مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
واژه شناسی
در این مقاله اهمیت و سودمندی چاپ نسخه برگردان نسخه های خطی مطرح شده و نویسنده کوشیده است با ذکر نمونه هایی از متون این سودمندی ها را به ویژه در زمینه های واژه شناسی، شناخت تصاویر نسخه ها، اهمیت هنری آن ها، و در دسترس قرار گرفتن اصل متن ها بررسی کند. در ادامه مواردی از آسیب شناسی چاپ این متن ها و لزوم ارزیابی جدی نسخه ها پیش از چاپ و نیز اولویت های مهم در چاپ نسخه ها ذکر شده است.
بررسی واژه شناختی دو واژه «ماده» و «مادّه» از فارسی عامیانه تا اوستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی واژه شناختی به بررسی واژه های «ماده» و «مادّه» می پردازد که از دیدگاه ساختواژی[1] تقریباً همانند، اما ازنظر معنایی، و در عرصه واژگانی[2] کاملاً متفاوت اند: « ماده دربرابرِ نر» و «مادّه، به معنیِ اصل هرچیز، مایه؛ در فلسفه: ماده دربرابرِ صورت». نخستین را همه واژه ای با اصل فارسی می دانند، و دومین را عربی می پندارند. با بررسی دقیقِ این دو واژه از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، و با ارائه نمونه هایی قانع کننده از متون موجودِ زبان های ایرانیِ کهن و ایرانیِ میانه، و نیز فارسی، نگارنده ابتدا به اثبات می رساند که هردو واژه از ریشه ایرانیِ آغازین اند، و سپس حدس نزدیک به یقینِ خود را درموردِ معرّب شدنِ «ماده= «مادّۃ» با خوانندگان در میان می گذارد که: گزارندگان متون فلسفیِ یونانی به زبان عربی، نخست در برخورد با اصطلاح یونانیِ“hyle”، آن را به صورتِ «هیولی» بر گردانده، سپس با استفاده از ترجمه های عربی از متونِ پارسیِ میانه، واژه m’tk’[mādag] (=ماده، مایه، اصل) را که در فارسی نو (زبان گفتاریِ معاصرشان) به صورتِ «مادَه» (با های غیرملفوظ) تلفظ می شده است، با افزودن تشدید، جامه عربی پوشانده و حتی معرب نیز نشمرده اند؛ بی آنکه غیرقرآنی[3] بودن (افنان، 1964: 15) و نبود پیشینه ای از آن در زبان عربیِ پیش از اسلام را درنظر گیرند. این واژه معرّب با ظرایفِ معناشناختیِ متفاوت، و با جمع عربیِ «مواد» به زبان فارسی بازگشته و به غنای پیکره زبان و ادبیات فارسی افزوده است. [1]. morphological [2]. lexical [3]. non-Qur’anic
نقش واژه شناسی در تفسیر قرآن کریم (با تأکید بر تکامد پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از عوامل موثر بر تفسیر قرآن با توجه به تلاشهای مفسران، پی جویی از معانی مفردات قرآنی است که البته در مواردی به دلایلی چون عدم توجه به معنای دقیق ریشه، وجود اشتراک لفظی در برخی واژه ها، خلط معنای حقیقی از مجازی و عدم تفکیک معنای اصلی از ثانویه اختلافاتی هم بین مفسران بوجود آمده است. مقاله حاضر در صدد تبیین نقش واژه شناسی در تفسیر قرآن کریم است که با رویکرد تکامدپژوهی صورت گرفته و هدف آن بیان دستاوردهای واژه شناسی در عرصه تفسیر است که پس از بررسی ریشه ای واژگان مختلف به ویژه تکامدها، با روش استنباطی و استدلالی صورت گرفته است. قابل ذکر است که به جهت محدودیتهای مطالعاتی تکامدها، بررسی اشتقاقهای واژه در زبان عربی و معادل یابی آن در زبانهای خواهر، در کشف معنای واژه اثرات قابل توجهی داشته است. از دستاوردهای واژه شناسی می توان به کاهش احتمالات تفسیری، نقد علمی تفاسیر و اصلاح ترجمه ها، شکل گیری نظریات جدید تفسیری، رهیابی به مطالعات میان رشته ای و امکان تفسیر آیات با بهره مندی از ظرفیتهای معنایی واژه در زبانهای دیگر اشاره کرد.
