مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تونس
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
۱۷۷-۲۰۸
حوزه های تخصصی:
تونس از جمله کشورهای مغرب عربی، همچون سایر سرزمین های جهان اسلام در نخستین دهه های قرن نوزدهم میلادی با مدرنیته آشنا شد. نخستین گام های نوگرایی در تونس با نوسازی های «احمد بای» (1837-1855م) و جانشیناش آغاز شد و تا شروع استعمار فرانسه (1881م) ادامه داشت. در این دوره بیشتر نوسازی ها وجه مادی داشت و الگوگرفته از کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه بود. ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) و رشد جریان اصلاح طلبی دینی در منطقه و نفوذ آن به تونس نقش بسیاری در تغییر دیدگاه مسلمانان منطقه نسبت به غرب و مدرنیته داشت. متفکران نوگرای دوره استعمار، با مسئله مدرنیته و غرب که زادگاه آن بود، با نوعی رویکرد انتقادی برخورد کردند. دغدغه اصلی گفتمان مذکور این بود که چگونه می توان به جهان اسلام قدرت بخشید؟ راه رسیدن به رشد و ترقی و اصلاحات اساسی چیست؟ بر همین اساس، محور اصلی تفکر آنان تأکید بر اصالت عقل و علم، عصری سازی نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در چارچوب فرهنگ عربی- اسلامی بود. از نظر آنان راه رسیدن به اصلاحات واقعی تقویت موقعیت جهان اسلام در برابر تمدن غرب و تمییز قائل شدن میان غرب استعمارگر و دستاوردهای تکنولوژیکی آن بود. پیروان این گفتمان در راه رسیدن به هدف خود با تولید نظام معنایی چون تحول نظام آموزشی، سیاسی، بیان مشکلات موجود در جامعه، انواع نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، خطر استبداد داخلی و استعمار خارجی و بیان دال هایی چون عدالت و حقوق فردی و اجتماعی، آینده ای روشن و آرمانی برای مردم ترسیم و با برجسته کردن گفتمان خود با ابزارهای گوناگون، زمینه هژمونیک کردن خود و به حاشیه راندن گفتمان رقیب یعنی سنت گرایان را فراهم کردند. البته در اواسط قرن بیستم و با ظهور گفتمان ملی گرایان که اغلب از تحصیل کردگان در فرانسه بودند، اسلام گرایان از ارائه راهکارهای ایدئولوژیک و متناسب با نیازهای جدید جامعه تونس باز ماندند. از آنجا که آنها برای تربیت و ایجاد نیروی انسانی کارآمد به منظور برآوردن زیرساخت های یک دولت مدرن و توسعه یافته در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی طرح مناسبی نداشتند، مغلوب گفتمان ملی گرایان شدند. در جستار حاضر تلاش شده است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی زمینه ها و عوامل مؤثر در پیدایش گفتمان انتقادی درباره مدرنیته، ماهیت و ویژگی های آن و برخی از مهم ترین تحولات نوین در حوزه های سیاسی و اجتماعی بیان شود.
Unfinished Revolutions, Yemen, Libya, and Tunisia after the Arab Spring(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
147 - 152
حوزه های تخصصی:
The current situation in the Middle Eastern states thatare dealing with reconciliation and transition process is not going well. The research of the author for about four years in Yemen, Libya, and Tunisia is full of first-hand information and knowledge gained through direct interviews with national figures who are with or against revolutionaries. Combining original experience through interviews with richinput of literature gained by secondary research has turned thisbook into an invaluable source to study and delve into the incomplete Arab uprisings and the reason behind them. Hence, this kind of comparative analysis gives a decent and invaluable literature to those scholars who incline to study the transitional process in the Middle East following the fact that it is based on the field study and includes first-hand experience along with face to face interviews. In other words, such an analysis could be meritorious for decision makers of any states and actors involved in transitional process to learn from the points made about these three Arab states.
