مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
آموزش ضمن خدمت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین آموزش های ضمن خدمت با عملکرد مدیران مقطع متوسطه شهرستان مهاباد در سال تحصیلی1385-1384 انجام گرفته است .این تحقیق به دنبال تعیین رابطه بین آموزش های ضمن خدمت و عملکرد مدیران متوسطه از دیدگاه دبیران آنان می باشد.
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق 427 نفر دبیر است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 280 نفر است که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته 35 گویه ای استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزارSPSS بهره گیری بعمل آمده است.
نتایج تحقیق نشان داد که بین آموزشهای ضمن خدمت و عملکرد مدیران (آموزشی، اداری و مالی) رابطه وجود دارد.
تحلیل دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت ملی گاز کرمان بر اساس مدل سوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت ملی گاز استان کرمان بر اساس مدل سوات بود. این پژوهش از بعد هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت ملی گاز استان کرمان بود (122 نفر) که از این میان 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی ابزار با استفاده از روش نظر متخصصان برابر 88 .0 تعیین شد و پایایی ابزار بر اساس فرمول آلفای کرونباخ 86 صدم برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS23 و تحلیل SWOT استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد بالاترین اولویت در میان نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای دوره مورد بررسی به ترتیب عبارتند از: «بازدهی بالای دوره های آموزشی برگزار شده در خارج از محل کار کارمندان، با ضریب اولیه (419)»، «یکسان نبودن سطح دانش شرکت کنندگان در هنگام شروع یک دوره آموزشی با ضریب اولیه (387)»، «تأثیر دوره های آموزشی خارج از استان بر افزایش سطح دانش کارمندان و شادابی و تغییر روحیه آنها با ضریب اولیه (430)» و «عدم توجه به نتایج ارزیابی ها و ندادن بازخورد و پاداش های تشویقی متناسب با نیازهای کارمندان برای حضور آنها در دوره های آموزشی خارج از شرکت با ضریب اولیه (329)». بر این اساس ، بهترین راهبرد برای این شرکت، راهبرد تهاجمی است یعنی مسئولین مربوطه می توانند با عملی-کردن راهبردهای تهاجمی ارائه شده در این تحقیق، تا حد زیادی با استفاده حداکثری از نقاط قوت دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت گاز، فرصت-های فراروی آن را به حداکثر برسانند و در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین راهکارهای بهبود دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت ملی گاز ارائه شده است.
ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی برنامه های آموزشی عمومی و تخصصی برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه های آموزشی عمومی و تخصصی برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماری این پ ژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر می باشند. برای ارزشیابی سطح واکنش فراگیران از پرسشنامه کرمی (1386)، برای ارزشیابی میزان یادگیری از پیش آزمون و پس آزمون و برای ارزشیابی میزان تغییر رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که فراگیران واکنش مطلوبی به دوره های عمومی و تخصصی از خود نشان داده اند. سطح یادگیری در دوره های تخصصی و عمومی اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص میزان تفاوت در تغییر رفتار فراگیران براساس نظر سه گروه (خود فراگیران، مافوق و همکاران شان) نتایج نشان داد که به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
ارزیابی نقش عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش های ضمن خدمت کارکنان به محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی و ایجاد فرصت برای به کارگیری و انتقال آموخته های کارکنان به موقعیت شغلی از کلیدی ترین دغدغه های مدیران سازمان در آموزش های سازمانی به شمار می رود. انتقال آموزش فرآیندی است که با ارزیابی آن می توان نقاط قوت و قابل بهبود را شناسایی کرد و دستیابی به اهداف سازمانی را تسریع بخشید. عوامل مختلفی بر فرآیند انتقال آموزش در سازمان تأثیرگذار هستند؛ به طور ویژه عامل فردی دربرگیرنده ی آن دسته از ویژگی های مربوط به فراگیر است که در انتقال آموخته ها به محیط کار تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش های ضمن خدمت