مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
حداقل مربعات جزئی
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
161 - 192
حوزه های تخصصی:
خوشه های کشاورزی از تشکل های نوین کشاورزی هستند که می توانند در توسعه روستایی تأثیر مهمی داشته باشند. مقاله حاضر عوامل مؤثر بر توسعه روستایی به ویژه نقش خوشه های کشاورزی شهرستان گناباد را بررسی نموده است. برای دستیابی به این هدف از شاخص اسکالوگرام، شاخص موقعیت مکانی و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج شاخص توسعه نشان دهنده آن است که روستاهای دهستان حومه که در اطراف شهر گناباد قرار دارند، توسعه یافته، روستاهای دهستان های پسکلوت و زیبد، نسبتاً توسعه یافته و روستاهای دهستان کاخک در طبقه توسعه نیافته قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج شاخص ضریب مکانی سه محصول پسته، زعفران و جو برای تشکیل خوشه انتخاب شدند. سپس برای تعیین عوامل مؤثر بر توسعه روستایی در مناطق مورد مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد و نتایج این بخش نشان داد که تشکیل این خوشه ها بر فرایند توسعه روستایی منطقه مؤثر است. بنابراین پیشنهاد می شود با تشکیل خوشه پسته در بخش مرکزی و خوشه زعفران در بخش کاخک به بهبود وضعیت توسعه روستایی به ویژه در روستاهای توسعه نیافته کمک شود.
مدل ارزیابی عملکرد پایدار منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مطالعه ارزیابی عملکرد پایدار کارکنان در سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان انقلاب پرداخته است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: برای دستیابی به هدف مذکور، انجام پژوهشی با رویکرد آمیخته در دستور کار قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل متون، تم ها و خبرگان سازمانی و دانشگاهی است که از میان آنان، هفت خبره سازمانی و هفت خبره دانشگاهی به روش گلوله برفی به عنوان نمونه برای انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی، مشتمل بر کلیه کارکنان و مدیران سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان است که از میان آنان تعداد 152 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین، نمونه آماری در بخش اعتبارسنجی مولفه های شناسایی شده با استفاده از روش دلفی فازی، مشتمل بر ده خبره دانشگاهی است که به روش هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، اولویت بندی ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل در جامعه مورد مطالعه آزمون گردید. یافته ها: مدل ارائه شده برای عملکرد پایدار منابع انسانی دارای 3 بُعد، 8 مولفه، و 21 شاخص است و می تواند به عنوان چارچوبی مناسب برای ارزیابی عملکرد پایدار منابع انسانی در سازمان های مختلف بکار رود. مدل ارائه شده، برای ارزیابی عملکرد پایدار در جامعه مورد مطالعه بکار گرفته شد و نتایج آن نشان داد که بالاترین رتبه در میان ابعاد عملکرد پایدار منابع انسانی در سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان به ترتیب مربوط به کیفیت شغل، کامیابی، و رفتار پایدار است. ارزش/ اصالت پژوهش: این پژوهش با ارائه مدل پایداری عملکرد کارکنان، ادبیات موجود در زمینه پایداری را توسعه می دهد و به شناسایی ویژگی های عملکرد پایدار کارکنان کمک می کند. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: آزمون مدل در سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان انقلاب نشان داد که از میان سه بُعد اصلی عملکرد پایدار منابع انسانی، رفتار پایدار مشتمل بر رفتار شهروندی زیست محیطی و رفتار سبز کارکنان دارای کم ترین میانگین و رتبه به دست آمده هستند. بنابراین، مدیران سازمان باید برای برطرف نمودن این مشکل در سازمان خود برنامه ریزی کنند.
