مطالب مرتبط با کلیدواژه

گویش های ایرانی


۱.

واژه های دخیل انگلیسی مشترک در گویش های بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش زبان های ایرانی واژه های دخیل واژه های انگلیسی گویش های ایرانی گویش های جنوب غربی ایران گویش های بوشهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۳۳ تعداد دانلود : ۲۷۰۹
" گویش های یک زبان در واقع گونه هایی از آن زبان هستند که از لحاظ آوایی، دستوری و واژگانی تفاوت هایی با یکدیگر دارند. گویش های بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایرانی است. ویژگی های آویی این گویش ها نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارند. گویش های بوشهری مانند بسیاری از گویش های ایرانی، زیر نفوذ فارسی معیار بوده است و واژه های آرامی، عربی، سریانی، ترکی، مغولی، سنسکریت (هندی) لاتین، انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، پرتغالی، و هلندی در این گویش وارد شده است. هدف مقاله، بررسی توصیفی واژه های دخیل انگلیسی در گویش های بوشهری است. در این پژوهش، 154 واژه دخیل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه به عمل آمده است و اطلاعات مورد نیاز بر روی نوار ضبط شده است. و دیگر از روش تحقیق کتابخانه ای استفاده شده است. در این روش با مراجعه به منابع مکتوب ریشه واژگان و معادل یابی فارسی نو، به دقت صورت گرفته است. نتایج تحقیق، نشان می دهد که اکثر گویش وران از ریشه و اصل وام واژگان آگاهی و شناخت ندارند و بسیاری از این واژه ها هنوز متداول و رایج است، اما با نفوذ رسانه های گروهی و عمومی از قبیل مطبوعات و صدا و سیما و فارسی معیار این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده روبه فراموشی است و این به نوبه ی خود ارزش و اهمیت این تحقیق را نشان می دهد. دیگر این که گویش های بوشهری، واژه های دخیل را غالبا تغییر داده و با دستگاه آوایی خود تطبیق می دهد و به رنگ گویشی در می آورد. سپس در برخی از وام واژه ها، در مقایسه با صورت اصلی واژه ها، از نظر معنایی نیز دگرگونی هایی صورت گرفته است. "
۲.

بررسی ریشه شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش گویش بوشهری ریشه شناسی زبان های ایرانی گویش های ایرانی گویش های بوشهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۳۵۰
" ریشه شناسی را در زبان فرانسوی «اتیمولوژی»1 گویند. اتیمولوژی واژه ای یونانی است، که از طریق زبان لاتین به زبان فرانسوی راه یافته است. در یونان باستان اتیمولوژی به معنی ""شناخت اتیمون""2، و اتیمون به معنی ""معنی حقیقی واژه"" بوده است. امروزه اتیمولوژی به تاریخ یک واژه از قدیم ترین زمان کاربرد آن تا زمان نوشتن تاریخ آن واژه هم از لحاظ لفظ و هم لحاظ معنی اطلاق می شود. در هر زبان، برخی از واژه ها در زمان معین از رواج می افتد، اتیمولوژی این گونه واژه ها تاریخ آن ها از قدیم ترین زمان کاربرد تا زمان رواج آن واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی است. ریشه شناسی، علمی است که به کمک آن ""فرهنگ تاریخی"" نوشته می شود. فرهنگ تاریخی، فرهنگی است که در آن تاریخ یک واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی ثبت می شود. (ابوالقاسمی، 12). گویش بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایران است. ویژگی های آوایی، واجی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد. هدف مقاله، بررسی ریشه ی شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری است. در این پژوهش، بیست و هشت واژه ی اصیل گویشی مورد بررسی ریشه شناختی و تطبیقی قرار گرفته است و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه انجام شده، اطلاعات مورد نیاز روی نوار، ضبط شده است. دوم از روش تحقیق کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. که با مراجعه، بررسی و مطالعه ی منابع دست اول، فیش ها تهیه شده، به صورت منظم دسته بندی شده اند، سپس ریشه ی واژگان و معادل فارسی آن ها به دقت یافت شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به نفوذ رسانه های گروهی، فن آوری جدید و فارسی معیار، این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده فراموش شده است. این نکته ارزش و اهمیت پژوهش را نشان می دهد. دیگر این که بررسی ریشه شناختی و تطبیقی این واژگان نشان می دهد که گویش های ایرانی، از نظر واژگانی دارای اشتراکات و همانندی های بسیاری هستند. ریشه ی گویش های ایرانی، زبان ایرانی باستان است. تفاوت این گویش ها در زمینه های آوایی، واجی، ساخت زبانی و دستوری است که مرزبندی و تقسیم بندی گویش های ایرانی را ایجاد کرده است. هم چنین، نتایج نشان می دهد با بررسی ریشه شناختی گویش های ایرانی می توان اطلس جامع گویشی ایران و فرهنگ ریشه شناختی فارسی را تدوین کرد. "
۳.

