مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
اضطراب کرونا
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
672 - 687
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بهبود یافته از کرونا در شهر بابل در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان بهبود یافته از کرونا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را براساس پروتکل ارائه شده توسط پاور (2010) در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (1993) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا (86/12=F، 001/0>P)، حس انسجام (34/60=F، 001/0>P)، و رشد پس آسیبی (61/79=F، 001/0>P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار باعث بهبود میزان اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا پیشنهاد داد.
ارائه مدل ساختاری اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کووید-19 با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
161 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کرونا با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار انجام شده است. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از همبستگی و معادلات ساختاری است. در حوزه جمع آوری اطلاعات پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. در بخش میدانی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر (GAD-13) اسپیتزر و همکاران (2006)، اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کرونا پیش بینی می شود (0.01>p). همچنین نتایج نشان داد، راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین اختلال های اضطرابی و اضطراب کرونا نقش میانجی دارد (0.01>p). نتایج دیگر نشان داد، بین اختلال های اضطرابی یا اضطراب کرونا با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار، ارتباط وجود دارد (0.01>p). نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اختلال های اضطرابی می تواند توسط اضطراب کرونا با میانجی گری راهبردهای مقابله ای در زنان باردار پیش بینی شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنشهای معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
438 - 464
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنش های معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر با یک دوره پیگیری دو ماهه بود. روش پژوهش: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱400 بر روی 48 نفر معلم زن شهر زاهدان انجام شد. زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ۱ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ۲ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با خودشفقت گری توجه آگاهانه) و گروه گواه (16 نفر) تقسیم شدند. از مقیاس اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه مقیاس های رابطه، مقیاس صبر و پرسشنامه کنترل معنوی زبان استفاده شد و داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش کنترل شناختی زبان و صبر شده است (05/0 P<). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه در کنترل شناختی زبان و صبر موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است و این تاثیر در پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش کنترل شناختی زبان و صبر می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی در زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به کار برده شود.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سلامت روان و مهارت های ارتباطی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
729 - 737
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سلامت روان و مهارت های ارتباطی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه در سال 1401 می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. جهت تعیین حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 269 نفر از دانشجویان بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های اضطراب کرونا (CDAS)، سلامت روان گلبرگ و هیلر و مهارت های ارتباطی کوئین دام پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که مؤلفه های نشانه های بدنی و اضطراب و بی خوابی توان پیش بینی علائم روانی اضطراب کرونا را دارند. همچنین مؤلفه های توانایی دریافت و ارسال پیام، بینش نسبت به فرایند ارتباط نیز توان پیش بینی علائم روانی اضطراب کرونا را دارند. مؤلفه های اضطراب و بی خوابی و بینش نسبت به فرایند ارتباط، مهارت گوش دادن و توانایی دریافت و ارسال پیام نیز توان پیش بینی علائم جسمانی اضطراب کرونا را دارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سلامت روان و مهارت های ارتباطی از عوامل مؤثر و مرتبط با اضطراب ویروس کرونا در دانشجویان هستند که این نکته می تواند در مراکز آموزش وپرورش و دانشگاه ها موردتوجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی - جبری در زنان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
99 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی- جبری در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس بود. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق، شامل همه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس طی ۹ ماه نخست سال ۱۴۰۰ بود. نمونه آماری شامل ۳۰ نفر از زنان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایشی ۱۰ جلسه درمانی ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسش نامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (۱۳۹۸) و پرسش نامه وسواس فکری- عملی مادزلی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷) جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی- جبری در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس مؤثر است(۰۵/۰ > p).
