مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
هستی شناسی
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
195 - 226
حوزه های تخصصی:
کردارگرایی، یکی از آخرین دستاوردهای نظری در روابط بین الملل است. این نظریه که از رهیافت های نظری مختلفی تشکیل شده، بر مطالعه کردارهای بین المللی، به عنوان خمیر مایه روابط بین الملل، تأکید و تمرکز می کند. کردارگرایی بر مبانی فرانظری خاصی استوار است که آن را از سایر نظریه های روابط بین الملل متمایز می سازد. این نظریه، بر «مبناگرایی تکثرگرا» مبتنی است؛ نوعی از هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی تکثرگرا و گلچینی که فراتر از دوگانه انگاری فرانظری و فلسفی رایج در نظریه های متعارف می رود. به گونه ای که در هستی شناسی رابطه ای کردارگرایی، دوگانه های ماده- معنا، ساختار- کارگزار، عین- ذهن، نظریه- عمل و تکوین- تعلیل منحل می شوند. معرفت شناسی کردارگرایی نیز متضمن «تبیین» یا علت یابی و «تفسیر» یا معناکاوی است. روش شناسی کردارگرایی، نیز مانند معرفت شناسی آن، تکثرگراست. تجربه گرایی، «استنتاج به بهترین تبیین» و تفسیرگرایی، سه روش شناسی رایج در نظریه های کردارگرا هستند.
مسائل بنیادین انسان و هستی در پرسش های خیام و پاسخ های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 113
حوزه های تخصصی:
خیام در رباعیات در باب مسائل بنیادین انسان و هستی موضوعات یا پرسش هایی را مطرح کرده و از همان روزگار واکنش هایی را برانگیخته است. کسانی چون نجم رازی در عوض نقد اندیشه، شخص او را نقد و هجو کرده اند. از دیگرسو در مخزن الاسرار نظامی مفاهیم، نمادها و تصاویری را می توان دید که عیناً یا با تفاوت های جزئی در رباعیات خیام به کار رفته است و به نظر می رسد پاسخی به آن اشعار باشد. پس از تحلیل و طبقه بندی این مفاهیم و تصاویر در سطح مسائل بنیادین انسان و هستی این نتیجه به دست آمد که نظامی با برگرفتن مفاهیم و تصاویر خیام و موضوعات و مسائلی که او مطرح کرده بود از منظری عرفانی به آن پاسخ داده و برون شدی از آن حیرانی فلسفی ارائه کرده است.
تبیین هستی شناسانه « قدرت » در قرآن کریم از منظر نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
121 - 142
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم مبدأ و منشأ تمام قدرت عالم هستی را در همه ابعاد آن ناشی از اراده خداوند می داند؛ بنابراین، ضروری است به تبیین هستی شناسانه قدرت؛ ابعادی چون ماهیت وجودی، نقش و عناصرتشکیل دهنده آن و تبیین عوامل مادی و غیرمادی مؤلفه قدرت پرداخته شود. بر همین اساس پژوهش کنونی به دنبال بررسی این مسئله است: دیدگاه قرآن کریم و نظریه های روابط بین الملل، نسبت به قدرت چیست؟ روش پاسخگویی به این پرسش توصیفی–تحلیلی و گردآوری اطلاعاتی آن کتابخانه ای و اینترنتی است. نتیجه کلی این مقاله نشان می دهد، نظریه های روابط بین الملل به لحاظ هستی شناسی مؤلفه های قدرت را منبعث از ساختار مادی و غیر مادی، اعم از نظامی، اقتصادی یا ایدئولوژیکی می دانند و آن را مذموم در ایجاد و عملیاتی و اجرایی کردن می دانند. اما قرآن کریم برخلاف نظریه های روابط بین الملل قدرت و مؤلفه های غیر مادی آن را تقدم بر عوامل مادی دانسته و به نوعی «قدرت» ممدوح تلقی می شود. نظریه های روابط بین الملل به دنبال کسب قدرت در جهت سلطه و برتری بر دیگران را برای رضای نفس خود دانست و منازعه و جنگ اصالت دارد و صلح پدیده عارضی و مقطعی است. درحالی که قرآن کریم هرکسی که (افراد و جامعه) قدرت و عناصر آن از طرف خداوند دریافت کند و قدرت تولید شده به اراده الهی را در مسیر رضایت حق تعالی صرف کند، در هیچ زمان و مکانی غالب نخواهد شد.
