مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
MCDM
حوزه های تخصصی:
در اراضی آبیاری، آبرسانی از مهمترین مسائل کشاورزی محسوب می شود. طراحی و ساخت شبکه ی انتقال و توزیع آب با در نظر گرفتن عوامل فنی و اقتصادی حائز اهمیت فراوانی است. هدف این مقاله انتخاب یک گزینه ی بهینه برای انتقال آب به مزارع شرکت توسعه ی نیشکر از بین گزینه های مختلف با توجه به شاخص های متعدد فنی و اقتصادی است. در این تحقیق از مدل های بهینه سازی تصمیم گیری چند معیاره استفاده شده است تا یک گزینه از میان چهار گزینه مختلف با توجه به 12 شاخص فنی و اقتصادی مربوط انتخاب شود. داده های مورد استفاده به روش پرسشنامه و مصاحبه ی حضوری و برای دوره ی ده ساله 80- 1370 جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بر اساس روش های مختلف تصمیم گیری چند معیاره، روش بهینه ی انتقال آب روش استفاده از کانال بتنی درجه دو است.
کاربرد منطق فازی و FTOPSIS جهت مکانیابی نیروگاه خورشیدی با استفاده از GIS (مطالعه موردی استان تهران)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نیاز روز افزون جوامع بشری به انرژی الکتریکی، روش های مختلف و نوینی برای تولید این انرژی با حداقل آلودگی های زیست محیطی متداول شده است که انرژی خورشیدی یکی از این روش های نوین می باشد. جهت دریافت این منبع انرژی، نیروگاه هایی تاسیس و با افزایش این تاسیسات نیاز به یافتن مکانی مناسب جهت احداث نیروگاه اجتناب ناپذیر می باشد. از این رو، تهران به دلیل دارا بودن بیشترین سهم از توسعه شهری و جمعیتی انتخاب گردید. در این تحقیق از روش های تصمیم گیری چند معیاره جهت انتخاب و اولویت بندی مکان های پیشنهادی و از GIS به عنوان ابزاری قوی جهت پردازش داده ها استفاده شده است تا اطلاعات مفید و مورد نیاز را برای مدیریت بهینه منابع و امکانات فراهم نماید. در این راستا، پس از انتخاب پارامتر های مورد نیاز جهت مکانیابی، از منطق فازی به عنوان روشی جهت ارزش دهی به مناطق و تولید نقشه ها استفاده گردید. در نتیجه، 9 منطقه به عنوان بهترین مکانها برای احداث نیروگاه خورشیدی انتخاب شد که در مجموع Km2 22 مساحت داشته و 0.15 درصد از کل مساحت استان را به خود اختصاص می دهد در انتها، توسط روش Fuzzy TOPSIS گزینه های پیشنهادی اولویت بندی شده و بهترین مکان جهت احداث نیروگاه شناسایی گردید.
اولویت بندی سطح کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی(مطالعة موردی: روستاهای با پتانسیل گردشگری روددره ای استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ما کارآفرینی پدید به ویژه در مناطق روستایی با جاذبه های طبیعی و حفاظت شده به ویژه در مناطق پیرامونی نقاط شهری بیش از پیش مورد استقبال قرار گرفته و در روستاهای پیرامون کلانشهر تهران بیش از پیش نمود عینی یافته و کسب و کارهایی شکل گرفته است. لذا هدف اساسی شناخت تفاوتهای هدف: هدف اساسی از انجام تحقیق حاضر، شناخت تفاوت های کارآفرینی اکوتوریستی دربین روستاهای منطقه و اولویت بندی روستاهای با پتانسیل گردشگری روددره ای به لحاظ سطح کارآفرینی اکوتوریستی و تحلیل فضایی آن ها است.
