مطالب مرتبط با کلیدواژه

گویش های ایرانی


۲۱.

زبان نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظامی زبان شعری نظامی فهلویات فارسی دری گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۵۴۱
ابومحمد الیاس بن زکی موید نظامی گنجوی شاعر پارسی زبان داستانسرای قرن ششم هجری در بعضی مطالعات جهت دار چند دهه اخیر ترک زبان معرفی شده است. در این مقاله کوشیده ایم در درجه ی نخست با استناد به آثاری از نظامی گنجوی که در انتسابشان به وی هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و در درجه ی دوم با استناد به منابعی که از گذشته ی دور تا امروز در ارتباط با این موضوع وجود دارد و نیز پژوهش ها و تحلیل های منتشرشده در ارتباط با موضوع مورد بحث، به بررسی زبان نظامی بپردازیم. در این پژوهش روشن شد که زبان مادری نظامی گویشی ایرانی از گویش های مختلف موجود در تاریخ و جغرافیای پهناور ایران بوده است که به این گویش اشعار فراوانی معروف به فهلویات در لابه لای متون و نسخ خطی به دست ما رسیده است. زبان شعری نظامی نیز فارسی دری بوده است و هیچ سند معتبری گویای این که بیتی به زبان ترکی سروده باشد در دست نیست.
۲۲.

تأثیر نماز بر نام گذاری اوقات شبانه روز در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی اجتماعی گویش های ایرانی نماز اوقات شبانه روز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
ارتباط دو زبان فارسی و عربی و تأثیرپذیری این دو از یکدیگر غیرقابل کتمان است. در دوره قبل و بعد از اسلام این دو زبان بر همدیگر تأثیر بسیار گذاشته اند. پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان باعث رواج لغات عربی بسیاری شد. نمازهای پنچگانه که در اوقات مختلفی از شبانه روز خوانده می شود، باعث توجه خاص به زمان نمازگزاری شده و لحظات و زمان های نماز، اهمیت خاصی پیدا کرده است. به همین دلیل، عباراتی که برای اشاره به زمان ادای نماز به کار می رفت، بعد از مدتی برای اشاره به زمان به طور مطلق به کار رفت و کم کم عباراتی همچون «نماز دیگر»، «نماز پیشین» و «پسین» و کلمات دیگر، علاوه بر اشاره به زمان نماز، به عنوان قید زمان به معنای «عصر، غروب و مانند آن» در بین زبان های ایرانی رایج شدند. این تحقیق در پی آن است نشان دهد که در گویش های ایرانی چه واژه هایی تحت تأثیر نماز ایجاد شده و یا معانی تازه ای پیدا کرده اند. داده های این تحقیق هم به روش کتابخانه ای از کتبی همچون ترجمه تفسیر طبری و هم به روش میدانی از گویش های مختلف ایرانی گردآوری شده اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد هم در متون ادب فارسی و هم در گویش های ایرانی واژه های زمان نَمای قابل ملاحظه ای تحت تأثیر نماز رایج شده اند.
۲۳.

بررسی عملکرد فرایندهای تضعیف در گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره ترکیبی فرایندهای تضعیف گویش های ایرانی نظام واجی زبان فارسی واج شناسی زایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۴
این مقاله به فرایندهای تضعیف بر اساس چارچوب نظری واج شناسی زایشی می پردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که فرایندهای واجی چگونه به عنوان تضعیف در گویش های ایرانی عمل می کنند؛ به بیان دیگر، داده ها چگونه می توانند عملکرد فرایندهای تضعیف را در گویش های ایرانی نشان دهند و فرایندهای تضعیف در چه بافت هایی اتفاق می افتند. بدین منظور یک انگاره ترکیبی از فرایندهای تضعیف بر اساس الگوی واجی زبان فارسی مطالعه شد و در نهایت پربسامدترین فرایندهای تضعیف انتخاب شدند. شش گویش از 25 گویش مورد تحقیقی که در آن ها فرایندهای تضعیف بیش تر دیده می شد به همراه گونه معیار فارسی انتخاب شدند. نحوه جمع آوری داده ها بر اساس مطالعه میدانی شکل گرفت. برای پی بردن به چگونگی عملکرد فرایندهای تضعیف در زبان فارسی و به منظور تشخیص صورت زیربنایی و به تبع آن صورت روساختی و همچنین بافت هایی که فرایندهای تضعیف در آن ها رخ می دهند، هر یک از این فرایندها در گونه های منتخب مطالعه شد. داده ها علاوه بر نشان دادن چگونگی عملکرد فرایندها، بیانگر تمایل فرایندهای تضعیف به قرارگرفتن قبل از واکه، بین دو واکه و در موقعیت پایانی هستند. همچنین از بین این سه موقعیت، موقعیت پایانی از بسامد بالایی در گویش های منتخب زبان فارسی برخوردار است. این موضوع با نظر کنستوویچ هم راستا می باشد که بیان می کند پایان کلمه موقعیت خوبی برای تضعیف است.
۲۴.

