مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
هیولا
حوزه های تخصصی:
صدرالمتالهین درباره مسائل جوهر و عرض همانند بسیاری از مسائل فلسفه اسلامی دارای نظرات خاصی است، اما در بسیاری از نوشته های خود بر اساس نظرات عام فلسفی بحث می کند و محقق را پیرامون نظر نهایی خود به اشتباه می افکند. این مقاله در صدد است تا بیان کند که در بحث اقسام جواهر نظر صدرا آن است که جوهر، جنس الاجناس نبوده، اقسام جوهر نیز هیچ کدام از قبیل ماهیات نیستند، بلکه اختلاف آنها به وجود و نحوه وجود آنها باز می گردد. ماهیات اموری هستند فارغ از آنکه جسم یا عقل یا برزخ میان آنها باشند.
نفس انسانی نیز به واسطه سعه وجودی خود می تواند از عالمی به عالم دیگر قدم گذارد و با حرکت جوهری و اشتداد مرتبه وجودی خود، با محسوس و متخیل و معقول متحد شود. بنابراین، نفس نیز از سنخ ماهیات نیست. صورت جوهری نیز که عین فعلیت و هویت اشیاء است، از سنخ وجود است. هیولا تنها جوهری است که به روشنی مشخص نیست که صدرالمتالهین آن را از سنخ ماهیات می داند یا خیر.
همچنین این مقاله به نظر ملاصدرا پیرامون تعریف جوهر و عرض، اقسام جوهر و میزان در تشخیص جوهر از عرض می پردازد.
ماده طبیعى در حکمت سینوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ماده به منزله موضوعى مشترک براى علم و فلسفه، کانون بررسى و تحلیل قرار مى گیرد. در این مسیر، نخست به آراى برخى از فلاسفه و صاحب نظران متقدم و متأخر درباره ماده اشاره، و سپس ماده در مفاهیم ماده اولیه، ماده ثانویه و ماده تجربى و نسبت آنها با یکدیگر تحلیل مى شود. مفهوم ماده در فلسفه اسلامى طى سده هاى متمادى تغییرى نکرده و یافته هاى شگرف علمى در این باره، فیلسوفان مسلمان را متأثر و به روز نساخته است. در نتیجه این تعاریف هیچ گونه ربط و نسبتى با ماده مورد مطالعه علوم تجربى ندارد. در این مقاله نشان داده مى شود که چنانچه از منظر جدیدترى به ماده در فلسفه اسلامى بنگریم، مى توانیم ارتباط مناسبى میان ماده برهانى در فلسفه اسلامى و ماده تجربى در دانش جدید بیابیم.
هیولای فلسفی در چالش منطقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اگر براهین اثبات هیولا تام نباشد، نمی توان وجود و عدم هیولا را ملاک تقسیم موجودات به مجرد و مادی قرار داد؛ در نتیجه برای اثبات قوه و امکان تغیّر در همه مادیات و عدم امکان آن در مجردات، باید قوه، به عنوان عرضی خارج از ذات، برای مادیات، و استحالة آن، برای مجردات، با برهان عقلی به اثبات برسد. ولی چنین برهانی تا کنون از جانب فیلسوفان اقامه نشده است. بر این اساس پذیرش ثبات یا تغیّر در مجردات، نیازمند بیان نقلی خواهد بود. در این نوشتار براهین اثبات هیولا مورد بررسی قرار گرفته است.
نقد و بررسی استدلال های فیلسوفان بر اثبات ثبات و نفی حرکت در مجردات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب فلاسفه قائل به ثبات مجردات هستند و حرکت را در آنها نفی می کنند. مهم ترین مبنا و دلیلِ ایشان در این دیدگاه، برهان قوه و فعل است. در این برهان با تکیه بر تقابل (عدم و ملکه) میان فقدان (قوه) و وجدان (فعل)، اثبات می شود که قوه از شئون ماده است و جسم که قوه دارد، ماده نیز دارد. ایشان از این طریق هرگونه قوه را در مجرَّدات، به واسطه بساطت و نداشتن ترکیب از قوه و فعل، نفی می کنند. ازآنجا که حرکت، خروج شیء از قوه به فعل است و موجود بسیطی که مرکب از قوه و فعل نیست، نمی تواند حرکت داشته باشد، ثبات و عدم امکان حرکت در مجردات که وجودی بسیط و انفعال ناپذیر دارند؛ اثبات می گردد؛ اما باید توجه کرد که قید «قوه» در حرکت، لزوماً به معنای چیزی نیست که منشأ آن «هیولا»ی مشائی باشد (کما اینکه منکران هیولای مشائی نیز قوه را در تعریف حرکت قید کرده اند)؛ بلکه «قوه» و «بالقوه» بودن با بساطت متحرِّک و موضوع حرکت نیز سازگار است. بنابراین موضوعِ حرکت قرار گرفتنِ مجردات را به این دلیل که بسیط و فاقد ماده و هیولای مشائی اند، نمی توان انکار کرد.