تحولات حقوق و فقه اسلامی و مکاتب فقهی و حقوقی دوره دولت حفصیان در افریقیه
پژوهش حاضر در حقیقت به یکی از مظاهر تمدن اسلامی که تفکر حقوقی و فقهی جوامع اسلامی است ، پرداخته است و نشان داده است جوامع اسلامی افریقیه مومن به حقوق اسلامی بوده اند فقه و حقوق را در مفهوم علم به معنی ساینس در خصوص دستورالعمل های فقهی تولید کردهاند ، و صاحب اندیشه حقوقی بودهاند و بخشی از میراث مکتوب تمدن اسلامی همین متون کلاسیک فقهی است در غرب اسلامی چند متن کلاسیک فقه اسلامی تولید شد که از مآخذ حقوق اسلامی در حوزه فقه مالکی است ، فقه در زندگی روزمره آن ها حضو ر فعال داشته است و مسایل جدید حقوقی با عنوان خاص مغربی آن یعنی \\\" نوازل \\\" را مطرح کرده اند و ابتکاراتی بوسیله فقهای معاصر حفصیان در تولید متون درسی حقوق اسلامی از جمله در تدوین مواد جزئی حقوق شهری و فرهنگ حقوقی شهروندی ، رخ داده است . فقیه ابن الرامی با نگارش کتاب الاعلان باحکام البنیان قوانین شهرسازی و حقوق مادی و معنوی شهروندی در خیابان و پنجره و مسیر های ارتباطی و مسایل محیط زیست را برای نخستین باربر مبانی فقه و حقوق اسلامی تدوین کرده است . تفکر ابن الرامی در مورد فقه شهری ، محصول مدرسه فقهی اجتهاد در تونس است . دوره حکومت حفصیان با پیدایش سه مدرسه فقهی تونس ، قیروان ، بجایه با توسعه گسترده درفقه و حقوق اسلامی روبرو شده است . اباضیه جزیره جربه در این عصر مبانی حقوقی و مدرسه فقهی خود را عرضه کردند . بررسی و تحلیل تجربه چهارصد سال فعالیت های فقهی در جوامع شمال آفریقا در این پژوهش نشان می دهد که فقه اسلامی توان اجتهاد در مسایل روزمره جوامع را دارد . این پژوهش بخشی از رساله دکتری مولف ( 1382 ) است . پژوهش بخشی ا ز تاریخ فقه و فقها در غرب اسلامی است که پراکندگی مذاهب فقهی و حقوق اسلامی در آن جا را نشان داده است وگستردگی و استمرار حقوق اسلامی در جوامع را نشان داده است . پژوهش ماده اولیه پژوهش در مذاهب اصلی فقه اسلامی است.و جایگاه فقها و حقوق دانان و علم فقه در بین مردم و طبقه بندی علوم اسلامی را مطرح کرده است و اثار سیاسی اجتماعی فقه اسلامی را بررسی کرده است .
شیوه های گسترش اسلام در مغرب اسلامی در دو قرن نخست هجری، اسلام خوارج، اسلام اموی، اسلام شیعی فاطمیا و ادریسیان
به مجموعه فتوحاتی که در حد فاصل بین سال های 27 تا 50ه جهت فتح افریقیّه صورت گرفت «فتوح افریقیّه» می گویند; که دروازه ورود به مغرب بود و تا دو دهه بعد به تدریج فتح مغرب کامل شد. این فتح کلیدی در مصادر نخستین با تدوین اثر مستقل منعکس شده است زیرا در حقیقت سقوط افریقیه و مغرب در قرون وسطی فروپاشی خاکریز غرب در برابر شرق بود و پیروزی مسلمانان در غرب اسلامی، باعث نهایی شدن تجزیه امپراتوری روم و جدایی ارزشمندترین متصرفات آفریقایی از پیکره آن گردید. فضای جغرافیایی جدیدی، جهت گسترش اسلام و زبان عربی ایجاد شد. پیروزی مسلمانان در غرب اسلامی، باعث شکل گیری مغرب بزرگ عربی - اسلامی شد; این منطقه، بین اروپا و شرقِ جهان اسلام قرار گرفت و جهان مسیحیت به اروپا محدود شد. با فتح مغرب، مسلمانان بر مدیترانه غربی مسلط شدند. فتح مغرب که استمرار فتوحات اسلامی از عصر پیامبر است بوسیله امویان منحرف شد و امویان نظامیان سرسپرده که در نابودی اهل بیتِ پیامبر در خدمت آن ها بودند را به صورت دانه های تسبیح در فتوحاتِ مصر، افریقیّه و مغرب به کار گرفتند و معاویه بن حدیج، سازمان مخفی امویان در مصر را شکل داد و در پوشش فتوحات، مخالفان امویان را حذف می کرد و امر فتوحات که توجیه روانی سیاست های داخلی امویان، بود را بدست گرفت. آن ها با فتوحات مشروعیت حقوقی و فقهی کسب می کردند و عوام و خواص را با پرچم داری فتوحات و معرفی خود به عنوان چهره مجاهدِ فی سبیل الله فریب می دادند; غنایم فتوحات مغرب به شکل ناعادلانه ای به «حزب اموی» تعلق گرفت. .