تحول - hu̯ ایرانی باستان در گویش های ایرانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش های ایرانی hu̯– ایرانی باستان گویش های شمال غربی گویش های جنوب غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
خوشهٔ همخوانی hu̯– ایرانی باستان در گویش های ایرانی به شکل های مختلفی تحول یافته است. در این مقاله، پس از شرح مختصر پیشینهٔ تحول hu̯– ایرانی باستان در زبان های ایرانی دورهٔ باستان و ایرانی میانهٔ غربی، چگونگی تحول آن در گویش های نو شمال غربی و جنوب غربی بررسی شده است. hu̯– ایرانی باستان به پنج صورت تحول یافته و دو روند کلی را پیموده است: روند نخست: hu̯– > xw– > x– > h–، روند دوم: hu̯– > wh– >w– > f– . گویش های شمال غربی روند یکسانی را نشان نمی دهند و، در آنها، هر دو روند تحول و هر پنج دگرگونی اصلی را می بینیم. اما در گویش های جنوب غربی هماهنگی بیشتری دیده می شود و همهٔ این گویش ها روند نخست تحول را پیموده اند. در پایان این مقاله، گویش های ایرانی، بر اساس نوع تحول hu̯– ایرانی باستان در آنها، دسته بندی شده اند.
۴.

فعل مجهول در زبان ها و گویش های ایرانی(1)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی فعل مجهول صفت مفعولی گویش های ایرانی ماده مجهول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۴
فعل مجهول در ادوار تاریخ زبان فارسی شکل ها و کاربردهای مختلفی داشته است. به طور کلی از دیرباز تا امروز در زبان ها و گویش های ایرانی، شیوه های زیر را می توان در ساخت یا مفهوم فعل مجهول مشاهده کرد: الف) ریشه / ماده فعل+ پسوند مجهول ساز؛ ب) اسم مفعول (صفت مفعولی) یا مصدر+ فعل کمکی؛ ج) صیغه سوم شخص جمع فعل های متعدی معلوم بدون عامل. در زبان فارسی و گویش های ایرانی امروز، هریک از شیوه های مذکور به طور مستقل و گاه در کنار یکدیگر به حیات خود ادامه می دهند. در این مقاله با مطالعه زبان ها و شماری از گویش های ایرانی، به بررسی روش های ساخت فعل مجهول در آنها پرداخته ایم. ابتدا به چگونگی ساخت این فعل در زبان های ایرانی باستان و میانه غربی اشاره شده و سپس براساس منابع موجود، روند تحول، شیوه ها و امکانات مختلف ساخت مجهول در گویش های ایرانی نو مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است.
۵.

