مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فضاهای عمومی شهری
حوزه های تخصصی:
سیاست شهری در تاریخ معاصر ایران به ویژه در عرصه فضاهای عمومی شهری به باور متخصصان و صاحبنظران شهرسازی یک دوره تحولآفرین و در عین حال سرآغاز عصر نوین در تاریخ شهرسازی ایران محسوب میشود. تحولات مربوط به فضاهای عمومی شهری در مقطع سالهای 1299 – 1320 ش. در نهایت خود را به عنوان یک تحول الگویی به نمایش نهاد. پژوهش پیش رو در راستای پاسخگویی به این پرسش اصلی بوده که ""سیاست شهری این دوره در زمینه فضاهای عمومی شهری چگونه بوده است؟""
پژوهشهای انجامشده در حوزه تاریخ معاصر غالباً حول موضوعات سیاسی متمرکز بوده و کمتر به مقولات اجتماعی توجه داشته است. حال آنکه انجام چنین تحقیقاتی با توجه به ایده ""گذشته، چراغ راه آینده"" و نیز این تفکر که ""تاریخ، تمشناسی و یا ریشهشناسی تحولات اجتماعی روز است""، نه تنها به بخشی از نیازهای هویتی جامعه ایرانی پاسخ خواهد داد، بلکه میتواند مورد استفاده طراحان و مدیران عرصههای سیاست شهری و به خصوص در مقولة مهم فضاهای عمومی شهری قرار گیرد که امروزه به عنوان یک نیاز حیاتی و مبرم در زندگی اجتماعی بشر خودنمایی میکند.
این مقاله بر این فرض استوار است که سیاست دولت ایران در فاصله سالهای 1299 تا 1320ش. برای ایجاد تأثیر عمیق در زندگی مردم و انجام تحول و تجدد در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منجر به شکلگیری فضاهای جدید شهری شد که منعکسکننده نمادهای تحول مذکور بودند.
شرایط اسفبار فضاهای شهری در عصر قاجاریه زمینه تحول در دورة بعدی را فراهم آورد. اقدامات و تحولات صورت گرفته در سالهای مورد اشاره نخست مبنای خود را در وضع قوانین و مقررات یافته و سپس تمرکز خود را در عرصههای اجرایی قرار داد. البته همچون هر اقدام نو و تحولگرا، سیاست شهری این دوره به رغم به تأثیرگذاری بسیار با موانع، واکنشها و نقدهایی درخصوص کاهش مشارکتهای مردمی، تخریب نمادها و نشانههای شهری روبرو بوده است.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی برنامه های پیش گیری از جرم در فضاهای عمومی شهری (نمونة موردی: پدیدة اراذل و اوباش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست ها و برنامه های پیش گیری از جرم در فضاهای عمومی شهری به منظور جلوگیری از وقوع جرم یا کاهش میزان جرم و در جهت ارتقای امنیت عمومی و اجتماعی شهروندان به اجرا گذاشته می شوند. در فرایند پیش گیری از جرم ممکن است متغیرها یا پدیده هایی بروز کند که ناخواسته و ناهماهنگ و در مواردی در تضاد با اهداف مورد انتظار سیاست یا برنامه باشد. با توجه به این امر، صاحب نظران حوزة پیش گیری در تعریف برنامه یا سیاست پیش گیری بر پیامدها و دست آوردهای آن تأکید دارند نه بر اهداف آن.
روش جمع آوری و تحلیل داده ها در این مقاله کیفی و مبتنی بر نظریة زمینه ای و انجام مصاحبه های عمیق با کارشناسان اجتماعی و مردم در فضاهای عمومی شهری است.
بر اساس یافته های این مقاله مهم ترین مسئلة برنامه های انتظامی و پلیسی در مبارزه با پدیدة اراذل و اوباش و پیش گیری از آن ضربتی و موقتی بودن طرح های پلیسی است و مهم ترین پیامدهای آن نیز هویت یابی، سازمان یافتگی و ایجاد زمینه برای شکل گیری جرائم در سطح گسترده تر و آسیب رسان تر است.
