مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شهر قزوین
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
357 - 375
حوزههای تخصصی:
معماری در فضاهای تجاری نقش مهمی در دستیابی به موفقیت احتمالی دارد. کارایی عملکردی در فضاهای داخلی مراکز تجاری از مهمترین معیارهایی است که موفقیت مجموعه های تجاری را از منظر اقتصادی تضمین می نماید. نحوه توزیع فضاهای داخلی با درنظر گرفتن پیوند میان آن ها، از عوامل مؤثر بر ویژگی های پیکره بندی فضایی مراکز تجاری و کارایی عملکردی آن ها می باشد. هدف از این پژوهش بررسی این مطلب است که در سازمان فضایی مراکز تجاری، فضاهای میانی چگونه می توانند سبب ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه شوند. جامعه آماری در این پژوهش سه مرکز تجاری در شهر قزوین است که بر مبنای دو متغیر "مکان یابی" و "میزان سطح اشغال" فضاهای میانی مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش جهت تجزیه و تحلیل عملکرد مراکز تجاری، تکنیک نحوفضا می باشد که در این زمینه با بهره گیری از نمودارهای توجیهی (گراف ها)، روابط ریاضی و نرم افزار نحو فضا (Space Syntax) به بررسی روابط فضایی پرداخته شده است. راهبرد مورد استفاده در پژوهش، از نوع کمّی خواهد بود. با ارزیابی اطلاعات حاصل شده، الگوی مناسب جهت تعیین جایگاه فضاهای میانی در راستای ارتقاء میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری و افزایش ارتباطات اجتماعی کاربران به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تحقیقات صورت گرفته می تواند راهنمای مؤثری در روند طراحی مراکز تجاری واقع شده و عوامل کارآمد در راستای تحلیل منطق اجتماعی حاکم بر این مراکز را تبیین گرداند . اهداف پژوهش: 1. خوانش سازمان فضایی مراکز تجاری منتخب با تکیه بر جایگاه فضای میانی در شهر قزوین بر اساس تکنیک نحو فضا. 2. تبیین الگویی بهینه در راستای چگونگی قرارگیری فضاهای میانی در مراکز تجاری در جهت ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه. سوالات پژوهش: 1. فضای میانی به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار کالبدی- فضایی مراکز تجاری چگونه می تواند بر ارتقای کارایی عملکردی آن تاثیرگذار باشد؟ 2. با در نظر گرفتن دو شاخص "سطح اشغال" و "مکان یابی" فضای میانی در مراکز تجاری، کدام الگوی فضاهی میانی، کارایی عملکردی مناسب تری را خلق می کند؟
کاربردهای سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در پیشگیری انتظامی سرقت منزل در کانون های جرم خیز (مورد مطالعه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۱)
180 - 208
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت منزل از جرایم شایع و مهم در سطح کشور بوده و مقابله و پیشگیری از آن می تواند تأثیر بسزایی در افزایش احساس امنیت شهروندان داشته باشد. هدف پژوهش شناخت کاربردهای GIS در پیشگیری انتظامی از جرم سرقت منزل در کانون های جرم خیز شهر قزوین بوده است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع و ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده و با تکیه بر توانمندی های GIS اقدام به شناسایی و درک الگوهای فضایی مکانی جرائم سرقت در کانون های جرم خیز شهر قزوین در سال 1396 نموده است. زمان وقوع جرایم و توزیع فضائی محل وقوع جرایم در نقاط مختلف شهر ارزیابی شده و پس از تشکیل پایگاه داده با استفاده از آزمون های آماری، تخمین تراکم کرنل و گرافیکی اقدام به شناسایی مهم ترین کانون های جرم خیز شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین کانون های جرم خیز سرقت منزل شهر قزوین هر کدام دارای ویژگی های خاصی بوده اند. بررسی نوع و ترکیب کاربری های اراضی موجود در مجاورت محدوده های مسکونی بیانگر این است که برخی از کاربری ها وقوع سرقت منزل را برای سارقان تسهیل کرده است. نتیجه گیری: به منظور پیشگیری از وقوع سرقت منزل در شهر قزوین به نظر می رسد اولویت بخشی به سیاست ها و برنامه های پیشگیری انتظامی، اجتماعی و قضایی، افزایش سطح آگاهی شهروندان با هدف پیشگیری، توجه به رعایت اصول حفاظتی و امنیتی در ساختمان های مسکونی توسط مالکان، استفاده از فناوری های نوین در مبارزه با سرقت، افزایش حضور فیزیکی پلیس در محلات، کنترل بیشتر مبادی ورودی و خروجی شهر و استفاده از GIS باید در اولویت اقدامات مسئولان و دست اندرکاران انتظامی قرار گیرد.
