مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
آموزش ضمن خدمت
حوزه های تخصصی:
رسیدن به اهداف در هر کنش اجتماعی موجب اثربخش شدن آن کنش می گردد. آموزش ضمن خدمت به عنوان ابزاری برای رشد، توسعه و تعالی سرمایه انسانی نیز کنشی اجتماعی می باشد. در راه رسیدن به اهداف دوره های آموزشی ضمن خدمت بطور یقین عواملی تاثیرگذار بوده که شناخت آنان در درجه اول و از بین بردن موانع از سوی دیگر می تواند موجب اثربخش تر شدن این دوره ها شود. بنابراین این تحقیق قصد دارد ابتدا این دسته از عوامل را شناسایی و سپس مدلی ساختاری از این عوامل اثرگذار ارائه دهد. بدین منظور فرض گردید دو دسته عوامل کلی با نام های عوامل فردی شامل جنسیت، سن، سابقه خدمت و سطح تحصیلات و عوامل اجتماعی شامل طرح درس، اجرای تدریس، ارزشیابی تدریس و روابط بین فردی بروی اثربخشی تاثیر گذار هستند. داده های مورد نیاز از بین 180 نفر از دبیران شهر بادرود استان اصفهان که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. به منظور آزمون میزان برازش مدل از روش تحلیل عاملی تائیدی استفاده و فرضیه هایی برای آزمون مدل تدوین شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد هیچ کدام از عوامل فردی ذکر شده بروی اثربخشی دوره تاثیرگذار نبوده و کلیه عوامل اجتماعی تاثیر مثبتی بروی اثربخشی داشتند
ارزیابی آمادگی سازمان های فرهنگی و آموزشی استان ایلام برای کاربرد نظام آموزش ضمن خدمت الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش الکترونیکی یکی از پیشرفت های نوظهور فن آوری های اطلاعات و ارتباطات در عرصه ی آموزش کارکنان است و انجام دادن مطالعات امکان سنجی به منظور سنجش میزان آمادگی سازمان های مختلف برای استقرار این نوع نظام آموزشی ضروری می باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و با هدف سنجش میزان آمادگی استقرار نظام آموزش ضمن خدمت الکترونیکی در سازمان های فرهنگی و آموزشی استان ایلام و بر مبنای مدل قائنی و عبدالحق(1389) صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، ابتدا پنج سازمان فرهنگی و آموزشی استان ایلام(شامل: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام، سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام، دانشگاه ایلام، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، اداره کل آموزش و پرورش استان ایلام) انتخاب شدند و نظرات 119 نفر از کارکنان و مدیران در قالب پرسش نامه ای محقق ساخته(مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت) اخذ شد. نتایج ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که مقیاس های به کار رفته در پرسش نامه دارای پایایی قابل قبول بوده و پنج نفر از صاحب نظران حوزه ی فن آوری اطلاعات و مدیریت، روایی صوری پرسش نامه را تأیید کردند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آمادگی سازمان های مورد مطالعه از ابعاد فرهنگی(با میانگین44/2 از 5)، ساختاری(با میانگین14/2 از 5)، منابع انسانی(با میانگین08/2 از 5)، فنی و تجهیزاتی(با میانگین93/1 از 5) و در مجموع، آمادگی کلی(با میانگین33/2 از 5) پایین تر از متوسط بوده و در حد مطلوب قرار ندارد.
بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت بر توانمندی و عملکرد شغلی کارکنان در یک شرکت بیمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت روزافزون آموزش های ضمن خدمت و نقش بسزای این آموزش ها در بهبود عملکرد کارکنان سازمان، دوره های آموزشی با هدف افزایش کیفیت مطلوب ارزیابی می شوند. لذا مسئله اصلی این پژوهش بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت حرفه ای بر توانمندی و عملکرد شغلی کارکنان در یک شرکت بیمه ای است. در این پژوهش از مدل CIPP برای ارزیابی کیفیت آموزش ضمن خدمت استفاده شده است. الگوی ارزشیابی CIPPچهار نوع ارزشیابی را ارائه می کند: کیفیت زمینه، کیفیت درون داد، کیفیت فرایند و کیفیت برون داد یا محصول.