چهره فتوحاتِ دوره اموی، با فاجعه قتل امام حسین( ع )ننگین شد، و اموی سازی فتوحات که از عهد خلیفه سوم اغاز شده بود شدت گرفت و توسعه فتوحات به وسیله حزب اموی علی رغم مخالفت و حوادث خونین در مرکز خلافت، وسیله ای جهت کسب مشروعیت و تحصیل قدرت سیاسی امویان بود. فتوحات بوسیله امویان مورد سواستفاده قرار گرفت با وجود آن که گروهی از صحابه و تابعین مخالف امویان بودند و با اخلاص به قصد جهاد می جنگیدند و نقشی اساسی در گسترش اسلام در بین مردم سرزمین های فتح شده ایفا می کردند. مقاله حاضر که تحریر بخشی از کتاب تاریخ تحلیلی مغرب و کتاب المعجب فی تلخیص اخبار المغرب است نشان می دهد مفهوم کلیدی گسترش اسلام و روش های آن از ارکان کتاب در بخش فتوحات و والیان است و در از این کتاب استخراج و با چند ارجاع ناقص و تغییرات ظاهری در مصادر و منابع بر اثر ناآکاهی و یا غرض استاد راهنما که هیچ سابقه تحقیق در مغرب و اندلس ندارد و کتاب به رساله دکتری و مقاله تبدیل شده است. مواد پژوهش تاریخ زندگی و سیره جهادی برخی سرداران فتح مغرب است که معتقد به قران و اسلام و جهاد و شهادت بودند و به عنون نمونه انسان مورد توجه قرار گرفته اند. سوال تحقیق این است که ایا واقعا فتح مغرب، اسلامی بود، و فرضیه تحقیق این که حزب اموی فتوحات را از روح اسلامی آن اهل بیت جدا کرد و بنیان ظلم و بی عدالتی در تاریخ اسلام را بنا کرد. تحقیقاتی با عناوین فتح اسلامی مغرب و چگونه اسلام به مغرب رسید انجام شده است اما این تحقیقات یک جانبه و بدون در نظرگرفتن تغییرات اسلامی در روند فتوحات است و مطالب یکسانی را به صورت سال شمار فتوحات در مغرب را از بیان ابن عبد الحکم، بلاذری، واقدی تکرار کرده اند که با فتح برقه مرز مصر و مغرب شروع شد و با تاسیس قیروان مرحله نخست آن کامل شد. رویکردی که مطالعه فتوحات و شیوه های ان را از سایر تحقیقا ت متمایز می نماید و اصالت آن را تایید می کند این است که فتح مغرب به شیوه سلسله عملیات نظامی در چند مرحله صورت گرفت و در واقع فتح اسلامی در مغرب از فتح اسلامی به فتح اموی تغییر جهت داد. این کار فتح مجدد یک منطقه قبلا بوسیله دولت حضرت علی (ع ) و سپس امویان در مصر رخ داد و حزب اموی با حذف چناح علوی جریان فتوحات را به نفع خود مصادره کرد. تحقیقات فتوحات در سایه نفوذ شخصیت انسانی و اسلامی و اخلاقی برخی سرداران فتح است. در این دو قرن سی و شش والی اموی و عباسی ، 134 سال حکومت کردند و شیوه های گسترش اسلام در جهارجوب جنگ و فرهنگ غارت عربی و با نفوذ آن رقم خورد. بنابر فرضیه مطرح در کتاب تاریخ تحلیلی مغرب تسامح و شعار آزادیخواهی و مساوات و مبارزه با ظلم بویژه از سوی خوارج و ادریسیان و فاطمیان باعث جذب بربر و طمع اقتصادی و غنیمت سران اموی فتح و نظامی گری امویان و تبلیغ واقعی اسلام و قران بوسیله سردارانی چون موسی بن نصیر و برخی صحابه و تابعین، و شیوه محبت اهل بیت ادارسه و مهدویت فاطمیان در کنار شهرسازی و استقرار جعیت اسلامی با تاسیس شهرهای اسلامی از جمله شیوه هایی است که در قالب آن ها فتح وگسترش اسلام در مغرب اسلامی در دو قرن نخست هجری هموار شد. این فرضیه از کتاب تاریخ تحلیلی مغرب (1389)انتحال شده است و عنوان رساله دکتری قرار گرفته است. پژوهش میان رشته ای جامعه شناسی سیاسی تغییرات سیاسی مذهبی مغرب در دویست سال با تحلیل انتقادی گزاره های تاریخی است.
نوگرایی در تونس؛ از شکل گیری تا پیدایش نگاه انتقادی به مدرنیته (1881-1937م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
۱۰۷-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
تونس در اوایل قرن نوزدهم میلادی به سبب ارتباط با مصر و عثمانی و نیز تعامل با فرانسه که از خاستگاه های اصلی نوگرایی بود با مدرنیته آشنا شد. نوگرایی در تونس با نوسازی های احمدبای (حک. 1837-1855م) آغاز شد. این نوگرایی تا آغاز استعمار فرانسه (1881م) و پیدایش دیدگاه های انتقادی در باب مدرنیته ادامه پیدا کرد. نخستین نوگرایان تونس مانند دیگر کشورهای اسلامی از افراد وابسته به حاکمیت بودند و اقدامات نوسازی آنها بیشتر معطوف به جنبه مادی و ملموس مدرنیته بود. آنها با نگاه به ظواهر مدرنیته، راه هرگونه رشد و ترقی را در تقلید و اقتباس از غرب می دانستند. مسئله اصلی پژوهش این است که زمینه ها و عوامل نفوذ و گسترش مدرنیته در تونس چه بوده است؟ پژوهش حاضر با بررسی عوامل و زمینه های ورود مدرنیته به تونس، به تبیین ماهیت و ویژگی های گفتمان نخستین مرحله نوگرایی در تونس می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نخستین مرحله از گفتمان نوگرایی در تونس، بیشتر ماهیت نوسازی داشت. راهکار اصلی تجددخواهان برای برون رفت تونس از عقب ماندگی ها، استفاده همه جانبه از دستاوردهای فنی و صنعتی مدرنیته بود. آنها به مبانی و الزامات معرفت شناختی مدرنیته بی توجه بودند. از این رو فهم بنیادینی از تعاریف و مفاهیم اساسی مدرنیته درباره انسان، جهان و جامعه نداشتند.