کارکنان بانک انصار به محیط کار می باشد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده بر حسب متغیرهای جمعیت شناختی، سنوات خدمت و مدرک تحصیلی تعداد 535 نفر از کارکنان بانک انصار کشور، انتخاب شدند و مقیاس پژوهشگر ساخته بین آن ها توزیع گردید. نتایج نشان داد که 1) اهمیت ابعاد آمادگی یادگیرنده، انگیزه انتقال، انتظارات از نتایج عملکرد، انتظار از نتایج انتقال، خودکارآمدی یادگیرنده، از میانگین معیار بالاتر می باشد؛ 2) از بین ابعاد متعدد عامل فردی مؤثر بر انتقال آموزش، بالاترین میانگین متعلق به خودکارآمدی عملکرد و پایین ترین میانگین متعلق به نتایج فردی مثبت می باشد؛ 3) بین اهمیت ابعاد هفت گانه عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش به محیط کار از دیدگاه کارکنان با مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد و 4) بین اهمیت ابعاد هفت گانه عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش به محیط کار از دیدگاه کارکنان با سنوات خدمت مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. به طور کلی می توان گفت که عامل فردی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر انتقال آموزش کارکنان به محیط کار می باشد. بر این اساس لازم است برنامه ریزان و مدیران آموزشی در ارزیابی و تقویت ابعاد مرتبط با این عامل در سازمان ها توجه ویژه ای داشته باشند.
نیازسنجی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 4 شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نیازسنجی دوره های آموزش ضمن خدمت سازمان از دیدگاه کارکنان می باشد. روش تحقیق باتوجه به ساختار آن، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است که تعداد90 نفر به عنوان نمونه از طریق سرشماری انتخاب شده اند. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان آموزش وپرورش ناحیه 4 شیراز می باشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ای محقق ساخته براساس طبقه بندی نیازها از نظر برادشاو مشتمل بر 33 سوال بسته پاسخ و 4 سوال باز پاسخ بود. جهت سنجش روایی آن از روایی صوری استفاده شده و پایایی آن براساس آلفای کرونباخ 85/0برآورد شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از روش های آمار توصیفی چون فراوانی، میانگین و انحراف معیار و از روش آماری استنباطی t تک متغیره استفاده شد. نتایج آماری پژوهش نشان داد که نیاز کارکنان در برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت در بعد هنجاری با میانگین 58/3 بعد احساس شده با میانگین 84/3، بعد بیان شده با میانگین 86/3، بعد مقایسه ای با میانگین47/2 و بعد پیش بین با میانگین 38/3 بوده است. همچنین نتایج آمار استنباطی حاکی از آن بود که در نیازسنجی دوره های آموزش ضمن خدمت به بعد هنجاری، احساس شده، بیان شده، مقایسه ای و پیش بین توجه لازم شده است.
بررسی تاثیر ۵ بعد شخصیتی NEO بر اثر بخشی آموزش و انتخاب بهترین گزینه ها برای آموزش با استفاده از تکنیک FUZZZYAHP& TOPSIS
حوزه های تخصصی:
در حالی که امروزه ضرورت توجه به آموزش خارج از سازمان بعنوان ابزاری استراتژیک جهت پیشبرد منافع محیط های آموزشی در عرصه رقابت مطرح میشود ،اما متاسفانه بعضا عدم در نظر گرفتن بعضی از جنبه ها در این متد موجب شکست و یا بیهوده جلوه دادن این متد می گردد. در مقاله حاضر، تلاش برآن است که با در نظر گرفتن ۵ بعد ویژگی شخصیتیNEO افراد و تاثیری که اثر بخشی آموزش های ضمن خدمت دارد بهترین گزینه ها را جهت استفاده از این مزایا انتخاب کنیم قطعا انتخاب های ناشایست نه تنها هزینه مالی زیادی را بر سازمان (محیط آموزشی) متحمل میکند بلکه موجب کم اهمیت جلوه دادن این مهم در محیط های آموزشی میگردد. جامعه آماری این تحقیق معلمان دوره اول مدارس در شهرستان داورزن بودند که با استفاده از روش تصادفی تعداد ۶۰ نفر برای پاسخگویی به پرسش ها انتخاب شدند.در این تحقیق تلاش کرده ایم با ارایه متدولوژی ضمن در نظر گرفتن پنج بعد شخصیتی مدلی ارایه گردد تا بتوانیم بهترین گزینه ها برای اعزام معاونان پرورشی مدارس دوره اول شهرستان داورزن انتخاب کنیم روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق استفاده از پزسشنامه های استاندارد است بطور مثال برای ۵ بعد شخصیتی از پرسشنامه (NEO-FFI) مک کوری و کاستا(۱۹۸۵) استفاده کرده ام جزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و SMARTPLS است در نهایت سعی کرده ایم با استفاده از تکنیک ترکیبی FUZZYAHP&TOPSIS گزینه ها را به ترتیب اولویت رتبه بندی کنیم.
