مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
رژیم صهیونیستی
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
613 - 634
حوزه های تخصصی:
اگر خاورمیانه را از دید مکتب کپنهاک به عنوان یک مجموعه امنیتی مرکزگرا بدانیم که یک قدرت خارجی در آن دخالت دارد؛ پس باید آمریکا را مهم ترین بازیگر فرامجموعه ای در مجموعه امنیتی خاورمیانه دانست که به دلیل منافع متعددی که در خاورمیانه دارد طبیعتاً حساسیت های خاصی نیز نسبت به این مجموعه دارد. از سوی دیگر، ایران به عنوان مهم ترین چالش آمریکا در خاورمیانه است که از دید آمریکا می تواند منافع این کشور را به مخاطره اندازد. در این مقاله سعی شده در چهارچوب مفهوم امنیتی کردن که از مکتب کپنهاک وام گرفته شده است به این سؤال که هدف آمریکا از امنیتی کردن فعالیت های هسته ای ایران و به انزوا کشاندن این فعالیت ها چیست پاسخ داده شود. بنابراین، در چارچوب مکتب کپنهاک و توجه به مفهوم تهدید و امنیت و باتوجه به سابقه روابط این دو کشور پس از انقلاب اسلامی، به این سؤال پاسخ داده خواهد شد.
موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران بررسی دیدگاه ها و ادبیات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
585 - 606
حوزه های تخصصی:
موضوع هسته ای نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در سیاست خارجی و همچنین مباحث داخلی این کشور است که به نظر می رسد تحلیل گران سیاست داخلی و سیاست خارجی برای شناخت بهتر ابعاد مختلف این موضوع باید قبل از هر چیز با ادبیات موجود در این زمینه و به تبع آن تکثر دیدگاه های گفتمانی پیرامون آن آشنایی کامل داشته باشند. دیدگاه های مختلفی که حاکی از برداشت های متفاوت از معنا و اهمیت برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران دارد. هدف اصلی این مقاله بررسی ادبیات موجود و شناسایی دیدگاه های متفاوت در باب موضوع هسته ای نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد و این ادبیات را به چند دسته کلی آثار تاریخ محور، آثار حقوق محور، آثار پیامدمحور، آثار راه حل محور و نهایتاً آثار انگیزه محور تقسیم می کند.
عوامل همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
795 - 816
حوزه های تخصصی:
در یک چشم انداز کلی می توان چهار خاستگاه قدرت را در آمریکا مشخص کرد که قدرت یهودیان در پرتو این چهار خاستگاه به منصه ظهور می رسد. خاستگاه اول قدرت یهودیان با ویژگی جامعه یهودیان مرتبط است. سه ویژگی عمده، انسجام و سازمان دهی، سطح نخبگی و ویژگی های کیفی موجب گردیده اند که جامعه یهود برای هر اقدامی ظرفیت های لازم را در اختیار داشته باشد. دومین خاستگاه قدرت یهودیان، لابی یهود است که توانسته با اعمال نفوذ و تخصیص منابع مادی و معنوی لازم، اهداف یهودیان را در فرایند تصمیم سازی های آمریکا محقق کند. خاستگاه سوم، رسانه هاست که بازوی قدرتمند اقناع افکار عمومی در آمریکاست که عمدتاً در دست یهودیان است و خاستگاه چهارم، قدرت یهودیان در قوای مقننه و مجریه آمریکاست که موجب گردیده به ویژه در دو دهه اخیر در هرم تصمیم سازان آمریکا نقش های کلیدی داشته باشند.
در این پژوهش سعی شده است به این سئوال پاسخ داده شود که عوامل مؤثر بر همگرایی سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده و رژیم صهیونیستی کدامند؟ با توجه به سئوال مطروحه، نگارنده با نگاهی تاریخی به سیاست خارجی آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی، بررسی میزان کمک های آمریکا در عرصه های اقتصادی، نظامی و سیاسی به این رژیم، نقش لابی اسرائیل در سیاست گذاری های آمریکا و علل و عوامل مؤثر در همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد به این پرسش پاسخ دهد.