مروری بر مفهوم هوشمندی فناوری (تعاریف، ساختارها، فرآیند، بازیگران، روش ها و ابزارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
47 - 58
حوزه های تخصصی:
در ادبیات علمی مدیریت فناوری، توافق قابل ملاحظه ای بر اهمیت و ضرورت پایش و پیش بینی دقیق و سریع نیازهای آینده و روند پیشرفت های فناورانه وجود دارد. دلایل این امر شامل تغییر و تحولات سریع فناوری، جهانی شدن بازار و رقابت، افزایش نوآوری های فناورانه و کاهش چرخه عمر فناوری ها می باشد. لذا، هوشمندی فناوری در سطوح مختلف سازمان ها به منظور کمک به شناسایی تهدیدها و فرصت های فناورانه و بهبود تصمیم گیری های فناورانه در اینچنین محیط متغیری، پیشنهاد می شود. موضوع هوشمندی فناوری طی سال های گذشته مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته و از جنبه های مختلف مورد بررسی واقع شده است. آشنایی با یافته ها و دستاوردهای این پژوهشگران می تواند سهم بسزایی در درک و فهم بیشتر و بهتر موضوع هوشمندی فناوری داشته باشد، که از آثار آن می توان به بهبود فرآیندهای برنامه ریزی و تصمیم گیری در حوزه فناوری و ارتقای سطح یادگیری فناورانه سازمان اشاره نمود. لذا هدف از نگارش این مقاله بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهشی موضوع هوشمندی فناوری است که شامل تعاریف، ساختار، فرآیند، بازیگران، روش ها و ابزارهای هوشمندی فناوری می باشد. در پایان مقاله نیز برخی پیشنهادهای مدیریتی و تحقیقاتی ارائه گردیده است.
ارائه ی مدل ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان حوزه ی نانو فناوری مبتنی بر شیوه های یادگیری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
191 - 226
حوزه های تخصصی:
نقش دانش سازمانی در توسعه ی اقتصادی کشورها و خلق ارزش افزوده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، مورد توجه محققان حوزه ی اقتصادی و سیاست مداران توسعه محور، بوده است. در این نگرش، صنایع دانش محور و مبتنی بر فناوری های نوین جایگاه ویژه ای داشته و رشد شرکت های دانش بنیان مبتنی بر این صنایع اهمیت بالایی دارند. یادگیری فناورانه یکی از موضوعات مورد توجه برای توسعه ی نوآوری و ارتقاء عملکرد تجاری این شرکت ها، می باشد. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی یکپارچه برای ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ی نانو فناوری بر پایه ی شیوه های یادگیری فناورانه است. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از منظر ماهیت داده ها، تحقیقی کمی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. خروجی حاصل از اجرای مدل در حالت تخمین استاندارد نشان داد که جهت و شدت رابطه ی میان همه ی متغیرها، قابل قبول بوده و مدل از اعتبار مناسب برخوردار است. یافته های این تحقیق وجود ارتباط مثبت و معنادار بین توسعه ی شیوه های مختلف یادگیری فناورانه و ارتقاء عملکرد تجاری شرکت های نانو فناوری را بطور مستقیم و نیز با نقش میانجی نوآوری، تایید نمود. همچنین، شیوه ی یادگیری مبتنی بر تجربه نسبت به شیوه ی یادگیری مبتنی بر علم تاثیر بیشتری بر نوآوری و عملکرد تجاری این شرکت ها داشته و پیشران های خارجی نسبت به پیشران های داخلی، تاثیر بیشتری بر شیوه های یادگیری فناورانه شرکت های نانو فناوری داشته اند.