ارزیابی و تحلیل فضاهای عمومی شهری با استفاده از مدل تاپسیس (مطالعه موردی: شهر تبریز)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از مهم ترین گونه های فضاهای شهری محسوب می شود. فضاهای عمومی فضاهایی هستند که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی بدون هیچ گونه محدودیتی حق استفاده از آن را دارا هستند. هدف از بررسی و مطالعه فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی شهر تبریز) بطور کلی، می توان ارزیابی وضعیت کمی فضاهای عمومی در سطح شهر تبریز، تجزیه و تحلیل پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در شهر تبریز را بیان کرد. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است که کمیت این فضاها که شامل مساحت و سرانه کاربری های عمومی در شهر تبریز و سطح توسعه یافتگی آن ها بر اساس شاخص های انتخاب شده، بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شهر تبریز است. و مناطق نه گانه شهری که تقسیم بندی آن بر اساس طرح جامع شهر تبریز است، انتخاب شده است. دوره زمانی پژوهش براساس اطلاعات سال 1385 بوده، داده های کمی مورد نظر در تحقیق بر اساس اطلاعات آخرین طرح جامع جدید (1391) است. ارزیابی فضاهای عمومی شهر تبریز به وسیله 11 شاخص اصلی و 75 زیرشاخص آن ها انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از روش تاپسیس و نرم افزار SPSS و GIS انجام شده است. بر این اساس هر یک از مناطق نه گانه شهر تبریز از نظر شاخص های مورد نظر رتبه بندی و سطح بندی شده اند که نتایج در جداول و نقشه ها ارائه شده است همچنین سطح و سرانه وضع موجود هر یک از کاربری های عمومی با سرانه و سطح استاندارد مقایسه و در جداول مجزا محاسبه گردیده است.
واکاوی مطلوبیت فضاهای عمومی شهری از دیدگاه زنان مطالعه ی موردی: منطقه 4 شهراصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی از جمله متغیّرهای مهمی است که بر رضایت شهروندان تأثیرگذار می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل و شاخص های مؤثر در ارتباط با مطلوبیت و رضایت از فضاهای عمومی با تأکید بر دیدگاه زنان می باشد که بر اساس یافته ها ونتایج یک بررسی پیمایشی از منطقه 4 شهر اصفهان تهیه شده است و با استفاده از تکنیک شاخص ساز، شاخص هایی جهت سنجش میزان رضایت شهروندان محدوده ی مورد مطالعه برای زنان استخراج گردید.این پژوهش از لحاظ ماهیّت و روش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی – توسعه ای می باشد. روش تحقیق ترکیبی از نوع میدانی و کتابخانه ای است و گردآوریداده ها از طریق پرسشنامه و جامعه ی آماری را زنان بالای 15 سال در فضاهای عمومی منطقه 4 شهرداری اصفهان شامل می شود. با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 5 عامل از 27 شاخص فوق استخراج گردید که همگی دارای مقادیر ویژه بالای 1 بوده و جمعاً 50/68 درصد از واریانس را تبیین می کنند.با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که مؤلفه های امنیت محیطی با ضریب همبستگی876/0، ایمنی با ضریب819/0، پاکیزگی محیط با 827/0، حس تعلق و وابستگی به مکان با ضریب 814/0 و زیبایی فضا 806/0 مؤثرترین عوامل در میزان رضایت مندی در فضاهای عمومی شهر از دیدگاه زنان می باشد و به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی شهروندان شناسایی شدند.
ارزیابی احساس امنیت در مناطق شهری کرمان با استفاده از مدل کوپراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت مفهومی اجتماعی است و کاربرد آن نیز به گونه ای مرتبط با جوامع شهری معنی پیدا میکند. بدون احساس امنیت، هیچ فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود. با گسترش شهرنشینی و ایجاد شرایط خاص زندگی، امن سازی فضاهای شهری به عنوان یکی از ضرورت های اساسی شهرسازی مطرح می شود و برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها، تلاش میکنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت، ایمنی را برای استفادهکنندگان از فضاها فراهم کنند تا علاوه بر ابعاد عینی، بر فرایندهای ذهنی ادراک امنیت نیز تأثیر گذاشته و به آسایش روانی ساکنان کمک کند. در این راستا با توجه به اینکه شهر کرمان به عنوان بزرگ ترین جاذب جمعیت جنوب شرق ایران است، این شهرستان به دلیل وجود مراکز خدماتی در جنوب استان، مهاجرپذیری بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و انسجام اجتماعی، در زمینه ارتکاب ناهنجاری و جرایم شهری از آمار بالایی برخوردار است که متأسفانه موجب بروز مشکلات متعدد و تحمیل هزینه های غیر قابل جبران مالی، جانی و روحی بر این منطقه شده است؛ ازاین رو، این مطالعه درصدد است، میزان امنیت شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری مرتبط مؤلفهای «کاربری اراضی، کیفیت معابر، آسایش بصری، آسایش محیطی، تناسب فرم و اندازه فضا، دسترسی به حمل و نقل عمومی، احساس آشفتگی محیطی و نظارت و کنترل محیط» به عنوان شاخص های منظر شهری بر اساس سنجش احساس امنیت شهروندان عمومی به دست آمد. سپس با توزیع 20 پرسش نامه در میان متخصصان، داده های مورد نظر جمع آوری، در ادامه با روش آنتروپی به ارزیابی شاخص های امنیت پرداخته شده و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل کوپراس به رتبهبندی مناطق چهارگانه شهر کرمان پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس شاخصهای هشتگانه ارزیابی؛ منطقه 2 دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر مناطق دارد و منطقه 3 در وضعیت نامطلوبی به لحاظ امنیت شهری قرار دارد.