بررسی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر توسعه مهارت های نوآوری و کارآفرینی در نظام های آموزشی ضمن خدمت کارکنان؛ مورد مطالعه: سازمان ثبت احوال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو جنبه نسبتا مرتبط به یکدیگر که تا به امروز در دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان مغفول مانده توسعه مهارت های نوآوری و کارآفرینی می باشد.در این پژوهش در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به چارچوبی کلی شامل مؤلفه های مؤثر برگسترش مهارت های نوآوری و کارآفرینی در نظام های آموزشی ضمن خدمت دست یافته شد و سپس از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 تن از مدیران و کارشناسان ارشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) در جامعه هدف پژوهش که سازمان ثبت احوال کشور می باشد، انتخاب شده بودند به چارچوبی مشخص که مؤلفه های شناسایی شده را در قالب ابعاد نوآوری و کارآفرینی دسته بندی کند رسیده شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از طریق روش تحلیل تم که در زمره روش های کیفی می باشد انجام شد. پس از شناسایی مؤلفه ها، از طریق توزیع پرسشنامه و جمع آوری نظر خبرگان 5 مؤلفه اصلی کمیت و کیفیت دوره های برگزار شده، قابلیت مدرسان دوره ها، محتوای دوره های آموزشی، نحوه ارزیابی و برنامه ریزی دوره های آموزشی ضمن خدمت به ترتیب اولویت مشخص شدند.
شناسایی مولفه های آموزش ضمن خدمت و تعیین رابطه آنها با بهبود عملکرد کارکنان (مورد: سازمان پزشکی قانونی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
311 - 334
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های آموزش ضمن خدمت و تعیین رابطه آنها با بهبود عملکرد کارکنان (مورد:سازمان پزشکی قانونی کشور) است. مطالعه حاضر، مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، 2800 نفر از کارکنان شاغل در 31 اداره کل پزشکی قانونی کشور در سال 1396 می باشد که از میان آنان و بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 338 نفر بعنوان نمونه آماری پژوهش از میان 15 استان، انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخت موسوم به آموزش ضمن خدمت و بهبود عملکرد(1396) استفاده شد. روایی صوری و سازه ای پرسشنامه ها توسط صاحب نظران و خبرگان امر، تایید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر (89/0=α) و (87/0=α) محاسبه گردیدند. ضریب همبستگی بین مولفه های آموزش ضمن خدمت(9 مولفه شناسایی شده) با بهبود عملکرد(3 مولفه)، 77/0 بود که فن آوری و عملکرد فردی به ترتیب، 92/0 و 96/0 بالاترین ضریب را تبیین و نشان دادند. یافته های تحقیق نشان می داد که بین مولفه های آموزش ضمن خدمت(نیازسنجی، اهداف و اولویت ها، محتوا، برنامه ریزی و اجراء، شیوه ارزشیابی، مدیریت اجرایی، تجهیزات و امکانات، فن آوری و دانش پذیران) با بهبود عملکرد کارکنان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بهترین پیش بین برای بهبود عملکرد کارکنان با توجه به آموزش ضمن خدمت، نقش فن آوری نوین می باشد.
