۴.
کلیدواژهها:
سعدی قصیده سرایی زبان قصیده زبان غزل
گوشه ای از فعالیت های ادبی سعدی، قصیده سرایی است. سال ها قبل از دورانی که او پای به عرصه شاعری نهد، زبان قصیده به رشد و کمال خود رسیده بود و شعرا از زبان قصیده سرایان سلف پیروی می کردند. اما در عصر حیات این شاعر بزرگ، بر اثر تحولات اجتماعی-سیاسی، فرهنگ درباری غالب، تغییر یافت و قصیده سرایی با افول مواجه گردید در نتیجه ذهن شاعران با غزل اُنس گرفت. در این پژوهش، برآنیم تا به این حیطه کوچک از هنرنمایی سعدی (قصیده سرایی) پرداخته، قصاید او را از منظر لطافت های زبانی واکاویم و بدون آنکه به حیطه سبک شخصی شاعر وارد شویم، آنچه را می تواند موجبات نرمی الفاظ را فراهم آورده باشد، نشان دهیم. در همین راستا، سه سطح زبانی یعنی آوایی، لغوی و نحوی، را به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی کرده ایم و با آوردن جدول آماری در بخش هایی از پژوهش، سعی در روشن تر شدن موضوع داشته ایم. سعدی با تسلّطی که بر دقایق زبان فارسی دارد، اوزان نرم و جویباری را به خدمت گرفته است. صامت و مصوّت ها بیشتر از نوعی هستند که براحتی تلفّظ می شوند و چیزی از لطافت شعر نمی کاهند. به ایجاز سخن می گوید در عین حال کلامش روشن و بدون ابهام است. او واژه های نرم را در قصاید بکار گرفته و به شکل مخفّف و مشدّد کلمات تمایل ندارد. مضامین عرفانی همراه با واژه ها و اصطلاحات آن به صورت مفرد یا ترکیب شده در این اشعار دیده می شوند، گاه زبان و لغات محاوره ای را در چینش ابیات او می یابیم. شگردهای نحوی که موجب شیوایی غزلیات سعدی است در قصاید او نیز راه یافته اند.