مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
ابن سینا
حوزه های تخصصی:
فارابی اولین منطق دان مسلمانی است که در آثارش به تعریف عکس مستوی پرداخته است. ابن سینا با وامداری از او و با افزودن قیدی «بقاء کذب»، عکس مستوی را چنین تعریف کرده:«جابجایی موضوع و محمول به همراه بقاء کیف، صدق و کذب». منطقییون پس از ابن سینا و در راسشان محقق طوسی بر این تعریف چندین اشکال گرفته اند و سعی در ارائه تعریفی دقیق و سازوار با نظام منطقی داشته اند. در این پژوهش ضمن سنجش و ارزیابی این نقض و ابرام ها، به بررسی سیر تاریخی تعریف عکس مستوی توسط منطق دانان مسلمان پرداخته شده است. به همین منظور تطورات تعریف عکس مستوی مورد مطالعه قرار گرفته و با ذکر اشکالاتِ تعاریفِ منطق دانانی چون «فارابی»، «اخوان الصفا»، «فخر رازی»، «ابن سهلان ساوی» و... به این نتیجه رهنمون شده ایم که تعریف «خونجی» و هم عصرانش(«محقق طوسی»، «ارموی» و...) تعریفی مناسب و بی اشکال و به اصطلاح جامع افراد و مانع اغیار است.
تحلیل انتقادی تفسیر ماهوی از حرکت جوهری؛ در مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده ملاصدرا بر خلاف ابن سینا که حرکت را از لواحق جسم طبیعی می دانست و وجود آن را تنها در چهار مقوله عرضی می پذیرفت، حرکت را در ذات و جوهر اشیاء دانسته و بحث در مورد آن را از طبیعیات به الهیات منتقل کرده است. اما این نظریه در نظام اندیشه او در معرض دو تفسیر متفاوت قرار گرفته است. تفسیر ماهوی که در آن از مفاهیم حکمت مشاء همچون ماده و صورت بهره می گیرد و تفسیر وجودی که بر مبنای اصالت وجود و استفاده از مفاهیمی چون وجود سیال ارائه می شود. فارغ از انتقاداتی که به تفسیر دوم می تواند وارد باشد، در این نوشتار تمرکز بر تفسیر ماهوی است. تلاش شده است تا با تحلیل ادله ابن سینا مبنی بر عدم حرکت در جوهر، پیش فرض های او در این ادله، مورد بررسی قرار گیرند. سپس نشان داده شده است که ارائه هر دیدگاهی مقابل نگرش ابن سینا مستلزم تغییر بنیادین در پیش فرض های او در پذیرفتن عدم حرکت در جوهر است. بنابراین هر تبیینی که در صدد باشد بر پایه اصول پیشین ارائه شود، به نتیجه رضایت بخشی نخواهد رسید، چنانکه ملاصدرا در ارائه آن ناموفق عمل کرده است.
