مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
صلح جهانی
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۳
حوزه های تخصصی:
مقالة ذیل، به گمانهزنی دربارة آیندة مناسبات ادیان و مسالک معنوی پرداخته؛ پس از طرح احتمالهای گوناگون در باب روابط دینها و دینوارهها، ده عامل که احتمال بروز بسط نزاع و نقار میان ادیان را توجیه میکند توضیح داده است. از جمله: استفاده ابزاری ارباب سیاست از دین، خودخواهی و قدرتطلبی برخی اصحاب ملل و مذاهب، لجاج و عنادورزی آحاد وجوامع دینی، انحصارگرایی دینی، احیاء سوابق تلخ نزاعهای تاریخی و... . از نظر مؤلف، پارهای از عوامل نیز احتمال همگرایی و تعامل میان ادیان را توجیه و تقویت میکند از جمله: توسعة شبکة اطلاعرسانی و همدمی خاندان آدم و پیدایش همدلی جهانی، ارتقاء و فرگشت عقلانیت بشری و غلبة درستاندیشی و سرانجام پذیرش فراگیر حقایق دینی و دین حق، استقرار دموکراسی در مقیاس جهانی و رسمیت یافتن تکثر ادیان و تحمل افکار گوناگون، برجسته شدن وجوه اشتراک ادیان، تدبیر قطبهای سیاسی در بهرهگیری از قدرت دیانت در یکپارچهسازی قلمرو قدرت خود، و... . مقاله با توصیههایی در باب بایستگی تفاهم و تعایش میان ادیان و دینوارهها فرجام مییابد.
مولانا و جهان صلح یکرنگ
حوزه های تخصصی:
نوشتة حاضر در پاسخ این سؤال تنظیم شده است که آیا مولانا در بنیان اندیشه های متکثر خود اساساً مروّج صلح جهانی و عدم خشونت (به معنای رایج در جهان مدرن) است یا خیر؟ بدین منظور تلاش شده است تا ضمن بدست دادن نمونه هایی از مواجهة مولانا با پدیدة تاتار و خشونت عریان در قرن هفتم، محورهای اصلی تفکر او در قیاس با ساختار فکری مروجان و سردمداران اندیشه عدم خشونت نظیر گاندی، مارتین لوترکینگ، دزموند توتو و... مورد بررسی قرار گرفته، بر روی موارد اشتراک و افتراق داوری روشن گرانه ای صورت گیرد.
صلح جهانی: مقایسه ای بین مبنای کانتی و دیدگاهی اسلامی
حوزه های تخصصی:
مقصود از «صلح جهانی» وضعیتی است که در آن همة افراد، گروه ها و ملّت ها با حفظ کرامت انسانی خود از زندگیِ همراه با عدالت، امنیت، مدارا و همکاری به عنوان یک «حق» برخوردارند؛ و در تعیین سرنوشت خویش و در راستای حفظ این وضعیت در جهان فعالانه مشارکت می کنند. ایمانوئل کانت، به عنوان پدر لیبرالیسم، از بنیانگذاران تجدد و یکی از مؤثرترین فیلسوفان دوران مدرن محسوب می شود. نظریة نظام مند صلح کانت بر فلسفة اخلاق و فلسفة عمومی وی تکیه می زند. این در حالی است که نظریات صلح در اندیشة سیاسی اسلامی، در دو بُعد فلسفة سیاسی و فقه سیاسی، انسجام چندانی ندارد. در عین حال، به شکل کلی می توان گفت تشابه نظریة صلح در اسلام با نظریة صلح کانت، صوری، و تفاوت های آن ها بنیادین است
نقش و عملکرد سازمان های بین المللی در تأمین صلح جهانی
صلح مفروضه اصلی به وجود آمدن رشته روابط بین الملل بوده است. از تاسیس کرسی روابط بین الملل قضیه صلح و کنترل جنگ یکی از دلایل اصلی بحث و مجادلات نظری و عملی در جهان بوده است. تاکنون تئوری های زیادی در جهت ایجاد صلح و برقراری امنیت جهانی در عرصه مطالعات روابط بین الملل به وجود آمده است و در زمینه های عملی نیز سازمان های زیادی برای بسط صلح در عرصه جهانی تاسیس شده است. به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم تلاش های زیادی در زمینه ایجاد صلح جهانی چه در زمینه تئوریک و چه عملی انجام شده است. در اینجا سوالی می باشد این است که سازمان های بین المللی چه تأثیری در صلح جهانی و امنیت بین المللی به خصوص بعد از جنگ سرد داشته است؟ بر همین مبنا در این پژوهش سعی می شود تا با استفاده از رویکرد نهادگرایی به این موضوع پرداخته شود.