توانمندی آینده پژوهی مبتنی بر مدیریت زمان و فرآیند آموزش ضمن خدمت کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
29 - 48
حوزه های تخصصی:
از وظایف دانشگاه های ارتش توانمندسازی کارکنان جهت مقابله با تهدیدات نوظهور آینده است. توسعه آینده پژوهی در فرماندهان و کارکنان ارتش می تواند از طریق مدیریت زمان در آموزش ضمن خدمت کارکنان بهبود یابد. با آینده پژوهی، از دل تغییرات امروز، واقعیات فردا متولد می شوند. توانمندی آینده پژوهی مبتنی بر مدیریت زمان از عوامل انگیزشی در آموزش ضمن خدمت کارکنان می باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه توانمندی آینده پژوهی مبتنی بر مدیریت زمان با آموزش ضمن خدمت پرداخته است. نوع پژوهش کاربردی با روش توصیفی–همبستگی و جامعه آماری، کارکنانی از ارتش که در ارتباط با آموزش کارکنان مسئولیت داشته و مشغول فعالیت می باشند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ترکیبی با ضریب پایایی 77/0 و روش تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانمندی آینده پژوهی مبتنی بر مدیریت زمان در مؤلفه درک مفهومی، 32/3، توانایی محاسباتی، 53/3، روحیه آینده نگری 44/3 و روش شناسی 49/3 می باشد، همچنین میزان آینده نگری مبتنی بر مدیریت زمان کارکنان 93/3 است که بالاتر از متوسط می باشند. ضریب همبستگی، آموزش ضمن خدمت و درک مفهومی، توانایی محاسباتی، روحیه آینده نگری و روش شناسی معنی دار می باشد. نظر به نقش کارکنان در توان رزمی ارتش و مطابق با نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان با تقویت توانمندی آینده پژوهی مبتنی بر مدیریت زمان در آموزش ضمن خدمت کارکنان ارتش موجبات بهره روی و اثربخشی و تحقق اهداف آموزشی ارتش را فراهم و در جهت بهبود و ارتقاء آمادگی رزمی، توان رزمی و قدرت دفاعی و بازدارندگی ارتش تلاش نمود.
ارائه الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی به بررسی آموزش ضمن خدمت به عنوان ابزاری برای رشد، توسعه و تعالی سرمایه انسانی پرداخته اند. اما ارائه الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی مغفول مانده است. هدف : الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان بود. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. جامعه آماری شامل صاحبنظران و خبرگان حوزه آموزش اعم از اساتید دانشگاه ها و مدیران آموزش و پرورش بود. تعداد 25 نفر با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: بررسی اسناد ملی و بینالمللی مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه اکتشافی نیمهساختار یافته. طبقه بندی داده ها با روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) انجام شد. یافته ها : عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان ابعادی چون فراگیرنده، محتوا، آمادگی، مدرس، تمرین، ارزشیابی، محیط، الزامات اجرایی، ارزشیابی نتایج و سازمان و مدیریت بودند. نتیجه گیری : ابعادی چون فراگیرنده، محتوا، آمادگی، مدرس، تمرین، ارزشیابی، محیط، الزامات اجرایی، ارزشیابی نتایج و سازمان و مدیریت بر آموزشهای ضمن خدمت مدیران تأثیر گذاشت.