روش: از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با به کارگیری داده های پرسشنامه ای درقالب نظرات خبرگان و صاحبان کسب وکارها، آزمون T، تکنیک توان رتبه ای، TOPSIS و درنهایت، Arc GIS برای تحلیل فضایی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ازنظر صاحبان کسب وکارها، روستاهای موردمطالعه در سطح منطقه با یکدیگر تفاوتی درزمینة کارآفرینی اکوتوریستی ندارند. همچنین، نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک TOPSIS نیز گویای امتیازات دقیق روستاها و مسیرها به لحاظ کارآفرینی اکوتوریستی با یکدیگر است که پراکندگی رتبه ها بین روستاهای دو گروه حفاظت شده و حفاظت نشده تأییدکنندة نتیجة آزمون T می باشد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، هنوز به اکوتوریسم و اقتصاد اکوتوریستی به مفهوم واقعی آن که در تعاریف و ادبیات نظری به آن اشاره شده، توجه نشده است. به عبارت دیگر، با توجه به این مفهوم که مناطق حفاظت شده در دنیا به عنوان پایه ای برای توسعة اکوتوریسم و فعالیت های اقتصادی ناشی از آن هستند، در منطقة موردمطالعه موردتوجه قرار نگرفته اند و شیوه های اقتصادی و کسب وکارها ازنظر نوع و کیفیت با کسب وکارهای موجود در روستاهای خارج از مناطق حفاظت شده تفاوت چندانی ندارند؛ بنابراین، در تحقیقات بعدی می توان بر اقتصاد گردشگری به ویژه اکوتوریسم تأکید داشت.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیرهای شلوغ و با مقاصد دوم گردشگری قرار دارند، بیشترین سهم را دربین کل عوامل مؤثر در توسعة کارآفرینی اکوتوریستی نسبت به سایر روستاها دارند.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به مسئلة میان رشته ای کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی، توسعة گردشگری و کارآفرینی می توانند از یافته های آن استفاده کنند.
پهنه بندی پتانسیل بوم گردی حوزه نفوذ شهری با استفاده از روش تلفیقی تصمیم گیری چند معیارهTOPSIS و GIS
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم و جدید مورد توجه در توسعه پایدار گردشگری، اکوتوریسم(بوم گردی) می باشد که ریشه در نظریه توسعه پایدار داشته و در مقابل دیدگاه گردشگری انبوه که دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بوده شکل گرفته است و فراتر از طبیعت گردی می باشد. از این رو نمی توان سفر به طبیعت یا طبیعت گردی را بدون در نظر گرفتن ویژگیهای توسعه پایدار، اکوتوریسم نامید زیرا اکوتوریسم(بوم گردی) ارتباط عمیقی با حفاظت محیط زیست دارد. بر این اساس مشخص کردن محدوه های دقیق گستره مکانی- فضایی پتانسیل خاص اکوتوریستی یکی از اساسی ترین گامها در برنامه ریزی و مدیریت اکوتوریسم می باشد که با در نظر گرفتن شاخص های اکولوژیکی گردشگری امکانپذیر میباشد. این امر به ویژه در قلمروهای جغرافیایی و حوزه نفوذ شهری کلانشهری مانند تهران که عرضه و تقاضای اکوتوریستی در آن بسیار بالا است بیشتر ضرورت دارد. لذا هدف این مطالعه استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره(MCDM) تاپسیس در محیط GIS برای پهنه بندی و اولویت بندی پتانسیل های اکوتوریستی محدوده استان تهران می باشد. برای رسیدن به این هدف از روش شناسی توصیفی- تحلیلی بر پایه مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و تحلیل ترکیبی چندمعیاره داده های فضایی استفاده شده است. نتایج به دست آمده در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده 5 پهنه اساسی در رابطه با پتانسیل اکوتوریسم میباشد که پهنه های با امتیازات بالاتر منطبق با مناطق حفاظت شده می باشد و قسمت عمده پهنه های با پتانسیل بالای اکوتوریسم در منطقه شمالی استان تهران در میان چین خوردگیهای البزر قرار دارد.
الگوسازی و رتبه بندی معیارها در تأمین مالی مطلوب برای بخش عمومی با استفاده از روش MCDM (کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از روش کتابخانه ای، تحلیلی و مقایسه ای اقدام به رتبه بندی معیارها و گزینه های اثرگذار در الگوی مطلوب تأمین مالی برای بخش عمومی یا همان شهرداری ها (مورد: مشهد) نموده و سپس به صورت شماتیک این الگو را ارایه دهد. بدین منظور 23 نفر از مدیران و کارشناسان اقتصادی شهرداری مشهد جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و به کارگیری نرم افزار Expert Choice داده های پرسشنامه مورد پردازش و تحلیل ق رار گرفتند. در نهایت پس از وزن دهی و اولویت بندی ملاک ها و گزینه های تصمیم گیری، الگوی مطلوب تأمین مالی برای شهرداری مشهد در سه سطح کلان، میانی و محلی ارایه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد عوارض بر نوسازی، عوارض بر ساختمان و اراضی (به غیر از عوارض بر تراکم)، عوارض ارزش افزوده و بهای خدمات شهری، به ترتیب مهم ترین اولویت های سیاست گذاری در زمینه پایدارسازی درآمدهای شهرداری به شمار می روند.
