مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
فضاهای عمومی شهری
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
167 - 194
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر نقدهای بسیاری در مورد میزان عمومیت فضاهای جدید شهری و از میان رفتن و یا کاهش شایان توجه عمومیت این فضاها در مقایسه با فضاهای شهرهای سنتی، مطرح گردیده است. به نظر می رسد بیشتر تحلیل های اخیر از هنجارهای گفتمان جامعه مدنی متأثر شده اند. اما با وجود نظریه پردازی های موجود در گفتمان جامعه مدنی تحت عنوان ایده عرصه عمومی، هیچ یک از آثار موجود تا مرحله ارائه عامل های سازنده عمومیت فضاهای شهری پیش نرفته اند و اجماعی بر سر معیارهای داوری درباره عمومیت این فضاها وجود ندارد. با توجه به این شکاف نظری، طرح ریزی پژوهشی با هدف مقایسه میزان عمومیت فضاهای جدید و فضاهای سنتی شهری با رهیافت دستیابی به معیارهای ارزیابیِ عمومیت فضاها در گفتمان جامعه مدنی و بررسی قابلیت کاربست آنها برای فضاهای شهری بایسته است. مقاله پیش رو با این هدف ابتدا با شیوه تحلیلی و توصیفی به مرور ساختارمند انگاره های اندیشمندان و تجربه های پژوهشی مرتبط پرداخته است و در گام بعدی قابلیت کاربست عامل های به دست آمده را به عنوان معیارهایی برای داوری عمومیت فضاهای شهری، از طریق روش دلفی بررسی نموده است. مشخص گردید که چهار عاملِ دسترسی همگانی، انطباق پذیری، تعامل و گفتگو و مصونیت، برای قضاوت درباره عمومیت فضاهای شهری مناسب هستند. بر این پایه، با هدف پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، میزان عمومیت فضای جدید ارگ تجریش و فضای سنتی بازار تجریش مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که موفقیت این دو فضا در دو عامل مصونیت و تعامل و گفتگو تفاوت معنی داری دارند. اما میزان عمومیت دو فضا تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۴۸-۳۳
حوزه های تخصصی:
در ایران با توجه به تسلط حرکت سواره بر فضاهای شهری، روزبه روز از میزان مقیاس انسانی و ارزش های اجتماعی فضاهای شهری کاسته شده است. متأسفانه در بسیاری از شهرهای ایران، تلاش هایی در راستای انسان محور بودن فضاهای شهری صورت نمی گیرد که میدان مرکزی شهر بم نیز یکی از این فضاها می باشد، در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی شهر و عرصه همگانی، به شناسایی عوامل مؤثر در ارتقای حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و تحلیل نقش و اهمیت هر یک از عوامل شناسایی شده در انجام و شکوفایی فعالیت های اجتماعی پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، با استفاده از روش گروه خبرگان و نمونه گیری در دسترس، 83 نفر موردبررسی قرار گرفتند و مرحله تکمیل پرسش ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل عاملی و مدل سنجش جذابیت استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 35 معرف مستخرج از ادبیات تحقیق و مشورت با اساتید، 3 عامل اصلی کالبدی-فضایی، فعالیتی-عملکردی و ادراکی-معنایی با 29 معرف شناسایی شدند که با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری در ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری نقش دارند. همچنین مشخص شد درصورتی که عوامل شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری ایجاد یا احیا شوند، در ارتقای فعالیت های اجتماعی و اختیاری نقش مهمی دارند، ولی بر فعالیت های اجباری تأثیری ندارند. سخن آخر اینکه محصوریت فضا اصل بنیادین در طراحی معماری و فضای شهری به حساب می آید و فضا درواقع با محصوریت شروع می شود و رعایت عوامل شناسایی شده در مقاله ی حاضر می تواند فضاهای عمومی شهری را در پیوند با سایر اصول طراحی معماری برای افراد جامعه اجتماع پذیر نماید.
ارزیابی کاربری اراضی با تأکید بر فضاهای عمومی (مورد مطالعه: محله های منطقه ده تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
263 - 278
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از مهم ترین گونه های فضاهای شهری محسوب می شد. فضاهایی که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی بدون هیچ گونه محدودیتی حق استفاده از آن را دارا هستند .هدف از بررسی و ارزیابی کاربری اراضی با تأکید بر فضاهای عمومی (نمونه موردی محله های منطقه ده تهران) به طور کلی، می توان ارزیابی وضعیت کمی فضاهای عمومی، سطح بندی ،تجزیه و تحلیل، پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در سطح محله های منطقه ده شهر تهران را بیان کرد. پژوهش از نوع کارکردی و از نوع روش اکتشافی و توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد بررسی، کل جمعیت منطقه ده کلانشهر تهران با 818 هکتار وسعت، سه ناحیه و 10 محله می باشد. روش جمع آوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای، اسنادی است. اطلاعات مورد نیاز از آخرین طرح تفصیلی منطقه ده تهران و بر مبنای سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 جمع آوری گردیده است. سطح بندی ،تجزیه و تحلیل، پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در سطح محله های منطقه ده شهر تهران را بیان کردارزیابی فضاهای عمومی محله های منطقه ده تهران به وسیله 5 شاخص اصلی و 5 زیر شاخص آن ها انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از مدل تاپسیس مدل آنتروپی شانون و نرم افزارGIS و Excelو SPSS انجام شده است. بر این اساس هر یک از محله های منطقه ده تهران از نظر شاخص های مورد نظر رتبه بندی و سطح بندی شده اند که نتایج در جداول و نقشه ها ارائه شده است همچنین سطح و سرانه وضع موجود هر یک از کاربری های عمومی با سرانه و سطح استاندارد مقایسه و در جداول مجزا محاسبه گردیده است.
