مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
کارآفرینی روستایی
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم شاخه ای نسبتاً جدید از توریسم با محوریت ارزیابی، رفتارشناسی و مدیریت لندفرم ها به عنوان مقاصد گردشگری در نواحی شهری و روستایی است. دستاورد این شاخه به طور کلی شامل پایداری محیط، احیا و بهره برداری از میراث فرهنگی و کارآفرینی جامعه بومی در نواحی شهری و روستایی است. در این مطالعه سعی بر آن است در راستای ارتقای اقتصادی، فرهنگی، کارآفرینی و... در نواحی روستایی مجاور ژئومورفوسایت ها و تکمیل ارزیابی آن ها، یک الگوی مدیریتی ویژه با هدف اجرا شدن نتایج ارزیابی توانمندی ژئومورفوسایت ها در قلمرو روستایی شهرستان محلات، تدوین و تعریف شود. از نظر روش شناسی پژوهش حاضر از دو بخش مطالعات میدانی و کتابخانه ای تشکیل شده است. مطالعات کتابخانه ای در همه مراحل پژوهش شامل پیشینه شناسی، جنبه های نظری گردشگری، روستاشناسی و... استفاده شد. مطالعات میدانی در این مطالعه از دو مرحله تشکیل شده است: مرحله اول شامل شناسایی و ارزیابی سایت ها (ارزیابی توان گردشگری به کمک مدل اصلاح شده و پیشنهادی پری یرا و همکاران (2007)، آسیب شناسی وضع موجود و...) و مرحله دوم شامل تدوین و پیاده سازی الگوی مدیریتی و انطباق آن با ویژگی های محدوده مطالعه شده است (مصاحبه با جامعه بومی، اجرایی و...). یافته های این مطالعه در قالب الگوی مدیریتی ژئوتوریسم نواحی روستایی، در هشت گام اصلی قرار گرفت: 1- تدوین چشم انداز ژئوتوریسم در نواحی روستایی، 2- محیط شناسی محدوده مطالعه شده، 3- ارزیابی ژئومورفوسایت به کمک مدل اصلاح شده پری یرا و همکاران (2007)، 4- رفتارشناسی ظرفیت تعادلی ژئومورفوسایت ها در واکنش به مخاطرات طبیعی و انسانی، 5- بررسی مقیاس ژئوتوریسم روستایی، 6- تجزیه و تحلیل فرصت ها و چالش های مدیریت طبیعی، 7- تجزیه و تحلیل فرصت ها و چالش های مدیریت انسانی و 8- انطباق وضعیت الگو با اهداف تعیین شده. به طورکلی، موارد تعیین شده می تواند از طریق تعامل دولت مرکزی، مدیریت محلی و کارشناسان در جهت دستیابی به اهداف ژئوتوریسم و توسعه جامعه روستایی محقق شود. نتایج نهایی پیاده سازی الگوی مدیریتی شامل شناسایی، ارزیابی، تفسیر، به کارگیری مولفه های مدیریتی و... نمایانگر نقصان هایی در روند مدیریت و برنامه ریزی در این عرصه است؛ این در حالی است که جامعه بومی به ویژه روستاها (ازجمله روستای گردشگری خورهه و...) قادر است با بهره برداری سازمان یافته به کمک رویکردهای علمی، آگاهانه و احداث زیرساخت های گردشگری نه چندان پرهزینه (سرویس بهداشتی عمومی، خانه های دوم روستایی، تابلوهای راهنما، بروشور و...) توسعه پایدار روستاها و نواحی را به ویژه در زمینه اشتغال زایی و تثبیت جمعیت روستایی به ارمغان آورد.