مبانی اسلامی صلح پایدار در مقایسه تطبیقی با نظریات جریان اصلی در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
دستیابی به صلح در روابط میان کشور از دیرباز از جمله مهم ترین دغدغه های نظریات روابط بین الملل بوده است. هر یک از این نظریات با بهره مندی از مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی متمایز خود بر اصول و اهداف متفاوتی در رویکرد به نظام جهانی و نحوه دستیابی به صلح استوارند. اسلام اما به عنوان یک دین که از ویژگی های معرفت شناسی و هستی شناسی فرانظریه ای برخوردار می باشد، متفاوت از نظریه های عمده روابط بین الملل یعنی لیبرالسیم، رئالیسم، مارکسیسم و... به حیات سیاسی - اجتماعی انسان ها در عرصه های ملی و بین المللی می نگرد. بدین لحاظ می توان قواعد رفتاری، تحلیلی و فرانظری به صلح را از مفاد کلان و همه جانبه این دین جامع استخراج نمود. این مقاله، با طرح این سؤال که «رویکرد فرانظری اسلام به صلح در روابط بین الملل چیست و چه ویژگی هایی دارد؟» تلاش دارد، الگوی فرانظری اسلام به صلح و ویژگی های آن را توضیح دهد. فرضیه این نوشتار پژوهشی آن است که: «رویکرد فرانظری اسلام به صلح مبتنی بر تلاش در دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز می باشد و ظرفیت های گفتمانی اسلام را می توان به عنوان مبادی گفتگوی جهانی و مقدمه ای بر صلح و دوستی در روابط بین الملل معرفی نمود.» در این پژوهش، تحول مفهوم صلح و بررسی نظریات عمده در روابط بین الملل ارائه و سپس با بررسی و فهم مبانی تنظیم روابط بین الملل تلاش می شود تا دستیابی به صلح در الگوی اسلامی روابط بین الملل ارائه شود.
لوازم نظریه اعتباریات در حوزه حکمت مدنی و صلح جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
45 - 70
حوزه های تخصصی:
گو این که علامه طباطبایی نظریه اعتباریات را نخست با این هدف طراحی نمود که از هویت عقلانی بخشی از دانش بشر دفاع نموده و تثبیت نماید که دانش بشر یکسره منبعث از نحوه معیشت او نیست. ولی این نظریه به سرعت آثارش را در قلمرو فلسفه اخلاق نشان داد. و اخیرا تلاشهایی برای تأسیس فلسفه فرهنگ با اتکا بر ظرفیت های نظریه اعتبارات به عمل آمده است. اما این مقاله به خوانش نظریه اعتباریات از منظر حکمت مدنی پرداخته است. و بر آنست که نظریه مذکور میتواند همچون مبنایی نظری، به تقویت حکمت مدنی (فلسفه سیاسی) حکیمان ما بیانجامد و زمینه ساز نظریه ای عمیق در حوزه همزیستی جوامع و صلح جهانی گردد. نظریه مذکور با اعتباری خواندن اخلاق، فرهنگ و زبان دین، مبنای مهمی را برای کاستن از کشمکشهای فرهنگی و مناقشات مذهبی پایه گذاری می کند. در این مطالعه صلح و همزیستی جهانی نه بعنوان توصیه و موعظه اخلاقی؛ بلکه بعنوان یک ضرورت برآمده از ژرفای معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و حکمت مدنی، مطالعه می شود.
