مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
رضایتمندی سیاسی برای نظام های سیاسی در سطح ملی و بین المللی، اهمیت بسیار زیادی دارد؛ تا جایی که گسترش نارضایتی سیاسی در یک جامعه پایه های مشروعیت آن نظام را متزلزل می کند. ازجمله عوامل مؤثر بر رضایتمندی شهروندان که در نظریه های مختلف همچون نظریۀ سرمایۀ اجتماعی رابرت پاتنام و نظریه های فرهنگ گرایان سنتی و عقلایی و نظریه های جامعه شناسان دربارۀ دین بر آن تأکید شده است، میزان بهره مندی از سرمایۀ اجتماعی و دینداری شهروندان است. برای بررسی رضایتمندی سیاسی در سه حوزۀ رضایت از کنشگران اجتماعی، نهادهای سیاسی و روش کار و قواعد نظام سیاسی به روش پیمایشی، با نمونۀ 395 نفر پاسخگوی 18 سال به بالا که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، اطلاعات جمع آوری شد و پس از اجرای پرسش نامه میان نمونۀ آماری و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss ، نتایج نشان دادند میزان دینداری پاسخگویان در دو بعد عاطفی و مناسکی تأثیر مثبت و معنی داری بر رضایتمندی سیاسی داشته است. همچنین دو مؤلفۀ اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی بر رضایتمندی سیاسی تأثیر معنی داری داشته اند و سبب افزایش سطح رضایت سیاسی بین شهروندان شده اند. نتایج برازش الگو نشان می دهند میزان F در همۀ الگوهای آزمون شده معنی دار بوده است. میزان ضریب تعیین در الگوی نهایی پژوهش نیز نشان می دهد مجموع متغیرهای آزمون شده 35 درصد از واریانس رضایتمندی سیاسی را تبیین می کند. همچنین تأثیر غیرمستقیم دینداری بر رضایتمندی سیاسی در سطح 05/0، ازطریق دو بعد متغیر اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی تأیید شد.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.
ارزیابی ادراک معنای مکان در عصراطلاعات (مطالعه موردی فضای شهری سنتی و مدرن شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عظیم عصراطلاعات، نوع جدیدی از فضا تحت عنوان فضای مجازی را وارد عرصه شهرسازی نموده. نظر به ضرورت هماهنگی با این حرکت جهانی و اهمیت معنای مکان به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای کیفی محیط، تحقیقات در زمینه بررسی و شناخت اثرات فضای مجازی بر نحوه ادراک، دلبستگی و تعلق مردم به مکان از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد. از آنجاییکه معنا یافتن هر مکان به گونه ای جدایی ناپذیر در ادراک انسانی از آن فضا تنیده شده، برای ارتقاء کیفیت مطلوب فضاهای شهری، بررسی عوامل تاثیرگذار بر ادارک فردی قابل توجه می-باشد. پژوهش اعتقاد دارد افراد بر اساس میزان استفاده از فضای مجازی با اثرات مختلفی در ارتباط با درک مکان و ابعاد مختلف آن با حضور در فضای واقعی مواجه اند. هدف پژوهش، ارزیابی تاثیر میزان استفاده افراد از فضای مجازی بر ادراک معنای مکان آنها در فضای واقعی است. بدین منظور دو فضای شهری سنتی و مدرن اصفهان با جامعه آماری مراجعین مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحقیق از لحاظ ماهیت، کاربردی و هدف، توصیفی تحلیلی میباشد. روش پژوهش همبستگی و آزمونهای کولموگراف اسمیرنف، رگرسیون و همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه، شدت و جهت رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده. بر این اساس مولفه های چهارگانه ادراک تدوین و در نمونه های مطالعاتی مورد آزمون قرار گرفته اند.نتایج نشان میدهد، ادراک معنای مکان افراد از فضای واقعی متاثر میزان استفاده آنها از فضای مجازی بوده که در این رابطه، مولفه کالبدی ادراک بیشترین و مولفه فردی ادراک کمترین میزان همبستگی با آن را داراست.
تبیین مدل و راهبردهای توسعه گردشگری پایدار با رویکرد دانش بنیان (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری دانش بنیان بعنوان رویکردی نوین و غیر قابل اجتناب در عصر حاضر، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و حتی برخی از کشورهای در حال توسعه، باسرعت در حال گسترش است. رویکرد دانش بنیان در کشور ایران بطور نامتوازن در استان ها و شهرهای مختلف درحال شکل گیری است. عوامل فرهنگی، علمی و فناوری، و مسائل مربوط به اقتصاد بویژه اقتصاد دانش بنیان و سیاستگذاری های ملی و برنامه ریزی از جمله عوامل موثر بر میزان توسعه گردشگری دانش بنیان هستند. در مطالعه حاضر؛ با استفاده از یک پرسشنامه تحت وب که برای خبرگان ارسال و داده ها دریافت گردید، با کمک تکنیک های SWOT و QSPM وتحلیل عاملی، مهمترین عوامل موثر بر ایجاد و توسعه گردشگری دانش بنیان در شهر اصفهان شناسایی و رتبه بندی شدند. نتایج حاکی از آن است که مهمترین راهبردهای مستخرج عبارت است از: توجه به مراکز پژوهشی برای انجام تحقیقات کاربردی در حوزه های گردشگری دانش بنیان بویژه مدیریت فناوری بمنظور سیاستگذاری مناسب برای ورود فناوری های دانش بنیان؛ تقویت مراکز ارتباط بین دانشگاه ها و صنعت گردشگری و همچنین بهره برداری لازم از توجه مسئولین شهر به مباحث دانش بنیان در برنامه ریزی های کلان استانی بمنظور سیاستگذاری در پیاده سازی گردشگری الکترونیک و دانش بنیان.