ریشه های ایران هراسی از نگاه افکار عمومی جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
151 - 182
حوزه های تخصصی:
ایران هراسی پدیده ای چند بعدی است که در پیوندی عمیق با موضوعات سیاسی و امنیتی قرار گرفته است. با این وجود نمی توان با تقلیل آن به این ابعاد از ریشه های تاریخی، فرهنگی و حتی سیاسی و بین المللی آن غافل شد. این امر بیش از هر جای دیگر، در مورد جریان ایران هراسانه ای که در جهان عرب در حال وقوع است، صادق است. از این جهت پژوهش حاضر با تکیه بر این پرسش که ریشه های ایران هراسی در افکار عمومی جهان عرب چیست، به ارائه مجموعه ای از راهکارها برای برون رفت از این شرایط می پردازد. این فرضیه در پژوهش حاضر به آزمون گذارده شده که ایران هراسی در جهان عرب نه تنها ریشه تاریخی و فرهنگی دارد، بلکه تحولات سیاسی اخیر در منطقه در تشدید آن مؤثر است و برای عبور از شرایط جاری نیاز به ارائه یک استراتژی منسجم برای بازیابی تصویر ایران در جهان عرب وجود دارد
تبیین راهبرد ایران هراسی از جانب امریکا جهت مشروعیت سازی منطقه ای رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
97 - 118
حوزه های تخصصی:
راهبرد ایران هراسی سالهاست توسط امریکا دنبال شده است و برای آن اهداف متعددی چون به حاشیه راندن ایران، ایجاد اختلال درتعاملات منطقه ای و بین المللی آن، وهمچنین توجیهی جهت ایجاد ائتلاف برای اعمال فشار حداکثری علیه ایران بیان گردیده است. نظریه موازنه تهدید که به واکنش دسته جمعی در مقابل تهدید دشمن مشترک اشاره دارد در بررسی این پژوهش درنظر گرفته شده است. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی بطور ویژه بدنبال بیان هدف امریکا از اعمال این استراتژی در راستای تامین منافع متحد استراتژیک منطقه ای، خود یعنی اسرائیل می باشد و بدنبال پاسخ به این سوال است که سیاست ایران هراسی آمریکا چه تاثیری بر مشروعیت بخشی منطقه ای اسراییل دارد؟ در پاسخ آورده ایم که امریکا با بزرگ نمایی تهدید ایران برای کشورهای منطقه و یکسان دانستن این تهدید برای همه بازیگران منطقه ای، ضمن ایجاد ائتلاف همه جانبه منطقه ای علیه ایران، این تهدید مشترک را مبنایی برای نزدیکی، حضور و مشروعیت منطقه ای رژیم صهیونیستی قرار داده است.
تأثیر مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای حوزه خلیج فارس بر سیاست همسایگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
129 - 150
حوزه های تخصصی:
توسعه روابط مطلوب و سازنده با کشورهای همسایه، براساس اصل همزیستی و احترام به حاکمیت ملی، همواره در اولویت سیاست خارجیِ دولت هایِ مختلف جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است. در این میان، به نظر می رسد دولت سیزدهم، یعنی دولت آقای رئیسی، اهتمام جدی تری به توسعه مناسبات با همسایگان در چارچوب دیپلماسی فعال دوجانبه و چندجانبه متوازن دارد. به ویژه آنکه با توجه به راهبرد فشار حداکثری آمریکا و سیاست های منفعلانه کشورهای اروپایی جهت همکاری با تهران، ایران در شرایط بسیار حساس تاریخی قرار گرفته است. در این راستا، شاید توسعه روابط با همسایگان، ازجمله دولت های عرب حوزه خلیج فارس، سازوکار مناسبی برای مقابله با تهدیدات و فشارهای همه جانبه غرب باشد. در سال های اخیر شاهد بهبود روابط پنهان و آشکار رژیم صهیونیستی با شیخ نشین های عربِ حوزه خلیج فارس بوده ایم. این موضوع به طور قطع می تواند در ماهیت و کیفیت روابط ایران و همسایگان جنوبی منطقه خلیج فارس تأثیرگذار بوده و شرایط پیچیده ای را در مناسبات منطقه ای ایجاد نماید. با توجه به این مسئله، سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا قرار دارد که عادی سازی و بهبود روابط اسرائیل با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس چگونه می تواند بر سیاست همسایگی ایران در قبال شیخ نشین های عرب منطقه خلیج فارس تأثیرگذار باشد؟روش پژوهشْ توصیفی تبیینی است و جمع آوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی و همچنین از طریق بررسی اسناد انجام خواهد گرفت. فرضیه پژوهش بدین صورت مفصل بندی شده است که بهبود روابط رژیم صهیونیستی با دولت های عرب حوزه خلیج فارس و همکاری آن ها در حوزه های مختلف، می تواند از طریق ایجاد یا تعمیق اختلافات و تشدید وزن کشی ژئوپلتیک بر مناسبات سیاسی، اقتصادی و همچنین نظامی امنیتی ایران با همسایگان جنوبی خلیج فارس تأثیرگذار باشد و روابط تهران با شیخ نشین های عرب منطقه را پیچیده تر و شکننده تر از گذشته نماید.