تأثیر فعالیت های شورای معتمدان پلیس در پیشگیری از توزیع مواد مخدر (مورد مطالعه: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۳)
176 - 202
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: باتوجه به گسترش رویکردهای مشارکت محوری در رفع عوامل آسیب زای محلی، شورای معتمدان پلیس از سال 1393 برابر دستورالعمل معاونت اجتماعی ناجا فعال شد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت های شورای معتمدان پلیس در پیشگیری از توزیع مواد مخدر در قزوین انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل: 1. فرماندهان و مدیران لایه یک شهرستان و استان، کلانتری های سطح شهر قزوین و مسئولان استان و شهرستان قزوین بالغ بر 54 نفر و 2. شهروندان قزوینی به تعداد 673000 نفر»، حجم نمونه جامعه اول به صورت تمام شمار و جامعه دوم، براساس رابطه کوکران، 384 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسش نامه محقق ساخته «فعالیت های شورای معتمدان» و «پیشگیری از توزیع مواد مخدر» است. برای بررسی روایی ابزار از روایی صوری و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار 87/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش توصیفی از آماره های فراوانی، میانگین و نسبت و در بخش استنباطی از آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف و رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، ارتباط معناداری بین متغیر مستقل فعالیت های معتمدان محلی و متغیر پیشگیری از توزیع مواد مخدر در شهر قزوین وجود دارد و به صورت معناداری با افزایش فعالیت های شورای معتمدان، توزیع مواد مخدر کاهش پیدا می کند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، با افزایش یک واحد بر فعالیت های معتمدان محلی، پیشگیری از توزیع مواد مخدر در شهر قزوین به میزان 828/0 واحد افزایش می یابد، بنابراین اهتمام و حمایت بیشتر از فعالیت های شورای معتمدان پلیس، پیشگیری از توزیع مواد مخدر در سطح شهر قزوین را تقویت خواهد کرد.
سنجش تاب آوری کالبدی شهر قزوین در برابر زلزله با رویکرد ساختگاه طبیعی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها سیستم های به هم پیچیده و به هم وابسته ای هستند که نسبت به سوانح طبیعی همچون زلزله بسیار آسیب پذیرند. این مقاله علاوه بر متغیرهای لحاظ شده توسط سایر پژوهشگران در رابطه با کالبد شهرها ، با در نظر گرفتن شرایط ساختگاه طبیعی شهرها نگاه عمیق تری بر تاب آوری در شهرها در برابر زلزله داشته ، نوعی مدل تاب آوری ارائه نموده و آن را بر روی شهر قزوین که در منطقه به شدت لرزه خیز و پهنه با خطر نسبی بالا قرار دارد ، مورد بحث قرار داده است. با استفاده از روش های تجزیه و تحلیل کمی و کیفی، داده های پژوهش پردازش و با تحلیل روابط بین متغیرها، وضعیت تاب آوری شهر قزوین تعیین گردید. نظر به اهمیت همزمان داده های توصیفی و مکانی شهر قزوین از نرم افزار G.I.S جهت تحلیل اطلاعات استفاده گردیده، همچنین در ارزیابی ضریب اهمیت متغیرهای اثرگذار از روش تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert choice استفاده شده است. در نهایت اصول و معیارهای مستخرج شده از دیدگاه متخصصین شهری با وضعیت فعلی شهر مقایسه شده و از این طریق نقاط آسیب پذیر شهر قزوین با تفکیک متغیر مشکل ساز شناسایی گردیده است. خروجی مدل نشان می دهد وسعت آسیب پذیری در شهر قزوین به اندازه ای است که عملا راهبرد اقدام در زمان اختلال و بازگشت به حالت اولیه بی تاثیر است و تمرکز باید بر خود سازماندهی و افزایش ظرفیت در زمان پیش از وقع زلزله باشد.