مطالعه شاخص های بیوکلیمایی مؤثر بر اقلیم گردشگری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم عامل مهمی در توسعه گردشگری می باشد و در بسیاری از کشورها آب و هوا یک سرمایه با ارزش برای گردشگر محسوب می شود، زیرا یکی از اطلاعات مورد نیاز گردشگرها برای سفر شرایط اقلیمی مقصد می باشد و گردشگران برنامه سفر خود را با توجه به شرایط اقلیمی مقصد مورد نظر طرح ریزی می کنند. در این پژوهش وضعیت اقلیم توریستی اصفهان از طریق شاخص های TCI، HU، CPI، PMV، PET در یک دوره آماری 60 ساله (1951 تا 2010) برای ایستگاه سینوپتیک شهر اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت. بطور کلی هدف اصلی این پژوهش، تعیین شاخص های TCI، HU، CPI، PMV، PET به منظور توسعه گردشگری و شناخت وضعیت اقلیمی شهر اصفهان در طول سال برای انجام فعالیت های گردشگری می باشد. این تحقیق با توجه به نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. نتایج بدست آمده از این شاخص ها نشان می دهد که در شهر اصفهان با توجه به شاخص TCI ماه های آوریل، می، سپتامبر و اکتبر دارای آسایش اقلیمی، در شاخص HU همه ماه ها دارای آسایش حرارتی، در شاخص CPI ماه های آوریل، می، اکتبر، نوامبر و دسامبر، در شاخص PET بهترین ماه برای گردشگری اکتبر و در شاخص PMV ماه می بهترین شرایط را جهت انجام فعالیت های توریستی دارا می باشند
ارزیابی منظرخیابان شهری با تاکید بر مبلمان شهری (مورد مطالعاتی :خیابان چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر شهر واسطه ای میان انسان ،پدیده شهر،تبلور بصری و معنایی اجزای تشکیل دهنده ی فضا است.که یکی از اجزای آن مبلمان شهری است.مبلمان شهری عناصری از فضای شهری هستند که کم تر مورد توجه قرار می گیرند و درپرداختن و برنامه ریزی و طراحی شهرها بیشتر مورد غفلت واقع می شوند، با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرهای بزرگ از جمله اصفهان و افزایش جمعیت، کم کم تسلط مسئولان شهری به کنترل اوضاع اجتماعی و پرداختن به امور سیماهای شهرها و سامان دهی آن کمتر از گذشته شده است به طوری که در بسیاری از موارد دقت فدای سرعت شده و حفظ هویت و زیبایی، به ویژه در مبلمان شهری،قربانی نیازهای مقطعی و نسنجیده روزمره شهری می شود.نبود طراحی خاص، اعمال سلیقه،در نظر نگرفتن( ارگونومی، همه شمولی، رنگ مناسب، نورپردازی) و عدم تناسب با فرهنگ از مهمترین مشکلات مبلمان شهری در سطح شهر اصفهان می باشد.خیابان چهارباغ به دلیل سوابق تاریخی از قدرت جذب بالای گردشگر برخوردار بوده و به لحاظ نوع خدمات رسانی پذیرای تعداد زیاد مسافرو شهروندان است ولی مبلمان شهری این بخش نه تنها از نظر کمی کافی نیست بلکه دچار مشکلاتی نظیر:پراکندگی نامناسب،مکان یابی نادرست،عدم هماهنگی محیطی،عدم مطابقت با فرهنگ عمومی ،طراحی نامناسب ،استفاده از مصالح نامرغوب ،عدم رعایت استانداردهای لازم و...می باشد و در پی بعضی از تخریب ها به منظور اجرای پروژه مترو اغتشاشات بصری و اختلال در منظر شهری این محور ایجاد شده است.هدف از پژوهش حاضر، ارتقاء این فضای شهری از طریق بهبود منظر شهری با تأکید بر مبلمان شهری می باشد.در پژوهش حاضر روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی،شیوه گردآورد داده هااسنادی- میدانی و روش تجزیه تحلیل داده ها کمی و کیفی است نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با درنظرگرفتن شاخص هایی چون: مکان یابی صحیح، هماهنگی بیشتر با بافت سنتی و تاریخی،همه شمولی،رنگ، راحتی ،ارگونومی،عملکرد مناسب و ...می توان به منظر پایدار و مناسب در این محور دست یافت.
