مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
تمدن نوین اسلامی
حوزه های تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمانی ترین هدف نظام اسلامی، محققان تمدن پژوه را واداشته تا هریک به فراخور معلوماتی که دارند با طرح و بسط تحقیقات پیرامون این فرایند، سهمی ایفا کنند. بر این پایه، جهت دهی مطالعات تمدنی به سمت وسویی که بیشترین ره آورد را داشته باشد، امری ضروری است. نقش «جامعه نخبگانی» در آینده تمدنی اسلام به عنوان یکی از مهم ترین پیشران های شتاب بخش در روند تحولات و حرکت های تمدنی آن گونه که باید روشن نیست و پرداختن به آن تا حدودی مغفول مانده و به رغم جستجوهای نگارنده تحقیقی مبسوط در این زمینه یافت نشد. از سویی دیگر، نیک می دانیم که رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از دغدغه مندان آتیه تمدن اسلامی، در بسیاری از مناسبات، نخبگانِ گوناگون را محور بیانات باریک اندیشانه خویش قرار داده اند و مواردی را به عنوان بایسته های نخبگانی مطرح ساخته اند. ازاین رو، نوشته حاضر ضمن تأکید بر گونه شناسی نخبگانی، می کوشد با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ دهد: برپایه بیانات رهبر معظم انقلاب جامعه نخبگانی با چه الزاماتی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی روبروست؟ مورد کاوی ها نشان می دهد؛ ارتقای معنویت، شتاب بخشی به حرکت علمی، استقلال فکری، وحدت افزایی، دشمن شناسی، بصیرت افزایی، الگو سازی، گفتمان آزاد اندیشی و قانون مداری عناصری نُه گانه هستند که برای تحقق هدف یادشده، جامعه نخبگانی ملزَم به همسویی با آن هاست. در این میان، نقش «نخبگان سیاسی» از دیگر گونه های نخبگانی برجسته تر است.
عقلانیت مدنی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امور اجتماعی و مدنی در تعالیم اسلامی، به ویژه در قرآن کریم از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. اصولاً در اسلام، سعادت فردی در گرو ساماندهی و ارتقاء اجتماعی است. در این جهت، عمده آیات قرآن به درجات گوناگون به هدایت های اساسی در امور اجتماعی اختصاص یافته است. با توجه به تلقی عامی که در این مقاله از عقلانیت اسلامی ارائه شده است، می توان با یک رویکرد کلان، آیات کلیدی تر قرآن در عرصه اجتماعی و مدنی را به مثابه زیرساخت و طبقات زیرین ساختمان عقلانیت مدنیِ قرآن توصیف کرد. در این مقاله، ضمن روشن سازی مفاهیم اصلی، با روش میان رشته ای ( اندیشه سیاسی-تفسیر ) یک تصویر نسبتاً جامع از عقلانیت مدنی قرآن ترسیم شده است. هدف اصلی از ترسیم چنین تصویری، شناخت تمایزات عقلانیت مدنی قرآن با سایر عقلانیت ها اعم از دینی و غیر دینی است. علاوه بر این، ترسیم عقلانیت مدنی قرآن می تواند در انواع پژوهش هایی که در زمینه اندیشه سیاسی از منظر قرآن و تمدن نوین اسلامی انجام می شود، نقش چارچوب را داشته باشد. براساس یافته های پژوهش، اصول عقلانیت مدنی در قرآن شامل اصول نظری و اصول عملی می شود. اصول نظری عبارتند از: خردورزی فطری، توحید، معنا و هدفداری عالم، اختیار انسان، بدن و روح، نبوت و هدایت تشریعی، جامعیت، کمال و هماهنگی آموزه های دین، دنیا و آخرت، دین و سیاست، امامت. اصول عملی نیز شامل: نفی سبیل، جهاد، عقل ابزاری و علم، حکمرانی شایسته سالار و علمی، آزادی و مشارکت، نظم اجتماعی، تعاون و همکاری، عدالت اجتماعی، امربه معروف و نهی از منکر، تربیت اجتماعی می شود.