سنجش کیفیت محیط شهری با استفاده از روش چند معیاره (مورد محله پونک شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
95 - 107
حوزههای تخصصی:
. هدف این پژوهش بررسی متغیرهای مؤثر بر رضایت مندی شهروندان از کیفیت محیط زندگی در محله پونک شهر قزوین است.بر این اساس با توجه به مطالعه ادبیات نظری مربوط به کیفیت محیط، چارچوب مفهومی متشکل از عوامل پانزده گانه، مورد تحلیل قرار گرفته است. نوع پژوهش، از نظر هدف کاربردی و توسعه ای، از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با در نظر گرفتن فرضیه حداکثر ناهمگنی، برای محدوده مورد نظر 120 نفر محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که بین متغیر جنس با میزان رضایت از، وضعیت آلودگی، امنیت اجتماعی موجود در محله، سرزندگی ساخت محیط و نظم حاکم بر کالبد رابطه معناداری دارد. در محدوده مورد مطالعه بین دو متغیر میزان تحصیلات و رضایت اقتصادی با میزان رضایت مندی از کیفیت محیط زندگی رابطهمستقیم وجود دارد. و با توجه به وسعت محله، علت این موضوع را می توان تفاوت های فردی وابسته به صفات اجتماعی- اقتصادی بررسی کرد. از این رو باید افزود که متغیر سطح تحصیلات و میزان رضایت اقتصادی در ادراک کیفی ازمحیط در محله پونک قزوین تأثیرگذار است.
شهروندی محیط زیستی و تحلیل رفتار شهروندی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
53 - 66
حوزههای تخصصی:
شهروندی محیط زیستی به معنای داشتن دانش، نگرش ها و مهارت هایی در زمینه محیط زیست شهری است، به طوری که این موارد به رفتار طرفدار محیط زیست منجر شود. شهروندان با رفتارهای محیط زیستی، بیشترین مسئولیت را در قبال محیط شهری و بنابراین حفظ ارزش های طبیعی، تاریخی و میراثی آن دارند. این پژوهش، با هدف کلی شناسایی و تحلیل زمینه های شکل دهنده رفتار محیط زیستی شهروندان، در زمره تحقیق های پیمایشی و همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری آن کلیه شهروندان شهر قزوین هستند که بر اساس فرمول کوکران تعداد اعضای نمونه، 233 نفر تعیین شده است. به منظور تحلیل سؤال های پرسش نامه از آزمون کای دو یک بعدی و جهت استخراج روابط همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، بیان گر پایین بودن سطح رفتار شهروندی محیط زیستی شهروندان است. مهم ترین عوامل مؤثر در این موضوع، پایین بودن سطح دانش محیط زیستی شهروندان و ناکارآمدی عوامل زیرساختی و قانونی کافی جهت بروز این رفتارها است.
بررسی علل و عوامل مؤثر در ساخت و سازهای غیر مجاز (مطالعه موردی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل ساخت و سازهای شهری جهت توسعه متوازن و بهینه شهر و به طور عمده از طریق ضوابط و مقررات ساخت و ساز شهری صورت می گیرد. عدم اجرای بسیاری از ضوابط و احکام مذکور، مدیریت شهری را به اقدامات گوناگون نظیر کنترل مستمر ساخت و سازها، تعیین ضمانت های اجرایی قانونی برای رعایت ضوابط و مقررات و اخذ جریمه واداشته است. اما با وجود اقدامات کنترلی مدیریت شهری و خصوصاً شهرداری قزوین که مرجع قانونی اجرای ضوابط و مقررات ساختمانی و نظارت بر ساخت و سازهای شهری است، سالانه موارد قابل توجهی از تخلفات ساختمانی در شهر قزوین گزارش می گردد. داده های مورد نیاز پژوهش حاضر به روش مطالعات کتابخانه و اسنادی جمع آوری شده است و برای توصیف و تفسیر داده ها و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی و برای نمایش یافته ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. این تحقیق با هدف پی بردن به ماهیت تخلفات اقتصادی و نیز بررسی راهکارهای مدیریتی در شهر قزوین، پایه ریزی شده است تا ضمن تحلیل روند تخلفات ساختمانی و بازشناسی عوامل مؤثر بر آن، شناخت بهتری از وضع موجود حاصل گردد. روش مورد استفاده در این تحقیق، مطالعه اسنادی، پیمایش (پرسشنامه و مصاحبه) و مشاهده میدانی است. یافته ای که از پیمایش بدست آمد، نشان داده شد از دیدگاه هر دو جامعه تحقیق، ساخت و سازهای غیرمجاز بر آشفتگی بافت شهری تاثیرگذار است. همچنین یافته های بدست آمده از راهکارهای کاهش تخلفات ساختمانی نشان می دهد که، کاهش تشریفات صدور پروانه 7.29 درصد، نظارت واحد کنترل شهرداری با 7.10 درصد، اعمال نظارت بیشتر ناظران ساختمانی 6.95 درصد مهمترین راهکارهای کاهش تخلفات ساختمانی شناسایی شدند، در انتها نیز به ارائه راهکارهای عملیاتی در کنترل ساخت و سازهای غیرمجاز با توجه به نظرات کارشناسان ارائه شده است.