تحلیل جغرافیایی ساختمان های بلندمرتبه. مطالعه موردی: مناطق جنوب رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
1 - 15
حوزه های تخصصی:
امروزه مسائلی نظیر: افزایش سریع جمعیت در شهرها، افزایش مهاجرت به شهرها، نیاز به اسکان در شهرها، کمبود زمین، بالا بودن قیمت و گسترش افقی شهرها باعث شده که ساخت بناهای بلند به شدت مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش مسایل ساختمان های بلندمرتبه در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان بررسی شده است و تعدادی از ساختمان های بلند موجود در مناطق 5، 6 و 13 مورد تحلیل قرار گرفته است. اهمیت این پژوهش از این جهت است که بلندمرتبه سازی در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود اثرات متفاوت بسیاری بر سطح شهر و ساکنان آن دارد و در سال های اخیر بلندمرتبه سازی های بی رویه ای در سطح شهر خصوصاً در این مناطق صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش های کتابخانه ای و پیمایشی است. برای تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار های GISاستفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: در سال های اخیر بلندمرتبه سازی های بی رویه ای در سطح شهر اصفهان و به خصوص در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود صورت گرفته است. ساختمان های بلندمرتبه در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود اثرات منفی بر جای گذاشته است از جمله انسداد دید و چشم انداز ساختمان های اطراف،جلوگیری از جریان باد در سطح شهر،تأثیرات ترافیکی، مسائل اجتماعی- فرهنگی و ... . ساختمان های بلند و وضعیت آن ها در مناطق 5، 6 و 13 باعث اختلاف در میزان ترافیک شده است. به طوری که ترافیک در منطقه 5 بیشتر از منطقه 6 و 13 بوده است. مسائل اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده به وسیله ی ساختمان های بلند در مناطق 5، 6 و 13 متفاوت بوده است. منطقه 13 بیشترین مسائل اجتماعی و فرهنگی را دارا بوده است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری و کارکرد ساختار شبکه روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری (موردمطالعه: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
۱۰۶-۸۵
حوزه های تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقای عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای رفع ناکارآمدی های مدیریت شهری ناشی از تعدد سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. به منظور هماهنگی بین سازمانی بر پایه توسعه ارتباطات بین سازمانی در سیستم مدیریت شهری، تحلیل شبکه روابط بین سازمانی به گونه ای که علاوه بر شناخت و تحلیل نحوه ارتباط سازمان ها با یکدیگر، امکان شناسایی و تحلیل انگیزه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی این روابط بین سازمانی را نیز در راستای تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی فراهم کند، ضرورت دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، دستیابی به علل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل شبکه ای روابط در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی در جهت تسهیل فرایند تحقق اهداف برنامه های بهسازی و نوسازی شهری بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه ۱۳ شهر اصفهان می باشد. از این منظور، یک پژوهش کاربردی و استقرایی براساس مراحل سه گانه توصیف، تحلیل و تجویز در دستورکار قرار گرفت که در آن از فنون و روش های کمی و کیفی (چون تحلیل ذی نفعان بر پایه ماتریس قدرت- نفوذ و تحلیل عوامل سببی مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل شبکه روابط بین سازمانی)، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند در درون شبکه روابط بین سازمانی شکل گرفته برای پیشبرد اهداف برنامه نوسازی و بهسازی محله قائمیه، مهم ترین و فعال ترین سازمان ها به ترتیب معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی و شهرداری مرکزی اصفهان می باشد. همچنین مهم ترین عوامل سببی (دلایل و انگیزه های) مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی به ترتیب اهمیت شامل تبادل اطلاعات، وجود پروژه های محرک توسعه، پشتیبانی از تحقق اهداف مشترک، پشتیبانی از تحقق ارزش های مشترک، به کارگیری سرمایه های اجتماعی و نیاز به تأمین منابع از سایر سازمان ها می باشند. در واقع فعال ترین سازمان ها می توانند با تقویت اصلی ترین دلایل و انگیزه های شکل گیری روابط بین سازمان های درگیر در برنامه نوسازی و بهسازی محله قائمیه، هماهنگی بین خود را در راستای تحقق اهداف این برنامه و تحقق پذیری آن افزایش دهند.