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزه های تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
مطلوبیت سنجی عوامل کلیدی تاثیرگذار بر مقوله احساس امنیت بانوان در فضاهای باز شهری (مطالعه موردی: ناحیه منفصل شهری نایسر؛ سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعه درباره ی حضور پذیری زنان در محیط های شهری یکی از دغدغه های اصلی مدیران و برنامه ریزان شهری به حساب می آید. لذا هدف این پژوهش، مطلوبیت سنجی عوامل کلیدی تاثیر گذار بر مقوله احساس امنیت بانوان در فضاهای باز شهری ناحیه بلافصل شهری نایسر می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با چهار شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی استخراج شده است و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران برابر با ۳۷۵ نفر محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از روش تحلیل عاملی در نرم افزار ssps استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که امنیت فضاهای عمومی منطقه نایسر در ابعاد کالبدی - فضایی، اجتماعی - رفتاری و دسترسی از منظر زنان پایین است؛ در حالی که در بعد نظارت میزان امنیت این فضاها در حد متوسط می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که در مجموع می توان از میان ۲۳ شاخص استخراج شده بر روی ۴ عامل مهم در ارتقاء حس امنیت زنان تاکید نمود که عبارتند از: بازسازی محیطی و افزایش نظارت پلیس (با مقدار ویژه ۹۴/۴)، ارتقاء کیفیت محیط های سواره و پیاده و نظارت های هوشمند (با مقدار ویژه ۳۷/۳)، استقلال افراد برای حضور در فضاهای عمومی (با مقدار ویژه ۴۱/۲) و عامل رنگ آمیزی و خوانایی المان های شهری (با مقدار ویژه ۳۴/۲).
بررسی و ارزیابی مطلوبیت فضاهای شهری در راستای رضایت مندی روانی جامعه سالمندان، مطالعه موردی: خیابان ملت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش جهانی جمعیت سالمندان در چند دهه اخیر، ایجاد فضاهای مطلوب شهری برای خدمات رسانی به آنها چالشی مشترک برای برنامه ریزان و سیاست گذاران تمام جوامع ایحاد کرده است. در کشور ما هم با توجه به افزایش نرخ سالمندی و هشدارهای صاحب نظران در ارتباط با وقوع بحران سالمندی در آینده نزدیک، ضرورت ایجاد فضاهای عمومی مناسب برای این گروه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در همین راستا، پژوهش حاضر میزان مطلوبیت فضاهای عمومی شهری در ارتباط با نیازهای جامعه سالمندان در خیابان ملت شهر شهرکرد را با بهره گیری از رویکرد خیابان های دوستدار سالمند مورد مطالعه قرار داده و سپس به بررسی نقش آن در ایجاد حس رضایتمندی پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش سالمندانی را شامل می شود که به هنگام پرسشگری و حضور پژوهشگر در پیاده روها و خیابان ملت در طول چند روز (بهار 1402)، در این محدوده حضور داشتند که300 نفر از آنها به روش نمونه گیری اتفاقی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق مطالعه کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، ضریب همبستگی و آزمون رگرسیون خطی چندگانه انجام گرفته است. یافته های بدست آمده نشان داد که مقادیر میانگین بیشتر شاخص های مورد بررسی، کمتر از میزان متوسط است. همچنین بین مولفه های خیابان های دوستدار سالمند و حس رضایتمندی رابطه مثبت وجود دارد. به علاوه، مؤلفه ایمنی و قابلیت دسترسی بیشترین تأثیر را در رضایتمندی روانی جامعه سالمندان دارند. به طور کلی نتایج نشان می دهد که خیابان ملت شهرکرد در ایجاد حس رضایتمدی جامعه سالمندان موفق عمل نکرده و نتوانسته فضایی دلپذیر و امن را برای این گروه فراهم کند
بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار شهروندان (نمونه موردی: خیابان مدرس کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شاخص های فضاهای عمومی مطلوب، به ادراکات فردی و ارزش های اجتماعی و فرهنگی نیز مربوط می شود که این نیازها موجب تأثیر رفتار افراد در محیط های پیش روی خود بوده و یکی از عوامل مهّم معیارهای کیفی محیط است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار شهروندان (نمونه موردی: خیابان مدرس کرمانشاه) می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و با توّجه به ماهیّت مطالعه و فرضیه های مطرح شده، روش پژوهش توصیفی – تحلیلی (پیمایشی) و از نوع همبستگی می باشد. براساس فرمول کوکران، حجم نمونه شهروندان در خیابان مدرس 246 نفر در نظر گرفته شده است. همچنین روش نمونه گیری به صورت روش تصادفی ساده می باشد. جهت گردآوری اطلاعات و شناخت منطقه از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری و آزمون های مختلف توکی، T تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین متغیر الگوهای رفتاری و طراحی شهری در جهت رفتار استفاده کنندگان در نسبت با فضا ضریب همبستگی 052/0 با سطح معناداری 008/0 وجود دارد. بین متغیرهای کالبدی و اقتصادی ضریب همبستگی 135/0 با سطح معنی داری 009/0 وجود دارد. بیشترین میزان تأثیرگذاری در مؤلفه های اجتماعی و پس از آن در مؤلفه های اقتصادی با فاصله نزدیک امتیازی دیده می شود و معیار کالبدی کمترین میزان تأثیرگذاری در عوامل تاثیر گذار فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری در تصویر ذهنی شهروندان دارا می باشد.
