مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
آتش
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
103 - 122
حوزههای تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین صناعات بلاغی در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی امری مرسوم و معمول است. اکثر تمثیلات به کاررفته شده در آثار شاعران ریشه در اسطوره و دین دارند. فردوسی و مولانا که جایگاه شعر فارسی را در حماسه و عرفان به رفیع ترین نقطه ممکن متعالی رسانده اند، بیشترین استفاده را از تمثیل در جهت القای مجردات ذهنی خویش بر فکر و اندیشه مخاطب به کار برده اند. استفاده از تمثیل آتش یکی از شاخص ترین و بیشترین تمثیلات استفاده شده در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا می باشد. با وجود تفاوت های ماهوی و ساختاری در ادبیات حماسی و عرفانی، اشتراکات موضوعی تمثیل آتش در اشعار هر دو شاعر به چشم می خورد که با وجود همانندی در موضوع به لحاظ مضمون متفاوتند. در مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، اشتراکات موضوعی و تفاوت های نگرشی دو شاعر بلند آوازه مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا با نتیجه گیری از یافته ها میزان تاثیرپذیری دو شاعر از اسطوره و دین و نیز سیر تصاویر آتش از اسطوره تا عرفان مشخص گردد.
واکاوی نگاشت مرکزی استعاره های مفهومی و طرح واره های تصویری واژه های «آب» و «آتش» در ضرب المثل های برآمده از ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۲۴-۷
حوزههای تخصصی:
زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون، برخلاف نگرش بلاغت سنتی که برای استعاره معنایی صرفاً بلاغی و زیباشناختی قائل بودند و آن را پدیده ای صرفاً زبانی می دانستند، استعاره را دارای ماهیتی ادراکی و مفهومی می دانند. این نگاه به استعاره در چارچوب معناشناسی شناختی جای می گیرد که در آن، معنا برپایه ساخت های مفهومی قرار دارد و همانند حوزه های شناختی دیگر، مقولاتی ذهنی را باز می نمایاند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی، به واکاوی استعاره های مفهومی و طرح واره های تصویری در ضرب المثل ها می پردازد. عشق، زندگی، علم، ناتوانی، خواری، دنیا و فروتنی ازجمله نگاشت های مفاهیم مثبت و منفی در استعاره های مفهومی در ضرب المثل های برآمده از متون ادبی است. در این میان، «آب» و «آتش» از واژه هایی هستند که در ضرب المثل های فارسی و دیوان شاعران و نثر نویسندگان پیشین و معاصر، برای نمایاندن ساحت های مادی و معنوی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش، حاکی است که نگاشت اصلی در مفهوم استعاری ضرب المثل های متکی بر واژه «آتش»، ویرانگری است که با بسامد 42 بار تکرار شده است. نگاشت اصلی در استعاره مفهومی ضرب المثل های متکی بر واژه «آب» به صورت طرح واره فضایی (جابه جایی) است که با بسامد 18 بار تکرار شده است. این امر، نشان دهنده نگاشت مرکزی واژه «آب» و چرخش و عدم ثبات آن است. به طورکلی، شاعران و نویسندگان، با وام گیری این نگاشت ها، مضامینی خلق کرده اند که همواره شنونده را مشتاق نگاه می دارد و در ترویج ضرب المثل ها نقش داشته اند.
چهار آخشیج در اوستا
منبع:
پازند سال ۱۴پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴ و ۵۵
21 - 36
حوزههای تخصصی:
نگرش انسان های نخستین به عناصر و پدیده های اطراف، نظرگاه خاصی بود که همواره منجر به پرستش آنها در قالب ایزدان و الهه ها شده است و گاهی خشم و خروش طبیعت یا نا آرامی و رام بودن طبیعت را به آنها نسبت می داده اند. نگرش آریایی ها، خالی از این دیدگاه ها نبود و بعد از جدایی آریایی های هند و ایرانی از شاخه هند و اروپایی، برخی باورها در اندیشه آنان باقی ماند و برخی نگرش ها با تغییراتی روبرو شد. از جمله نگرش های خاص آریایی های ایرانی می توان به چهار عنصر طبیعت یعنی آتش، آب، هوا و خاک اشاره کرد. تحقیق بر روی برخی از این عناصر در دوره خاص، می تواند نگرش هایی را بیان کند و زمینه را برای مقایسه با اندیشه های قبلی و بعدی این قوم، به وجود آورد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی جایگاه چهار عنصر آتش، آب، باد و خاک در اوستا است که با ذکر ویژگی و کاربرد آنها، دلایل اهمیت این عناصر از قدیم تا به امروز بارز و آشکار می شود. منابع مد نظر، متن گاهان، یسن ها و یشت ها است.