ارزش های ترجمه تفسیر اسماعیل بن مبارک (از سال 665ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزه های تخصصی:
مصحف شماره 17394 کتابخانه مرعشی، کتابت شده به دست اسماعیل بن مبارک در سال 665ق، متضمّن یک دوره ترجمه- تفسیر قرآن به زبان فارسی است که به بخشی از قلمرو زبانی پهناور ماوراءالنهر تعلّق دارد. با مقایسه برگردان حاضر با بخش ترجمه قرآن از تفاسیر موجود فارسی پیش از سده هفتم هجری و نیز سایر ترجمه های موجود از قرآن کریم که تاکنون به صورت کامل یا موردی منتشر یا معرّفی شده، مشخّص می گردد که این برگردان یا متنی که اسماعیل بن مبارک از روی آن رونویسی کرده، وامدار هیچ یک از منابع پیشین نیست. کاتب یک جا در انتهای دستنویس از یکی از مآخذ خود نیز که کتاب «المُوضِح» اثر حدّادی (دانشور و مفسّر بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری) است یاد می کند که نشان می دهد این متن مفقود در موضوع علوم قرآنی را در اختیار داشته است. بررسی ارزش های زبانی و تفسیری چنین اثری جایگاه آن را در میان ترجمه های موجود قرآن به زبان فارسی بیش از پیش روشن خواهد کرد. بخشی از این نوشتار پیرامون اصل دستنویس و سرگذشت آن از ماوراءالنهر تا ایران است. در بخش دیگر مشخّصات ظاهری و ارزش های هنری دستنویس بیان گردیده است. یک جا نیز به ماهیت و ساختار این ترجمه و اینکه در بسیاری بخش ها یک «ترجمه- تفسیر» یا «ترجمه تفسیری» است پرداخته شده است. در نهایت نیز شماری از ویژگی های زبانی اثر در چند بخش توصیف گردیده تا جایگاه آن را در مطالعات زبان فارسی نشان دهد.
تفسیر المیزان و معیارهای نقد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۵
173 - 190
حوزه های تخصصی:
تفسیر المیزان، با استفاده از«تفسیر قرآن به قرآن» و استخراج مقاصد الهی با استناد به آیات همگون، توانسته است مبهمات بسیاری از آیات الهی را تبیین کند و یکی از بی نظیرترین تفاسیر را به جهان اسلام تقدیم کند. یکی از ویژگی های برجسته «المیزان»، شیوه های نقد علامه طباطبایی، بر آرای تفسیری دیگر مفسران است، که در این مقاله نگارنده کوشیده است تا با مطالعه بیش از نیمی از تفسیر المیزان، گونه های نقد را در آن جستجو کند. علامه طباطبایی، با معیارهایی چون ناسازگاری با ظاهر آیات، ناهمگونی با صدر و ذیل آیه، استفاده از سیاق آیه، بهره جویی از قواعد نحوی و واژه شناسی، استفاده از تاریخ، شناخت مکی و مدنی و نقدر مطلق انگاری علوم تجربی، نگره های دیگر مفسران و رویات را نقد کند. در این نوشتار به دیدگاه علامه در مورد «زبان قرآن»، به عنوان یک موضوع مبنایی، در تفسیر و نقدر آرای دیگران و نیز به نظریه «عدم حجیت ظواهر قرآن»، که به خطا به همه اخباریون منسوب است اشاره شده است.
