مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سفر قهرمان
حوزه های تخصصی:
اسطوره شناسی همواره با امکانات و قابلیت های جدیدی همراه بوده است که تبیین، درک و انرژی معنوی آثار ادبی را نزد خواننده، دوچندان می کند. جوزف کمپبل از شاگردان مکتب یونگ، با گردآوری و بررسی اسطوره ها و قصه های عامه جهان، تلاش کرده است تا با طرح «خویشکاری» به الگویی ساختاری و مشترک، برای زیبایی شناسی و درک درست و منطقی از آن ها دست یابد. یکی از این خویشکاری ها «سفر قهرمان» است که کمپبل تلاش می کند تا نشان دهد بیشتر قهرمانان موجود در داستان های عامه، برای خودشناسی، کمال معنوی و کسب مواهب روحی و مادی، نیازمند به گذراندن مراحل آن هستند. پرسش مقاله این است که آیا «شهر خاموشان» از قصه های عامه استان لرستان ظرفیت پذیرش الگوی «سفر قهرمانِ» جوزف کمپبل را دارد؟ با استفاده از روش تحلیلی توصیفی می توان گفت که قصه «شهر خاموشان» قابلیت بازنمایی مراحل سه گانه «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت» الگوی کمپبل را دارد. با توجه به الگو «سفر قهرمان» می توان نتیجه گرفت که روایت این قصه، خودآگاهی، اصالت، فردیت و دستیابی به کمال حقیقی قهرمان را به نمایش می گذارد. قهرمان قصه با پشت سرگذاشتن مراحل مادی و معنوی، وجودی هماهنگ و خدای گون می یابد که با آن می تواند در جهان مادی تصرفی مفید داشته باشد. در این قصه، رد پای اساطیر، ادیان و بینش های مربوط به خلقت آدم و جهان آفرینش را می توان مشاهده کرد.
سفر قهرمان در امیرارسلان نامدار بر پایه نظریه جوزف کمپبل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
قهرمان از قدیمیترین کهن الگوها است و سایر کهن الگوها در ارتباط با معنا مییابند. بنابراین شناخت این کهن الگو راهنمای مناسبی برای دریافت و تحلیل نظریه تک اسطوره کمپبل است. در این پژوهش نگارنده در صدد است تا به بررسی و تحلیل رمان امیرارسلان نامدار بر اساس نظریه جوزف کمپبل بپردازد. کمپبل زندگی را به مثابه سفری می داند که قهرمان باید در این سفر، ضمن آگاهی به نقاط قوّت و ضعف خود و با شناسایی خواسته ها و رازهای درونی خویش، به سلوک فردی بپردازد. سه بخش اصلی نظریه سفر قهرمان عبارتند از: عزیمت (جدایی)، رهیافت (تشرف) و بازگشت. عنصر سفر و طی مراحل آن توسط قهرمان از عناصر مرکزی پیرنگ داستانی در رمان امیرارسلان است. امیرارسلان با ندای درونی خود برای وصال به معشوق، نبرد با شیر گویا، الهاک دیو، ریحانه جادو، فولادزره دیو و مادرش و ... را به جان می خرد و در این راه تنها به وصال معشوق اکتفا نمی کند بلکه هدفی والاتر که نابودی شر است پیشرو می گیرد و پیروز و سرفراز بر تخت پادشاهی تکیه می زند.