بررسی تحولات ساختاری نهاد خانواده با نگاهی به روابط فرا زناشویی زنان با رویکرد GT(مورد مطالعه: زنان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی علل فروپاشی ساختار خانواده و دلایل ورود زنان در مدل مفهومی رابطه فرا زناشویی بود. روش مطالعه: پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ساخت نیافته و داده های موردنیاز از مصاحبه با 17 نفر از زنان ساکن شهر قزوین که تجربه رابطه فرا زناشویی داشتند، جمع آوری شده است. انتخاب مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند که نیازمند استفاده از نمونه گیری متوالی به نام گلوله برفی است، انجام شد. در این پژوهش از اعتبار زاویه بندی استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته ها، شرایط علی این پژوهش تنوع طلبی جنسی، عدم مهارت و دانش جنسی و توجیه رابطه فرا زناشویی و عدم حضور همسر شناسایی شدند. پدیده محوری دگردیسی صمیمیت یا عشق متلاقی که درزمینه ی جایگزینی برای رشد روابط اجتماعی و تغییر ارزش های اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تسهیل گری فن آوری های نوین پدید آمده است. نتیجه گیری: فردگرایی، دوسویگی جنسیتی، بی تفاوتی همسر، فرودستی زن در کسب درآمد به عنوان شرایط مداخله گر و در نهایت این که زنان، در این کنش و واکنش ها، با اقدام به رابطه فرا زناشویی و به میل به مصرف گرایی، مدیریت بدن و تردید داشتن در ادامه زندگی و توجیه این رابطه، پیامدهایی چون افزایش لذت گرایی و عادی شدن رابطه فرا زناشویی را خلق کردند.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر بازیافت زباله در شهر قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر بازیافت زباله در شهر قزوین می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، این نوع تحقیق از نوع توصیفی–پیمایشی با تکنیک معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان 18 سال به بالای ساکن در شهر قزوین می باشند، حجم نمونه با توجه به حجم نمونه در مدل سازی معادلات ساختاری (پارامترهای آزاد، تعداد سازه های زیاد و احتمال خطای نمونه گیری و دستیابی به حداکثر درست نمایی) نمونه آماری تعداد 500 نفر انتخاب شد. متناسب با حجم جمعیتی هر یک از مناطق و با توجه به نقشه جغرافیایی هر منطقه داده ها و سن پاسخگویان با روش نمونه گیری سهمیه ای، جمع آوری گردیده است. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون اسپیرمن و مدل سازی ساختاری در نرم افزارهای spss وpls تحلیل شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این مطالعه دو تا پرسش نامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و بازیافت زباله می باشد. نتایج نشان داد که مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی تاثیر معناداری بر بازیافت زباله دارد.
ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
بررسی ارتباط بین فرم شهری و مصرف انرژی در سکونتگاه های شهری (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
115 - 143
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند گرم شدن کره زمین و افزایش روزافزون میزان انتشار گازهای گلخانه ای و وابستگی افراد به خودروی شخصی، لزوم توجه بیشتر متخصصین شهری بالأخص برنامه ریزان شهری به تأثیر شاخص های فرم شهری و شاخص های اقتصادی- اجتماعی بر مصرف انرژی و رفتارهای ترافیکی شهروندان، بیش ازپیش مشخص می شود. در این میان فرم شهر با شاخص هایی چون تراکم، اختلاط کاربری، طراحی، فاصله تا حمل ونقل عمومی و فاصله تا مرکز شهر یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده در الگوهای سفر ساکنین است. تحقیق حاضر در زمره پژوهش های کاربردی و با 1000 حجم نمونه و به منظور بررسی ارتباط شاخص های فرم شهری و شاخص های اقتصادی- اجتماعی و رفتار سفر خانوار بر میزان فاصله سفر خانوار و VKT[1] در سطح نواحی ترافیکی شهر قزوین انجام