کار آفرینی کشاورزی راهبردی در توسعه پایدار روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 248
حوزه های تخصصی:
روستاها به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی در هر جامعه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند به طوری که یکی از عوامل موثر در توسعه روستائی، کار آفرینی است. کار آفرینی فرایند ارتقاء فن آوری با ایجاد یک کسب و کار با سازمان جدید است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان و از جمله کشاورزان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. اگرچه کارآفرینی تنها راه کار اشتغال زایی و افزایش درآمدهای مردم روستایی نیست، اما قطعاً بهترین و بهره ورترین نوع آن است. در این میان کارآفرینی کشاورزی می تواند صرف نظر از این که یک منبع درآمد و اشتغال برای ساکنین روستا، افزایش بهره وری افراد و منابع بوده، در توسعه اقتصادی روستا و در نهایت توسعه روستایی مؤثر باشد. این پژوهش که از نوع توصیفی و مطالعات کتابخانه ای است، به بررسی نقش کارآفرینی کشاورزی در توسعه پایدار روستایی می پردازد. تبیین و توصیف این مطالعه کیفی نشان می دهد که متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القا از بیرون محقق نمی شود، مگر این که کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه از آنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان بیاورند؛ به همین جهت ایجاد مزیت های جدید اقتصادی، افزایش رفاه انسانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و برقراری سازگاری بین فعالیت و فضای زندگی در نواحی روستایی از اهداف راهبردی توسعه روستایی است که می تواند از طریق کارآفرینی روستایی و کشاورزی دست یافتنی گردد.
تحلیل جنسیتی عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی با تأکید بر دیدگاه زنان (مورد مطالعه: بخش امیرآباد شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحال توسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش می شود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. به منظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه زنان و مردان نسبت به شاخص های موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراین بین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر می دانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسک پذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهم ترین زیرمؤلفه های عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی – نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی – فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا می نمایند.
تبیین جامعه شناختی کارآفرینی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: روستاهای بخش بهار همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
کارآفرینی به عنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته می شود که می تواند در سرعت بخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده به طورکلی به عنوان «کارآفرینی در سطح روستا که می تواند در زمینه های مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و به عنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف می شود. هدف از انجام این تحقیق زمینه سازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعه شناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساخت یابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصت ها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار می گیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصت ها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار می دهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصت ها سرچشمه می گیرد. از این رو بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیت های موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین روستاهای بخش بهار همدان تشکیل می دهند که ازاین بین تعداد 450 خانوار به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینه های توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق می توان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.
واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل می دهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی – اجتماعی (0.349) می باشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.
عوامل اثرگذار بر زیست بوم کارآفرینی روستایی در شهرستان کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)
در مقاله حاضر به شناخت و بررسی متغیر های موثر بر بنیانهای کارآفرینی در دهستانهای شهرستان کاشمر پرداخته شده است. ماهیت این تحقیق کاربردی، روش اجرای آن توصیفی و تحلیلی و نوع آن، پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل فازی ممدانی استفاده گردیده است. بر اساس نتایج مندرج از آزمون تی تک نمونه ای، متغیر سرمایه فیزیکی و محیطی با مقدار میانگین به دست آمده 24/4 رتبه اول، متغیر وضعیت درآمد با مقدار میانگین به دست آمده 17/4 رتبه دوم، متغیر تشکیل شرکت-های جدید با مقدار میانگین 11/4 رتبه سوم، را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز به بررسی و رتبه بندی دهستان های مورد مطالعه بر اساس متغیر های موثر بر بنیان های کارآفرینی با استفاده از مدل فازی ممدانی پرداخته شده است، که در این بخش پس از تعیین تابع عضویت و نرمال سازی داده ها و طیف اهمیت، به ترتیب دهستانهای بالا ولایت، پایین ولایت، برکوه، بررود و تکاب در رتبه های اول تا پنجم قرار گرفتند.