گذر از نه بیشه شهریارنامه بر اساس نظریه تک اسطوره جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل(1904-1987م.) اسطوره شناس آمریکایی بود که در زمینه اسطوره شناسی و مذهب مطالعات وسیعی انجام داد. «سفر قهرمان» الگویی است که نخستین بار توسط جوزف کمپبل در کتاب «قهرمان هزارچهره» مطرح شد. وی با توجه به شباهت های ساختاری اسطوره ها، الگویی واحد برای تمام داستان ها ترسیم کرده است. این الگو اگرچه از لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحول می شود، اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت است. بر پایه نظریه تک اسطوره کمپبل قهرمان به دنبال دعوتی، از جامعه خویش جدا می شود و با بهره گیری از آموزه ها پای در سفر می نهد و مراحلی همچون ندای پیک، رد دعوت، قبول دعوت، راهنما، گذر از آستانه، امداد، آزمون، پاداش، اکسیر و بازگشت را پشت سر می گذارد. منظومه «شهریارنامه» عثمان مختاری نمونه ای کامل از مراحل اسطوره ای سفر قهرمان جوزف کمپبل را به تصویر می کشد. قهرمان این منظومه، ضمن پشت سر گذاشتن موانع و آزمون ها، به منزله نماد اراده و قدرت یک ملت قدم در راه سرزمینی دیگر می گذارد تا با پیروزی بر موجودات اهریمنی، چیرگی اندیشه ایرانی را بر دیگر ملت ها و باورها نشان دهد.
بررسی و تحلیل اسطوره شاماران بر اساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
49 - 59
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها، افسانه و داستان های بسیار کهن به درازای خلقت بشر می باشند که حاوی معانی مستتر و نهفته درون روایت، حامل جهان بینی و ویژگی های فرهنگی آن جامعه می باشند. شاماران(نیمه انسان- نیمه مار)، یک روایت اسطوره ای است که از زمان های دور بافرهنگ کردستان گره خورده است. شاماران در هنر و ادبیات کردستان خدا بانوی مارها، نگهبان گنج و ثروت و دانای کل، استعاره ای کهن از دانش هایی است که در اختیار اوست. افسانه کهن و اساطیری شاماران دارای چند نوع روایت متفاوت در میان کردهای ایران است. در این پژوهش، روایتی مورد تحلیل قرار می گیرد که، در بخش های زیادی از استان کردستان و کرمانشاه در میان عوام مردم رواج دارد. نگارندگان در این پژوهش، قصد دارند ساختار و محتوای این روایت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. به همین جهت، رویکرد سفر قهرمان از جوزف کمبل را انتخاب کرده و با روایت داستان تطبیق داده تا به درک و شناخت بهتری از قهرمان اسطوره ای، هم چنین، ساختار و محتوای داستان دست یابند. این پژوهش، به لحاظ ماهیت از نوع کیفی بوده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. هم چنین گردآوری اطلاعات و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. این مقاله، در پی پاسخ به این پرسش است: آیا روایت مورد نظر از افسانه شاماران در این پژوهش، دارای روایت و ساختار اسطوره ای می باشد؟ نتیجه نشان داد که، قهرمان هم چون سایر اساطیر در مسیر سفر خویش به تکامل می رسد؛ و ساختار داستان شاماران اگرچه در اکثر مراحل با الگوی اسطوره یگانه کمبل مطابقت دارد، اما بخش هایی از آن وجود نداشته و سیر مراحل آن به صورت متوالی رعایت نشده است؛ چنان که قهرمان داستان، جایزه و برکت سفر خویش را در آخر داستان با پیوند با شاماران در دنیای فانی انسان ها دریافت می کند؛ نه در سرزمین اساطیر.
بررسی سفر قهرمان در رمان سه گانه ی اَشَوَزدَنگهِه اثر آرمان آرین براساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل با بررسی داستان های جهان، الگوی واحد و گسترده ای با عنوان «سفر قهرمان» برای تمام داستان ها و حتی زندگی انسان ها مطرح کرد. تکیه بر قهرمان به عنوان یکی از عناصر داستان نوجوان، اهمیتی خاص دارد و انتخاب روش زندگی و منش قهرمانان می تواند دید نوجوانان را به زندگی و هدف آن گسترده تر کند. مجموعه رمان اسطوره ای قهرمانی اَشَوَزدَنگهِه و شخصیت اصلی آن با ویژگی جاودانگی و هدف معنادارش، گزینه ی مناسبی برای بررسی الگوی سفر قهرمانی بود. ازاین رو، هدف از این پژوهش، نقد سفر قهرمان و بررسی تفاوت های روایتِ اشوزدنگهه با الگوی سفر قهرمان کمپبل بود؛ به همین دلیل، مراحل هفده گانه ی الگوی کمپبل در سفر قهرمانِ نوجوانِ داستان بررسی شد. در این بررسی مشخص گردید که قهرمان داستان در نبرد درونی خویش و در برابر اهریمن پیروز و به ارباب دو جهان تبدیل می شود. همچنین محققان در مراحل شکم نهنگ، امداد غیبی، زن در نقش وسوسه گر و جاده ی آزمون ها، جابه جایی و تکرار را در مقایسه با الگوی کمپبل ملاحظه کردند. براساس بررسی های صورت گرفته می توان گفت که الگوی سفر قهرمان با اینکه برگرفته از داستان های جهان است، نمی تواند جوابگوی همه ی رخدادهای داستانی باشد؛ با وجود این تفاوت ها، داستان اشوزدنگهه با کلّیت الگوی سفر قهرمانی کمپبل هم خوانی دارد.