بازشناسی رسم «ستی» در هند و بازتاب آن در متون ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۳۵۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
ایران و هند دو همسایه دیرین با خاستگاه مشترک و سابقه تمدنی کهن هستند که قرن ها در مجاورت هم زیسته اند و بر هم اثر گذاشته اند. این اثرگذاری در دوره هایی پررنگ و در زمان هایی کم رنگ بوده، اما می توان ادعا کرد که هرگز بی رنگ نشده است. رسمِ ستی(= ساتی) - که با معیارهای اخلاقی امروزی مغایر و با موازین ادیانِ ابراهیمی و زرتشتی ناسازگار است و طبعاً برای ایرانیان پذیرفتنی نیست - از رسوم قدیمی هندوان است که سالیان درازی اجرا می شده و امروزه ظاهراً متروک شده است؛ رسمی که مربوط به تقدسِ آتش، شکوه عشق، هندوییسم و نتیجه مردسالاری و زن ستیزی هندی است. این پژوهش با بررسی کتاب های هندی (مقدس و تاریخی) و تحقیقات مربوط به آن سرزمین و کنکاش در متون تاریخی ایران کوشیده است با بازشناسی ستی، علت و عناصر پدید آمدن یا چرایی و چگونگی اش را توضیح دهد و حضورش در ادب، شعر و منظومه های فارسی را بررسی و مطالعه کند.
نظام معنایی و کارکردهای سیاسی- اجتماعی اجاق و آتش در میان قشقایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
85 - 100
موضوع مقاله پیش رو پرداختن به نظام اعتقادی و آیینی در میان قشقایی ها با تأکید بر عنصر «اجاق و آتش» است. بررسی نظام اعتقادی و آیینی در میان ایلات ایرانی، به ویژه اجتماعات ایلی قبیله ای متناسب با نوع زیست آنها، از ابزارهای مهم شناخت ارزش ها، باورها، ذهنیت، هویت، نقش ها و موقعیت های اجتماعی آنهاست که به وضوح در ارتباطی معنادار و پیوسته باکلیت هویت ایرانی قرار دارند. بسیاری از این اعتقادات و آیین ها، در کنار کارویژه های اجتماعی، کارکردهای سیاسی و هویتی مهمی را ایفا کرده اند. هرچند امروزه بخش زیادی از جمعیت قشقایی، در شهرها ساکن شده اند، اما این جمعیت هنوز با چالش رهایی از سنت و پذیرش مدرنیته مواجه هستند، بنابراین تلاش برای حفظ آداب ورسوم ایلی خود یکی از مؤلفه های جامعه ی موردنظر برای رهایی از عواقب روحی و ذهنی این چالش است.
بررسی عناصر معماری در آتشکده و مسجد در ایران باستان و دوران اسلامی
حوزههای تخصصی:
با پایان گرفتن حکومت ساسانی، دوره اسلامی در ایران شروع شد، مسلمانان برای اعمال عبادی، نیاز به مسجد داشتند. از این رو آتشکده هایی را به مسجد تبدیل کردند و تعدادی را ویران کردند و جای آنها مساجد ساختند. در دوره های تاریخی متفاوت، عناصر مختلفی به آنها با سبک ها متفاوتی اضافه شد. در این پژوهش سوالاتی چون ویژگی های عناصرِکالبدی و فضایی آتشکده و چگونگی تغییرات آنها و تبدیل شدن به مسجد، به صورت واضح بیان شده است و پژوهشگر علت تغییرات بنا ها را متوجه شد. این پژوهش: به روش تحلیلی توصیفی و با نگرش تاریخی به انجام رسیده است که از طریق جمع آوری اطلاعات، گرد آوری شده است و نتیجه بررسی ها در رابطه با بناهای مساجد و آتشکده ها در دوره های اسلامی، به دین شرح است: مساجد از 4ساختار تشکیل شده اند، ساختار اول شبستان+صحنِ مسجد. ساختاردوم: چهارطاقی+شبستان+صحن. ساختارسوم فقط از یک شبستان و ساختارچهارم، فقط چهارطاقی است .