ریشه شناسی واژه هایی از گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ریشه شناسی گویش های ایرانی ایرانی باستان گویش بختیاری گویش های لری کوهرنگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۳۹۰۸ تعداد دانلود : ۵۴۸۳
بختیاری از گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه دیگر گویش های لری و فارسی، بازمانده فارسی میانه است که خود بازمانده فارسی باستان است. در این مقاله 44 واژه از گویش بختیاری ریشه شناسی شده است. در مورد هر واژه، نخست بر پایه شواهد موجود در خود گویش، ساخت اشتقاقی واژه و دگرگونی های آوایی انجام گرفته بر روی آن توضیح داده شده، سپس بر پایه برابر یا هم ریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است. واژه ها با تلفظ رایجشان در بختیاری گونه کوهرنگ آورده شده اند.
۶.

گویش کمزاری جزیره لارک: آزمون ملاک های رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رده شناسی گویش های ایرانی کمزاری جزیره لارک گویش های غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
مقاله حاضر به منظور آزمودن ملاک های رده شناسی آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی بر داد ه های گردآوری شده از گویش کمزاری جزیره لارک، واقع در جنوب غربی خلیج فارس نگارش یافته است. پژوهش حاضر از آن رو اهمیت دارد که تا کنون هیچ گونه توصیف زبان شناختی از گویش کمزاری جزیره لارک ارائه نشده و این امر در شرایطی روی داده است که گویش کمزاری یک گویش ایرانی در خطر است که در مرز شبه جزیره عربی، یعنی در محلی که به لحاظ جمعیتی تحت سیطره زبان عربی قرار دارد، به آن تکلم می گردد. داده های مقاله حاضر، در یک پژوهش میدانی که در پاییز سال 1387 در جزیره لارک صورت گرفت، توسط نگارنده جمع آوری شده است. برای گردآوری داده های گویشی 33 مصاحبه با دوازده گویشور صورت گرفت. مصاحبه ها بر اساس چهار نوع پرسش نامه مختلف که بر مبنای اولویت های ساختاری و واژگانی متفاوتی سامان یافته اند انجام شد. از جمله ویژگی های آوا ـ واج شناختی مهم این گویش، به وجود آواهای لثوی سایشی کناری، برگشتی روان، کامی روان و کامی خیشومی می توان اشاره کرد. الگوی هجایی در کمزاری و فارسی نو همانند است. توالی مضاف ـ مضافٌ الیه و موصوف ـ صفت و استفاده از پیش اضافه ها، وجود پسوند نشان گذار و اشاره در کمزاری، از شواهد به دست آمده در این پژوهش است. فعل بی زمان در کمزاری به کار نمی رود و در این گویش مطابقه بین عدد و معدود برقرار است. در کمزاری تمایز جنس دستوری دیده نمی شود. نمایه اعداد از دو تا ده بین کمزاری و دیگر گویش های ایرانی تفاوت نشان نمی دهد، بااین حال صورت به کاررفته برای عدد یک در این گویش با دیگر گویش های ایرانی تفاوت دارد. بررسی ساخت های خویشاوندی بیشترین شباهت را بین کمزاری وگویش های لری نشان می دهد.
۷.

