مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
شادکامی
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مداخلات از راه دور مشاوره ای و مربیگری بر مبنای امید بر رشد پس از سانحه، رضایت از زندگی و شادکامی مبتلایان به ویروس کووید-19 در شرایط قرنطینه در استان اصفهان (18 سال به بالا) انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی بوده و در آن از روش نمونه گیری در دسترس با گمارش تصادفی استفاده شده است. بدین منظور 43 نفر از افراد مبتلا به بیماری کووید-19 در سه گروه مداخله مربیگری بر مبنای امید (14 نفر)، مشاوره بر مبنای امید (14 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش تصادفی شده و پس از تکمیل پرسشنامه های مربوط به شادکامی، رضایت از زندگی و رشد پس از سانحه در مرحله ی پیش آزمون، مداخله مربیگری بر مبنای امید طی 8 جلسه به مدت 60 دقیقه و مداخله مشاوره بر مبنای امید نیز طی 8 جلسه به مدت 60 دقیقه در دو گروه آزمایش اعمال شد. پس از پایان مداخله پس آزمون تکمیل گردید و نتایج با استفاده از آزمون مانکوا و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو مداخله از راه دور مشاوره و مربیگری بر مبنای امید در مقایسه با گروه کنترل بر رشد پس از سانحه، رضایت از زندگی و شادکامی مبتلایان به کووید -19 به طور معناداری تأثیرگذار است. بااین حال تفاوت معناداری بین متغیرهای پژوهش در دو گروه مشاوره و مربیگری وجود نداشت و هر دو مداخله به یک میزان اثربخش بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مداخله های از راه دور امید محور در شرایط بحرانی، چنین مداخلاتی جهت افزایش رشد پس از سانحه، رضایت از زندگی و شادکامی بیمارانی که امکان مراجعه حضوری ندارند توصیه می شود.
خودفرمانروایی به مثابه خاستگاه نیک زیستی در اندیشه ی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
"نیک زیستی"، "شادکامی" و "خودفرمانروایی" هریک در رویکردهای متفاوت به عنوان غایت انسان به طور کل، و غایت هر عمل سیاسی به طور خاص معرفی و معرفت به آن ها غایت فلسفه ی سیاسی شمرده شده است. اما شکل رابطه میان این سه مفهوم، همراهی یا تباین آنها با یکدیگر همچنان مورد پرسش است. درکی که از این مفاهیم وجود دارد، و سهم آن در کیفیت نیک زیستی همچنان مورد بحث و مناقشه است. این مقاله در پی آن است که نخست به درکی از ماهیت خودفرمانروایی (فردی) برسد و آنگاه بررسی کند که چه ارتباطی میان آن با زندگی خوب و شادکامی وجود دارد. مدعای اصلی مقاله آن است که خودفرمانروایی یکی از ارزش های غایی برای یک زندگی خوب است و در کنار شادکامی قرار می گیرد و نه ذیل شادکامی. بعلاوه استدلال خواهد شد که اگرچه شادکامی ضرورتاً و به لحاظ مفهومی نیاز به سطح قابل توجهی از خودفرمانروایی ندارد اما برای "نیک زیستی" لزوماً نیازمند سطحی از آن هستیم. لذا می توان خودفرمانروایی را از جمله غایات نهایی انسان و ذیل نیک زیستی قرار دارد. روش ما در این پژوهش روش استدلال فلسفی به شیوه ی تفکر انتقادی خواهد بود.