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان یک شرکت بیمه ای هستند، روش نمونه گیری در این پژوهش طبقه ای و تصادفی سیستماتیک است و حجم نمونه 217 نفراز افراد جامعه است. نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزار SMART PLS و SPSS تحلیل شده است.
طبق نتایج به دست آمده آموزش های ضمن خدمت بر توانمندی کارکنان تأثیر مستقیم و مثبت دارد که هریک از ابعاد کیفیت درو ن داد، کیفیت فرایند، کیفیت برو ن داد و کیفیت زمینه به ترتیب از بیشترین تا کمترین تأثیر را بر توانمندی کارکنان دارند. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از پژوهش، آموزش های ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان تأثیر مستقیم و مثبت دارد که هریک از ابعاد کیفیت زمینه، کیفیت فرایند، کیفیت درون داد و کیفیت برون داد به ترتیب از بیشترین تا کمترین تأثیر را بر عملکرد شغلی کارکنان دارند. درنهایت می توان نتیجه گرفت که توانمندی کارکنان بر عملکرد شغلی کارکنان، تأثیر مستقیم و مثبت دارد.
تحلیل وضعیت آموزش و بهسازی منابع انسانی بنگاه ها از منظر مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی توانمند یکی از مهم ترین و پایدارترین توانمندسازهای سازمانی است. در همه الگوهای جامع تعالی سازمانی، سهم زیادی به دانش افزایی، آموزش و بهسازی کارکنان به عنوان یک توانمندساز مهم و اثربخش بر عملکرد و تعالی کارکنان و سازمان ها داده می شود. به دلیل اهمیت، سهم و نقش دانش، نگرش و توانایی منابع انسانی در عملکرد افراد و سازمان ها اکثر سازمان های پیشرو، سرمایه گذاری های گسترده ای برای دانش افزایی و بهسازی منابع انسانی انجام می دهند. تغییرات و چالش های محیطی بیانگر این واقعیت است که موفقیت در عرصه رقابت به ویژه رقابت جهانی، تا حدود زیادی متأثر از نقش منابع انسانی دانشی، ماهر و توانمند است. توسعه منابع انسانی در سازمان ها یک نوع تعهد متقابل بین افراد و سازمان هاست. در چارچوب این تعهد متقابل، افراد با انجام وظایف محوله، دارای حقوق معینی نظیر بهره مندی از فرصت توسعه و بهسازی مستمر می شوند. به رغم اهمیت و ارزش توسعه و بهسازی منابعانسانی در موفقیت بنگاه ها و جوامع، برخی از سازمان ها و بنگاه های کسب و کار بالاخص در شرایط رکود اقتصادی، از استخدام دراز مدت افراد و بهسازی آنها شانه خالی می کنند. در چنین موقعیتی، منابع انسانی در مقیاس ملی و بین المللی از ظرفیت های مناسب برای بروز توانمندی ها و استعدادهای خود محروم می شوند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی کیفی، ماهیت توجه بنگاه های کسب و کار ایرانی به موضوع اساسی آموزش و بهسازی منابعانسانی از منظر مسئولیت اجتماعی بررسی و تبیین شده است. بر اساس این پژوهش، باید توسعه و بهسازی منابعانسانی در سطوح بنگاهی و ملی، یک مسئولیت با ارزش و اساسی در برابر صنعت، سازمان ها، دولت، سرمایه انسانی کشور و جامعه ملی و بین المللی، برای سازمان های مسئولیت پذیر امروزی باشد.
ارزیابی کیفیت آموزش های ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات در دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظام های آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزش های ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 140 نفر از شرکت کنندگان دوره های آموزشی در دانشگاه علوم وفنون هوایی شهید ستاری بودند که بین 92 نفر از آنان که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، پرسشنامه توزیع گردید. داده های به دست آمده با آزمون های آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت مؤلفه های گوناکون آموزش ضمن خدمت از دیدگاه فراگیران در حد مطلوبی قرار دارد و بین کیفیت کلی دوره های آموزشی و مؤلفه های آن و رضایت شرکت کنندگان از آموزش ها همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. از میان عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش ضمن خدمت، کادر اداری از نظر پاسخ دهندگان مهمترین عامل بوده است.