بررسی مقایسه ای پیش گویی امامیه و مسیحیت صهیونیسم دربارة عصر ظهور؛ تحقق حکومت جهانیِ عدل و صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق «حکومت جهانیِ عدل و صلح»، یکی از نیازهای فطری بشر و از آرمان های همة انبیاء و اوصیای الهی بوده است. پیشگویی دربارة عصر ظهور، در منابع ادیان مختلف مطرح شده است. این پژوهش، با رویکرد اسنادی، تحلیلی و مقایسه ای به بررسی دیدگاه امامیه و مسیحیت صهیونیسم، در تحقق حکومت جهانیِ عدل و صلح در عصر ظهور می پردازد. نتایج پژوهش، بیانگر این است که هر چند دو مکتب در اصل پیشگویی اشتراک دارند، ولی از جهاتی، مانند تعیین زمان ظهور، طول حکومت موعود، هدف اصلی حکومت او و ... با هم تفاوت دارند. افزون بر این، تحقق عدل و صلح جهانی آخرالزمان، همراه با جنگ گسترده و کشتار فراوان، که مسیحیت صهیونیسم، وعدة آن و تلاش برای تحقق آن را وظیفه خود می داند، با عهدین، نگرش و سیره مسیح و اصول عقلی سازگار نیست.
نقش اتحادیه بین المللی ارتباطات (ITU) و رسانه ها در ترویج صلح جهانی
حوزه های تخصصی:
صلح بین المللی از گذشته تاکنون به عنوان یک آرمان، دغدغه دولت و ملت هایی بوده که به نحوی با خشونت و جنگ درگیر بوده اند. با ظهور عصر اطلاعات و ایجاد فناوری های نوین ارتباطی وگسترش روابط انسان ها، دنیای ارتباطی جدیدی به وجود آمده که می تواند در به حداقل رساندن خطر تنازع میان دولت ها، نقش مؤثری داشته باشد. فضایی که با حضور رسانه های نوین قابل تصور است، فضایی است که در آن با در نظرگرفتن خصوصیات منحصر به فرد این رسانه ها یعنی انتقال سریع، ارزان و انبوه اطلاعات، می توان تحولی را در تعریف و بازتعریف مفاهیم پذیرفته شده ای چون فرهنگ، زبان، نژاد، صلح و ... شاهد بود. یکی از مهم ترین الزامات تحقق این اهداف، ایجاد ارتباط قوی میان ملل جهان و آگاهی بخشی به آنان برای ایجاد اتحادی جهانی است که اتحادیه بین المللی ارتباطات (ITU) در این راستا، تلاش فراوانی کرده است. در پژوهش حاضر، این سؤال بررسی می شود که:" باوجود گسترش تکنولوژی های کنونی و افزایش استفاده کنندگان آن، اتحادیه بین المللی ارتباطات چه تأثیری در صلح جهانی و امنیت بین الملل به خصوص بعد از جنگ سرد داشته است."
تحقق «صلح جهانی» بر مبنای حکومت اسماء در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
183 - 200
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی، در مقایسه با نگرش جامعه شناختی و حقوق بین الملل، نگاه متفاوتی به صلح جهانی شده است؛ حتی جنگ، نزاع و تخاصمات نیز دیگرگون نگریسته می شود. از منظر عارف، همه هستی جلوه گاه اسماء حق است؛ با عنایت به تقابل این اسماء، که تضادها و تزاحم ها را در جهان توجیه می کند، اولاً این پدیده ها به دیده غضب نگریسته نمی شوند؛ ثانیاً نگاه سِلم آمیز عارفِ مصلح اقتضا می کند که همان گونه که این کثرات ذیل اسم جامع «الله» جمع می شوند تضادها و نزاع های عالم انسانی را نیز به سمت صلح و وحدت سوق دهند. منشأ این صلح، درون عارف است که در مسیر ارشاد و دست گیری دیگران، وجه اجتماعی و جهانی می یابد. عرضه الگوهای آرمان شهری نشان می دهد تحقق چنین جوامعی همواره مطلوب بشر بوده و زعمای این آرمان شهرها اساساً به اوصاف عرفانی متصف اند یا صبغه عرفانی دارند. هر قدر رهبران جوامع نگاه و مناقب عرفانی، و تربیت مبتنی بر عرفان داشته باشند جامعه جهانی قرابت بیشتری با جهان آرام یا صلح جهانی خواهد داشت.