تببین دگردیسی ساختار فضایی شهر اصفهان در ارتباط با دگرگونی قدرت از صفویه تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
307 - 338
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهرها یکی از عناصر تأثیرگذار در امر توسعه شهرها در دوره های مختلف بوده است. در شهرهای ایرانی، ساختار فضایی شهرها گاه به صورت ارگانیک و در طی دوران تاریخی و براساس مقتضیات زمانه، همچون نیازهای اقتصادی-اجتماعی و دینی-مذهبی آن ها شکل می گرفته و در مواردی، این ساختار از برنامه ها و طرح های حکومتی آن دوره بسیار تأثیر می گرفته است. با توجه به تغییرات سریع شهر و فضاهای شهری در دوره های معاصر، شکل دیگری از تحلیل فضای شهری باید مورد توجه قرار گیرد که در مطالعات کلاسیک تحلیل فضای شهری کمتر بدان پرداخته شده است. شهرهای تاریخی بهترین بستر را برای این گونه تحلیل فراهم می آورند؛ بنابراین شناخت ساختار فضایی شهر، رابطه آن با قدرت و تأثیر دگرگونی قدرت بر دگردیسی ساختار فضایی اصفهان هدف این پژوهش است. این پژوهش با انتخاب شهر اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه ازیک سو در یک سطح کلان و با روش تفسیر-تاریخی، بررسی سِیر تحول تاریخی استخوان بندی شهر اصفهان انجام یافته است و از سویی دیگر با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدید میدانی و مصاحبه و به کمک نرم افزارهای ArcGIS، Auto CAD و Depth map با تکنیک چیدمان فضایی (Space Syntax) با استفاده از نقشه های تحلیلی چیدمان فضایی و به کارگیری مفهوم ارزش هم پیوندی انجام یافته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که ساختار فضایی اصفهان از دوره صفویه که با برنامه ریزی حکومت مقتدر شکل گرفته، در دوره های بعد با دگرگون شدن قدرت تغییرشکل داده و کماکان عناصر اصلی ساختار فضایی نقش اصلی در شهر دارند و از هم پیوندی بالایی برخوردار هستند.
تحلیل اقتصادی ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی انبوه با به کارگیری رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی (محله بهار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش مجتمع های مسکونی انبوه، افزون بر پاسخ به نیاز فعلی مسکن، مشکلی برای نوسازی در آینده ی شهرها می باشد. فرسودگی، افت زیست پذیری یک مجموعه مسکونی آپارتمانی (همچون محله بهار در جنوب شهر اصفهان) و اختلافات مالکیتی ناشی از آن، تهدیدهایی برای ورود سرمایه گذاران به منظور نوسازی می باشد. در این مقاله با هدف به کارگیری ظرفیت های رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی به منظور ارتقاء زیست پذیری در مجموعه مسکونی انبوه محله بهار برپایه سودآوری برای بخش خصوصی، پشتیبانی بخش عمومی از ارزش ها و منافع بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی و بیشینه نمودن منافع مشترک بخش های عمومی و خصوصی، یک پژوهش کاربردی دوگانه توصیفی-تحلیلی در دستورکار قرار گرفته است. با انجام تحلیل هایی چون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل متون مدون و تحلیل نظرات ذینفعان کلیدی، گزینه های چهارگانه ساخت وساز در زمینه سرمایه گذاری برای ارتقاء زیست پذیری در مجتمع های انبوه مسکن در محله بهار اصفهان برپایه رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی طراحی و با تحلیل ارزش خالص فعلی[1] و تحلیل نرخ بازده داخلی[2] میزان سودآوری هر یک از گزینه های پیشنهادی محاسبه شده است. یافته های برآمده از تحلیل تمایل توسعه گران بخش مسکن، برای اختیار هر یک از گزینه های سودآور برای ارتقاء زیست پذیری نشان می دهند تشکیل تعاونی (همکاری گروهی)، ارائه مستندات توسط هیأت مدیره مجتمع های مسکونی انبوه (شفافیت)، اعطای تراکم بیشتر از تراکم پیشنهادی از سوی کمیسیون ماده 5 (ارزش افزوده)، خروج همه مالکان از پروژه و خرید کلیه واحدهای مسکونی از مالکان مهم ترین شرایط سرمایه گذار بخش خصوصی برای ورود به فرایند مشارکت با بخش عمومی در راستای ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی در محله بهار هستند. [1]. Net present value (NPV) [2]. Internal rate of return (IRR)
تحلیل نگرش جامعه محلی نسبت به اثرات گردشگری (مطالعه موردی: محله نقش جهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: شناخت نگرش جامعه محلی در رابطه با توسعه گردشگری گامی مهم در توسعه گردشگری پایدار محسوب می شود. لذا ارزیابی نگرش جامعه محلی در مورد توسعه گردشگری جهت برنامه ریزی مطلوب برای آینده ضروری است. هدف تحقیق حاضر تحلیل نگرش ساکنان محله تاریخی- گردشگری نقش جهان در شهر اصفهان نسبت به گردشگری، و ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش رضایت ساکنان محله نسبت به توسعه گردشگری می باشد. روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه (برای سنجش نگرش) و مصاحبه (ارائه راهکار) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق ساکنان محله نقش جهان می باشند که براساس تعداد ساکنان محله و با فرمول کوکران 366 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، و دیدگاه آنها نسبت به گردشگری ارزیابی شد. از این تعداد 60 نفر برای انجام مصاحبه و ارائه راهکار مشارکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روشهای آماری تی تک نمونهای و تحلیل عاملی و برای ارائه راهکار از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد از دیدگاه جامعه محلی در محله نقش جهان اثرات مثبت گردشگری بیش از منفی بوده و جامعه میزبان نسبت به گردشگری رضایت نسبی دارند. بیشترین تأثیر مثبت بر حوزه های زیباسازی فضای شهری و فرصت اشتغال و تأثیر منفی در حوزه ازدحام جمعیت ارزیابی شد. از تحلیل مصاحبه 28 راهکار قابل عملیاتی در قالب 7 مقوله شامل توسعه ظرفیت های شغلی، جذب سرمایه، برنامه ریزی مشارکتی، تقویت تعامل جامعه میزبان و مهمان، فرهنگ سازی، تقویت امنیت شهری و تقویت زیرساخت های محله برای افزایش رضایتمندی جامعه محلی بدست آمد. نتایج: تسری منافع حاصل از گردشگری به کل محله، هم باعث ایجاد رضایتمندی جامعه محلی نسبت به گردشگری خواهد شد و هم با ارائه خدمات مطلوب تر به جامعه مهمان در رضایتمندی نهایی گردشگران، نقش مؤثری خواهد داشت.