مقایسه اثربخشی درمان شفقت خود، شفقت خود مبتنی بر آموزه های توحیدی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادکامی و کیفیت زندگی زنان افسرده متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
۲۲۳-۱۹۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سه رویکرد درمان شفقت خود، شفقت مبتنی بر آموزه های دینی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی زنان متاهل صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر یزد در سال 1399 بودند که برای آن ها تشخیص افسردگی داده شده بود. تعداد افراد نمونه 40 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. به منظور سنجش شادکامی و کیفیت زندگی افراد نمونه از مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) و مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل و لو (1989) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که هر سه روش درمانی بر بهبود شادکامی (25/33 F= و اندازه اثر، 792/0) و کیفیت زندگی (38/89= F و اندازه اثر، 911/0) زنان اثربخش بوده اند (P<0/01). همچنین نتایج مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که درمان های به کار رفته در افزایش شادکامی تفاوت معنادار با یکدیگر نداشتند اما درمان شفقت مبتنی برآموزه های مذهبی نسبت به دو درمان دیگر اثربخشی بیشتری بر بهبود کیفیت زندگی زنان داشت (P<0/01) نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر سه روش در افزایش شادکامی و بهبود کیفیت زندگی زنان متاهل افسرده تأثیر دارند همچنین بررسی تفاوت گروه ها مشخص شد کرد که اثربخشی روش های درمانی در بهبود کیفیت زندگی بیشتر است. شماره ی مقاله: ۸
نقش میانجی مهرورزی به خود در والدین با رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و شادکامی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
۲۳۳-۲۱۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری مهرورزی به خود در والدین با رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و شادکامی فرزندان دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 انجام شده است. روش : روش انجام پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران به همراه والد مادران آنها بود. . به منظور انجام پژوهش، 384 دانش آموز به همراه والد مادر آنها به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از 3 پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، سبک فرزندپروری بامریند و مهرورزی به خود نف، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها :بررسی نتایج نشان داد که نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین مهرورزی به خود و شادکامی فرزندان تایید نشد (05/0<p) اما تاثیر مستقیم سه متغیر مهرورزی به خود، سبک فرزندپروری استبدادی و سبک فرزندپروری قاطع مورد تایید قرار گرفت (05/0>p). جهت تاثیر سبک استبدادی بر شادکامی منفی بود و جهت تاثیر مهرورزی به خود و سبک قاطع بر شادکامی مثبت بود. متغیرهای یادشده 49 درصد از واریانس نمرات در متغیر شادکامی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری:وجود ویژگی مهرورزی به خود در والدین و استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه می تواند موجب شکل گیری رفتارهای مثبت در والدین شود به نحوی که شرایط زندگی خانوادگی برای فرزندان را مطلوب سازد و شادکامی در فرزندان را افزایش دهد شماره ی مقاله: ۸
نقش میانجی گر شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی در رابطه ی شفقت به خود و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۹۰-۲۰۶۷
زمینه: تحقیقات زیادی به ارتباط بین بهزیستی تحصیلی با شفقت به خود تأکید کرده اند. با وجود اهمیت بالای نقش بهزیستی تحصیلی، تاکنون پژوهش های محدودی در این حوزه در ایران انجام شده است. در برخی از این پژوهش ها به شناسایی عوامل پیش بینی کننده بهزیستی تحصیلی دانش آموزان از جمله به نقش شفقت به خود پرداخته شده ولی تاکنون مکانیزم های میانجی گر این رابطه شناسایی نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی شفقت به خود با بهزیستی تحصیلی با نقش میانجی گر شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش: طرح این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند.370 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و طبق جدول مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینن-سوینی و همکاران (2012)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و همکاران (۱۹89) و فرم کوتاه شده ی شفقت به خود ریس (2011) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. بررسی و ارزیابی الگوی پیشنهاد شده با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین بهزیستی تحصیلی و شفقت به خود (0/01 P< ، 0/42 r=)، شادکامی (0/01 P<، 0/60 r=)، خودکارآمدی تحصیلی (0/01 P<، 0/44r=) و بین شفقت به خود و شادکامی (0/01 P<، 0/64 r=) و شفقت به خود و خودکارآمدی تحصیلی (0/01 P<، 0/23 r=) رابطه ی معنادار وجود دارد. نتایج نشان داد که در رابطه بین شفقت به خود و بهزیستی تحصیلی، شادکامی و خودکارآمدی تحصیلی میانجی گری می کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که دانش آموزانی که از شفقت به خود بالا برخوردار بودند و بهزیستی تحصیلی بهتری برخوردار بودند، دارای شادکامی بیشتر بوده و خودکارآمدی تحصیلی بهتری را تجربه کرده اند.