بررسی وضعیت دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان (مطالعه موردی: فرهنگیان منطقه دهلران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی بوده که با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری به تعداد 881 نفر از فرهنگیان منطقه دهلران در سال 1393 است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 267 نفر تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 134 مرد و 133 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند، که به پرسش نامه محقق ساخته ای که بر اساس مبانی نظری پژوهش و تحقیقات پیشین تهیه شده بود، پاسخ دادند. روایی محتوایی و صوری پرسش نامه با استفاده از نظر جمعی از متخصصان و کارشناسان دوره های آموزش مجازی به دست آمد و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 0/88 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف و آزمون دوجمله ای (نسبت ها) استفاده شد. نتایج نشان داد که عدم تدارک زیرساخت ها و امکانات لازم جهت اثربخشی دوره های آموزش مجازی، و عدم اثربخشی دوره های آموزش مجازی نسبت به دوره های حضوری از چالش های موجود است. هم چنین، هم خوانی دوره های آموزشی با نیازهای فرهنگیان و کسب مهارت های لازم برای استفاده اثربخش دوره های آموزش مجازی ضمن خدمت را می توان به دیده فرصت نگریست.
آسیب شناسی آموزش ضمن خدمت بر اساس مدل OEM (مورد مطالعه: نواحی آموزش وپرورش استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مطالعة ابعاد مدل OEM در آموزش های ضمن خدمت نواحی آموزش وپرورش استان قم با به کارگیری روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق معلمان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت است. نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. پایایی پرسشنامه با آلفای معادل 972/0 تأیید شد. جهت بررسی فرضیه ها، آزمون تی تک نمونه اجرا شد. نتایج نشان داد آموزش های ضمن خدمت بر اساس ابعاد مدل OEM مطلوب نیست. ضمناً، ابعاد مدل بر اساس آزمون فریدمن رتبه بندی شد که طی آن، بعد برون دادها از سایر ابعاد نامطلوب تر ارزیابی شد. همچنین، ویژگی های جمعیت شناختی با به کارگیری آزمون کای دو، مقایسه و مشخص شد فراگیرانی که مدرک تحصیلی لیسانس دارند، نسبت به سایر افراد، آموزش های ضمن خدمت را مطلوب تر ارزیابی کرده اند.
بررسی میزان کاربرد اصول آموزش بزرگ سالان در برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان ابتدایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی میزان کاربرد اصول آموزش بزرگ سالان در برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان ابتدایی شهر یاسوج صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان ابتدایی شهر یاسوج به تعداد 1567 نفر در سال تحصیلی 94 – 1393 تشکیل می دهند. تعداد 308 نفر از معلمان ابتدایی طبق جدول مورگان و کرجسی و فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته اصول آموزش بزرگ سالان میان آنان توزیع گردید. جهت تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوا و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. اطلاعات به دست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان توجه به اصول آموزش بزرگ سالان در برنامه های آموزش ضمن خدمت شهر یاسوج در حد نسبتاً مطلوب و از حد متوسط بالاتر است. همچنین در کاربرد برخی از اصول آموزش بزرگ سالان در بین متغیر جنسیت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
کیفیت دوره های حضوری علوم آرشیوی برگزار شده در مرکز آموزش آرشیو ملی ایران: دیدگاه آرشیویست ها و مدرسان در سالهای 1392 و1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین کیفیت دوره های حضوری علوم آرشیوی برگزار شده درمرکز آموزش سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران از دیدگاه آرشیویست ها و مدرسان این علوم است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی، و ابزار پژوهش پرسشنامه ای است که در مقیاس طیف لیکرت طراحی شده است. جامعه مورد مطالعه شامل 100 آرشیویست به همراه 13 نفر مدرس است که در سال 1392 و 1393 در دوره های آموزشی حضوری در حوزه علوم آرشیوی آرشیو ملی شرکت کرده اند.