سنجش تاثیر مولفه های بازآفرینی فرهنگ مبنا بر توسعه پایدار گردشگری در بافت فرسوده تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود بافتهای فرسوده سبب شده است که بازآفرینی شهری جزء مهمترین دغدغه های برنامه ریزان کشورمان باشد. این مسئله وقتی در بافت تاریخی رخ میدهد ابعاد جدی تری به خود می گیرد چرا که با روند رو به افزایش فرسودگی هویت تاریخی و فرهنگی یک شهر به خطر می افتد. بافت تاریخی شهرها مهمترین بستر کالبدی-فضایی ارزشهای فرهنگی محسوب میشود.رویکرد منتخب پژوهش بازآفرینی فرهنگ محور می باشد. هدف از انجام پژوهش سنجش تاثیر بازآفرینی فرهنگ مبنا (متغیر مستقل) بر توسعه پایدار گردشگری (متغیر وابسته) و ارزیابی وضعیت شاخص های هر یک از دو مفهوم در محدوده مورد مطالعه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (0.935) به دست آمده است. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره آماری تی تک نمونه با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین بازآفرینی فرهنگ مبنا و توسعه پایدار گردشگری همبستگی قوی و رابطه مستقیم وجود دارد و این دو شاخص بر یکدیگر تأثیر گذارند. همچنین نتایج نشان داد که متغیر مستقل بیشترین همبستگی را به ترتیب با شاخص امکانات خدماتی و رفاهی، زیست محیطی، اجتماعی، مدیریت شهری، فرهنگی، تکنولوژی و کالبدی دارد. نتایج آن بیانگر این بود که شاخص اقتصادی در مفهوم توسعه پایدار گردشگری در وضعیت نامطلوب در ارزیابی وضعیت شاخص های مفهوم بازآفرینی شاخص عملکرد در وضع نامطلوب نسبت به سایر شاخص ها قرار دارد.
بررسی پایداری و ساختار فضایی محلات و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهر اصفهان با استفاده از روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
11-18
حوزه های تخصصی:
نفوذپذیری و مشکل دسترسی ازجمله مشخصههایی است که برای بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری ب رشمرده م ی شود ، با این وجود در کمتر مطالعهای این موضوع به گونه ای روشمند و غیر روایی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر، با بررسی ساختار فضایی شهر اصفهان به کمک روش چیدمان فضا، تلاش کرده است تا ضمن معرفی رو ش ی مناسب در مطالعه و تحلیل شرایط ساختاری عرصههای سکونتی شهرها، جایگاه محدودهها و محلات فرسوده و ناکارآمد اصفهان را میزان قابلیت حرکت و ارتباط در « هم پیوندی » نیز در ساختار فضایی شهر موردبررسی قرار دهد. در این رابطه با استفاده از شاخص شهر اصفهان، همچنین محدودههای هدف، به صورت کمی در سطح کلان، میانی و محلی مدل سازی شده و میزان ارزش هم پیوندی محدودههای هدف در قیاس با کل شهر با استفاده از پنج آماره میانگین، کمینه، بیشینه، انحراف معیار و اختلاف میانگین هم پیوندی شهر و محدودههای هدف، تحلیل شد. یافته ها نشان میدهد که ارزش هم پیوندی ساختار فضایی محدوده های هدف در هر سه سطح ذکرشده پایین تر از سایر محلات شهر است، که این مسئله مؤید ناپایداری، ضعف دسترسی و نفوذپذیری این محدوده ها در شهر می باشد. لذا نتایج حاصل از تحلیل با روش چیدمان فضا به شکلی روشمند ارتباط معنی دار و مستقیمی را بین ساختار ف ضایی محلات دارای بافت فرسوده و سایر محلات، با وضعیت آن ها نشان می دهد که این نکته حکایت از کارآمدی روش مذکور در مطالعهی موضوعات مشابه دارد.