نقش میانجی گر نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۱۰۶-۲۰۹۱
زمینه: شادکامی از مؤلفه های اصلی کیفیت زندگی در همه ی گروه های سنی به ویژه دانشجویان است. مطالعات نشان داده است که شادکامی با عوامل بزرگ شخصیت به ویژه روان آزردگی گرایی، برون گردی و مسئولیت پذیری همبستگی معنی داری دارد. علاوه بر آن ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی یکی از شروط اساسی برای دستیابی به شادکامی و رضایت از زندگی است. بااین حال نقش این مؤلفه ها در جمعیت دانشجویی مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجی گری نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و شادکامی دانشجویان بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کاشناسی ارشد سال تحصیلی 1399-1400 دانشگاه های استان گلستان بودند. از میان این جامعه نمونه ای متشکل از 356 نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرم کوتاه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO-PI) (1996)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی گاینه (BNGS) (2003) و مقیاس شادکامی آکسفورد (OHI) (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با نرم افزار لیزرل نسخه (8/71) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در همه ی شاخص های برازش، مدل ساختاری شادکامی از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. مطابق با نتایج پژوهش روان آزردگی با شادکامی رابطه منفی (0/29-)، برون گردی (0/31)، و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (0/50) با شادکامی رابطه مثبت و معنی دار داشتند (0/05 >P). در مجموع این متغیرها توانستند 36 درصد از واریانس متغیر شادکامی را پیش بینی و تبیین نمایند. نتیجه گیری: به نظر می رسد افرادی که روان آزردگی گرایی پایین تر برون گردی بالاتر را تجربه می کنند شادکامی بیشتری را تجربه می کردند. علاوه بر این ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی با افزایش شادکامی دانشجویان مرتبط بود.
اثربخشی مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی دانشجویان
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی در دانشجویان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که از جامعه آماری دانشجویان دانشکده هنر دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز نمونه ای به حجم 24 نفر به روش تصادفی انتخاب و به دو گروه 12 نفری و با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفته و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. افراد دو گروه پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (1989) و مصرف سیگار فاگرشتروم (1989) را در مراحل قبل و بعد از مداخله اجرا و داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش مصرف سیگار (02/0=P) و افزایش شادکامی (03/0=P) تفاوت معناداری به دست آمده است؛ اما نتایج در مورد تفاوت در دانشجویان دختر و پسر در کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی دانشجویان موثر بوده است.
بررسی رابطه شادکامی بر سلامت سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کاشمر
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم آبان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
157 - 167
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شادکامی بر سلامت سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کاشمر انجام شد. مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر کاشمر در سال 1400-1401 بود (براساس گزارش به دست آمده از آموزش و پرورش شهر کاشمر 444 نفر خانم). نمونه پژوهش بر اساس فرمول کوکران 206 نفر تعیین که به شیوه نمونه گیری دردسترس از این جامعه آماری انتخاب شد. آزمودنیهای به پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1996)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد ارجیل و همکاران (1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمع اوری شده با نرم افزار spss-26 و ضریب مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین شادکامی با خودکارآمدی، شادکامی با سلامت سازمانی، سلامت سازمانی با خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کاشمر رابطه وجود دارد. در نتیجه می توان گفت بین شادکامی و سلامت سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کاشمر رابطه وجود دارد.
پیش بینی شادکامی بر اساس سبک های تفکر، خلاقیت و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان
هدف پژوهش حاضر پیش بینی شادکامی بر اساس سبک های تفکر، خلاقیت و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی می باشد، جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان اقبال لاهوری مشهد بود که در این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس 250 نفر انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد ( OHI، آرگایل ولو 1990) و آزمون خلاقیت ، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ، پرسشنامه سبک های تفکر استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی مانند (میانگین و انحراف معیار) و همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که خلاقیت و سبک های تفکر و راهبرد های تنظیم شناختی با شادکامی را بطه مثبت معناداری دارد و می تواند آن را پیش بینی کند.همچنین بین شادکامی با خلاقیت را بطه مثبت معنا داری وجود دارد. نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که سبک های تفکر، خلاقیت و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، شادکامی را در دانشجویان پیش بینی می کند.
بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی و معنوی بر شادکامی و هوش معنوی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی و معنوی بر شادکامی و هوش معنوی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی، در قالب یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد . جامعه آماری پژوهش 25 نفر از دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی ناحیه 3 آموزش و پرورش شهرستان قم بودند . که با روش نمونه گیری انتخاب ، و در دوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش به مدت 12 جلسه آموزش مهارت های زندگی و معنوی اجرا شد و گروه کنترل در آن زمان به فعالیت های عادی تحصیلی خود مشغول بودند. داده های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسش نامه های شادکامی آکسفورد و هوش معنوی جمع آوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل کو واریانس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های زندگی و معنوی، شادکامی را به طور معنادار افزایش می دهد اما در جهت افزایش هوش معنوی و مؤلفه های آن تاثیر معناداری ندارد.
نقش واسطه ای سبک زندگی اسلامی در رابطه بین خوش بینی و شادکامی(مقاله ترویجی حوزه)
این پژوهش با هدف بررسی رابطه خوش بینی و شادکامی با نقش واسطه ای سبک زندگی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور 155 نفر از طلاب و دانشجویان شهر قم به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خوشبینی اسلامی نوری، جهات شادکامی آکسفورد و سبک زندگی اسلامی کاویانی پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد: الف) بین متغیرهای خوش بینی و شادکامی رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ب) بین خوش بینی و سبک زندگی اسلامی رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج) بین سبک زندگی اسلامی و شادکامی رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ د) نتایج تحلیل مسیر نشان داد خوش بینی از طریق سبک زندگی اسلامی بر شادکامی اثر دارد و 33/0 از تأثیر خوش بینی بر شادکامی توسط سبک زندگی اسلامی واسطه گری و پیش بینی می شود. بنابراین تقویت خوش بینی اسلامی با محوریت بهبود سبک زندگی اسلامی، موجب ارتقاء شادکامی می شود.
اثربخشی آموزش شادکامی بر خودکارآمدی و انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع سلامت کارکنان بسیار مورد توجه پژوهشگران ق رار گرفته است. انگیزش یک حالت درونی است که رفتار انسان را انرژی بخشیده، فعال ساخته، به حرکت درآورده و به سوی اهداف معینی هدایت می کند. هم چنین خودکارآمدی، قضاوت شخصی فرد از توانایی های خود برای سازماندهی و انجام یک فعالیت می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شادکامی بر خودکارآمدی و انگیزش شغلی کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیه کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان؛ که 30 نفر از آن ها که نمره انگیزش شغلی و خودکارآمدی پایین تری داشتند به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسش نامه انگیزش شغلی کیچنر و پرسش نامه خودکارآمدی شرر و همکاران که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توزیع شد. سپس گروه آزمایش طی مدت 8 جلسه (هر جلسه 120 دقیقه) تحت آموزش شادکامی فوردایس قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر انگیزش شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین در دو گروه آزمایش و گواه از نظر خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش شادکامی با بهره گیری از فنون ابراز احساسات، دوری از افکار نگران کننده، زندگی در حال و آشنایی با شخصیت سالم می تواند یک روش کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی و انگیزش شغلی کارکنان به شمار رود.
اثربخشی فراشناخت درمانی ولز بر افزایش شادکامی و کاهش اضطراب دانش آموزان پسر دوره دوم مقطع متوسطه شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر افزایش شادکامی و کاهش اضطراب دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه ی شهرستان خرم آباد بود. پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون به همراه پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه ی آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان مدارس شهر خرم آباد بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض 7 جلسه ی فراشناخت درمانی ولز قرار گرفتند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد (1990) و پرسشنامه ی اضطراب بک (1988). هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزشیابی قرار گرفتند. داده-های گردآوری شده با تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که فراشناخت درمانی ولز بر افزایش شادکامی و کاهش اضطراب مؤثر است و این نتیجه در مرحله پیگیری پایدار بود.
