مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
اقتصاد انرژی
حوزه های تخصصی:
برنامه اتمی ایران ـ بی آنکه شاکله آن اقتضا کند ـ در سالهای اخیر به یکی از جنجالی ترین موضوعها و مسائل رسانه ای جهان تبدیل شده است و اندیشمندان شمال و جنوب در فهم ماهیت و پیامدهای آن به دو گروه مخالف تقسیم شده اند.نوشتار حاضر با نگاهی به تاریخچه اتفاقهای مهم اتمی نیم قرن گذشته ایران، در پی آن است تا نشان دهد که فراتر از اهداف دولتمردان جمهوری اسلامی، این ژئوپولتیک ایران و لحن درشت و اغلب توام با جنگ لفظی دو دولت ایران و امریکا نسبت به یکدیگر است که سوء ظن قدرتهای غربی را نسبت به برنامه اتمی ایران برانگیخته و آنان را واداشته است تا در پی ریشه کن ساختن توانمندیهای بومی اتمی این کشور باشند.این بررسی همچنین نشان می دهد که نوعی پیوستگی و همگونی سیاستی ـ فراتر از کیفیت نظام سیاسی و نیز اجماعی ملی نسبت به برنامه اتمی ایران در داخل کشور وجود دارد و از آنجا که دولت امریکا سلسله جنبان تاریخی سوءظن نسبت به برنامه اتمی ایران بوده است و به قول فلاسفه علت مبقیه یک پدیده نمی تواند چیزی به جز علت محدثه آن باشد، پس تنها راه برون رفت مسالمت آمیز از بحران اتمی، هدف قرار دادن ریشه این سوء ظن از راه گفتگو و ایجاد اعتماد است.
جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس (با تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع اقتصادی چین در دو دهه اخیر و حرکت شتاب زده آن در مسیر تبدیل شدن به قدرتی بزرگ در عرصه سیاست بین الملل ،میزان تاثیر گذاری این کشور بر مسائل بین المللی را افزایش داده است. باز تعریف موقعیت استراتژیک چین در سال های اخیر که عمدتاً متاثر از رشد اقتصادی و در نتیجه آن افزایش توان نظامی و دیپلماتیک است، راهبرد خارجی این کشور را در حوزه های مختلف دچار تحول ساخته است.در همین راستا یکی از مناطقی که در سال های اخیر در سیاست خارجی چین مورد بازتعریف قرار گرفته است،منطقه خلیج فارس است. این منطقه و کشورهای واقع در آن،به دلیل برخورداری از بیشترین ذخایر انرژی،طبعاًاز بالاترین قابلیت ها در تامین امنیت انرژی چین و پاسخ گویی به نیاز استراتژیک این کشور برخوردارند. چینی ها با درک این موضوع در سال های اخیر تلاش های وسیعی برای ارتقای روابط با کشورهای نفتی این منطقه، به ویژه کشورهای اصلی انجام داده اند تا در پرتو آن بتوانند سهم خود را از ذخایر این منطقه هر چه بیشتر افزایش دهند.به اضافه اینکه ورود دیر هنگام چین به بازار بسیار رقابتی نفت خلیج فارس(عموماً خاورمیانه) این کشور را ناگزیر می نماید که به دنبال منابع و کشورهایی باشد که خارج از دایره سلطه کشورهای غربی به ویژه آمریکا قرار داشته باشند، که از جمله ج. ا.ایران با توجه به ذخایر عظیم نفت وگاز و از سویی فشار ها و محدودیت های بین المللی(تحریم های چند جانبه)، منبعی نسبتاً مطمئن برای تامین امنیت انرژی چین می باشد.از این رو می توان این سئوال اصلی را مطرح ساخت، که آیا چین به عنوان قدرتی مهم و رو به خیزش در عرصه سیاست بین الملل، از حاشیه به متن خلیج فارس خواهد آمد؟ به عبارت دیگر جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس چگونه خواهد بود؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبناست که،با توجه به رویکرد عملگرایانه و واقع گرایانه، چینی ها درک کردند که امنیت انرژی نیز می تواند حوزه ای برای آسیب پذیری استراتژیک آن کشور باشد.از این رو بر اساس ضعف قدرت نظامی چین،به ویژه نیروی دریایی آن ومضافاً نیاز فزاینده به انرژی وارداتی وقرار گرفتن بیش از 70% منابع انرژی در خاورمیانه(خلیج فارس)،می توان گفت،بر حسب ضرورت، انتخاب و اهمیت استراتژیک امنیت انرژی هم اکنون و در دهه های آتی، چین در فرایند گذآر از حاشیه به متن اقتصاد انرژی منطقه خلیج فارس می باشد.اما به دلیل کنترل نفت خاورمیانه به ویژه خلیج فارس از سوی آمریکا و نیز رقابت ژاپن واروپا به عنوان شرکای آن،این دو در ترکیب با یکدیگر،وضعیت سختی را برای چین ایجاد می کند. از این رو جهت تحقق بخشی امنیت انرژی و کسب جایگاه برتر آتی در اقتصاد انرژی خلیج فارس،چین نوعی خط مشی تدافعی جویانه(با آمریکا ومتحدانش)، تعاملی هم افزا(با عربستان) و دیپلماسی حذفی(با مرجح بودن ج.ا.ایران)با کشورهای عمده این منطقه در پیش گرفته است.