زنان و صلح جهانی با تأکید بر صلح بانان زن سازمان ملل متحد و جامعه زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
211 - 244
حوزه های تخصصی:
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردها است. بررسی ها نش ان داده که اقدامات تجاوزکارانه، درگیری های نظامی، سیاست های استعماری و هرگونه مداخله خارجی و نیز تروریسم و رفتارهای خشونت آمیز، زنان را بیشتر مورد آسیب قرار داده است. نقض حقوق انسانی زنان و کودکان در جریان جنگ ها و درگیری های نظامی به طور آش کار بنیان های سلامت و امنیت جامع ه بش ری را م ورد تهدی د ق رار داده است. در این میان مسئولیت حفظ و ترویج صلح یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد است و این نهاد جهانی برافزایش مشارکت زنان در حفظ صلح، ایجاد صلح و استقرار صلح به ویژه از زمان تصویب قطعنامه 1325 شورای امنیت سازمان ملل در سال 2000 در مورد زنان، تأکید داشته؛ لذا صلح و امنیت زنان، هدف مهمی برای صلح سازمان ملل بوده است. در این پژوهش با تمرکز بر کشورهای سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج، سؤال اصلی این است که صلح بانان زن سازمان ملل متحد در عملیات حفظ صلح و در جهت برقراری صلح چه نقشی ایفا کرده اند؟ همچنین نقش جامعه زنان ایرانی در ایجاد صلح و امنیت هم موردتوجه پژوهش حاضر است. این مقاله با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به این فرضیه رسیده است که حضور نیروهای حافظ صلح زن به دلیل استعدادها، ویژگی ها و مزایای عملی، به داشتن یک عملیات حفظ صلح مؤثرتر کمک کرده است و به این دلیل هم شاهد گسترش صلح بانان زن در عملیات حفظ صلح هستیم.
بررسی و نقد مبانی صلح جهانیِ آخرالزمان در مسیحیت صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیحیت صهیونیستی، از اساس بر محور باور به «صلح جهانی» در سایه ملکوت هزارساله مسیح شکل گرفته است. نوشتار پیش روی با تحلیل اسنادی به بررسی و نقد مبانی صلح جهانی در مسیحیت صهیونیستی می پردازد. اندیشه صلح جهانی در این مکتب بر پیشگویی های انبیا در کتاب مقدس، مکاشفه خاص خدا در مسیح، هزاره گرایی، مسیحا گرایی، تدبیرگرایی، شرّ بودن جهان و تحت سیطره قدرت های شیطانی بودن آن، و تعالیم صریح مسیح و رسولان درباره صلح، مبتنی است. برخی از این مبانی، نظیر دعوت مسیح و رسولان به صلح، و بازگشت مجدد مسیح و نقش ایشان در تحقق صلح جهانی، البته بر اساس تفسیر قابل قبول، درست اند. آنان از یک مبنای کتاب مقدسی، یعنی برابری و برادری تمام بشر از جهات خدای واحد، پدر و مادرِ واحد و پیشوای واحد، غافل اند. سایر مبانی، از ناحیه عقل، کتاب مقدس و نیز از جانب دیگر گروه های مسیحی، دارای اشکال است که در این نوشتار بیان شده اند.
رابطه صلح و عدالت در منظومه فکری سید قطب
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
۵۴-۱۹
حوزه های تخصصی:
سید قطب یکی از اندیشمندان مهم جهان اسلام است که در آثار خود به صورت ویژه ای از عدالت و صلح سخن گفته است اما در مطالعات صورت گرفته در مورد اندیشه وی، کمتر به نسبت میان این مفاهیم پرداخته شده است. بنابراین یکی از مسائل اساسی در رابطه با اندیشه های سید قطب، بررسی نسبتی است که او میان این دو مفهوم برقرار ساخته است. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای این نسبت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که سید قطب به چهار سطح پیاپی در مورد صلح باور دارد که عبارتند از: آرامش درون، آرامش در محیط خانه، تعاون و صلح در اجتماع و صلح جهانی. او مبنای اساسی صلح را وجود عدالت یعنی هماهنگ شدن با نظم الهی حاکم بر هستی و تشریع شده در دین خاتم پیامبران (ص) می داند.
نقش صلح بانان زنِ کشورهای آفریقایی در ترویج و حفظ صلح جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردهاست. در این میان زنان نقش پررنگی در حفظ صلح و ترویج آن دارند و حضور زنان در عملیات حفظ صلح، پاسداری از صلح در جهان است؛ گسترش رویکرد صلح طلبانه در سطح جهان مدیون نقش زنان در ترویج صلح است و زنان بخشی از عملیات صلح طلبانه را بر عهده دارند. یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ و ترویج صلح است که در این تحقیق با تمرکز بر سه منطقه سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج مدنظر قرار گرفت. سؤال اصلی پژوهش حاضر این بود که صلح بانان زن چه راهبردی را در جهت برقراری صلح در این مناطق داشته اند؟ تحقیق حاضر با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی نقش صلح بانان زن را در حفظ ثبات امنیت سیاسی و فرهنگی؛ اجتماعی و اقتصادی، زیست محیطی و در نهایت امنیت زنان و کودکان از سو استفاده های جنسی را مطرح و راهکارهایی برای ارتقای نقش آنان پیشنهاد داده است.
