مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اثر بازگشتی
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
171-199
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بهبود کارائی مصرف انرژی و اثر بازگشتی ناشی از آن در ادبیات اقتصاد انرژی بسیار مورد توجه است ازاینرو مقاله حاضر با بکارگیری رویکرد ARDL به تخمین اندازه اثر بازگشتی مستقیم مربوط به مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی ایران پرداخته و برای این منظور از داده های دوره زمانی 1395-1365 و روش شناسی مبتنی بر تخمین کشش تقاضای گاز طبیعی با توجه به قیمت های شکسته شده بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که اولاً اثر بازگشتی مستقیم مربوط به مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی کشور وجود داشته و در نتیجه صرفه جویی انرژی ناشی از بهبود کارائی انرژی کمتر از انتظار خواهد بود ثانیاً اندازه اثر بازگشتی مستقیم مربوط به تقاضای خانگی گاز طبیعی در کوتاه مدت برابر با 69 درصد و در بلندمدت برابر با 78 درصد است. همچنین یافته ها حاکی از عدم وجود اثر معکوس ناشی از مصرف گاز طبیعی خانگی بوده و لذا بکارگیری سیاست هایی در زمینه بهبود کارائی مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی ایران قابل توصیه است.
تخمین اثر بازگشتی ناشی از مصرف انرژی الکتریسیته در ایران: رویکرد حد آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
173-196
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در ادبیات اقتصاد انرژی، اثرات بازگشتی ناشی از بهبود کارائی مصرف انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است از اینرو مقاله حاضر با بکارگیری روش شناسی متفاوت نسبت به سایر پژوهش ها، بر مبنای داده های سری زمانی 1395-1357 و با استفاده از مدل های خطی و غیرخطی (آستانه ای) به برآورد اثر بازگشتی مستقیم مصرف برق بخش خانگی در قالب مدل های مختلف می پردازد. نتایج حاصل از مدل خطی نشان می دهند که اثر بازگشتی مستقیم مصرف برق خانگی بطور متوسط برابر با 81 درصد است. نتایج حاصل از مدل آستانه ای با در نظر گرفتن دو متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه و نیاز به سرمایش به عنوان متغیرهای آستانه نشان می دهند که (الف) متوسط اثر بازگشتی با تولید ناخالص داخلی سرانه کمتر از (بیشتر از) 18290 میلیارد ریال برابر با 68 درصد (76 درصد) است (ب) متوسط اثر بازگشتی با نیاز به سرمایش کمتر از (بیشتر از) 90/6 درجه سانتی گراد برابر با 79 درصد (83 درصد) است (ج) افزایش در تولید ناخالص داخلی سرانه و نیاز به سرمایش باعث می شوند تا اثر بازگشتی مستقیم افزایش یابد.
تأثیر فعالیت های ترفیعی بر نیّات رفتاری مصرف کنندگان نسبت به سبک زندگی سلامت محور؛ مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
121 - 142
حوزههای تخصصی:
کلیشه های ذهنی و باورهای شناختی مصرف کنندگان از محصولات سلامت محور از عوامل مهم تأثیرگذار بر فرایند تصمیم گیری و نیّات آنها نسبت به شاخص های زندگی سالم هستند. پژوهش حاضر به بررسی الگوهای شناختی مصرف کنندگان درباره داروها و مکمّل های غذایی و تأثیر فعالیت های ترفیعی شرکت ها بر نیّات رفتاری آنها نسبت به شاخص های سبک زندگی سلامت محور پرداخته است. این پژوهش در قالب یک پژوهش تجربی و در چهار مطالعه جداگانه با استفاده از روش آزمون های مستقل و عاملی طراحی شد. هر مطالعه دارای نمونه آماری مستقل بوده و درکل تعداد 400 مورد برای کل پژوهش نمونه گیری انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه سناریومحور گردآوری شد. برمبنای یافته های مطالعه اول، فعالیت های بازاریابی سبب ایجاد اثر بازگشتی در نیّات رفتاری مصرف کنندگان می شوند و میزان تمایل آنها به شاخص های زندگی سالم را کاهش می دهند. این یافته ها همچنین نشان دادند نوع محصول و میزان اثربخشی ادراک شده، همچون عوامل تعدیل کننده اثر بازگشتی عمل می کند. در ادامه، یافته های مطالعه دوم، سوم و چهارم نشان دادند که اثر بازگشتی در نیّات رفتاری می تواند ناشی از دو فرایند روانی باشد: 1) داروها میزان ادراک از ریسک، اهمیت رفتارهای سلامت محور و انگیزه به آنها را در مصرف کنندگان کاهش می دهند. 2) مصرف کنندگان به صورت پیش فرض داروها را با ضعف و ناتوانی در توان طبیعی بدن همراه می دانند؛ بنابراین داروها میزان ادراک از خودکارآمدی و توانایی طبیعی و تمایل به رفتارهای سالم را در فرد کاهش می دهند. این یافته ها برای مکمّل های غذایی مشاهده نشد.