اصول عملیات روانی در دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی: مطالعه موردی گزارش «سند فرهنگ زبان جهانی پروژه اسرائیل»
منبع:
پژوهشنامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات سابق) سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
101 - 133
حوزه های تخصصی:
با فراگیری نقش و اثرات رسانه ها در عرصه ارتباطات بین الملل، دولت ها با استفاده هوشمندانه از ارتباطات به دنبال نفوذ و اقناع افکار عمومی سایر کشورها هستند. یکی از این موارد، عملیات روانی است که در قلمروی دیپلماسی عمومی توسط رژیم صهیونیستی مورد توجه و استفاده واقع می شود. پژوهش حاضر بر اساس این، در پی آن است، تا با مطالعه گزارش سند فرهنگ زبان جهانی پروژه اسرائیل که به صورت رسمی توسط مؤسسه پروژه اسرائیل (The Israel Project) منتشر شده است، به کشف اصول به کار گرفته شده در این موضوع بپردازد. در این مسیر، به شیوه تمام شماری، کل گزارش که حاوی 116 صفحه و 18 فصل به زبان انگلیسی بوده است، به روش تحلیل محتوای کیفی مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که استفاده متنوع و متعدد از انواع تکنیک ها در راستای اثرگذاری بر روی مردم سایر کشورها در قالب عملیات روانی، راهبرد اصلی اسرائیل بوده که طبق نظریه سازه انگاری هدف غایی دولت ها برای استفاده از این راهبرد نیز تغییر در نگرش مردم مبتنی بر خواست آن دولت است. بر اساس این، رژیم صهیونیستی از اصول عملیات روانی، با لحاظ فراوانی به ترتیب از انگاره سازی، ارعاب، برچسب زنی، تخدیر، تشجیع، ایجاد تفرقه، تحریک، دشمن سازی، از زبان غیر گفتن و انسانیت زدایی استفاده نموده است.
تحلیل جهش پارادایمی جنبش حماس در عملیات 7 اکتبر 2023 (تغییر رویکرد پدافندی به آفندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
82 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل جهش پارادایمی جنبش حماس در عملیات 7 اکتبر 2023 است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی، جهت شناسایی عوامل مؤثر از روش تحلیل محتوا، مرور متون و همچنین مصاحبه های اکتشافی با خبرگان دانشگاهی در حوزه های علوم سیاسی، ژئوپلیتیک، روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای و نیز خبرگان نظامی به تعداد 38 نفر استفاده گردید. جهت انتخاب خبرگان از روش غیرتصادفی با تکنیک گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، 60 نفر از کارشناسان، پژوهشگران و محققان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردیدند. برای غربالگری و انتخاب عوامل از روش دلفی فازی استفاده شد که از بین 17 عامل شناسایی شده، 15 عامل انتخاب و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل تعیین شده در قالب سه عامل اصلی گذار از اقدامات پدافندی به آفندی، واکنش به توافق نامه آبراهام و تغییر پارادایم مقاومت دسته بندی شدند. همچنین برای سطح بندی از روش مدل سازی ساختاری– تفسیری استفاده شده است که به ترتیب در سطح اول گذار از اقدامات پدافندی به آفندی، سطح دوم و واکنش به توافق نامه آبراهام و تغییر پارادایم مقاومت در سطح سوم قرار گرفته است. با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی هر سه عامل در ناحیه خودمختار قرار گرفتند که قدرت نفوذ و میزان وابستگی پایینی دارند و تأثیرپذیری و نفوذپذیری کمی نسبت به هم خواهند داشت.