تبیین مسئله «امکان حرکت در مجردات» و پاسخ به اشکالات پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفی در مبحث حرکت، مسئله «امکان یا امتناع حرکت در مجردات» است. این مسئله پیوند وثیقی با مسئله وجود عینی هیولا و ماده المواد دارد. فیلسوفان مشائی با براهینی همچون «برهان قوه و فعل» و «برهان فصل و وصل»، تلاش کرده اند اثبات کنند که هیولای اولی وجود عینی در عالم جسمانیات دارد؛ از سویی دیگر، آنها حرکت را مبتنی بر وجود هیولا دانسته اند. بدین ترتیب، از آنجا که موجودات مجرد، خالی از ماده هستند، وقوع حرکت در مجردات را انکار کرده اند. بسیاری از فیلسوفان معاصر، با نقد براهین دال بر هیولا، وجود عینی هیولا و ملازم بودن حرکت با ماده را انکار کرده و به اثبات امکان حرکت در مجردات پرداخته اند. از دیگر مسائل مهمی که حل آنها مبتنی بر مسئله «امکان حرکت در مجردات» است، مسئله «حرکت جوهری نفس» و «تکامل نفس در برزخ و قیامت» است.
بررسی تقسیم موجود به مجرد و مادی در فلسفه و تعریف آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه های مختلفی مانند باورهای مذهبی، نظریات طبیعی و کیهان شناختی، و حوزه اندیشه ورزی درباره مسائل هستی شناسی و شناخت شناسی را می توان زمینه های تاریخی تقسیم موجود به مجرد و مادی دانست. اگرچه فیلسوفان ملطی و الئائی آغازگر فلسفی این تقسیم بودند، اما افلاطون و ارسطو به صورت برجسته و با شاخص های معین این تقسیم را مطرح ساختند. این روند به صورت تکاملی در طول تاریخ فلسفه تداوم داشت و همراه با تحولات در سایر موضوعات فلسفی، تحولاتی نیز در شاخص های تفکیک کننده موجود مجرد از مادی صورت گرفت. در طول تاریخ، فیلسوفان معیارها و ویژگی های متعددی را برای جداسازی موجود مادی از مجرد مطرح ساخته اند؛ صفاتی مانند امتداد، حیِّز، مکان و وضع داشتن، قابل انقسام بودن، قابل ادراک و اشاره حسی بودن، ماده داشتن و علم داشتن. برخی از این معیارها به تفاوت موجود مادی با موجود عقلی بازمی گردد نه تفاوت مجرد و مادی؛ برخی نیز دارای اشکال است، اما برخی را می توان با انجام اصلاحات یا بدون آن پذیرفت.
بررسی و تحلیل انتقادی دلیل اثبات هیولا و مبانی آن نزد فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لاهیجی در تمامی کتاب های فلسفی و کلامی خود از میان هشت برهان بر اثبات هیولا تنها به برهان وصل و فصل اکتفا کرده است. استحکام این برهان نزد فیاض به حدّی است که بر خلاف دأبش در شرح تجرید بر سر این مسأله از دیدگاههای خواجه فاصله پیدا می کند. وی نقد خواجه را به چالش کشیده است. با وجود آنکه خواجه در کتب فلسفی اش مؤید هیولا است در کتاب تجرید مخالف وجود هیولا است. لاهیجی علت مخالفت خواجه را تبیین کرده است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است. این مقاله بر اساس قاعده «الحد و البرهان یتشارکان فی الحدود» دلیل، سپس مبادی تصوری و تصدیقی فیاض در اثبات هیولا را توصیف دقیق و تحلیل انتقادی کرده و نشان داده است مخالفان هیولا از دو قیاس مقاومت و قیاس معارضت در انکار هیولا بهره برده اند. در باره قیاس مقاومت اطلاعات کافی وجود دارد، اما در قیاس معارضت، پژوهش فیاض در بررسی و نقد آن مغتنم و جزء تحقیقات پیشرو در این زمینه است.