ارزیابی تناسب اراضی برای کشت برنج در استان زنجان در قالب مدل فائو و با استفاده از تکنیک تلفیقی AHP-TOPSIS در محیطGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی برای محصولات کشاورزی یکی از اقدامات ابتدایی و ضروری در توسعه پایدار، جلوگیری از تخریب اراضی و حفاظت از منابع زیستی برای استفاده آیندگان است. در این زمینه و با توجه به اهمیت برنج به عنوان محصولی استراتژیک در کشور، اقدام به ارزیابی تناسب اراضی در استان زنجان با استفاده از قابلیت های ترکیبی سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) در قالب مدل فائو شد. در این پژوهش با توجه به نظرات کارشناسان مربوطه و مطالعه طرح ها و پژوهش های پیشین، از 4 شاخص زیست محیطی (منابع تأمین آب، متغیرهای اقلیمی، خاک، توپوگرافی) و 5 شاخص اجتماعی-اقتصادی (نیروی کار انسانی و ماشینی، فاصله از جاده و بازار، تعداد شرکت های تعاونی) برای مدل سازی تناسب اراضی استفاده شد. برای وزن دهی و تجمیع لایه ها، به ترتیب از روشAHP و روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایده آل (TOPSIS) استفاده و در مرحله بعدی نتایج به دست آمده بر اساس مدل پیشنهادی فائو و یک کلاس به عنوان مناطق دارای محدودیت، طبقه بندی شدند. در نقشه اولیه تناسب اراضی به دست آمدهاز شاخص های زیست محیطی 36/114 کیلومتر مربع (51/0%) و در نقشه نهایی بعد از تجزیه و تحلیل اجتماعی-اقتصادی 73 کیلومتر مربع (33/0%)، به عنوان کلاس کاملاً مناسب (S1) شناخته شد. دقت کلی نقشه اولیه و نهایی در مقایسه با نقشه کاربری اراضی منطقه به ترتیب 7/74% و 3/89% به دست آمد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر مهمترین پارامترهای ارزیابی تناسب اراضی برای برنج به ترتیب منابع تأمین آب، اقلیم، خاک، ماشین آلات کشاورزی و توپوگرافی بوده، همچنین کمبود منابع آبی و شوری خاک از مهمترین موانع کشت برنج در منطقه مورد مطالعه به شمار می آیند.
تحلیل فضایی - مکانی جایگاه های پمپ بنزین و تعیین مکان بهینه احداث جایگاه های جدید با استفاده از GIS و MCDM (مطالعه موردی: منطقه ۶ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تهران با توجه به نقش مرکزیتی با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات در زمینه های مختلف، به جهت کمبود و در پاره ای از موارد به دلیل عدم توزیع جغرافیایی مناسبِ کاربری ها دچار نارسایی هایی است. شبکة جایگاه های سوخت رسانی از جمله اجزاء شبکه خدمات شهری است که به عنوان تأمین کننده سوخت بخش حمل ونقل درون شهری عمل کرده و به نوبه خود از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی، ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت است. منطقه شش تهران به لحاظ نقش فرامنطقه ای و برخورداری از شبکه بزرگراهی علاوه بر عبور و مرور داخلی، پذیرای حمل ونقل عبوری سایر مناطق نیز می باشد که این مسئله ضرورت نیاز به جایگاه های سوخت رسانی و مکان یابی بهینه آن ها را بیان می دارد. به همین منظور پژوهش پیشِ رو با هدف تعیین مکان بهینه برای احداث جایگاه های پمپ بنزین و بررسی موقعیت جایگاه های موجود در منطقه ۶ تهران انجام شده است. روش پژوهش در این بررسی، توصیفی تحلیلی و با به کارگیری روش های تحلیلی (MCDM) و نیز استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن با قابلیت های GIS است. جهت نیل به اهدف مذکور از شاخص های مناسب و سازگار با منطقه مورد مطالعه استفاده شده است و در نهایت با استفاده از دانش کارشناسان و نرم افزار Expert Choice وزن نهایی معیارها مشخص شده است. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، ضمن مشخص کردن مکان های مناسب برای احداث جایگاه های جدید، موقعیت قرارگیری جایگاه های پمپ بنزین را تحلیل کرده است که نشان می دهد به جز جایگاه شماره ۲۴ که در موقعیت نامناسبی استقرار یافته است سایر جایگاه ها در مکان های بهینه و نسبتاً مناسبی قرار دارند.