تحلیل تاب آوری معیشت خانوارهای روستایی (موردمطالعه: دهستان باش قلعه شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
618 - 631
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی در شهرستان دزفول انجام شده است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی، توصیفی و تحلیلی و نیز از حیث گردآوری داده ها، به طریقه میدانی و پیمایشی صورت پذیرفت. برای بررسی موضوع از بین 238 آبادی دارای سکنه شهرستان دزفول، تعداد 147 مورد روستای هدف بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 250 متغیر آشکار و 23 متغیر نهان در سازه های سه گانه است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستاهای این شهرستان به تعداد 30032 نفر تشکیل داده که مطابق فرمول کوکران و روش نمونه گیری چندمرحله ای، پرسش نامه ها به طور تصادفی بین 379 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای هدف توزیع گردید. در این پژوهش، برای تحلیل روابط زوجی و کلی میان مفاهیم از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت بررسی وضعیت روستاهای شهرستان دزفول به لحاظ روابط بین سازه ها، از تکنیک تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی استفاده شد. این تحلیل ها در برنامه های SPSS Amos،SmartPLS ،Excel و ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد، روابط زوجی مثبت و مستقیم مفاهیم با سطح معناداری کمتر از خطای مفروض 05/0 مورد تأیید است. بیشترین سهم روابط سازه ها مربوط به حلقه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 949/0 و کمترین سهم مربوط به حلقه کیفیت زندگی و کارآفرینی روستایی با ضریب مسیر 875/0 است. با ترکیب لایه های تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی، وضعیت نامناسب نزدیک به دو سوم روستاهای منطقه در جریان روابط کلی مفاهیم پژوهش مشخص شد.
تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی (موردمطالعه: شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
670 - 699
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی در شهرستان دزفول انجام شده است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی، توصیفی و تحلیلی و نیز از حیث گردآوری داده ها، به طریقه میدانی و پیمایشی صورت پذیرفت. برای بررسی موضوع از بین 238 آبادی دارای سکنه شهرستان دزفول، تعداد 147 مورد روستای هدف بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 250 متغیر آشکار و 23 متغیر نهان در سازه های سه گانه است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستاهای این شهرستان به تعداد 30032 نفر تشکیل داده که مطابق فرمول کوکران و روش نمونه گیری چندمرحله ای، پرسش نامه ها به طور تصادفی بین 379 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای هدف توزیع گردید. در این پژوهش، برای تحلیل روابط زوجی و کلی میان مفاهیم از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت بررسی وضعیت روستاهای شهرستان دزفول به لحاظ روابط بین سازه ها، از تکنیک تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی استفاده شد. این تحلیل ها در برنامه های SPSS Amos،SmartPLS ،Excel و ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد، روابط زوجی مثبت و مستقیم مفاهیم با سطح معناداری کمتر از خطای مفروض 05/0 مورد تأیید است. بیشترین سهم روابط سازه ها مربوط به حلقه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 949/0 و کمترین سهم مربوط به حلقه کیفیت زندگی و کارآفرینی روستایی با ضریب مسیر 875/0 است. با ترکیب لایه های تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی، وضعیت نامناسب نزدیک به دو سوم روستاهای منطقه در جریان روابط کلی مفاهیم پژوهش مشخص شد.
فراتحلیل کیفی ابعاد توسعه کارآفرینی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
21 - 41
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی از فعالیت هایی است که می تواند برطرف کننده بسیاری از چالش های اقتصادی در مناطق روستایی باشد. در این میان، زنان به عنوان یکی از گروه های تأثیرگذار در جامعه روستایی نقشی مهم دارند. فراگیری کارآفرینی بین زنان روستایی نیازمند برنامه ریزی برای شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعه فعالیت های کارآفرینانه است. بنابراین، برای تقویت هرچه بیشتر کارآفرینی زنان روستایی، مطالعه عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی اهمیت فراوانی دارد. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کارآفرینی زنان روستایی و طبقه بندی آن ها از لحاظ ارزش و اهمیت است که به روش فراتحلیل کیفی بررسی شده است. در تحقیق حاضر، از مجموع 112 مقاله علمی پژوهشی انتشار یافته، تعداد 46 مقاله کاملاً مرتبط با موضوع تحقیق، که به صورت پیمایشی و میدانی انجام شده اند، بررسی شده است؛ بازه زمانی تحقیقات نیز بین سال های 1384 تا 1399 است. طبق یافته های تحقیق، مهم ترین عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی عبارت اند از: سطح سواد و دانش فردی زنان روستایی، شرکت در دوره های آموزشی کارآفرینی، کسب درآمد، عامل عضویت در گروه های ثانویه، حمایت خانواده، حمایت نهادهای دولتی و عامل حمل و نقل.