بررسی مناسب سازی فضاهای عمومی شهر کوهدشت جهت استفاده جانبازان و معلولان و ارائه راهکارهای بهینه سازی
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه جوامع، ایجاد بسترهای فضایی کالبدی مناسب جهت استفاده همه اقشار جامعه از خدمات و امکانات عمومی به منظور تحرک و جابجایی بهتر انسان و دسترسی آسانتر در سطح شهر است. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان، بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایرین، نیازمند دسترسی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند. اما، وجود برخی موانع به خصوص در نحوه طراحی، معماری و شهرسازی، بسیاری از فضاهای شهری، به ویژه معابر عمومی، پارکها و فضاهای سبز را فاقد شرایط لازم برای برآورده ساختن نیازهای دسترسی افراد معلول نموده است پژوهش حاضر با بررسی مناسب سازی فضاهای عمومی شهر کوهدشت جهت استفاده جانبازان و ارائه راهکارهای بهینه سازی تدوین شده است روش به کار گرفته توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی-پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه در قالب مدل تاپسیس بوده است. نتایج حاصل از روش تاپسیس نشان می دهد که در برخی فضاهای مورد مطالعه در شهر کوهدشت، با توجه به مولفه های مناسب سازی که بیان شد، برخی مولفه های مناسب سازی رعایت شده است و در این مدل به نوعی ارزیابی تطبیقی بین فضاهای مورد مطالعه به لحاظ مناسب سازی جهت استفاده جانبازان و معلولان صورت گرفته است. به لحاظ شاخص مناسب سازی آموزش و پرورش کوهدشت در رتبه1، شرکت برق در رتبه2 و دانشگاه آزاد-ملی در رتبه سوم قرار دارند و جایگاهی مطلوبتری نسبت به سایر فضاهای عمومی دارند و در همین راستا نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که آموزش و پرورش در جایگاه نخست در بین فضاهای مورد مطالعه قرار دارد و شاخص دانشگاه آزاد- ملی در رتبه دوم و در نهایت اینکه شهرداری کوهدشت در جایگاه سوم قرار دارد
ارزیابی عدالت جنسیتی در فضاهای عمومی شهری، مطالعه ی موردی: مرکز شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
219 - 244
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری برای آن جام فعالیت های اجباری، اختیاری و مهم تر از همه، فعالیت های اجتماعی هستند و حضور در فضا حق مسلم زنان است و همانند مردان باید از شرایط برابر برای حضور در فضاهای شهری برخوردار باشند. این پژوهش به بررسی میزان انطباق فضا های عمومی منطقه ی 8 تبریز با نیازهای زنان پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. 242 پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران بین زنان توزیع و داده ها بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون t تحلیل گردید. میزان آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه، 3/88 می باشد که پایایی در حد مطلوب را نشان می دهد. بر اساس مدل تحلیل عاملی اکتشافی سؤالات در ۴ عامل زیرساخت های فیزیکی، دسترسی، فرهنگی- اجتماعی و امنیت دسته بندی شده است. این ۴ عامل در مجموع 32/68٪ از واریانس متغییرها را تبیین می کنند. نتایج تحقیق نشانگر این است که عوامل زیرساخت های فیزیکی، دسترسی و فرهنگی– اجتماعی به ترتیب با سطح معناداری 04/0، 01/0 و 03/0 انطباق مطلوبی با نیاز زنان ندارند؛ اما سطح معناداری عامل امنیت با میزان 217/0 بیانگر وضعیت مطلوب این عامل از نظر پاسخگویان است. با توجه به نتایج و مراجعه ی بالای شهروندان و گردشگران به منطقه، نیازمند توجه بالای مسئولان و نهادهای مرتبط می باشد.