یافته های پژوهش: میانگین کلی نظرات مدرسین در مورد موفقیت دوره های برگزار شده برابر با 45/3 و بالاتر از حد متوسط است. از دیدگاه آرشیویست ها نیز کیفیت دوره ها بالاتر از حد متوسط، و هماهنگی مفاهیم و محتوای دوره های آموزشی ارائه شده با مهارت تخصصی آرشیویست ها نزدیک به حد متوسط است. مطابقت سرفصل دروس ارائه شده با اهداف آموزشی، و نحوه تدریس مدرسان نیز از نظر آرشیویست ها بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده است. بر اساس سایر یافته ها کیفیت فضای آموزشی از نظر روشنایی و از نظر صدا بالاتر از حدمتوسط، و از نظر گرمایش و سرمایش پایین تر از حد متوسط بوده است.
نتیجه گیری: شرکت کنندگان دوره ها، بکارگیری روش های حضوری در آموزش علوم آرشیوی را مثبت می دانند. در مورد کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده در دوره ها و نحوه تدریس مدرسان نتایج نشان دهنده عملکرد نسبتاً موفق مرکز بوده است. مرکز در آموزش مهارت های حوزه تنظیم و پردازش موفق تر از همه حوزه ها بوده و جا دارد در سایر حوزه ها نیز آموزش مهارت های تخصصی لازم برای آرشسویسیت ها ارائه شود.
پدیدارشناسی عوامل مؤثر و برانگیزاننده در کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به اهداف واقعی دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظام های تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکننده ای را نشان نمی دهند. به طوری که انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان و کارشناسان رو به افزایش است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب معلمان از عوامل برانگیزاننده و مؤثر در کیفیت آموزش های ضمن خدمت است. این پژوهش به شیوة کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش بیست نفر از معلمان دورة ابتدایی شهرستان اهر به شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مشاهده، مصاحبة نیمه ساختاریافته، سؤالات کتبی باز پاسخ و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه های مرتبط با موضوع پژوهش بودند. یافته های حاصل از تجارب معلمان که مبتنی بر داده های کدگذاری شده و استخراج مضامین اصلی و فرعی از آن ها می باشند، نشان می دهند که عوامل برانگیزاننده و مؤثر در ارتقای کیفیت برنامه های ضمن خدمت معلمان را می توان در چهار درون مایة اصلی انگیزش درونی، شایستگی مدرس، ویژگی های موضوع و مشوق های محیطی خلاصه کرد. یافته های پژوهشی حاضر ضرورت توجه به عوامل مختلفی را که در ارزیابی دوره های ضمن خدمت از سوی معلمان به عنوان معیارهای اصلی کیفیت و کارآمدی محسوب می شود، نشان می دهد. تناسب برنامه ها با انتظارات و نیازمندی های معلمان به عنوان مخاطبان اصلی دوره های ضمن خدمت موجب بهبود کارایی کلی چنین برنامه هایی خواهد شد.
مقایسه اثربخشی مدل های طراحی آموزشی سازنده گرا (جاناسن) و سیستمی (مریل) در طراحی محیط های یادگیری مسئله محور در آموزش ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارتقاء اثربخشی آموزش ضمن خدمت معلمان انجام شده است. روش مورد استفاده در آن روش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است.جامعه آماری کلیه دوره های ضمن خدمت معلمان شهرستان لامرد که در سال ۱۳۹۱ برگزار می شد، بود و به صورت تصادفی سه دوره ارزشیابی توصیفی که برای معلمان ابتدایی در مهرماه 1391 برگزار می شد به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. اثربخشی دوره با سه متغیر رضایت، نگرش و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده شامل پرسشنامه های رضایت و نگرش و آزمون دوره بود. روایی ابزارها از طریق روایی محتوایی و میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش کودر ریچاردسون محاسبه گردید. نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش ضمن خدمت بر اثر کاربرد مسئله محوری سیستمی و سازنده گرا نسبت به روش های موجود بود و همچنین اثربخش تر بودن مسئله محوری سازنده گرا نسبت به مسئله محوری سیستمی بود.