فرایند تحقق عمل از منظر ابن سینا و ویتگنشتاین متأخر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
107 - 104
حوزه های تخصصی:
ابن سینا از پیروان دیدگاه علّی در تبیین رابطه عمل و اندیشه معتقد است تمام رفتارهای اختیاری انسان پس از طی مراحل تصور، تصدیق به فایده، شوق و اراده محقق می شود. وی علم ضروری در تحقق رفتار را اعم از علم حسی، خیالی یا عقلی می داند. در برابر ویتگنشتاین متأخر با بهره مندی از مفهوم بازی زبانی و جهان-تصویر، نقش باور در رفتار را انکار می کند. وی با ذکر نمونه های نقض نشان می دهد رفتارهای انسان به شکل غریزی و فاقد مؤلفه شناختی است. او حتی باور را تابعی از عمل انسان به شمار می آورد. تحلیل نمونه های نقض ویتگنشتاین نشان می دهد وی عنصر شناخت مورد ادعای فیلسوفان را با علم آگاهانه تمایز نداده و از عدم التفات بالفعل، فقدان مؤلفه شناختی را نتیجه گرفته است؛ همچنین وی به تفاوت مراتب علم توجه نکرده و نفی مرتبه ای خاص از علم را به منزله نفی مطلق علم در عمل تصور کرده است. برخی مثال های ویتگنشتاین با مبانی وی در بازی های زبانی ناسازگار است
تحلیل انتقادی نتایج فلسفی آزمایش های مغز دوپاره در چارچوب نظام فلسفی ابن سینا و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۴
41 - 76
حوزه های تخصصی:
پزشکان در دهه 1960 جهت درمان بیماران صرع، اتصال میان دو نیم کره مغز در این بیماران را قطع کردند. البته این اعمال جراحی ادامه نیافت و در زمان کوتاهی متوقف شد. بیماران مغز دوپاره در طی حدود 60 سال تحت آزمایش های گوناگونی قرار گرفتند. این آزمایش ها عملکرد هر نیم کره مغز را مستقل از نیم کره دیگر ارزیابی می کردند. اسپری و گازانیگا مدعی اند قطع اتصال میان دو نیم کره مغز در این بیماران سبب شده است دو مرکز آگاهی مستقل از هم در مغز آنها شکل بگیرد؛ به عبارت دیگر این بیماران تبدیل به دو شخص انسانی شده اند. این آزمایش ها و نتایج حاصل از آن به عنوان یک دلیل تجربی جهت دفاع از فیزیکالیسم مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش نشان داده می شود در چارچوب نظام فلسفی ابن سینا و ملاصدرا هویت انسانی در این بیماران تقسیم نشده است و همچنین با فرض صحت این آزمایش ها کوشش می شود توجیه معقولی از این آزمایش ها در درچارچوب نظام فلسفی ابن سینا و ملاصدرا پیشنهاد گردد. در این بیماران، قوای حسی و فرایند حصول ادراکات حسی تقسیم شده است؛ به گونه ای که هر نیم کره مغز دارای ادراکات حسی مستقل از نیم کره دیگر است؛ ولی قوه عقل در این بیماران تقسیم نشده است. از آنجا که ویژگی اساسی نفس انسانی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا تعقل کلیات است، حفظ وحدت قوه عقل در این بیماران دلیلی بر حفظ وحدت هویت انسانی در آنهاست.
تفاسیر فلسفی در میانه خوانش برهان و تأویل با نگاهی به آثار ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
99 - 112
حوزه های تخصصی:
پی جویی تفاسیر فلسفی پیش از ملاصدرا به معنای مصطلحِ تفسیر با دشواری همراه است. هرچند با توجه به تاریخ فلسفه اسلامی، ابن سینا برای نخستین بار به صورت ساختارمند بر برخی آیات و سوره های کوتاه قرآن تفسیر نوشت، صدرا نیز مهم ترین کوشش را در راستای طرح ریزی و غنای تفسیر فلسفی انجام است. در ادامه نیز سهروردی برای انعطاف بخشی به ادله فلسفی مشاء، آیات قرآن را با رویکردی ذوقی و اشراقی تبیین می کند. افزون بر این، حضور قرآن در نظام فکری ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا نسبت به سایر فلاسفه، گستره فراوانی دارد. آنها از آیات الهی گاه به عنوان دلیل، به صورت استشهاد و اقتباس و در مواضعی نیز در قالب تأویل مدلول های آیات با رویکرد فلسفی بهره می گیرند. همچنین با تعمّق در آثار بنیان گذاران حکمت مشاء، اشراق و متعالیه درمی یابیم تبیین های آنها از قرآن نه یکسره تفسیر به معنای مصطلح و نه سراسر تأویل تطبیقی نامیده می شود. آنها در تبیین کلام وحی، گاهی با توجه به قواعد صحیح و منابع معتبر تفسیری، با روشی عقلی برهانی، قرآن را تفسیر می کنند. گاهی نیز با روش تأویلی تطبیقی به تحمیل دیدگاهها و اندیشه های فلسفی خویش بر آیات قرآن روی می آورند که گاهی مصداقی از تفسیر به رأی محسوب می شود. در پژوهش حاضر، پس از تبیین رویکردهای دوگانه در ارزیابی تفاسیر فلسفی، بر مبنای معیارهای تفسیرپژوهی به روش شناسی آثار آنها خواهیم پرداخت.