تحلیل نابرابری اجتماعی و اقتصادی در دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل کالبدی و اجتماعی است. هدف پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی است. رویکرد نظری پژوهش حاضر، در تحلیل جامعه شاختی نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی، استفاده از نظریه های کلاسیک مکتب شیکاگو، مکتب اقتصاد سیاسی فضا و رویکرد پست مدرن ها در مورد فضاهای مصرفی و نوع سوم است. در تحقیق حاضر از روش پیمایشی و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر جمعیت تهران در سال 1395و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. نمونه گیری مورد استناد، خوشه ای چند مرحله ای در سطح مناطق 22گانه تهران است. روایی و پایایی شاخص ها و گویه های پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ با 68 گویه به میزان 924 بوده است. تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS، برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون، به منظور پیش بینی متغیرهای ملاک با توجه به تغییر در متغیرهای پیش بین از رگرسیون، جهت تعیین نقش هریک از متغیرهای پیش بین در متغیرهای ملاک از تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای پیش بین این پژوهش- پایگاه اجتماعی و اقتصادی، دارایی و توان اقتصادی، مشارکت، اعتماد و شبکه روابط اجتماعی- در مجموع نزدیک به 4/68 درصد از تغییرات و واریانس متغیر ملاک – استفاده از فضاهای عمومی شهری -را تحت تأثیر قرار می دهند و 6/31 درصد از عوامل مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی شهری به متغیرهای خارج از این پژوهش ارتباط پیدا می کند.
ارتقای سطح کیفی فضاهای عمومی شهری با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: محله دزاشیب منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی، ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. و عدم دسترسی بخش هایی از شهر به فضاهای عمومی باعث محرومیت ساکنان از امکانات موجود خواهد بود که نشان از یک بی عدالتی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا با تعیین 9 شاخص از جمله دسترسی ها به مراکز آموزشی، درمانی، انتظامی، شبکه ارتباطی اصلی، پارک ها و فضاهای سبز و... به ارزیابی سطح کیفی فضاهای عمومی محله دزاشیب واقع در ناحیه 4 منطقه 1 شهرداری تهران با تأکید بر موضوع دسترسی خواهد بود. روش تجزیه و تحلیل این تحقیق تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و ابزار تحلیل نیز expert choice و GIS می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد فضاهای عمومی واقع در مرکز و شرق محله از وضعیت نامناسبی به جهت برخورداری از عدالت اجتماعی، مواجه است. و نیازمند جانمایی کاربری ها و فضاهای عمومی شهری بخصوص فضاهای مذهبی، درمانی، انتظامی و حمل و نقل عمومی است و در پایان نیز پیشنهادات و راهکارهایی در جهت ارتقاء سطح کیفی فضاهای عمومی محله ارائه گردیده است.
پیش درآمدی بر گونه شناسی فضاهای همگانی شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده محله ازگل)
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های مهم کنونی حوزه طراحی شهری موضوع گونه شناسی فضاهای عمومی در شهر است. فضاهای عمومی در طراحی و برنامه ریزی شهری تحت عناوینی همچون «عرصه عمومی»، «فضای شهری»، «مکان عمومی» و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عرصه عمومی به نوعی یک قلمرو همگانی است که عموم مردم یک شهر حق حضور در آن را دارند. علیرغم این تعریف ساده در تبیین گونه شناختی عرصه های همگانی رویکرد واحدی وجود ندارد. تنوع رویکرد، بسیاری از کارشناسان را در سنجش وضعیت محیطی مکان های یاد شده سردرگم می کنند. این گفتار درصدد یادآوری این مطلب است که می توان با وجود تفاوت دیدگاه ها به شیوه سنجش و تحلیل یکپارچه ای دست یافت. لذا در این مقاله سعی می گردد تا با بررسی دیدگاه ها، تفکرات و نظریات صاحب نظران در حوزه شهرسازی به روش توصیفی-تحلیلی به تنوع برداشت ها از مفهوم عرصه عمومی، قلمرو عمومی-خصوصی، و فضاهای عمومی شهری اشاره گردد. در این راستا به بررسی و تحلیل محتوا و کارکرد فضاهای شهری و در نهایت، نوعی گونه شناسی فضاهای عمومی شهری پرداخته می شود. این برداشت از شیوه های گونه شناسی در مطالعات موردی محله ازگل تهران بازنمون می گردد.