تحلیل کارکرد اسطوره ای معدن الدرر شمس الدین محمد مرشدی، براساس نظریه جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
247 - 275
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مضامین معدن الدرر منطبق با مفاهیم اساطیری است و باورهای اساطیری نقش بارزی در شکل گیری مطالب این تذکره عرفانی دارد. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به بررسی تجربه عرفانی و مراحل سیر و سلوک شیخ حاجی ناصرالدین عمر مرشدی بر مبنای نظریه جوزف کمپبل پرداخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان سنخیّت مضامین معدن الدرر با نظریه جوزف کمپبل و موارد انطباق عرفان با اسطوره است. نتایج تحقیق نشان می دهد که قداست اسطوره ای قهرمان معدن الدرر، همانند ایزدان و دیرینه الگوها است. مطابق با نظریه تک اسطوره کمپبل، سفر قهرمان معدن الدرر در سه مرحله: عزیمت، تشرف و بازگشت قابل تبیین است. شیخ مرشدی به عنوای قهرمان جستجوگر برای تحقق فردانیت، سفر انفسی خود را با ندای آهو آغاز، و با گذر از آستان و خروج از زهدان غار، تولدی دوباره را تجربه می کند و با گذراندن آیین تشرف و بازگشت، به تجلّی مقدّس دست می یابد. در پایان سفر انفسی، قهرمان به مقامی فراتر از تضادها دست می یابد و خداوند در همه چیز برای او متجلی می شود. شیخ مرشدی در تجربه عرفانی خود، الگوهای اساطیری را تکرار می کند. بسیاری از حکایت های معدن الدرر با مؤلفه های سفر قهرمان کمپبل همخوانی دارد و تنها در برخی از مؤلفه ها جابه جایی دیده می شود.
تحلیل سفرهمای به چین در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی بر اساس نظریه کهن الگوی «سفرقهرمان» جوزف کمبل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هنر و ادبیّات در اسطوره شناسی کمبل جایگاه ویژه ای دارند و از مهم ترین پیکره های مطالعاتی محسوب می شوند. تک اسطوره از روش های اسطوره شناختی در حیطه ادبیّات و هنر است هم در ساحت خلق هم در ساحت درک. منتقدان برای درک آثاری که از این راه خلق شده اند به تک اسطوره روی می آورند. کمبل بیش از هر هنر دیگر با ادبیات درگیر بوده است. کهن الگوی سفر قهرمان کمبل بر سه خط کلّی روایتی جدایی، تشرّف و بازگشت همراه با هفده زیر مجموعه تبیین شده است که در پایان زمینه ساز تکامل روحی- روانی قهرمان است. این پژوهش به صورت تحلیلی – تطبیقی و در جامعه آماری منظومه همای وهمایون صورت پذیرفته است و به تحلیل سفر همای به چین بر اساس نظریه «سفرقهرمان» جوزف کمبل پرداخته است و برایند پژوهش این است که سفر همای تا حدّ زیادی مطابق بر سفر قهرمان کمبل بوده است و قهرمان در پایان سفر به تکامل روحی- روانی و خودشناسی و کسب هویّت رسیده است.