فرایند وضع یا تدوین قانون جهان شمول از منظر ابن سینا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار فیلسوفان صاحب نظر در حوزه فلسفه سیاسی، از دیرباز کلیدواژه مهم «قانون» وجود داشته است. تلقی و انتظار از قانون و نیز مراحل تدوین قانون نزد ایشان هرگز یکسان نبوده و گاه این تفاوت ها بسی جدی نمایان شده است. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای، در تبیین مبانی آراء ابن سینا و کانت برای وضع یا تدوین «قانون جامع جهانی» و برجسته کردن شباهت ها و تفاوت های لوازم آراء آنان می کوشد. دلیل اهمیت و انتخاب این دو فیلسوف، غایت مشابه آنان در اهتمام به قانون جهان شمول است، اما نقطه افتراق ایشان، ترسیم فرآیند تکون چنین ایده ای است. ابن سینا برای دست یابی به عدالت اجتماعی، علاوه بر پاک دستی کارگزاران حکومتی، بر قانون جامع و عادلانه تأکید فراوان دارد. او عموم انسان ها را به دو علت ضعف دانش و تزاحم منافع، شایسته قانون گذاری نمی داند و ازاین رو تدوین قانون جامع و عادلانه را به ضرورت نبوت و فهمِ قانون الهی پیوند زده است؛ اما کانت ضمن اقرار به آن دو کاستی نوع انسان، بر آن است که نخبگان اخلاق مدار باید متحمل امر قانون گذاری شوند و با تجربیات پیشین و تأکید بر آزادی بیرونی انسان ها، قانون جامع را تدوین کنند. توصیه مشترک هر دو فیلسوف در مواجهه با حکومت های ظالم تا پیش از تدوین و اجرای قانون جهان شمول، دو چیز است: نخست، مدارا با حاکمان و ترک اقدامات انتحاری علیه آنان تا امنیت در جامعه حفظ شود؛ دوم، بهره گیری از ظرفیت های قانونی برای سوق دادن مدیران جامعه به رعایت قوانین موجود و تصحیح آنها.
تبیین تحلیلی تربیت عبادی کودک براساس اندیشه تربیتی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
93 - 111
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین تربیت عبادی کودک براساس اندیشه تربیتی ابن سینا می باشد. روش تحقیق نیزتوصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوا می باشد. تربیت عبادی در نگاه ابن سینا، تجلی حکمت، رحمت و نعمت عظیم خداوندی است. حکمت، از آن جهت که نظام زندگی بشر را استوار می سازد. رحمت، از آن رو که خداوند به دین داران پاداش جزیل اخروی عطا می کند. نعمت از آن جهت که انسان مقید به اوامر شرع، به معرفت عالی از جهان آفرین نائل می گردد. «هدف اولیه» تربیت عبادی، آشناکردن متربی با اعمال عبادی است. مقصد نهایی آن از نظر ابن سینا، رسیدن به قرب حق اول،ذات احدیت، معرفی گردید. زمینه های تربیت عبادی ازدواج و محیط هستند. اصول تربیت عبادی نیز شامل آشنایی متربی با اعمال عبادی و اصل اعتدال است. در رابطه با روش ها می توان از روش آماده سازی، الگوپذیری و آشنایی با اماکن مذهبی نام برد. محتوای تربیت عبادی نیز از دید ابن سینا کلیه شعایردینی است. براساس بیانات بوعلی عوامل تربیت عبادی شامل خانواده، مدرسه و دوستان است. روش تحقیق نیز تحلیل محتوای قیاسی می باشد.