بررسی راهبرد های توانمند سازی فرهنگی در مناطق حاشیه نشین شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه فقر در ابعاد مختلف عامل حاشیه نشینی برخی افراد در کلان شهرها می گردد که عامل معضلات بسیار و سلب حق شهروندی در مورد آن ها شده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی فرهنگی در مناطق حاشیه نشین شهر اصفهان است. شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش تحقیق حاضر آمیخته ای از روش توصیفی- پیمایشی مبتنی بر تکنیک سوات است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری اصفهان است. در یافته های حاصل از کدگذاری اولیه تحقیق، تعداد 16 نقطه قوت فرهنگی، 23 مورد از نقاط ضعف، 25 فرصت و 22 عامل از تهدیدهای فرهنگی به دست آمد. بر اساس ماتریس ارزیابی عوامل درونی و بیرونی، نتایج نشان می دهد که منطقه شماره (10) شهرداری برخلاف منطقه 12 و 14 شهرداری که در وضعیت نامناسب و رو به ضعف قرار داشته اند، در وضعیت مناسب قرار دارد و می توان با به کارگیری استراتژی تهاجمی رشد و توسعه در جهت حداکثر رساندن فرصت ها استفاده نمود. در مقابل با استفاده از استراتژی رقابتی و تدافعی، نیاز شدیدی به ارزیابی مجدد، اصلاح ساختار و سیاست های راهبردی در مورد حاشیه نشینان ناحیه 12 و 14 شهرداری احساس می شود.
سنجش جداشدگی گروه های شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان با استفاده از روش های اندازه گیری تک گروهی و چند گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های بروز پدیده جداشدگی در سطح شهرها، تمایزهای اجتماعی- اقتصادی است که در اثر تخصیص ناعادلانه منابع، فرصت ها و خدمات شکل می گیرد. بررسی و سنجش میزان جداشدگی در سال های گذشته، بر اساس شاخص ها و متغیرهای مختلف، بارها مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته تا بتوانند ضمن بررسی و تحلیل این پدیده، پیامدهای منفی آن را کاهش دهند. هدف این پژوهش، سنجش میزان جداشدگی در میان گروه های عمده شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان است؛ بدین منظور میزان جداشدگی مطابق ابعاد معرفی شده مسی و دنتون (1988)، یکبار با استفاده از 13 شاخص تک گروهی و بار دیگر با استفاده از 7 شاخص چندگروهی و با به کارگیری نرم افزار Geo-Segregation Analyzer، بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن سال1390، برای دو متغیر گروه های شغلی و تحصیلی محاسبه شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از شکل گیری میزان بالای جداشدگی در میان تمامی گروه های شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان است. شاخص ضریب مکانی برای گروه های عمده شغلی نشان دهنده تجمع فضایی گروه شغلی پایین در محله های حاشیه و دور از مرکز شهر و در نتیجه جداشدگی بیشتر آنها در مقایسه با دو گروه شغلی دیگر است. این شاخص در میان گروه های تحصیلی، نشان دهنده تجمع فضایی گروه تحصیلی بالا در محله های جنوبی شهر و دو سمت حاشیه زاینده رود و در نتیجه جداشدگی بیشتر آنها در مقایسه با دو گروه تحصیلی دیگر است.