برای بررسی این مسئله که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام خواهد شد،نخست به تعریف و توصیف مفاهیم ژئوپلیتیک انرژی، امنیت انرژی و ارتباط آن با اقتصاد انرژی پرداخته می شود و سپس با نگاهی به وضعیت ذخایر انرژی جهان و خلیج فارس،به تحلیل وتبیین جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس با تمرکز بر کشور ج.ا.ایران پرداخته خواهد شد.
ژئوپلیتیک و موازنه قدرت در دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه دریای خزر به دلیل مجاورت دو قدرت دائمی روسیه و ایران و ظهور جمهوری های نواستقلال، یکی از پویا ترین نقاط جهان است. همچنین پیوستگی منافع سایر بازیگران از جمله ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا با این کشور های ساحلی بر این پیچیدگی و پویایی افزوده است. در این زمینه، وجود ذخایر انرژی منطقه و توجه به منطقه به عنوان راهروی تجارت و حمل و نقل، پیامد هایی را برای کشور های منطقه و بازیگران فرامنطقه ای در زمینه استقلال، ثبات و امنیت به دنبال داشته است. این نوشتار به پویایی های کنونی کشورهای ساحلی دریای خزر در مسائلی مانند انرژی، اختلاف های نظامی و کشف توازن ژئوپلیتیک قدرت در منطقه پرداخته است و فرصت ها و تهدیدهای شایان توجه این مؤلفه ها را با توجه به موقعیت راهبردی این منطقه، آرایش منابع و رقابت بازیگران ارزیابی می کند. بنابراین، پرسش نوشتار آن است که مؤلفه های پویای سیاسی، اقتصادی و نظامی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای چه تأثیری بر موازنه قدرت در خزر داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه نوشتار آن است که رقابت بین کشور های حوزه خزر در مسائل راهبردی و انرژی سبب صف بندی سیاسی بین آن ها و موازنه قدرت در خزر شده است.
منابع نفت و گاز و سیاست های اقتصاد مقاومتی: چالش ها و راهکارها (با تأکید بر منابع نامتعارف)
حوزه های تخصصی:
شرایط فنی جدید لزوم تجدید نظر اساسی در شیوه استفاده از منابع نفت و گاز کشور را قطعی می کند. از نگاه اقتصادی و اقتصاد اسلامی با توجه به آینده بازار و احتمال بالای کاهش قیمت می بایست سیاست فروش نفت و گاز خام تغییر کند و به سمت ایجاد ارزش افزوده بیشتر حرکت کرد و از ورود ارزش منابع طبیعی به بودجه دولت خودداری شود تا ضمن کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت از اتلاف منابع جلوگیری شود. بندهای سیزده، چهارده، پانزده، هفده و هیجده سیاست های اقتصاد مقاومتی الزاماتی را ایجاد کرده که به نظر می آید با توجه به آینده بازار نفت به خوبی تنظیم شده و لازم است در جهت آن حرکت صورت گیرد. توجه جدی به عرضه منابع غیر متعارف و تأثیر آن بر بازار انرژی تصمیمات دقیق تری را شکل می دهد.
تخمین اثر بازگشتی ناشی از مصرف انرژی الکتریسیته در ایران: رویکرد حد آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
173-196
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در ادبیات اقتصاد انرژی، اثرات بازگشتی ناشی از بهبود کارائی مصرف انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است از اینرو مقاله حاضر با بکارگیری روش شناسی متفاوت نسبت به سایر پژوهش ها، بر مبنای داده های سری زمانی 1395-1357 و با استفاده از مدل های خطی و غیرخطی (آستانه ای) به برآورد اثر بازگشتی مستقیم مصرف برق بخش خانگی در قالب مدل های مختلف می پردازد. نتایج حاصل از مدل خطی نشان می دهند که اثر بازگشتی مستقیم مصرف برق خانگی بطور متوسط برابر با 81 درصد است. نتایج حاصل از مدل آستانه ای با در نظر گرفتن دو متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه و نیاز به سرمایش به عنوان متغیرهای آستانه نشان می دهند که (الف) متوسط اثر بازگشتی با تولید ناخالص داخلی سرانه کمتر از (بیشتر از) 18290 میلیارد ریال برابر با 68 درصد (76 درصد) است (ب) متوسط اثر بازگشتی با نیاز به سرمایش کمتر از (بیشتر از) 90/6 درجه سانتی گراد برابر با 79 درصد (83 درصد) است (ج) افزایش در تولید ناخالص داخلی سرانه و نیاز به سرمایش باعث می شوند تا اثر بازگشتی مستقیم افزایش یابد.