بررسی تطبیقی برهان صدیقین ابن سینا و برهان امکان و وجوب توماس آکویناس در اثبات صانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«برهان صدیقین» برای اثبات بی واسطه خالق از ابن سینا آغاز شد، او تلاش کرد تا مصداقی کم نقص و بی واسطه از این برهان برای اثبات خداوند عرضه نماید. برهان امکان و وجوب نیز که در خلال ترجمه های متون فلسفی، به حوزه فلسفه غرب راه یافت، توماس آکویناس کوشش های فراوانی برای تنزیه و تکمیل آن جهت اثبات مبدا عالم انجام داد. این خامه درصدد است تا نخست به تبیین روشنی از برهان صدیقین شیخ الرئیس در عالم اسلامی و برهان امکان و وجوب آکویناس در عالم غرب با هدف اثبات خالق پرداخته و سپس مبرهن سازد که اولاً؛ مفاد این دو برهان یکی نیستند و با وجود برخی مبانی مشترک میان آنها، ساختاری متفاوت دارند. به نظرمی رسد برهان امکان آکویناس، شبیه برهان امکان و وجوب در فلسفه و کلام اسلامی است. ثانیاً؛ برهان توماس صرف نظر از جنبه اقناعی بودن آن برای عامه، مبتنی بر پیش فرض های بحث برانگیز فلسفی و دارای مقدمات طولانی است، ولی برهان سینوی، دارای مبانی و ساختار محکم عقلی بوده و واسطه های کمتری برای نیل به هدف فوق داشته است.
تبیین حکیم تنکابنی از رأی ابن سینا در باب حرکت در مقولات مقدّمه تحلیلی، تصحیح و تحقیق رساله فی بیان الحرکه فی المقوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"حرکت در مقولات" یکی از مسائل مهم در حرکت شناسی ابن سینا است. حکیم محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی (1713م/1124ق -1631م/1040ق) مشهور به فاضل سراب از اندیشمندان قرن یازدهم هجری است که اثری با عنوان رساله فی بیان الحرکه فی المقوله دارد. وی در این اثر به تحلیل و ارزیابی مبحثی از فصل دوم از مقاله دوم فنّ «سماع طبیعیِ» کتاب الشفاء ابن سینا با عنوان فی نسبه الحرکه إلی المقولات می پردازد که در آن سرشت حرکت بررسی شده است. تبیین حکیم تنکابنی از آن جهت ارزشمند است که ارزیابی وی ناظر به نگرشی است که سرشت حرکت را مبتنی بر "تشکیک" شناسانده است. شیوه بررسی حکیم تنکابنی بر پایه ساختار «قال - أقول» در این رساله، خواننده را به التفات بیشتر به ردّ و ابرامها در بحث ترغیب می کند. حکیم تنکابنی قلمرو بحث خود را از بررسی سرشت حرکت فراتر برده و به مباحثی چون پیوند میان حرکت و زمان و حرکت توسطیه و قطعیه نیز پرداخته است. وی ضمن اشاره به اندیشه های ابو نصر فارابی و جلال الدین دوانی، پیوندی را میان مباحث فلسفی با سنّت تفسیری تجرید الاعتقاد برقرار کرده است. تصحیح و تحلیل این رساله برای نخستین بار، زمینه بحث در طبیعت شناسی ابن سینا را بیشتر فراهم می کند.