تحلیل محتوای مطالعات گردشگری شهری پایدار، با تاکید بر واژه شناسی مفهوم «چالش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
122 - 143
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف
زبان از مهم ترین ابداعات بشر در برقراری ارتباط است که از طریق آن افکار و احساس ها منتقل می گردد. زبان حاصل هم زیستی طولانی مدت بشر و نقش با اهمیتی در فرآیند تکامل آن ها ایفا کرده است. هر معرفت از پارادایمی برخاسته و با واژگان مختص خود تعریف می گردد؛ چراکه واژگان امکان انتقال دانش را فراهم ساخته و مبین دیدگاه معرفتی خود هستند. لذا به نظر می رسد کاربست غیردقیق آن ها به ویژه در فعالیت های پژوهشی، می تواند منجر به انحراف در تشخیص پارادایم فکری پژوهشگر شود و متعاقباً طرح پرسش و اهداف، راهکارهای نظری و عملیاتی، یافته ها و به ویژه نتایج پژوهش ها را مورد تردید قرار دهد. از این رو پژوهش حاضر سعی در تعریف صحیح واژه «چالش» و تبیین چارچوبی از معیارهای آن در حوزه پژوهش های شهری به ویژه گردشگری پایدار و سپس تحلیل محتوا مقاله های داخلی و خارجی گردشگری پایدار و در نهایت مقایسه تطبیقی شیوه نگرش آن ها با این واژه می باشد.
مواد و روش ها
در این بخش به منظور کالبد شکافی پژوهش و تحلیل عناصر بنیادین ساختار روش شناسی آن ، از مدل اقتباسی پیازپژوهش، اثر ساندرز استفاده شده است. بر این اساس، پارادایم این پژوهش تفسیری انتقادی و منطق آن استفهام است؛ پژوهش از نوع کیفی و راهبرد گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است؛ روش پژوهش تحلیل محتوای سیستماتیک است که با هدف دستیابی به تعریفی جامع از واژه «چالش» در پژوهش های شهرسازان در حوزه موضوعی گردشگری پایدار، اطلاعات مورد نیاز خود را با مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری کرده و از روش تحلیل محتوای سیستاماتیک بهره برده است. به منظور تکمیل پرسشنامه ها، تعداد ده نفر خبره با روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شده اند. در واقع این پژوهش ابتدا با تلفیق اشتراک تعاریف پژوهش های داخلی و خارجی از واژه چالش، سعی داشته است تا به تعریفی جامع از این واژه دست یابد و معیارهای آن را استخراج نماید؛ سپس روایی آن ها را به تایید خبرگان برساند. در مرحله بعد بر اساس معیارهای مستخرج و با استفاده از روش تحلیل محتوای سیستماتیک به بررسی و تفسیر نظام مند و جامع محتوای پژوهش های گردشگری پایدار و تحلیل نگرش پژوهشگران در خصوص واژه «چالش» پرداخته است. لذا پژوهش حاضر مبتنی بر پنج مرحله شامل تعیین هدف مطالعه، جمع آوری داده های پژوهش، کدگذاری واحدهای تحلیل، طبقه بندی و ارزیابی تفسیری از مقوله های انجام شده است.
یافته ها و بحث
براساس نتایج این پژوهش تعریف مورد نظر واژه چالش در پژوهش های حوزه گردشگری عبارت است از: «چالش شرایط و موقعیت جدیدی است که مسائل و مشکلاتی را در حوزه های متعدد و ابعاد مختلف، از بیرون بر نظام شهری وارد می کند و مسیر آینده آن را تحت تاثیر قرار می دهد؛ چنان که با توجه به مقیاس آن، نظام شهری نیازمند به کارگیری مسئولانه و فعالانه کلیه توان های بالقوه و بالفعل خود به منظور ارائه راهکار های نویدبخش برای غلبه بر شرایط حاکم و رسیدن به اهداف مدنظر می باشد». درنهایت با توجه به واکاوی و مقایسه تطبیقی چهل مقاله داخلی و خارجی، براساس تعریف معیار، اینگونه به نظر می رسد که در حال حاضر، برای برخی از پژوهشگران داخلی فهم روشن و دقیقی از واژه چالش وجود ندارد.