نقش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در شکل گیری تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
117 - 140
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی که اصطلاحی نوظهور محسوب می شود، در سال های اخیر توسط حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی مطرح شده و ناظر بر این نکته است که پیروزی انقلاب اسلامی یک نقطه عطف برای تغییرات عظیمی است که در نهایت می تواند به شکل گیری تمدنی نوین در جهان اسلام منتهی شود. یکی از الزامات مهم دستیابی به تمدن نوین اسلامی، برخورداری از الگویی اسلامی ایرانی برای پیشرفت است. بر این اساس ارائه الگویی که مطابق با آموزه های اسلامی، ضمن حفظ فرهنگ و ارزش های بومی، عوارض و پیامدهای ناگوار الگوهای غربی را هم نداشته باشد و جنبه های مادی و معنوی پیشرفت را در بر گیرد، مسئله مهمی است که می تواند در نهایت به تمدن نوین اسلامی ختم شود. با توجه به اهمیت موضوع، مقاله حاضر در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیل به این سوال پاسخ دهد که «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چه نقش و تاثیری می تواند در شکل گیری تمدن نوین اسلامی ایفا کند؟» در پاسخ به این سوال، فرضیه بحث چنین تبیین شده که «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تاکید بر معنویت متکی بر دین اسلام می تواند زمینه ساز شناخت استعدادها و بهره گیری مناسب از آن ها و پیشرفت مطلوب در همه ابعاد و با کمترین آسیب شود و تاثیر شگرفی بر شکل گیری تمدن نوین اسلامی بگذراد.»
شکیبایی ومدارای عقیدتی و دانشی بایسته پیدایی و پایایی تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
165 - 189
حوزه های تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی هدف نهایی ترسیم شده توسط رهبران انقلاب اسلامی ایران است. برای جامه عمل پوشاندن به چنین هدف راهبردی موانع فراوانی وجود دارد. به همین جهت تحقیق دراین زمینه امری ضروری می باشد. درحال حاضر عدم تحمل آرا و عقاید دیگران در ابعاد گوناگون سیاسی،فرهنگی،عقیدتی،اقتصادی و.... درجوامع اسلامی پدیده غالب است. سوال اصلی با در نظر گرفتن رعایت اصل محدودیت در موضوع تحقیق این است که عدم شکیبایی ومدارا درابعاد عقیدتی و دانشی چه نقشی درتحقق تمدن نوین اسلامی ایفا می نماید؟ برای پاسخ به این سوال آیات قران کریم،روایات وداده های تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته است. فرضیه مطروحه عبارت است ازاینکه:شکیبایی ومدارا درابعادعقیدتی ودانشی یکی ازالزامات پیدایی،پویایی و پایایی تمدن نوین اسلامی به شمارمی آید.برای اثبات فرضیه مذکور از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.مستندات موجود دال بر آن است که بین تمدن نوین اسلامی و شکیبایی و مدارا رابطه مستقیم والزامی وجود دارد. به این معنا که افزایش و استمرارشکیبایی و بردباری در جامعه اسلامی باعث پیدایش،پایایی و پویایی تمدن نوین اسلامی و عدم شکیبایی در ابعاد گوناگون از جمله عقیدتی و دانشی باعث رکود و عقب ماندگی جامعه خواهد شد.