نقش عوامل غیر اکتسابی در شکل گیری هویّت فردی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۹ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
239 - 260
حوزه های تخصصی:
در حیات انسان عوامل بسیاری در شکل گیری هویّت فردی او دخالت مستقیم یا غیر مستقیم دارد که در مجموع، موجب تمایز فرد از دیگران می شود. در نظام فکری ابن سینا برخی از عوامل هویّت ساز مانند ویژگی های فیزیولوژیکی، مستقیماً با بدن و برخی دیگر مانند روحیات و خلقیات، مستقیماً با نفس در ارتباط اند؛ اما با توجه به رابطه تنگاتنگ و دوسویه ای که میان نفس و بدن برقرار است، این عوامل نیز همواره از حالات و ویژگی های یکدیگر متأثرند و در کنار هم در شکل گیری هویّت فرد نقش ایفا می کنند. هدف نوشتار حاضر این است که با روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه ابن سینا درباره چگونگی تأثیر عوامل غیر اکتسابی بر شکل گیری هویّت فردی انسان را در پنج مقطع مهم حیات، یعنی «دوران جنینی»، «زمان تولد تا دوسالگی»، «دو تا پنج سالگی»، «شش سالگی تا ابتدای نوجوانی» و «دوران نوجوانی و جوانی» واکاوی کند. از میان این عوامل، برخی مانند «ماده اولیه بدن»، «جنسیت» و «محیط خانواده»، می توانند متأثر از دخالت انسان های دیگر باشند؛ ولی برخی دیگر مانند «محیط زیست» و «فصول مختلف سال»، عوامل کاملاً طبیعی هستند که اساس تغییر در آن ها خارج از حیطه انسان است. این عوامل که تأثیرات بلندمدت یا کوتاه مدتی در جنبه های فیزیولوژیکی، اخلاقی و رفتاری انسان دارند، در مجموع سازنده فردیّت او هستند.
بررسی تطبیقی فراز «یا مَن دلّ علی ذاتِه بِذاته» دعای صباح با تقریرات برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۴۵-۶۰
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر انطباق فراز «یا مَن دلّ علی ذاته بِذاته» در دعای صباح با تقریرهای مختلف برهان صدیقین است. با روش توصیفی تحلیلی مهمترین این تقریرها مورد بررسی قرار گرفته شده و یافته های این تحقیق نشان می دهد تنها می توان براساس تقریر علامه طباطبایی ادعا کرد که این فراز اشاره بر برهان صدیقین دارد. در این تقریر از اصل وجود واقعیت به وجوب آن نایل آمده و از طریق لوازم همین وجود، وجوب خدا اثبات می شود و به نظر می رسد این همان دلالت ذات بر ذاتی است که امام علی× در دعای صباح به آن اشاره فرمودند. اما بر اساس تقریر ابن سینا و ملاصدرا این فراز از دعا مصداق برهان صدیقین نیست. در تقریر ابن سینا امکان ماهوی مأخوذ است و از استحاله دور و تسلسل کمک گرفته شده و در تقریر ملاصدرا از اصول فلسفی مانند اصالت و تشکیک وجود و ربط علّی استفاده شده که در هر دو تقریر از غیر ذات حق برای اثبات وجوب حق کمک گرفته شده است.
بررسی مسئله «فرزندآوری خداوند» مبتنی بر استدلال های فلسفی ذیل آیه 3 سوره توحید (بر مبنای تفاسیر ابن سینا، صدرالمتالهین و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۸۳-۱۰۴
حوزه های تخصصی:
فرزند داشتن خداوند، از مباحثی است که در ادیان و مذاهب مختلف مورد توجه می باشد. مسئله تحقیق، آن است که، «فرزندآوری خداوند» با مبانی برهانی ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی پیرامون آیه ۳ سوره توحید چگونه قابل بررسی است؟ روش تحقیق حاضر، تحلیلی توصیفی است که در طول پژوهش، از بازنویسی و واضح سازیِ استدلال ها، در قالب جداول و گزاره های منطقی بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های تحقیق، ابن سینا بر اساس «لزوم ماهیتِ مشترک مابین والد و مولود» فرزندآوری خداوند را باطل می داند. ملاصدرا سه استدلال مطرح می کند؛ استدلال اول دارای ضعفِ «تبیین ناکافی مقدمه» است. استدلال دوم، با مبانی ایشان در باب حرکت جوهری عالم و دوام فیض ناسازگار می باشد. استدلال سوم ایشان، در مقام مقایسه، تناسب بیشتری با مبانی حکمت متعالیه دارد. استدلال علامه طباطبایی مبتنی است بر ناسازگاریِ فرزندآوری با صمدیت، که نسخه تکمیلی استدلال [بر اساس وجوبِ وجود خداوند] ارائه شده است.