بررسی تطبیقی رویکردهای سنجش کیفیت در طراحی فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود ، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار سنجشی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور سنجش کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارائه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با سنجش مولفه ها ، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. همچنین علاوه بر بیان پارامترهای کیفی ، نظریه پردازان در راستای مطالعات خود مدل هایی برای طبقه بندی این کیفیت ها ارائه کرده اند به نحوی که هر یک از این مدل ها بر اساس دیدگاه مشخص شکل می گیرد که به طبقه بندی خاص خود منجر می شود . اما اینکه کدامیک از این مدل ها می تواند مدل جامع تری برای سنجش مولفه های کیفی محیط معرفی شود ، مشخص نیست . در این پژوهش سعی بر آن است تا در حد مطلوب، با تدوین مفاهیم مشترک و بررسی رویکرد های موجود، مقایسه تطبیقی میان مدل های ارائه شده انجام گیرد و امکانات و محدودیت های هر یک از مدل ها مشخص گردد به ترتیبی که با معرفی مدل جامع تر، بتوان از آن در شناسایی فضاهای مطلوب شهری و تعیین میزان مطلوبیتشان بهره برد.
تحلیل و ارزیابی علل وندالیسم در فضاهای عمومی شهری(نمونه موردی شهر رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه وندالیسم به معنای تخریب اموال عمومی در سطح شهر به عنوان پدیده جهانی و بخصوص در نواحی شهری بسیاری از جوامع اعم از مدرن و درحال توسعه شایع است که از ابعاد مختلفی می توان بدان پرداخت. مطالعات انجام شده نیز نشاندهنده ی اهمیت یافتن این مسأله در جامعه شهری ایران می باشد که با وجود خسارات و زیان های ناشی از وندالیسم در فضاهای عمومی شهری کشور، آمار و اطلاعات کافی در این زمینه خصوصاً دامنه، ابعاد، گستره، علل و انگیزه موضوعات تحت تخریب در اثر وندالیسم در دسترس نیست، براساس بررسی های انجام گرفته فضاهای عمومی شهر رباط کریم نیز با چنین مسائل و مشکلاتی روبرو هستند که ضرورت توجه به این موضوع و بررسی آن را حائز اهمیت ساخته است؛ بنابراین هدف ما در این پژوهش بررسی مفهومی وندالیسم و علل ظهور آن در فضاهای عمومی شهری و تطبیق آن با شهر رباط کریم و ارائه ی راهکارهایی در جهت کاهش این معضل و ایجاد تعادل در فضاهای عمومی شهر مورد مطالعه می باشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در این پژوهش اسنادی- پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد که جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنان شهر رباط کریم بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس مسکن 1385، 86871 نفر می باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 321 نفر محاسبه شده است و برای تعیین روایی و پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که 0.7به دست آمده است که عددی مطلوب و در حد متوسط است و نشانگر دقت لازم در احراز پایایی سازه در پرسشنامه و گویه های طراحی شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثبات فرضیات مورد نظر است که می توان گفت عدم کنترل و نظارت اجتماعی، ناهماهنگی بصری واحساس ناکامی و اجحاف از علل گرایش به وندالیسم در فضاهای عمومی شهری می باشند؛ بنابراین تغییر و دستکاری مداوم محیط و ارزیابی آثار آن، از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چرا که روابط محیط و رفتار پویاست و فرایندی با دروندادها و بروندادهای ثابت و راکد نیست.
ارزیابی مولّفه های مؤثر بر امنیت فضاهای عمومی شهری و تلاش جهت ارتقای آنها (مطالعه موردی: پاک بعثت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای عمومی شهری بستر رشد و تکامل جامعه شهری می باشند. آرامش و احساس امنیت در این گونه فضاهای شهری ضرورتی انکارناپذیر است و عدم توجه به آن تهدیداتی را در عرصه شهر و پیرامون آن به وجود می آورد. ناامنی و اضطراب اجتماعی در این فضا مانع از رشد و توسعه می گردد. فضاهای عمومی از جمله پارکها به عنوان بستر و زمینه ساز ایجاد تعاملات و مراودات اجتماعی، بیش از هر محیط شهری نیازمند امنیت است. در فرایندهای برنامه ریزی شهری امروزه توجه به مولفه امنیت در فضاهای عمومی شهری و تدوین سیاستهای مناسب جهت ارتقاء آن به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه قرار گرفته است. در این میان ساماندهی فضای شهری به موازات توجه به الگوهای رفتاری مردم و مصرف کنندگان در دستیابی به امنیت فضایی نواحی شهری بسیار مورد توجه می باشد. روش: این تحقیق با هدف ارائه شاخص های تأثیرگذار بر ارتقای امنیت در فضاهای عمومی شهری به مطالعه بر روی امنیت از بعد کالبدی، کارکردی، رفتاری به طور عام و در فضای پارک بعثت به صورت خاص پرداخته است. پس از مطالعه بر روی فضای مورد نظر شاخص هایی را جهت سنجش میزان امنیت موجود در فضای پارک استخراج و در قالب پرسشنامه بین استفاده کنندگان از فضای پارک ارائه گردیده است. یافته ها: تحلیل های آماری (رگرسیون تک متغیره و آزمون فریدمن) نشان می دهد که بین متغیرهای وابسته و مستقل با اطمینان ٩٩ درصد رابطه معنی داری وجود دارد همچنین بین شاخص های مورد نظر با شاخص امنیت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.. نتیجه گیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که افزایش، تنوع و بهبود کارکردهای موجود در پارک و محدوده اطراف آن می تواند بر میزان امنیت موجود تأثیر مستقیم گذارد.
ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی:منطقه یک شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
53 - 68
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت ساکن شهرها هستند و روند روزافزون حضور آنان در محیط های کار و فعالیت اجتماعی شهری سبب می شود تا در مکانیابی و طراحی و ساخت کالبد شهر حضور گسترده این قشر در عرصه های عمومی مورد توجه قرار گیرد. حضور در فضاهای عمومی، برنامه ریزی برای ارتقای امنیت زنان را ضروری می سازد. مرحله قبل از برنامه ریزی، ارزیابی و شناخت عوامل مؤثر بر امنیت زنان است. هدف این پژوهش ارزیابی احساس امنیت زنان در فضاهای شهری منطقه یک شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها جزو پژوهش های توصیفی_پیمایشی و به طور کامل مدل یابی معادلات ساختاری است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با هفت شاخص (نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی) و 35 گویه بر مبنای پاسخ های زنان ساکن منطقه یک با حجم نمونه 381 نفر انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS21 و smart- PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد شاخص های نظارت، اجتماعی، رفتاری، کالبدی، مبلمان، محیطی و دسترسی بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز تأثیر می گذارند. ضریب مسیر در شاخص دسترسی 549/0، شاخص اجتماعی 558/0، شاخص کالبدی 611/0.، شاخص مبلمان 284/0، شاخص محیطی 541/0، شاخص نظارتی 614/. و شاخص رفتاری 443/0 به دست آمده است. شاخص نظارت بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان منطقه یک شهر اهواز دارد و بعد از آن به ترتیب شاخص کالبدی، شاخص اجتماعی، شاخص دسترسی، شاخص محیطی و شاخص رفتاری و در آخر شاخص مبلمان کمترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان در منطقه یک شهر اهواز دارد.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر در شکل گیری حس مکانی در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر، تئاتر شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس مکانی مفهومی است کلی و پیچیده که در ارتقای کیفیت محیطهای انسانی و در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان از محیط و فضا تاثیر و نقش بسزایی دارد. با توجه به اهمیت موضوع در مقاله حاضر، با هدف بررسی عوامل شکل دهنده حس مکانی و سنجش معیارهای شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری(تئاتر شهر، فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر) صورت گرفته است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی – تحلیلی و بر اساس مرور منابع کتابخانه ای و نظرسنجی از کارشناسان و متخصصین امر به روش میدانی انجام گرفته است. از مدلهای تحلیل عاملی و سنجش سطح جذابیت به تحلیل داده های گردآوری شده پرداخته شد. نتایج حاصل از مدل نشاندهنده آنست که مهمترین عوامل تأثیرگذار در فرآیند شناخت، ارزیابی و ایجاد حس مکانی در فضاهای عمومی شهری، عامل کالبدی- محیطی، اجتماعی – فرهنگی و ذهنی – تجربی بوده و در فرآبند ایجاد حس مکانی عامل حس مکانی نسبت به عوامل دیگر شناسایی شده تأثیر بیشتری داشته و در ادامه نتایج حاصل از مدل سنجش سطح جذابیت نشان داد که در فرهنگسرای نیاوران و موزه هنرهای معاصر با توجه به عوامل شناسایی شده، رابطه عاطفی پیچیده ای فرد با فضا ایجاد می کند و فرد به مکان معنا می دهد و مکان برای او معنا دارد، ولی در تئاتر شهر، فرد با وجود اینکه میداند در یک مکان متمایز قرار گرفته است و نمادهای مکان را تشخیص می دهد ولی هیچ احساسی که او را به آن مکان متصل کند دیده نمیشود.