تأثیر آموزش معلمان بر اثربخشی درس تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۸
61 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش بر اثربخشی درس تربیت بدنی بود. روش تحقیق نیمه تجربی و جامعه آماری آن شامل کلیه معلمان کلاس های اول، دوم و سوم ابتدائی آموزش و پرورش تهران بودند که با شیوه نمونه گیری در دسترس در انتخاب مناطق آموزش و پرورش و مدارس ابتدائی و نیز با شیوه نمونه گیری غیرتصادفی داوطلبانه، 36 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به سه گروه تقسیم شدند و در یک برنامه آموزشی از قبل طراحی شده شرکت کردند. جمع آوری داده ها از طریق ثبت مدت زمان صرف شده برای فعالیت های مختلف یک کلاس درس تربیت بدنی جهت تعیین میزان اثربخشی اجرای برنامه آموزش معلم و نیز مصاحبه به منظور درک باورهای معلمان از برنامه آموزش معلم و درک وضعیت آموزش خود و همچنین درک باورهای دانش آموزان از درس تربیت بدنی انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد بعد از اجرای این برنامه، میزان مشارکت دانش آموزان در فعالیت های کلاسی افزایش، و زمان غیرفعال آن ها کاهش یافته است.
روش های تکمیل و بهبود نظام ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳۹
151 - 178
حوزه های تخصصی:
معلمان نقطه آغاز و عنصر اصلی هرگونه تحول در نظام آموزش وپرورش محسوب می شوند؛ پس برای اینکه بتوانند وظایف حرفه ای، تخصصی و تربیتی خود را بهتر انجام دهند، لازم است پیوسته امکان بهره مندی آن ها از آموزش های جدید و مهارت های تازه فراهم گردد. این مهم از طریق طراحی و اجرای نظام ضمن خدمت معلمان، به نحوی که زمینه ارتقای علمی و تخصصی و به روز نمودن اطلاعات و کسب مهارت های جدید را امکان پذیر نماید، میسر می شود. به دلیل اهمیت نظام تعلیم و تربیت در پیشرفت کشور، موضوع آموزش نیروی انسانی در آموزش وپرورش و به ویژه آموزش معلمان نسبت به سایر حوزه ها از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. بنابراین بررسی نظام ضمن خدمت معلمان و ارایه طریق برای بهبود و تکمیل آن امری ضروری می باشد. در این پژوهش، هدف مطالعه شناسایی نقاط ضعف و قوت نظام موجود آموزش معلمان و پیشنهاد دادن راه هایی برای تکمیل و بهبود آن است. بدین منظور نظام ضمن خدمت معلمان از 5 منظر شامل میزان تأثیر دوره های ضمن خدمت اجرا شده، نارسایی ها، میزان استفاده از روش ها و الگوهای جدید، روش ها و راهکارهای بهبود و تکمیل نظام معلمان و ویژگی های مطلوب آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در مناطق 19 گانه شهر تهران اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی است و برای ارزیابی وضع موجود اجرای دوره های ضمن خدمت از مدل ارزیابی مهارت حرفه ای معلمان گاسکی (cusky) استفاده شده است. اساس نتایج حاصل، چهار عامل زیر در بهبود و تکمیل نظام ضمن خدمت مؤثرتر است: نیازسنجی و طراحی اجرای دوره، متناسب با نیاز شغلی معلمان؛ اجرای دوره های ضمن خدمت به روش کارگروهی و پروژه ای؛ مشارکت معلمان و مدیران قبل و حین دوره ها؛ تدارک فرصت مناسب برای شرکت کنندگان در دوره برای به کارگیری آموزش ها و مهارت های کسب شده.