خرابات مغان؛ میکده و آتشکده زردشتی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
102 - 112
حوزههای تخصصی:
بی شک شعر حافظ چونان منشوری است که از هر زاویه ای به شعر او نگاه شود، جلوه ای از شعر او نمایان می شود. این تجلّی های گوناگون در تمام ابعاد شعر حافظ قابل مشاهده است. در این مقاله با بررسی پیشینه ی معانی پیشنهادی شارحان و حافظ پژوهان، کوشش شده است که به این پرسش، پاسخ داده شود که آیا خرابات مغان در شعر حافظ طبق گفته ی دیگران، به معنی مطلق میکده است و یا معنی دیگر آن، یعنی آتشکده ی زردشتی، ارجح تر است؟ با توجه به شروحی که از اشعار حافظ شده و بررسی کلمه ی خرابات مغان در شعر خود خواجه، به این نتیجه می رسیم که خرابات مغان در شعر حافظ شاید گاهی به معنای کنایی میخانه و یا جای فسق و فجور باشد، اما در اصل با توجه به شواهد و مدارکی که در متن می آوریم، یکی ازمعانی آن، آتشکده ی زردشتی است که در شکل بنای آن، زردشتیان از ساخت خورابه های مهری متأثر بوده اند به نحوی که تابش نور آفتاب بر آتش را روا نمی-داشته اند و حافظ آگاهانه بدین مسأله توجه داشته و آن را در مطلع شعر خود گنجانده است.
بن مایه های اساطیری آتش در اوستا و بندهشن و بازتاب آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
243 - 265
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) است که با کشف آن جهشی در شیوه زندگی انسان ها پدید آمد. این عنصر در میان تمام ملل دنیا همواره مورد احترام بوده است. عده ای آن را مورد پرستش قرار داده اند و مردمانی در اجرای مراسم آیینی از آن استفاده کرده اند. آتش ازگذشته های دور تا امروز از مراسم عزا تا جشن ها، با حالت نمادین دوگانه به گونه های مختلف در زندگی بشر، حضوری پررنگ داشته است. امروزه شمع همان نقش روشن گری آتش را ایفا می کند چه در مراسم جشن و شادی و چه در مراسم سوگواری؛ و درعین تعارض محیطی، نوعی آرامش را تداعی می کند و استفاده از آن در دنیا رایج است. تمام تمدن های بنام دنیا داستان های مختلفی برای پیدایش آتش دارند و نکته مشترک در تمامی اساطیر جهانی این است که کشف آتش به عنوان نقطه عطفی در زندگی بشر، همیشه مورد احترام بوده است. در این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، جای گاه عنصر آتش در اوستا و بندهشن بررسی و تضاد و تعارض در نماد این عنصر تحلیل شده است. آتش در شعر شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه، دست مایه سرودن اشعاری دل پذیر شده که با پیشینه مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و می توان ریشه آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
بررسی و مقایسه تصاویر آتش در ادبیات حماسی و عرفانی با تأکید بر شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از عناصر بنیادی در پیدایش هستی و نیز مهم ترین جلوه حیات در طبیعت برای انسان است. عنصر آتش از بدو زندگی تابه حال در میان تمام انسان ها و آیین ها دارای قداست و اهمیتی والا بوده است. این عنصر در افکار و سروده های دو شاعر بزرگ زبان و ادبیات فارسی، یعنی فردوسی و مولانا نیز همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و به اشکال مختلف در آثار آنان متجلی گردیده است. فردوسی آتش را آخشیج برتر عنوان نموده و در نظر او آتش سرچشمه ویژگی های بنیادین دیگر از قبیل گرما، سرما، خشکی و تری است. ویژگی های اساطیری آتش در شاهنامه مانند آتش آزمون و آتش تطهیر بسیار پررنگ و نمادین است. آتش در اشعار مولانا در قالب های تمثیل، تلمیح، استعاره، نماد و غیره به کاررفته است. آتش در اشعار مولانا در مصداق آتش حق و تجلیات وی، آتش انبیا، آتش عشق، آتش جهنم، آتش نفس و غیره به چشم می خورد که همگی برای تبیین معرفت، عشق و جلوه های آفرینش به کاررفته است. در این مقاله به شیوه توصیفی _ تحلیلی، تصاویر آتش در شاهنامه فردوسی و اشعار مولانا موردبررسی قرارگرفته است. کارکردهای معرفت، عشق و پاک کنندگی آتش عمدتاً تحت تأثیر اسطوره ها بوده و ازلحاظ رویکرد نقاط مشترک زیادی با شاهنامه فردوسی دارد؛ اما در تحلیل رویکرد عارفانه شعر مولانا و تصاویر او از آتش درمی یابیم که مجردّات فکری شاعر به طور رمزگونه بیان شده است.