روابط چین و رژیم صهیونیستی در سه دهه اخیر (1990- 2020) حوزه های هم گرایی و واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
89 - 116
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری خلق چین و رژیم صهیونیستی از آغاز تاکنون با فراز و نشیب های متعدد و متنوعی روبرو بوده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که آیا امکان انطباق روند تحولات روابط چین و رژیم صهیونیستی بر مفاد نظریه وابستگی متقابل وجود دارد؟ هدف این تحقیق کمک به شناخت بیشتر مسائل خاورمیانه، آشنایی با روند سیاست خارجی چین و نهایتا کمک مؤثر به سیاست گذاران ایران برای برنامه ریزی سیاست خارجی و امنیتی کشور می باشد. این پژوهش به دنبال ارزیابی انطباق روند تحولات روابط دو بازیگر مبتنی بر نظریه وابستگی متقابل و روش تحقیق کیفی است و برای پردازش داده ها بر اسناد و نظرات دو طرف تکیه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رژیم صهیونیستی در ایجاد روابط سیاسی و دیپلماتیک با پکن اهداف متنوعی را دارد که شامل ارتقاء موقعیت و اعتبار بین المللی رژیم صهیونیستی، تأثیرگذاشتن بر مواضع و دیدگاه های خاورمیانه ای چین، حضور در بازار بزرگ نظامی و اقتصادی پرجمعیت ترین کشور جهان، فشار در راستای کاهش، و یا توقف همکاری های نظامی تهران پکن و همچنین سوق دادن چین به تلاش برای کاهش همکاری های کره شمالی ایران، ارتقاء جایگاه جامعه یهودیان چینی به ویژه در شانگهای، استفاده از اهرم روابط با چین در روابط تل آویو واشنگتن در راستای جذب بیشتر حمایت های آمریکا می گردد. چین نیز از تعاملات با رژیم صهیونیستی اهدافی را دنبال می کند که شامل ارتقاء سیاست خاورمیانه ای چین و کمک به حل بحران فلسطین، تلاش در مسیر قطع و یا کاهش روابط سیاسی تایوان رژیم صهیونیستی، کسب فن آوری های پیشرفته غربی در صنایع نظامی و کشاورزی از مجرای رژیم صهیونیستی، بهره برداری از لابی صهیونیست ها در بهبود روابط پکن واشنگتن، تقویت همکاری های نظامی، امنیتی و اقتصادی و جلوگیری از گسترش ارتباط دالایی لاما، رهبر جدایی طلبان تبت با رژیم صهیونیستی می شود.
سیاست های چندگانه رژیم صهیونیستی در قبال روسیه (مطالعه موردی فروش سلاح به اوکراین)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
452-471
حوزه های تخصصی:
روابط روسیه و رژیم صهیونیستی بر اساس متغیرهای متعددی برنامه ریزی شده است که اهمیت و حفظ آن برای رژیم صهیونیستی بسیار مهم و حیاتی است؛ با این حال، این رژیم سعی کرده با فروش تسلیحات نظامی به دولت های ضدروسیه، رفتار روسیه در غرب آسیا را تغییر دهد. بر اساس فرضیه این پژوهش، رژیم صهیونیستی در تلاش است تا با استفاده از فروش تسلیحات نظامی به کشورهای متخاصم ضدروسیه (اوکراین)، حضور روسیه را در محیط پیرامونی خود (منطقه شامات) کاهش دهد. در واقع، نویسندگان به دنبال بررسی این موضوع هستند که فروش تسلیحات پیشرفته رژیم صهیونیستی به اوکراین در بازه زمانی حضور روسیه در غرب آسیا چه بخشی از روابط رژیم صهیونیستی و روسیه را به نمایش گذاشته شده است. رویکرد پاسخگویی به این پرسشْ تحلیلی تبیینی است و گردآوری اطلاعات و داده ها از طریق کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی است. در مجموع، یافته های تحقیق نشان می دهد سه عنصر کلیدی اقتصادی، نظامی و مهاجران روس تبار عامل وحدت بخش روابط این دو کنش گر محسوب می شود؛ اما از آنجا که به لحاظ سیاسی راهبردهای متفاوت دارند، رژیم صهیونیستی تلاش می کند تا با استفاده از کمک های نظامی به کشورهای متخاصم روسیه، اثرات منفی حضور روسیه را در محیط پیرامونی خود کاهش دهد.
مبانی و جهات قطعی نسل کشی مردم غزه توسط رژیم صهیونیستی
منبع:
دولت و حقوق سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
85 - 100
حوزه های تخصصی:
تاکنون بیش از 26000 غیرنظامی در نوار غزه کشته شده اند که بیش از نیمی از آنان کودک هستند. بیش از 1900000 نفر از دو میلیون جمعیت غزه در جریان درگیری های مسلحانه اخیر بی خانمان شده اند. ساکنان شمال غزه به منطقه ای غیرقابل سکونت در جنوب منتقل شده و بیش از 500 هزار نفر به شدت مجروح شده اند. همه این موارد همراه با عدم دسترسی مردم به غذا، دارو، آب و... حاکی از وقوع نسل کشی براساس کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی (CPPCG) در 9 دسامبر 1948 است. در مقاله حاضر ابعاد، شواهد و نحوه برخورد با این نسل کشی آشکار و بی پروا با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر الزامات حقوقی بررسی می شود. تجاوزات شدید رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان پس از 7 اکتبر سال ۲۰۲۳ به ویژه در غزه، حاکی از یک نسل کشی تمام عیار و بدون وقفه و آتش بس است.