بررسی نقش شاخص های پایداری اجتماعی- فرهنگی در توسعه فضاهای عمومی شهرها (مورد کاوی: پارک خلدبرین و خیابان باغ ارم- شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
57 - 76
حوزه های تخصصی:
معماری به دست انسان بوجود می آید و این معماری از آرمان های انسان تأثیر می پذیرد و در ادامه نیز بر انسان تأثیرگذار است و بخشی از آرمان ها و ایده آل های او را برحسب نیاز در زندگی شکل می دهد. طراحی با توجه به پایداری اجتماعی- فرهنگی، می تواند نقش مهمی در هدایت انسانها به سمت یک جامعه سالم و مناسب زندگی داشته باشد. به همین منظور در سیاست گذاری و طراحی شهری، مدنظر قرارگیری هدف طراحی، تجربه بصری و الگوهای رفتاری کاربران بسیار مهم است. در نوشتار پیش رو، به مفهوم مؤلفه ها و معیارهای موثر بر طراحی معماری منظر و فضای فرهنگی و نوع ارتباط آن ها با انسان پرداخته شده است. این مقاله با هدف تبیین مؤلفه های کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی در فضاهای عمومی شهر تدوین شده و برای نمونه دو فضای عمومی شهر شیراز (پارک خلدبرین و خیابان باغ ارم) مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق این مقاله روش کیفی است و به شناخت عوامل سازنده توسعه پایدار شهری و مؤلفه های کیفی پایداری اجتماعی- فرهنگی و معیارهای معماری ایرانی- اسلامی پرداخته شده. یافته پژوهش حاکی از آن است که طراحی فضاهای عمومی شهری با تاکید بر پایداری اجتماعی- فرهنگی و توجه به مؤلفه های معماری ایرانی- اسلامی، به ایجاد فضایی زنده و پویا منجر می شود و با تأثیر بر اندیشه ذهنی افراد به ایجاد تجمعات و خاطرات جمعی برای رسیدن به صلح و آرامش روحی می پردازد و علاوه بر ارزش های کمی، در جهت برطرف کردن نیازهای کیفی نیز گام برمی دارد و با طراحی مناسب، امکان تفکیک بهتر فضایی، ایجاد حس سکون و پویایی را همزمان فراهم می آورد.
شناسایی و اولویت بندی موانع گردشگری ورزشی در فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی موانع گردشگری ورزشی در فضاهای عمومی شهری و پارک های بانوان شهر شیراز است. روش پژوهش حاضر براساس هدف تحقیق، کاربردی و از نوع میدانی می باشد. برای گردآوری داده های مربوط به متغیرهای مورد بررسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه با نظرسنجی از اساتید و متخصصان مرتبط تأیید شد. پایایی کلی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (a > / 77). جامعه آماری این تحقیق با توجه به هدف اصلی تحقیق شامل زنان مراجعه کننده به فضاها و پارک بانوان شهرستان شیراز می باشد. تعداد 300 نفر از زنان مراجعه کننده به پارک بانوان به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. برای توصیف داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی و از آزمون های تحلیل عامل اکتشافی و آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان دادند که عوامل فردی و شخصی، محدودیت زمانی، عامل روان شناختی، ضعف مدیریت، عدم آگاهی و آموزش، محیط اجتماعی، عدم مشارکت و حمایت اطرافیان و محیط فعالیت به ترتیب موانع توسعه گردشگری ورزشی در پارک بانوان شیراز بودند. به طور کلی فضاهای طبیعی، پارک ها و دیگر فضاهای سبز شهری بستر مناسبی برای توسعه گردشگری ورزشی فراهم نموده است که با برداشتن عوامل بازدارنده می توان گردشگران ورزشی بیشتری را جذب فضاها و پارکهای شهری نمود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل طراحی مؤثر بر تعاملات اجتماعی شهروندان در میدان های عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
117 - 132
حوزه های تخصصی:
میدان شهری از مهم ترین فضاهای شهری است که از دیرباز بستر شکل گیری زندگی اجتماعی بوده و در رشد اجتماعی شهروندان نقش مهمی ایفا می کند. افزایش زندگی مدرن شهری و گسترش فرهنگ شهرنشینی باعث غفلت از اهمیت فضای عمومی بسترساز برای این تعاملات اجتماعی شده است؛ بنابراین ضرورت دارد که میدان های عمومی شهری به نیازهای کاربران از گروههای مختلف سنی و نژادی پاسخ دهند و باید طبق آن نیازها طراحی و اجرا شوند. ازاین رو، هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل طراحی مؤثر بر تعاملات اجتماعی در میدان های عمومی شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان به سبزه میدان شهر بجنورد می باشند که بر اساس فرمول کوکران 410 نمونه برای پرسشگری به صورت کاملا تصادفی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش پرسش نامه که حاوی 42 پرسش از 22 عامل طراحی در قالب طیف 5 گزینه ای لیکرت می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی روی 22 عامل های طراحی میدان عمومی شهری، 4 دسته جنبه های فیزیکی، جنبه های رفتاری و روان شناختی، جنبه های مدیریتی و جنبه های جغرافیایی را در مدل ارائه شده تبیین می کند. نتایج حاصل نشان می دهد که "جنبه های مدیریتی" با بار عاملی 0.96 اولویت اول و "جنبه های رفتاری و روان شناختی" با بار عاملی 0.67 اولویت آخر تأثیرگذار بر میزان تعاملات اجتماعی در سبزه میدان شهر بجنورد می باشند. براین اساس با توجه و برنامه ریزی بهتر بر طراحی میدان های عمومی شهری، می توان به بهره وری بیشتر این فضاها در راستای افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان دست یافت.
