مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقاشی ندیمه ها


۱.

واکاوی مفهوم فوکوییِ هیولا در تابلو ندیمه ها اثر ولاسکز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیولا فوکو امر نابهنجار گفتمان انتقادی نقاشی ندیمه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۶
  هسته ی اصلی ظهور هیولا به زعم فوکو اختلاط یا هیبریدی بودن است که در نقطه اتصال طبیعت و قانون پدیدار می شود و نظم را به چالش می کشد. هدف اصلی در این جستار بررسی مفهوم هیولا از منظر فوکو و تحلیل جایگاه این مفهوم در اندیشه ی فوکویی است. این مهم به منظور امکان استفاده از مفهوم هیولا و خوانش فوکو از آن در ارتباط با بازنمایی بصری در هنر صورت می پذیرد. پرسش های راهبر ما در این پژوهش بدین قرارند: مفهوم پردازی فوکو از هیولا در مختصات و ابعاد مختلف اندیشه ی وی چگونه صورت پذیرفته است؟ با توجه به اهمیت بنیادین مسأله ی بازنمایی در پرده ی نقاشی ندیمه ها اثر ولاسکز و توجه ویژه ی فوکو به این اثر هنری در راستای همین مسأله، چه رابطه ای میان هیولای فوکویی و امر بازنمایی بصری در این اثر وجود دارد؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل محتوا و به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و نتایج نشان می دهد برای فوکو هیولا فرم خودآیین، خشن، اما در نهایت طبیعی از امر غیرطبیعی است و نحوه ی مواجهه ی فوکو با مفهوم هیولا به طور عمده با مرکززدایی از امر بهنجار همراه است. در نقاشی ندیمه ها نیز هیولاها همان هایی هستند که نظم بازنمایی را خدشه دار می کنند و یا اساسا خارج از بازنمایی قرار می گیرند.
۲.

برساخت های گفتمانی نقاشی ندیمه ها (ولاسکز) و عکس عبدالخالق خان (ظل السلطان) در چارچوب تحلیل گفتمان ژیلین رُز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان نقاشی ندیمه ها عکس عبدالخالق خان ولاسکز ظل السلطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
آنچه در دنیای رسانه های بصری معاصر به واقعیتی بدل شده، این است که برخی از تصاویر و متون بصری، توجه مخاطبان و پژوهشگران را به شباهت های خود با دیگر تصاویر- به شکل واقعی یا خیالی- جلب نموده و هر لحظه آنها را برای کشف و بررسی کی رابطه و تعاملِ درون متنی ترغیب می نمایند. از ای نرو، مقاله حاضر با گرایش درون رشته ای و کاربست روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی با رویکرد یکفیِ تحلیل گفتمانِ پساساخت گرایانه ژیلین رُز، ضمن مطابقت دو اثر تجسمی )نقاشی ندیمه ها و عکس عبدالخالق خان(، به واکاوی تعامل های میان فرهنگی و گفتمان های برساخته شده در تصاویر پرداخته و تأثیر یا عدم دخالت آپاراتوس های قدرت در شکل گیری این گفتمان ها را بررسی می نماید. پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش ها که در بررسی این دو اثر هنری، چه گفتمان هایی و چگونه برساخته می شوند و از این نظر چه تشابهی میان آنها وجود دارد، دریافت که ولاسکز و عبدالخالق خان هم در نقش هنرمند و هم سوژه اثر، بدون تأثیرپذیری از دستگاه های نهادی و با به حاشیه راندن صاحبان قدرت، از خود بدنی متفاوت و غالب برساخته اند. در هر دو تصویر، گفتمان هنر و گفتمان سیاست در تقابل با هم قرار گرفته و هر دو هنرمند از طریق شکل یکسانِ بازنمایی و به طور ضمنی، به غلبه هنر بر سیاست اشاره و تأ یکد می نمایند. چنین به نظر می رسد که در این تعامل بینافرهنگی میان شرق و غرب در بطن تاریخ، عبدالخالق خان ب هعنوان هنرمند، در تولید این عکس از بینش و رویکرد انتقادی ولاسکز در تابلوی ندیمه ها متأثر شده است.