حدیث نور
انگیزه طرح موضوع مربوط به مسأله نور و آفرینش نوری است. ملل گوناگون و نحله های مختلف و انواع مذاهب در تفسیر و تأویل آفرینش نظریات متفاوتی ابراز کرده اند؛ اما در بینش و دانش اسلامی آفرینش از مبدأ نورانی و اصل نور آغاز شده است، آن هم نوری که دارای شعور است. تمام آفرینش از نور مطلق منشأ یافته است و مهم ترین مظهر نورمطلق انسان کامل است که همکه جهان برای او و جهت رشد و تکامل او آفریده شده است. روش تحقیق پیمایشی یا به اصطلاح قدیم کتابخانه ای است. نتیجه تحقیق چگونگی آفرینش نوری و فلسفه نوری است. البته اثبات قضایا بسیار مشکل است؛ اما آن چه به نتیجه مربوط می شود، این است که اگر معتقد باشیم، جهان از منشأ نور مطلق، شعور، علم و قدرت مطلق آغاز شده است؛ بهتر است یا این که از مادّه کور و کر و یا در اثر تصادف به وجود آمده است؟ کدام عقیده برای ادامه زندگانی و امید به حیات بهتر و مفیدتر است؟
بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش آتش در ایران پیش از اسلام با تأکید بر آثار دوره ماد و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
24 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با مشاهده جایگاه آتش و آتشدان در نقش برجسته های آثار به جا مانده از پادشاهان مادی و هخامنشی می توان دریافت که آتش در ایران پیش از اسلام جایگاهی بس والا و مقدس داشته است؛ به طوری که در آثار به جا مانده از این دوران، حضور و تجلی آتش را در گوردخمه ها، مراسم بار عام پادشاهان، مراسم دینی و آیینی و نیز در آثار هنری و تشریفاتی به مراتب مشاهده می کنیم؛ از این رو سؤالی که در این رابطه مطرح می شود، این است که: نقشمایه آتش در دوره های ماد و هخامنشی دارای چه مفاهیم نمادینی است؟ هدف: بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش آتش در تاریخ ایران پیش از اسلام (دوره ماد و هخامنشی) و جایگاه این عنصر در فرهنگ و هنر این دوره هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش: با توجه به جنبه تاریخی تحقیق پیش رو، روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش به روش توصیفی و ارائه تصاویر انجام گرفته و اطلاعات به دست آمده، طبقه بندی و بررسی و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در بررسی نقش های به جای مانده از آثار مرتبط با دوره ماد و هخامنشی، آتش نمادین همیشه منطق پاکسازی شر توسط خیر را به نمایش می گذارد. آتش مظهر اَشَه (تقوا و درستی)، بر روی زمین است و آتشگاه جایگاه برخواندن و ستودن اهورامزدا است؛ همچنین آتش، نشان پاکی و آرامش هستی، بهره مند از ویژگی پاکسازی ماده و جوهره روان است. در حقیقت، چنانچه آتش عاری از این ویژگی می بود، هیچگاه نمی توانست رابطی بین دنیای انسان خاکی و قلمروی روحانی اهورا باشد.
