مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
اضطراب کرونا
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
109 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اضطراب کرونا در نوجوانان خانواده های درگیر شده با بیماری کووید 19: نقش تعدیل کنندگی حمایت اجتماعی و تاب آوری در رابطه با بهزیستی روانی بود. طرح پژوهشی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان که خانواده هایشان در سال های 1398- 1400 درگیر کرونا شده بودند، بود که تعداد 300 نفر از آنها به صورت نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس انتخاب گردیدند. پس از تکمیل پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) و پرسشنامه بهزیستی روانی ریف (1989) و بعد از غربالگری آن، تعداد 300 نفر (157 پسر و 143 دختر بین سن 13 تا 15سال)، مستعد این اختلال تشخیص داده شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و آزمون ماتریس همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با بهزیستی روانی رابطه منفی وجود دارد (p0.001). بین تاب آوری با بهزیستی روانی رابطه مثبت وجود دارد (p0.001). بین اضطراب کرونا با بهزیستی روانی رابطه منفی وجود دارد (p0.001). بین اضطراب کرونا با حمایت اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد (p0.001). ببن اضطراب کرونا با تاب آوری رابطه منفی وجود دارد (p0.001). حمایت اجتماعی و تاب آوری در رابطه با بهزیستی روانی نقش تعدیل کننده دارد (p0.001).
نقش میانجی پریشانی روان شناختی در رابطه بین کانون کنترل سلامت و اضطراب کرونا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
251 - 261
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای پریشانی روان شناختی در رابطه بین کانون کنترل سلامت و اضطراب کرونا صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر (KPDS-10) و مقیاس چند وجهی کانون کنترل سلامت (MHLC) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، بین کانون کنترل سلامت مربوط به شانس و اضطراب کرونا رابطه علّی مستقیم وجود داشت (01/0>p)؛ اما کانون کنترل سلامت درونی با واسطه گری پریشانی روان شناختی می تواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد و کانون کنترل سلامت مربوط به افراد مؤثر با واسطه گری پریشانی روان شناختی می تواند بر اضطراب کرونای دانشجویان بیفزاید. بنابراین، به روان شناسان و مشاوران پیشنهاد می گردد در درمان مشکلات روان شناختی دانشجویان بر کانون کنترل سلامت درونی به عنوان متغیری مهم در ارتقای سلامت جسمی و روانی تأکید کنند و دانشجویان را به سمت این مؤلفه سوق دهند تا بهتر بتوانند با شرایط بحرانی سازگار شوند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی برشفقت، بر اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه اماری شامل تمامی مبتلایان به بیماری کرونا، مراجعه کننده به بیمارستان شهید رجایی تنکابن در تابستان و پاییز ۱۴۰۰ بود. حجم نمونه شامل 30 نفرمبتلا به ویروس کرونا بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله اموزشی را طی 8 هفته و ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله درمان مبتنی بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کروناگردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله درمان مبتنی بر شفقت را به عنوان روشی کارآمد جهت کاهش اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کرونا پیشنهاد داد.
ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل روابط ساختاری نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی گری سرسختی روان شناختی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS)، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی (SISRI) و مقیاس سرسختی لانگ و گولت (LGHS) بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرش های ناکارآمد و سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا اثرمستقیم دارند (01/0>p)؛ اما هوش معنوی اثرمستقیم بر اضطراب کرونا نداشت (05/0<p). همچنین، بر اساس یافته ها این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA، 99/0=GFI، 97/0=AGFI، 99/0=CFI، 22/1=X2/df) و مسیرهای غیرمستقیم نگرش های ناکارآمد و هوش معنوی از راه نقش میانجی سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا معنادار بودند (01/0>p). نتیجه گیری: نگرش های ناکارآمد هم به طور مستقیم و هم به واسطه سرسختی روان شناختی بر اضطراب کرونا موثر بود؛ اما هوش معنوی فقط با واسطه گری سرسختی روان شناختی باعث کاهش اضطراب کرونا می شد. به نظر می رسد توجه به مدل ارائه شده، در برنامه درمانی و مشاوره ای دانشجویان مفید خواهد بود.