شناسایی سناریوهای توسعه پایدار روستایی استان همدان (با تأکید بر توسعه کارآفرینی و مشاغل خانگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی روستایی، با خلق فرصت های جدید اشتغال و در نتیجه، ایجاد درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاییان ایجاد می کند. این پژوهش با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار نواحی روستایی با تأکید بر کارآفرینی و مشاغل خانگی در استان همدان در سال 1401 انجام گرفت. در این پژوهش، به منظور تدوین سناریوهای راهبردهای توسعه روستایی با رویکرد کارآفرینی و خوداشتغالی از تکنیک آینده پژوهی با نرم افزار میک مک استفاده شد. در بخش کیفی این پژوهش، جامعه آماری متخصصان و خبرگان توسعه روستایی و کارآفرینی بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج، شاخص های "سرمایه گذاری و تخصیص منابع مالی کافی به روستاها"، "ایجاد و گسترش فضای مشروع برای حضور زنان در ابعاد سیاسی- حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و عملیاتی" و "تعریف مشخص مدل برنامه ریزی مشارکتی در ساختار قانونی برنامه ریزی استان همدان"، دارای بیش ترین تأثیرگذاری در سیستم می باشند. این شاخص ها، بیش ترین تأثیرگذاری و کم ترین تأثیرپذیری را داشته و به عنوان بحرانی ترین شاخص ها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آن هاست. شاخص های شناسایی شده، متغیرهای ورودی سیستم محسوب می شوند و توسط سیستم قابل کنترل نیستند. شاخص "بهبود زیرساخت های گردشگری روستایی"، شاخص ریسک سیستم می باشند و ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل به بازیگران کلیدی سیستم را دارا می باشند، زیرا به علت ماهیت ناپایدارشان، پتانسیل تبدیل شدن به نقطه انفصال سیستم را دارا می باشند. شاخص های "تقویت، باورسازی و آگاهی بخشی به روستاییان در جهت تأمین نیازهای اساسی آنان همچون: آموزش رایگان در مقاطع ابتدایی، تحصیلات دانشگاهی، مهارت مندی، اشتغال زایی" و "تصویب قوانینی جهت حمایت از مشاغل روستایی به هنگام نوسانات شدید ارز"، تأثیرپذیر و وابسته می باشند و نسبت به تکامل متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند. به عبارت دیگر، این متغیرها، خروجی سیستم هستند. بر اساس نتایج، تحلیل شاخص ها در نرم افزار ویزارد، دو سناریو استخراج گشت. سناریوی شماره یک، تحت عنوان: "توجه به برنامه ریزی بومی نگر" نام گرفت. همچنین سناریو دوم، تحت عنوان "برنامه ریزی مقطعی" نام گرفت.
ارزیابی اثرگذاری شاخص ها و زمینه های مساعد کارآفرینی در توسعه بهینه کارآفرینی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
در جهان پیچیده و متحول امروز تحولات اساسی وقوع یافته در قالب انقلاب کارآفرینی، تاثیر عمده ای در میزان توسعه کشورها داشته است تا آنجا که در حال حاضر توسعه کارآفرینی هسته برنامه توسعه بسیاری از کشورها می باشد. ایجاد کسب و کار و خود اشتغالی در روستاها یکی از موضوع های مهم در کشور بوده و توجه به کارآفرینی روستایی با نگرشی به مشکلات موجود در این نواحی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این راستا شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بهبود شرایط کارآفرینی و زمینه های مساعد کارآفرینی روستایی در مناطق روستایی امری ضروری می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر از نوع کتابخانه ای و میدانی و نوع تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده است. برای تعیین تعداد نمونه آماری مورد بررسی از مدل کوکران استفاده شد و 400 نمونه (سرپرست خانوار)، برای نمونه از جمعیت روستایی شهرستان اردبیل (جمعیت 79212 نفر (20890 خانوار)) انتخاب شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه و ضریب Beta به بررسی عوامل موثر بر کارآفرینی روستایی (عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و فردی) و میزان تاثیر گذاری آن بر کارآفرینی روستایی و شناسایی زمینه های مساعد کارآفرینی روستایی (آزمون فریدمن و مدل Rank ) در محدوده روستاهای شهرستان اردبیل اقدام شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان می دهد متغیرهای اقتصادی با ضریب رگرسیونی (489/0)، زیرساختی با ضریب (397/0)، اجتماعی با ضریب (310/0) و متغیر فردی با ضریب (294/0) به ترتیب بالاترین تاثیر رگرسیونی را روی متغیر توسعه کارآفرینی روستایی داشته اند؛ یعنی به ازای افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر اقتصادی میزان توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان اردبیل به میزان 489/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. نتایج مدل فریدمن (مدل Rank ) برای ارزیابی زمینه های مساعد کارآفرینی روستایی نشان می دهد که زمینه کشاورزی با میانگین (73/3) مساعدترین زمینه توسعه کارآفرینی روستایی و زمینه گردشگری با میانگین (67/1) کمترین مساعدت برای توسعه کارآفرینی روستایی را در محدوده مورد مطالعه نشان می دهد.