نقض های حقوق بشری و بشردوستانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان از 7 اکتبر 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
203 - 218
حوزه های تخصصی:
حملات مسلحانه مستمر و بدون تفکیک نیرو های مسلح رژیم صهیونیستی به منطقه مسکونی غزه از 7 اکتبر تا کنون، با توجه به عضویت رژیم صهیونیستی درکنوانسیون های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹، نقض فاحش قواعد بین المللی حقوق بشردوستانه می باشد. علاوه بر این، با توجه به عرفی قلمدادشدن قواعد و مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه، رژیم صهیونیستی نمی تواند با استناد به عدم عضویت خود در پروتکل های الحاقی اول و دوم 1977 و اعلام قصد ترک کردن موقعیت خود به عنوان قدرت اشغالگر از سال ۲۰۰۵، از مسئولیت بین المللی خود به عنوان قدرت اشغالگر شانه خالی کند. رژیم صهیونیستی در اقدامات مسلحانه اخیر خود به غزه، عملاً مرتکب مجموعه متنوعی از نقض های قواعد بنیادین حقوق بشردوستانه بین المللی در سطحی گسترده شده است، ازجمله تخریب بیمارستانها، مراکز آموزشی و فرهنگی، زیرساخت های شهری، حملات کورکورانه به منطقه مسکونی غزه و قتل عام حدود 21 هزار نفر از 2 میلیون و 300 هزار نفر مردم غزه شده و بدین ترتیب با آواره کردن مردم و اعلام قصد کوچاندن جمعیت غزه مرتکب جنایت نسل کشی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در سطحی گسترده، گردیده است. بر همین اساس می توان مسئولیت کیفری آمرین، عاملین و هدایت کنندگان جنگ اخیر غزه را به دلیل نقض آشکار اصول و قواعد اساسی حقوق بشردوستانه احراز کرد و آنها را طبق ماده 8 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان جنایتکار جنگی جهت تعقیب و محاکمه مورد توجه قرارداد؛ خصوصاً آنکه عضویت فلسطین در دیوان کیفری بین المللی، مبنای صلاحیت این دیوان برای رسیدگی به جنایات مذکور را ایجاد کرده است. بنابراین نوشتار حاضر در پی بررسی نقض های رخ داده در غزه، واکنش نهادهای بینالمللی و در نهایت، تحلیل وقایع رخ داده است.
تاثیر انتفاضه ملت فلسطین بر رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رژیم صهیونیستی با توجه به ماهیت اشغالگری ونادیده گرفتن حقوق مسلم ساکنین اصلی سرزمین فلسطین ، از ابتدای تشکیل دولت یهودی در سرزمین های اشغالی همواره با بحران امنیتی وداخلی مواجه بوده است ،اما علی رغم آن ، این رژیم تهدید اصلی خود را تهدید خارجی وپیرامونی قرار داده بود واصولا بحرانهای داخلی ومبارزات گروههای فلسطینی و بویژه فلسطینی های مناطق اشغالی برای این رژیم تهدیدی جدی وقابل ملاحظه ای محسوب نمی شدند اما شکل گیری انتفاضه و ادامه آن موجودیت و هویت کیان صهیونیستی را که وابسته به سه رکن اساسی ( مهاجرت – امنیت – اقتصاد ) است را با چالشهای جدی مواجه نمود و این رژیم را مجبور نمود تا بخشی از توان خود را دربخشهای مختلف برای مقابله با این بحران مصروف نماید و تحقق ایده های توسعه طلبانه آن را بویژه در خاورمیانه با مشکل جدی روبرو نماید .
بررسی ابعاد و میزان تاثیرات انتفاضه بر رژیم صهیونیستی به عنوان یک متغیر تاثیر گذار بر امنیت منطقه از اهمیت خاصی برخوردار است لذا در این مقاله به شیوه توصیفی - تاریخی به بررسی این موضوع پرداخته شده است.