بررسی تطبیقی فناء فی اللّٰه از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
111 - 139
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل در حیطه قوس صعود، مباحث مربوط به انتهای قوس صعود و مسئله فناء فی اللّٰه است. در مقاله پیش رو به بررسی تطبیقی این مسئله از منظر سردمداران سه مکتب مهم فلسفه اسلامی یعنی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا می پردازیم. دو مبحث حرکت جوهری نفس و اتحاد چه اتحاد عاقل و معقول و چه اتحاد نفس با عقل فعال ، به عنوان بنیادی ترین اصول مٶثر در کیفیت تبیین و ترسیم فناء فی اللّٰه به حساب می آیند. برای ابن سینا به خاطر نفی حرکت جوهری نفس و نفی اتحاد و همین طور عدم صراحت در عبارات عرفانی اش، نمی توان قول به فنای حقیقی را قائل شد. همین طور سهروردی مبانی مشابهی با ابن سینا دارد و با عدم قول صریح به حرکت جوهری نفس و با نفی اتحاد، معنایی خاص و غیر حقیقی از فنا را ارائه می دهد و آن را به شدت توجه انسان پاک و طاهر به مبادی عالیه و دست دادن یک حالت روحانیه با جذبه شدید و حالت استغراق معنا می کند. اما ملاصدرا با داشتن مبانی و اصول خاص خود از جمله اثبات حرکت جوهری نفس و پذیرش اتحاد ، فنا را به صورت حقیقی می پذیرد و به علاوه، نقطه پایانی قوس صعود را چیزی بالاتر از دیدگاه ابن سینا و سهروردی می داند و به فنای حقیقی فی اللّٰه قائل است.
بررسی مفهوم زمان براساس آرای ابن سینا در نسبت با مطالعات آینده پژوهی
حوزه های تخصصی:
زمان، یکی از مسائل کهن فلسفی است که ذهن فلاسفه را به خود مشغول کرده است. زمان، مانند دیگر موجودات هستی از آفرینش های خداوند است که همواره حرکتی رو به جلو دارد. زمان اهمیت های متنوع با نقش های سلسله مراتب دار و طبقه بندی شده، سرعت و شتاب، افق و طول های متنوع برای پدیده ها دارد. ازاین رو زمان را می توان بستر تولد، رشد، تکوین و اضمحلال تمام پدیده ها دانست. هر پدیده ای خصیصه های زمانی خاص خود را دارد. در این پژوهش نسبت بین نظریه زمان ابن سینا و مطالعات آینده پژوهی موضوع مطالعه است. اطلاعات گردآوری شده به روش کتابخانه ای از فیش برداری اسناد، به روش استدلال منطقی- فلسفی صورت گرفته است. ازنظر ابن سینا زمان مقدار حرکت است و انسان با التفات به وجدان، اندیشه و عقل درمی یابد که وجود زمان، امری بدیهی و واقعی است نه موهوم. بنابراین، باتوجه به مفهوم زمان، در مطالعات آینده پژوهی باید توجه داشت که آینده به عنوان بخشی از زمان، همراه با حرکت است؛ لذا شناخت آینده، ساخت آینده و جامعه سازی، مستلزم شناخت واقعی از نحوه حرکت جوامع است.
کاوش مبناشناختی مؤلفه های فلسفی در تحلیل عقلانی معاد جسمانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های بنیادین فلسفی در تحلیل عقلانی معاد جسمانی بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و یافته ها حاکی از آن است که برخی مولفه ها از قبیل تحریر محل نزاع، ثبوت عالم مثال، تفاوت مراتب انسان با مراتب عالم حقیقی خارج، مفهوم جسمانیت و مادّیت، عینیّت یا مثلیّت ابدان أخروی با ابدان دنیوی، نقش قوّه خیال در آفرینش و خلق ابدان، تفاوت دو عالم دنیا و آخرت و تبیین بدن مثالی، نقش اساسی در اثبات یا انکار معاد جسمانی دارند.