مدل سازی معیارهای مطلوب در تأمین مالی شهرداری ایلام: رویکرد (MCDM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع مالی پایدار و مستمر، یکی از مهم ترین عوامل در اداره مسائل روزافزون شهرها و خدمات رسانی کارا به شهروندان است. بااین حال وضعیت تاریخی منابع درآمدی شهرداری ها در ایران نشان می دهد که ترکیب منابع در طول زمان روند باثباتی نداشته و شهرداری ها در جهت پایدارسازی منابع عملکرد مناسبی نداشته اند. لذا هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مناسب تأمین مالی برای شهرداری ایلام با استفاده از رویکرد MCDM است که علاوه بر پایداری درآمدها، معیارهای عدالت، شفافیت، کارایی، کفایت و عملیاتی بودن را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات برای رسیدن به اهداف تحقیق از روش AHP و تکمیل پرسشنامه توسط 20 نفر از کارشناسان امور مالی و برای استخراج وزن ضرایب معیارها و گزینه ها از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که عوارض بر آلایندگی، عوارض بر ارزش افزوده و عوارض بر کسب وپیشه فعالان اقتصادی، به ترتیب مهم ترین اولویت های سیاست گذاری در زمینه ی بهینه سازی منابع مالی و درآمدی شهرداری ایلام به شمار می روند.
ارزیابی مکان های مناسب برای مزارع خورشیدی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های تصمیم گیری چندمعیاره (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
747 - 764
حوزه های تخصصی:
انرژی از نیازهای اصلی بشر و موتور محرک توسعه اقتصادی است. منابع انرژی سنتی محدود و آلاینده هستند و این موضوع دولت ها را خواهان جایگزینی انرژی های تجدیدپذیر به جای منابع انرژی سنتی کرده است. یکی از منابع انرژی های تجدیدپذیر انرژی خورشیدی است که برای استفاده از آن از فناوری سلول های خورشیدی استفاده می کنند. در ایران، اراده قوی سیاسی برای توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر وجود دارد، اما یکی مهم ترین موضوعات در این باره یافتن مکان بهینه برای استقرار صفحات خورشیدی است. در پژوهش حاضر، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک Fuzzy AHP که یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره است، مکان های مناسب برای استقرار نیروگاه خورشیدی در استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است. براساس نتایج این پژوهش، 60/6 درصد از اراضی استان از تناسب عالی، 31/18 درصد از تناسب خوب و 10/27 درصد از تناسب متوسط برای نصب نیروگاه خورشیدی برخوردارند، اما 99/47 درصد اراضی استان مطلوبیت لازم را برای نصب نیروگاه خورشیدی ندارند. در حالت کلی مناطق غربی و جنوب غربی استان بیشترین تناسب و مناطق شمالی و شمال شرقی استان کمترین تناسب را از دیگر مناطق برای نصب نیروگاه خورشیدی دارند. همچنین تحلیل حساسیت وزن های به دست آمده از روش Fuzzy AHP نشان می دهد معیارهای GHI و PVOUT اهمیت زیادی در تعیین مناطق مناسب برای بهره برداری از انرژی خورشیدی دارند.
Using Multi Criteria Decision Making Methods for Evaluation the Entrepreneurship and Innovation Indicators(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper offered a procedure for ranking the entrepreneurial and innovative indicators using Multi Criteria Decision Making (MCDM), taking into account three individual,organizational and cultural dimensions simultaneously in decision making procedure. Henceforward, by using the Meta synthesis framework, the form of group classification of indicators from afinding’s combination was suggested and recognized. After that, the entrepreneurship and innovation specialists' sight were congregated based on Meta-analysis. Then, the indicators were arranged using Analytical Network Process (ANP) and the Decision-Making Trial and Assessment Laboratory (DEMATEL). The outcomes found from Meta-analysis and MCDM methods were used as input and output data, respectively, to describe the methodology of evaluating and prioritizing entrepreneurial and innovative criteria in smart international companies.