تحلیلی بر عملکرد فضاهای عمومی شهری با اهداف پیاده مداری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر ارومیه)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
118 - 140
حوزه های تخصصی:
پیاده روی به عنوان یکی از بنیادی ترین، ارزانترین، سالمترین، پاکترین و دراستطاعت ترین شیوه های آمد و شد، تفریح و اجتماعی شدن شهروندان به شمار می رود. از آنجا که آغاز و پایان نزدیک به همه جابه جایی های درون شهری با پیاده روی گره خورده است و این شیوه آمد و شد دارای پیامدهای مطلوب اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بسیاری است، ارزیابی قابلیت پیاده روی شهر، به عنوان یکی از دغدغه های برجسته برنامه ریزی شهری نوین مطرح می باشد. بنابراین آسیب شناسی عملکرد فضاهای عمومی شهری با اهداف پیاده مداری به عنوان برجسته ترین هدف این پژوهش مطرح شده است. در همین زمینه تلاش پژوهش باشنده بر این بوده تا عملکرد فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر ارومیه را از نگاه میزان ایمنی و راحتی در پیوند با اهداف پیاده مداری، مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. روش پژوهش پیمایشی بوده و گردآوری داده ها بر پایه مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و بررسی های میدانی (در قالب کاربست ابزاری چون چک لیست، مطالعات کارشناسی، مشاهده و عکس برداری از محدوده) بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزارهای آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که هر چند بخش مرکزی شهر ارومیه دارای بیشترین بار ترافیکی و جمعیتی در سطح شهر می باشد، اما به لحاظ شاخص های مرتبط با تسهیلات پیاده روی دارای وضعیت مطلوبی نبوده و این امر با بنیادهای پیاده مداری سازگار نمی باشد. در این راستا، راه حل ها و پیشنهادهایی ارائه گردیده است.
بررسی رابطه مکان مندی فضاهای عمومی شهری با ادراک پیوستگی ساختمان و شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۹۹-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
تجارب زیسته و ادراک زنان از فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: زنان شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
565 - 597
حوزه های تخصصی:
هنگام تحقیق درمورد فضای شهر مهم است که نه تنها خود فضا، بلکه افرادی که از آن استفاده می کنند و درواقع چگونه از آن استفاده می کنند، درنظر گرفته شود. پژوهش حاضر بر زنان شهرستان سقز متمرکز می شود تا تجربیات ظریف زنان در حین حرکت در فضاهای عمومی و چگونگی استفاده و مذاکره زنان از این فضاها را در سلسله مراتب جنسیتی، طبقاتی و اجتماعی-فضایی منعکس کند. از میان رویکردهای متعدد تحقیق کیفی برای بررسی تجارب زیسته زنان از فضاهای عمومی شهری، رویکرد پدیدارشناسی برگزیده شد تا به ارائه گزارش عمیق و دقیق تر افراد از تجاربشان بپردازد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل زنانی بود که در شهر سقز زندگی کرده اند و تجربه حضور در فضاهای عمومی را دارند. روش نمونه گیری که در پدیدارشناسی استفاده می شود، نمونه گیری هدفمند است؛ زیرا افرادی انتخاب می شوند که از پدیده های مربوط آگاهی داشته باشند تا امکان درک تجربه زیسته زنان در فضای عمومی فراهم شود. حجم نمونه تا شرکت کننده 20 ادامه یافت و تحلیل داده های پژوهش با روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی انجام گرفت. نتایج مطالعه در قالب هفت مضمون «برهم کنشی فضای عمومی-خصوصی»، «مرزبندی های فضایی»، «از ضرورت تا لذت حضور»، «دربرگیری و طرد فضایی»، «از کلیشه های حضور تا مقاومت فضایی»، «حس مکان» و «ادراک از شهر و الگوی ایدئال زنانه» با 19 دسته مضمونی ارائه شد و به توصیف جامعی از هریک از این مضامین پرداخته شد.