تبیین نقش گردشگری در کارآفرینی نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان املش و رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
اقتصاد روستایی بخشی از اقتصاد کشورها را در بر می گیرد که با توجه به تعداد ساکنین شاغل در محیط روستایی تأثیر به سزایی در میزان رشد اقتصادی کشورها داشته است. شناخت ویژگی های اقتصادی و ابزارهای به کار رفته در فرآیند رسیدن به سطحی مطلوب از توسعه یافتگی بسیار با اهمیت است. گردشگری روستایی یکی از عناصر تأثیرگذار در رشد اقتصاد روستایی و محرک در رونق زندگی روستاییان شناخته شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش گردشگری بر کارآفرینی نواحی روستایی به دنبال پاسخ به این سوال می باشد که گردشگری روستایی چگونه می تواند زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را فراهم کند؟ از این منظر، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی از طریق گردآوری اطلاعات به تکمیل پرسش نامه در قالب طیف لیکرت طراحی شده و سوالات تحقیق از طریق نرم افزار آماری SPSS و EXCEL و نقشه ها با استفاده از نرم افزار ARC GIS تهیه شده اند. جامعه آماری این پژوهش 14 نقطه روستایی می باشد، که از آن میان 383 نفر از سرپرستان خانوار روستایی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین گردشگری و کارآفرینی روستایی رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج پژوهش با توجه به بررسی های صورت گرفته بیان کننده اهمیت گردشگری در روند افزایش اشتغال و رشد کارآفرینی می باشد و افزایش توان گردشگری روستایی باعث رونق کسب و کار و افزایش فرصت های کارآفرینی و رشد اشتغال در مناطق روستایی می گردد.
جایگاه کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
308 - 317
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یکی از مهمترین تلاشهای توسعه روستایی شناخته شده است. کارآفرینی در بافت روستایی متوجه ایجاد فرصت های شغلی جدید در مناطق روستایی و ایجاد کارهای مخاطره آمیز جدید می باشد و گستردگی و تنوع زیادی دارد. یکی از عوامل مؤثر در توسعه روستایی، کارآفرینی است؛ زیرا، کارآفرینی می تواند با خلق فرصتهای جدید اشتغال و درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاها داشته باشد. به همین دلیل، سنجش میزان کارآفرینی روستاییان و تلاش برای توسعه و تقویت کارآفرینی در فرایند توسعه روستایی، از طریق فراهم کردن زمینه های اولیه آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی جایگاه و اهمیت کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار است این پژوهش که از نوع توصیفی و مطالعات کتابخانه ای است،. به همین منظور در این پژوهش سعی گردیده با استفاده از روش اسنادی اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمع که توصیف این مطالعه بیانگر این است که با متنوع سازی فعالیت های اقتصادی توسط کارآفرینان به اهداف راهبردی توسعه روستایی؛ افزایش رفاه انسانی، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، فقر زدایی و عدالت اجتماعی و... خواهد شد.