تحول متافیزیکی مفهوم جوهر در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم جوهر در فلسفه اسلامی با طرح نسبت وجود و ماهیت در تفکر فارابی و ابن سینا تفاوت شگرفی با فلسفه ارسطویی پیدا میکند. در واقع فارابی و به دنبال او ابن سینا با تحول در نظام فلسفه اسلامی و قرار دادن مفهوم جوهر در ذیل تقسیمات ماهیت، جایگاه آن را در فلسفه اسلامی دگرگون میکنند. این دگرگونی در نسبت میان جوهر و اعراض نیز گسترده شده است. در گرانیگاه تفکر صدرایی که همانا اصالت وجود است، بیشتر مسائل فلسفی با تصویر جدیدی رونمایی میشوند که مفهوم جوهر و نسبت آن با اعراض نیز از آن جمله است. ملاصدار اکثر مسائل فلسفی و از جمله مفهوم جوهر را در سه گام متحول کرده است. درگام نخست به همراهی با قوم به بیان دیدگاه پیشینیان در باب جوهر و رابطه آن با اعراض پرداخته است. در گام بعدی متناسب با مبانی حکمت صدرایی، تصویری جدید از مسئله ارائه میدهد. در این گام دو تفسیر از یک نگاه در رابطه اعراض و جوهر قابل رصد و رهگیری است. در تفسیر اول مطابق با این دیدگاه که ماهیت بالعرض وجود در خارج موجود است، جوهر و عرض همچنان دارای دو مرتبه وجودی هستند و اعراض به نظر ماهوی همچنان ماهیتی مستقل از جوهر دارد. اما مطابق با تفسیر دوم که ماهیت شأن معرفت شناختی دارد، جوهر و ویژگیهای آن را، موجود به یک وجود دانسته، اعراض را شئونات جوهر معرفی میکند. در این مقاله سعی برآن است که سیر تطور مسئله رابطه جوهر و عرض بررسی واز رهگذر آن، از تصویر نهایی ملاصدار تبیین دقیقتری ارائه شودتا برخی اشکالات وارده بر آن برطرف گردد.
هستی شناسی و نقش ادراکی خیال در فلسفه اسلامی(از ابن سینا تا ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
117 - 127
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی هستی شناسی و نقش ادراکی خیال از نظر ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، و به روش تحلیل و استنتاج، به انجام رسیده است. ابن سینا ضمن آنکه قوه خیال و صورت های خیالی را امری مادی می داند، به عالمِ مثالِ منفصل، توجه و اعتقادی ندارد. سهروردی نیز قوه خیال را مادی می داند و در حالی که صور خیالی را قائم به ذات می پندارد، بر خلاف ابن سینا بر وجود عالم خیال منفصل تاکید دارد. ملاصدرا به تجرد قوه خیال و صورِ خیالیه باور دارد و همانند سهروردی، عالمِ خیال منفصل را مرتبه ای از مراتب هستی می پندارد. ابن سینا خیال را مدرِک و حافظ صور، یکی از مراحل اصلی در فرایند تجریدِ مفاهیم و هم چنین از مبادی تشکیل برهان، می داند. سهروردی خیال را مدرِکِ امر غائب و محل ظهور صور عالمِ مثال می داند. ملاصدرا خیال وصور خیالیه را عامل تشکیل ذهن، مبادی فعالیت های معرفتی و واسطه تبدیل ادراکات، می داند. ابن سینا به انطباع و حلول صور در نفس که منتج از باور او به مادی بودن خیال و صور خیالیه است، باور دارد. ملاصدرا اما با اثبات تجرد خیال و صورت های خیالی، که مورد انکار ابن سینا و اثبات خیال متصل که مورد انکار شیخ اشراق بود، موفق به تبیین فعال بودن خیال و صدوری بودن صور خیالی گردید که پیامدهای مهمی در معرفت نفس، اتحاد نفس با صور ادراکی و ماهیت فرایند هویت یابی، داشته است.
