مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدرنیسم


۱.

پست مدرنیسم

تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۱۲
در این تحقیق قصد ما این است که به بررسی پدیده ای با عنوان پست مدرنیسم بپردازیم که برای توصیف تغییرات گسترده ای که در دهه های پایانی سده بیستم اتفاق افتاده، استفاده می شود و حتی برخی این رویکرد را پارادایم چهارم علوم اجتماعی بعد از اثباتی،تفسیری و انتقادی می دانند. ما در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای،ضمن آشنایی با اصول و مبانی پست مدرنیسم به تاریخچه آن خواهیم پرداخت و تعریف ساده ای از آن ارائه خواهیم داد و در ادامه با مفاهیم و واژگانی که مورد استفاده دراین رویکرد هست آشنا خواهیم شد و برای ورود به مدرنیسم ابتدا باید معنا و ریشه مدرن و مدرنیسم را بدانیم و تفاوت های آن با مدرنیته و مدرنیزاسیون آگاه شویم. و همچنین با نظریه پردازان مهم این مکتب از جمله با ژان فرانسوا لیوتار که پدر پست مدرن خوانده می شود و ژان بودریار و زیگموند باومن آشنا می شویم.
۲.

تبیین ارتباط میان تحولات نهاد موزه با گفتمان ملی گرایی در دوران مدرن و پسا مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم پسا ‌مدرنیسم ملت ملی گرایی موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
موزه به مثابه ی نهادی فرهنگی-اجتماعی متأثر از ارزش های جامعه و ایدئولوژی مسلط بر آن است. ازجمله این ایدئولوژی ها، ملی گرایی است که اهمیت خاصی در شکل گیری و تحولات موزه ها در جهان داشته است. در واقع می توان دگرگونی موزه ها از بدو تأسیس این نهاد در اروپا را مرتبط با ایده ملی گرایی دانست که در چارچوب دو پارادایم اصلیِ ملی گرایی مدرن و پسامدرن قابل بررسی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تبیین ارتباط موزه ها و ملی گرایی، در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه ملی گرایی در شکل گیری «مفهوم»، «جایگاه» و «کارکرد» موزه ها نقش داشته است و چگونه تغییر پارادایم ملی گرایی موجب دگرگونیِ معناداری در نهاد موزه شده است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و در این راستا نظریات مربوط به ملی گرایی در میان نحله های فکری مدرن و پسامدرن موردِ توجه قرار گرفته است. داده ها نیز به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد ظهور ایده ملی گرایی در پارادایم مدرن با بازگشایی موزه برای بازدید همگانی، تأسیس موزه های ملی و گسترش موزه ها در اروپا و آمریکا همراه بوده است. می توان گفت این رخدادها ارتباط مستقیم و گسست ناپذیری با جریان های استعماری داشته است. همچنین پس از مسلط شدن گفتمان پسااستعماری و تحول در مفهوم ملی گرایی در پیوند با گفتمان جدید، موج دیگری از موزه ها به مثابه ابزار استقلال و عامل هویت بخش ظهور یافته است. از سوی دیگر، می توان نتیجه گرفت که شکل گیری جریان سوم در موزه ها، پیوند آشکاری با تثبیتِ گفتمان ملی گراییِ پسامدرن دارد که امکان مواجهه موزه ها با خرده فرهنگ ها را به یک ضرورت تبدیل نموده است.