بررسی جامعه شناختی جایگاه متفاوت اسلامگرا ها در وقوع انقلاب های معاصر (مطالعه موردی؛ جنبش انقلابی 2011 تونس و انقلاب اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور عنصر دین در وقوع انقلابها همواره تعیین کننده نوع جهان بینی ملتها به ارزشها و هنجارهای اجتماعی است. نوع جهان بینی در وقوع انقلاب اسلامی ایران نشات گرفته از فرهنگ اسلامی بوده است که در اثر اشاعه نفوذ معنوی انقلاب ایران در تحولات رخ داده در سال 2011 در کشورهای عربی منجر به پیدایش فعالانی نظیر گروههای النهضه در تونس به رهبری راشد الغنوشی شد. هدف ما در این پژوهش بررسی نقش اسلامگرایان به عنوان کنشگران مذهبی، در مقایسه با سایر نیروهای غیر اسلامی می باشد. لذا برای بررسی نقش اسلامگرایان در وقوع انقلاب ایران و تونس، جایگاه آن در قالب یک دستگاه مفهومی متشکل از ایدولوژی بسیج، رهبری و سازماندهی را مورد بررسی قرار دادیم. این جستار در زمره پژوهشهای کیفی و با روش تطبیقی-تاریخی انجام گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که در انقلاب اسلامی ایران اسلامگراها با اتخاذ مشی ایدئولوژیک اسلامی توانستند رهبری و سازماندهی بسیج را برعهده بگیرند و با زیر بیرق آوردن سایر معترضین انقلابی به اریکه قدرت صعود کنند. اما جنبش انقلابی تونس با رویه ای نسبتا دموکراتیک و مطالبات اقتصادی همراه بوده است که اسلامگراها بدون رهبری واحد و در کنار سایر جریان های فعال در عرصه انقلابی کشور حضور نسبتا تاثیرگذار
نقش ساختارهای سیاسی پیش از بهار عربی بر ماهیت تحولات کشورها؛(مطالعه موردی لیبی و تونس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی یا بیداری اسلامی معروف گردید، مدل های مختلفی داشته است. در کنار مشابهت های موجود بین کشورهایی که درگیر این رخداد بوده اند، پاره ای از شرایط و مقتضیات آنها هم متفاوت از یکدیگر بوده و همین اختلافات بر بخشی از نحوه وقوع حوادث و نیز آتی تحولات این کشورها تأثیرگذار بوده است که شاید در آینده نیز تداوم داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر ، بررسی نقش ساختارهای سیاسی بر ماهیت تحولات در دو کشور ، لیبی و تونس پیش از بهار عربی می باشد. مقاله حاضر به لحاظ روش ، توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نهادینه شدن نسبی قواعد بازی سیاسی و سنتی از چرخش نخبگان به شکلی مسالمت آمیز در تونس و برعکس آن عدم وجود نهادهای مدنی و سیاسی پایدار و وابستگی قدرت به یک فرد در رأس هرم سیاسی از عواملی است که شکل متفاوتی از تحولات برآمده از بهار عربی را در این کشورها دامن زده است. حداقل آنکه در کوتاه مدت و میان مدت تغییرات در تونس به شکل آرام تری نسبت به لیبی صورت گرفت.
جریان نوگرای فهم قرآن کریم در تونس؛ مطالعه موردی: نقد و بررسی روش تفسیری محمد طالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان های فهم قرآن کریم در تونس معاصرحاصل تلاقی دو جریان اصلاح گرایی و مدرنیته گراییِ شکل گرفته در زیستْ محیطی صوفیانه است و به دو شاخه ی کلی سنت گرایان و نوگرایان تقسیم می شود. دکتر محمد طالْبی (2017-1921) متفکر مسلمان قرآنی تونسی پس از تربیت در محیطی صوفیانه و گذراندن تحصیلات عالیه در محافل دانشگاهی فرانسه توانست با تکیه بر تخصص تاریخی و استفاده از روش های جدید تحلیل تاریخی، انسان شناختی و معناشناختی جایگاهی مهم در تأسیس جریان نوگرای فهم قرآن در تونس معاصر دارد؛ مُدرنیته گرایی، متن محوری، تأویل پذیری و تقدس زدایی از فهم سلفی مهمترین مبانی و عقلی-فلسفی، اومانیستی و استشراقی برجسته ترین گرایش های او در نظریه پردازی فهم قرآن است. تفسیر آیات قرآنی مرتبط با موضوعاتی مانند آزادی دینی، أمت اسلامی، نظام سیاسی، گفتگوی ادیان و زدن زنان در آثار متعدد عربی و فرانسوی طالبی فراوان است. روش طالبی در باره ی فهم قرآن با استقبال نوگرایان بویژه دانشگاهیان روبرو شد اما سنت گرایان روش پژوهشی او را بیگانه از علم الشریعه الإسلامیه دانستند.
تحلیل نکاح فرزند خوانده با سرپرست بر مبنای اصل حاکمیت اراده در انگاره اسلام و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
39 - 68
حوزه های تخصصی:
امکان یا عدم امکان ازدواج با فرزندخوانده، یکی از مسائل چالشی در نظام حقوقی ایران و بسیاری از کشورهاست. بر خلاف سایر کشورهای اسلامی، کشور تونس تحت نفوذ قانون کشور فرانسه، قرابت ناشی از فرزندخواندگی و آثار آن از جمله ممنوعیت نکاح با سرپرست را پذیرفته است. نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر مناط حکم به جواز ازدواج با فرزندخوانده، ضمن نقد و بررسی دیدگاه علمای اسلام و حقوق کشورهای تونس و فرانسه معتقدند فقه اسلامی در این مسئله، مترقی تر از بسیاری نظام های حقوقی اندیشیده و مسئله را دائرمدار اراده و اختیار فرزندخوانده و فرزندپذیر مجتمعاً قرار داده و به آزادی اراده ایشان که از بدیهیات حقوق بشر است، احترام گذاشته است؛ حال آنکه نظام های حقوقی مذکور، بر خلاف این امر بدیهی قانون گذاری نموده اند. تحلیل حاضر به مثابه یک نظریه، انگاره مشهور فقیهان را از کمند اشکالات عدیده می رهاند و به نوعی قابل طرح به صورت یک کرسی نظریه پردازی نیز می باشد.