تمایز جنس مؤنث و مذکر در گویش تاتی خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنس دستوری گویش های ایرانی تاتی خلخال تمایز جنس جنس طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۴ تعداد دانلود : ۲۲۰۸
زبان تاتی یکی از زبان های ایرانی شما ل غربی است که در نقاط مختلفی از ایران (به نام تاتی جنوبی و گاه آذری) و خارج از آن (تاتی شمالی) رواج دارد و بسیاری از ویژگی های کهن زبانی را حفظ کرده است. تاتی جنوبی در مناطق جنوب غربی قزوین، اشتهاردِ کرج، دو بخش شاهرود و خورش رستم خلخال، طارم علیا و خویین، در خویین استان زنجان، دیزمار، کرینگان، کلیبر، کلاسور آذربایجان شرقی، و بخش های جیرنده و فاراب رودبار رواج داشته و دارد. تمایز جنس (مذکر، مؤنث و خنثی) یکی از مباحث مهم زبان شناسی است. به طور کلی جنس در زبان ها به دو صورت دستوری و غیردستوری یا طبیعی خود را نشان می دهد. گرچه در زبان تاتی خلخال تمایز جنس دستوری در مقوله های اسم، ضمیر (ضمیر شخصی، اشاره، مبهم و ملکی) و فعل به چشم می خورد، اما تا حال تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. آنچه در این مقاله آمده بررسی جنس از منظر دستوری و طبیعی در زبان تاتی است. در این زبان اسم های مؤنث در حالت فاعلی مفرد، با داشتن پی بست بدون تکیه -a؛ ضمایر ملکی با -ə؛ و فعل ها با -â از نمونه های مذکر خود تمایز دارند. در بخشی از مقاله به جنس طبیعی تاتی اشاره ای شده است. در تاتی، علاوه بر واژه هایی که بر جنس مؤنث و مذکر دلالت دارند، تکواژهایی نیز یافت می شود که در آغاز بعضی از واژه ها ظاهر می شوند تا جنس آن را تعیین کنند. در انتهای مقاله تعدادی از اسم های مذکر و مؤنث تاتی فهرست شده اند.
۸.

گویش روستای اردکول و متون کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خراسان جنوبی گویش های ایرانی متون کهن فارسی گویش های خراسان جنوبی اردکول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۸۶
فراهم آوردن داده های زبانی برای تدوین فرهنگی که جامع تمام واژه های زبان فارسی باشد، سال هاست که مورد توجه سازمان های فرهنگی ـ پژوهشی و برخی از پژوهندگان زبان و ادب فارسی قرار گرفته است. بی تردید تداوم این سنت پسندیده فرهنگی و رفع کاستی ها و نقائص فرهنگ های موجود، نیازمند بررسی دقیق تمام متون فارسی، اعمّ از خطی و چاپی، و همچنین گردآوری گویش های مختلف زبان فارسی است. در همین راستا، این مقاله می کوشد با استفاده از واژه های موجود در گویش روستای اردکول، از روستاهای بخش زیرکوه قاین، معنی تعدادی از واژه های کمیاب و مبهم به کار رفته در متون کهن فارسی را تعیین کند. این واژه ها در فرهنگ های موجود ثبت نشده، یا صورت و معنی ضبط شده برای آنها ناقص و مشکوک است.
۹.

مستندسازی و بررسی گویشهای ایرانی به عنوان میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش های ایرانی میراث فرهنگی معنوی زبان های در خطر مستندسازی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۵۹۴
در این روزها، حفظ و صیانت میراث فرهنگی به عنوان بخشی مهم از هویّت ملّی، مورد توّجه مردم و مقامات کشور قرار گرفته است. با این وجود ، به نظر نمی رسد چنین همّتی تاکنون صرف میراث فرهنگی «معنوی» ایران شده باشد. نظر به این که سرعت نابودی گویشها بسیار بالاتر از سرعت نابودی دیگر میراث معنوی است و مرگ آنها بر بسیاری از عقاید و رسوم و باورها تاثیر می گذارد، یکی از دغدغه های مهم ملّی باید حفظ این میراث مهّم، آسیب پذیر و پراکنده باشد. در این مقاله، ضمن پرداختن به کلیاتی چون مفهوم زبانهای در خطر و در حال انقراض، به زبانهای ایرانی پرداخته شده و تاریخچه، آسیب شناسی و نیازهای مرتبط با مطالعات گویشی (با تاکید بر مقوله «مستندسازی زبان ») بررسی شده است.
۱۰.