بررسی موانع حرکت اقتصادی تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
190 - 220
حوزه های تخصصی:
شناخت موانع حرکت اقتصادی یکی از الزامات ایجاد تمدن نوین اسلامی است. چیستی این موانع از دیدگاه آیت الله خامنه ای پرسش این مقاله است. برای پاسخ به این سوال از روش توصیفی، تحلیلی و چهارچوب نظری «ارکان شش گانه حرکت» استفاده گردید. یافته های مقاله در شش بخش قابل دسته بندی است. 1 موانع مرتبط با مبدأ و شروع حرکت اقتصادی مانند؛ وابستگی اقتصادی، تک محصولی بودن و دولتی بودن اقتصاد.2 موانع مرتبط با موضوع و محتوای حرکت اقتصادی مانند؛ نبود دانش اقتصاد اسلامی، اقتصاد ناسالم و اثرات منفی آن. 3 موانع مرتبط با فاعل و نظام فاعلی حرکت اقتصادی مانند: نداشتن انگیزه تمدنی و روحیه جهادی، و حضور کمرنگ مردم در اقتصاد.4 موانع مرتبط با مسافت و محیط حرکت اقتصادی؛ مانند بی توجهی به فرآیندهای شش گانه حرکت اقتصادی، بی توجهی به نقشه راه و ابهام در مسیر حرکت اقتصادی، بی توجهی به گفتمان سازی حرکت اقتصادی 5 موانع مرتبط با زمان(فرصت ها و چالش های) حرکت اقتصادی مانند: فقدان شناخت معقول از گذشته، نداشتن شناخت درست از موقعیت کنونی، فقدان درک آینده نگرانه. 6 موانع مرتبط با مقصد و غایت حرکت اقتصادی مانند؛ بی توجهی به ساختارهای متناسب با تمدن نوین اسلامی و بی توجهی به حیات طیبه تحقق یافته در تمدن اسلامی.
روش شناسی علم دینی؛ نقدِ روش شناختیِ الگوی حکمی- اجتهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
221 - 249
حوزه های تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی بدون عنصر دانش نو و آن نیز بدون مطالعات علوم انسانیِ اسلامی شدنی نیست. یکی از خلاء های مطالعات علوم انسانیِ اسلامی امروز مطالعات روش شناسی بوده و الگوی حکمی اجتهادی به عنوان یکی از روش های علوم انسانیِ اسلامی محل بحث و نقد و بررسی علمی است. از سوی دیگر، «نقد علمی»، تحلیل و ارزیابی امتیازات و کاستی های یک اثر علمی است و بر این اساس در مقاله پیش رو به نقد علمیِ "الگوی حکمی- اجتهادی علوم اجتماعی اسلامی"، و ارزیابیِ نقاط امتیاز و کاستی های آن پرداخته می شود. مواردی مانند: اهتمام به نظریه پردازی، اهتمام به مساله علم دینی، ضرب در سنّت فلسفی صدرایی و سنت اجتهادی، توجه به جنبه های روش شناختی، اهتمام به نظریه پردازی و به روزسازی الگو در ذیل نقاط قوت مطرح شده و همچنین نقاط ضعف به دو دسته نقاط ضعف ساختاری و محتوایی تقسیم می شوند مانند: فقدان تعریف جامع و مرزگذاری مفاهیم، عدم نظام مندی نسبت الگو با طبقه بندی علوم، پَرش های ساختاری، نحوه تلقی از علوم اجتماعی، اغتشاش مفهومی، معیار نظریه معرفت شناختی، و مسائل روشی. در این پژوهش از روش تحلیلی – انتقادی بهره بردیم و در نهایت بر این نکته تاکید شده که همواره نقدهای متدیک(روش شناختی) برنقدهای محتوایی مقدّم هستند چرا که از چگونگی شکل گیری ساختار علمی یک پژوهش سخن می گویند و تا چارچوبی روشمند تنظیم نشود، راهی به سوی سرزدن یک اندیشه، دیدگاه، یا نظریه علمی باز نخواهد شد.