شناسایی و دسته بندی تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره گسسته (MADM) با استفاده از روش های MCDM
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری چند معیاره یک چارچوب نوید بخش برای ارزیابی مسائل چند بعدی، متناقض و ناسازگار است. انسان در زندگی روزمره خود تصمیمات بسیاری می گیرد. این تصمیمات از مسائل شخصی و فردی تا مسائل بزرگ و کلان را شامل می شود. در اکثر مسائل تصمیم سازی، عموما اهداف و عوامل متعددی مطرح است و فرد تصمیم ساز سعی می کند که بین چند گزینه موجود (محدود یا نامحدود) بهترین گزینه را انتخاب نماید. انسان به طور ناخواسته در شبانه روز تعداد زیادی از این گونه تصمیمات می گیرد که برخی از آنها به دلیل هزینه بالای خطا در آنها، نیاز به بررسی و دقت بیشتری دارند. غالباً تصمیم گیری در محیط های پیچیده ناپایدار یکی از مسائل بسیار مهم به شمار می رود. در این موارد تصمیم گیرندگان با گزینه هایی متفاوت که تحت تاثیر معیارهای مختلفی از جمله محیط داخلی و خارجی سازمان متأثر می شوند روبرو می باشند که در این صورت استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره به عنوان ابزارهایی کارا در جهت اخذ تصمیم، مناسب می باشند. مباحث تصمیم گیری های چند معیاره یک بخش مهم از دانش تصمیم گیری مدرن را تشکیل می دهد. این مباحث به طور گسترده در زمینه های متعددی مانند اجتماعی، اقتصادی، نظامی، مدیریتی و ... به کار می رود. ما در این مقاله سعی نموده ایم تا توسط روش SAW و همچنین با توجه به نظر خبرگان که به شاخص های تعیین شده، با دو مولفه ی الف) سهولت محاسبات و ب) فراوانی استفاده و اختصاص وزن 0.5 به هرکدام از شاخصه ها و به عبارتی دیگر تعداد گام های کمتر و راحتی انجام محاسبات با میزان تکرار و به کارگیری یک روش خاص در تعاملات و تحقیقات گوناگون که از اهمیت یکسان برخوردار هستند، توانسته ایم تکنیک های تصمیم گیری را به روش MADM شناسایی و سپس دسته بندی نماییم.
ارزیابی مقایسه ای الگوریتم های تصمیم گیری چندمعیاره MABAC و CODAS در پهنه بندی خطر زمین لغزش؛ نمونه پژوهش: شهرستان کوثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش، یکی از فرایندهای مهم محیطی به ویژه در چشم اندازهای مناطق کوهستانی به شمار می آید. شناساییمناطقحساسو تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، گامیمهمدرمسیرپیشگیریوکاهشخسارات ناشیازوقوع این پدیدهاست. شهرستان کوثر (گیوی) با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی، اقلیمی و انسانی، شرایط لازم را برای شکل گیری حرکات لغزشی دارد؛ بنابراین هدف این پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لغزش در این شهرستان است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نخست عوامل مؤثر بر ایجاد زمین لغزش در شهرستان شامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، خاک، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و فاصله از جاده با توجه به مرور منابع مختلف، مطالعات میدانی و مشورت با کارشناسان شناسایی شد؛ سپس برای تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. در مرحله بعد ارزش گذاری و استانداردسازی نقشه های معیار با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی عوامل با استفاده از روش کرتیک انجام شد؛ همچنین تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش های MABAC و CODAS به مثابه روش های تصمیم گیری چندمعیاره انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی، خاک و لیتولوژی، بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. با توجه به خروجی روش MABAC به ترتیب 89/17 و 22/25 درصد از مساحت محدوده در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر و براساس نتایج حاصل از مدل CODAS به ترتیب 07/9 و 18/22 درصد از مساحت محدوده در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. نتایجاعتبارسنجینشاندادالگوریتم CODAS با سطح زیر منحنی 839/0 در برآورد حساسیت زمین لغزش محدوده مطالعه شده نسبت به الگوریتم MABAC با سطح زیر منحنی 753/0 از صحت بیشتر و درنتیجه قابلیت بیشتری برخوردار است. نتایج پژوهش حاکی از پتانسیل زیاد شهرستان کوثر ازلحاظ رخداد حرکات زمین لغزش است و نشان می دهد مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در شیب های 20- 35 درصد، کاربری های زراعی و مراتع ضعیف و سازندهایی با زیربنای سنگ سخت و مواد رسوبی و سست سطحی قرار دارند.