ارایه مدلی جامع درجهت پیاده سازی مدیریت ارتباط با دانشجو با رویکرد تلفیقی مدل سازی ساختاری تفسیری و مدل سازی معادلات ساختاری (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه مشتری مداری و رضایت مشتری نه به عنوان یک استراتژی بلکه به شکل یک قانون درآمده است به طوری که عدم رعایت آن سبب حذف سازمان از صحنه ی رقابت خواهد شد. در کسب و کار نوین ایجاد و مدیریت ارتباط با مشتری شاه بیت غزل رقابت در این کارزار می باشد. به کارگیری این مفهوم در آموزش عالی به عنوان مهد پرورش نیروی انسانی متخصص، منجر به ایجاد مفهومی نو به نام مدیریت ارتباط با دانشجو می شود. هدف: این پژوهش با به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در کنار مدلسازی معادلات ساختاری ضمن ارائه چارچوب نوین در طراحی مدل ، به ترسیم نقشه ای جامع در جهت پیاده سازی سیستم مدیریت ارتباط با دانشجو پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و کاربردی است، و با روش پیمایش تک مقطعی و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان کارشناسی بالاتر از ترم سوم دانشگاه یزد، تشکیل می دهند. که بر اساس حجم نمونه محاسبه شده، 149 نفر به صورت تصادفی انتخاب و مورد پیمایش قرار گرفتند. به منظور بسط مفهوم مدیریت ارتباط با دانشجو پرسشنامه تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ بررسی و استاندارد گردید. سپس با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری مدل جامعی از سطوح و ارتباط بین ابعاد مدیریت ارتباط با دانشجو در جهت پیاده سازی آن ترسیم شد که به منظور تأیید آماری و اعتبار سنجی آن، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق شش بُعد نیازشناسی، کارکنان، راهبردی، رویه ها و ضوابط، زیرساخت های فناورانه و فرآیند را به عنوان ابعاد مفهوم مدیریت ارتباط با دانشجو معرفی می کند که از طریق 36 شاخص، امکان ارزیابی و پیاده سازی این مفهوم را محقق می نماید. از سوی دیگر مدل اولیه ی تحقیق با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری در پنج سطح ترسیم شد و صحت آن از طریق مدل یابی معادلات ساختاری تأیید گشت. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است رؤسای دانشگاهی به منظور پیاده سازی مفهوم مورد مطالعه، ابتدا بایستی به آماده سازی مؤلفه های مرتبط با ابعاد "نیازشناسی" و "راهبرد" که زیربنای مدل پیاده سازی سیستم مدیریت ارتباط با دانشجو می باشند توجه کنند. همچنین به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در کنار مدلسازی معادلات ساختاری می تواند چارچوب نوینی را در ساخت مدل تبیین کند.
تحلیل محدودیت زمانی- فضایی زنان شاغل روستایی شهرستان ورزقان در تعامل با ویروس کرونا در چشم انداز جغرافیای زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای زمان، چارچوبی برای توصیف نقاط قابل دستیابی در یک محیط فضایی-زمانی است که در آن، زمان و مکان با هم تلفیق و ساخته می شوند. با توجه به چشم انداز جغرافیای زمان و تأکید این رویکرد بر شاخه همه گیرشناسی، مطالعه حاضر به تحلیل محدودیت زمانی- فضایی زنان شاغل روستایی شهرستان ورزقان در تعامل با ویروس کرونا پرداخته است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است که از روش پژوهش آمیخته (کمی- کیفی) مبتنی بر طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار) استفاده شده است. تعداد 60 نفر زن برای شرکت در مصاحبه و پاسخ به سوالات چند گزینه ای (طیف لیکرت) انتخاب شدند که 30 نفر از این حجم در مصاحبه های عمیق کیفی شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل متن کیفی، رویکرد نظریه ای مبتنی بر نظریه بنیانی پیش گرفته شده که در کدگذاری ثانویه مربوط به آن برای ساخت کدهای متمرکز و مدیریت داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. مفاهیم محوری مستخرج از فاز اول به صورت پرسشنامه محقق ساخته درآمده و پس از گرداوری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار اسمارت. پی. ال. اس تحلیل شده است. جغرافیای زمان، شامل مفاهیم محدودیت های زمان و مکان و مسیرهای روزانه، یک چارچوب مفید برای شناسایی موانع است. محیط شغلی، تعاملات شغلی، تحرکات روزانه و شرایط جنسی به عنوان فاکتورهای اساسی تأثیرگذار شناخته شدند. اهتمام ویژه به طرح فاصله گذاری اجتماعی، مهمترین متغیر تاثیرگذار در زمینه غلبه بر محدودیت زمانی- فضایی زنان شاغل روستایی منطقه مورد مطالعه در تعامل با ویروس کرونا از طریق حمایت اجتماعی می باشد. تصویرسازی جغرافیایی ضمنی در بحث های فمینیستی درباره سیاست زمان- فضا و مکان، یک نمونه ای از جغرافیا است که تفاوت در نام مردانگی جهانی را انکار نمی کند.