بررسی داستان «عجیب و غریب» در هزار و یک شب بر اساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل اسطوره شناس آمریکایی، بر اساس آرای کارل گوستاو یونگ، به بررسی سفرهای قهرمانی در فرهنگ های مختلف پرداخت و در کتاب «قهرمان هزار چهره» الگویی برای این سفرها ارائه کرد. این الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل آثار ادبی دارد. هزار و یک شب، یکی از آثاری است که می تواند با توجه به الگوی کمپبل، مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش پیش رو، بر اساس این الگو به بررسی ماجرای «عجیب و غریب» در هزار و یک شب پرداخته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مؤلفه هایی چون دعوت به آغاز سفر، رد دعوت، عبور از نخستین آستان، امدادهای غیبی و شکم نهنگ در مرحله جدایی و بخش های زن به عنوان وسوسه گر، جاده آزمون ها، ملاقات با خدابانو و خدایگون شدن در مرحله تشرف و نیز بخش های ارباب دو جهان، آزادی در زندگی و برکت نهایی در مرحله بازگشت، در پیرنگ این داستان، با الگوی پیشنهادی کمپبل مطابقت دارد. سایر بخش ها نیز بنابه اقتضای داستان حذف شده است.
تحلیل سفر مرغان در منطق الطیر عطار براساس کهن الگوی «سفر قهرمان» جوزف کمبل
یکی از رویکردهای مهم نقد کهن الگویی، تحلیل روایات کهن از رهگذر کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. نظریکه «سفر قهرمان» کمبل، ساختاری کلّی برای سفر ظاهری و باطنی متحوّل کنندکه قهرمانان در همکه ادوار و اقوام مختلف که به زعم کمبل دارای وجوه یک سانی هستند فراهم می آورد. کمبل سیر تحوّل و سفر قهرمان را به سه مرحلکه اصلی تقسیم می کند که عبارتند از: عزیمت، تشرّف و بازگشت. آرای کمبل دربارکه این کهن الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل تطبیقی و زیبایی شناسی آثار داستانی دارد. سفر مرغان در منطق الطیر، با مدد جستن از اجزای کهن الگوی سفر قهرمان کمبل قابل تحلیل است. در منطق الطیر، مرغان با اجابت ندای فراخوان هدهد برای دیدار با سیمرغ، پای در سفری به غایت دشوار می نهند و با گذر از هفت وادی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شوند که این امر رهاورد اصلی قهرمان مطابق با آراء کمبل در کهن الگوی سفر قهرمان است. شایان ذکر است با توجّه به اصلاحاتی که کریستوفر وگلر نسبت به مراحل سفر قهرمان کمبل انجام داده، در این گفتار با شیوکه سندکاوی و کتابخانه ای و رویکرد تطبیق و مقایسه به تحلیل سفر مرغان در منطق الطیر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سفر مرغان بیشترین تطابق ممکن را با اصول سه گانکه کمبل دارد.
خوانشی نو از اسفار اربعه صدرایی بر اساس الگوی سفر قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا فلسفه را علمی برای استکمال همه نفوس انسانی معرفی می کند و آن را مختص گروه خاصی نمی داند؛ اما پیچیدگی مسائل فلسفی و دشواری فهم آن به دلیل انتزاعی بودن بر کسی پوشیده نیست. این در حالی است که ازنظر ملاصدرا قوه خیال و قدرت سخن دو موهبت الهی است که امکان فهم و انتقال این گونه مسائل را برای مخاطبان مختلف ایجاد می کند. قوه خیال به کمک تجزیه و ترکیب صور و معانی، پیوسته در حال ایجاد صور و معانی جدید است و زبان با گستره ای به پهنای خلاقیت ذهن، با تغییرات مداوم در فرم و محتوا، ابزاری است در خدمت ذهن گوینده برای انتقال معانی به ذهن مخاطب. داستان قالبی است که دو عنصر خیال و سخن فصل ممیّز آن از دیگر متون است. در این مقاله، عناصر داستان از منظر حکمت صدرایی به روش توصیفی تحلیلی تبیین شده و نیز ظرفیت های داستانی شدن آن بررسی شده است. وجود تمثیلات در حکمت صدرایی و عرضه شدن آن در قالب چهار سفر، امکان خوانشی داستانی از آن را با بهره گیری از کهن الگوی «سفر قهرمان» فراهم می کند.