تقارب فرهنگی بومی در ایجاد صلح جهانی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۸, Issue ۲۶, Spring ۲۰۲۱
69 - 82
حوزه های تخصصی:
نظام جهانی به صورت روزافزون نامتعادل تر، نامعین و بی انسجام می نماید. انسان ها به فرهنگ به عنوان یک تکیه گاه، پناهگاه و وسیله مقاومت در برابر تحمیل نظام جهانی رو می آورند. نابرابری و ناموزونی در تبادلات فرهنگی، عدم اطمینان، ناآمنی و آشفتگی ذهنی برای بسیاری از انسان ها به وجود آورده است. منطق طرد و خودشیفتگی افراطی، صلح و امنیت جهان را به خطر انداخته و حتی به رشد اقتصادی، هماهنگی و انسجام اجتماعی لطمه زده و به حریم کرامت ذاتی انسان ها تحدی کرده و تنوع و خلاقیت فرهنگی را که برای سعادت نوع بشر حیاتی است، در معرض تهدید قرار داده است. اینک باید از خود و عقلانیت یاری گرفت و با نظر و عمل، بطلان نظریه ها و تئوری هایی که عدم برابری، نابردباری و دیگرناپذیری را تجویز نمی کند، اثبات کرد. بر این اساس، به جای پذیرش تنوع باید احترام و تحمل متقابل را ارتقا دهیم. دعوت برای تحریم یک ملت، نشانه ای هشدار دهنده است. چنین خواسته هایی نشان دهنده تمایل به عمیق سازی کلیشه ها و تبعیض علیه «دیگری» است. این تصور که یکسان سازی فرهنگی مستلزم همبستگی است، به همان اندازه ساده انگارانه است که مفهوم تنوع فرهنگی را به معنای درگیری و جنگ قلمداد کرد. در نتیجه، عقلانیت و علایق دینی حکم می کند به اینکه رویکردی فراقومی، فرانژادی و فرازبانی داشت؛ زیرا همه ادیان بر دیدگاه جهانی تأکید دارند و دیدگاه قومی را تجویز نمی کنند.
بررسی آسیب شناسی جنگ ادیان در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
243 - 272
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل جنگ و خونریزی در طول اعصار متمادی، اختلاف ادیان و جنگ های مذهبی است که مولانا با مهارتی ستودنی به صورت علمی و اصولی برای همه بیان کرده است. هدف از تحقیق حاضر، فهم و درک علل پیدایش و چگونگی شکل گیری جنگ های بین ادیان و راه های نفوذ و شیوه های مقابله با آن به کمک دو داستان مثنوی معنوی بود که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. مولانا در دو داستان «آن پادشاه جهود که نصرانیان می کشت از بهر تعصب»، «پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی نمود» برای ریشه یابی جنگ های فرقه ای و مذهبی از دیدگاه اصول و فنون دنیای سیاست، ما را با دو مدل جنگ سخت و نرم آشنا ساخته است. در این پژوهش با استفاده از فنون عملیات روانی (جنگ نرم) و سخت: «1- شاخص های جنگ سخت و نرم، 2- عوامل ایجاد جنگ از دیدگاه مولانا، 3- ابزار عملیات روانی (قدرت نرم) و تهدید نرم، 4- ابزار جنگ سخت، 5- مؤلفه های جنگ نرم در فرقه سازی و ایجاد جنگ نیابتی» بررسی شد. نتیجه آنکه مولانا همانند یک سیاستمدار خبره و با تجربه به ریشه یابی و کشف چرایی و چگونگی این جنگ ها و استمرار آن در طول اعصار پرداخته و زنگ خطری برای جلوگیری از نابودی دین و نفوذ شیاطین دنیای سیاست و قدرت در طول قرون نواخته است.
