنیت روانی- اجتماعی مزلو (۱۹۹۲)، شادکامی آرحیل و لو (۱۹۹۰) و سلامت روانی گلدبرگ (۲۰۰۸) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد؛ درمان پذیرش و تعهد بر امنیت روانی- اجتماعی، شادکامی و سلامت روانی زنان بی سرپرست تأثیر دارد و باعث افزایش امنیت روانی- اجتماعی و شادکامی و کاهش سلامت روانی در زنان بی سرپرست می شود (نمره پایین تر نشان دهنده سلامت روانی بالاتر است). نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت؛ نهادهای مسئول شرایط مداخله های روان شناختی رایگان از جمله درمان پذیرش و تعهد همراه با حمایت های اقتصادی، آموزشی و فرهنگی مناسب را برای این خانواده ها فراهم آورند تا زنان بی سرپرست در ادراک وضعیت اجتماعی خود، ارزیابی مثبتی داشته و شرایط مطلوبی داشته باشند.
تأثیر واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان و شادکامی دختران مبتلا به پرخوری عصبی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرخوری عصبی نوعی اختلال در خوردن است و به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات خوردن شناخته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر واقعیت درمانی بر تنظیم هیجان و شادکامی دختران مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل دختران ۱۴ تا ۱۶ ساله مبتلا به پرخوری عصبی در سال ۱۳۹۸ شهر تهران بود که تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۲ نفره گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم هیجان و مقیاس شادکامی استنفورد استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون بر روی گروه آزمایش یک دوره آموزش ۸ جلسه ای مبتنی بر واقعیت درمانی ارائه شد؛ ولی گروه دوم چنین آموزشی دریافت نکردند. نهایتاً جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده و به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ انجام شد. یافته ها: نتایج یافته های پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی بر افزایش تنظیم هیجان و شادکامی تأثیر معناداری دارد (۰/۰۰۱<P). همچنین تفاوت معناداری بین گروه ها (آزمایش و کنترل) وجود داشت و مقدار آماره آزمون F برابر ۲۳/۰۸ که در سطح (۰/۰۰۱<P) معنادار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که با بهره گیری از آموزش های مبتنی بر واقعیت درمانی می توان گام محکمی در جهت افزایش تنظیم هیجان و شادکامی در دختران مبتلا به پرخوری عصبی برداشت. از این رو پیشنهاد می شود درمانگران به این مهم توجه ویژه ای داشته باشند.
ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین شادکامی بر اساس وضعیت سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی با نقش واسطه ای عزت نفس و تفکر مثبت در زنان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1454-1437
حوزه های تخصصی:
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که در تبیین شادکامی زنان میانسال متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد، اما نقش وضعیت سلامت، بحران مالی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و تفکر مثبت به عنوان یک مدل یکپارچه مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین بررسی مدل ساختاری پیش بینی شادکامی بر اساس وضعیت سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی با نقش واسطه ای عزت نفس و تفکر مثبت در زنان میانسال شهر اراک پرداخته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان 36 تا 55 ساله شهر اراک در سال 1398 بود. تعداد 408 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979)، بحران مالی (پراویتز و همکاران، 2006)، حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988)، عزت نفس (روزنبرگ، 1963)، تفکر مثبت (اینگرام و ویسنیکی، 1988) و شادکامی آکسفورد (هیلز و آرگیل، 2002) را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر سلامت (0/12، 0/15 و 0/18)، بحران مالی (0/18-، 0/36- و 0/22-) و حمایت اجتماعی (0/46، 0/55 و 0/43) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر عزت نفس، تفکر مثبت و شادکامی داشته اند. افزون بر آن، متغیرهای عزت نفس و تفکر مثبت، اثرات مستقیم و معنی داری بر شادکامی داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت (0/13)، بحران مالی (0/10-) و حمایت اجتماعی (0/12) بر شادکامی زنان میانسال اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند. نتیجه گیری: از این مدل می توان برای تقویت شادکامی زنان میانسال استفاده کرد و در رسانه های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول شادکامی، انواع حمایت های اجتماعی، وضعیت سلامت، بحران مالی، عزت نفس و تفکر مثبت و پیشایندهای مؤثر بر آن پرداخته شود
مطالعه رابطه کیفیت ارتباطات زناشویی والدین و شادکامی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
168 - 192
حوزه های تخصصی:
شادی یا شادکامی یکی از نیازهای اساسی انسان هست که در مطالعات اخیر موردتوجه روانشناسان مثبت نگر بوده است. شادی و شادکامی اهمیت اساسی در سلامت روحی و روانی و جسمانی انسان ها دارد. با توجه به این که کودکان به عنوان عضو مهم جامعه هستند شادی کودکان زمینه ساز یک جامعه باکیفیت زندگی بالا خواهد بود. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین کیفیت روابط زناشویی والدین با شادکامی کودکان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، والدین کودکان 7 تا 12 ساله شهر اردبیل بودند. حجم نمونه این پژوهش را 154 نفر از والدین کودکان 7 تا 12 ساله ساکن شهر اردبیل تشکیل داد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این تحقیق، پرسشنامه کیفیت رابطه ی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و لو (1989) بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین کیفیت روابط زناشویی والدین با شادکامی کودکان رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین هرکدام از ابعاد کیفیت رابطه زناشویی والدین یعنی انسجام، توافق و رضایت زناشویی والدین با شادکامی کودکان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین یکی از عواملی که می تواند در شادکامی کودکان نقش مثبتی داشته باشد مسئله کیفیت روابط زناشویی والدین است که باید بیش تر به این مسئله پرداخته شود.
تأثیر آموزش مهارت محور بر عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
102-87
حوزه های تخصصی:
اهمیت عزت نفس در تشجیع و تهییج دانش آموزان به درگیر شدن با تکالیف درسی چالش برانگیز از یکسو و فقدان شناخت کافی از عوامل مؤثر بر ارتقاء عزت نفس بر شادکامی دانش آموزان، مسئله اصلی مطالعه حاضر به شمار م ی رود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات دوره آموزش مهارت محور مشبک بری روی چوب، بر عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 14 تا 18سال پسر شهرستان سنندج در سال تحصیلی 94-93 انجام شده است. بدین منظور30 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر از بین 140 نفر دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی تقسیم شدند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و شادکامی آکسفورد استفاده گردید. ابتدا پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد و سپس آموزش مهارت مشبک بری روی چوب، بر اساس استاندارد مهارت و آموزشی مشبک کار خاص ناتوانان ذهنی و جسمی به عنوان برنامه مداخله ای به مدت 3 ماه و هر هفته 3 جلسه (یک ساعتی) اجرا شد. پس از اتمام دوره مداخله، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و شادکامی آکسفورد بار دیگر بر روی دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان عزت نفس و شادکامی تفاوت معنادار وجود دارد؛ این یافته نشان می دهد دوره آموزش مهارت مشبک بری چوب به گونه ای معنادار در افزایش عزت نفس و شادکامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پسر، مؤثر بوده است.