نقش اعتماد و تعهد بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار با میانجی گری انعطاف پذیری عرضه (مورد مطالعه: صنعت پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر اعتماد و تعهد بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی ایران، با در نظر گرفتن نقش میانجی انعطاف پذیری عرضه است. اب زار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد است و جامعه آماری، مدیران ارشد زنجیره تأمین پتروشیمی کشورند که تعداد نمون ه ب ا اس تفاده از فرمول کوکران 119 نف ر تعی ین ش د. پرسش نامه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع و در نهایت از 108 پرسش نامه برای تحلیل استفاده شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، روش آن توصیفی و از نوع پیمایشی است و نتایج به روش حداقل مربعات جزئی استخراج شده است. یافته ها نشان می دهد اعتماد و تعهد و انعطاف پذیری عرضه بر عملکرد زنجیره تأمین پایدار، تأثیر مثبت دارند. مطابق با نتایج، زمانی که اعضا به تأمین کنندگان خود اعتماد دارند و دارای راهکارهایی برای حل مشکلات و تطبیق با تغییرات اند (انعطاف پذیری عرضه)، تعهد به ارائه یک عملکرد پایدار بهبود می یابد. با تشریح رابطه بین اعتماد و تعهد با انعطاف پذیری عرضه و تأثیر آن بر عملکرد زنجیره تأمین، این پژوهش به فهم بهتری از طراحی و مدیریت زنجیره تأمین پایدار در صنعت پتروشیمی کمک می کند.
ارزیابی تاب آوری و پایداری زنجیره تامین با رویکرد تلفیقی تئوری محدودیت ها، رویکرد فرآیندی و تصمیم گیری چند شاخصه (مورد مطالعه: بخش فراساحل صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
34 - 65
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال در زنجیره تأمین رویدادی است که به مختل شدن جریان تولید کالاها یا خدمات و سرویس دهی در زنجیره تأمین منجر می شود. تاب آوری به توانایی سازمان برای مقابله با اختلالات یا توانایی شبکه زنجیره ی تأمین برای بازگشت سریع تر به شرایط پیشین و درنهایت تأثیر مثبت بر عملکرد شرکت اشاره دارد. بسیاری از شرکت ها با وقوع اختلال دیگر نمی توانند سطح بهره وری خود را حفظ کنند و درنتیجه رقابت پذیری خود را از دست می دهند و این امر ریسک تداوم کسب وکار را بالا خواهد برد و سبب زیان مالی می شود. عملیات زنجیره تأمین با ملاحظات پایداری به یک مسئله کلیدی در سال های اخیر تبدیل شده است. یک مفهوم اساسی در میان تمام تفاسیر پایداری به چشم می خورد و آن هم رویکرد سه گانه پایداری؛ یعنی اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است که باید توسط اعضای زنجیره تأمین رعایت شوند. توسعه پایدار مدیریت زنجیره تأمین، نه تنها یک عامل محدودکننده نیست، بلکه یک رویکرد برای بهبود عملکرد است.روش ها: مطالعه حاضر بر اساس نتیجه و هدف جزو پژوهش های کاربردی به شمار می رود و با رویکرد آمیخته و تلفیقی از مطالعات تحلیل کیفی کمّی با روش پیمایش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و تجربی بود. جامعه آماری بخش کمّی را مدیران، رؤسا و کارشناسان فعال در ستاد، عملیات و پروژه در شرکت موردمطالعه تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها مطالعات اسنادی، نظرسنجی از خبرگان و پرسشنامه پژوهشگر ساخته است. برای شناسایی عوامل از تکنیک فراترکیب استفاده شد. با تکنیک دلفی فازی غربال گری عوامل صورت پذیرفت و مدل مفهومی به دست آمده با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد. برای وزن دهی و رتبه بندی عوامل، روش