ارزشیابی برنامه های درسی ضمن خدمت بر اساس اصول آندراگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
282 - 299
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، به کارگیری الگوی هاماند در ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت بر اساس اصول آندراگوژی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل سه گروه 1- معلمان 2- مدرسان دوره 3- دست اندرکاران و مجریان برگزارکننده دوره است. جامعه آماری گروه اول 175 نفر بودند که 120 نفر به صورت تصادفی، با توجه به جدول مورگان انتخاب شدند، حجم جامعه گروه دوم 12 نفر و حجم جامعه گروه سوم 21 نفر بود که به شیوه سرشماری مطالعه شدند. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش از دو پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. برای بررسی کیفیت محتوای ارائه شده در ابعاد مختلف از یک پرسش نامه با 42 گویه و جهت بررسی میزان اثربخشی برنامه درسی ارائه شده در این دوره از یک پرسش نامه با 14 گویه استفاده شد. داده های جمع آوری شده به صورت توصیفی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت محتوای آموزشی، کیفیت برنامه درسی ارائه شده در این دوره در ابعاد مختلف کمتر از حد متوسط، و متناسب با اصول آندراگوژی نبوده است. همچنین، کیفیت سازمان دهی محیط آموزش، امکانات و توانایی مدرسان دوره از نظر فراگیران در ابعاد مختلف درحد متوسط بوده است.
آسیب شناسی مدیریت آموزش سازمانی: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانهای امروزی باید به سمت یادگیری حرکت کنند و یادگیری تنها از راه فرآیندهای تجزیه و تحلیل منابع انسانی و آموزش مدوام و برنامهریزی شده ایجاد میشود. این تحقیق با هدف آسیبشناسی مدیریت آموزش سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی _ پدیدارشناسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 70نفر از کارکنان سازمان نوسازی مدارس استان آذربایجان شرقی هستند برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه سازمانیافته استفاده شد و تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. نقطه اشباع در این پژوهش 15 نفر از کارکنان بودند. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA10 ) مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پیشنهادی اسمیت استفاده گردید. از یافتههای پژوهش 4 مضمون اصلی و 17 مضمون فرعی شامل: فقدان بسترهای مناسب (مقاومت در برابر تغییر، فقدان برنامهریزی مشخص، عدم انگیزه کارکنان، عدم هماهنگی در برگزاری دورهها و تمرکز گرایی)، کمبودها و ناهماهنگیها در عرصهی اجرا (مشارکت کم کارکنان، مشکلات فنی و فناوری، ناکافی بودن بودجه ، تخصص پایین مدرسان و عدم جذابیت محتوای دورهها)، مشکلات بعد از اجرای دوره (فقدان نظام ارزشیابی جامع، عدم ارتباط تئوری با عمل و عدم رفع نواقص دورهها بعد از انجام ارزشیابی) و پیشنهاداتی برای بهبود (فرهنگسازی، هماهنگی بین عوامل درگیر، تامین بودجه و شروع تغییر از خود مجریان) استخراج گردید. طبق یافتههای پژوهش مشکلات و آسیبهایی در فرآیند قبل از اجرا، اجرا و بعد از اجرای دورههای آموزشی در این سازمان وجود دارد.
بررسی دوره های آموزش ضمن خدمت از دیدگاه کارشناسان مراکز ناتوانی یادگیری در شهرستان های استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی دوره های آموزشضمن خدمت از دیدگاه کارشناسان مراکز ناتوانی یادگیری در شهرستان های استان تهرانمی باشد. روش: تحقیق حاضر، توصیفی از نوع اکتشافی می باشد. جامعه آماری شامل تمامی کارشناسان شاغل در مراکز ناتوانی یادگیری شهرستان های استان تهران می باشد که در شش مرکز گلستان، شهرری، پاکدشت، شهریار، ملاردو شهر قدس واقع شده اند و تعداد آنها 50 نفر است که با حجم نمونه برابر است و با روش سرشماری بررسی شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق، پرسشنامه 46 سوالی در خصوص تدوین،اجرا و ارزشیابی نظام دار برنامه آموزش ضمن خدمت، بوده است. به منظور بررسی سوالات پژوهش از آزمونtتک نمونه ای استفاده شده.. یافته ها: نشان داد که طبق نظر شرکت کنندگان در طرح پژوهشی حاضر، میزان مطلوبیت دوره های آموزش ضمن خدمت کارشناسان مراکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران، کمتر از حد متوسط است.