غزلی ملمّع از ناصرالدین خطیب شفعوی به سه زبان عربی، فارسی و شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش های ایرانی شیرازی قدیم خطیب شفعوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۲ تعداد دانلود : ۶۴۲
زبان مردم شیراز تا اواسط قرن نهم گویش خاصی بوده که با فارسی تفاوت داشته است. این گویش دنباله یکی از گویش های فارسی میانه بوده و شیرازیان آن را شیرازی می نامیده اند. کهن ترین نمونه این اشعار از قطب الدین شیرازی، سعدی، حافظ، شمس پُسِ ناصر، شاه داعی شیرازی، ابواسحاق شیرازی است که هرکدام سروده های کوتاه و بلندی به این گویش دارند. از ویژگی های این گویش وجود ساخت کنایی (ارگتیو) از ماضی ساده افعال متعدی است. دیگر تبدیل g پایانی کلمات بعد از مصوت a، و شاید سایر مصوت ها، به γ (غ) است. در این مقاله، تنها غزل ملمّع یا مثلثی که از ناصرالدین خطیب باقی مانده و یک بیت از سه بیت آن به شیرازی است شرح و معنی شده است.
۱۱.

بازشناخت پیوند چند واژه از گویش های ایرانی با کالی ایزدبانوی بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره گویش های ایرانی ایزدبانو کالی واژه های هندواروپایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۷ تعداد دانلود : ۵۷۹
نام و کلام اصالتاً سرشتی نمادین دارند و زمانی پدید آمده اند که پیوند اسطوره و زبان هنوز گسسته نشده بود. با گذشت زمان، پیوند نام و موضوعِ نام گذاری سست و بسیاری از نام ها از خاستگاه های اسطوره ایِ آغازین خود رها شده اند و این نشانه ها، در طی تحول و تکامل، سرشت و خصیصة نمادین خود را، اگرچه نه به تمامی، ازدست داده اند. در این پژوهش، با توجه به همسان بودنِ خاستگاهِ اسطوره و زبان، نام و کلام، به مثابه نماد، با رویکردِ اسطوره شناسی بررسی خواهند شد. چارچوب نظریِ این تحقیق، نظریة کاسیرر دربارة شیوة اندیشة اقوام ابتدایی است که او برای آن اصطلاحِ اندیشة اسطوره ای را برگزیده است. مطالعة تطبیقیِ شماری از واژه های گویش های ایرانی با واژه های هندواروپایی، که با توجه به این نظریه بررسی شده بودند، نشان داد که بسیاری از پدیده های طبیعی و اشیا با مفاهیمِ متفاوت و صورت های آواییِ مشابه، که در ذهن این اقوام برخاسته از باور به ایزدبانوی بزرگ کالی بوده، به نام او نام گذاری شده است.
۱۲.

فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش های ایرانی فارسی نو ایرانی باستان ایرانی میانه فعل آینده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۴۵۸۳ تعداد دانلود : ۸۱۱
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است. در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد. در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است. در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
۱۳.

ریشه شناسی چند واژه کهن از گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ریشه شناسی گویش های ایرانی گویش های شمال غربی گویش های جنوب غربی واژگان کهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۵۸
ریشه شناسی واژگان گویش های مختلف ایرانی هم به شناخت بیشتر ویژگی های آوایی این گویش ها کمک می کند، هم به ریشه شناسی واژه های فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی. گویش های ایرانی گنجینه عظیمی از داده های زبانی هستند که می تواند در زبان شناسی زبان های ایرانی استفاده شود. این مقاله به ریشه شناسی 12 واژه از گویش های مختلف ایرانی می پردازد. درمورد هر واژه پس از بررسی برابر یا همریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی، صورت ایرانی باستان واژه بازسازی، و روند دگرگونی آوایی واژه از ایرانی باستان به گویش های ایرانی بررسی شده است. در ریشه شناسی واژه ها به ویژه بر تمایز بین صورت واژه در گویش های شمال غربی و جنوب غربی تأکید شده. واژه هایی که در این مقاله از گویش های مختلف ایرانی ریشه شناسی شده اند، شامل این واژه ها هستند: arde/âla «کنار، پهلو، نیمه»؛ast/hast «خانه، حیاط»؛ daha «داسه»؛ gwask/bīg «بزغاله، گوساله»؛ gūn «پستان دام»؛ jeven «هاون غلات»؛ jəxūn «خرمن»؛ kahra «بزغاله»؛ kətū «سگ»؛ mâl «دام، چهارپا»؛ tâta «عمو»؛ xal «کج، خمیده».
۱۴.