شده است. در این پژوهش از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحلیل بیان کننده این است که متغیرهای فرم شهری و متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و رفتار سفر خانوار تا 23 درصد بر میزان مسافت طی شده توسط خودروی شخصی، تا 33 درصد بر میزان فاصله سفر خانوار و تا حدود 17 درصد بر فاصله سفر کاری خانوارها تاثیرگذارند. در این پژوهش فاصله تا مرکز شهر (با ضریب بتا،217/0) مهم ترین متغیر فرم شهری بر میزان VKT و عامل مالکیت وسیله نقلیه نیز (با ضریب بتا، 243/0) مؤثرترین متغیر اقتصادی بر میزان VKT می باشد. [1]. Vehicle Kilometer Travel
سنجش کیفیت معنایی نمای مجتمع های تجاری بر اساس خوانش ادراکات ذهنی مخاطبان (بانوان) آشنا و ناآشنا با محیط با کاربست نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
114 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر یافتن ادراک ذهنی مخاطبان آشنا و ناآشنا درباره کیفیت معناشناختی نماهای معماری مجتمع های تجاری و بررسی تفاوت کیفیت ادراک ذهنی مخاطبان تحت تأثیر خاطرات و ذهنیات از نمای ابنیه تجاری شهر قزوین است. روش تحقیق آمیخته ای از روش های توصیفی تحلیلی و نظریه زمینه ای است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته از کاربران و ناظران این نماها و از میان عموم مردم صورت گرفته است. جامعه نمونه به صورت تصادفی منظم در دو دسته شهروندان قزوینی (مخاطبان آشنا) و مخاطبان ناآشنا با مجتمع های مورد بررسی انتخاب شدند. مخاطبان ناآشنا از بین ساکنان دو شهر رشت و تهران انتخاب شدند. علت انتخاب این دو شهر، یافتن تفاوت های احتمالی در پاسخ های این دو گروه بنابر تفاوت مقیاس شهر، انتظارات و پیش زمینه های ساکنان این دو شهر بود. ابنیه تجاری مورد سؤال شامل تمامی 13 مجتمع تجاری شهر قزوین است. نتایج تحقیق نشان می دهد ادراک ذهنی مخاطبان آشنا و ناآشنا درباره کیفیت معناشناختی نماهای معماری مجتمع های تجاری شهر قزوین دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری است. تفاوت ها عمدتاً به جنبه های عاطفی و پس ازآن، کارکردی مربوط است و شباهت ها در ادراکات ذهنی به ویژگی های شکلی- کالبدی نماها ارتباط دارد. درنهایت در میان زیربخشهای کیفیات معنایی، اگرچه کیفیات عاطفی در تعدیل نگرش منفی و ادراک ذهنی نامطلوب از نماهای تجاری برای مخاطبان آشنا مؤثر بوده اما کیفیات کالبدی و پس ازآن کارکردی، عوامل مهم تر و عام تر در ادراک ذهنی مطلوب برای مخاطبان آشنا و ناآشنا است که پیامد آن کیفیات عاطفی مطلوب خواهد بود.
سنجش فقر شهری و ارتباط آن با دسترسی به خدمات شهری در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دستیابی به هدف اصلی مطالعه حاضر مبنی بر شناسایی رابطه میان فقرشهری و دسترسی به خدمات شهری در شهر قزوین، رویکرد فقر قابلیتی و شاخص فقر چندبعدی، مدل حداقل فاصله برای اندازه گیری دسترسی به خدمات و محاسبات فاصله بر اساس خط مستقیم یا روش اقلیدسی مدنظر قرار گرفتند. برای تبیین چگونگی پراکنش فقر در شهر قزوین، شاخص های فقر شهری (23 شاخص) از متون نظری و تجربی مرتبط استخراج شده و پس از انجام تحلیل عاملی، در سه عامل جمعیت وابسته، محرومیت اجتماعی و محرومیت مسکن و محرومیت درآمدی خلاصه و در محیط GIS ترسیم گردیدند. نتایج حاکی از تمرکز فقر شهری در بخش های جنوب و جنوب غربی شهر است. از طرف دیگر بررسی های صورت گرفته در دسترسی به خدمات شهری از طریق روش های عینی و ذهنی (استفاده از پرسشنامه) و استفاده از تحلیل عاملی، نشان دهنده ضعف برخی از خدمات شهری در سرویس دهی به ساکنین (بویژه در پهنه های فقیر) می باشد. در نهایت با بکارگیری رگرسیون خطی، یافته های تحقیق نشان دهنده وجود رابطه نسبی معنی داری بین فقر شهری و دسترسی به خدمات شهری است، به طوری که شاخص فقر شهری با دو عامل خدمات پایه مسکن وخدمات سطح برزن همبستگی داشته و رابطه معناداری دارند.