نقد اسطوره ای سفر قهرمان در منظومه سام نامه بر اساس الگوی کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
65 - 90
حوزه های تخصصی:
یونگ با ارائه نظریه فرآیند فردیّت، راه جدیدی در حوزه نقد ادبی گشود و عرصه را برای فعالیت نظریه پردازان زیادی از جمله جوزف کمپبل فراهم کرد. کمپبل یکی از مضامین مشترک در اسطوره ها را که دارای ساختاری مشابه هستند و هدف واحدی را دنبالسفرهای ماجراجویانه قهرمان برشمرده و براساس آن، نظریه اسطوره یگانه را مطرح کرده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش نقد اسطوره ای و مطابق با تقسیم بندی های کمپبل، سفر قهرمان در منظومه سام نامه که در قالب ماجرایی عاشقانه روی می دهد، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند ترتیب کلّیِ الگو در این منظومه دیده نمی شود و همه مراحل نیز به طور کامل درآن تحقق نیافته است، اما سفر قهرمان با اندک تفاوت هایی با الگوی موردنظر کمپبل تطابق دارد. قهرمان در طی سفر نمادین با کشف و بازشناسی جنبه های ناشناخته و آسیب دیده روان خویش توانسته است با گذر از منِ محدود، شخصیتِ ازهم پاشیده و نامتعادلِ خود را شکل دهد و با رسیدن به تکامل روانی، فردیّت را تجربه نماید.
تحلیل رفتار شخصیّت های اصلی داستان « زال و رودابه» بر اساس الگوی «سفر قهرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
131 - 152
حوزه های تخصصی:
«سفر قهرمان» نظریه مشهور جوزف کمپبل است که با تأثیر از نظرات یونگ و با بهره گیری از نظرات ون جنپ بنا نهاده شده است. کمپبل سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را به همراه زیرمجموعه هایشان برای الگوی خود در نظر گرفته است. این الگو و الگوهای دیگری که با تأثیر از آن پدید آمده اند پایه و مبنای نقد کهن الگویی است. در این مقاله داستان «زال و رودابه» شاهنامه فردوسی بر اساس این الگو به روش تحلیلی و توصیفی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که داستان زال و رودابه، در کلیّات با الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل تطابق دارد اما در جزئیات و زیرمجموعه ها با الگوی ذکر شده اختلافاتی دارد. در این داستان مرحله زیرمجموعه «شکم نهنگ» دیده نمی شود، در مرحله تشرّف «وسوسه گری» وجود ندارد که بازدارنده زال از ادامه سفر باشد و در مرحله بازگشت مورد یا مواردی برای امتناع از بازگشت، فرار جادویی، رسیدن کمک و عبور از آستان بازگشت، دیده نمی شود.
بررسی تطبیقی الگوی سفر قهرمان کریستوفر ووگلر در انیمیشن های میازاکی و دوره رنسانس دیزنی مطالعه موردی پری دریایی، دیو و دلبر ، همسایه من توتورو و شهر اشباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی سفرقهرمان ووگلر، الگویی شناخته شددرفیلمنامه نویسی هالیودی است.باتوجه به همزمانی همکاری ووگلردرپروژه های دیزنی باشکل گیری آنچه رنسانس دیزنی خوانده میشودو پیروی انیمیشنهای متاخردیزنی از این ساختار،این مقاله قصد داردپس ازبررسی ساختارسفرقهرمان زن دردوانیمیشن محبوب دوره رنسانس دیزنی - پری دریایی(1989)،دیو و دلبر(1991)و دو انیمیشن محبوب میازاکی - همسایه من توتورو(1988) ، شهر اشباح(2001) ، بررسی کندکه سفر قهرمانان زن میازاکی چه تفاوتی با قهرمانان زن دیزنی دارد و چه وجوه تفارقی میان این دو دسته انیمیشن است که روایت میازاکی را از دیزنی متمایز کرده و باعث میشودتجربه این انیمیشنهابرای مخاطب متفاوت باشد.این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و مشخص می کند با وجود تطابق روایت میازاکی با الگوی سفر قهرمان،پدرسالارانه نبودن جهان میازاکی، وجود شخصیت های مکمل زنی که درسفر قهرمان زن اثر گذارند،نبود آنتاگونیست سنتی که در تمام داستان نقاب سایه را به چهره می زند،فعال بودن قهرمان زن در تمام طول سفر،تحول بیشتر آنها و متنوع بودن اکسیر قهرمان از عواملی هستندکه سفر قهرمانان زن میازاکی را از دیزنی متمایز می کند.همچنین استفاده از نقاط اوج آرام در برابر نقاط اوج فیزیکی دیزنی که درآنها سایه نابود می شود، تجربه متفاوتی را برای مخاطب رقم می زند و شخصیت،روایت و جهان میازاکی را از دیزنی متمایزمی کند.