مبانی و هستی شناسی تکر امنیتی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت از نظر اندیشه ای و زیرساختی میان یهود و شهروندان و دول تمردان و تئوریسین های رژیم صهیونیستی امری قدسی است. قالب های ایدئولوژ کی امنیت در اسرائیل براساس ادبیات و آموزه های صهیونیسم شکل گرفته است. قواعد و آموزه های امنیتی و امنیت و امنیتی کردن به معنی خارج کردن پدیده از حوزه عمومی به حوزه ویژه ذات شناسی مفهوم امنیت در ذهنیت اسرائیلی است. امنیت بر مبنای فرهنگ راهبردی، منبعث از آموزه های اندیشه ای به مثابه عمق راهبردی در نظام معنایی گتویی و آ یین رژیم صهیونیستی و فرهنگ راهبردی است که به متغیرها و تهدیدهای وجودی و یکانی معنا م یبخشد.هستی شناسی تفکر امنیتی رژیم صهیونیستی تابعی از همه مؤلف ههایی است که منطق آن در قر نهای 18 و 19 میان
گتوهای صهیونیستی نضج گرفت. ادبیات امنیتی چنین مجموع های براساس رهیافتهای تلمودی سازماندهی شده است. این مبانی و نگاه هست یشناسانه امنیتی در سازمان رزم و نهادهای امنیتی، به مثابه پارادایم حاکم در حوزه مسائل شناختی و معرفتیِ پدید ههای عینی در
جغرافیای گتویی فعلی رژیم صهیونیستی است...
می توان گفت امنیت در منطق اسرائیل یها به معنی جاودانه کردن وضع موجود است وخشونت نظام مند، نشانه قدرت است که از سطح نظری امنیت به سیاست عملی امنیتی تبدیل شده است. لایه های هویتی یهود در ابعاد فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی تعریف شده است؛ از این رو، لایه های هویتی در امنیت هلاخایی قابل بازخوانی است. عقل و عقلانیت یهودی به دکترین انتظار امنیتی سوق م یدهد. در تعریفی نو از امنیت، دفاع از هستی، شفاف ترین تعریف از مقوله امنیت است.
در این مقاله تلاش شده است مبانی هست یشناسی تفکر امنیتی اسرائیل مورد بررسی قرار گیرد. در این ارتباط نشان ههایی از ساختار سیاسی در اسرائیل وجوددارد که به عنوان عامل اصلی تداوم هست یشناسی گتویی محسوب م یشود. هست یشناسی امنیت فرق های به این دلیل تداوم یافته است که رژیم صهیونیستی چنین رو کیردی را بازتولید میک ند.
استراتژی رژیم صهیونیستی در ا ق ل ی م ک ر د س ت ا ن ع را ق و پیامدهای امنیتی آن بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله کردها یکی از مسائل مهم سیاسی خاورمیانه است که ابعاد منطقه ای و
فرامنطقه ای گسترده ای پیدا کرده است و تحولات آن تأثیر زیادی بر مناطق پیرامونی
دارد. نکت ه حایز اهمیت اینکه دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای نقش مهمی
در تحولات این منطقه داشته و در طول چند دهه گذشته این دخال تها کاملاً آشکار
بوده است. تحولات منطقه به ویژه پس از حمله آمر کیا به عراق در سال 2003 ،
فرصت ها و چال شهایی برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است که بررسی آن
ضروری می نماید. بر این اساس این تحقیق درصدد واکاوی استراتژی رژیم صهیونیستی
در اقلیم کردستان عراق و پیامدهای امنیتی آن بر جمهوری اسلامی ایران است. در
پاسخ به سؤال یادشده، این فرضیه مطرح است که هدف رژیم صهیونیستی از دخالت
در مسئله کردها پیشبرد و تأمین منافع اقتصادی، سیاسی و استراتژیک خود در منطقه
است. فرضیه تحقیق بن مایه نو واقع گرایانه یا به عبارتی واق عگرایی ساختاری دارد و
ملاحظات امنیتیِ استراتژی و سیاست خارجی رژیم صهیونیستی در برابر کردهای
عراق را براساس نظریه واق عگرایی ساختاری تب یین میک ند. تحلیل واق عگرایانه از
استراتژی رژیم صهیونیستی در قبال موضوع کردهای عراق به شناخت این واقعیت
رهنمون م یشود که سیاست این رژی مها به طور کلی از جه تگیری نخبگان حاکم در
دفاع از امنیت ملی خود نشئت م یگیرد و معطوف توسعه نفوذ و مقابله با تهدیدهای
خارجی است.