• تأثیر پذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعه پذیری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعه پذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 260 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه آموزش ضمن خدمت، جامعه پذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین آموزش ضمن خدمت با نیازهای روانشناختی محیط کار و جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است. رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار مثبت و معنی دار است. همچنین رابطه آموزش ضمن خدمت و نیازهای روانشناختی محیط کار با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار می باشد.
• بررسی میزان رضایت ذی نفعان از فرایند آموزش ضمن خدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذی نفعان از فرایند آموزش ضمن خدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذی نفعان فرایند آموزش ضمن خدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران می باشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دوره های آموزشی کوتاه مدت سازمان شرکت کرده و شامل کارکنان سازمان، مدیران و معاونان سازمان و مدیران شرکت های تابعه می باشد که در مجموع 1249 نفرند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و تصادفی ساده 143 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پس از تأیید خبرگان و اساتید دانشگاهی به صورت مقدماتی اجرا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ برآورد شد (89/.=α ). برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از روش های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، نمودار و ...) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای، تی گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده شد. همچنین برای رتبه بندی نظرات شرکت کنندگان در دوره های آموزشی در خصوص سنجش میزان رضایت از فرایند آموزش از آزمون فریدمن استفاده گردید. یافته ها نشان داد که رضایت ذی نفعان از تمامی مراحل فرایند آموزش ضمن خدمت (نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد) در حد متوسط می باشد و بیشترین میزان رضایت به ترتیب از مرحله بازخورد از دوره های آموزشی، اجرای دوره های آموزشی، ارزشیابی از دوره های آموزشی، طراحی دوره های آموزشی و نیازسنجی دوره های آموزشی است. همچنین در این پژوهش مشخص شد که بین میزان رضایت ذی نفعان از فرایند آموزش بر حسب متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، سمت سازمانی، میزان تحصیلات و سابقه خدمت) تفاوت معنی داری وجود ندارد.
شناسایی عوامل غیرآموزشی موثر بر به کارگیری آموزش ها در سازمان: محیط و عوامل فراسازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی عواملی است که به طور مستقیم از برنامه آموزش و نحوه اجرای آن نشأت نمی گیرد اما ذیل دو دسته «محیط سازمان» و «عوامل فراسازمانی»، بر کاربست آموزش ها در سازمان اثر می گذارند. یافته های این مقاله با استفاده از پژوهشی به دست آمد که با رویکرد کیفی و با روش مطالعه موردی انجام شد. میدان پژوهش دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1393 بود. برای جمع آوری داده ها، 34 تن شامل 13 مدیر، 12 استاد و 9 تن از کارمندان به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها نشان داد که در مجموع عوامل موثر بر کاربست آموزش ها در دانشگاه، ذیل عوامل مربوط به محیط سازمان شامل 8 عامل: فضای کاربست آموزش، حمایت مدیر و همکاران، پیامد کاربست، بسترسازی مناسب، تشویق در کار، فرهنگ سازمان، تضمین اشتغال و مطالبات سازمان و عوامل فراسازمانی 3 عامل: انتظارات جامعه، منزلت اجتماعی و روند سریع رشد علم و تکنولوژی می باشند. در مجموع می توان این عوامل را برای یادگیری فراگیران در آموزش های سازمانی مورد نظر قرار داد. توجه به این عوامل می تواند سازمان ها را در تحقق هدف «کاربست آموزش»، یا «انتقال آموخته ها به میدان عمل» که دغدغه همیشگی مدیران و یک شاخص اصلی برای سنجش اثربخشی آموزش است، یاری نماید.