اضطراب کرونا؛ نقش معنای زندگی و جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا افراد، سطح زیادی از اضطراب را تجربه کردند و روانشناسان به این مسئله توجه ویژه داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده معنای زندگی و جهت گیری مذهبی بر اضطراب کرونا به انجام رسید. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد ۲۰ تا ۴۰ ساله ساکن شهر تهران بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب کرونا، پرسشنامه معنای زندگی و پرسشنامه جهت گیری مذهبی استفاده شد. برای تحلیل استنباطی و بررسی مفروضه های تحلیل از معادلات رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان دادند مؤلفه های معنای زندگی شامل حضور معنا و جست وجوی معنا روی هم رفته 14% اضطراب کرونا و مؤلفه های مذهبی گرایی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کام جویی نیز روی هم رفته، 13% اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. با الهام از یافته ها می توان با طراحی مداخلات مبتنی بر مذهب و معنویت در راستای ارتقای سلامت روان مردم و بیماران، گامی اساسی برداشت.
بررسی پیامدهای روانشناختی ناشی از اپیدمی کووید-19 در بین دانشجویان دانشگاه های سراسر ایران: یک مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
167 - 187
حوزههای تخصصی:
بیماری کووید-19 به عنوان یک بیماری ناتوان کننده، به عنوان ششمین بحران سلامت عمومی اعلام شده است. این بیماری علاوه بر پتانسیل کشنده بودن و عوارض جسمانی، پیامدهای روانی متعددی نیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای روانشناختی ناشی از اپیدمی کروناویروس در بین دانشجویان بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 801 نفر از دانشجویان سراسر کشور در سال 1399 بود که به صورت آنلاین به پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی (DASS-21)، پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، پرسشنامه اضطراب ناشی از کروناویروس و اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دادند. از آزمون مجذور خی، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین اضطراب کرونا ویروس آزمودنی ها برابر با 77/13، میانگین اضطراب برابر با 83/6، میانگین تنیدگی برابر با 68/6، میانگین اضطراب فراگیر برابر با 85/4 و میانگین افسردگی برابر با 54/5 بود. نتایج همچنین نشان داد که اضطراب عمومی و اضطراب فراگیر قادر به پیش بینی اضطراب کرونا ویروس در بین شرکت کنندگان پژوهش بودند. نتایج آزمون t و آنووا نیز بیانگر آن بود افرادی که سابقه بیماری کرونا داشتند، در مقایسه با افرادی که این بیماری را نداشتند، اضطراب کرونا بیشتری داشتند؛ همچنین در افرادی که یکی از اعضای خانواده آن ها بیماری کرونا داشته، اضطراب کرونا ویروس بیشتری مشاهده شد؛ افزون بر این، افرادی که با دوستان زندگی می کردند، اضطراب کرونا ویروس بیشتری داشتند (001/0p < ). یافته های پژوهش نشان می دهد که بیماری کویید-19 مشکلات روانشناختی زیادی برای افراد بوجود آورده است که این مشکلات در افرادی که خود یا یک نفر از نزدیکانش مبتلا به کرونا ویروس شده است و با دوستان زندگی می کنند، بیشتر است.