نقش مورفولوژی و آمایش شهری در ارتقاء تاب آوری کالبدی- فضایی مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
163 - 183
حوزه های تخصصی:
نظریه نوظهور «تاب آوری شهری» با نگاه جامع به همه ظرفیت های اجتماع، به سرعت در حال جایگزینی روش های ناکارآمد سنتی مدیریت بحران در رویارویی با تعدد و تنوع روز افزون فجایع در جهان است. هدف این پژوهش، با توجه به جایگاه مهم کلانشهر اصفهان در سلسله مراتب شهری، تحلیل وضعیت تاب آوری و تعیین عوامل اصلی و میزان اثرگذاری هر یک از آنها در ارتقاء تاب آوری اصفهان به وسیله مدلسازی ریاضی در قالب مدل EDRI، با تمرکز بر محیط مصنوع به ویژه مورفولوژی و آمایش شهری است. روش تحقیق: روش کلی پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، زیربنایی و کاربردی است. در این جهت، با گزینش و بومی سازی شاخص ها به روش مطالعات کتابخانه ای، در رویکردی جامع سه شیوه مستقل جمع آوری و ارزیابی داده، شامل «بررسی میدانی و آماری»، «مصاحبه خبرگان به روش دلفی» و «افکارسنجی خانوار»، با استفاده از روش های تحلیل آماری، همبستگی کانونی، آزمون T و «مدل رگرسیونی چند متغیره پیش بین تاب آوری»، به کمک نرم افزارهای SPSS و R مورد استفاده قرار گرفت. بررسی ها گویای همبستگی مناسب و مستقیم شاخص های عملیاتی مطرح، همچنین تاب آوری «کالبدی- فضایی» پایین تر از متوسط اصفهان با مقدار 66/2، به کمک طیف لیکرات پنج سطحی 1 (بسیارضعیف) تا 5 (عالی) است. پیشنهادها: بر اساس نتایج، اولویت نخست برنامه ریزی ارتقاء تاب آوری از نظر کسب پایین ترین امتیاز، حوزه «آمایش و مورفولوژی شهری» با مقدار 53/2 و پس از آن «شاخص برخورداری» با 61/2 و «کیفیت مسکن» با مقدار 69/2 می باشد. میزان تأثیر بهبود شاخص ها در ارتقاء تاب آوری، بر اساس «مدل رگرسیونی پیش بین تاب آوری» حاصل پژوهش نیز، با ضرایب تأثیر 264/0 برای شاخص «آمایش و مورفولوژی شهری»، 164/0 برای «کیفیت مسکن» و با اختلاف بسیار جزئی مقدار 162/0 درخصوص «شاخص برخورداری» مؤید همین اولویت بندی برنامه ریزی و اقدام از منظر وزن مؤلفه ها و همچنین اهمیت آمایش شهری در ارتقاء تاب آوری است.
تحلیل فضایی و مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شهر اصفهان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی معکوس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم بهار ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۱۱۰-۹۶
مقدمه: یکی از مشکلات شهرهای امروزی، عدم مکان گزینی مناسب فعالیت های شهری می باشد که حیات شهرها را با مشکل مواجه ساخته است. ایستگاه های آتش نشانی که به عنوان یکی از فعالیت های خدمات شهری به حساب می آیند از این قاعده مستثنی نیستند. با توجه به افزایش سریع جمعیت و رشد غیرمنطقی شهرها، سیستم ایمنی شهر نیز باید بهبود پیدا کند تا بتواند پوشش کافی را بر کل شهر داشته باشد. مکان یابی درست ایستگاه های آتش نشانی در نحوه دسترسی سریع و به موقع خودروهای آتش نشانی به محل حادثه بسیار مهم است. رسیدن به موقع آتش نشانان به محل حادثه باعث می شود که خسارت کمتری به بار آید، لیکن تحقق این امر نیازمند توزیع بهینه ایستگاه های آتش نشانی است. روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر اصفهان و نقشه 2000/1 این شهر به دست آمده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که ایستگاه های آتش نشانی موجود فقط 03/52 درصد از فضاهای فعال شهری را در زمان استاندارد تحت پوشش مفید خود قرار می دهند و برای ارتقای سطح دسترسی عادلانه شهروندان و بهبود الگوی توزیع فضایی ایستگاه ها بر اساس استانداردها و ضوابط، مکان یابی ایستگاه های جدید ضرورت دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، با جمع آوری داده های مؤثر در قالب لایه های اطلاعاتی نظیر شبکه ارتباطی، تراکم جمعیت مناطق و فضاهای مستعد بروز حوادث و سوانح، کاربری اراضی و غیره با استفاده از GIS و مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس، مکان های مناسب برای باز توزیع ایستگاه های موجود و احداث ایستگاه های آتش نشانی جدید مکان یابی و پیشنهاد شده است.
تحلیل شاخص ها و تبیین راهبردهای تحقق هوشمندسازی شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله : با ادامه تسلط جمعیت شهری در سطح جهانی، افزایش روندهای تغییر اوضاع و پیش بینی های سازمان ملل، برنامه ریزان شهر، مبتکران و محققان شهری به طور فزاینده ای در حال کار بر روی ابتکارات مشترک برای بررسی جنبه های فیزیکی، فناوری، اجتماعی، سیاسی و زندگی هماهنگ شهری هستند و هدف، ایجاد شهرهایی با عملکرد خوب، مرفه، پایدار، مقاوم و قابل زندگی است. در راستای گسترش کلان شهرها و فشارهایی که بر زیرساخت های شهری وارد می شود، به تحقق رویکردهایی مانند هوشمندسازی شهری توجه شده است که باعث بهبود کیفیت زندگی و عملکرد شهر می شود. هدف : بررسی مؤلفه های مؤثر در تحقق هوشمندسازی شهر اصفهان است. روش پژوهش : رویکرد حاکم بر پژوهش از نظر هدف، کاربردی – توسعه ای و روش آن توصیفی – تحلیلی است. اطلاعات لازم با به کارگیری منابع اسنادی-کتابخانه ای و مطالعات میدانی جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش را مسئولان و مدیران شهری تشکیل می دهد که براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، 60 نفر برای نمونه مدنظر انتخاب شد. تحلیل پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و SWOT صورت گرفت. نتایج: نتایج یافته های روش تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که چهار عامل، اقتصادی/ مدیریتی (مقدار ویژه: 69/7 و درصد واریانس کل: 78/20 درصد)، اقتصادی/ محیطی (مقدار ویژه: 86/5 و درصد واریانس کل: 85/15 درصد)، کالبدی (مقدار ویژه: 67/5 و درصد واریانس کل: 32/15 درصد) و اجتماعی (مقدار ویژه: 56/4 و درصد واریانس کل: 34/12 درصد) مهم ترین عوامل در هوشمندسازی شهر اصفهان است؛ همچنین یافته های حاصل از روش SWOT نشان دهنده نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای تحقق هوشمندسازی در شهر اصفهان است. نوآوری: هوشمندسازی شهری، شکل نهایی رویکردهایی مانند شهر پراکنده، شهر فشرده، رشد هوشمند، شهر الکترونیک و هوشمند است که در طول زمان شکل گرفته و تکمیل کننده یکدیگر بوده اند. در پژوهش حاضر از شاخص های مشترک این نظریه ها، در راستای تحقق هوشمندسازی در شهر اصفهان استفاده شده است.
شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مهم ترین و نوین ترین مباحث در تئوری های جدید شهرسازی و برنامه ریزی است که باهدف پیشبرد شهر به سوی مطلوبیت هرچه بیشتر مطرح شده است. هدف این پژوهش کاربرد تحلیل عاملی در شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری محلات شهری است. ابتدا زیست پذیری از دیدگاه نظری و سپس ویژگی های مناطق شهر اصفهان موردسنجش و بررسی قرارگرفته اند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری از تکنیک طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده ی این است که بین مناطق شهری اصفهان ازنظر زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به سطح بندی انجام گرفته، محلات جلفا و رزمندگان دارای بیشترین سطح زیست پذیری هستند که علت قرارگیری این محلات در یک طبقه مشابهت های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آن هاست زیرا ساکنان این دو محله به طور نسبی از کیفیت سیستم حمل ونقل، هویت اجتماعی، برخورداری از امکانات و رضایت مندی از محل سکونت خود راضی بوده اند. محله ی درب کوشک با توجه به قرارگیری در مرکز شهر و مواجهه با مسائل اقتصادی و فرهنگی و کالبدی دارای سطح زیست پذیری متوسط است بیشترین نارضایتی در این محله مربوط به عدم کیفیت سیستم حمل ونقل بوده است. محلات سیچان، عباس آباد و خانه اصفهان در پایین ترین سطح زیست پذیری جای گرفته اند و اولین اولویت توجه را به خود اختصاص داده اند. با توجه به اینکه شرایط زیست پذیری در مناطق مختلف متفاوت است، درنهایت هدف این پژوهش دستیابی به شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری و شناسایی وضعیت محلات و عوامل مؤثر بر آن است.
ارزیابی اثرات شاخص های گردشگری فرهنگی در توسعه صنعت گردشگری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی؛ قدمت تاریخی؛ جاذبه های متنوع گردشکری هموراه مورد توجه سیاحان و گردشگران است. این شهر پیوسته بعنوان یکی از قطب های بزرگ گردشگری ایران؛ با داشته های فراوان تاریخی؛ فرهنگی؛ اجتماعی؛ هنری؛ صنایع دستی؛ طبیعی و ... میزبان خوبی برای گردشگران داخلی و خارجی بوده است؛ ولی بعلت ضعف مدیریت و برنامه ریزی؛ عدم امکانات مرتبط با صنعت گردشگری خلاق فرهنگی متأسفانه تاکنون نتوانسته است آنگونه که شایسته است؛ از نظر جذب جهانگردان و کسب درامد ارزی موفق باشد. هدف این پژوهش تحلیل ارزیابی شاخص های گردشگری فرهنگی در توسعه گردشگری اصفهان است. نوع تحقیق با توجه به هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش توصیفی؛ تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش های اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل گردشگران شهر اصفهان است شامل دو گروه خُبرگان و جهانگردان بوده؛ خُبرگان بعلت تعداد کم همه شمارش شده اند؛ اما تعداد نمونه گردشگران؛ با استفاده از فرمول کوکران؛ تعداد و حجم نمونه افراد مورد مطالعه برابر با 384 نفر تعیین گردیده است؛ بمنظور تجزیه و تحلیل تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ، Arcgis و همچنین تحلیل ساختاری بهره گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به ترتیب شاخص های فرهنگی؛ هنری؛ اجتماعی و زیستی در جذب گردشگران فرهنگی از اهمیت بیشتری برخوردار است و اولویت برنامه ریزی توسعه گردشگری شهری بایست بر این اساس آنها صورت گیرد و پتانسیل های بالایی برای توسعه گردشگری فرهنگی دارد.