بررسی تطبیقی تاثیر آموزش ضمن خدمت در رفع نیازهای آموزشی و رضایت شغلی معلمان ایران و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی تاثیر آموزش های ضمن خدمت بر رضایت شغلی و رفع نیازهای آموزشی معلمان آموزش و پرورش ایران و آلمان بود. جامعه آماری این تحقیق علی- مقایسه ای شامل کلیه ی معلمین دوره متوسطه شهر توبینگن در آلمان و شهر شیراز در ایران بود. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از جدول مورگان 196 نفر از معلمان شهر توبینگن در آلمان و 196 معلم از شهر شیراز با روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه؛ پرسشنامه اول محقق ساخته و پرسشنامه دوم همان پرسشنامه رضایت شغلی ""فیلد و روث"" بود که روایی و پایایی آن به ترتیب 89% و80/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از تحلیل سئوالات که بر اساس روش یومن-ویتنی انجام شد. نشان داد که: با مقایسه میانگین و انحراف استاندارد تاثیر آموزش ضمن خدمت در رفع نیازهای آموزشی معلمان در آلمان به طور معنی داری (01/0< P). بالاتر از معلمان ایرانی بوده است. با مقایسه میانگین و انحراف استاندارد تاثیر آموزش ضمن خدمت بر رضایت شغلی معلمان آلمان و ایران تفاوت معنی دار آماری (171/0=P). مشاهده نشده است.
بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت بر ابعاد توانمندسازی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی در یکی از مؤسسات صنایع دفاعی می باشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گرد آوری داده ها توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنانی است که دارای مدرک فوق دیپلم به بالا می باشند و در دوره های آموزشی مدنظر شرکت کرده اند و با روش نمونه گیری تصادفی 76 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است. در تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی نیز از آزمون های T-test تک نمونه ای و گروه های مستقل و تحلیل واریانس Anova و از آزمون تعقیبی توکی و آزمون فریدمن استفاده گردیده است. بر اساس یافته های تحقیق مشاهده شد که آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار دارد و آموزش کارکنان بر ابعاد توانمندسازی (روشنی اهداف، رفتار اخلاقی، ارتقاء روحیه، پیشبرد کار تیمی و ایجاد محیط کاری سالم) تأثیری معنادار دارد. اما بر ابعاد ارتباطات سازنده و ایجاد روحیه مشارکت جویی تأثیری نداشته است همچنین سن، میزان تحصیلات، سابقه خدمت و پست سازمانی بر نگرش کارکنان در زمینه توانمندسازی تأثیر دارد. اما نوع دوره آموزشی بر نگرش کارکنان نسبت به تأثیر آموزش بر توانمندسازی منابع انسانی تأثیری ندارد. در نهایت اولویت بندی تأثیر آموزش کارکنان بر ابعاد توانمندسازی نشان می دهد ارتقاء روحیه بیشترین و ارتباطات کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی اثربخشی بکارگیری مدل طراحی آموزشی دیک و کری در آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از دغدغه های امروز سازمآن ها در بحث آموزش های ضمن خدمت و توسعه کارکنان، اثربخشی دوره های آموزشی است. هدف این مطالعه، به کارگیری و سنجش اثر بخشی مدل طراحی آموزشی دیک و کری در برنامه های آموزش ضمن خدمت کارکنان بود.
روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شرکت کننده در برنامه آموزشی منتخب در دانشگاه فردوسی مشهد بود که 60 نفر انتخاب شدند و به گروههای آزمایش و کنترل انتساب تصادفی یافتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه جهت سنجش رضایت، نگرش و آزمون پیشرفت تحصیلی جهت ارزیابی اثربخشی یادگیری فراگیران بود. روایی ابزارها از طریق روایی محتوایی و پایایی آن ها از آلفای کرونباخ و کودر- ریچاردسون احراز گردید.
یافته ها: در خصوص مولفه های تشکیل دهنده اثربخشی نتایج نشان داد که فراگیران در گروه آزمایش رضایت بیشتر، نگرش مثبت تر، و یادگیری بهتردر قیاس با دوره های آموزشی موجود داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گیری نمود به کارگیری مدل طراحی آموزشی دیک و کری در آموزش های ضمن خدمت دانشگاهی موجب افزایش اثربخشی دوره های آموزشی می شود.