SWARA به کار رفت. سه سطح فرآیندهای زنجیره تأمین بر اساس نقشه فرآیندی موجود و منطبق با مدل SCOR تعریف شده و با روش WASPAS مهم ترین فرآیندهای گلوگاهی سه سطح رتبه بندی شدند. درنهایت با به کارگیری ابزارهای فرآیند تفکر محدودیت های مهم ترین زیرفرآیند گلوگاهی سطح سوم شناسایی و راهکارهای بهبود برای رفع محدودیت ها ارائه شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، شاخص های موردنظر با روش فراترکیب استخراج و با تکنیک دلفی فازی غربالگری و بومی سازی شده و در قالب 7 بُعد و 39 شاخص توسط خبرگان تأیید شدند. مدل اولیه با تکنیک حداقل مربعات جزئی تأیید اعتبار شد. از میان عوامل تاب آوری و پایداری، بُعد «مدیریت ریسک» با وزن 2241/0 و شاخص «درنظرگیری عامل ریسک در تصمیم گیری» با وزن 1224/0، در اولویت نخست قرار گرفتند. می توان نتیجه گرفت که مدیریت ریسک یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر تداوم و پویایی کسب وکار است؛ بنابراین مدیران زنجیره تأمین در شرکت موردمطالعه باید ضمن افزایش دائمی دانش و مهارت کارکنان زیرمجموعه خود، شرایط مشارکت آن ها را در فرآیند شناسایی و کنترل ریسک و فرصت ها فراهم کنند؛ همچنین با ارزیابی فرآیندهای شرکت به ترتیب «فرآیند منبع یابی و تأمین»، «فرآیند تأمین کالا و لجستیک» و زیر فرآیند «طرح ریزی خرید» به عنوان مهم ترین فرآیندهای گلوگاهی زنجیره تأمین شرکت شناسایی شدند. طبق نتایج حاصل از شناسایی اثرات نامطلوب و ریشه یابی زیرفرآیند «طرح ریزی خرید» با ابزارهای فرآیند تفکر، مشخص شد مکانیزم شناسایی، برآورد و تخصیص منابع از جمله منابع زیرساختی، انسانی و مالی با اختلال مواجه است. نتیجه گیری: پیشنهاد های کاربردی به مدیران و تصمیم گیران شرکت این است که با به کارگیری نیروهای متخصص و مجرب در حوزه طرح ریزی خرید و تدوین طرح های اجرایی و به کارگیری ابزارهای پیشرفته سنجش، تحلیل، پیش بینی، تخصیص منابع، شناسایی عدم قطعیت ها، تعیین پیش نیازها و پس نیازها و نحوه به کارگیری تأمین کنندگان اصلی و پشتیبان و کنترل تغییرات، سازوار موجود را بازنگری و اصلاح کنند.
تعیین عوامل موثر بر پذیرش اسناد خزانه اسلامی توسط پیمانکاران در مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
277 - 306
حوزه های تخصصی:
چگونگی تأمین کسری بودجه، در دولت ها همواره با چالش های فراوانی همراه بوده است و از آنجا که براساس مطالعات و پژوهش های انجام شده روش تأمین با اوراق و اسناد دارای کمترین اثرات منفی اجتماعی است و یکی از انواع این اوراق اسناد خزانه اسلامی بوده که دارای مزایای فراوانی است، لکن تامین کسری بودجه از این طریق نیز دارای مشکلاتی از قبیل تمایل نداشتن پیمانکاران و تناسب نداشتن میزان انتشار با عملکرد تحقق یافته (نبود تقاضا)، ریسک نقدشوندگی و در نهایت کاهش ارزش شدید در بازار فرابورس (نبود تقاضا در بازار) را دارد، لذا در این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر پذیرش پیمانکاران برای اسناد خزانه اسلامی پرداخته شد که برای این مهم با بهره گیری از روش حداقل مربعات جزیی به بررسی مدل تحقیق بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از پیمانکاران طرح های عمرانی پرداخته شد. براساس نتایج حاصله افزایش دارایی های پیمانکار بر پذیرش اسناد خزانه اسلامی تاثیر مثبت داشته و از طرف دیگر افزایش نرخ تورم و نرخ تنزیل در بازار ثانویه بر میزان پذیرش اسناد خزانه اسلامی تاثیر منفی داردکه برای جذب اسناد توسط پیمانکاران بایستی این متغیرها کنترل گردند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تجهیز منابع بانک ها (مطالعه موردی، بانک تجارت استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