فعل در گویش کلاسوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختمان فعل گویش های ایرانی گویش های شمال غربی آذری باستان گویش کلاسوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۶۴ تعداد دانلود : ۶۳۴
دستگاه فعل در گویش کلاسوری مختصات و ویژگی هایی دارد که آن را در تقابل با زبان فارسی و دیگر گویش های جنوب غربی ایران قرار می دهد. حتی در مواردی آن را از برخی از گویش های هم خانواده خود، نظیر هرزنی، تالشی، تاکستانی، چالی، اشتهاردی، سگزاری، خیارجی و ... که گروه زبان های شمال غربی ایران را تشکیل می دهند و احتمالاً جملگی از آذری باستان منشعب شده اند، متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها که در بررسی های زبانی اهمیتی خاص دارند عبارت اند از: زوال تدریجی ماده مضارع و بنای اغلب صیغه های مشتق از آن از ماده ماضی؛ ساخت مضارع اخباری و ماضی استمراری از مصدر؛ همسانی کامل صیغه های ماضی مطلق و ماضی نقلی لازم و تمایز این دو فعل از جایگاه تکیه؛ کاربرد صفت فاعلی به عنوان ماده آینده و دیگر مختصات و ویژگی هایی که در مقاله حاضر به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
۱۵.

همچو گلبرگ طری بود وجود تو لطیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بود وجود دگرخوانی حافظ گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
تعداد بازدید : ۲۳۱۶ تعداد دانلود : ۵۶۸
در بیت دومِ غزلی از حافظ به مطلعِ ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش... واژه بود در مصراعِ همچو گلبرگ طری بود وجود تو لطیف، همواره بحث برانگیز بوده است. از آنجا که این واژه در معنی فعل ماضی با حال و هوای غزل مورد بحث مناسبتی ندارد؛ بعضی از مصحّحان دیوان حافظ، به جای آن واژه هست را که ضبط برخی از نسخه ها است، گذاشته اند و بعضی به دلیل اینکه بود از پشتوانه نسخه های قدیمی تر و بیشتری برخوردار است آن را همچنان در متن نگه داشته و گروه کمتری نیز ضبط بود و را ترجیح داده و یا بود را به پود تصحیح قیاسی کرده اند. در این مقاله با توجه به چهل نسخه کهن دیوان حافظ و نیز دلایل معنایی و بلاغی، ضبط بود را اصیل دانسته و نشان داده ایم که بود در اینجا، نه به معنای فعل ماضی بلکه به معنای همه/ تمام به کار رفته است. این معنا برای واژه مورد نظر هم در متون کهن شواهدی دارد و هم در گویش بعضی نقاط ایران هنوز رایج است. در این معنا واژه بود به کلمه وجود اضافه می شود: بودِ وجود. با این خوانش که هماهنگ با احساس شاعر در طی غزل و نیز زمان شعر در ابیات آغازین آن است، در عین حال که بر اصالت ضبط بود تأکید می شود، اشکال معنایی مصراع نیز مرتفع می گردد.
۱۶.