جنبش زنان در تونس: از شکل گیری رویکرد اسلامی تا پیدایش دیدگاه سکولاریستی (1956-1881م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰ (پیاپی ۱۴۰)
141 - 163
حوزه های تخصصی:
تونس در قرن نوزدهم میلادی همچون سایر جوامع اسلامی با جریان مدرنیته آشنا شد. ورود مدرنیته به تونس زمینه ساز تحولات گسترده سیاسی، اداری، نظامی، فرهنگی و آموزشی شد. با وجود این تحولات، تا اوایل قرن بیستم حقوق زنان و اصلاح وضعیت اجتماعی آنان مورد توجه حاکمان و متفکران نوگرای تونس قرار نگرفت. تنها از نخستین دهه های سده بیستم، مقارن با ورود استعمار فرانسه (1881-1956م) زنان و حقوق آن ها کانون توجه قرار گرفت. در این دوره، جریان اصلاح طلبی دینی همچون زنجیری منطقه مغرب عربی و تونس را در برگرفت و باعث شد جریان نوگرایی رنگ و بوی اسلامی به خود بگیرد. بر همین اساس، برای نخستین بار بحث حقوق زنان از سوی نوگرایانی چون طاهرالحداد مطرح شد که از تحصیل کردگان جامع اعظم زیتونه بودند. آن ها با رویکرد اسلامی به دفاع از زنان و حقوق اجتماعی آن ها پرداختند و با تفسیرهای جدید از متون دینی، مفاهیم دینی را در خدمت نهضت فمینیسم قرار دادند. موضوعاتی چون حجاب، آموزش و اشتغال زنان، تعدد زوجات و حق طلاق به چالش کشیده شد. البته این مسئله از سوی مردم و برخی علمای سنت گرا با واکنش منفی مواجه شد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی به تحول وضعیت زنان و شکل گیری جنبش های حمایت از زنان در دوره استعمار منجر شد؟ و این تحولات چه پیامدهایی در پی داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی چون ورود مدرنیته به تونس، نقش استعمار، حمایت نوگرایان اسلامی از حقوق زنان و تشکیل اتحادیه ها نقش مؤثری در اصلاح وضعیت اجتماعی زنان داشت و مواردی چون احداث مدارس دخترانه، افزایش نسبی سواد زنان، مشارکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی از جمله پیامدهای مهم اصلاحات بود. این اصلاحات زمینه ساز تحولات گسترده تر بعدی، یعنی حمایت دولت از فمینیسم و ظهور جنبش زنان به شکل سکولار در دوره استقلال تونس شد.
تک نگاری های عالمان مغرب اسلامی درباره توسل و زیارتِ پیامبر(ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
75 - 88
حوزه های تخصصی:
توسل به پیامبر(ص) و زیارت قبر آن حضرت، سیره پایدار صحابه، تابعین و بزرگان دین از صدر اسلام تاکنون بوده و این مسئله مورد توجه نویسندگان اسلامی نیز قرار گرفته است؛ لکن در قرن هفتم و با ظهور ابن تیمیه و پس از او ابن عبدالوهاب، از مهم ترین مسائلی بود که مورد انتقاد آنان قرار گرفت.اعتقاد به حرمت توسل به پیامبر(ص) پس از رحلت آن حضرت و حرمت سفر به قصد زیارت مرقد پیامبر(ص) ، از عقایدی است که هنوز هم وهابیت در بسط آن می کوشند. در برابر آنان، علمای شیعه و برخی از عالمان اهل سنت، بر جواز توسل به پیامبر(ص) و زیارت ایشان تأکید می کنند.هدف نگارش این مقاله، آشنایی با تلاش های عالمان مغرب اسلامی در این باره است. بنابراین در این مقاله با احصای تألیفات عالمان مغرب اسلامی با محوریت توسل و زیارت پیامبر(ص) ، با آثار آنان در این باره آشنا خواهیم شد.