نقش دیپلماسی دینی در مقابله با تروریسم دینی
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
39-70
حوزه های تخصصی:
دین از دیرباز در اجتماعات بشری نقش داشته است. در نظام بین الملل از زمان جنگهای مذهبی و کنار گذاشتن دین از سیاست و شکل گیری دولت های مدرن و تاثیرات بعدی آن در تعیین سیاست خارجی و بازگشت مجدد دین به سیاست در قرن بیستم، این تاثیرگذاری وجود داشته است. تروریسم دینی که موضوع این مقاله می باشد، طبق ادعای اندیشمندان غربی از سال 1979 (حمله شوروری به افغانستان و تشکیل مجاهدین) برجسته گردید و به عنوان موج چهارم تروریست شناخته شد. طرح موضوع تروریسم دینی، یکی از نمودهای منفی در نظام بین الملل است که منعکس کننده نقش دین در گسترش تنش ها در نظام بین الملل می باشد. این مقاله به دنبال بررسی کم وکیف این پدیده و چگونگی مقابله با آن، با دیپلماسی از جنس دین است که نام آن دیپلماسی دینی گذاشته شده است. اندیشمندان و عالمان دینی با تکیه بر ظرفیت صلح ساز دین بر توجه بیشتر به دیپلماسی ادیان برای زدودن قرائت خشونت بار دینی، شناساندن دین و احیا جایگاه دین در عرصه بین الملل، نقش آفرینی مثبت در جهت بیداری میان ملت ها، تغییر نگرش نسبت به نقش آموزه های دینی برای ترویج صلح از طریق مشارکت دادن ادیان برای برقراری صلح تلاش کنند. این تلاش به ویژه بعد از ظهور داعش در سال 2014 دارای اهمیت بیشتری شد. یافته این پژوهش نشان می دهد که ظرفیت گفت وگوی ادیان به عنوان یک ابزار دیپلماسی دینی می تواند با تأسی از اشتراکات اصولی ملهم از فرمان الهی، ایجاد اصلاح نگرش ادیان به یکدیگر، تقویت زمینه های گفت وگو و تغیر نگرش پیروان دینی نسبت به سایر ادیان و مذاهب را فراهم کند و به کاهش خشونت و در نتیجه ترویج صلح جهانی منجر شود.
ارائه مدل ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر بهبود نقش مناطق گردشگری- ورزشی در توسعه روابط صلح آمیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر بهبود نقش گردشگری ورزشی در توسعه روابط صلح آمیز طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نوع، تحقیقات کاربردی می باشد که به صورت میدانی انجام گردید. روش پژوهش حاضر از نظر روش گرد آوری داده ها آمیخته بود که به صورت کیفی-کمی اجرایی گردید. جامعه آماری در بخش کیفی شامل نخبگان و صاحب نظران در حوزه گردشگری ورزشی می باشد. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند بود. همچنین در بخش کمی جامعه آماری، علاوه بر این افراد، برخی مدیران و کارشناسان سازمان های متولی در امور گردشگری ورزشی و افراد آگاه به حوزه گردشگری ورزشی از جمله سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، وزارت ورزش و جوانان و همچنین برخی اساتید دانشگاهی رشته های گردشگری بودند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر از روش مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری استفاده گردید. تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر در نرم-افزارهای اس پی اس اس و پی ال اس انجام گرفت. نتایج پژوهش بخش کیفی نشان داد که 28 عوامل شناسایی شده در قالب 6 عامل شامل فرهنگ نوع دوستی، امنیت و ایمنی کافی، رویه های مدیریتی، جنبه های انسانی، بسترهای بین المللی و فعالیت های مشترک دسته-بندی گردیدند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که امنیت و ایمنی کافی به عنوان عامل زیربنایی در مدل تحقیق خود سبب شکل گیری سایر عوامل می گردد.