بررسی و نقد نحوه خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
33 - 60
حوزه های تخصصی:
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند می پردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدی ترین مباحث در ترسیم هستی شناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهان بینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهان بینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک می کند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگی ش به دست آید، زیرا با ترسیم مدل های هستی شناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، می توان خطاها و ضعف های محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) می کند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندان که در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
189 - 219
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و مرور نظام مند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمع آوری و برای بررسی دقیق تر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل مشخص و نظام مندی، مرور شدند. در این روش، همه پژوهش های انجام شده در حوزه هستی شناسی و تأثیر آن در بازیابی تصاویر بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش های بازیابی تصویر، با عنایت به پیشینه های صورت گرفته شامل: بازیابی تصویر مبتنی بر متن، بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا، بازیابی تصاویر مدل ترکیبی و بازیابی معنایی (مفهومی) تصاویر هستند که از طرح های بازخورد مرتبط، برای بهبود عملکرد و همچنین دقت فرآیند بازیابی تصویر استفاده کرده اند. اکثر پژوهش های بررسی شده بر ضرورت بکارگیری هستی شناسی ها در مجموعه های دیجیتال، تأکید کرده بود. بنابراین، در شرایط کنونی که به سوی وب معنایی در حرکت هستیم، به منظور سازماندهی تصاویر دیجیتالی که خود با مشکلات گوناگون ساختاری و زبانی همچون چندمعنایی ها، رفع ابهامات، شبهات و استعاره های انسانی برای ماشین، بکارگیری هستی شناسی ها جهت بهبود دسترس پذیری و دقت بازیابی، بسیار مؤثر است.
بررسی هستی شناسی اخلاق از منظر شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
151 - 163
حوزه های تخصصی:
مهم ترین بحث فلسفه اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق، واقع گرایی و غیرواقع گرایی اخلاقی است. واقع گرایی اخلاقی به نظریه ای اطلاق می شود که برای مفاهیم و گزاره های اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد، به واقعیتِ خارجی قائل باشد یا آن مفاهیم و گزاره ها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند؛ اما غیرواقع گرایی، برای معانی اخلاقی، واقعیتی غیر از دستور و توصیه یا احساس و سلیقه یا توافق و قرارداد قائل نیست. این پژوهش با روش عقلی به تحلیل دیدگاه های فلسفه اخلاقی شیخ اشراق پرداخته است. اعتباری دانستن وجود در دیدگاه وی، موهم غیرواقع گرابودن او در فلسفه اخلاق شده است؛ اما افزون بر مردودبودن دلیلی که وی برای اعتباری دانستن مفاهیم فلسفی ارائه می کند، می توان تفسیری از وی ارائه داد که مفاهیم اخلاقی را واقعی می داند. دراین صورت، دیدگاه او در زمره واقع گرایی اخلاقی قرار می گیرد؛ به این بیان که منظور از مفاهیم اخلاقی، مفاهیمی از سنخ نور است که واقعی محسوب می شوند. این پژوهش ازطریق واقع نمایی مفاهیم اخلاقی، زیبایی شناسی، غایت گرایی، معرفی راه شناخت و تبیین نحوه ایجاد فضایل اخلاقی، رویکرد واقع گرایانه شیخ اشراق را تبیین کرده است.