مطالعه تبیینی تئوری انقلاب هانتینگتون در انقلاب تونس (تحلیلی نو بر ریشه تاریخی تحولات 2011)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
217 - 242
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تحلیل نظریه انقلاب هانتینگتون با انقلاب تونس از اهداف مهم این پژوهش است. یکی از نظریه هایی که در وقوع انقلاب ها ارائه شده، نظریه توسعه ناموزون و تئوری شکاف هانتینگتون است. تحولات سیاسی و انقلاب تونس براساس نظریه مذکور مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع هدف، تحقیق بنیادی است که به روش کیفی و با استفاده از تکنیک توصیف و تحلیل و با ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای، اسناد، مدارک و سایت های معتبر علمی انجام گرفته است. نگارنده در این مقاله درصدد پاسخ دهی به این پرسش هست که؛ نظریه هانتینگتون، به چه میزان توانایی تبیین انقلاب تونس را داراست و تا چه اندازه می توان انقلاب تونس را در چارچوب نظریه مذکور تبیین کرد. یافته های توصیفی و تحلیلی پژوهش نشان می دهد، شاخص توسعه اجتماعی و اقتصادی در تونس مطابقت داشته و عدم توسعه سیاسی و بحران در مشارکت سیاسی به عنوان عامل اصلی انقلاب در تونس بوده است. در نتیجه شاخص و نشانه های موجود در نظریه انقلاب هانتینگتون براساس اطلاعات و داده های موجود با انقلاب تونس مطابقت دارد. در نتیجه نظریه انقلاب هانتینگتون دارای سه شاخص توسعه یافتگی اقتصادی و اجتماعی و عدم توسعه سیاسی است. نیاز به مشارکت سیاسی علت اساسی انقلاب تونس بوده و در زمینه توسعه اجتماعی و اقتصادی وضعیت حاکم بر کشور تونس مانع از توزیع و اجرای عادلانه بوده در نتیجه منجر به نابرابری اجتماعی شد. به سخنی دیگر مشکل اقتصادی تونس ریشه در عدم توسعه اقتصادی نداشته؛ بلکه نتیجه شکاف اجتماعی، فساد، رانت و سلطه اقتصادی زین العابدین بن علی و خاندانش بر تونس بود.
بررسی مقایسه ای الگوی حکمرانی خوب بین دو کشور مصر تونس از ۲۰۱۱تا ۲۰۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
231 - 252
حوزه های تخصصی:
پس از جنگ جهانی دوم، خشونت های داخلی در شکل هویت بنیاد قومی و مذهبی، به مثابه یک واقعیت بسیار تلخ در جهان بروز کردند. سهم خواهی بر سر قدرت سیاسی، اعتراض به سیاست های توزیعی تبعیض آمیز وعدم بی طرفی دولت ها از مهم ترین دلایل وزمینه های بروزچنین خشونت ها ومنازعاتی بوده است. نمونه بارز این مسئله را می توان در خاورمیانه مشاهده نمود. خاورمیانه به مهم ترین منطقه ی کانونی تروریسم و خشونت های قومی-مذهبی بدل شده است. در این پژوهش به بررسی دو مورد از مهم ترین کشورهای دستخوش بحران یعنی مصر و تونس می پردازیم. جهت ارزیابی میزان موفقیت این دو کشور در حل بحران های منجر به انقلاب، از شاخص های حکمرانی خوب استفاده می شود. این شاخص ها ناظر بر شش حوزه ی مهم از جمله کنترل فساد، حاکمیت قانون، کیفیت قوانین ومقررات، کارایی و اثربخشی دولت، ثبات سیاسی و حق اظهارنظر و پاسخگویی است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه به صورت مقایسه ای، آیا تونس و مصر پس از بهار عربی توانسته اند برای توسعه و پیشرفت خود به حکمرانی خوب دست یابند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تونس به علت برخورداری از طبقه ی متوسط پویا و بادوام، جامعه مدنی نسبتاً قوام یافته و متکثر، ارتش کوچک و حرفه ای، تجانس قومی و مذهبی، انسجام و همبستگی جناح های مختلف، تا حدودی به ثبات سیاسی در منطقه دست یافته است و دارای امتیاز نسبتاً بهتری در زمینه ی حکمرانی خوب است، اما کشور مصر به دلیل تنش های سیاسی و مذهبی، در نوعی بی ثباتی سیاسی به سرمی برد و این امر به نوبه ی خود در کاهش امتیاز مصر در زمینه ی حکمرانی خوب اثرگذار بوده است. روش پژوهش این مقاله مقایسه ای است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و تونس: مطالعه تطبیقی دولت های احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
47 - 77
روابط خارجی یکی از وجوه مهم زندگی ملت ها و کشورها به شمار می رود و بررسی چگونگی عملکرد دولت-ها در ارتباطات خارجی، مهم تلقی می شود. بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تونس و تأثیرات آن بخصوص در دو مقطع دولت های نهم و دهم به ریاست محمود احمدی نژاد و دولت های یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی، می تواند به تدوین و تعیین راهبردهای آتی در روابط خارجی در دولت های مختلف کشورمان کمک کند و شرایط را برای رفع مشکلات و نقایص احتمالی فراهم آورد. پس از بیداری اسلامی دولت هایی در کشورهایی مانند تونس روی کار آمدند که بر روابط با ایران تأثیرگذار بودند. در این مقاله سعی شده است تا با نگاهی سازه انگارانه به روابط ایران و تونس، سیاست خارجی کشورمان در دولت های مورد اشاره مورد نقد و بررسی قرار گیرد و به این سئوال پاسخ داده شود که روابط ایران و تونس بین سال های 2005 تا 2021 چگونه بوده؟ در پاسخ به این پرسش و در مقام صورتبندی فرضیه باید گفت؛ در دولت موسوم به عدالت محور احمدی نژاد، درگیر بودن در برخی تنش های داخلی و فقدان رویه ای ثابت در سیاست خارجی و در دولت موسوم به اعتدال گرا روحانی، تمایل بیش از حد به روابط با غرب و درگیر بودن با برجام، توسعه روابط را با کشورهایی مانند تونس کُند کرد و زمینه های تاریخی، اشتراکات فرهنگی و سیاسی به همراه فرصت شکل گرفته از بیداری اسلامی نیز نتوانست به این روابط کمک چندانی بکند.