سنجش اثر بازگشتی مصرف حامل های انرژی در سطح بخش های اقتصادی ایران با استفاده از رویکرد داده - ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
115 - 150
حوزههای تخصصی:
بهبود کارایی انرژی به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای مدیریت تقاضای انرژی، پدیده ای تحت عنوان اثر بازگشتی را به دنبال دارد که باعث می شود میزان صرفه جویی انرژی تحقق یافته ناشی از بهبود کارایی انرژی برابر میزان مورد انتظار نباشد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد داده ستانده مبتنی بر تحلیل تجزیه ساختاری به تجزیه تغییرات مصرف حامل های برق، گاز طبیعی و فرآورده های نفتی براساس تغییرات تقاضای نهایی و پیشرفت تکنولوژی درقالب تغییرات کارایی انرژی و تغییرات تقاضای واسطه ای در طی سال های 1380 1390 پرداخته شده است. سپس با بررسی اینکه در کدامیک از بخش های اقتصادی بهبود کارایی انرژی صورت گرفته است، اثر بازگشتی مصرف هریک از حامل های انرژی در بخش های مذکور محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حامل های برق، گاز طبیعی و فرآورده های نفتی از 24 بخش اقتصادی مورد مطالعه به ترتیب در 11، 4 و 20 بخش اقتصادی، بهبود کارایی انرژی ناشی از پیشرفت تکنولوژی را تجربه کرده اند که بخش های «ساخت فلزات اساسی»، «برق» و «ساخت محصولات کانی غیرفلزی» به ترتیب در ارتباط با این حامل ها بیشترین میزان کاهش مصرف انرژی را داشته اند و بخش های «پست و خدمات پشتیبانی حمل و نقل» با 62/93 درصد، «ساخت کک و فرآورده های حاصل از تصفیه نفت و سوخت های هسته ای» با 72/146 درصد و «ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی» با 33/86 درصد بیشترین میزان اثر بازگشتی در مصرف برق، گاز طبیعی و فرآورده های نفتی را داشته اند. همچنین درنظرگرفتن مبادلات واسطه ای بین بخشی و درون بخشی، میزان اثر بازگشتی را در تمامی بخش ها افزایش می دهد.
بهبود کارایی مصرف برق خانگی و اثر بازگشتی آن در ایران با لحاظ عدم تقارن در قیمت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله برآورد اندازه اثر بازگشتی مستقیم مربوط به مصرف برق در بخش خانگی ایران با لحاظ عدم تقارن در قیمت برق با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی است. برای این منظور و با توجه به تفکیک قیمت برق مبتنی بر مطالعه دارگی و گیتلی (1995) از داده های سالیانه برای دوره زمانی 1398-1347 و برآورد کشش تقاضای برق بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد اول، بهبود کارایی مصرف برق خانگی دارای اثر بازگشتی است و دوم، اثر بازگشتی در بخش خانگی برابر با 43 درصد است؛ یعنی، با افزایش 10 درصدی تکنولوژی لوازم و تجهیزات خانگی، 3/4 درصد از ذخیره انتظاری ناشی از بهبود کارایی مصرف برق رخ نداده و این میزان در قالب اثر بازگشتی پدیدار شده و صرفاً 7/5 درصد از ذخیره انتظاری در مصرف برق تحقق یافته است. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود که سیاست گذاران اقتصادی با برآورد دقیق اثر بازگشتی، ضمن رسیدن به هدف صرفه جویی مصرف برق از اتلاف منابع نیز جلوگیری کنند.