تحلیل نشانه شناختی ساختار ادبی سه خشتی های کُرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش های ایرانی نشانه شناسی ریخت شناسی ادبیات کرمانجی سه خشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۳
ترانه های سه خشتی بخشی از ادبیات شفاهی قوم کُرمانج است، که با سه مصراع هشت هجایی با واژه هایی برآمده از طبیعت و زندگی روزمره و برپایه تجربیات فردی و خاطرات قومی شاعران ناشناس بومی سروده شده اند. در این پژوهش به عنوان یک موردکاوی نشانه شناختی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای، ابتدا به توصیف محتوای کلامی و رده بندی واحدهای نشانه ای سه خشتی ها و سپس به ریخت شناسی، تحلیل ساختاری و واکاوی دلالت های ضمنی آن ها پرداخته می شود. جامعه آماری این مقاله شامل هفتصد و پنجاه سه خشتی کُرمانجی است که از سه کتاب منتشرشده در ایران برداشت شده اند. بررسی نشانه های رایج نشان داد که در سطح دال، چهار دسته اصلی زیر به ترتیب دارای بیش ترین کاربرد در ساخت بندی معنا و جانشینی مجازی یا استعاری انسان هستند: 1. نشانه های برگرفته از جانوران؛ 2. نشانه های برگرفته از گیاهان؛ 3. نشانه های برگرفته از اشیا؛ 4. نشانه های برگرفته از پدیده های طبیعی. دلالت های ضمنی (معناهای ثانویه یا لایه های معنایی اجتماعی فرهنگی و پیوندهای شخصی) این نشانه ها وابستگی ژرفی با ویژگی های قومی، شرایط اجتماعی-اقتصادی، سبک زندگی و تجربه دیرپای تاریخی کُرمانج ها دارد. بدون شناخت جایگاه این نشانه ها و فهم معانی ثانویه آن ها، ارتباط ادبی با سه خشتی کُرمانجی دشوار خواهد بود.
۲۵.

فعلِ سببی ساختواژی در زبان ها و گویش های ایرانی (حفظ وند سببی سازِ باستانی در برخی گویش های نو ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سببی ساخت واژی گویش های ایرانی ساخت سببی وند سببی ساز باستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۹
در نوشتار حاضر ساختِ سببی ساختواژی از طریق افزودن تک واژِ حال سببی ساز -ǣːn- به ستاک حال فعل در گویش های کردی، تالشی، تاتی، گورانی، زازاکی، اورامانی و بلوچی بررسی شده است، از نظر تاریخی در دوره میانه کاربرد این پسوند به صورت تک واژ در ساخت فعل سببی رواج داشت. در این مقاله مشخص شد که پسوند سببی سازِ -ǣːn- (ایرانی باستان*aja-na-) که به صورت تک واژ در زبان-های ایرانی میانه غربی با افزوده شدن به ستاک حال تشکیل ماده سببی می داد، در کردی و بلوچی به شکلِ -ǣːn- محفوظ مانده است و از طریق پیوستن به ستاک حال فعل، تشکیل ستاک حال سببی می دهد. واژه هایی که با نشانه ستاره * مشخص شده اند، شکل های بازسازی شده و یا فرضی هستند. داده های تحقیق در این جستار، از روشِ مصاحبه با گویشوران بومیِ گویش های مورد نظر و شمّ زبانی نگارنده به عنوان گویشورِ بومی یکی از گویش های مذکور و منابع مکتوب جمع آوری شده است. داده ها در ابتدا از منابع مکتوب و گفتار گویشوران استخراج و طبقه بندی شدند و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این نوشتار خاستگاه ماده سببی ساز -ǣːn- در گویش های مورد بررسی مشخص شد و هم چنین مشخص شد که وند سببی ساز باستانی -ǣːn- در کردی و بلوچی عیناً محفوظ مانده است.