«پاچة ریخته»، ترکیبی ناشناخته در پند پیران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پند پیران پاچة ریخته رودن ریختن گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۴۷۰
پند پیران متنی برجای مانده از قرن ۵ هجری قمری است. این کتاب، به سبب حفظ شماری از واژه های کهن، منبعی ارزشمند برای آگاهی از پیشینة زبان فارسی به شمار می رود. هدف این مقاله، بررسی و بیان معنی ترکیبِ نادر و ناشناختة «پاچة ریخته» در این کتاب است. به این منظور، واژه های مرتبط با این ترکیب از متون و گویش های فارسی استخراج و دسته بندی شده و سپس با توجه به شاهدهای موجود مبنی بر حذف همخوان «خ» /x/ در خوشة /xt/، پیوستگی این ترکیب با واژه هایی نظیرِ: «آبریت»، «اُری» و «آوری» نشان داده شده است. بر این اساس، منظور از پاچة ریخته، پاچه ای است که موی آن پاک شده باشد. در زبان فارسی، مشتقاتی از مصدرِ «رودن» نیز به همین معنی دیده می شود. به ظاهر، «ریختن» و «رودن»، دو نشانه دارای مدلولی یکسان اند که هریک از آن ها در دورة زمانی یا قلمرو جغرافیایی مخصوص به خود کاربرد داشته است. واژه های گویشی استفاده شده در این مقاله، به کمک واژه نامه های گویشی و تحقیقات میدانی فراهم آمده است.
۱۷.

بررسی نشانه تأکید در گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش های فارسی خراسان نشانه تأکید نشانه متممی ضمیرموصولی گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۱
دراین مقاله به بررسی نشانة تأکید در برخی گویش های فارسی خراسان پرداخته می شود. گویش های بررسی شده از هر سه استان یعنی شمالی، رضوی و جنوبی انتخاب شده اند و داده های موردبررسی عمدتاً از طریق گویشوران و در برخی موارد از پایان نامه های نگارش شده در خصوص این گویش ها گردآوری شده اند. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و برای ارائه تبیین، برخی دیگر از گویش های ایرانی بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد گویش های موردبررسی را به لحاظ کاربرد نشانه تأکید می توان به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته ای که همانند فارسی گفتاری امروز در نقش تأکیدی و غیرتأکیدی از نشانه /ke/ استفاده می کنند و دسته ای که دو نشانه مختلف با منشأ تاریخی مختلف یعنی /ke/ku و /xo/xâ/x/ را به کار می برند. بررسی دیگر گویش های ایرانی نیز مشخص کرد که این گویش ها مانند دسته دوم از گویش های خراسان/xo/xu/ را برای تأکید و /ke/ge/gǝ را برای نقش های غیرتأکیدی به کار می برند. با توجه به پیشینه تاریخی این دو نشانه، به نظر می رسدکه دسته دوم از گویش های خراسان و گویش های ایرانی موردبررسی، xu /xo/xâ/x/ را که بازمانده /xwad/ فارسی میانه است و به عنوان ضمیر یا قید تأکیدی استفاده می شده با اندکی دستوری شدگی به عنوان نشانه تأکید، مورداستفاده قرار داده اند حال آن که در فارسی و گویش های دسته اول خراسان این است که با گسترش نقش به عنوان نشانه تأکید نیز به کار گرفته شده است.
۱۸.

درباره پیشین شدگی واکه ū در لری و گویش های مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیشین شدگی واکه ū گویش های ایرانی گویش های مرکزی لری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۴۷۳
در گونه های مختلف گویش لری، پیشین شدگی واکه ū و تبدیل آن به ī دیده می شود. مشابه همین دگرگونی در گویش های مرکزی ایران نیز وجود دارد که پیشین شدگی ū در بیشتر گونه ها به ü و در تعدادی به ī انجام گرفته است. چگونگی توزیع این واکه پیشین شده، خاستگاه و ارزش واجی آن به ویژه در گویش های مرکزی همیشه موضوع بحث پژوهش گران بوده است. در این مقاله، با رویکردی تاریخی به این پدیده در مهم ترین گویش های لری مانند بختیاری، بویراحمدی و خرم آبادی و تعدادی از گویش های مرکزی مانند گزی، میمه ای و جرقویه ای پرداخته شده است و با بررسی برابر فارسی میانه و ایرانی باستان، واژه هایی که پیشین شدگی در آن ها انجام شده است، این فرایند در چارچوب دگرگونی های آوایی تاریخی این گویش ها بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد پیشین شدگی تنها در واژه هایی انجام گرفته است که واکه پیشین شده بازمانده از واکه ū در دوره میانه و باستان زبان های ایرانی است، در حالی که در واژه هایی که ū بازمانده از واکه ō دوره میانه است، این پیشین شدگی دیده نمی شود؛ از سوی دیگر، می توان گفت این دگرگونی در دو مرحله انجام گرفته است، نخست پیشین شدن ū به ü که در گویش های مرکزی انجام گرفته است، سپس گسترده شدن ü به ī که در گویش های لری دیده می شود.
۱۹.