تعلیل جهاد انگاری الزامات غیرنظامی تمدن سازی مبتنی بر اندیشه تمدنی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینی سازی تمدن نوین اسلامی در عصر احیا، مبتنی بر شناخت دقیق و عمیق همه ابعاد و الزامات آن براساس دیدگاه ایده پرداز این نظریه است. پرسش مشخص در پژوهش پیش رو آن است که چرا و به چه علت آیت الله خامنه ای نقش های تمدنی را به عنوان جهاد دانسته است؟ براساس یافته های پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، آیت الله خامنه ای در مسیر تمدن سازی، مجاهدت سیاسی، نقش آفرینی فرهنگی، نهضت علمی و تکاپوی اقتصادی را جهاد انگاری نموده است. تعلیل این موضوع ناظر به توجه دهی به انگیزه الهی جهاد، فریضه بودن جهاد، لزوم مجاهدت و سخت کوشی در جهاد، توجه دهی به وجود مانع در مسیر جهاد و توجه دهی به هجمه غیرنظامی دشمن بوده است؛ درنتیجه، مشخص شد که جهادانگاری الزامات تمدن سازی مبتنی بر کاربست انگیزه های دینی جامعه و کلان نگری نسبت به واقعیات موجود جامعه و جهان شکل گرفته است.
پیشران های اخلاق سیاسی در شکل دهی تمدن نوین اسلامی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به نقش و جایگاه اخلاق سیاسی در شکل دهی تمدن نوین اسلامی، این پژوهش درصدد است تا با روش تحلیلی ضمن بیان دیدگاه اسلام درباره اخلاق سیاسی و تمدن نوین اسلامی، پیشران های اخلاق سیاسی تأثیرگذار در شکل دهی تمدن اسلامی را براساس آیات قرآن و سنت ارائه کند. البته، ازآنجاکه آیت الله خامنه ای طراح مبحث تمدن نوین اسلامی بوده است، کشف پیشران های اخلاق سیاسی و نحوه ارتباط و تأثیرگذاری آن ها با تمدن نوین اسلامی بر محور بیانات و دیدگاه های ایشان تحلیل شده است و گرچه عوامل، زمینه ها، محورها، اصول و مؤلفه های متعددی در تمدن سازی نوین اسلامی تأثیرگذارند، اما برخی عناصر اساسی به عنوان پیشران های اخلاق سیاسی در شکل گیری تمدن اسلامی نقش پر رنگ تری دارند و موجب تسریع دراین زمینه می شوند که با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای این پیشران ها، عدالت، تألیف قلوب، کرامت و تکریم انسانی، وحدت و همزیستی مسالمت آمیز، حفظ عزت و برتری مسلمانان بر کفار، مجاهدت و مقوله انتظار هستند.
نسبت سیره شهید سلیمانی (ره) با تحقق تمدن نوین اسلامی (خوانش فقهی- سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی درگرو بازگشت به آموزه های اصیل اسلام است. قرآن کریم و اهل بیت و نیز امامین انقلاب اسلامی همواره پرچمدار تحقق تمدن اسلامی بوده اند؛ خوانش فقهی – سیاسی از سیره تمدن ساز شهید سلیمانی بیانگر آن است که سیره او، همواره مبتنی بر آموزه های فقهی و سیاسی اصیل کتاب و سنت و اندیشه های امامین انقلاب اسلامی بود. هدف این پژوهش ارائه قرائت فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش آن است که خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی چگونه است؟ روش پژوهش، روش تحلیل مضمون از نوع تحلیل شبکه مضامین است. با توجه به خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی، مضامین سازمان دهنده متخذ از این سیره در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی عبارت اند از: ضرورت اخوت و برادری، ضرورت وحدت و انسجام امّت اسلامی، لزوم ارتباط امّت با ولایت، وجوب دفاع از ارزش ها و مقدسات با نگاه تمدنی، ضرورت امنیت آفرینی و حمایت از مسلمانان و مظلومان به مثابه رکن رسالت تمدّنی. همچنین، شهید سلیمانی براساس مضامین قرآنی و روایی مستخرج و نیز قواعد فقه سیاسی چون قاعده «مصلحت»، قاعده «حفظ نظام»، قاعده «تولّی و تبرّی»، قاعده «وجوب تعظیم شعائر الهی و حرمت اهانت به آن ها» و نیز، قاعده «حرمت جان، مال و عِرض مسلمانان » و قاعده «نفی سبیل» در مسیر تحکیم و تقویت نظریه تمدن نوین اسلامی حرکت کرد و زمینه را برای تشکیل تمدن نوین اسلامی فراهم ساخت.