اثرات پاندمی کووید -19 بر مصرف انرژی های اولیه در کشورهای منا: تحلیل داده-ستانده انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
46-4
حوزه های تخصصی:
با شیوع ویروس SARS-CoV-2 در کشورهای دنیا و همه گیری سریع آن در سطح وسیع، دولت ها تصمیم به اعمال محدودیت ها و فاصله گذاری اجتماعی کردند. محدودیت و تعطیلی بنگاه ها و فعالیت های اقتصادی و تغییر الگوی عرضه و تقاضا در این مدت، نگرانی ها را در میان اقتصاددانان تشدید کرده است. در این مقاله به مسئله تغییر مصرف انرژی های اولیه در 18 کشور منطقه منا پرداخته شده است. بدین منظور 10سناریو مختلف از وضعیت آینده این بیماری و محدودیت های ناشی از آن در نظر گرفته شده و از طریق مدل سازی داده-ستانده انرژی و ورود شوک های اقتصادی این بیماری به تعاملات بخش های اقتصاد، تغییرات مصرف انرژی های اولیه در 18 کشور محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد طبق بهترین سناریو (بهبود سریع و کامل اپیدمی) کشور لیبی با 4.38% و عراق با 3.39% بیشترین کاهش را خواهند داشت و طبق بدترین سناریو (تشدید انفجاری بیماری و قرنطینه کامل) کشور لیبی با 12.6% و سوریه با 12.3% بیشترین کاهش مصرف انرژی را خواهند داشت. سه کشور سوریه، لبنان و ایران نیز بیشترین اختلاف را در سناریو بدبینانه و خوش بینانه داشته اند. همچنین با در نظر گرفتن مجموع تغییرات مصرف انرژی های اولیه کشورهای موردمطالعه، طبق خوش بینانه ترین سناریو مصرف انرژی های اولیه %1.5 و طبق بدترین سناریو 8.8% کاهش می یابد.
تاثیر سه ارتفاع متفاوت زین بر اکسیژن مصرفی و اقتصاد انرژی دوچرخه سواران نخبه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
119 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تغییرات ارتفاع زین بر اکسیژن مصرفی و اقتصاد انرژی رکاب زنی در دوچرخه سواران نخبه ملی بود. داده های مربوط به تجزیه گازهای تنفسی 15 دوچرخه سوار مرد شرکت کننده در این پژوهش ثبت شد. ارتفاع زین بر اساس استفاده از محدوده زاویه فلکشن زانو (25، 30 و 35 درجه) تعیین شد. اکسیژن مصرفی و تهویه ریوی به وسیله دستگاه گاز آنالایزر متامکس جمع آوری و اقتصاد انرژی از محاسبه تغییرات شیب بازده اکسیژن جذبی در هر ارتفاع زین محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با مقادیر تکراری دوعاملی استفاده شد. نتایج نشان داد تغییرات ارتفاع زین بر مجموع مصرف اکسیژن اثرگذار است، درحالی که بر شیب بازده اکسیژن جذبی به عنوان شاخص اقتصاد حرکتی اثر معناداری نداشته است. در پژوهش حاضر دوچرخه سواران در ارتفاع زین 30 درجه، میزان اکسیژن مصرفی کمتری نشان دادند و این ارتفاع، در مقایسه با دو ارتفاع زین دیگر در وضعیت بهینه تری قرار داشت
تخمین کشش قیمتی تقاضای برق خانگی به روش ناپیوستگی رگرسیون: مطالعه موردی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشش قیمتی تقاضای برق درصد تغییر مصرف به ازای یک درصد تغییر قیمت برق را نشان می دهد. مشابه سایر کشش های قیمتی عوامل متعددی همزمان بر کشش مؤثرند و لذا معمولاً برآورد این پارامتر می تواند اریب و تورش دار باشد. با عنایت به اهمیت کشش قیمتی برق در سیاست گذاری و ادبیات اقتصادی، تخمین نااریب آن می تواند استفاده قرارگیرد. شرکت توانیر تعرفه های قیمتی برق را بر اساس ماه های مختلف و مناطق گرمسیری به صورت سالانه تعیین می کند. این تعرفه های قیمتی برای شهرستان های مختلف و ماه های مختلف سال وضع می شود. در موارد متعددی شهرستان های همسایه و از نظر شرایط جغرافیایی مشابه در ماه هایی از سال تعرفه های قیمتی متفاوت را داشته اند. در این پژوهش با استفاده از داده مصرف قبوض خانوارهای شهرستان های استان فارس، با علم به تغییرات برون زای قیمت و عدم امکان ذخیره سازی برق، شناسایی علی کشش قیمتی برق خانگی با روش ناپیوستگی رگرسیون انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که یک درصد افزایش قیمت برق، به طور متوسط منجر به کاهش مصرف برق به میزان حدود ۰٫۴ تا ۰٫۷ درصد می شود.