پیش بینی مؤلفه های شادکامی زنان متأهل از طریق عزت نفس و روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
39 - 54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابط، عزت نفس و روابط زناشویی با شادکامی زنان متأهل انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 97 نفر از زنان متأهل شهر شیراز بود. جهت سنجش مؤلفه های شادکامی (شامل عواطف مثبت و منفی و رضایت از زندگی) از مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) استفاده شد. هم چنین عزت نفس به وسیل? پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (بارو، 2007) و روابط زناشویی توسط پرسشنامه روابط زناشویی (خیر و سامانی، 1382) مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته های تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عزت نفس پیش بینی کننده مثبت و معنادار عاطفه مثبت می باشد. به عبارت دیگر زنانی که از عزت نفس بیشتری برخوردارند، عواطف مثبت بیشتری نیز تجربه می کنند. هم چنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که روابط زناشویی، رضایت از زندگی و عاطفه منفی زنان را به صورت معناداری پیش بینی می کند. به این معنا که با افزایش روابط زناشویی، رضایت از زندگی زنان افزایش و عواطف منفی آن ها کاهش می یابد.
اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر ذهن آگاهی و شادکامی سالمندان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر ذهن آگاهی و شادکامی سالمندان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی سالمندان بالای 60 سال ساکن در سرای سالمندان شهر تهران در سال 1400 می باشد که از بین آنان، 30 سالمند که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده و به شیوهی قرعه کشی به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا در 8 جلسه ی 2 ساعته قرار گرفتند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه ی پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا بر ذهن آگاهی و شادکامی سالمندان اثربخش است. با توجه به ساختار فرهنگی- اجتماعی جامعه ایرانی، قویا استفاده از رویکردهای درمانی مبتنی بر فرهنگ را توصیه می کنیم.
بررسی نقش معنویت سازمانی در شادکامی با میانجی گری تعلق سازمانی در بین منابع انسانی شاغل در شهرک صنعتی اشتهارد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر معنویت سازمانی بر شادکامی کارکنان با نقش میانجی تعلق سازمانی در بین منابع انسانی شاغل در شهرک صنعتی اشتهارد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی و صف شرکت های تولیدی شهرک صنعتی اشتهارد در سال 1400 بود. از بین جامعه مذکور که با توجه به اطلاعات میدانی شامل 15 هزار نفر شاغل بود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 375 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری توسط نرم افزار PLS صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین معنویت سازمانی و شادکامی با تبیین نقش میانجی تعلق سازمانی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد همه فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفت که سطح معناداری کار با معنا و احساس همبستگی بین کارکنان و احساس هسویی با ارزش های سازمان با تبیین میانجی تعلق سازمانی بر شادکامی به ترتیب 3.82 و 2.88 و 3.20 بود. همچنین سطح معناداری بدون در نظر گرفتن تعلق سازمانی به ترتیب 3.08 و 2.2 و 2.08 بود. لذا نتیجه گیری شد که معنویت سازمانی بر شادکامی کارکنان با نقش میانجی تعلق سازمانی نقش معناداری دارد.
روابط ساختاری شیوه های فرزندپروری و شادکامی با میانجی گری رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در مادران کودکان دارای نارسایی های ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (فروردین) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
۱۸۸-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان با نارسایی هوشی به دلیل نارسایی هایی که در زمینه رشدی، هوشی، شناختی، هیجانی و رفتاری دارند، باعث کاهش شادکامی والدین، به ویژه مادران خود می شوند. روابط سبک های فرزندپروری با متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما روابط آن با شادکامی با میانجی گری رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی مغفول واقع شده است. هدف: هدف بررسی روابط ساختاری شیوه های فرزندپروری و شادکامی با میانجی گری رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در مادران کودکان دارای نارسایی های ذهنی می باشد. روش: روش این مطالعه همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزند با نارسایی ذهنی از مراکز حرفه آموزی زیر 14 سال بهزیستی خراسان جنوبی بود که از بین این افراد تعداد 153 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس های شادکامی آکسفورد (آرجیل و همکاران، 1989)؛ کیفیت زندگی (36 =SF)؛ رضایتمندی از زندگی داینر (1985) و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: از بین سبک های فرزندپروری تنها اثر سبک فرزندپروری مقتدارنه بر شادکامی (ضریب مسیر 0/216 و تی 2/643) مثبت و معنادار است (0/01 P<). تأثیر سبک فرزندپروری مستبدانه بر شادکامی منفی و معنادار (0/01 P<) و تأثیر سبک آزادگرایانه بر شادکامی معنادار نیست. در مورد اثر غیرمستقیم، سبک فرزندپروری مقتدارنه از طریق متغیر میانجی رضایت از زندگی در سطح (0/05 <P) و از طریق متغیر میانجی کیفیت زندگی تأثیر معناداری (0/01P<) بر شادکامی دارد. در حالیکه سبک های فرزندپروری آزادگذار و مستبدانه از طریق متغیرهای میانجی کیفیت زندگی و رضایت از زندگی تأثیر معنی داری بر شادکامی ندارند. نتیجه گیری: به نظر می رسد شیوه فرزندپروری از طریق رضایت و کیفیت زندگی می تواند از مادران دارای کودکان نارسایی های ذهنی در برابر فشارهای روانی محافظت کند و به شادکامی و بهزیستی آن ها کمک کند.