اولویت بندی و سنجش مولفه های کیفیت محیط از منظر گردشگران در بخش آسارا محور کرج- چالوس با استفاده از تکنیک های MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
293 - 330
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین مولفه های کیفیت محیط گردشگری بخش آسارا از نگاه گردشگران می باشد و ضرورت شناسایی مهم ترین عوامل اثرگذار بر کیفیت محیط مدنظر است. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. پژوهش فوق با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور الکتر،مجموع ساده وزنی و مدل کپلند انجام شده و آسارا از لحاظ سنجش و اولویت بندی کیفیت محیط از دیدگاه گردشگران با تأکید بر شاخص های هفتگانه رتبه بندی و اولویت بندی گردید. نتایج تحلیل و اولویت بندی کیفیت محیط منطقه نشان داد از میان شاخص های هفتگانه موثر بر سنجش و اولویت بندی کیفیت محیط براساس اوزان به دست آمده، شاخص مرتبط با جاذبه های گردشگری بیشترین میزان تاثیرگذاری را در ایجاد و بهبود کیفیت محیط بخش آسارا از دیدگاه گردشگران دارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از الگوریتم تطبیقی MABAC و ANP (مطالعه ی موردی: شهرستان نیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
136 - 155
حوزه های تخصصی:
شهرستان نیر با توجه به وضعیت زمین شناسی، فیزیوگرافی، اقلیمی و انسانی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را داراست و لذا هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر زمین-لغزش در این شهرستان می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند و سپس نسبت به تهیه ی لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی، با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decision انجام گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. در نهایت، نقشه ی حاصله در پنج رده ی با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج مطالعه، عوامل کاربری اراضی، لیتولوژی، شیب و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. همچنین، نتایج مطالعه نشان داد؛ به ترتیب 93/171 و 38/312 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر، قرار دارند. لذا، می توان گفت که نتایج حاصل از این مطالعه، حاکی از توان بالای شهرستان نیر، از لحاظ رخداد حرکات لغزشی می باشد و مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در سازندهایی با زیربنای سنگ سخت به همراه مواد رسوبی و سست سطحی، کاربری های زراعی و مرتع، شیب های 35-20 درصد و ارتفاعات بیش از 1500 متر قرار دارند. به علاوه، نتایج مطالعه نشلن داد که استفاده تلفیق روش های ANP و MABAC ، از دقت نسبی بالایی جهت مطالعه ی زمین لغزش برخوردار است.
تحلیل موانع همگرایی ایران با کشورهای پیرامونی درقرن بیست و یکم و ارائه ی یک برنامه ی استراتژیک با استفاده از تکنیک SWOT و MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم، یکی از ملزومات ورود کشورها به جریان جهانی شدن و برقراری صلح پایدار منطقه ای و جهانی، همگرایی است. با توجه به برخی موانع موجود در رابطه با همگرایی ایران با کشورهای پیرامونی، لزوم امکان سنجی و طراحی استراتژی های مناسب در خصوص ایجاد زمینه های همگرایی، بادرنظر گرفتن واقعیات زمانی، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، تحقیق حاضر، با روش ترکیبی (توصیفی-تحلیلی و پیمایشی) و روش حل مسائل از نوع تصمیم گیری چند معیاره در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به شرایط منطقه ای و بین المللی در قرن بیست و یکم، مناسب ترین استراتژی ها بر حسب اولویت جهت افزایش نقش ایران در ایجاد همگرایی باکشورهای پیرامونی کدامند؟ در این راستا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از تکنیک SWOT، 4 نقطه ی قوت، 4 نقطه ی ضعف، 5 فرصت و 3 تهدیدعمده در خصوص همگرایی ایران باکلیه ی کشورهای پیرامونی شناسایی و 8 استراتژی کاربردی تدوین گردیده و در نهایت، این استراتژی ها با استفاده از روش MCDM از طریق پرسشنامه و مصاحبه، الویت بندی شدند. نتایج حاصله از پرسشنامه مقایسات زوجی نشان می دهد که استراتژی "ایجاد پیوندهای ژئواکونومیک" در رتبه ی اول و سایر استراتژی ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند
مدل MCDM برای انتخاب روستای هدف گردشگری بر اساس روش های SWARA و ARAS (مطالعه موردی: شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاهای هدف گردشگری هر کدام شکل خاصی از زندگی، هنر، فرهنگ و میراث روستایی را در مکان های روستایی به نمایش می گذارند. در فرآیند انتخاب مناسب ترین روستای هدف گردشگری با توجه به معیار های حکمرانی خوب، تصمیم گیرنده گان از روش های تصمیمگیری چند معیاره برای انتخاب روستا استفاده نکردهاند. بنابراین، این مقاله با هدف ایجاد چارچوبی برای انتخاب روستاها در فرآیند انتخاب مناسب ترین روستای هدف گردشگری بر اساس چارچوب swara-aras- mcdmاست. تمرکز این مقاله بر شناسایی معیارهای حکمرانی خوب و رتبه بندی روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه بر اساس معیارهای انتخابی می باشد. برای سنجش حکمرانی خوب در این تحقیق از ۸ معیار شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون، مشارکت، مسئولیت پذیری، أثربخشی و کارایی، اجماع و مشروعیت و برابری و فرآگیری استفاده شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش تحقیق، آمیخته ، از نظرماهیت، توصیفی- تحلیلی و از نظر ابزار، مبتنی بر پرسشنامه نخبگان می باشد. برای تعیین وزن معیارها تیمی متشکل از سه خبره تشکیل شد. از روش swara برای وزن دهی معیارها و از روش aras برای اولویت بندی گزینه ها در ارتباط با مهم ترین معیار های حکمرانی خوب در روستاهای هدف گردشگری در منطقه مورد مطالعه بهره گرفته شد. نتایج روش سوآرا نشان داد که معیار مشارکت با وزن ۰/۱۷۲ مهم ترین معیار حکمروایی خوب در سطح روستاهای شهرستان پاوه است و بعد از آن معیار برابری و فراگیری با وزن ۰/۱۵۴ دومین معیار مهم حکمرانی خوب است و معیار پاسخگویی با ۰/۱۲۰، شفافیت با ۰/۱۱۸، مسئولیت پذیری با ۰/۱۱۱، حاکمیت قانون با ۰/۱۰۹، أثر بخشی و کارایی با ۰/۰۹۲ و اجماع و مشروعیت با ۰/۰۸۸ به ترتیب قرار دارند. نتایج محاسبه روش آراس نیز نشان داد که، روستای داریان با ۰/۸۵۹ دارای بالاترین اهمیت کلی بوده و در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن روستای دشه با ۰/۷۶۹ در درتبه دوم،خانقاه با ۰/۷۶۲، و شمشیر با ۰/۷۰۱ در رتبه سوم و چهارم و روستای هجیج بزرگ با ۰/۶۸۶ در رتبه آخر قرار دارد.