بررسی وضعیت شادکامی وتاب آوری مادران در مواجهه با اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
275 - 301
حوزههای تخصصی:
ظهور ناگهانی بیماری کرونا باعث اضطراب ناشی از این بیماری در کانون خانواده به خصوص مادران شده است. زیرا ابتلا به بیماری علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی، اثرات مختلف روان شناختی همچون اضطراب مزمن ناشی از ابتلا به بیماری کرونا و ترس از مرگ بر جای گذاشته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت شادکامی وتاب آوری مادران در مواجهه با اضطراب کرونا است. این مطالعه به روش پیمایش انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی زنان متاهل و دارای فرزند بالای ۲۰ ساله شهرستان کاشان می باشد که از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد شادکامی آکسفورد، متغیر تاب آوری از پرسشنامه ی کونور و دیویدسون و اضطراب ناشی از کرونا علی پور و همکاران استفاده شده است. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و ضریب بالای70% برای هر بعد محاسبه گردید که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شادکامی(رضایت از زندگی، خلق مثبت، سلامتی، کارآمدی، عزت نفس) و تاب آوری زنان(پذیرش عواطف مثبت، معنویت، اعتماد به غرایز شخصی، شایستگی) بر اضطراب ناشی از کرونا (علائم جسمانی و علائم روانی)ارتباط دارد، و مقدار آن برابر با 0.۴۷۸ می باشد. واژگان کلیدی: شادکامی، تاب آوری، اضطراب کرونا، مادران شهر کاشان
مدل یابی ساختاری الگوهای ارتباطی خانواده و نارسایی کنش های اجرایی با گرایش به رفتارهای پرخطر (مصرف مواد مخدر، سیگار کشیدن و مصرف الکل): نقش واسطه ای اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۷
95 - 134
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب کرونا در رابطه میان الگوهای ارتباطی خانواده و نارسایی کنش های اجرایی با گرایش به رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS)، مقیاس نارسایی کنش های اجرایی بارکلی (BDEFS) و پرسش نامه الگوهای ارتباطی خانواده (FCP) بود. تمام تحلیل ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای 22 SPSS- و آموس 24 AMOS- انجام شدند. نتایج نشان داد نارسایی کنش های اجرایی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر مستقیم و به واسطه ی اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر غیرمستقیم دارد. جهت گیری گفت وشنود بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم داشت. جهت گیری همنوایی اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم از طریق اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر نداشت. علاوه بر این، اضطراب کرونا بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم بود. به طور کلی، افزایش نارسایی کنش های اجرایی و جهت گیری گفت وشنود باعث افزایش اضطراب کرونا می گردد که این امر موجب می شود افراد برای مقابله با اثرات منفی این همه گیری و اضطراب ناشی از آن به مصرف مواد مخدر، سیگار و مشروبات الکلی روی آورند.
نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلایان به کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
121 - 136
مقدمه: در شرایط شیوع گسترده ویروس کرونا، رفتارهای خودمراقبتی نقش مهمی در سلامت فردی و عمومی دارد در نتیجه شناسایی پیشایندهای آن مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلا به کوید-19 انجام گرفت . روش: در پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش، اعضای خانواده افراد مبتلا به کوید-19 بودند، و 235 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از یک خودگزارشی 10 سوالی رفتارهای خودمراقبتی، مقیاس اضطراب کرونا، مقیاس تنظیم هیجان و مقیاس شفقت خود استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مهربانی به خود (مولفه اول شفقت خود) و علائم روانی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، و بین راهبرد تنظیم هیجان فرونشانی و رفتارهای خودمراقبتی رابطه منفی و معناداری است. اما دو مولفه شفقت خود شامل تجارب مشترک انسانی و ذهن آگاهی، و راهبرد تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد و علائم جسمی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی رابطه معناداری نداشتند. همچنین، مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان پیش بینی کننده رفتارهای خودمراقبتی کرونا بودند . نتیجه گیری: بنابراین، در توضیح رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با شیوع ویروس کرونا توجه داشتن به مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان کمک کننده خواهد بود.
مقایسه تعارضات زناشویی در افراد با و بدون اضطراب کرونا
هدف این پژوهش مقایسه تعارضات زناشویی در افراد با و بدون اضطراب کرونا بود. روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای از نوع مقطعی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه والدین خانواده های شهر تبریز بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود. حجم نمونه 30 نفر والدین با اضطراب کرونا، 30 نفر والدین بدون اضطراب کرونا بود. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی و مقیاس اضطراب کرونا ویروس ( CDAS) ارزیابی شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه والدین با و بدون اضطراب کرونا، در تعارضات زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد .< 0 /01) P. (بنابراین با ارایه مداخلات و آموزش های به موقع و مناسب جهت کاهش اضطراب ناشی از بیماری کرونا در زنان و مردان ، می توان تعارضات زناشویی را کاهش داد.