ریشه های داخلی و خارجی انقلاب 2011 تونس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۸)
7 - 34
در دو دهه گذشته آزادسازی اقتصادی به عنوان بهترین شیوه برای توسعه، از سوی بسیاری از دولت های غرب آسیا و شمال آفریقا به کار گرفته شده است. شیوه ای که هرچند بیشتر بدون توجه به شرایط ویژه فرهنگی و اجتماعی این کشورها عملیاتی شد، اما به دگرگونی های قابل توجه از جمله گسترش شهرنشینی، سواد و دسترسی روزافزون به رسانه های جمعی انجامید. تونس در دوره 23 ساله حکومت بن علی، با ترکیبی از سرکوب سیاسی و سیاست موازنه، چهره ای باثبات از خود به نمایش گذاشته بود و از موفق ترین کشورها در عرصه اصلاحات اقتصادی محسوب می شد که این کشور را در وضعیتی بهتر از دیگر کشورهای منطقه قرار می داد. با این وجود عواملی مانند ارتقاء سطح آموزش عمومی، جهانی شدن فرهنگ و رسانه و به دنبال آن، آگاهی فزاینده به عنوان سرمایه فرهنگی طبقه متوسط جدید، توان ذهنی و ابزاری به چالش کشیدن رژیم را به جوانان تونسی داد. این عوامل در کنار عواملی مانند تاثیرپذیرفتن این کشور از بحران اقتصاد جهان، ناتوانی دولت در تامین نیازهای رو به افزایش جمعیت جوان و نا به سامانی های سیاسی، سبب گسیختگی زیربنایی اقتصادی تونس شد. نویسندگان این مقاله با روش تبیینی در پی پاسخ به این سوال هستند که کدامین عوامل و نیروهای اجتماعی در شکل گیری انقلاب سال 2011 در تونس برای رسیدن به مردم سالاری مؤثر بوده اند؟
امکان سنجی نظریه بسیح منابع در انقلاب های تونس و لیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
61 - 92
مطالعه انقلاب های سیاسی و اجتماعی از مهم ترین حوزه های پژوهشی در علوم اجتماعی است. وقوع انقلاب ها در جوامع، زمینه مناسبی برای تحقیقات علمی و اصلاح نظریه های انقلاب به وجود آورده است. از اینرو متفکران اجتماعی و جامعه شناس همواره تلاش می کنند، علل وقوع جنبش های احتماعی انقلاب ها را کشف کنند. حاصل تلاش علمی آنها تدوین نظریه های مختلفی برای تبیین این پدیده ی اجتماعی است. تا دهه های پیش، توجه نظریه پردازان جامعه شناس و علوم سیاسی، به مطالعه انقلاب های کبیر معطوف بود، اما با انقلاب اسلامی در ایران، ضعف نظریات در تبیین انقلاب ها آشکار شد. این امر موجب تحول و چرخش در زمینه مطالعات انقلاب های جدید گشت. از حمله نظریات مهم در زمینه تبیین انقلاب، می توان به نظریه بسیح منابع چارلز تیلی اشاره کرد، که از مهمترین نظریه های ساختاری انقلاب است. ون بسیج منابع مدعیان جدید قدرت در جامعه می داند. این مسئله در انقلاب های تونس و لیبی به خوبی مشهود است. هدف این مقاله بررسی زمینه های انقلاب در کشورهای تونس و لیبی، با استفاده از الگوی بسیج منابع است. همچنین یافتن پاسخی برای این پرسش؛ که انقلاب های تونس و لیبی تا چه میزان با نظریه مذکور هماهنگی دارد؟ یافته ها نشان می دهد، این انقلاب ها به میزان قابل توجهی از الگوی تیلی تبعیت می کنند. انقلاب تونس و لیبی در مرحله بسیج منابع، تابع الگوی مورد نظر تیلی هستند، و در وضعیت انقلابی با بسیج منابع به هدف خود که همان سرنگونی نظام حاکم بود، رسیدند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گزارش های روزنامه ها و کتب نوشته شده است.
درآمدی بر هنر و معماری مسجد قیروان با تأکید بر خاستگاه معماری مناره
پس از فتح کشور تونس توسط مسلمانان در سال 50 هجری قمری، ساخت شهر قیروان و مسجد جامع آن توسط عقبه بن نافع سردار تازیان آغاز شد. بنای این مسجد مدت 5 سال طول کشید و به سال 55 هجری قمری افتتاح شد. نام مسجد جامع قیروان به پاس فتوح این فرمانده بزرگ، مسجد سیدی عقبه یا جامع عقبه بن نافع نامیده شد. این بنای مستطیل شکل دارای صحن، شبستان، چند گنبد و یک مناره مرتفع و منحصربه فرد می باشد. نویسنده در پژوهش پیش رو بر آن است که به شکل توصیفی - تحلیلی به معماری این مسجد فاخر و بویژه مأذنه آن پرداخته و به خاستگاه هنر و معماری آن اشاره کند. شواهد بیانگر تأثیر این مناره ها از کلیساهای رومی دمشق است. برخی از نویسندگان ساخت این مناره را متأثر از فانوس دریایی اسکندریه و تعدادی از پژوهشگران، الگوبرداری از چراغ دریایی رومی واقع در سلکته (سولکتوم قدیم) که در ساحل کشور تونس قرار داشته، می دانند. با دقت و بررسی، تأثیر معماری مسجد و مأذنه از بناهای رومی در دمشق روشن می گردد.