پایش فضای شهری با رویکرد عدالت فضایی (پژوهش موردی: مناطق 13 گانه کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
187 - 214
حوزه های تخصصی:
شهر همواره با چالش های بسیاری از جمله نابرابری و بی عدالتی روبرو است که برای رفع این چالش ها، مفاهیمی چون عدالت فضایی با هدف کاهش نابرابری ها وارد مباحث برنامه ریزی شهری شد. بر مبنای این رویکرد، عدالت بعد فضایی- جغرافیایی دارد، بنابراین می توان از یک نگرش فضایی به منظور تشخیص بی عدالتی در شهر استفاده کرد. پژوهش حاضر به مطالعه پراکنش امکانات و خدمات شهری در سطح مناطق کلانشهر مشهد می پردازد.این مطالعه برحسب روش، توصیفی-کاربردی است. برای انجام پژوهش، کاربری های خدماتی 13 گانه شهر مشهد انتخاب گردیده، سپس با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و صفحه گستر (EXCEL) مرتب و دسته بندی شده اند؛ شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش «آنتروپی شانون» وزن دهی شده اند و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (WASPAS, WSA, SAW) رتبه بندی شده اند؛ سپس برای ادغام تکنیک ها از یک مدل تلفیقی (KANDREST) بهره گرفته شده است. با توجه به خروجی مدل ها و تکنیک های مناطق در رتبه های مختلف قرار گرفته اند. در نهایت با توجه به تکنیک ادغام کاندرست مشخص شد که مناطق هفت با امتیاز (12)، نه با امتیاز (10) و منطقه ده با امتیاز (8) در پایدارترین شرایط و مناطق 13، 11، 2 در وضعیت متوسط و مناطق 8، 6، 4، 5، 1، 2، 3 در ناپایدارترین شرایط از لحاظ شاخص های خدمات شهری قرار گرفته اند، نکته ی قابل توجه اینکه در تمامی مدل های به کار گرفته شده منطقه 7 در بهترین و بالاترین رتبه و منطقه 5 در بدترین و پایین ترین رتبه قرار گرفته اند. این شرایط که نابرابری فضایی فاحشی را در مناطق کلانشهر مشهد نشان می دهد مستلزم نگاه ویژه مدیران و مسئولین شهری جهت فراهم زیرساخت ها و خدمات در مناطق ناپایدار است.
مقایسه دو مدل WLC و TOPSIS در آنالیز تناسب اراضی توسعه شهری (مطالعه موردی: فومن و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از کشورهای جهان سوم از جمله ایران پدیده توسعه شهری یکی از مهمترین عوامل ایجاد تغییرات در کاربری اراضی می باشد. اغلب شهرها در مسیر گسترش خود موجبات نابودی زمین های کشاورزی را فراهم آورده و آنها را تحت پوشش گسترش شهری قرار داده اند. این مساله از نظر اقتصادی و فعالیت های کشاورزی به ویژه در استانی همانند گیلان به دلیل آب و هوای معتدل و خاک حاصلخیز از مواردی ست که طلب می کند تا با برنامه ریزی مناسب از گسترش کنترل نشده این شهرها جلوگیری نمود. در این راستا ما برآن شدیم تا در این مطالعه بر اساس روش های ارزیابی چند معیاره (مدلهای WLC و TOPSIS) در محیط GIS و بر اساس پارامترهای مختلف از آنالیز تناسب اراضی به عنوان ابزاری جهت برنامه ریزی و پیش بینی الگوی بهینه توسعه شهری در شهرهای فومن و شفت در غرب گیلان استفاده کنیم نتایج نشان داد که طبقه بندی خروجی دو مدل به کار رفته متفاوت بوده اما مناطق مناسب برای توسعه شهری در دو روش همپوشانی داشته اند. متناسب ترین مناطق برای توسعه شهری در قسمتهای شمالی و شرقی به دست آمده است. همچنین شاخص کاربری اراضی بالاترین اهمیت را در پهنه بندی منطقه داشته است. بر اساس نتایج، توسعه درونی شهرهای منطقه به عنوان اولویت اول پیشنهاد می گردد.