پیش بینی اضطراب ناشی از شیوع کرونا ویروس بر اساس ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اضطراب ناشی از شیوع کرونا ویروس بر اساس ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر اصفهان در سال زمستان 1399 و بهار 1400 بودند. به این منظور تعداد 200 نفر از این افراد با استفاده از فرمول پلنت از تاپاچنیک و همکاران (2007) و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی زاکرمن-کلمن (ZKPQ) زاکرمن (2002)، مقیاس بهزیستی روان شناختی (PWS) ریف (1989) و مقیاس سبک های دل بستگی بزرگ سالان (AAS) کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی با اضطراب کرونا رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 78/1 درصد واریانس اضطراب کرونا به وسیله ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی نقش مهمی در پیش بینی اضطراب کرونا دارند.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس تنظیم هیجان و کیفیت خواب دانشجویان در دوران اپیدمی کرونا ویروس
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۹۷-۱۸۶
هدف از انجام این مطالعه پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس تنظیم هیجان و کیفیت خواب دانشجویان در دوران اپیدمی کرونا ویروس در شهر کرمانشاه در سال 1401-1400 می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد شهر کرمانشاه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان تمامی دانشگاه های شهر کرمانشاه تعداد 5 دانشکده انتخاب شد و با استفاده از جدول مورگان تعداد 269 نفر از دانشجویان (زن و مرد) به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس با کسب رضایت از دانشجویانی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند، لینک پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ (PSQL)، تنظیم هیجان جان و گروس (2003) و مقیاس اضطراب کرونا علیپور و همکاران (1398) در اختیار آنان قرار گرفت و درنهایت با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تحلیل انجام گرفت. نتایج نشان داد که تنظیم هیجان و کیفیت خواب می توانند اضطراب کرونا را در دانشجویان پیش بینی کنند. ارزیابی و شناخت میزان اضطراب کرونا و ارتباط آن با تنظیم هیجان و کیفیت خواب می تواند رهنمودهای ارزشمندی را در زمینه بهبود اضطراب کرونا در دانشجویان به همراه داشته باشد.
بررسی رابطه تاب آوری با اضطراب کرونا در دانشجویان شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۴۶۴-۴۵۷
شیوع ویروس کرونا و پیامدهای روانی ناشی از آن یکی از مهم ترین وقایع اجتماعی بشر در قرن 21 است که دانشجویان با پیامدهای روان شناختی ناشی از آن روبه رو هستند. بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین تاب آوری با اضطراب کرونا در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399، صورت گرفت. این پژوهش، کاربردی و ازلحاظ شیوه اجرا، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد کرمانشاه تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 110 نفر از آنان، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و اضطراب کرونا علی پور و همکاران، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار 20-SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج روش تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هر متغیر پیش بین تاب آوری می توانند 62/0 واریانس متغیر اضطراب کرونا را تبیین نماید. همچنین نتایج روش تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین تاب آوری با اضطراب کرونا، ارتباط معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود در زمان شیوع بیماری های نوظهور و همه گیر، جهت کاهش میزان اضطراب کرونا در دانشجویان، تاب آوری آن ها در جهت به کار بردن آن در زندگی شخصی خود بیش ازپیش موردتوجه مدیران و مسئولین وزارت بهداشت و مراکز آموزش عالی قرار گیرد.
نقش خود پنداره، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خود پنداره، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با بیماری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی (مبتنی بر پیش بینی) بود. جامعه آماری پژوهش را افراد 18 تا 45 سال شهر تهران در سال 1399-1400 تشکیل دادند. به این منظور، نمونه ای شامل 355 نفر زن و مرد بزرگسال به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت اینترنتی از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی، راهبردهای تنظیم هیجان، مقیاس وضوح خود پنداره و مقیاس اضطراب بیماری کرونا پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین اضطراب کرونا، ارزیابی مجدد شناختی و وضوح خودپنداره با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد، و بین فرونشانی با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای وضوح خودپنداره، اضطراب کرونا و ارزیابی مجدد شناختی پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار افزایش رفتارهای خودمراقبتی هستند، اما فرونشانی پیش بینی کننده ی منفی و معنی دار آن است. با توجه به یافته های بدست آمده، می توان به منظور تعیین اولویت های آموزشی و مداخلات روانشناختی در جهت افزایش رفتارهای خود مراقبتی و کاهش خطر ابتلا به بیماری کووید-19 بهره گرفته شود. شماره ی مقاله: ۴