فراتحلیلی بر رابطه اضطراب کرونا و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
102 - 126
حوزههای تخصصی:
شیوع جهانی ویروس (کووید-19) باعث افزایش مشکلات روان شناختی در خانواده ها گردیده است. ازآنجاکه تاب آوری نقش بسزایی در بهداشت روانی و جسمانی افراد دارد لذا پژوهش حاضر با هدف فراتحلیلی بر رابطه اضطراب کرونا و تاب آوری انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین اضطراب کرونا و تاب آوری یک رابطه متوسط و معناداری وجود دارد میانگین اندازه اثر اضطراب کرونا و تاب آوری در گروه دانشجویان-دانش آموزان، کادر درمان (پزشک-پرستار) و افراد سالخورده به ترتیب عبارت اند از 58/0-، 23/0 – و 23/0- است این رابطه در گروه دانش آموزان و دانشجویان قوی تر از گروه پرستاران و افراد سالخورده است جهت تبیین رابطه سن بر اضطراب کرونا از جدول فرارگرسیونی استفاده شد و نتایج نشان داد که 22 درصد از واریانس بین گروهی که در اندازه های اثر وجود داشت به وسیله سن قابل تبیین است. سوگیری انتشار به وسیله آزمون همبستگی بگ و مزوم دار انجام شد نتایج تقارن اندازه های اثر را تبیین می کند و سوگیری انتشار وجود نداشت (05/0<p). با توجه شیوع بالای اختلالات اضطرابی در هنگام شیوع ویروس (کووید-19) و با عنایت به این مسئله که اندازه اثر این دو متغیر در دانش آموزان و دانشجویان قوی است لذا به مدارس و دانشگاه ها پیشنهاد می شود کلاس های آموزشی جهت افزایش تاب آوری برگزار کنند و ازآنجاکه این رابطه در کادر بهداشت و درمان و سالمندان ضعیف است بهتر است برای کاهش اضطراب در این دو گروه به عوامل دیگری مانند تقویت (هوش معنوی، افزایش حقوق و دستمزد و غیره) پرداخته شود.
اثربخشی تمرین های ورزشی هوازی بر اضطراب کرونا و مهارت های ارتباطی بین فردی در زنان شاغل بهبودیافته از کووید ۱۹
منبع:
عصب روانشناسی بالینی ورزشی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
44 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع ویروس کرونا بحران شدیدی در سطح جهان ایجاد کرده است و مسئولان کشورهای گوناگون مجبور به وضع قانون هایی برای جلوگیری از گسترش آن شده اند که آسیب های روانشناختی و بین فردی بسیاری را نیز به دنبال داشته است. فعالیت بدنی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در بهبود شرایط جسمی و روانی افراد شناخته شده است؛ از این رو، هدف از انجام این پژوهش تبیین روانشناختی نقش ورزش هوازی بر اضطراب کرونا و مهارت های ارتباطی بین فردی در زنان شاغل ۳۰ تا ۴۰ ساله مبتلا به کووید ۱۹ در شهر تهران بود.
روش: طرح کلی این مطالعه با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش یک طرح آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل زنان شاغل ۳۰ تا ۴۰ ساله شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش شامل ۶۰ نفر از زنان شاغل ۳۰ تا ۴۰ ساله شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه از منطقه ۲ تهران انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (علی پور و همکاران، ۱۳۹۸)، و مهارت های ارتباطی میان فردی (فترو، رودس، و هی ۲۰۱۰) استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها میانگین گروه آزمایش در مؤلفه های مهارت های ارتباطی میان فردی (توسعه و حفظ ارتباط، همدلی، مهارت ارتباطی و حل تعارض) پس از اجرای ورزش هوازی به طور معناداری افزایش و میانگین نمره اضطراب کاسته شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل بیانگر آن است که اجرای تمرین های ورزش هوازی یک روش مناسب برای کاهش اضطراب کرونا و بهبود مهارت های ارتباطی بین فردی زنان شاغل بهبودیافته از کرونا است.
رابطه اضطراب کرونا ، بهزیستی روانشناختی و خودکار آمدی فردی: نقش تعدیلگر اضطراب وداع با زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دوران شیوع همه گیری COVID-19 به دلایل مختلف افراد اضطرابی را تجربه کردند که بر ابعاد مختلف روانشناختی آنها تاثیر گذار بوده که در این پژوهش جایگاه اضطراب مرگ در روابط بین اضطراب کرونا، بهزیستی روانشناختی و خودکار امدی فردی مورد بررسی قرار گرفته است. طرح این پژوهش از نوع طرح های همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان شهر اصفهان در بازه سنی 18 تا 50 سال بودند که نمونه به صورت تصادفی از دو منطقه شهری انتخاب شد. افراد به پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس، پرسشنامه اضطراب کرونا و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS از آزمون معنی داری ضرایب همبستگی پیرسون و برای تحلیل رگرسیون چندگانه از برنامه الحاقی پردازش گر هایس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر یک از متغیرهای اضطراب کرونا و اضطراب مرگ پیش بین معنی دار خودکارآمدی بودند. اما سهم خالص تعامل اضطراب کرونا واضطراب مرگ در پیش بینی خودکارآمدی برابر با 3/0 درصد و معنی دار نیست(05/0>p). متغیرهای اضطراب کرونا و اضطراب مرگ پیش بین معنی دار بهزیستی روانشناختی بودند.نتایج این پژوهش نشان داد اضطراب مرگ نقش تعدیلی معنی داری در رابطه بین اضطراب کرونا و بهزیستی روانشناختی دارد. اما اضطراب مرگ نقش تعدیلی معنی داری در رابطه بین اضطراب کرونا و خودکارآمدی ندارد.