هستی شناسی شعر احمد شاملو با تأکید بر سه مفهوم «انسان»، «زندگی» و «مرگ»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مواجهه با اثر ادبی، مستلزم کنش های متعدد آگاهی است. آثار ادبی، به ویژه شعر، معمولا دارای ساختار پیچیده و چند لایه می باشد و این امر، موجب می شود برای درک یک متن ادبی، سطوح مختلف ادراکی با یکدیگر وارد تعامل شوند. یکی از این جنبه ها، بررسی مفاهیم برجسته در آثار ادبی است. در این مطالعه به بررسی مفاهیم «انسان»، «زندگی» و «مرگ» در شعر شاملو از منظر «هستی شناسی» پرداخته شده است. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، می توان چنین ادعا کرد که «انسان» پایه و اساس شعر شاملو است و سایر مفاهیم شعری در سروده های وی، حول مفهوم «انسان» می چرخند. شاملو خود را در برابر «انسان» مسئول می داند و نمی تواند رنج او را نادیده بگیرد. همچنین بر اساس یافته های حاضر، «زندگی» در شعر شاملو سرشار از امید است. وی معتقد است که «زندگی» در همه جا جریان دارد و در همه شرایط باید امید و دلخوشی «انسان» حفظ شود. در این پژوهش، «مرگ» به عنوان آخرین مفهوم، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، «مرگ» در شعر شاملو، تنها به معنای پایان یافتن زندگی مادی نیست، بلکه ناامیدی و تن دادن به ظلم و بسیاری موارد دیگر می توانند مصداق مرگ باشند.در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که «انسان» در شعر شاملو نقش محوری دارد و از آنجا که «زندگی» در نزد وی بسیار بااهمیت تر و لذت بخش تر از «مرگ» است معتقد است که برای دست یافتن به یک «زندگی» شرافتمندانه و آرمانی باید تلاش کرد.
فمینیسم و چالش های تاریخی در جریان های فکری انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه نظریه فمینیستی محدودیت های ساختاری سبب حذف زنان از فرایند تولید دانش شده است. در طول تاریخ، تولید دانش، موضوع دانش و شناخت دانشمند حوزه هایی مردانه انگاشته شده اند. در این نوشتار با استفاده از مرور اسنادی و فراتحلیل تاریخچه علم انسان شناسی نشان می دهیم که این رشته از پیش داوری ها و دیدگاه های جنسیت زده مصون نبوده و در دوران شکل گیری و تحول، بسته به پارادایم های مسلط تاریخی جهت گیری کرده است. جریان فمینیسم در عرصه دانشگاهی، رشته انسان شناسی را با چالش های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش ش ناختی ای مواجه ساخت که سبب تغییر بنیادین پارادایم های پیشین شده است. سه چالش عمده در این حوزه نفی ذات انگاری زیستی شناختی، نفی تفاوت های جنسیتی مغزی- هوشی و رد نظریه حرم و سلطه جنسی نرینه در نخستی ها بوده است. در نتیجه، رشته انسان شناسی در دوران معاصر، تحت تأثیر سه چالش تاریخی فمینیستی، با کنار گذاشتن دیدگاه های طبیعت گرایانه و برساخت گرایانه ، به تأیید ارتباط میان پیوند میان طبیعت و تربیت گرویده است.
تبیین نسبت رابطه انسان و مکان در فرآیند طراحی معماری با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحان در صورت استفاده مؤثر از رابطه انسان و مکان در خلق فضا می توانند محیط های با معنا و با هویت بیافرینند. پدیدارشناسی به دلیل داشتن قابلیت شناخت رابطه انسان و مکان می تواند به طراحان در فرآیند طراحی کمک کند. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. هدف این تحقیق چگونگی استفاده از نگرش «پدیدارشناسی» در فرآیند طراحی است. پدیدارشناسی مکان دو رویکرد هستی شناسی و شناخت شناسی را در بر می گیرد، هستی شناسی بیشتر دید مکانی دارد و به دنبال معنای مکان یا زیست جهان (روح مکان) می باشد، و شناخت شناسی بیشتر نظرگاهی انسانی به موضوع دارد و به دنبال چیستی مکان یا تجربه زیسته (حس مکان) است. نتایج تحقیق نشان می دهد در مراحل اولیه فرآیند طراحی (شناخت مسئله) از هر دو رویکرد «پدیدارشناسی مکان» می توان استفاده کرد. در این مرحله به کارگیری روح مکان به عنوان راهنمای طراحی در فرآیند طراحی هم امکان پذیر و هم الزامی می باشد؛ و از حس مکان می توان با مشارکت ذی نفعان برای ایجاد ظرفیت ارتباط مؤثر بین فرد و مکان در فرآیند طراحی استفاده کرد. علاوه بر این، برای آموختن از فرآیند طراحی و همچنین بهبود ارتباط طرح با کاربر واقعی، می توان رویکرد شناخت شناسی پدیدارشناسی را بکار گرفت. در این حالت، میزان موفقیت طرح در آفرینش حس مکان پس از بهره برداری مورد سنجش قرار می گیرد.