حکمرانی منطقه ای خیریه ها؛ راهبردی برای همکاری کشورهای خاورمیانه در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
91 - 111
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز با رویکرد جهانی شدن، تمایل برای ایجاد اتحادیه های منطقه ای بیشتر شده است. کشورهای خاورمیانه با توجه به اعتقاد مشترک به دین اسلام، دارا بودن ذخایر گسترده نفت و گاز و همچنین موقعیت استراتژیک، نیاز بیشتری به برقراری روابط پویا و مستمر در قالب اتحادیه های متشکل از کشورهای اسلامی داشته اند که تاکنون علیرغم ارائه طرح های مختلف برای همگرایی، امکان تشکیل یک اتحادیه موفق بدور از رقابت های منطقه ای بوجود نیامده است. در این میان پررنگ شدن نقش افکار عمومی و بازیگران غیردولتی باعث گردیده تا اقسام جدیدی از دیپلماسی در کنار دیپلماسی رسمی مورد استفاده قرار گیرد. دیپلماسی نیکوکارانه می تواند یکی از اشکال جدید دیپلماسی باشد که از مقبولیت میان افکار عمومی جهان برخوردار است. مقاله حاضر سعی دارد با روش توصیفی - تحلیلی ضمن بررسی مختصر موانع همگرایی و تجارب ناموفق آن در منطقه خاورمیانه، به ارائه مدل جدیدی از حکمرانی منطقه ای تحت عنوان «اتحادیه اسلامی خیریه ها و سازمان های مردم نهاد» بپردازد که می تواند علاوه بر رفع موانع همگرایی از طریق اتخاذ دیپلماسی نیکوکارانه و به کارگیری آموزه های اسلام در زمینه نیکوکاری، راه حلی برای رفع هرج و مرج موجود در این چهارراه بین المللی حوادث در شرایط عدم اطمینان میان کشورهای منطقه باشد.
حکمرانی منطقه ای خیریه ها؛ راهبردی برای همکاری کشورهای خاورمیانه در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
91 - 111
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز با رویکرد جهانی شدن، تمایل برای ایجاد اتحادیه های منطقه ای بیشتر شده است. کشورهای خاورمیانه با توجه به اعتقاد مشترک به دین اسلام، دارا بودن ذخایر گسترده نفت و گاز و همچنین موقعیت استراتژیک، نیاز بیشتری به برقراری روابط پویا و مستمر در قالب اتحادیه های متشکل از کشورهای اسلامی داشته اند که تاکنون علیرغم ارائه طرح های مختلف برای همگرایی، امکان تشکیل یک اتحادیه موفق بدور از رقابت های منطقه ای بوجود نیامده است. در این میان پررنگ شدن نقش افکار عمومی و بازیگران غیردولتی باعث گردیده تا اقسام جدیدی از دیپلماسی در کنار دیپلماسی رسمی مورد استفاده قرار گیرد. دیپلماسی نیکوکارانه می تواند یکی از اشکال جدید دیپلماسی باشد که از مقبولیت میان افکار عمومی جهان برخوردار است. مقاله حاضر سعی دارد با روش توصیفی - تحلیلی ضمن بررسی مختصر موانع همگرایی و تجارب ناموفق آن در منطقه خاورمیانه، به ارائه مدل جدیدی از حکمرانی منطقه ای تحت عنوان «اتحادیه اسلامی خیریه ها و سازمان های مردم نهاد» بپردازد که می تواند علاوه بر رفع موانع همگرایی از طریق اتخاذ دیپلماسی نیکوکارانه و به کارگیری آموزه های اسلام در زمینه نیکوکاری، راه حلی برای رفع هرج و مرج موجود در این چهارراه بین المللی حوادث در شرایط عدم اطمینان میان کشورهای منطقه باشد.