فرهنگ سیاسی برآمده از جنبش های سیاسی و مدنی در خاورمیانه عربی پس از سال2011م
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فرهنگ سیاسی برآمده از جنبش های سیاسی و مدنی در خاورمیانه عربی پس از سال2011م است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که جهانی شدن و گسترش چشمگیر و برق آسای ارتباطات جمعی در پرتو آن در منطقه خاورمیانه عربی تأثیرات دوگانه ای داشته است: با این توضیح که این فرایند از یک سو موجبات بیداری و آگاهی عمومی مردمی را نسبت به فرهنگ بومی و ملی فراهم آورده و در کل، زمینه رشد نیروهای بنیادگرای اسلامی را مهیاء کرده و از سوی دیگر گسترش وسایل ارتباطی جمعی و سلطه کشورهای غربی بر آنها، چالش های اساسی برای فرهنگ محلی ایجاد کرده است. اما در کل، چنین فرایندی، به گسترش آگاهی های عمومی در بین مردم انجامیده و باعث شده است نظام های سیاسی، سلطه کامل خود را بر ابزارهای فرهنگی (که زمینه را برای بازسازی و تقویت مشروعیت نظام ها آماده می کرد) از دست بدهند.
ارزیابی حقوق مالی زنان در حقوق خانواده اسلامی: مطالعه تطبیقی در حقوق ایران، مصر، مراکش و تونس
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
21 - 52
حوزه های تخصصی:
انقلاب صنعتی به عنوان مهم ترین رخداد در سده های اخیر، آثاری مهم را برای جوامع به همراه داشت که تحولات در سیستم های حقوقی کشورها از مصادیق آن به شمار می رود. در این میان، نظام حقوق خانواده که پای در سنن، هنجارها و دین رسمی کشور نهاده است، در مواجهه با این تغییرها، تمایل به بروزرسانی را از خود نشان می دهد. هرچند نظام های حقوق خانواده غربی، تحولات چشم گیری را نسبت به گذشته تجربه کرده اند، اما اقتباسی منفعلانه از آن ها بدون توجه به سنت های بومی و جایگاه والای شریعت اسلامی منتهی به شکست است. از این رو، نگارندگان در مقام ارائه راه حل هایی بدیع در مواجهه با مدرنیته، به بررسی نظام های حقوق خانواده در کشورهای مصر، مراکش و تونس که خود نیز در گذشته در مواجهه سنت و تجدد، رویکردی بینابینی را در قبال حقوق مالی زوجه برگزیدند، می پردازند. این پژوهش آشکار می سازد که رویکرد متعادل مزبور، گرته برداری منفعلانه از غرب نبوده، زیرا کماکان بخشی از جامعه و نهادهای قدرتمند مذهبی دل در گرو شریعت اسلامی دارند و با اسلام زدایی از قوانین مخالفت می کنند. لذا، به قانونگذاران و سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می شود که رویکرد این کشورهای اسلامی را مطمح نظر قرار دهند.
چالش های ائتلاف اسلامگرایان و سکولارها در تونس و ظهور اقتدارگرایی پس از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115 - 134
حوزه های تخصصی:
پس از بیداری اسلامی در تونس، فروپاشی دیکتاتوری «زین العابدین بن علی» رئیس جمهوری این کشور و شکل گیری نظام سیاسی دموکراتیک و پارلمانی، دوجناح سیاسی تأثیرگذار در این کشور به همکاری و همگرایی با یکدیگر روی آوردند. جنبش النهضه به عنوان مهم ترین جریان سیاسی تونس نقشی تعیین کننده در تحولات سیاسی داشت و احزاب دیگر ازجمله احزاب سکولار از تشکیل دولت ائتلافی با النهضه استقبال می کردند. مشارکت اسلامگرایان با احزاب مخالف (سکولار) در تونس و تشکیل دولت های ائتلافی هرچند در ابتدا موفقیت آمیز بود اما با تشدید اختلافات بین این دو جناح سیاسی ادامه پیدا نکردند و به بن بست رسید. در این کار پژوهشی علل ترغیب اسلامگرایان و احزاب سکولار به تشکیل دولت ائتلافی و سپس امتناع از آن مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال مقاله حاضر این است که زمینه های ائتلاف سیاسی اولیه بین اسلامگرایان و سکولارها پس از بیداری اسلامی در تونس چه بوده است و چرا این ائتلاف فروپاشید؟ فرضیه این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه الغنوشی و سران جنبش النهضه به اسلام میانه رو و دموکراسی، تشکیل ائتلاف و مشارکت سیاسی با احزاب مخالف (سکولار) را امکان پذیر کرد، اما اختلاف نظر برسر تصویب قانون اساسی و فعالیت گروه های سلفی موجب امتناع این دو جناح از شکل گیری ائتلاف شد که پیامد آن شکل گیری نظام سیاسی اقتدارگرا در این کشور بود. این مقاله، پژوهش نظری است که با مطالعه از منابع اولیه ازجمله کتاب ها و مقالات نوشته شده است و جمع آوری داده ها نیز بر مبنای روش کتابخانه ای بوده است.