تدوین الگوی جامع تربیت دینی کودک بر اساس اندیشه تربیتی ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر، تدوین الگوی تربیت دینی کودک (بعد عملی یا فروعات) بر اساس اندیشه تربیتی ابن سیناست. از نظر ابن سینا، تربیت دینی تجلی حکمت، رحمت و نعمت عظیم خداوندی است. به بیانی دیگر، تربیت دینی پرورش بعد معنوی و ایجاد رابطه با خداوند است. «هدف» تربیت دینی آشنایی با اعمال عبادی است. هدف غایی آن از نظر ابن سینا، رسیدن به قرب حق اول، معرفی گردید. زمینه های تربیت دینی، ازدواج و محیط می باشند. اصول تربیت دینی نیز شامل آشنایی با اعمال عبادی و اصل اعتدال است. در زمینه روش ها، روش آماده سازی، الگوپذیری و آشنایی با اماکن مذهبی قابل بحث است. محتوای تربیت دینی را ابن سینا مشتمل بر محتوای عبادی و آشنایی با نماز و دعا کردن می داند. بر اساس بیانات بوعلی، عوامل تربیت دینی شامل خانواده، مدرسه و دوستان است و موانع عبارت اند از شرک در عبادت و صفات رذیله. در نهایت نیز الگوی جامع تربیت دینی تدوین می گردد.
پیشینه دانش پزشکی و علوم عقلی در ایران (به روایت متون ادب فارسی و عربی)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان، سهم بزرگی در پیشرفت علوم به ویژه دانش های عقلی، پزشکی، داروسازی و پیراپزشکی در دوران پیش از اسلام و بعد از داشته اند. وجود دانشگاه های علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و «ریو اردشیر» (بوشهر فعلی) در آن زمان، حکایت از آن دارد که در زمان ساسانیان، ایرانیان، عنایت خاصی به تدوین علوم عقلی داشته اند.
آثار پزشکی ایرانی، یکی از منابع مهم پزشکی در جهان اسلام به شمار می رفته و علل اصلی تأثیر ایرانیان در نقل و تدوین و نشر علوم عقلی در تمدن اسلامی را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1 تسلّط ایرانیان در علم و ادب و قدرت یابی آنان در دستگاه خلفای عبّاسی.
2 مبارزات مذهبی ایرانیان و علل نگرانی خلفا در نقل فلسفه و علوم عقلی.
3 آشنایی ایرانیان به دانش های مختلف بشری از جمله طب و ریاضیات و فنون ترجمه.
لغزش های فلسفی شیخ الرئیس در تعالیم امام خمینی
حوزه های تخصصی:
ابن سیناحکیم برجسته و مسلمانی است که به دلیل هوش و نبوغ سرشاری که داشته در علوم مختلف زبانزد خاص و عام گشته و او را مؤسس و مبتکری می دانند که لااقل در عصر خود همتایی نداشته است. شیخ الرئیس صاحب و رئیس مکتب مشاء در عصر اسلامی است که تأثیرات فراوانی در مکاتب و فیلسوفان پس از خود داشت، از جمله کسانی که از او به نیکی یاد می کند اما او را به نقد و انتقاد می کشاند حکیم نامدار حضرت امام خمینی(ره) است که از او به عنوان بزرگ ترین نابغه و شگفتی یاد می کند که از نظر تیز فهمی و قریحه همتایی نداشته است اما با همه این ها دچار لغزش ها و خطاهای فراوانی شده است.
در این مقاله بر آنیم تا برخی مسایل فلسفی ابن سینا از جمله معاد جسمانی، حرکت جوهریه، اتحاد عاقل و معقول و ... را درمنظر امام خمینی(ره) به نقد و بررسی بنشانیم و گاهی نیز از آرای دیگران مانند صدرالحکمای شیرازی بهره ببریم، گرچه هدف، اثبات و ارائه برهان بر مطالب نیست.