واکاوی مفهوم فوکوییِ هیولا در تابلو ندیمه ها اثر ولاسکز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 34
حوزه های تخصصی:
هسته ی اصلی ظهور هیولا به زعم فوکو اختلاط یا هیبریدی بودن است که در نقطه اتصال طبیعت و قانون پدیدار می شود و نظم را به چالش می کشد. هدف اصلی در این جستار بررسی مفهوم هیولا از منظر فوکو و تحلیل جایگاه این مفهوم در اندیشه ی فوکویی است. این مهم به منظور امکان استفاده از مفهوم هیولا و خوانش فوکو از آن در ارتباط با بازنمایی بصری در هنر صورت می پذیرد. پرسش های راهبر ما در این پژوهش بدین قرارند: مفهوم پردازی فوکو از هیولا در مختصات و ابعاد مختلف اندیشه ی وی چگونه صورت پذیرفته است؟ با توجه به اهمیت بنیادین مسأله ی بازنمایی در پرده ی نقاشی ندیمه ها اثر ولاسکز و توجه ویژه ی فوکو به این اثر هنری در راستای همین مسأله، چه رابطه ای میان هیولای فوکویی و امر بازنمایی بصری در این اثر وجود دارد؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل محتوا و به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و نتایج نشان می دهد برای فوکو هیولا فرم خودآیین، خشن، اما در نهایت طبیعی از امر غیرطبیعی است و نحوه ی مواجهه ی فوکو با مفهوم هیولا به طور عمده با مرکززدایی از امر بهنجار همراه است. در نقاشی ندیمه ها نیز هیولاها همان هایی هستند که نظم بازنمایی را خدشه دار می کنند و یا اساسا خارج از بازنمایی قرار می گیرند.
نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوع حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
723 - 736
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان « نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوع حرکت» و با ماهیت کیفی و بدون فرضیه ها و متغیرها تدوین گردیده است. سؤال اصلی عبارت است از: چگونه نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوع حرکت تبیین می شود؟ گردآوری داده ها کتابخانه ای، و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که از ابزار منطق صوری استفاده بعمل آمده و هدف آن بنیادی و نظری است. ابن سینا خروج تدریجی شیء از قوه به فعل را حرکت نامیده و آن را در چهار مقوله کم، کیف، أین و وضع جاری می دانست. قبل از ابن سینا و طبق فلسفه ارسطو، مقوله وضع در زمره پذیرنده حرکت قرار نداشت، ولی ابن سینا این مقوله را نیز به بحث حرکت اضافه نمود. سهروردی بجزء مقوله کم، با سه مقوله دیگر موافق بوده، و اعتقاد داشت مقدار جسم، که همواره در حال تغییر می باشد موضوع حرکت کمی است نه جسم مطلق. به همین دلیل، حرکت را شامل مقوله کم نمی دانست. وی همچنین، بدلیل طرد وجود هیولا، هیچگونه پیوندی میان حرکت هیولا با جسم و صورت قائل نشده است.
نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوعات هیولا و جسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
1956 - 1970
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان « نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوعات هیولا و جسم » تدوین شده که دارای ماهیت کیفی و فاقد فرضیه ها و متغیرها می باشد. هدف مقاله بنیادی و نظری است. پرسش اصلی عبارت است از: چگونه نقدهای سهروردی بر نظریه ابن سینا در موضوعات هیولا و جسم تبیین می شود؟ روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی است که از ابزار منطق صوری استفاده شده و موقعیت گردآوری داده ها کتابخانه ای است. ابن سینا ضمن اعتقاد به وجود واقعی هیولا، بروز جسم را منوط به وجودش تلقی نموده و جسم را جوهری ممتد و مرکب از ماده و صورت مستقل پنداشته است. در مقابل، سهروردی وجود هیولا را طرد و صرفا ذهنی دانسته و جسم را بسیط، اما شامل جوهر و عرض دانسته و جمع دو جوهر در جسم واحد را نپذیرفته و بعنوان اتصال جوهری و مقدار ممتد پذیرفته است. در این مقاله، به بررسی درستی یا نادرستی این دو دیدگاه پرداخته شده است.
مساوقت وجود و تجرد براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
324 - 305
در آثار حکما، تقسیم موجود به مجرد و مادی براساس ملاک های مختلفی صورت گرفته است. حکمای مشاء موجود مادی را به معنای هیولانی و منسوب به هیولا می دانند. منکرین هیولا مانند شیخ اشراق نیز به دوگانه مجرد و مادی در هستی معتقدند؛ اما ملاک این تقسیم بندی را نه هیولا بلکه امور دیگری مانند قوه و قابلیت، قبول اشاره حسی، غیبت و حضور می دانند. ملاصدرا به اقتضای سبک و شیوه نگارشی که دارد از ملاک های مذکور در تقسیم موجود به مجرد و مادی استفاده کرده است. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی - تحلیلی ناکارآمدی ملاک های یاد شده در ایجاد دو قطبی مجرد و مادی در نظام هستی نشان داده شود و با تکیه بر آراء و مبانی ملاصدرا مساوقت وجود و تجرد در حکمت متعالیه اثبات شود.