واکاوی در مفهوم کیفیت محیط شهری؛شناسایی معیارهای مؤثر از دیدگاه شهروندان در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی موجب بروز بحرانهای مختلف در زندگی شهری شده است.سکونتگاه های انسانی هنگامی میتواند بیشترین مطلوبیت را برای ساکنین داشته باشد که انتظارات و خواسته های آنها را برآورده نماید. عدم برخورداری از کیفیات مطلوب محیطی در سال های اخیر منجر به کمرنگ شدن عرصه زندگی اجتماعی وناکام ماندن فضاهای شهری در جذب شهروندان، شده است.در این میان،شهر قزوین به عنوان یکی از شهرهای میانی با پیشینه ای تاریخی، از این قاعده مستثنی نبوده و لزوم بازبینی دیدگاه شهروندان به این مسئله، امری ضروری در برحه کنونی می باشد.در همین راستا، پژوهش حاضر، با هدف شناسایی شاخص های موثر جهت ارتقاء کیفیت فضاهای شهری درابعاد کالبدی- اجتماعی ، به بررسی دیدگاه شهروندان می پردازد.به منظور کشف عوامل، از روش تحلیل عاملی اکتشافی و برای تعیین اولویت عوامل کشف شده،از آزمون فریدمن استفاده شده است. روش تحلی ل عامل ی اکتش افی، در م واردی بکار می رود که هدف اکتش اف و یا تولید ابعاد پنهان تش کیل دهنده پدی ده م ورد بررس ی اس ت. تعداد پنج عامل در بعد اجتماعی و شش عامل در بعد کالبدی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی شناسایی شده اند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن بیانگر این است که در بعد اجتماعی سه عامل "امنیت اجتماعی(81/2)"،"آسایش و راحتی(68/2)" و "همه شمول بودن(42/2)" با توجه به ضریب اهمیتشان(کوچکتر از 3/0)، در وضعیت پایینتر از حد قابل قبول قرار دارند. در بعد کالبدی نیزعامل "کارایی(93/2) " در حد پایین و عوامل " دسترس خدماتی و ترافیکی(27/3)"،"تنوع و گوناگونی(22/3) "، "رنگ تعلق(9/3)" و "مطلوبیت فضایی(18/3)" در حد متوسطی قرار دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت فضاهای شهری براساس تفاوت های جنسیتی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
931 - 944
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش جمعیت شهر قزوین در سال های اخیر و همچنین نگاه سنتی ساکنان آن، لزوم وجود مطالعه در خصوص کیفیت فضای شهری براساس تفاوت های جنسیتی بسیار محسوس می باشد. چرا که عدم توجه به این عامل اساسی در فرآیند توسعه شهری، معضلات فراوانی را در آینده در پی خواهد داشت که آثار منفی آن تا مدت زیادی در فضاهای شهری حاکم خواهد بود.
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های موثر بر کیفیت فضاهای شهری و میزان تاثیر این مولفه ها انجام گرفته است.
روش شناسی : روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و جامعه مورد مطالعه شهروندان شهر قزوین با جمعیت 485488 نفر می باشند که در نتیجه حجم نمونه موردنیاز با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر تعیین شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قزوین به عنوان یک شهر تاریخی که فضاهای شهری آن چندان مورد توجه قرار نگرفته اند، مدنظر تحقیق حاضر است.
یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، 28 مولفه موثر بر کیفیت فضاهای شهری و میزان اهمیت هر یک از این مولفه ها در قالب پنج عامل اصلی زیست محیطی، اجتماعی، ایمنی، کالبدی و فضایی گروه بندی و مشخص گردید. در ادامه نیز برای سنجش تفاوت دیدگاه زنان و مردان نسبت به عوامل موثر بر کیفیت فضاهای شهری از آزمون تی دو نمونه ای مستقل در سطح اطمینان 95 درصد استفاده گردید که نتایج حاصل نشان از آن دارد، در عوامل زیست محیطی و کالبدی تفاوت دیدگاهی مشاهده نمی شود اما در عوامل فضایی، ایمنی و اجتماعی این تفاوت دیدگاه مشهود می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به آنکه در عوامل فضایی، ایمنی و اجتماعی تفاوت در دیدگاه زنان و مردان مشاهده می شود و حساسیت زنان بیشتر از مردان است، پیشنهاد می گردد که اقدامات موثر در این حوزه ها صورت پذیرد تا شهروندان بیش از پیش به استفاده از فضاهای شهری ترغیب گردند.