بنیان ها و ساختار نظام بین الملل در رویکرد اسلام سیاسی با تأکید بر گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
اسلام سیاسی، که همزمان و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در دهه های پایانی قرن بیستم ظهور مجدد یافت، با طرح مبانی و آموزه های اسلامی در راستای هویت تمدنی، ابعاد مختلف جوامع امروز، از جمله نظام بین الملل؛ به عنوان محیط و چارچوب رسمی فعالیت کنش گران را متأثر ساخته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش می پردازد که بنیان های نظری و ساختار نظام بین الملل مطلوب از منظر این گفتمان کدام اند؟ نتایج پژوهش بیان گر آن است که اسلام سیاسی در راستای تمدن سازی هویت اسلامی را در کانون عمل سیاسی قرارداده و با تأکید بر معنویت، عقلانیت و عدالت، نظام بین الملل را در ارتباط با هدف آفرینش جهان و انسان تعریف می کند. این گفتمان به منظور نظم جهانی عادلانه با منطق ساختاری نظام کنونی هم از جهت ابتنای آن بر منافع مادی مخالفت داشته و بر حاکمیت ارزش های الهی و انسانی تأکید می ورزد و هم با شکل دادن وفاداری فراملی، نظام بین الملل را براساس تقابل حق و باطل، مستکبر/ مستضعف تبیین می کند.
شبکه روابط در ملکوت با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حضور پُررنگ انواع مختلفی از تعابیر و اشاره ها به «ملکوت» در قرآن کریم، نشان دهندۀ اهمیت توجه کردنِ انسان ها به این عوالم و خصوصیات آنهاست؛ هم چنین اشاره به احدیّت، عرش و کرسی، ام الکتاب و کتاب مبین، خزائن و لوح محفوظ، محو و اثبات و قدَر، مشیّت و قضاء و غیره با ذکر صفات مختلف، نشان از تفاوت آنها و کارکردهای آنها دارد؛ در این مقاله تلاش شده است تا براساس تفسیر آیات مرتبط با این موارد و مبتنی بر تفسیر المیزان، پس از تجمیع و تحلیل هر کدام از تعابیر به کار رفته در مورد ملکوت الهی، به کشف روابط میان آنهاپرداخته شود. نتایج به دست آمده از این تحلیل ها نشان می دهد که عالم ملکوت الهی از ذات بینهایت آغاز شده و به مرتبۀ احدیت تنازل می کند و سپس علم الهی تجلی می نماید، سپس مشیّت الهی ظهور پیدا می کند، سپس امر، سپس قدَر و در نهایت قضاء الهی. هم چنین امر الهی ابتدا خزائن را ایجاد می کند سپس به امّ الکتاب و کتاب مکنون تنازل می نماید، سپس به لوح محفوظ، سپس کتاب مبین، سپس امام مبین، سپس مفاتح الغیب، سپس عرش و در نهایت به کرسی رسیده و از آنجا در عالم خلق جاری می شود. تحلیل این مراتب می تواند در دانش های مختلف علوم انسانی برای دست یابی به زیرساخت های بنیادین تفکر، احساس و رفتار فرد و جامعه و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر مورد استفاده قرار گیرد.