واکاوی تأثیر ظهور داعش بر وضعیت اقتصاد انرژی در سوریه و اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
داعش (ISIS) گروه تروریستی است که به لحاظ اعتقادی در زمره سلفی جهاد تکفیری قرار می گیرد و دارای عقاید خشک و تفسیر سطحی از مبانی دینی است. ریشه شکل گیری داعش به بعد از حملات آمریکا به عراق در سال 2003 باز می گردد و فعالیت آن با تشکیل جماعات التوحید و الجهاد به رهبری ابومصعب زرقاوی (2006 – 2004) آغاز و به مرور با بیعت زرقاوی با بن لادن، نام این سازمان به القاعده عراق یا القاعده فی بلاد الرافدین تبدیل گشت. این گروه در غرب آسیا و در حوضه لوانت و مرزهای شرقی دریای مدیترانه باعث ایجاد چالشهای اساسی گردید. در این مقاله با هدف واکاوی ظهور داعش بر وضعیت اقتصاد انرژی سوریه و اسرائیل، پرداخته شده است. پرسش اصلی مطرح شده این است که ظهور داعش بر وضعیت اقتصاد انرژی سوریه و اسرائیل چه تأثیراتی داشته است؟ روش تحقیق کیفی و ماهیت روش توصیفی-تحلیلی با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و سایتهای اینترنتی انجام گردیده است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهند که اقتصاد سوریه در دوران حضور داعش در این کشور آسیب جدی دیده است و به ویژه در حوزه انرژی با خسرانهایی مواجه گردیده است ولی اسرائیل با توجه به همجواری با سوریه و نزدیک بودن داعش به مرزهایش، از نظر اقتصادی نه تنها با چالش مواجه نبوده است بلکه اقتصاد انرژی آن با تحولات مثبت و روند افزایشی در صادرات همراه بوده است.
کاربرد الگوی کو و پرون در شناسایی تکانه های نفتی اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵
81 - 105
حوزه های تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای عضو اوپک، مقدار قابل توجهی، به درآمد حاصل از فروش نفت وابسته است. تورم، نقدینگی و رشد اقتصادی از متغیرهای اصلی اقتصاد کلان هستند که پس از تکانه های نفتی دچار نوسان معنادار شده و برنامه های توسعه کشورهای صادرکننده نفت را دچار انحراف می نمایند. در این تحقیق، متغیر درآمد نفت به عنوان متغیر برون زا و متغیرهای تورم، نقدینگی و رشد اقتصادی به عنوان متغیرهای درون زای مدل در نظر گرفته شدند. با استفاده از الگوی الگوریتمی کو و پرون (2007)، طی دوره موردمطالعه فصلی 1367:01 تا 1392:04، برای اقتصاد ایران سه تکانه ساختاری نفتی 1374:01، 1379:01 و 1384:01، شناسایی شد. سپس، تأثیر رشد درآمدهای نفتی بر تورم، رشد اقتصادی و نقدینگی، در هر رژیم ساختاری، محاسبه شد. نتایج نشان داد که بیشترین تأثیر درآمد نفت بر تورم، در رژیم ساختاری اول (1367:01 تا 1374:01) و حداقل آن، در رژیم ساختاری دوم (1374:02 تا 1379:01) بود. بیشترین تأثیر درآمد نفت بر نقدینگی، در رژیم ساختاری دوم و کمترین آن در رژیم ساختاری آخر (1384:02 تا 1392:04) بود. دوره تأثیر درآمد نفت بر رشد اقتصادی در رژیم ساختاری آخر بیشترین مقدار را داشت. مدیریت صحیح منابع ارزی نفتی و حمایت از بخش تولید داخلی پیشنهاد اصلی تحقیق بود.