مروری بر مفهوم شهرخلاق با تأکید بر سنجش وضعیت خلاقیت شهری (نمونه موردی: مناطق 3 گانه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
ریچارد فلوریدا نظریه پرداز شهرخلاق معتقد است شهرها ظرف بروز خلاقیت بوده و همیشه چرخ های حرکت، تمرکز و هدایت انرژی خلاق بشر بوده اند؛ بنابراین پژوهش حاضر سعی بر آن داشته که ب ا اس تفاده از روش توصیفی- تحلیلی وضعیت خلاقیت شهر قزوین را موردسنجش قرار دهد، که جهت انجام آن با بهره گیری از داده های ثانویه و تهیه پرسش نامه از شهروندان به جمع آوری اطلاعات پرداخته و در امتداد آن با استفاده از مدل های Topsis ، AHP و نرم افزار SPSS سعی شده است شاخص های شهرخلاق را در مناطق 3 گانه شهر قزوین با سه فرضیه م ورد تحلیل قرار گیرد. در آخر فرضیه سوم، مبنی بر اینکه شهر قزوین طی چند سال گذشته به سمت انطباق بیشتر با معیارهای شهرخلاق حرکت نموده است. با استفاده از نتایج به دست آمده توسط تکنیک تاپسیس معنی داری فرضیه سوم رد گردید. در نهایت از 3 فرضیه مطرح شده 2 فرضیه تأیید و 1 فرضیه رد شد. بنابراین می توان گفت: شهر قزوین پتانسیل لازم جهت حرکت به سمت شهرخلاق را داراست هرچند که این روند از سال 1392 دچار رکود گشته است اما با توجه به ظرفیت های خلاقیت شهر قزوین، پیشنهاد می گردد که؛ نسبت به تقویت زمینه ای که اقبال جهانی بیشتر در آن وجود دارد اقدام گردد.
خانواده در مسیر تغییرات اجتماعی، مطالعه کیفی روابط فرازناشویی زنان با رویکرد GT (مورد مطالعه: زنان شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۴
145 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی علل تغییرات ساختار خانواده و دلایل ورود زنان در مدل مفهومی رابطه فرازناشویی است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ساخت نیافته و داده های مورد نیاز از مصاحبه با هفده نفر از زنان ساکن شهر قزوین که تجربه رابطه فرازناشویی داشتند، جمع آوری و انتخاب مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند که نیازمند استفاده از نمونه گیری متوالی به نام گلوله برفی است، انجام شده است؛ در این پژوهش از اعتبار زاویه بندی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شرایط علّی این پژوهش تنوع طلبی جنسی، عدم مهارت و دانش جنسی و توجیه رابطه فرازناشویی و عدم حضور همسر شناسایی شدند. پدیده محوری روابط فرازناشویی که در زمینه جایگزینی برای رشد روابط اجتماعی و تغییر ارزش های اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تسهیل گری فن آوری های نوین پدید آمده است. فردگرایی، دوسویگی جنسیتی، بی تفاوتی همسر، فرودستی زن در کسب درآمد به عنوان شرایط مداخله گر و درنهایت اینکه زنان در این کنش و واکنش ها، با اقدام به رابطه فرازناشویی و با میل به مصرف گرایی، مدیریت بدن و تردید داشتن در ادامه زندگی و توجیه این رابطه، پیامدهایی چون افزایش لذت گرایی و عادی شدن رابطه فرازناشویی را خلق کردند.
سناریوهای هوشمندسازی شهر و سیاست گذاری برای تحقق سناریوی مطلوب (مورد مطالعه؛ شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی، روند رو به رشد آلودگی های زیست محیطی و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی در ابعاد مختلف موجب ارائه راه حل های جدید برای رفع چالش های شهرهای آینده شده است. در این جهت ایجاد شهرهای هوشمند توجه دانشگاهیان و برنامه ریزان شهری را عمدتاً در چارچوب سیاست های توسعه شهری به خود جلب کرده است. بنابراین هدف اصلی مقاله حاضر معرفی سناریوهای ناشی از فرایند هوشمندسازی با تاکید بر شهر قزوین است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، از روش اسنادی و جهت جمع آوری داده ها به منظور تجزیه و تحلیل و پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، از روش میدانی استفاده شد. مطابق یافته های این پژوهش، 16 پیشران از روش دلفی شناسایی گردید؛ و در ادامه پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر، چهار عدم قطعیت کلیدی هوشمندسازی شهر قزوین شناسایی گردید. با توجه به حالت های مختلف چهار عدم قطعیت کلیدیِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآوری اجتماعی، اقتصاد بین المللی؛ و با استفاده از روش CIB از طریق نرم افزار سناریو ویزارد 3 سناریو بدیل برای آینده شهر قزوین در راستای هوشمندسازی بدست آمد که سناریوی اوّل سناریوی مطلوب هوشمندسازی شهر قزوین می باشد. طبق نتایج تحقیق در سیاست گذاری شهر هوشمند قزوین بایستی شرکت های بین المللی مبتنی بر فناوری(NTBFs) به منظور موفقیت هرچه بیشتر در زمینه هوشمندسازی شهر قزوین مورد توجه قرار گیرند؛ چراکه فعلیت چهار عدم قطعیتِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآری اجتماعی، اقتصاد بین المللی را در این شرکت ها می توانیم جویا باشیم.