میزان اثرپذیری کلام فلسفی خواجه از حکمت سینوی در مباحثِ «واجب تعالی» و «هستی شناسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
در سراسر اندیشه های کلامی خواجه نصیر الدین طوسی، فیلسوف و متکلم امامیه، تأثیر حکمت سینوی مشهود است. او روش فلسفی را با تأسی از همان حکمت در کلام امامیه معمول و متداول کرد. این روش امروزه همچنان مورد استفاده متکلمان شیعی بعد از او قرار گرفته است. در این مقاله میزان اثرپذیری محقق طوسی از ابن سینا در دو مسأله «براهین اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و «هستی شناسی» بررسی و تحلیل شده است. این مقاله دو بخش عمده دارد؛ بخش نخست به موارد اثرپذیری کلام خواجه از حکمت سینوی و بخش دوم، به موارد استقلال دیدگاه او از شیخ الرئیس در دو مسأله یاد شده، با استفاده از مهم ترین آثار کلامی و فلسفی ایشان، اختصاص یافته است. این پژوهش مؤید آن است که محقق طوسی، ضمن پایبندی به عقلانیت محض در ارائه عقاید امامیه، در تدوین و ساختار آثار کلامی خود نیز روش فلسفی ابن سینا را به کار گرفته و از برخی براهین او در مبحث «اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و بخشی از «مبانی هستی شناختی» دیدگاه وی سود برده است. این در حالی است که از به کارگیری دیگر دیدگاه های شیخ الرئیس در این موضوعات، که استدلال آن از استحکام لازم برخوردار نیست، پرهیز کرده است.
مقایسه تحلیلی آرای هستی شناختی ابن عربی و عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
173 - 190
وحدت وجود، چینش مراتب هستی و انسان کامل از عمده ترین مباحث مطرح در عرفان بوده اند که همواره متفکران و صاحبان اندیشه در سنت عرفان اسلامی به آن توجه داشته اند. این نوشتار در پی آن است با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی، هستی شناسی ابن عربی و عزیز نسفی، دو عارف سنت های عرفانی اول و دوم را از دو جهت آفرینش هستی و مراتب آن ترسیم کند و طرحی منسجم از مقایسه مبانی فکری و ساختار اندیشه ایشان، میزان تأثیر پذیری نسفی از ابن عربی و نیز نظریات نوآورانه نسفی ارائه دهد. تبیین و تحلیل دیدگاه های عزیز نسفی درباره هستی آشکار می سازد که هرچند او با مبانی سنت اول آشنا بوده و از ابن عربی نیز تأثیر پذیرفته است، در موضوعات هستی شناختی باید او را از عرفای سنت دوم به شمار آورد. آرای هستی شناختی عزیز نسفی بر مبنای دیدگاه های ابن عربی و پیروان او پایه ریزی شده اند؛ اما چنانکه نسفی در دیگر مباحث عرفانی نظریات مبتکرانه ای ارائه کرده، در مباحث هستی شناختی نیز آرای تازه ای به دست داده است.
مبانی مدیریت دانش با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
امروزه بیش از هر زمانی دیگر، «دانش» و «مدیریت دانش» در سازمان ها اهمیت یافته و از دانش به مثابه عامل حیات بخش و مزیت رقابتی یاد می شود. «مدیریت دانش» به معنای خلق، نگهداری، سازمان دهی، ترویج و به کارگیری دانش است. هدف از پژوهش حاضر تبیین مبانی مدیریت دانش با استفاده از روش «توصیفی تحلیلی» و رویکرد اسلامی است. یافته های تحقیق نشان می دهد توجه به مبانی مدیریت دانش می تواند بینش، گرایش و کنش مدیران را نسبت به دانش و چگونگی مدیریت آن تحت تأثیر قرار دهد. براساس مبانی هستی شناسانه، دانش نعمتی الهی است و خداوند منبع حقیقی و نهایی دانش به شمار می ود. با نگاه انسان شناختی، انسان موجودی است جست وجوگر که خداوند غلبه بر جهل و کشف رموز جهان را در فطرت او نهاده است. از این منظر، انسان موجودی است مکلف که دانشِ وی محدود بوده و دانشْ مبنای تکلیف و معیاری برای شایستگی او تلقی می گردد. براساس مبانی معرفت شناسی، دانش به «حسی و تجربی»، «عقلی و نقلی»، «قلبی و شهودی»، «آفاقی و انفسی» قابل دسته بندی است. به لحاظ مبانی ارزش شناسی، دانش را می توان به «ابزاری و غایی»، «دنیوی و اخروی»، «فکری و معنوی»، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کرد.