برنامه ریزی شهر دوستدار کودک در راستای ارتقاء مشارکت نوجوانان (مطالعه موردی: شهر آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
247 - 278
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای عمومی شهرها بر اساس اصول و معیارهای استفاده بزرگ سالان شکل گرفته است و اغلب فضاهای شهری، عمدتاً فاقد کیفیت برای استفاده کودکان و نوجوانان و به دور از مشخصه های یک شهر دوستدار کودک می باشند. با توجه به حساسیت گروه سنی نوجوانان، وقت آن رسیده که نوجوانان و ارزش های آنان وارد معادلات شهرسازی شده و به آنان اجازه داده شود که با مشارکت در فرایند برنامه ریزی شهری، در ایجاد فضاهای زندگی خود سهیم باشند. در این پیمایش، نوجوانان 12 تا 18 سال شهر آباده به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه با روش کوکران 150 نفر مشخص شده است، ضمن آنکه از نظرات والدین و مسئولین شهر نیز از طریق پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است و جنبه کاربردی دارد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که میزان مشارکت اجتماعی نوجوانان در فضاهای عمومی شهر آباده کم است. همچنین عوامل مؤثر بر ارتقاء مشارکت نوجوانان در فضاهای عمومی این شهر، امنیت، دسترسی، افزایش مکان های تفریحی، خدمات و امکانات بوده که محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بیانگر رابطه مستقیم و مثبت بین ارتقا امنیت و افزایش مشارکت نوجوانان بوده و از طرف دیگر بهره گیری از رویکردهای شهر دوستدار کودک در کاهش بزه اجتماعی در میان نوجوانان مؤثر بوده است. درنتیجه راهبردهایی همچون تسهیل مشارکت نوجوانان از طریق برگزاری جلسات نظرسنجی از نوجوانان و ملاقات با شهردار، ارتقا کیفیت کالبدی محلات و بهبود دسترسی، استفاده از عناصر طبیعی در فضاها، افزایش حس امنیت و توانمندسازی نوجوانان و خانواده ها در حیطه متداخل شهرداری و سایر نهادها پیشنهاد می شود.
تحلیل کیفی خشونت علیه زنان در فضاهای عمومی شهر و پیامدهای آن (مورد مطالعه: زنان 20-50 ساله شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
187 - 210
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی خشونت علیه زنان در فضاهای عمومی شهری به روش نظریه مبنایی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه زنان 50-20 ساله شهر بندرعباس و نمونه ها هدفمند تا مرحله اشباع نظری به تعداد 24 نمونه انتخاب شده اند و روش گردآوری داده ها نیز مصاحبه عمیق بوده است. بر اساس کدگذاری داده ها پدیده «خشونت جنسی علیه زنان» به عنوان پدیده محوری در نظر گرفته شده است. شرایط علّی بروز این پدیده عبارتند از: 1)کلیشه های جنسیتی، 2)امنیت کالبدی و اجتماعی فضاهای عمومی، 3)نوع پوشش و رفتار زنان و 4)شبکه ارتباطی زنان. راهبردهای که زنان در مقابل این پدیده اتخاذ نموده اند عبارتند از: 1)اجتناب اجتماعی(منفعل)، 2)بی تفاوتی اجتماعی(منفعل) و 3)مقابله اجتماعی(فعال). این راهبردها از دو گروه عوامل تأثیر پذیرفته اند؛ بستر حاکم عبارتند از: 1)متغیرهای زمینه ای(سن، تأهل، تحصیلات، شغل، و...)، 2)پایگاه اقتصادی-اجتماعی و3)اندازه شهر(وسعت، جمعیت). و شرایط مداخله گر عبارتند از: 1)توانمندسازی زنان در حفاظت شخصی و 2)نظارت و حمایت اجتماعی. پیامدهای حاصل از راهبردهای مذکور نیز عبارتند از: 1)تهدید روانی، 2)تهدید اجتماعی و3)توانمندی.