حقوق بین الملل و صلح بین الملل : چهارچوبی تحلیلی برای تئوریزه نمودن تروریسم جهانی، حقوق بین الملل جهانی و صلح و امنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه در عصر پست مدرن چالش های فرا روی دولت ها و جامعه بین المللی واکنش های بسیار متفاوتی را از نظام حقوق بین المللی و همچنین نقش های متفاوتی را برای این نظام می طلبد. روند جهانی شدن و پیدایش تهدیدات نوین فراملی علیه صلح و امنیت در روابط بین الملل به طور اساسی ماهیت و زمامداری و اهداف اساسی حقوق بین الملل را در چند سال گذشته تغییر داده است. مشکلات بین المللی از آلودگی مرزی گرفته تا اردوگاههای تروریستی، از سیل پناه جویان گرفته تا گسترش تسلیحات، همه و همه دارای منشا و ریشه داخلی هستند که هر نظام حقوقی بین المللی غالبا قدرت رسیدگی به آنها را ندارد. در این میان یکی از پدیده های مهم و بحث برانگیز بین المللی، منطقه ای و ملی در دهه نخست قرن 21 وآغاز هزاره سوم و یکی از اساسی ترین معضلات و چالش های بین المللی و خطرناک ترین تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی مسأله تروریسم است. به عبارتی گسترش روزافزون عملیات و اقدامات تروریستی از مهم ترین چالش های فراروی جامعه جهانی و حقوق بین الملل کیفری است که تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت در روابط بین الملل به شمار می رود. در عصر جهانی شدن و با گسترش تهدیدات تروریستی برآمده از پست مدرن، تروریست ها نیز همگام با روند جهانی شدن پیشرفت کرده اند، اما هرگز در قید و بندهای بین المللی ناشی از آن گرفتار نشده اند، از این رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی در جهان از اقدامات تروریستی مصون نمی ماند و تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین المللی و سرانجام جهانی مبدل گشته و بیم آن وجود داردکه با گسترش این پدیده در جهان و دستیابی تروریست ها به سلاح های خطرناک هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی به یکباره صلح و امنیت بین المللی به مخاطره افکنده شود. در پرتو جهانی شدن و یا از رهگذر اندیشه جهان شهری نه تنها حقوق بین الملل و آرمان صلح گرایانه بلکه خشونت نیز همانند پدیده تروریسم خشونت بار متجلی از 11 سپتامبر جهانی و فراگیر می شود. حقوق بین الملل عمده تأکید خود را بر روی تروریسم فرامرزی قرار داده است، زیرا تروریسم معارض با حقوق بین الملل و صلح بین المللی است. بنابراین امروزه نگرانی پست مدرن در حقوق بین الملل، چگونگی استمرار بخشیدن به صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری از وقوع جنگ است. از آنجا که کشورها عمدتا با عینک منافع ملی به مسایل و موضوعات می نگرند، رویارویی با تروریسم بین الملل از طریق حقوق بین الملل و در راستای صلح بین الملل با چالش ها و موانع جدی مواجه خواهد شد. حقوق بین الملل هنگامی می تواند در ممانعت از تروریسم موفق باشد که کنوانسیون ها و قراردادهای حقوقی بین المللی در یک محیط مناسب بین المللی مورد عمل قرارگیرند، تعارضات حقوقی و سیاسی در سطح جامعه جهانی برطرف شود و اصل کلی فراحقوقی حقوق بین الملل نیز باید نه تنها صلح میان دولت ها، بلکه میان بشریت، و آینده آن باشد. بنابراین یک نظم حقوق بین المللی محکم همراه با اصول و رویه های چند جانبگی لازم است تا قواعد اساسی یک تمدن جهانی در حال ظهور را باز تعریف کند و از طرفی نیاز به یک باز اندیشی بسیار جدی در سطح جهانی وجود دارد که تمام عناصر متشکله روابط بین الملل مورد بررسی قرار گیرند و یک سری تعاریف و مفهوم سازیهای مجدد باید صورت گیرد. بنابراین نقطه تمرکز این پژوهش آن است که سیستم حقوقی حقوق بین الملل جهانی چگونه می تواند در برابر تهدیدات پست مدرن تروریسم در عصر جهانی شدن، میان دو حوزه حقوقی و سیاسی مفاهمه، تطبیق یا تعدیل را به منظور تامین صلح و امنیت جهانی انجام دهد. از دید پژوهشگر سنتز پلورالیستی ائتلاف جهانی برای صلح بین الملل با حاکمیت حقوق بین الملل جهانی و همکاری های چند جانبه جامعه جهانی و همچنین ترکیبی از تئوری های جدید در روابط بین الملل می تواند زمینه ساز نوعی نظم حقوقی بین المللی شود که با راهبردهای تهاجمی یک جانبه خشونت بار پس از 11 سپتامبر در مقابله با تروریسم به گونه ای منسجم و قاعده مند مقابله نماید. بنابراین حقوق بین الملل در عصر جهانی شدن با اتکای به ارزشهای صلح، توسعه، آزادی و دمکراسی است که می تواند در هزاره سوم بار دیگر ملل متحد را بازسازی کند و جهان را از خطر تروریسم جهانی و تهدیدات بر آمده از پست مدرن نجات دهد و به مانند یک سوپاپ اطمینان زمینه و بستر مناسبی را برای صلح و امنیت در روابط بین الملل فراهم سازد.