پیش بینی علی اضطراب کرونا بر اساس تاب آوری عاطفی با میانجیگری تنظیم هیجان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۱-۴
هدف: تاب آوری عاطفی یک ساختار چند بعدی است که توضیح می دهد چرا افرادی که با شرایط دشوار و پر استرس روبرو می شوند می توانند به صورت مثبت عمل کنند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علی اضطراب کرونا بر اساس تاب آوری عاطفی با میانجیگری تنظیم هیجان در دانشجویان انجام گرفت. این مطالعه توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن متشکل از کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در نیم سال اول 1400 بودند. تعداد 250 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین به پرسش نامه های تاب آوری عاطفی، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که اضطراب کرونا با نمره ی کل تاب آوری عاطفی و تنظیم هیجان ارتباط منفی و معناداری دارد همچنین تنظیم هیجان با نمره کل تاب آوری عاطفی ارتباط مثبت و معناداری دارد (001/0> p). شاخص های برازش مدل نیز مسیر تاب آوری عاطفی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تنظیم هیجان را تأیید کرد. نتیجه گیری: از لحاظ کاربردی بر اساس نتایج می توان گفت برنامه آموزش راهبردهای سازگاری راهکاری مناسب جهت بهبود تنظیم هیجان، افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب دانشجویان می باشد. شماره ی مقاله: ۱
نقش سرسختی روان شناختی و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا کارکنان کادر درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۸ (پیاپی ۷۷)
174-165
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش پیش بین سرسختی روان شناختی و عدم تحمل ابهام با اضطراب کرونا در کارکنان کادر درمان در دوران اپیدمی کرونا انجام شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف جزء پژوهش های توصیفی و ازلحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان کادر درمان که مشغول به فعالیت در شهر ساری در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سه پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (1398) ( CDAS )، پرسشنامه سرسختی روان شناختی کوبا سا (1979) ( PHKS ) ، پرسشنامه تحمل ابهام مک کین (1993) ( MASTS-II ) بود . داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل همبستگی پیرسان و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اضطراب کرونا با سرسختی روان شناختی رابطه منفی و با عدم تحمل ابهام رابطه مثبت دارد. (05/0 ˂ p ) درواقع سرسختی روان شناختی و عدم تحمل ابهام توانستند 57 درصد از واریانس اضطراب کرونا را در کارکنان کادر درمان تبیین کنند. با توجه به نتایج به دست آمده، برای کاهش اضطراب کرونا و ارتقای سلامت روان کادر درمان برنامه ویژه اید برای ارتقای سرسختی روان شناختی و کاهش اثرات عدم تحمل ابهام در کارکنان کادر درمان و به طورکلی افراد جامعه، طراحی شود.
مدل یابی نقش میانجیگری اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین سبک های هویت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان
زمینه و هدف: در هر نظام تعلیم و تربیت میزان انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموختگان یکی از شاخص های موفقیت در فعالیت های علمی است. هدف پژوهش حاضر، مدل یابی نقش میانجیگری اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین سبک های هویت با انگیزه پیشرفت دانش آموزان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال 1401 بود. شرکت کنندگان 330 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آنها به پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس(1977) ،سبک های هویت بروزنسکی(1989)، و اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1400) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار SPSS24 و Smart PLS 4 و با مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد انگیزه پیشرفت با متغیرهای سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد (01/0 > P ) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. انگیزه پیشرفت با متغیرهای سبک هویت اجتنابی(01/0 > P ) و اضطراب جسمانی کرونا (05/0 > P ) رابطه منفی و معنادار نشان داد. سبک هویت اجتنابی با اضطراب روانی کرونا (05/0 > P ) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. بین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد و اضطراب جسمانی و روانی کرونا رابطه معنادار مشاهده نشد. اضطراب کرونا نقش میانجی بین سبک های هویت با انگیزش پیشرفت نداشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مدل نقش میانجیگری اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین سبک های هویت با انگیزه پیشرفت دانش آموزان تایید نشد. به مؤلفه های پرورش سبک های هویت تعهد، اطلاعاتی و هنجاری در پرورش انگیزش پیشرفت توجه شود.