تاثیر ائتلاف راهبردی امارات و رژیم صهیونیستی بر امنیت خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
147 - 169
حوزه های تخصصی:
روابط اعراب و رژیم صهیونیستی را می توان از مهمترین مسائل امنیتی چند دهه اخیر جهان اسلام دانست. مسئله ای که ابتدا با اتحاد و ائتلاف اعراب علیه رژیم صهیونیستی همراه بود و حتی به جنگ های چندگانه منتهی شد؛ اما با شکست اعراب در این جنگ ها و نیز نبود رهبران کاریزماتیک همچون ناصر، در ادامه دامنه تنش ها به تدریج به سمت و سوی تنش زدایی و حتی برقراری روابط منجر شد. در این مقاله هدف بررسی و تجزیه و تحلیل ازسرگیری روابط دوباره میان امارات و رژیم صهیونیستی و تأثیر آن بر امنیت خلیج فارس است. یافته های مقاله با استفاده از نظریه موازنه تهدید و بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی و منابع مکتوب و مجازی نشان می دهد که: 1. گسترش مرجعیت نظامی جمهوری اسلامی ایران در منطقه به ویژه در پساداعش 2. نبود وابستگی صرف به امریکا به ویژه در زمینه های نظامی و امنیتی 3. رقابت های شدید امیر دوبی و ابوظبی بر سر سیاستگذاری آینده امارات 4. مزایای اقتصادی صهیونیست ها از حضور در امارات (نفت، استفاده از پایگاه های نظامی امارات و فروش تسلیحات نظامی) 5. موفقیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا از دلایل شکل گیری ائتلاف راهبردی امارات و رژیم صهیونیستی است. پیامدهای این مسئله را می توان در چهار بعد کلان مورد مداقه قرارداد. نخست؛ عادی شدن تدریجی روابط سیاسی اعراب غرب آسیا با رژیم صهیونیستی؛ دوم تعمیق بحران ناامنی برای امارات متحده عربی؛ سوم؛ تشدید دامنه ناامنی ها برای جمهوری اسلامی ایران و چهارم نفوذ بحران ناامنی به مرزهای تمام کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس.
ریشه ها و پیامدهای امنیتی نفوذ رژیم صهیونیستی در خلیج فارس با تأکید بر نقش محوری محمد بن سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۲
79 - 103
حوزه های تخصصی:
مسأله روابط اعراب و رژیم صهیونیستی را باید یکی از چالش های مهم سیاسی و امنیتی در جهان اسلام دانست. گذشته از تعهدات اعراب به آرمان های قدس به مثابه نخستین قبله گاه مسلمین، این مسأله در طول تاریخ اهمیتی ملی گرایانه داشته است. تا پیش از جریانات منتهی به بیداری اسلامی، روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی در بهترین حالت، حول مسائلی هم چون طرح های صلح بوده است. در این میان، عربستان سعودی که به نوعی، خود را زمامدار جهان اهل سنت می داند، درخصوص مسأله فلسطین همواره حمایت های ضمنی و تلویحی خود را نشان داد اما با ظهور محمد بن سلمان در مقام ولایت عهدی و بسط روابط خارجی به ویژه با امریکا، مسأله روابط با رژیم اشغالگر قدس به صورت جدی مطرح گردید و حتی در ادامه، با تلاش های ترامپ کشورهایی هم چون امارات و بحرین، جزو نخستین کشورهای خلیج فارس بودند که در سال 2020 به برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی مبادرت نمودند. در این مقاله تلاش نویسندگان حول پاسخی مستدل به این سؤال اصلی است که نقش عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان در نفوذ رژیم صهیونیستی در خلیج فارس و برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با اعراب این منطقه چیست؟ یافته های مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و تئوری موازنه تهدید، نشان دهنده سه هدف کلان است. نخستین مسأله، پوشش خلأ حمایت های ترامپ پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ دوم، اثبات شایستگی پادشاهی آینده سعودی ها در ازای عادی سازی روابط با صهیونیست ها و تحقق طرح معامله قرن و سوم، تغییر نگاه ها و رویکردهای نخبگان ابزاری و فکری نسل جدید رهبران عرب در قبال رژیم صهیونیستی با تأکید بر زوال ناسیونالیسم عربی. پیامدهای امنیتی، نظامی و حفاظتی این مسأله نیز در سه سطح موردبررسی قرار خواهد گرفت.
تأثیر تهدیدات سیاسی- امنیتی محور مقاومت بر آسیب پذیریرژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
59 - 89
حوزه های تخصصی:
افزایش نظامی گری رژیم صهیونیستی و اقدامات امنیتی آن در طی چند دهه اخیر به منظور مقابله با تهدید ناشی از مجموعه امنیتی شکل گرفته تحت عنوان محور مقاومت، منجر به افزایش آسیب پذیری و شکاف های متعدد به دلیل عدم توجه به سایر ابعاد امنیت در این رژیم گردیده است. این پژوهش به دلیل توجه به تأثیر محور مقاومت بر آسیب پذیری رژیم صهیونیستی، دارای اهمیت کاربردی می باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش اساسی است که تهدیدات محور مقاومت چه تأثیری بر آسیب پذیری های رژیم صهیونیستی دارد؟ نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که تهدیدات نظامی و سیاسی محور مقاومت منجر به تأثیر بر زیرساخت های حیاتی، افزایش ناامنی، ایجاد شکاف های سیاسی-اجتماعی، خدشه دار شدن بازدارندگی و تشدید بحران مشروعیت به عنوان مهم ترین آسیب پذیری ها در رژیم صهیونیستی گردیده است. روش پژوهش کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری داده ها اسنادی و میدانی می باشد. برای تحلیل داده ها نیز الگوی مبتنی بر ترکیب دو نظریه مکتب کپنهاگ و شکاف اجتماعی دیگان کرایس به عنوان نظریه مبنای تحلیل مورداستفاده قرار گرفته است.