روند دستوری شدگی پسوندِ جمع ساز /–gal/ در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دستوری شدگی پسوند جمع ساز زبان های ایرانی گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۵۹
چند گروه از زبان های ایرانی، پسوندِ /–gal/ یا تکواژگونه های آن را به تنهایی یا در کنار پسوندهای دیگر، برای جمع بستنِ اسم به کار می برند. این پسوند، در اصل، اسم جمع و به معنای «گروه، دسته» بوده که سپس به چنین پسوندی با این نقشِ صرفی تبدیل شده است. این مقاله، نشان می دهد که پسوند //–gal و تکواژگونه های آن در نتیجه دستوری شدگی اسم «gal» به معنای «دسته، گروه» پدیدار شده اند. نخست، مقدمه ای درباره دستوری شدگیِ پسوندهایِ جمع ساز در زبان های دنیا، ارائه شد. سپس، به بررسی ساخت و چگونگی کاربرد این پسوند در چند گروه از زبان های ایرانی- که این پسوند را به کار می بردند- پرداخته شد. پس از آن، مراحل شکل گیریِ این پسوند، در چارچوبِ فرایندِ دستوری شدگی بررسی شد. همچنین، نشان داده شد که هر یک از این گروه های زبانی در چه مرحله ای از فرایندِ دستوری شدگیِ این پسوند قرار دارند. علاوه بر این، سازوکارهای معنایی، آوایی، صرفی-نحوی و کاربردشناختی درگیر در فرایند دستوری شدگیِ این پسوند بررسی شده اند.
۲۰.

بازتاب یک شاخصه گویشی، در مصرعی از شاهنامه فردوسی «به آب دو دیده نباید گریست»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: به آب دو دیده گریستن داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی گویش گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
در این پژوهش، بازتاب یک شاخصه گویشی در مصرعی از شاهنامه فردوسی نشان داده می شود. این مصراع: «به آب دو دیده نباید گریست» در داستان رستم و سهراب آمده است. اغلب شاهنامه پژوهان، برای آن شرح و توضیح بیان نکرده اند، برخی معانی ارائه شده نیز پذیرفتنی به نظر نمی رسد. برپایه نتایج این مقاله، دشواری این مصراع از کاربرد تکواژ «به» در معنایی نادر و کمیاب سرچشمه می گیرد. با این توضیح که این تکواژ، در این کاربرد، با حرف اضافه «به» در فارسی امروز ایران، تحوّل یافته pad در فارسی میانه، پیوندی ندارد، بلکه صورت گویشیِ abē در فارسی میانه معادل "بی و بدونِ" در فارسی امروز ایران است. بر این مبنا، عبارت کِنایی «به آب دو دیده گریستن (= بی اشک گریستن)» به معنی "مستأصل و درمانده شدن" است. افزون بر این، مصراعِ مذکور برگرفته از یک مَثَلِ محلّی است که هنوز با همان معنا و مفهوم به کار رفته در شاهنامه فردوسی، با دو صورت آواییِ: "be ow dida girya kadan" و be âw dida čixrâ mukuna''" در برخی گویش های خراسان بزرگ برجای مانده است. داده های گویشی استفاده شده در این پژوهش، به کمک گویش نامه ها و پژوهش میدانی فراهم آمده است.