موانع مشارکت معلولان کم بینا و نابینای شهر قزوین در فعالیت های بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۲)
69 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، شناسایی موانع مشارکت معلولان کم بینا و نابینای شهر قزوین در فعالیت های بدنی است. روش تحقیق از نوع توصیفی و علی و از نوع تحقیقات کاربردی است. روش پژوهش: جامعه آماری شامل نابینایان و کم بینایان شهر قزوین در سال 1398 (1930N=) بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 320 نفر به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با 35 سؤال در شش مؤلفه شامل عوامل بازدارنده فردی، زمانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی- مکانی در طیف پنج ارزشی لیکرت بود که روایی آن پس از مشورت و تأیید 10 نفر خبره و متخصص این حوزه تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ 98/0 محاسبه و در بین نمونه مستخرج از جامعه آماری توزیع شد. در این پژوهش از آمار توصیفی و از شاخص های مرکزی همچون میانگین و شاخص های پراکندگی مانند انحراف استاندارد و آمار استنباطی توسط آزمون کولموگروف- اسمیرنوف به منظور نشان دادن وضعیت توزیع و نرمال بودن یا نبودن داده ها و از آزمون T برای مقایسه تفاوت بین میانگین ها و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی شاخص ها و عوامل تأثیرگذار استفاده شد. تحلیل آماری این پژوهش به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل بازدارنده اقتصادی، جغرافیایی– مکانی، اجتماعی، زمانی، فرهنگی و فردی به ترتیب بیشترین مانع را در مشارکت معلولان کم بینا و نابینا در فعالیت های بدنی ایجاد می کنند. همچنین پژوهش ها نشان داد بین اولویت بندی موانع مشارکت معلولان کم بینا و نابینا در فعالیت های بدنی تفاوت های آماری معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: اگر مسئولان کشور خواهان رشد و توسعه ورزش در بین افراد نابینا و کم بینا هستند، باید با توجه ویژه و برنامه ریزی برای آنان از پیامدهای مخرب بی توجهی به این موضوع پیشگیری کنند. بدیهی است که گسترش مشارکت نابینایان و کم بینایان در فعالیت های بدنی تشریک مساعی همه مسئولان، خانواده ها و خود فرد را در این زمینه می طلبد.
سنجش درون استانی عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت زندگی در شهرهای میانی و کوچک مطالعه موردی: شهر قزوین و ضیاءآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکسان انگاشتن مفهوم کیفیت زندگی در شهرها، موجب می شود که برنامه ریزان شهری درک دقیقی از عوامل موثر بر احساس کیفیت زندگی نداشته باشند. لذا با توجه به اندازه شهر، شاخص های متفاوتی را برای سنجش کیفیت زندگی باید در نظر گرفت. بنابراین با توجه به هدف اصلی پژوهش که شناخت، شناسایی و تدوین عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت زندگی در شهرهای میانی و کوچک در مقیاس درون استانی است، شهرهای قزوین و ضیاءآباد در استان قزوین به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب شدند. جهت نیل به هدف پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که، یکسان انگاری شاخص های موثر بر کیفیت زندگی در تمامی شهرها امر صحیحی نمی باشد و برخی از مفاهیم مانند اندازه شهر در تدوین و انتخاب شاخص های موثر بر کیفیت زندگی موثر می باشند. ازاین رو شاخص های موثر بر کیفیت زندگی در هر شهر با توجه به برخی مفاهیم مانند ویژگی های شهر یا اندازه شهر می تواند متفاوت باشند. بررسی نمونه های مطالعاتی نیز نشان می دهد که در شهرهای کوچک بر اثر همبستگی اجتماعی قوی در میان افراد و اهمیت والای مفاهیم اجتماعی و فرهنگی، شاخص های اجتماعی دارای اهمیت بیشتری می باشند و در شهرهای میانی به دلیل اهمیت یافتن مفاهیم اقتصادی و خدمات شهری در زندگی مردم و ارتباطات کمتر افراد نسبت به هم و کمرنگ شدن همبستگی و ارتباطات اجتماعی، شاخص های خدمات و امکانات شهری و عوامل اقتصادی دارای بیشترین اهمیت در تبیین کیفیت زندگی است. همین امر نشان دهنده عدم یکسان بودن شاخص های کیفیت زندگی در تمامی شهرها می باشد