سنجش و ارزیابی تاب آوری محیط شهری در برابر خطر زمین لرزه با استفاده از تلفیق مدل های ANP و OWA (مطالعه موردی: شهر گرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
210 - 226
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر به دنبال رشد شهرنشینی و افزایش سوانح طبیعی، بررسی و سنجش تاب آوری سیستم های انسانی و طبیعی در دستیابی به توسعه پایدار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی تاب آوری محیط شهری گرمی در برابر خطر زمین لرزه می باشد. در این پژوهش، با در نظر گرفتن ساختار های طبیعی، کالبدی و دسترسی دخیل در برابر زلزله در قالب 15 شاخص، به ارزیابی تاب آوری شهر گرمی در مقابل زلزله پرداخته شده است. سپس لایه های اطلاعاتی توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید و در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و در محیط نرم افزار Super Decisionانجام شد و مدل سازی نهایی، با استفاده از روش میانگین-گیری وزن دار ترتیبی (OWA) انجام گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که 70/11 از منطقه مورد مطالعه دارای تاب-آوری کاملا مناسب و 17/24 درصد از منطقه از تاب آوری کاملا نا مناسبی برخوردار است. تاب آوری نا مناسب، تاب آوری متوسط و تاب آوری مناسب به ترتیب با 25 درصد، 84/25 درصد و 29/13 درصد سایر پهنه ها را شامل می شود. به طور کلی می توان گفت که بخش های جنوبی، جنوب غربی و بخش هایی از شمال شرقی شهر گرمی از نظر تاب آوری در برابر زلزله در وضعیت نسبتا نا مناسبی قرار داشته و در مقابل واحد های ساختمانی واقع در بخش های شمال و شمال غرب این شهر در شرایط مساعد تری قرار دارد. با توجه به نقشه نهایی، شهر گرمی از نظر تاب آوری در برابر زلزله در موقعیت مطلوبی قرار ندارد و به نوعی از وضعیت متوسط رو به پایین برخوردار است. شهر گرمی از نظر تاب آوری در برابر زلزله در موقعیت مطلوبی قرار ندارد و به نوعی از وضعیت متوسط رو به پایین برخوردار است.
مکان یابی و بررسی نقش عملکردی توقفگاه ها و پارکینگ های چندمنظوره پارکسوار در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
99 - 131
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت ترافیکی شهر شیراز و در کنار آن بررسی وضعیت توقفگاه ها و پارک سوارهای موجود در سطح این شهر جهت پاسخگویی به نیازهای موجود و آتی آن، یکی از مسائل بسیار مهمی است که مشکل آفرین بوده و مسئولان شهری با آن درگیر هستند و با هدف رفع مشکلات موجود و پاسخ به نیازهای آتی، لزوم انجام مطالعات کارشناسی بر روی این مسئله آشکار می گردد. بنابراین در این مقاله به مکان یابی و بررسی نقش عملکردی توقفگاه ها و پارکینگ های چندمنظوره پارک سوار در شهر شیراز پرداخته شده است. جهت نیل به این هدف ابتدا مطالعات اولیه ای بر روی مبانی نظری مسئله صورت گرفته و سپس اقدام به شناسایی شاخص های تأثیرگذار شده است. با انجام مدل سازی و طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی لازمه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، اقدام به ورود لایه های اطلاعاتی شهر شیراز گردیده و با اعمال ضرایب تأثیرگذاری هر یک از این شاخص ها که با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ( MCDM ) انجام گرفته است اقدام به شناسایی نقاط مستعد جهت احداث و ایجاد توقفگاه و پارک سوارهای چندمنظوره شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که لکه های مستعد و مناسب برای احداث پارک سوارها مکان های مرکزی، شمالی و شمال شرق شهر شیراز می باشند و بر اساس مطالعات میدانی 54 نقطه مستعد در خارج از محدوده ترافیک شهر و 39 نقطه در داخل و درمجموع 93 نقطه مستعد انتخاب و اولویت بندی شده است.