رابطه کارآیی شغلی با آموزش های ضمن خدمت معلمان دوره ابتدایی شهرستان شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی رابطه آموزش های ضمن خدمت با کارآیی شغلی معلمان دوره ابتدایی شهرستان شهریار بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع علی همبستگی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر تمامی معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان شهریار. این تعداد مشتمل است بر 2437 نفر. نمونه ها نیز مشتمل است بر تعداد 372 نفر از معلمان زن و مرد جامعه مذکور که با فرمول کوکران به دست آمده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. به منظور بررسی کارآیی معلمان از پرسشنامه ای که توسط کاشانی (1390) تهیه و اعتباریابی شده، استفاده شد. این پرسشنامه کارآیی معلمان را در قالب سه مولفه مدیریت کلاس، ایجاد ارتباط عاطفی با دانش آموزان و ارزشیابی از دانش آموزان می باشد. یافته ها: داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و همچنین شاخص های موجود در آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر علاوه بر توصیف داده، از آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون مقایسه دو گروهی u مان ویتنی استفاده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها ارتباط معناداری بین کارایی معلمان و شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت در تمامی ابعاد وجود دارد و افزایش شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت با افزایش کارایی معلمان همراه است.
بررسی تاثیرات آموزش سازمان کارآفرین بر عملکرد کاری کارآفرینانه در شرکت آپادانا
پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات آموزش سازمان کارآفرین بر عملکرد کاری کار آفرینانه در شرکت آپادانا پرداخته ، روش پژهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه پژوهش شامل؛ 61 نفر از کارکنان ستادی شرکت کرده در دوره ضمن خدمت \\\"آموزش سازمان کارآفرین\\\"که اخیراً برای کارشناسان ستادی طی سال 1396 اجرا شده و61 نفر از کارکنان ستادی شرکت نکرده در دوره های ضمن خدمت که مطابق حجم جامعه گروه شرکت کرده ها بر اساس متغیر های؛ جنسیت و حوزه شغلی همتاسازی شده اند. شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک بوده و نمونه برآورد شده از فهرست شرکت کنندگان و شرکت نکرده گان در دوره ی مذکور استخراج گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه خود گزارشی سنجش مهارت های کارآفرینی مبتنی بر ملاحظه مبانی نظری و پیشینه پژوهشی در چهار بُعد شامل؛ مهارت ریسک پذیری، انگیزه پیشرفت، حل مسئله و تصمیم گیری و ابتکار و نوآوری بوده که به صورت دو پرسشنامه مجزا برای کارکنان ستادی شرکت کرده و شرکت نکرده اجرا شده است. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کارکنان ستادی شرکت کننده برابر با 981/. و برای کارکنان ستادی شرکت نکرده برابر با 963/. بوده است.
بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت بر انتقال یادگیری (مطالعه موردی: معلمان ناحیه 4 مشهد)
همواره آموزش ضمن خدمت یکی از راه کارهای ارتقای سطح علمی معلمان بوده، با توسعه تکنولوژی و استفاده از فضای مجازی این مهم از اهمیت زیادی در اموزش برخوردار شده است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت بر انتقال یادگیری در بین معلمان ناحیه 4 مشهد به انجام رسیده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی است. همچنین جامعه آماری شامل تمامی معلمان شاغل در ناحیه 4 مشهد که در سال تحصیلی1397-1398 در دوره های آموزشی تخصصی ضمن خدمت شرکت داشته اند می باشد. روش نمونه گیری پژوهش از نوع تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کرکران تعداد 300 نفر از معلمان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی سیستم انتقال یادگیری مبتنی بر مدل هالتون بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین نمونه های مطالعه توزیع گردید. با استفاده از روش های آمار استنباطی در نرم افزار SPSS24 داده ها تحلیل شدند . نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین و انحراف معیار عوامل فردی بین 0.84 تا 2.75 عوامل سازمانی بین 0.63 تا 2.54 و عوامل اموزشی بین 1.55 تا 2.84 می باشد همچنین عوامل فردی، سازمانی و آموزشی موثر بر انتقال یادگیری دوره های آموزش ضمن خدمت به محیط کار از دیدگاه معلمان از سطح مطلوبی برخوردار بوده و تمایل معلمان به شرکت در دوره های آموزشی مجازی بیشتر از دوره های حضوری است.