تأویلات حِکمی حکیم سبزواری از مطهرات (مطالعه موردی آب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
107 - 129
حوزههای تخصصی:
سبزواری یکی از حکمای تاثیر گذار دوره قاجار است. ویژگی روش حِکمی سبزواری که در روش تأویلی او نیز تأثیر گذار بوده است، همراهی حکمت متعالیه و حکمت اشراق است. وی در یک تغییر روشی در صدد است تا با تفسیر باطنی و تأویل روشمند آراء و مبانی این دو جریان حِکمی و فلسفی حقیقت مورد نظر حکیمین متألِّه ( سهروردی و صدرا) را بدون اندک ناسازگاری و تعارض و در عین هماهنگی و هارمونی ارائه کند. لذا از ویژگیهای مهم تأویلات حکمی سبزواری، تلفیقی روشمند از مبانی حکمت متعالیه و حکمت اشراق است. مسأله پژوهش، بررسی تأویلات جامع(وجود شناختی و معرفت شناختی) بر اساس مبانی نوری و وجودی منسجم از آب به عنوان نخستین از مطهرات و تأویلات مشابه از سایر مطهرات( آفتاب و آتش)، ارائه مصادیق عینی رویکرد جمع و تلفیق علوم اسلامی در نزد حکیم سبزواری است. نتایج این پژوهش: تاویلات حکمی سبزواری از آب در عین اینکه جامع حکمتین اشراق و متعالیه است به باطن احکام شرعی و علم فقه نیز نظر دارد و به نحوی جمع بین حکمت عملی و نظری محسوب می شود. به این ترتیب و به نحو ضمنی امکان قابلیت حکمت (حکمت اسلامی) در معنای عامّ به مثابه پل ارتباط علوم اسلامی و انسانی معاصر نیز بررسی می شود.
بررسی عنصر آتش در ایران باستان و چگونگی بازتاب آن در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر سازنده و بنیادی در جهان مادّی که همواره نقش ارزشمندی در زندگی بشر ایفا کرده است، «آتش» است. هر چه در جهان وجود دارد همگی به نوعی با این عنصر مقدّس در ارتباط است. آتش از دیرباز دراساطیر ایرانی، جایگاه ویژه داشته است. زرتشت به آن جنبه اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانه زنده ای از پاکی و طهارت دانست. با توجه به راز آفرینی و شکوهمندی ذات آتش و نماد بودن آتش در اساطیر و افسانه های اقوام و ادیان گذشته و امروز، درمی یابیم که این عنصر همواره با زندگی و حیات انسان ها و مناسک و مراسم آیینی آن پیوند داشته است. مسلم است که آتش در پیشینه فرهنگی نیاکان ما، باور و اعتقادی دینی بوده است؛ اما امروز می توان آن را نماد پیوند در فرهنگ گذشته و حال دانست. عارف ایرانی مثل مولانا این آتش را در مکتب عشق و جمال به بیان های رمزی بیان نموده و دیدار با نور را چون زرتشت در مراحل سیر و سلوک نشان داده و در شهود باطنی به دیدار با نور رسیده است. این آتش همانی است که درگفته مولانا چنین انعکاس یافته است «هرکه این آتش ندارد نیست باد» و این آتش در شراب معنوی و موسیقی عرفانی و جمال معشوق بروز می کند و عرفان ایرانی را یکسره به رنگ خود درمی آورد. در این گفتار کوشیده می شود تا تفسیر و تحلیلی از آتش در دیدگاه مولانا با روش تحلیلی(کتابخانه ای) داده شود.
نشانه -معنا شناسی «آتش» در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً نشانه و معنا در علم زبان شناسی مکمل یکدیگر هستند و هر کدام بدون دیگری چیزی به حساب نمی آید، عطار در گفتمانی که از آتش در آثار عرفانی خود ارایه می دهد، گونه ای از نشانه مشهود است که آتش نه تنها در جایگاه یک وسیله گرمابخش، که در جایگاه معنا و مفهوم دیگری نیز بروز می کند، که بررسی آن بیشتر در حوزه ساختار جانشینی زبانی شکل می-گیرد. پرسش های اصلی ما این است که آتش در شعر عطار نیشابوری چه حالت هایی پیدا می کند، چگونه به جریان در می آید و گسترش می یابد؛ همچنین چگونه آتش می تواند معناآفرینی کند و چه معانی و ارزش هایی را ایجاد می کند؛ همچنین آتش و همبسته های آن با کدام نظام های نشانه- معناشناسی از قبیل تنشی، حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی ارتباط دارند؟ در این فرآیند نشانه ها معمولاً در پیوند با معناها در قالب سیال، پویا و چند بعدی شکل می گیرند. این روش قادر است ضمن تجزیه و تحلیل متون ادبی و عرفانی ، خوانشی دگرگون از آنها آشکار کند. بررسی در آثار عطار نشان می دهد که وی با رویکردی تازه به پدیده ها از جمله آتش در پیوندی حسی ادراکی معانی و مفاهیمی زیبا را رقم زند. عطار در این رویکرد زبانی، آتش را از نشانه شناسی ساختگرا به طرف نشانه معناشناسی سیال سوق داده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نشانه معنا شناسی «آتش» در آثار عطار نیشابوری است که به شیوه تحلیلی توصیفی انجام شده است. براساس این پژوهش می توان نظامی برای درک بهتر مفاهیم مرتبط با نشانه- معنای آتش در شعر عطار نیشابوری به دست آورد.