نتیجه گیری
به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی تفاوت نگرش به واژه چالش در پژوهش های داخلی و خارجی، ترجمه لغوی این واژه در زبان فارسی می باشد؛ که بایستی در پژوهش های آتی کلیه جوانب کاربرد مفهوم این واژه و معیارهای آن را در نظر بگیرند.
نقش واژه شناسی در حل شبهات قرآنی: بررسی موردی واژه های «یُطیقونه»، «ترائب»، «صبیّ»
حوزه های تخصصی:
بررسی شبهات مطرح شده علیه قرآن نشان می دهد که منشأ و محور بسیاری از مباحث ادبی به ویژه نوع واژه شناسی کلمات قرآن است، از این رو مقاله حاضر در صدد است با بررسی چند شبهه ای که محور آنها واژه شناسی است، با روش توصیف و تحلیل بر ضرورت تحقیق در مباحث زبانی و واژه-شناسی قرآنی و بهره گیری از قواعد صحیح و متقن واژه شناسی برای تفسیر قرآن و پاسخ به شبهات تأکید کند. در این تحقیق به دست آمد که منشأ شبهه سه روز بودن روزه ماه رمضان، ناسازگاری آفرینش انسان از ترکیب آب جهنده صلب مرد و میان سینه زن، با کشفیات علمی و شبهه ناسازگری سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره با منابع مسیحی ریشه در عدم شناخت صحیح معنای واژگان: «یطیقونه» و «أیاما معدودات» در آیه 184 بقره، «ترائب» در آیه 7 طارق و «صبیّ» در آیه 24 مریم بوده است و می توان با تکیه به منابع لغوی معتبر، بهره گرفتن از خود قرآن و گزینش معنای موافق با حقایق علمی و تاریخی این واژگان از میان معانی متعدد و مختلفشان به شبهات یاد شده پاسخ داد.
تصحیح متن؛ یک بررسی جزئی نگرانه (بحثی در مسئله شواذ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۳)
87 - 118
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش می شود تا با برشمردن انواع شواذّی که می توان در متون قدیم فارسی یافت، علل و انگیزه های کاربرد آنها بررسی، و از این راه ضوابطی برای تشخیص شواذ به دست داده شود. این ضوابط باید از سویی، مصحّحان را از زدودن متون از واژه ها و صورت های دستوری شاذ بازدارد و از سوی دیگر مانع از برساختن لغات شاذ غیراصیل توسّط مصحّحان بر اثر پیچیدگی های متون قدیم شود. ادعای نویسنده آن است که کاربرد شواذ اصولاً تابع شرایط یا ضروراتی است که مصحّح باید در پی کشف آن ها باشد و در این راه، اصول تصحیح متن و دست نویس های مضبوط و قدیم را معتبرترین منابع بداند و حتی الامکان از اجتهاد بپرهیزد.
ارزش های واژگانی یک ترجمه کهن از نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۳)
171 - 190
حوزه های تخصصی:
در بین متون ترجمه شده از عربی به فارسی، ترجمه های قدیم نهج البلاغه جایگاه ممتاز و البتّه ناشناخته ای دارند. از آنجا که اصل عربی متن در مواضعی ثقیل و ترجمه آن دشوار است، فضلای اغلب ناشناسی که پیش از عهد صفوی به ترجمه این اثر اقدام کرده اند کار دشواری در پیش داشته اند. آن ها نمونه های فراوانی برای الگوبرداری و تأثیرپذیری در اختیار نداشته اند، و این دقیقاً برخلاف ترجمه های قدیم قرآن است که در آن ها مترجمان نمونه های پرشماری را در دست داشته و کار آن ها از این لحاظ آسان تر بوده است. در میان ترجمه های منشرنشده از نهج البلاغه، نسخه بسیار ممتاز کتابخانه وزیری یزد (مورّخ 882ق) در مقاله حاضر برای نخستین بار تحلیل و برخی ارزش های زبانی آن بازنمایی می شود. صاحب این ترجمه نیز، مانند سایر ترجمه های قدیم این اثر، ناشناس است، امّا از اشتراک برخی واژگان نادر آن با واژگان شماری از متون قدیم، شاید بتوان درباره محلّ پدیدآمدن اثر گمانه زنی کرد.