کهن الگوی «نجات مرد به وسیله زن» و ردّپای آن در روایات غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از کهن الگوهایی که در بسیاری از داستان های غنایی وجود دارد، کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن است. چه در روایات عاشقانه ای که قهرمان آن ها شخصیت مرد است، چه آن هایی که قهرمانشان شخصیت زن است، می توان نشانه هایی از این وضعیت کهن الگویی را مشاهده کرد. در این کهن الگو شخصیت زن داستان به یاری شخصیت مرد می شتابد و او را از مرگ یا درماندگی اش نجات می دهد. در این پژوهش به بررسی این کهن الگو در روایاتِ منظومِ غناییِ «زال و رودابه»، «بیژن و منیژه»، «خیر و دختر چوپان»، «افسانه گفتن سبزپوش بهشتی در پیش بهرام گور»، «یوسف و زلیخا» و «جم و گل» پرداخته شده است و داده های آن با رویکرد نقد کهن الگویی نقد و بررسی شده اند و به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش یافته اند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که علاوه بر این که کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن در قصّه های کهن وجود دارد، در بسیاری از متون غنایی امروزی نیز وجود دارد و وضعیتی کهن الگویی است که برخی از روایات براساس آن شکل گرفته اند. عشق در نگاه اوّل، پرهیزه شکنی، دیوآسایی، سفر قهرمان و رسیدن به فردیّت، مؤلفه های اصلی کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن اند که در روایاتِ متأثر از این وضعیت کهن الگویی وجود دارند.
قهرمان در بازی های رایانه ای (مطالعه موردی بازی رایانه ای میرمَهنا و ندای وظیفه (نسخه جنگ جهانی) با رویکرد سفر قهرمان جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه در همه ی روایت ها؛ سعی بر وف ادار مان دن ب ه موضوع داس تان و انتقال درونمای ه آن ب ه جهان تصویر است، اما در روند این باز تولی د خاصه در جهان بازی ها ما ب ا تغیی ر روای ت در دو رسانه ی متفاوت (جهان متن و دیگری جهان تصویر) روب ه رو هستیم؛ و ازاین رو همه ی ابعاد روایت، جز به جز و کامل به بازیکن نشان داده نمی شود. هدف از این پژوهش مطالعه ی تطبیقی نقش قهرمان در بازی رایانه ای میرمَهنا مبارزی از خطه جنوب ایران و بازی ندای وظیفه (نسخه ی جنگ جهانی دوم) مبارزی از آن سوی مرزها ست. پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و به روش تطبیقی انجام گرفته، الگوی پیشنهاد داده شده برای آن الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. این مقاله در نهایت نشان می دهد این الگو می تواند در تحلیل شخصیت ها در بازی های رایانه ای مخصوصا ژانر اول شخص و زیر مجموعه های آن بکار گرفته شود.