رابطه چشم انداز زمان و شادکامی با نقش میانجی سبک زندگی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۱۴-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه چشم انداز زمان و شادکامی با نقش میانجی سبک زندگی در نوجوانان دختر بود. پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. 352 دانش آموز به روش دردسترس انتخاب و به پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ) (هیلز و آرگایل، 2002)، نسخه دوم پروفایل سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (HPLP-II) (والکر و همکاران، 1987) و پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) (زیمباردو و بوید، 1999) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد، مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. همچنین نتایج نشان داد که گذشته گرای منفی، حال گرای لذت طلب و حال گرای تقدیرنگر به صورت منفی بر سبک زندگی و شادکامی اثر مستقیم دارند (01/0>P) اما دو زیر مولفه آینده گرا و گذشته گرای مثبت بر سبک زندگی و شادکامی به صورت مثبت اثر مستقیم دارند (01/0>P). مسیر مستقیم سبک زندگی بر شادکامی معنادار بود(05/0>P). نتایج دیگر نشان داد ضریب غیرمستقیم زیر مولفه های چشم انداز زمان بر شادکامی از طریق متغیر میانجی سبک زندگی معنادار بود (05/0>P). چشم اندازهای زمانی سازگار، گذشته گرای مثبت و آینده گرا به طور مستقیم و همچنین به واسطه سبک زندگی سلامت محور می توانند منجر به شادکامی در نوجوانان دختر شوند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
212 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با همگن سازی سن و میزان تحصیلات به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1989) (OHQ) و پرسشنامه تحمل ابهام (مک لین، 2009) (ATQ) پاسخ دادند. پس از 8 جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای گروه آزمایش، داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم اثربخش بود (05/0P<) و اثر آن در طول زمان تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از بکارگیری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش شادکامی و توانایی تحمل ابهام در مراکز مشاوره و روان درمانی می تواند مفید و مؤثر واقع شود.
بررسی تاثیر آموزش ریاضیات با رویکرد تدریس مبتنی بر متغیرهای شادکامی و اضطراب در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
292 - 276
حوزه های تخصصی:
هدف: تدریس به روش سنتی موجب خستگی دانش آموزان می گردید، لذا این پژوهش بر اساس روش بازی انجام گردید. روش ها: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی می باشد. گروه نمونه 44 نفره به طور تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و در شرایط یکسان پیش آزمون مربوط به پرسشنامه ها از هر دو گروه به عمل آمد. پس از آن دانش آموزان گروه آزمایش تحت آموزش ریاضیات به روش بازی قرار گرفتند . یافته ها: تدریس با روش بازی بر اضطراب ریاضی، (F: 38/23, P: 0/001)، لذّت و شادکامی (F: 54/80, P: 0/002)، تأثیر دارد. نتایج: آنچه در آموزش ریاضیات حایز اهمیت است، درک مطلب می باشد. متخصصان برنامه ریزی درسی معتقدند که موضوعات درسی باید به گونه ای باشند که کشف نهایی مجهولات توسط دانش آموز صورت پذیرد.