اصل تضاد یونگ در رابطه با متضادهای وحدت یافته آب و آتش (با تکیه بر شعر فروغ فرخ زاد و أمل دُنقُل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
60 - 85
اصل تضاد از مهم ترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی ذهن آدمی می باشد که در مکتب روان شناسی تحلیلی یونگ، برانگیزاننده کل رفتار و تولیدکننده کل انرژی روان است. یونگ با مقایسه ای علمی میان انرژی روانی و نیروی بیولوژیک پایسته، رابطه ای عمیق میان شدّت انرژی روانی اسطوره ها و ماهیّت مفهومی آنان ایجاد می کند تا جایگاه مفهومی آنها در لایه های عمیق آثار ادبی و هنری به خوبی نمایان شود. در این پژوهش، با توجّه به انرژی روانی و نیروی درونی در اسطوره ها، آثار پدیدآورندگانی چون فروغ فرخ زاد و أمل دُنقُل براساس اصل تضاد (دوگانگی) یونگ مورد کاوش قرار می گیرند تا میزان و شدّت تأثیرپذیری آنان از ماهیّت پارادوکسیکال نمادین عناصر اسطوره ای و متضادهای وحدت یافته آتش و آب و مظاهر مختلف مثبت و منفی آنها در آثارشان مانند باران، چشمه، رودخانه (رود)، جویبار، شیطان، سیل و مرداب و غیره، با توجّه به ناملایمات و ناکامی های جهان معاصر، با روشی توصیفی تحلیلی نشان داده شود و درنتیجه؛ اندیشه سیاسی و اهداف آرمان گرایانه این شاعران اسطوره پرداز که همانا تکیه بر نگرش های معنادار و گرایش های دوگانه روانی اسطوره های مقدّس و آرمانی با مظاهر پاکی، پاک کنندگی، باروری، حاصلخیزی، نوزایی، پویایی، بالاروندگی، نامیرایی، رستگاری، روشنایی و غیره است، بیشتر نمایان گردد.
آتش و آریایی ها؛ انعکاس آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
345 - 369
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از عناصر اربعه است که نقش آن در ساخت کیهان و پیدایش گیتی نزد قدما، بسیار مهم است. به همین دلیل فردوسی از این عنصر مقدس و باستانی، در «شاهنامه» بسیار مدد جسته است. هنگامی که سخن از آتش به میان می آید، باید به باورها و ایدئولوژی های باستانی و اساطیری نیز، حتماً توجه داشته باشیم. اگرچه آتش برای ساکنین جنوبی زمین و سرزمین های گرم و داغ مانند عربستان خیلی پدیده زیبا و ارزشمندی نمی باشد و شاید برای برخی از این اقوام به عنوان عذاب و ترسانیدن استفاده شده است اما برای قبایل و مردمان شمالی که روزگاری در یخبندان های طولانی زندگی می کرده اند، نعمتی ارزشمند محسوب می شود. تمامی این موارد باعث می شود که آتش رفته رفته در اندیشه اقوامی که در نیمکره شمالی زندگی می کردند، تقدّس و ارزش قدسی پیدا کند. پس از آن نیز در دوران تاریخی و حتی پس از اسلام نیز، در آثار شاعرانی همچون فردوسی ، به عنوان عنصری مقدس و مورد استفاده در جشن ها و شادی ها، انعکاس پیدا کند.
