مطالب مرتبط با کلیدواژه

مراتب انسان


۱.

انسان شناسی حکمت خالده به روایت سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنت معرفت قدسی عقل شهودی مراتب انسان انسان متجدد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۴۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۲۹۳
سید حسین نصر، یکی از طرفداران حکمت خالده است که با نقد دنیای متجدد، می‌کوشد معرفت قدسی را جای‌ گزین مدرنیسم سازد. از نظر وی، «خالده» معرفتی است که درون همه ادیان و سنت‌ها وجود دارد. لازمة سنت‌گروی، اعتقاد به یک امر قدسی است که نه تنها مرجعیت فکری انسان‌هاست که در رفتار آن‌ها نیز تجلی می‌یابد. معرفت شناسی نصر، معرفتی است مبتنی بر عقل شهودی و نه عقل استدلالی. فعلیت عقل شهودی نیز با وحی است، نه علوم اکتسابی. معرفت قدسی برای آدمی، آزادی بخش است؛ زیرا که همة وجود او را در بر می‌گیرد. ریشه این معرفت قدسی نیز در انسان شناسی نصر نهفته است که انسان را موجودی حامل امر قدسی می‌داند. به باور وی آنگاه که آدمی در بهشت برین بود، از این معرفت قدسی برخوردار بود، ولی با هبوط به دنیا، آن معرفت را از دست داد. نتیجه این هبوط آن شد که آدمی اشیاء را در حالت غربت و انفصال می‌بینید؛ نه وحدانی و در ارتباط با حق. بر خلاف دیدگاه نصر، در دورة جدید، این انسان شناسی تغییر یافته است و معرفت پاره پاره‌‌ای از انسان عرضه می‌شود. باید ریشة ضعف‌های انسان شناسی جدید را در بی‌توجهی به معرفت قدسی و نگاه کمیت گرایانه به انسان و جهان دانست. قداست زدایی از معرفت و پیدایش علم جدید سبب شد ساحت ذوقی وجود انسان به فراموشی سپرده شود و آدمی از مرکز کلی وجود جدا گردد.
۲.

مراتب حفاظت از میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مراتب حفاظت معماری مراتب عماری مراتب وجود مراتب انسان میراث معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
حفاظت آثار معماری، مبتنی بر شناخت معماری است و معماری، ظرف زندگی انسان است. انسان، معماری را برای رفع نیازهای خود میسازد و این در حالی است که او علاوه بر جسم، دارای روح و روان است و نیازهای انسان نیز در عین حال که متنوع بوده، دارای مراتبی نیز هستند. انسان در سطحی، نیازهای جسمی و معیشتی و در سطحی دیگر، نیازهای روانی و معنوی دارد. معماری نیز از این جهت، دارای وجوهی کالبدی و همچنین فراتر از کالبد است. بدین ترتیب، مراتب معماری، امکان حیات انسان در تمام ساحات وجودی او را مهیا می گردانند. حال با توجه به ذو مراتب بودن انسان و معماری، چنانچه هدف حفاظت را تطویل عمر و تداوم و بقای آن در تمام وجوه بدانیم، حفاظت نیز قائم به مراتب است. اما سؤال اینجا است که مراتب متعدد حفاظت کدام هستند؟ و این مراتب متعدد چه نسبت و ارتباطی با هم دارند؟ به منظور پاسخ به این پرسش ها به جهت توجه به ماهیت معماری و حفاظت از تمامیت آن، چیستی و چگونگی مراتب وجود در عالم مورد بحث قرار می گیرد؛ چرا که قطعاً مراتب وجودی انسان و نیازهای او و معماری و حفاظت نیز تابعی از آن هستند. لذا در این پژوهش با روش "قیاس" به معنای تعمیم از کل به جزء و استدلال منطقی، به تطبیق و تعمیم قواعد و مراتب عالم وجود بر معماری و پس از آن حفاظت پرداخته و سپس به پرسش های پژوهش پاسخ داده خواهد شد. در نهایت، مراتبی سه گانه از حفاظت به دنبال مراتب سه گانه معماری بیان می شوند؛ مرتبه پایین تر، مرتبه ماده است که جنبه محسوس و کالبد معماری را شکل می دهد، متناظر با مرتبه و قوای حسی انسان است و نیازهای اولیه و مادی انسان را با واسطه مواد و مصالح طبیعت (مرتبه مادی عالم) رفع می کند. حفاظت نیز در این مرتبه، مبتنی بر شناخت کالبدی اثر است. مرتبه بالاتر، مرتبه الگو بوده که واسطه انتقال معانی اعلی به ساحت ماده است. متناظر آن در انسان، قوه خیال و در هستی، عالم مثال است. در این مرتبه، الگوها و قواعد به طریق رمزی و استعاری، عامل شکل گیری معماری هستند. این مرتبه، از کالبد و ماده فراتر است. بدین ترتیب، حفاظت معماری در این مرتبه، مبتنی بر فهم و بازتکرار آگاهانه الگوها است. بالاترین مرتبه، مرتبه معنا است. متناظر آن در انسان، قوه عقل و در هستی نیز مرتبه عقل است. حفاظت از این مرتبه به تربیت، نه صرفاً آموزش، انسان ها جهت تقویت قدرت خوانش معنا نیاز دارد. این مراتب در نظامی طولی و درهم تنیده هستند و تقرب به مراتب بالاتر، در گرو عبور از مراتب پایین تر است.
۳.

مفهوم انسان در فقه و ح قوق اسلامی و بازخورد آن با نظریه های عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان مراتب انسان فقه و حقوق عرفان و تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۴
موضوع مقاله، تأملی در حوزه معرفت شناسی وضعیت انسان در فقه و حقوق و ارتباط آن با عرفان و شیوه تفکر عرفانی است. این پژوهش برای جواب دادن به این پرسش است که حقوق انسانی و مراتب آن به چه صورت در فقه و عرفان، به صورت های گوناگون تبیین شده و دارای چه مراتبی است. پژوهش نظری (Theoretical) با روش تحلیلی توصیفی (Analytical - Descriptive) و رویکردی شیوه تحلیل متن های پژوهش است. فرضیه اصلی پژوهش، پیوند نظریه ها و دیدگاه های عرفانی با مبانی حقوق فردی اجتماعی انسان است. حقوق و راهبردهایی که در فقه و اصول اسلامی نیز تبیین شده است. برخی از نظریه های عرفانی در پی ساخت جایگاه و به تبع آن حقوق انسانی برای انسان هستند. برخی دیگر براساس حقوق تعریف شده اشخاص، نظریات خود را عنوان کرده اند.