بررسی مشکلات پیرامون تعریف و تفکیک انگیزه و انگیختار در میان انگلیسی زبانان و زبان آموزان ایرانی، و ریشه یابی ساختاری تاریخی آن در رشته روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله بررسی مشکلات پیرامون ارائه تعریفی فراگیر برای مفهوم انگیزه و ریشه یابی آن ها برپایه یک بررسی توصیفی تحلیلی، تاریخی، ریشه شناسانه، و هستی شناسانه بود. بدین منظور توانایی و میل به تفکیک انگیزه با انگیختار که نزدیک ترین مفهوم به انگیزه است در میان انگلیسی زبانان و زبان آموزان ایرانی نیز بررسی شد. براساس یافته ها هر دو گروه که متشکل از تعداد مساوی مرد و زن بودند، هنگامی که با یکی از دو مفهوم انگیزه و انگیختار مواجه می شوند آن ها را تفکیک نمی کنند، و تفکیک آن ها تنها زمانی صورت می گیرد که هر دو مفهوم هم زمان وجود داشته باشند. در ادامه طبق بررسی تاریخی مفهوم و ریشه یابی ساختار کلمه، تعریف انگیزه با تمامی رویدادهایی که در ذهن عامل و خارج از آن اتفاق می افتد تا به سمت هدف حرکت کند، معادل شد. گستردگی این تعریف علت بی نتیجه ماندن تلاش ها برای ارائه نظریه ای فراگیر بوده است. همچنین علت فاصله گرفتن مفهوم در طول زمان از این تعریف را می شود در دلایل هستی شناسانه و همچنین فرایند تبدیل یک کلمه به مفهوم و در ادامه به ساختار به وضوح مشاهده کرد. به عبارت دیگر میل به پیروی از هستی شناسی فلسفه تحلیلی در میان روان شناسان از یک سو و نیاز به مقیاس پذیر بودن مفهوم از سوی دیگر، انگیزه را به سمت محدودیت معنایی سوق داده اند. واقف بودن به چنین نکاتی می تواند محققان را در جلوگیری از نتیجه گیری های نادرست یاری رساند، زیرا اگر توانایی این تفکیک وجود نداشته باشد، یافته های تحقیقات گوناگون در باب انگیزه به راحتی زیر سؤال خواهد رفت.
واکاوی مبانی فرانظری نظریه روابط بین الملل در رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
اگر بپذیریم که پیشرفت یک رشته علمی به ظرفیت آن رشته در دسترسی به نظریه ها و مفاهیمی بستگی دارد که به کمک آن می توان به شناختی از جهان خارج نائل گردید و همچنین اگر بپذیریم که نظریه ها بخش بسیار حیاتی بن مایه های علوم را تشکیل می دهند، آن گاه باید شناخت و تسلط بر نظریه های یک دانش و تجربه انسانی، همچون علم روابط بین الملل را عنصر اساسی و تشکیل دهنده آن علم دانست. این در حالی است که بسیاری از توصیفات، تحلیل ها و تبیین های صورت گرفته در رشته روابط بین الملل، مبتنی بر یک شاکله نظری و آن هم رویکردی غرب محورانه است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاش نموده با رویکردی تحلیلی تفسیری به نظریات و دیدگاه های فرانظری روابط بین الملل بپردازد. همچنین با بهره گیری از منابع چهارگانه موجود در اسلام شامل کتاب، سنت، اجماع و عقل اصول و شاخصه های فرانظری روابط بین الملل در اسلام را اکتشاف و استخراج نماید. مفروض اصلی نگارندگان نوشتار پیش رو آن است که «تمامی نظریات روابط بین الملل در دوره معاصر دارای خصیصه غرب گرایانه بوده و متناسب با پیش فرض ها، مصادیق و ذهنیت غربی هستند».