بررسی ارتباط اضطراب کرونا با اضطراب سلامت و اختلال وسواس در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد نیشابور
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
143 - 153
با ظهور ویروس کرونا، زندگی و سلامت میلیون ها انسان مورد تهدید قرار گرفته است. این بیماری علاوه بر این که افزایش مرگ و میر ناشی از بیماری را به همراه داشت بلکه باعث گسترش مشکلات روانی در کل جهان شده است. عدم قطعیت و پیش بینی ناپذیری شیوع همه گیری بیماری عفونی، پتانسیل بالایی برای افزایش اضطراب ناشی از سرایت بیماری دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه اضطراب سلامت و اختلال وسواس-جبری اشخاص با اضطراب کرونا بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 240 دانشجو دانشگاه آزاد واحد نیشابور با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر اضطراب کرونا، اضطراب سلامت، اختلال وسواس جبری خود مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین اضطراب کرونا با اضطراب سلامت و اختلال وسواس جبری شخص ارتباط معناداری وجود دارد بطوریکه اضطراب سلامت و اختلال وسواس-جبری اضطراب کرونا را بصورت مثبت پیش بینی می کنند. این پژوهش نشان دهنده اهمیت متغیرهای اضطراب سلامت و اختلال وسواس-جبری در برابر اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا است.
رابطه اضطراب کرونا و سلامت روان: نقش واسطه گری دشواری تنظیم هیجان
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و سلامت روان با نقش واسطه گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی استان تهران بود. مشارکت کنندگان 250 نفر از دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، بالینی و عمومی دانشگاه پیام نور استان تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش و گردآوری اطلاعات پرسشنامه های مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، سلامت روان کلدبرگ (1972) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و برای بررسی رابطه بین متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. برای تحلیل داده های توصیفی و همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS نسخه27 استفاده شد. نتایج نشان دادکه اثر مستقیم اضطراب کرونا بر سلامت روان معنی دار بود. اثر مستقیم اضطراب کرونا بر دشواری تنظیم هیجان و اثر مستقیم دشواری نتظیم هیجان بر سلامت روان معنی دار بود. همچنین، اثر اضطراب کرونا بر سلامت روان با واسطه گری دشواری تنظیم هیجان معنی دار بود. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر نقش اضطراب کرونا و دشواری تنظیم هیجان را در تبیین سلامت روان نشان می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش سلامت روان دانشجویان لازم است آموزش های مورد نیاز جهت مقابله با اضطراب کرونا و تنظیم هیجان به آن ها داده شود.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نشانه اضطراب کرونا در معلمان متوسطه شهر مشهد
همانطور که می دانیم نقص در فرایند تنظیم هیجانی به عنوان یکی از مشکلات عمده درافراد مضطرب گزارش شده است و در مدل طرحواره درمانی هیجانی EST ) ) نقش هیجانها و راهبردهای پردازش هیجان برجسته هستندهدف پژوهش حاضر اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی برنشانه اضطراب کرونا درمعلمان متوسطه شهر مشهد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آ زمون _ پس آزمون باگروه گواه بود وجامعه کل معلمان متوسطه شهر مشهددرسال 1400 که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین 240نفر ازمعلمان 28-48 سال به صورت هدفمندبا مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS ) سنجش اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا (،علیپور و همکاران ،1398) انتخاب شدند.38نفر به دوگروه 19نفرکنترل و19نفر ازمایش انتخاب شدند.گروه آزمایش، در طی 10 جلسه 120دقیقه ای ، طرحواره درمانی هیجانی گروهی را دریافت کرده و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. پیش از انجام درمان و پس از آن، اعضای دو گروه به مقیاس طرحوارههای هیجانی لیهی و پرسشنامه اضطراب کرونا پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی گروهی باعث کاهش معنادار در نمرات اضطراب کرونا معلمان ، افزایش معنادار کاربرد همه طرحوارههای هیجانی سازگار و کاهش معنادار کاربرد طرحوارههای هیجانی ناسازگار احساس گناه، ساده انگاری، خردگرایی، دوام، سرزنش و نشخوار فکری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد( 05/0p<)، اما به دلیل بزرگتر بودن سطح معناداری متغییر کرخی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتاریج پژوهش نشان می دهد EST تاثیر مناسبی درکاهش اضطراب کرونا معلمان به عنوان یک درمان واصلاح طرحوارههای هیجانی داشته است و با پژوهشهایی که اثربخشی نظم جویی هیجانی براضطراب مورد برررسی قرار داده اند همسو است.