نقش فراجا (پلیس) در روند شکل گیری تمدن نوین اسلامی با تأکید بر منظومه فکری آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
81 - 106
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با الهام بخشی به ملت های مسلمان در اقصی نقاط دنیا، توانسته در ایجاد احساس عزت و هویت و هدایت مسلمانان به سمت جریان بیداری اسلامی، گام مهمی در جهان اسلام بردارد؛ زیرا اهداف و مأموریت والای صدور انقلاب و اهداف تمدنی را برای خود تعیین کرده است. رهبر انقلاب نیز هدف ملت ایران و انقلاب اسلامی را ایجاد یک تمدن نوین اسلامی بیان نموده اند که با شناخت ابعاد و مؤلفه های این هدف مشخص و الزامات تحقق آن می توان برای دستیابی به آن برنامه ریزی کرد. این پژوهش با هدف بررسی نقش و جایگاه پلیس، به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در تحقق تمدن نوین اسلامی، درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است که «نقش فراجا (پلیس) در تحقق تمدن نوین اسلامی چیست؟» روش تحقیق «کیفی» و نوع تحلیل «اسنادی» است. یافته های پژوهش بر اساس منظومه فکری رهبر انقلاب، بیانگر این مطلب بوده که نخستین و مهم ترین بستر شکل گیری دولت و تمدن نوین اسلامی، ایجاد، استقرار و عمومیت بخشیدن به امنیت است. امر مهم استقرار امنیت در کشور، مأموریت سازمان پلیس است که خود بخشی مهم از دولت اسلامی بوده و عملکردش در تحقق یا تأخیر در تشکیل دولت اسلامی و درنتیجه نیل به تمدن نوین اسلامی نقش مستقیمی داشته است؛ بنابراین شناخت و تبیین جایگاه، نقش و راهکارهای نقش آفرینی پلیس، به عنوان یکی از کارگزاران قانونی در ایجاد و حفظ امنیت و... در روند شکل گیری تمدن نوین اسلامی نقش بسزایی دارد.
چشم انداز نقش ایرانیان در آینده فرهنگ و تمدن اسلامی از منظر آیات و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از تمدن نوین اسلامی بارویکرد دینی، از مهم ترین و اساسی ترین چالش های کنونی و آینده تمدن در عرصه جهانی است. در تاریخ اسلام، بخش مهمی از این امت تمدن ساز مسلمان را ایرانیان تشکیل داده اند که از گذشته تاکنون درعرصه های مختلف فرهنگی و تمدنی نقش مهم و پررنگی داشته اند. در این پژوهش با روش استقرایی و به شیوه تفسیری-تحلیلی ، تلاش شده به این مسئله پاسخ داده شود که ایرانیان چه نقش و جایگاهی در ایجاد سرمایه تمدن نوین اسلامی داشته و خواهند داشت؟ با تحقق انقلاب اسلامی، خون تازه ای در پیکره امت اسلامی به جریان افتاد و حیات جدیدی به جهان اسلام بخشیده شد. ازاین رو درگذار بازتولید تمدن نوین اسلامی، ایرانیان فعال ترین سرمایه اجتماعی این تمدن خواهند بود و طبق روایات تفسیری آنها چنین نقشی را در حوزه تمدن اسلامی ایفا خواهند کرد. همچنین به دلیل سنت استبدال که در طول تاریخ امت هایی برگزیده شده و قانون استبدال بر آنها اعمال شده است، این ایرانیان خواهند بود که در ظهور تمدن نوین اسلامی نقش پررنگی ایفاء خواهند کرد.