تأثیر طرح توافق آبراهام بر امنیت محور مقاومت در منطقه غرب آسیا در دوره ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
69 - 91
حوزه های تخصصی:
وجه بارز تحولات غرب آسیا، پویایی و تحول در عین پیچیدگی، ابهام و آشوب زدگی منطقه ای است. طرح توافق آبراهام ترامپ و روندهای بعدی آن ازجمله عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، این وضعیت را تشدید نموده است. طرح توافق آبراهام با به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بیت المقدس، به این رژیم امکان می دهد ۳۰ درصد از کرانه باختری را به خاک خود ضمیمه کند و ضمن شناسایی موجودیت حداقلی، حق فلسطین برای ایجاد ارتش و دسترسی به دریا را محدود سازد. جغرافیای الگوی ژئوپلیتیکی آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز بر پهنه ژئوپلیتیکی محور مقاومت منطبق است. سیاست مدارانی چون محمد بن زاید و محمد بن سلمان نیز رهیافت خود را در قالب چنین الگویی ترسیم نموده و سودای آن دارند که جاه طلبی های منطقه ای خود را در بستری از نظم امنیتی و سیاسی آینده غرب آسیا تعریف کنند. این امر آثار و عواقب متعددی برای محور مقاومت به همراه دارد. در این ارتباط، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که طرح توافق آبراهام چه تأثیرات و پیامدهای بر امنیت منطقه ای محور مقاومت دارد؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز، به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اینترنتی معتبر گردآوری می شود. یافته های مقاله برمبنای تفسیر موسع از امنیت و روش توصیفی تحلیلی، نشان می دهد که آثار و عواقب امنیتی اطلاعاتی چنین وضعیتی بر امنیت منطقه ای ایران و محور مقاومت را می توان در قالب تشدید معادله امنیتی در خلیج فارس، ائتلاف سازی دریایی علیه ایران، افزایش مسابقه تسلیحاتی، افزایش جاسوسی از محور مقاومت و درنهایت، برهم خوردن موازنه قوا در خلیج فارس مورد توجه قرار داد.
واکاوی علل و انگیزه های امارات متحده عربی در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
189 - 225
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا یکی از مهمترین مناطق بین المللی است که در سال های اخیر به ویژه پس از بیداری اسلامی (2011) با تحولات عمیق و گسترده ای مواجه شد. این مسئله، نه تنها سیاست خارجی و امنیتی دولت ها را متحول ساخت بلکه با بازتعریف ائتلاف ها و اتحادهای جدید، زمینه تغییر نظم موجود و شکل گیری واقعیت های نوین استراتژیکی را در منطقه به وجود آورد. در این میان، امارات متحده عربی، علی رغم روابط گسترده ای که از سالیان گذشته با رژیم صهیونیستی داشت، به عنوان سومین کشور عربی، به طور رسمی در سپتامبر 2020 روابط خود را با این رژیم علنی ساخت و دومینویی از عادی سازی روابط میان اعراب با رژیم صهیونیستی را پس از 26 سال به حرکت درآورد. در این چارچوب، این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در علنی سازی روابط امارات متحده عربی با رژیم صهیونیستی کدامند و این مسئله، چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ یافته های این مقاله با تأکید بر موازنه تهدید، نشان می دهد که موازنه سازی در برابر محور مقاومت (و به ویژه گروه های اخوانی)، اندیشیدن به خاورمیانه پساآمریکا و هراس از سیاست های واشنگتن، جلب حمایت آمریکا و استفاده از لابی های صهیونیستی و همچنین بهره مندی از مزایای فناورانه رژیم صهیونیستی، متغیرهای اصلی و تأثیرگذار در علنی سازی روابط امارات متحده عربی با رژیم صهیونیستی به شمار می آید. چنین رخدادی، برای جمهوری اسلامی ایران فضای ژئوپولیتیکی جدیدی را ایجاد نموده است که در آینده می تواند در قدرت ملی و نفوذ منطقه ای محور مقاومت به رهبری ایران تأثیرگذار باشد.