بررسی چند واژه فرارودی در «انیس الطالبین و عدّة السالکین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۳)
245 - 257
حوزه های تخصصی:
پژوهش های گونه شناسی زبانی، درباره آثار دوره های مختلف یا منطقه ای خاص، بر اساس دو اصل مهم به نتیجه خواهد رسید: نخست بسامد؛ یعنی واژه یا عبارت در دیگر متون آن حوزه جغرافیایی نیز به همین شکل به کار رفته باشد و شواهد متعدد از متون مختلف این ادعا را ثابت کند، و دوم به کار نرفتن این واژه ها و عبارات در متون حوزه های جغرافیایی دیگر که تمایز متن را مشخص می کند. پژوهش حاضر به بررسی چند واژه از تحریر مختصر انیس الطالبین و عدّه السالکین با هدف گونه شناسی زبانی پرداخته است. این متن متعلق به فرارود است و تأثیر گویش آن منطقه در آن آشکار است. از این رو پژوهش درباره تعدادی از واژه های این متن و مقایسه آن با دیگر متونی که در فرارود تألیف شده، اهمیت احاطه بر دانش گونه شناسی زبانی در شناخت و فهم دقیق کلمات و عبارات متن را بر ما آشکار می کند. این مقاله نشان می دهد که واژه هایی در این متن به کار رفته که شواهدی از آن ها فقط در دیگر متون فرارودی آمده و گاه در فرهنگ ها هم معنای صحیحی از آن واژه ارائه نشده است.
بررسی واژه «قهرمانه» در کلام امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
111 - 128
حوزه های تخصصی:
پژوهشی که پیش رو دارید، با هدف تحلیلِ زبان شناختیِ کاربردِ واژه فارسی «قهرمانه» در بیانات امام علی(ع) صورت گرفته است. هر چند این واژه در زبان های عربی، ترکی و کردی به کار رفته، ولی در اصل فارسی بوده است و ریشه آن، به لحاظ قواعد زبان شناسانه و تاریخ، به زبان پهلوی برمی گردد. همچنین، هر چند این واژه در مصادر رواییِ شیعه و سنّی با معانی گوناگونی به کار رفته، ولی بازه زمانی که این پژوهش در نظر دارد، در واقع تثبیت کاربرد لفظ قهرمانه در بیانات حضرت رسول(ص) و حضرت علی(ع) در دوران حیات آن دو بزرگوار است. این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و توانسته است که مدعای خود را در کلام امام علی(ع) به اثبات برساند.
تحلیل روشمند معنای واژه «نَفْس» در حدیث احتضار پیامبر (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
57 - 75
حوزه های تخصصی:
دست یابی به فهم دقیق یک حدیث، نیازمند فهم صحیح مفردات آن است که این مهم، فراتر از بررسی واژگانی، نیازمند تحلیل معنای کلمه بر پایه متون روایی، تاریخی و دیگر قراین مؤثر است. یکی از واژگانی که معنای آن با چالش همراه بوده و نیازمند تحلیل و تبیین است، واژه «نَفْس» در خطبه 197 نهج البلاغه است که به قرینه لحظه ارتحال پیامبر 9 به معنای روح دانسته شده است. لکن به دلیل برخی عبارات نا همسو و بعضی ملاحظات متن شناختی، این معنا با تردیدی جدی مواجه شده است. پژوهش حاضر کوشیده است تا به روش تحلیلی - انتقادی آرای شارحان، مترجمان و محققان نهج البلاغه را ارزیابی و بر پایه منطق فهم حدیث، دوگانگی ظاهری در کلام امیرالمؤمنین 7 را رفع نماید. نتیجه حاصل از این تحقیق که با تکیه بر مستندات روایی، تاریخی و لغوی به دست آمده است، نشان می دهد که واژه نَفْس در کلام امیرالمؤمنین 7 در معنایی غیر روح به کار رفته است.