مطالعه نمادین نقش قندیل در محراب
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
217 - 238
حوزههای تخصصی:
قندیل ابزاری جهت ایجاد روشنایی است که در هنر و معماری اسلامی کاربرد های وسیعی از جمله آویخته شدن در فضاهای مذهبی مانند مساجد و آرامگاه ها به ویژه در محراب داشته است. از آنجایی که امروزه قندیل کاربرد خود را با حضور وسایل روشنایی مدرن از دست داده است، اما بازنمایی نقش آن در محراب ها و همچنین برخی دست ساخته های آیینی مانند سنگ قبرها و فرش های سجاده ای که طرحی مشابه محراب دارند، بیانگر ارتباط محراب با قندیل و نیز اهمیت این چراغدان به عنوان یک چراغدان آیینی است. این مقاله با هدف شناخت معنای نمادین قندیل در محراب با روش توصیفی تحلیلی در پی دستیابی به این سؤال است که چرا قندیل در محراب ها بازنمایی شده و کاربرد آن در محراب و طرح های محرابی بر چه مؤلفه های نمادینی دلالت داشته است. یافته های پژوهش با توجه به پیشینه کهن محراب در معابد ایران باستان بیانگر ارتباط بین معنا، نور و روشنایی بوده که در پی آن محراب مکانی جهت قرارگیری مظاهر، نشانه های نور و روشنایی مانند جایگاه ایزد مهر در مهرابه ها و نیز آتش آیینی در آتشکده ها بوده است. تجسم قندیل در محراب های اسلامی هم یادآور سنت های پیشااسلامی و همبستگی بین معنا و کاربرد محراب در ایران باستان بوده است که با فلسفه اسلامی به ویژه مبحث نور درآمیخت و منجر شد تا قندیل مطابق با ارزش های اسلامی به عنوان تجلی نور الهی و چراغی نمادین در محراب ها معرفی گردد.
خوانش نشانه شناسانه نمادهای آب و آتش در شعر شفیعی کدکنی و آدونیس بر اساس الگوی «چارلز پیرس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
105 - 130
حوزههای تخصصی:
برای درک شعر نو که سرشار از نشانه هاست، پیروی از یک الگوی خاص نشانه شناسی ضروری می نماید. از جمله این الگوها، الگوی چارلز پیرس است. پیرس یکی از بنیان گذاران و صاحب نظران مشهور نشانه شناسی است که با ارائه یک الگوی سه وجهی شامل بازنمون، موضوع و تفسیر، بن مایه های معنایی نشانه ها را مشخص می سازد. درواقع با ارتباط این سه وجه است که معنای اصلی نشانه ها به دست می آید. شفیعی کدکنی و آدونیس، دو شاعر نوپرداز شعر فارسی و عربی هستند که از نشانه های طبیعی به خصوص آب و آتش به وفور در شعر خود استفاده کرده اند و آن را دستاویز محکمی برای القای معانی مورد نظر خود قرارداده اند. پژوهش حاضر می کوشد، تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از الگوی نشانه شناسی پیرس به کشف لایه های معنایی و کارکرد نمادهای آب و آتش در اشعار این دو شاعر بپردازد. از نتایج این پژوهش و معناهایی که از واژه های آب و آتش در اشعار این دو شاعر به دست می آید، می توان به جریان داشتن، تزکیه گری و پاک کنندگی، دگردیسی، نابودگری، زندگی، تجدّد، عظمت و شکوه گذشته، جنگ، زایشی نو و عشق و احساسات اشاره کرد.