نقش کیفیت آموزش های ضمن خدمت در رفتار شهروندی سازمانی معلمان مقطع متوسطه
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 13
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر کیفیت آموزش های ضمن خدمت بر رفتار شهروندی معلمان شهرستان تنکابن انجام گرفت. این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی بود و جامعه آن را همه معلمان مقطع متوسطه دخترانه و پسرانه شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 97-1398 تشکیل می دادند. نمونهموردنظر با توجه به جدول مورگان 207 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه کیفیت آموزش های ضمن خدمت و رفتار شهروندی سازمانی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد، تفاوت بین کیفیت آموزش ضمن خدمت 31-45 با 76- 91 در سطح 01/0 ≥P و همچنین، 46-60 با 76-91 در سطح 05/0 ≥ Pمعنی دار است و کیفیت آموزش های ضمن خدمت بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان تنکابن تأثیر دارد.
تبیین رویکردهای ارزشیابی برنامه های آموزشی ضمن خدمت نیروهای انسانی در سازمان های مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
159 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رویکردهای ارزشیابی برنامه های آموزش های ضمن خدمت نیروهای انسانی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گرداوری داده ها نیز توصیفی از نوع پیمایشی بود و ازلحاظ روش، پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل کلیه اساتید دانشگاه علوم پزشکی خوزستان در سال تحصیلی 97-98 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه کارکنان زن و مرد دانشگاه های علوم پزشکی استان خوزستان (دزفول، اهواز، بهبهان، شوشتر، آبادان) که حداقل 1 بار در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت کرده بودند. روش نمونه گیری در بخش کمی طبقه ای مرحله ای بوده که 380 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته ای با 18 سؤال بود و ابزار حوزه کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها نشان داد، سطح معناداری آزمون برای تمامی عوامل کوچک تر از مقدار 05/0 است و فاصله اطمینان در دامنه اعداد مثبت قرار دارد؛ بنابراین وضعیت تمامی عوامل بالندگی سازمانی مطلوب است. نتایج تحلیل محتوی و روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی نشان داد که 9 عامل بالندگی سازمانی، دانش، اعتمادسازی، محتوا، مربی، امکانات آموزشی، نگرش، وظایف محوله و مهارت استخراج شدند همچنین نتایج تحلیل کمی مبتنی بر تحلیل عاملی اکتشافی و مدل معادلات ساختاری نشان داد که این 9 عامل دارای ضرایب مسیر و مقدار t معنادار می باشند و به همگی دارای بارهای عاملی بالاتر از 22/0 و مقدار t بزرگ تر از 96 /1 هستند؛ لذا ضرایب مسیر آن ها نسبت به ارزشیابی آموزش ضمن خدمت معنادار بودند؛ لذا سنجه های مناسبی برای ارزشیابی آموزش ضمن خدمت محسوب می شوند. دراین بین امکانات آموزشی بالاترین ضریب مسیر (489/0) را داشت لذا قوی ترین سنجه و متغیر مربی با مقدار ضریب مسیر (226/0) ضعیف ترین سنجه بود. در تبیین یافته ها می توان اشاره کرد که ویژگی های بالندگی سازمان به افزایش قابلیت های فردی و گروهی، بهبود عملکرد، ارتقاء توان ارتباطی و هماهنگی بین- بخشی، متعهد کردن نیروها در قبال تحقق اهداف تشکیلاتی تقویت روحیه رقابت پذیری و رقابت جویی نیروها، توسعه عملکرد کلی از طریق آموزش و ایجاد فضای دموکراتیک و غیره حاکمیتی در مؤسسه بود.