تخمین اثر بازگشتی به تفکیک صنایع سنگین و سبک ایران با افزایش درون زای کارایی انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
201 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اقتصاد ایران، مصرف فزاینده انرژی است. بهبود کارایی انرژی به عنوان ابزاری غیرقیمتی، یکی از سازوکارهای مقابله با روند فوق الذکر است اما اثر بازگشتی پدیده ای اقتصادی است که وقوع آن باعث کاهش کامل یا ناقص ذخیره انتظاری انرژی ناشی از بهبود کارایی می شود. برآورد اثر بازگشتی در کنار برخورداری از توجیهات اقتصادی، می تواند برای سیاستگذاران در راستای اتخاذ تصمیم های آگاهانه یاری رسان باشد. در این مقاله با مدلسازی درونزای بهبود کارایی انرژی، اثر بازگشتی صنایع به تفکیک صنایع سنگین و سبک برای دوره زمانی 1374-1398 با روش داده های پانل برآورد گردید. نتایج برای دوره مورد بررسی حاکیست که اولاً صنایع سنگین و سبک ایران برخوردار از زیان های ناشی از مقیاس هستند اما در عین حال افزایش عوامل تولید باعث افزایش تولیدات این صنایع می شود. ثانیاً بهبود کارایی انرژی در صنایع سنگین و سبک ایران دارای فرآیند "فراموشی حین کار" است. ثالثاً متوسط اثر بازگشتی صنایع سنگین برابر با 127/3 درصد و همین رقم برای صنایع سبک برابر با 711/1 درصد است. قابل ذکر است که سهم جزء تولیدی اثر بازگشتی هم برای صنایع سنگین و هم برای صنایع سبک بیشتر از سهم جزء جانشینی بوده و به ترتیب برابر با 6/79 % و 4/93 % است.
ارائه یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه برای تجزیه اثر بازگشتی حامل های انرژی در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
131 - 157
حوزههای تخصصی:
شواهد آماری مربوط به حامل های انرژی (که در تولید کالاها و خدمات و اجزای تقاضای نهایی مورداستفاده هستند)، نشان می دهند که مصرف حامل های انرژی در ایران نسبت به متوسط جهانی بیشتر بوده و از کارائی مصرف کمتری نیز برخوردارند بنابراین مدیریت تقاضای انرژی امری ضروری است. در بین روش های مدیریت تقاضای انرژی، بهبود کارائی از رویکردهای مهم در اقتصاد جهانی محسوب می شود. اهداف مقاله با فرض شوک 5 درصد بهبود کارائی حامل های انرژی (زغال سنگ، بنزین، گازوئیل، برق و گاز طبیعی) در چارچوب مدل CGE مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی عبارت از (1) برآورد اثر بازگشتی کل اقتصاد و اندازه گیری آن به تفکیک بخش های تولیدی و تقاضای نهایی (2) اندازه گیری اثر بازگشتی بخش های تولیدی به تفکیک اثرات جانشینی و تولیدی هستند. روش انجام تحقیق مبتنی بر رویکرد دومرحله ای شامل تجزیه اثر بازگشتی اقتصاد به تقکیک بخش های تولیدی و تقاضای نهایی و همچنین تجزیه اثر بازگشتی بخشی به اثرات جانشینی و درآمدی است. نتایج حاکی است که اثر بازگشتی کل اقتصاد برای زغال سنگ، بنزین، گازوئیل، برق و گاز به ترتیب برابر با 34، 30، 26، 23 و 18 درصد بوده بنابراین به دنبال بهبود کارائی هرکدام از حامل های انرژی، ذخیره انتظاری انرژی محقق نمی شود. مطابق نتایج، بخش های با بیشترین وابستگی به حامل های انرژی، از بیشترین اثر بازگشتی نیز برخوردارند. همچنین یافته ها نشان می دهند که بنگاه های اقتصادی در کوتاه مدت، برای آنکه بیشترین انتفاع را از بهبود کارائی حامل های انرژی داشته باشند از جانشینی بین حامل های انرژی با سایر نهاده ها بهره گرفته و توسعه ظرفیت های تولیدی را به دوره زمانی بلندمدت منتقل می کنند.