پساساختارگرایی و تحول در دانش روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
248 - 219
امروزه پساساختارگرایی در ادبیات روابط بین الملل رهیافتی کاملاً شناخته شده همراه با ادبیاتی غنی محسوب می شود. با توجه به قلت منابع تألیفی در زبان فارسی، هدف این مقاله این است که اندیشه های پساساختارگرایانه و پژوهش های ملهم از این اندیشه ها را بررسی کرده و ابعاد چالش برانگیز یا فرصت ساز آن برای تحول دانش روابط بین الملل در قرن بیست و یکم را مورد بررسی قرار دهد. به طور دقیق سؤال مقاله این است که پساساختارگرایی که بنا به تعریف می خواهد از سازه های متعارف خرد بشری فراتر رود و رویه های دلبخواهانه سازنده این خردمندیِ ظاهراً جاودان بشری را برملا کند، چه بصیرت هایی را در حوزه هستی شناسی و روش شناسی روابط بین الملل و مسائل محتوایی آن از جمله قدرت، سیاست خارجی و تحول خود رشته روابط بین الملل برای انسان پرمسئله قرن بیست و یکمی فراهم می کند و چه نقدی بر این رویکردها می توان وارد کرد. این مقاله با بررسی هستی شناسی، معرفت شناسی، موضوع شناسی و نقدشناسی پساساختارگرایی در روابط بین الملل، نتیجه می گیرد که توجه به مفاهیمی مانند زبان، روابط قدرت، مقاومت، تاریخیت، مرزبندی خود/ دیگری، اهمیت صداهای حاشیه ای، امکان گریز از رویه های دولت محور و باز کردن فضا برای مفصل بندی مجدد رشته روابط بین الملل به عنوان مؤلفه های هسته سخت پساساختارگرایی، امکان عاملیت های جدید در عرصه زیست جهانی را برای انسان فروبسته امروز فراهم می کند.
هستی شناسی مفهوم آنارشی در نظریات خردگرا و تامل گرا در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
127 - 155
مفهوم آنارشی از جمله مفاهیم کلیدی در روابط بین الملل محسوب می شود، از این رو، تمامی نظریه های روابط بین الملل درصدد تبیین و ارائه معنا و تعریف منسجمی از آن هستند. اما همواره نظریات روابط بین الملل فاقد برداشت مشترکی از آنارشی هستند و در میان آنها درخصوص آنارشی اجماعی وجود ندارد. این برداشت های مختلف به دلیل تفاوت در مبانی فرانظری و بالاخص موضع هستی شناختی نظریات می باشد. در این مقاله سعی می شود جایگاه آنارشی در نظریات خردگرا و بازتاب گرا مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آنارشی در نظریات خردگرا و بازتاب گرا در روابط بین الملل بر چه نوع هستی شناسی استوار است و چه ماهیتی دارد؟ پاسخ به این سؤال به عنوان فرضیه پژوهش اینگونه مطرح می شود که آنارشی در نظریه های خردگرا بر هستی شناسی مادی استوار است و ماهیتی نسبتاً ثابت و تغییرناپذیر دارد. و در نظریه های بازتاب گرا بر هستی شناسی غیرمادی و اجتماعی استوار است و ماهیتی متغیر دارد. خردگرایان، به علت هستی شناسی اثبات گرا، آنارشی را ذاتیِ روابط بین الملل و واقعیتی ثابت و تغییرناپذیر می دانند. بازتاب گرایان نیز به علت تأکید بر موضع هستی شناختی فرااثبات گرا، آنارشی را برساخته ای می دانند که ماهیتی متغیر و سیال دارد. در این مقاله، نظریه های نئورئالیسم و نئولیبرالیسم در قالب نظریات خردگرا و نیز نظریه های پست مدرنیسم و سازه انگاری در دسته نظریات بازتاب گرا قرار می گیرند
بررسی مؤلفه های پارادایم پیچیدگی در اقتصاد نهادگرایی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
17 - 30
به باور کوهن، علم کلیتی دارای پارادایم و مبتنی بر سه رکن هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی است. پارادایم سادگی پس از دوره رنسانس بر مبنای تفکرات دکارت و نیوتن شکل گرفت. در این پارادایم شیوه فهم مبتنی بر فروکاست هر پدیده به اجزای آن است. از نیمه دوم قرن نوزدهم و با کشف پدیده های نامنظم، تئوری های کوانتوم و آشوب، ساده سازی پدیده ها به چالش کشیده شد و رویکرد جدیدی با عنوان «پارادایم پیچیدگی» شکل گرفت. مکتب نئوکلاسیک به عنوان نماینده جریان اصلی اقتصاد در تسلط پارادایم سادگی است. اقتصاد نهادی ﺟﺪیﺪ به عنوان رویکرد غالب نهادی دارای نگرش اصلاحی (و نه انتقادی) به اقتصاد نئوکلاسیک است. این موضوع در ترکیب با ساختارهای متنوع و پیچیده نهادی در جوامع مختلف، هدف این پژوهش را بررسی مؤلفه های پیچیدگی در نهادگرایی جدید تعریف می کند. اندیشمندان این نحله نهادها را به مثابه ساختار، قواعد تعامل و الگوهای حاکم بر زندگی بشر معرفی می کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که آنتولوژی نهادگرایی از نوع رئالیسم پیچیده و روش شناسی آن، پلورالیستی است. استفاده از نهادها برای کاهش عدم قطعیت در ترکیب با مدل های متباین ذهنی گویای آن است که این نحله هم از عینی گرایی و هم از ذهنی گرایی بهره می جوید. با توجه به نقش نهادها در تعامل، مبرهن است که بیناعینیت دانش و راهبرد مورد تأکید نهادگرایان می باشد. براساس نتایج پژوهش مکتب نهادی جدید از حیث نوع بنیان ها و مؤلفه های پارادایمی متأثر از پارادایم پیچیدگی است.