مدل توسعه اقتصادی اجتماعی کارآفرینی روستایی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش های خلاقانه امکان پذیر نمی باشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقوله ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت های نوآور و کارآفرین به اندازه ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان ها می باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود آوری برای آن ها نقش بسزایی دارد. از این رو تلاش برای زمینه سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی ها یکی از اولویت های برنامه های توسعه بخش تعاون به حساب می آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده از پرسشنامه های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده های توصیفی از نرم افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه ها از نرم افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی های مدیران"، "ویژگی های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
واکاوی عوامل پیش برنده و اثرگذار بر توسعه کارآفرینی روستایی (مورد مطالعه: شهر الشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نواحی روستایی به دلیل شرایط خاص اکولوژیکی و اقتصادی - اجتماعی با مسائل و مشکلات متعدد و متنوعی مواجه هستند که فقر و محرومیت از مهمترین آنهاست. در این راستا،کارآفرینی با خلق فرصتهای جدید اشتغال و کسب درآمد،می تواند نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاها داشته باشد؛ بنابراین، سنجش وضعیت کارآفرینی روستاییان و تلاش برای توسعه و تقویت آن در فرایند توسعه روستایی از طریق شناسایی عوامل پیش برنده آن، اهمیت ویژ ه ای دارد.پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های موثر بر وضعیت آینده توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان الشتر و چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر انجام شده است. این پژوهش از نظر ماهیت، بر اساس روش علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی و بر اساس هدف کاربردی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران ها بر اساس نظرخواهی از نخبگان اجرایی و دانشگاهی متخصص در حوزه کارآفرینی با استفاده از نرم افزار MicMac و بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام شده است. یافته ها بر اساس وضعیت صفحه پراکندگی عوامل نشان داد، سیستم ناپایدار است و بیشتر عوامل در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. همچنین نتایج نشان داد که از بین 24 عامل در نظر گرفته شده، در نهایت با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذار و تأثیرپذیری مستقیم 14 عامل به عنوان خروجی میک مک ، در آینده توسعه کارآفرینی روستایی شهرستان نیر تأثیرگذار هستند. نتایج نشان داد که از بین 14 عامل پیشران، عوامل دسترسی به بازار مناسب برای عرضه تولیدات محلی و بومی به مصرف کنندگان، ایجاد و توسعه نهادها و سازمان های محلی مرتبط با کارآفرینی، سرمایه گذاری در خدمات آموزشی، ترویجی و اطلاع رسانی، دسترسی به اعتبارات بانکی و تسهیلات دولتی، تأثیرگذاری بالاتری بوده و از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که توجه کافی به عوامل کلیدی و تاثیرگذار، اولویت بندی و مدنظر قرار دادن روابط آن ها با یکدیگر می تواند زمینه ساز تحقق و توسعه و تکامل مطلوب و الگومدار توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان الشتر باشد.
بررسی الگوهای توسعه اقتصادی مبتنی بر اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی ایران (با تاکید بر نمونه های منتخب داخل و خارج کشور)
حوزه های تخصصی:
امروزه شکل گیری کارآفرینی به خصوص در نواحی روستایی نیازمند فراهم بودن بسترها و زمینه هایی است؛ به عبارت دیگر، توسعه کارآفرینی مشروط به وجود ظرفیت های کارآفرینانه در فضاهای جغرافیایی و همچنین بین نیروهای انسانی فعال مستقر در آن است. در نواحی روستایی مسلماً ظرفیت ها و پتانسیل هایی نهفته است که با شناسایی آنها می توان فعالیت های متنوعی در زمینه های کشاورزی، گردشگری، ورزش، صنایع دستی و ... در روستاها انجام داد و در نتیجه نابرابری های درآمدی و بیکاری را کاهش داد و راه توسعه اقتصادی روستایی را فراهم کرد. تحقیق حاضر با تاکید بر نقش کارآفرینی در مناطق روستایی به بررسی الگوهای توسعه اقتصادی مبتنی بر اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی ایران با تاکید بر نمونه های منتخب داخل و خارج کشور پرداخته است. تحقیق حاضر، متناسب با هدف کاربردی، از نوع توسعه ای است. از نظر ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی از نوع پیمایشی و از لحاظ وسعت، پهناگر است. داده های مورد استفاده در این مطالعه از طریق ترکیبی از روش های اسنادی- کتابخانه ای به دست آمده است و ضمن بررسی سوابق موضوع، گزارشات و اسناد بالادست بررسی شده است. نتیجه گرفته شد که تشویق روستاییان برای گرایش به کارهای تجاری به شیوه کارآفرینی مناسب ترین راهبرد برای پاسخگویی به چالش های اقتص ادی و اجتم اعی در من اطق روستایی است. کارآفرینی به منزله یکی از راه های مهم ارتقای توسعه مناطق روستایی ظاهر شده است و به همین دلیل راهی برای احیای مجدد روستاها است.
مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان هشترود)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
18 - 1
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی ترکیبی و در سه گام اساسی به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان هشترود بود. در گام نخست با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی مناطق مورد نظر از دیدگاه خبرگان شناسایی شدند. در مرحله دوم و با رویکرد کمی عوامل مذکور از دیدگاه سرپرستان خانوار روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیدند. نتایج این گام نشان داد که گویه های «وجود زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب روستا (مثلIT و ICT در روستا)»، «تمایل به انجام ریسک های حساب شده»، « مشارکت در تصمیم گیری و اجرای فعالیت های مختلف در روستا»، «دسترسی به خدمات حمایتی» و «حمایت های مالی و مشوق های قانونی» و مؤلفه های اقتصادی بیشترین تأثیر را در بروز و توسعه کارآفرینی روستایی داشتند. در گام سوم مدل عوامل تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه طراحی گردید. نتایج نشان داد از میان عوامل سیاسی و تکنولوژیک گویه «وجود زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب روستا (مثل IT و ICT در روستا)»، از میان عوامل فردی گویه «تمایل به انجام ریسک های حساب شده»، از میان عوامل اجتماعی گویه « مشارکت در تصمیم گیری و اجرای فعالیت های مختلف در روستا»، از میان عوامل اقتصادی گویه «دسترسی به خدمات حمایتی» و از میان عوامل سیاسی و قانونی گویه «حمایت های مالی و مشوق های قانونی» بیشترین تأثیر را در بروز و توسعه کارآفرینی روستایی در روستاهای شهرستان هشترود داشتند. بر اساس نتایج، واگذاری وام های بانکی با بهره کم و دوره بازپرداخت بلندمدت، کمک بلاعوض به افراد پیشرو در زمینه فعالیت های کارآفرینی و خرید تضمینی محصولات پیشنهاد می گردد.
کارآفرینی روستایی در محمودآباد خدابنده(زنجان): چشم اندازها و چالش ها
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
298 - 314
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی فرآیند ایجاد، معرفی و راه اندازی یک استارتاپ، مانند یک محصول، سیستم یا کسب و کار است. کارآفرینی در سطح روستا که می تواند در زمینه های مختلف مانند تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و به عنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل می کند، تعریف می شود. کارآفرینی به عنوان وسیله ای برای بهبود کیفیت زندگی برای افراد، خانواده ها و جوامع و حفظ اقتصاد و محیط زیست سالم است. با در نظر گرفتن اهمیت نقش کارآفرینی در روستاها، پژوهش حاضر سعی دارد بر مطالعه چشم اندازها و چالش های پیش روی کارآفرینی روستایی در محمودآباد تمرکز کند. برای دستیابی به نتیجه از روش شناسی توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای و اسنادی مورد استفاده قرار گرفت و یک مرور ادبیاتی گسترده در موضوعات و زمینه های مربوطه انجام شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی در توسعه روستایی نقش بسیار موثری به مانند بالا رفتن سطح رفاه، کاهش فقر، توسعه اشتغالزایی و... دارد و این روستا پتانسیل و قابلیت های کارآفرینی دارد اما میزان توسعه کارآفرینی در آن پایین است. چالش هایی به مانند روند دریافت اعتبارات از بانک ها، کمبود منابع مالی، زیرساخت ارتباطات و حمل و نقل، مشکلات اقتصادی و بازاریابی، چالش های تکنولوژیکی، سطح پایین آموزش مورد شناسایی قرار گرفته و در پایان نیز پیشنهاداتی به منظور رفع چالش ها ارائه شده است.