تحلیل مقام توبه در حکایت پیرزن و ملکشاه «مصیبت نامه عطار» بر اساس کهن الگوی «بازگشت قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان رمزیِ پیرزن و ملک الب ارسلان در مصیبت نامه عطار، ظرفیت های بسیاری برای انواعِ خوانش های رمزگشایانه دارد. داستان پیرزن و ملکشاه را می توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. یکی از شیوه های مناسب برای درکساختار رمزی این داستان، کهن الگوی سفرِ قهرمان کمپبل است. قهرمان داستان با ندای فراخوان به سرزمین دیگری کشیده می شود و سفرش را آغاز می کند. او در جریان سیر در آفاق تنها داشته معیشت خود را از دست می دهد و در نبردی متهورانه در مقابل ملکشاه می ایستد و او را به باز پس دادن حق رعیت تذکار می دهد و در ادامه او را از خوف گذر از پل و رویارویی با هیبت و ابهت نیروی الهی می ترساند؛ در پایان در حالی که به حق خود دست یافته است؛ در پیشگاه الهی تضرع و دعا می کند که از قصور شاه در گذرد تا او به نوعی کمال و پختگی دست یابد، ملکشاه در اثر خواب متحول می شود و به مقامِ پیشین خویش باز می گردد، در حالی که اکسیر حیات را نیز به همراه دارد تا افاضه رعایا و یاران کند. در این سفر ها، سالک قهرمان با اجابت ندای فراخوان ییر زال برای نجات رعیت ایران، پای در سفری پر مخاطره و دشوار می نهد و با گذر از مراحل نبرد، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شود که این امر، علاوه بر خویشکاری قهرمان اصلی؛ مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» با دعا وکرنش در مقابل ایزد و استعانت از حضرتش، به تحول حاکمیت سرزمین خود نایل می گردد.
معراج عرفانی در هشت کتاب سهراب سپهری بر اساس الگوی کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هشت کتاب» در یک نگاه کلّی سفری است از خودآگاه به ناخودآگاه و از ناخودآگاه به دنیای آگاهی. یافته های سپهری در این کتاب شباهت بسیاری با دریافت های شهودی متفکّرین و عرفا دارد. در این کتاب الگوی سفر دیگر الگوها را به هم می پیوندد. به عبارتی سایر الگوها چون الگوی مواجهه با آنیما، پیر خردمند و سایه و... از رهگذر الگوی سفر امکان پذیر می شود. سپهری خود قهرمان سفر است. او سفری اسطوره ای عرفانی را از دنیای خاموش «مرگ رنگ» آغاز می کند تا در «ما هیچ، ما نگاه» به نگاهی روشن از هستی برسد. این سفر قهرمانی از دو دیدگاه قابل بررسی است؛ اوّل از دیدگاه مراحل معراج عرفانی و دیگر بر اساس الگوی کمپبل که ادّعا می شود بیشتر اسطوره های جهان بر اساس آن پی ریزی شده اند. کمپبل سه مرحله برای سیر تحوّل و سفر تک اسطوره قهرمان در نظر می گیرد که عبارتند از: جدایی، رهیافت و بازگشت. از آنجایی که «هشت کتاب» شرح سفری عرفانی اساطیری است، ارزیابی آن بر اساس الگوی کمپبل، می تواند جایگاه شهودی شاعر سالک را در هر دفتر شعری نشان دهد
نقد اسطوره ای سفر قهرمان در فیلم داستانی « روز واقعه» بر اساس الگوی کریستوفر ووگلر
حوزه های تخصصی:
در نیمه دوم قرن بیستم در حوزه ساختارگرایی نظریه پردازانی چون جوزف کمبل و به تبع آن کریستوفر ووگلر، الگویی ساختاری را برای سفر قهرمانان اساطیری مطرح میکنند که بر اساس آن قهرمان به منظور دست یافتن به فردیت سفری را آغاز میکند که از سه مرحله اصلی عزیمت، تشرف و بازگشت تشکیل شده است. قهرمان داستان با ندای فراخوانی به سرزمین دیگری کشیده میشود و سفرش را آغاز میکند. او در جریان سیری مشتاقانه و پرمشقت به آنچه میخواهد دست یافته و در پایان در حالیکه به نوعی معرفت و آگاهی رسیده است به مقام پیشین خویش بازگشته و درحالیکه اکسیر حیات را نیز به همراه دارد به یاران فضل میبخشد. هدف این نوشتار بررسی وتطبیق شخصیتهای داستان « روز واقعه» نوشته بهرام بیضایی براساس کهن الگوهای شخصیتی سفر نویسنده کریستوفر ووگلر هست؛ و سعی دارد تا آنالیزی روشن از ساختار و شخصیتهای فیلم داستانی روز واقعه انجام دهد. روش تحقیق به صورت تحلیلی-توصیفی است؛ و نتیجه تحقیق نشان میدهد که این کهن الگوهای شخصیتی الگوی ووگلر، در اثر داستانی «روز واقعه» با شخصیتهای داستان قابل انطباق است.