طراحی هستی شناسی حوزۀ تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این پژوهش کاربردی، طراحی هستی شناسی حوزه تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق، به قصد بازنمایی منابع این حوزه است. برای سازمان دهی اطلاعات در حوزه جنگ ایران و عراق ابزاری تخصصی مانند اصطلاحنامه یا هستی شناسی طراحی نشده است. برای رفع نیاز اطلاعاتی پژوهشگران این حوزه، نیازمند بازنمایی مفاهیم در این حوزه هستیم؛ و از آنجایی که در حال حاضر هستی شناسی دقیق ترین ابزار موجود است، به طراحی این ابزار در این پژوهش پرداخته شده است. در این پژوهش روش تحلیل محتوا و رویکرد تحلیل حوزه برای استخراج مفاهیم و روابط میان آن ها به کار برده شد؛ و روش هفت مرحله ایNoy) and McGuinne 2001) برای طراحی هستی شناسی در یک فرآیند دستی استفاده شد. جامعه پژوهش تمامی منابع مکتوب در رده تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق است. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام پذیرفت و 18 جلد کتاب از رده تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق، موجود در کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری جهت تحلیل و استخراج مفاهیم کلیدی و روابط انتخاب شد. پس از مطالعه و استخراج اولیه مفاهیم و روابط کلیدی، جهت تایید درستی موارد استخراج شده، نظر کارشناسان نظامی این حوزه مورد توجه قرار گرفت و تأیید نهایی متخصصان دریافت شد. و برای رسمی سازی هستی شناسی از نرم افزار «پروتژه 5.5.0» استفاده شد. علاوه بر تأیید متخصصان حوزه نظامی در مورد درستی مفاهیم و روابط استخراج شده، جهت بررسی و تأیید درستی تعریف مفاهیم و روابط در هستی شناسی، نظر دو کارشناس این حوزه دریافت شد و در نهایت هستی شناسی طراحی شده با استفاده از موتور استنتاج هرمیت مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت با 880 اصل موضوع، 54 رده، 76 نمونه، 32 رابطه نوع شیء، 24 رابطه نوع داده و 2 رابطه تفسیری، هستی شناسی تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق طراحی شد. رده های اصلی این هستی شناسی شامل: استراتژی نظامی با 11 رده فرعی، عملیات نظامی با 11 رده فرعی، فرماندهان با 5 رده فرعی، سازمان نظامی با 17 رده فرعی و پشتیبانی جنگ با 5 رده فرعی است. هستی شناسی طراحی شده علاوه بر بازنمایی از مفاهیم و روابط معنایی در حوزه تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق، می تواند به منظور بهبود بازیابی اطلاعات در فرایند سازماندهی و بسط کاوش در نظام های ذخیره و بازیابی نیز مورد استفاده قرار گیرد. این بازنمایی علاوه بر آنکه تصویری از تاریخ نظامی جنگ ایران و عراق به پژوهشگران و محققان ارائه می دهد، می تواند به عنوان ابزار سازماندهی منابع جنگ نیز مورد استفاده قرار گیرد.