تحلیل اثرگذاری عوامل ساختاری نوآوری بر فرآیند کارآفرینی روستایی (نمونه ی موردمطالعه: شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
58 - 77
حوزه های تخصصی:
امروزه نوآوری اهمیت روزافزونی در توسعه و کارآفرینی جهان دارد و عامل مهمی در تولید ثروت و درآمد خصوصاً در کشورهای توسعه یافته محسوب می شود. نوآوری، نیروی محرکه ی کارآفرینی و عامل ایجاد اشتغال مولد، بهره وری منابع انسانی، رفاه اجتماعی و توسعه است. هدف از این پژوهش، تحلیل میزان اثرگذاری عوامل مؤثر بر نوآوری در فرآیند کارآفرینی شهرستان فاروج است تا با شناخت و تقویت عوامل اثرگذار گامی در مسیر توسعه ی مناطق روستایی برداشته شود. برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی-تحلیلی) استفاده شده است. جامعه ی آماری، کلیه ی کارآفرینان و افراد نمونه و موفق در روستاهای شهرستان است که طی 10 سال به عنوان باغدار و کشاورز نمونه بوده اند و به تعداد 63 نفر به صورت تمام شماری انتخاب شده اند. روایی ابزار پژوهش با بهره گیری از نظرات کارشناسان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (898/0=α) تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار spss و متناسب با مقیاس متغیرها از آزمون های خی دو، فریدمن، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آمارهای توصیفی پژوهش مشخص می کنند که شاخص ویژگی های فردی با آماره ی 3.37 و شاخص فرهنگی و قانون گذاری با آماره ی 3.29 بالاترین میانگین را به عنوان شاخص های ساختاری نوآوری روستایی دارد. نتایج آزمون فریدمن به منظور مقایسه ی میزان تأثیر و اولویت بندی هر یک از شاخص های مؤثر در نوآوری نشان می دهد که ویژگی های فردی (با میانگین رتبه ای 5.86) بالاترین اولویت و شاخص خارجی، کم ترین اولویت را دارد. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین شاخص های فردی، آموزش و پژوهش، اقتصادی و زیرساختی با سطح کارآفرینی آن ها رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر شاخص فردی با ضریب تأثیر 0.334 و در مرتبه ی بعد شاخص آموزش و پژوهش با ضریب تأثیر 0.238 و شاخص اقتصادی با ضریب تأثیر 0.131 بیش ترین تأثیر را بر شکل گیری کارآفرینی روستایی دارند.
واکاوی اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی در شهرستان کرمانشاه
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 86
حوزه های تخصصی:
این مطالعه آمیخته باهدف واکاوی اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش سه گروه از کارآفرینان کشاورزی، جامعه روستایی و مدیران بانک ها و مؤسسات مالی بودند که برای انتخاب نمونه ها در هر گروه از روش های نمونه گیری تصادفی ساده، خوشه ای سه مرحله ای و همگون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه های نیمه ساختارمند و گروه بحث متمرکز جمع آوری شدند. بر اساس نتایج، در زیرسیستم سیاستی- در اسناد کلان کشور- به بسیاری از ابعاد اکوسیستم کارآفرینی توجه نشده است، در زیرسیستم مالی، کارآفرینان با مشکلاتی عدیده ای در تأمین سرمایه مالی موردنیاز خود روبرو بوده اند. وضعیت سرمایه اجتماعی مردان کارآفرین خوب، اما میزان سرمایه اجتماعی زنان کارآفرین کم است. در بعد سرمایه انسانی، وضعیت تحصیلی و تجربه کارآفرینان مطلوب بود، اما کارآفرینان در رابطه با برخی از شایستگی های کارآفرینانه، ضعیف بودند. از لحاظ فرهنگی، فرهنگ موجود حامی فعالیت های کارآفرینانه نیست و در برخی موارد حتی به صورت مانع عمل می کند. در بخش حمایتی، میزان سطح آگاهی کارآفرینان و رضایت آن ها در رابطه با انواع سازمان های حمایتی (دولتی و غیردولتی) و خدمات ارائه شده از سوی آن ها پایین بود. در رابطه با بازار نیز کارآفرینان کشاورزی با موانع سیاستی، فنی و اقتصادی روبرو بودند. در مجموع اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی شهرستان کرمانشاه از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود؛ بنابراین، توصیه می گردد جهت عملکرد مطلوب اکوسیستم کارآفرینی کشاورزی شهرستان کرمانشاه، تمامی زیرسیستم ها در کنار یکدیگر رشد کنند و تقویت شوند تا از طریق هم افزایی توانایی اکوسیستم را افزایش دهند.