تحلیل روایت «سبزه قبا» بر اساس نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل و نظریه سوق دهنده های اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
237 - 270
حوزه های تخصصی:
روایت «سبزه قبا» یکی از افسانه های عامیانه ی مشهور سنجان است. چگونگی خط سیر قهرمان در سفر اسطوره ای سبزه قبا بر اساس الگوی تک اسطوره ی سفر قهرمان کمپبل و هم چنین شناسایی سوق دهنده ی روانی قهرمان داستان بر اساس نظریه ی T.A ، مسئله ی اصلی این پژوهش است. هدف این پژوهش شناخت کهن الگوی سفر قهرمان در داستان اسطوره ای «سبزه قبا»، مطالعه ی ضمیر ناخودآگاهِ جامعه ی مخاطبان داستان و پی بردن به انگیزه ی روایتی داستان فوق است. این نوشتار با رویکرد اسطوره شناسی و روان شناسی به تحلیل داستان سبزه قبا می پردازد. روش انجام این پژوهش، توصیفیِ تحلیل محتوا و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تمام مراحل الگوی کمپبل به جز چهار مؤلفه ی آخرِ مرحله ی بازگشت در داستان سبزه قبا وجود دارد. به علاوه این پژوهش گواهِ وجود تعامل بین انگیزه های روانی-اخلاقی و روایی در شکل گیری داستان نمادین سبزه قبا است. هم چنین نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که طی کردن رشد شخصیتی، به عنوان یک کهن الگو در ضمیر ناخودآگاه جمعی در انسان، ارزشی فرامنطقه ای محسوب می شود به علاوه این پژوهش نتیجه می گیرد که نظریه ی سوق دهنده (رانه)های اریک برن در قسمت آزمون ها ی نظریه ی سفر قهرمان کمپبل به خوبی بازتاب یافته است و وجود سوق دهنده های مذکور را در این افسانه ی ایرانی ثابت می کند.
کاربست قهرمان پروری در سینمای کودک و نوجوان پس از انقلاب بر اساس الگوی سفر قهرمان (مورد مطالعه: فیلم های بچه های آسمان و من ترانه پانزده سال دارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۳)
127 - 158
حوزه های تخصصی:
کودکان و نوجوانان همواره از قهرمان فیلم متأثر می شوند و نمایش چنین شخصیت ویژه ای در ذهن و کردارشان تأثیر فراوانی می گذارد. بدین سان رسانه های مختلف در جهان از جمله سینما در تلاش اند جهت همذات پنداری مخاطب کودک و نوجوان از نمایش و نقش قهرمان در آثارشان بهره گیرند. ادبیات و فرهنگ ایران زمین مملو است از قهرمان ها و شخصیت های فاخر که در پاسداشت مُلک، دین و جان مردم نقش اساسی داشته اند و سینمای ایران می تواند بدان توجه کند. این پژوهش با هدفی کاربردی صورت گرفته و مسئله اصلی آن واکاوی جایگاه قهرمان و قهرمان پروری در سینمای پس از انقلاب ایران است. روش تحقیق کیفی با رویکرد اسطوره ای، بر مبنای مطالعه موردی و بر اساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل، کریستوفر ووکلر و مورین مورداک است. از این روی نمونه های موردی بچه های آسمان و من ترانه پانزده سال دارم از سینمای کودک و نوجوان پس از انقلاب به صورت انتخاب هدف مند از موارد مطلوب گزینش شده و بر مبنای مبانی نظری تحلیل شده است.