ارائه مدلی مناسب برای اجرای دوره های آموزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سیستمهای موجود آموزش نیروی انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مدلی مناسب برای اجرای مطلوب دوره های آموزش نیروی انسانی تنظیم و پس از تایید در یک دوره به صورت آزمایشی ارائه شده است .نظام آموزش نیروی انسانی با عناصر اصلی شامل تعیین مقصدها، نیازسنجی آموزشی، مشخص کردن محتوا، تعیین روشها، مشخص کردن شرایط اجرا و در نهایت ارزشیابی معرفی شده است. براساس مدل پیشنهادی عناصر سیستم با یکدیگر مرتبط و در تعامل با آموزش دهنده ها و آموزش گیرندگان و اثر بخشی آموزشهاست. در این مطالعه ابتدا سعی شده است با مرور ادبیات آموزش، شناختی بهتر در زمینه تعریف آموزش، اهداف، انواع، وضع موجود آموزش نیروی انسانی در کشور و الگوها و رویکردهای جدید در آموزش نیروی انسانی در جهان به دست آید و براساس نتایج حاصل از پژوهش مدلی مناسب ارائه شود. سوابق و نتایج پژوهشهای مرتبط با موضوع، خلاصه شده و یافته های مشترک و مهم آنها مورد استفاده قرار گرفته است. ارزیابی و اعتبار بخشی مدل پیشنهادی، در یک دوره آموزش واقعی، عملیاتی و نتایج حاصل از آن گزارش شده است. در اجرای این پژوهش از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه و روشهای توصیفی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است و برای ارزیابی مدل پیشنهادی به صورت شبه آزمایشی، مدل در یک دوره آموزشی اجرا و نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت مدل پیشنهادی و راهکارها و پیشنهادات لازم برای کاربرد این مدل در اجرای مطلوب دوره های آموزش نیروی انسانی ارائه شده است.
بررسی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان و کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان و معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان در سال90-1389 بوده است. پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی انجام شده است و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، تمامی معلمان، کارکنان و کارشناسان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان، به ترتیب مشتمل بر 1438معلم، 264 کارمند و30 نفر کارشناس بودند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 306 نفر معلم و 148 نفر کارمند برآورد گردید و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام گرفته است. هر30 نفر کارشناس نیز به روش سرشماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دوروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی دو پرسشنامه محقق ساخته شماره (1) و (2) در مقیاس پنج درجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تنظیم گردید، که هشت شاخص کیفیت بخشی شامل: مدل فرایند آموزش، کیفیت مدرسین، کیفیت تجهیزات آموزشی، برگزاری دوره ها به صورت مجازی، برگزاری دوره ها به صورت متوالی، مشارکت معلمین در برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها، مدیریت اجرایی دوره ها و کیفیت فراگیران را مورد اندازه گیری قرار داده است. داده های گرد آوری شده از راه نرم افزار spss و با استفاده از فرمول t تک نمونه ای مورد آزمون و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، فرایندآموزش، کیفیت مدرسین، کیفیت امکانات، کیفیت فراگیران دوره های آموزشی، برگزاری دوره ها به صورت متوالی و آموزش از راه دور، مشارکت معلمان در برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها و مدیریت اجرایی دوره ها در بهبود کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت نقش داشته و هم چنین از نظر معلمان و کارکنان، برگزاری دوره ها به صورت مجازی در بهبود کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت نقشی نداشته است.
عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت آموزش های ضمن خدمت مربیان و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت آموزش های ضمن خدمت مربیان دوره ی ابتدایی شهر شاهین شهر انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مربیان و معلمان دوره ی ابتدایی شهر شاهین شهر به تعداد 392 نفر بود که تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 39 گویه بسته پاسخ مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 88/0 برآورد شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره) و با کمک نرم افزار SPSS تحلیل گردید. نتایج حاکی از آن است که عواملی همچون نحوه آموزش، کاربرد نیاز سنجی، اجرای ارزشیابی مستمر، کاربرد تشویق و ترغیب، و نظارت بر فراید آموزش در بهبود کیفیت آموزش های ضمن خدمت، بیش از سطح متوسط موثر بوده است.