مؤلفه های معماری مؤثر بر کاهش آسیب پذیری ساختمان در برابر حریق (نمونه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
79 - 89
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر حریق تقریباً غیر ممکن است. تأمین امنیت در بناهای تاریخی به علت طرح معماری، همجواری ها، ساختار و مصالح مصرفی و احیاناً مداخلات انسانی و همچنین قوانین مربوط به مرمت، دارای چالش های متعددی است. این بناها با تکنولوژی و امکانات زمان خود احداث گردیده اند. و ممکن است با کدهای استاندارد امروز مطابقت نداشته باشند. آتش سوزی های متعدد عمدی و غیر عمدی در سال های اخیر نشان دهنده ضعف این بناها در برابر حریق می باشد. بازار تاریخی تبریز بزرگترین بازار سرپوشیده خاورمیانه و یکی از بازارهای مهم ایران است. مراجعات زیاد، شرایط ساختمانی، تنوع کالاو ارزش اقتصادی آنها، این بازار را به حوزه ای پراهمیت از نظر ایمنی تبدیل کرده است. حوادث اخیر نشان دهنده آسیب پذیری مجموعه در برابر حریق می باشد. آخرین آتش سوزی در 18اردیبهشت 1398 به وقوع پیوست و به تعداد زیادی از مغازه ها خسارت وارد شد. ضمناً علاوه بر خسارت حریق، بخش هایی از ساختمان نیز در حین اطفاء بر اثر استفاده از آب آسیب دید. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه آتش سوزی های گذشته و بررسی چالش های موجود، و شناخت نقاط قوت و ضعف مجموعه و با بهره گیری از آرای متخصصین، بهینه ترین راه حل برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش، یعنی کاهش آسیب پذیری در برابر حریق، را ارائه نماید. این پژوهش به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) صورت پذیرفته است. محقق در ابتدا به کمک جامعه متخصصین رشته معماری و شهرسازی و با استفاده از روش نمونه گیری شبکه ای (گلوله برفی) و همچنین پس از مصاحبه با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری و به روش پیمایش اکتشافی دلفی (اعضای هیات علمی معماری و شهرسازی دانشگاه های کشور) اقدام به تهیه جدول هدف- محتوی نموده است. سپس جدول مربوطه به پرسشنامه تبدیل و طی 2 مرحله، پرسشنامه توزیع شده است. سپس به کمک نرم افزار26 SPSS داده ها تحلیل شده اند. بر اساس تحلیل عامل Q نتایج استخراج و در نهایت تاثیرگذارترین عوامل مؤثر بر کاهش آسیب پذیری در برابر حریق در بازار تبریز مشخص شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که دسترسی پذیربودن، محفوظ و تخلیه پذیر بودن، خود ایمنی و اشتعال ناپذیر بودن در برابر آتش و تولیدات آن، و سیستم های تاسیساتی پاسخگو، بیشترین تاثیر را در کاهش آسیب پذیری در برابر حریق در بازار تبریز برعهده دارند.
بررسی روند آتش سوزی ها و ارتباط آن با متغیرهای اقلیمی با استفاده از داده های ماهواره ای (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
127 - 140
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی پوشش گیاهی یکی از مسائل حیاتی محیط زیست است که باعث خسارت مالی و جانی می شود. این پدیده زیانبار حیات موجودات زنده را به خطر انداخته و خود از عوامل موثر بر گرمایش جهانی است. تشخیص سریع جهت کنترل چنین پدیده ای لازم است. هدف این پژوهش بررسی روند نقاط فعال آتش سوزی ِ و ارتباط آن با متغیرهای اقلیمی توسط داده های دورسنجی در استان مازندران است. تا ضمن بررسی کارایی داده های سنجش از دور بتوان در کنترل و پایش دقیق مکانی و زمانی این پدیده مخرب اقدامات عملی انجام داد. از داده های هواشناسی با مقیاس روزانه، نمایه درجه حرارت روشنایی (BRIGHT_T31) و توان تابشی آتش (FRP) سنجنده MODIS در بازه سال های 2001 تا 2022 استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین رخدادهای آتش سوزی پوشش گیاهی، در شرق مازندران و در طبقات ارتفاعی 500-0 متر و کمترین فراوانی مربوط به طبقات ارتفاعی 5600-2500 متر بوده است. بیشینه رخدادهای آتش سوزی پوشش گیاهی در ماه های گرم و خشکِ سال شامل ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در نوار شرقی مازندران رخ داده است. برای بررسی نقطه تغییر روند نقاط آتش سوزی پوشش گیاهی از آزمون همگنی پتیت استفاده شد که نتایج این آزمون، نقطه تغییر روند را به صورت صعودی در ماه ژوئیه سال 2011 برای نمایه BRIGHT_T31 در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد. از ضریب همبستگی ناپارامتری اسپیرمن به منظور بررسی همبستگی بین پارامترهای اقلیمی و تعداد آتش سوزی ها استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که میان پارامترهای اقلیمی در مقیاس روزانه (دما، بارش، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی) با نمایه های FRP و BRIGHT_T31 رابطه معنی داری در سطح اعتماد 90 درصد وجود دارد، به طوری که دما با ضریب همبستگی ۷۲/۰ مؤثرترین مؤلفه هواشناسی بر آتش سوزی جنگل بوده است. در نتیجه رخدادهای آتش سوزی به شدت با شرایط آب و هوایی مرتبط هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اشتعال و انتشار آتش تأثیر می گذارد.