پیش بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیماری وسواس یکی از مشکلات و اختلالات ناتوان کننده است که ماهیت پیچیده و ناهمگونی دارد. بنابراین پژوهش با هدف پیش بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. از بین زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی در شهر کرمانشاه در سال 1402 با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد و مقیاس وسواسی-جبری (هادگسون و راچمن، 1977)، اضطراب کرونا (علیپور و همکاران، 1398) و خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با کمک نرم-افزار آماری SPSS 26 انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب کرونا (29/0=r و 014/0=p) و مؤلفه های آن با عود نشانگان وسواس همبستگی مثبت و معناداری دارد (05/0>p). همچنین، خودنظم بخشی هیجانی (48/0-=r و 018/0=p) و ابعاد آن توانستند به طور منفی و معناداری عود نشانگان وسواس را پیش بینی کنند. تحلیل رگرسیون به روش همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم 31 درصد واریانس عود نشانگان وسواس را پیش بینی کرده اند. با درنظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد با بهبود خودتنظیمی هیجانی و کنترل اضطراب کرونا می توان در جهت کاهش عود نشانگان وسواس در این بیماران سود جست.
اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامت قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامتی قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان انجام شد. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون تک گروهی بدون گروه گواه با سه بار اندازه گیری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان می باشد که 30 نفر از سالمندان این مرکز که اختلال شناختی خفیف در آزمون معاینه وضعیت روان کسب کردند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به سه پرسش نامه مقیاس اضطراب کرونا ویروس(علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده، 1398)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970) و پرسش نامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و وارویک، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از آن است که تزریق واکسن کرونا اضطراب ناشی از بیماری کرونا و اضطراب سلامت سالمندان را کاهش و اضطراب مرگ در سالمندان را افزایش داده است. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج حاصل از پژوهش که نشان داد اضطراب مرگ در سالمندان بعد از تزریق واکسن معنا دار نیست لازم است کارگاه هایی در این خصوص برای سالمندان برگزار شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۲۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اضطراب کرونا مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بودند که به روش هدفمند 30 نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه اضطراب بیماری سالکووسکیس و همکاران (2002، HAI)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003، ERQ) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003، CD-RIS) بود. گروه آزمایش مداخله شناختی رفتاری هافمن و اوتو (2018) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 بار و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss-26 استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین نمره پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بنابراین درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تاب آوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا مؤثر بوده است و این اثربخشی نیز ماندگار بود و در نهایت موجب بهبود اضطراب کرونا می شود.
آزمون مدلی برای تبیین اضطراب کرونا بر اساس معنای زندگی و سایبرکندریا: نقش واسطه ای سلامت معنوی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بالای بیماری کرونا در جهان باعث شده است تا افراد زیادی از اضطراب ابتلا به آن رنج ببرند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تبیین اضطراب کرونا براساس معنای زندگی و سایبرکندریا با نقش واسطه ای سلامت معنوی در زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان خانه دار شهر مشهد بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر با روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران، پرسشنامه سایبرکندریا مک آل روی و شولین، پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون بود. به منظور تحلیل داده ها از روشهای همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنای زندگی با سلامت معنوی رابطه مثبت معنادار و با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار دارد. سایبرکندریا تنها با سلامت معنوی رابطه معناداری دارد. همچنین سلامت معنوی با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سایبرکندریا و سلامت معنوی اثر مستقیم بر اضطراب کرونا دارد. معنای زندگی اثر مستقیم بر سلامت معنوی دارد. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت معنوی در رابطه ی بین معنای زندگی و سایبرکندریا با اضطراب کرونا نقش واسطه ای دارد.