155 - 184
حوزه های تخصصی:
بانک ها ضمن همراهی با برنامه های اقتصادی کشورها، به دنبال کسب منفعت برای ذینفعان خود نیز هستند. برای تحقق این اهداف، نیازمند تجهیز و تخصیص بهینه منابع می باشند که یکی از مسائل مهم در این زمینه، شناخت عوامل مؤثر در جذب منابع است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر تأمین منابع بانکی است. برای رسیدن به هدف تحقیق، با مرور پیشینه تحقیق، رسالت بانک و نظرات کارشناسان بانکی، 62 عامل در قالب پرسشنامه ای ارائه شد. پایایی پرسشنامه پس از تائید خبرگان بانکی و انجام پیش آزمون، با آلفای کرنباخ آزمون و تائید گردید. بعد از جمع آوری داده های پژوهش از طریق پرسشنامه، شناسایی مؤلفه های مؤثر بر روش های جذب منابع با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مدل حداقل مربعات جزئی) و انجام تحلیل عاملی، استخراج شد. بر اساس مقادیر t-value به دست آمده که بالاتر از عدد 96/1 گردید، تأثیر مجموعه عوامل برون سازمانی و درون سازمانی بر تجهیز منابع، به طورکلی تائید شد. این ارتباط در بخش ابعاد عوامل درون سازمانی نیز تائید گردید. با توجه به ضرایب مسیر به دست آمده در مدل نهایی پژوهش، میزان تأثیرگذاری عوامل درون سازمانی (0/863) نسبت به عوامل برون سازمانی (0/192) در تجهیز منابع بیشتر است. در بررسی تأثیرگذاری ابعاد عوامل درون سازمانی؛ عوامل ارتباطی و انسانی، خدماتی، فیزیکی و مالی به ترتیب در اولویت 1 تا 4 قرار گرفتند.
اقتصاد علم و تئوری انگیزش؛ دلالت هایی برای مطالعات اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۳
101 - 139
حوزه های تخصصی:
نظام انگیزشی و مکانیسم تصمیم گیری انسان، محور بسیاری از توسعه های مهم دانش اقتصاد است. تئوری نظام انگیزش در دانش اقتصاد با کنارگذاشتن فروض محدودکننده نئوکلاسیک در حال ارائه تحلیل های کامل تری از نظام انگیزشی و نحوه رفتار انسان ها در شرایط واقعی اقتصادی است. این پیشرفت در تئوری انگیزش، «اقتصاد علم» را نیز تحت تأثیر قرار داد و اقتصاددانان را واداشت اثرگذاری انگیزه های غیر مالی بر عملکرد تولیدکنندگان علم را نیز بررسی کنند. در پژوهش حاضر ضمن احصای انواع انگیزه ها و مشوق های تأثیرگذار بر انگیزش دانشمندان و تولیدکنندگان علم، با بهره گیری از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) داده های تکمیل شده توسط 65 عضو هیئت علمی (33 استاد تمام، 32 استادیار و دانشیار) از 19 دانشگاه سراسر کشور در نرم افزار SMART PLS4 مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته و تأثیرگذاری انگیزه درونی، دینی، شغلی و مشوق مالی بر نظام انگیزش دانشمندان بررسی شده است. ضریب تعیین یک برای مدل نشان می دهد ابعاد تعریف شده به صورت کامل سازه مرکزی را پوشش داده و تبیین می کنند. یافته های تحقیق نشان می دهد انگیزه درونی، دینی، شغلی و مشوق مالی به ترتیب با 38/0، 45/0، 24/0 و 33/0 اثرات مثبتی بر نظام انگیزش دانشمند دارند. همچنین بر اساس ماتریس اهمیت-عملکرد، انگیزه دینی، انگیزه درونی و مشوق مالی به ترتیب بیشترین اهمیت را در نظام انگیزش دانشمند دارند که از نظر عملکرد نیز انگیزه دینی دارای بالاترین عملکرد است. این یافته ها می توانند مطالعات سیاست گذاری علم و فناوری با رویکرد اقتصاد مقاومتی و اقتصاد اسلامی را تحت تأثیر قرار دهند.