مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
دسترسی
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی و مقایسه سطح مهارت اطلاع یابی دانشجویان هریک از دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و پردیس کشاورزی دانشگاه تهران از لحاظ دسترسی، ارزیابی، و تعیین ماهیت اطلاعات روش: در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده و گردآوری اطلاعات به کمک پرسشنامه ای بر اساس استانداردهای انجمن کتابخانه های دانشکده ای و پژوهشی استفاده گردیده است. یافته ها: میزان مهارت اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، 96/2 و پردیس کشاورزی دانشگاه تهران، 80/2 می باشد. با کمک آزمون تی مشخص گردید با توجه به نتیجه آزمون مشابه قبلی(58/2) مهارت اطلاع یابی هردو دانشکده در سطح مطلوبی قرار دارد. با کمک آزمون یو من ویتنی مشخص شد بین مهارت اطلاع یابی این دو دانشکده تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی دیدگاه مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی پیرامون دسترسی کاربران به پایان نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناخت دیدگاه مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی زیر نظر دو وزارت خانه علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیرامون دسترسی کاربران به پایان-نامه ها است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع پیمایش توصیفی است. جامعه پژوهش شامل تمامی مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی زیر نظر دو وزارت خانه علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. با توجه به شمار محدود اعضای جامعه، در این پژوهش از نمونه گیری استفاده نشده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که به طور کلی مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه ها دیدگاه های متفاوتی در مورد دسترسی به پایان نامه ها دارند. دیدگاه مدیران در مورد سطوح دسترسی به پایان نامه برای کاربران داخل و خارج دانشگاه متفاوت بود به طوری که در مورد کاربران داخل دانشگاه آنان بیشتر با دسترسی به متن کامل و در مورد کاربران خارج از دانشگاه نیز بیشتر با دسترسی به اطلاعات کتابشناختی موافق هستند. همچنین آنان با دسترسی بخش هایی از پایان نامه ها (نه متن کامل) در هردو شکل چاپی و الکترونیکی و در قبال پرداخت هزینه موافق ترند. مدیران مورد بررسی از میان قالب های گوناگون نسخه الکترونیک با قالب «پی.دی.اف.» موافق بودند. اصالت: علیرغم اهمیت شناخت نگرش مدیران کتابخانه ها نسبت به تعیین خط مشی و سیاست دسترس پذیر نمودن پایان نامه ها برای کاربران کتابخانه، تا کنون این مهم بررسی نشده است. در این مقاله به این مهم پرداخته شده است.
ارائه الگوی ارزیابی شاخص های کمی و کیفی فضای سبز در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
1 - 19
حوزه های تخصصی:
وجود پارک و فضای سبز از عناصر اکولوژیکی کلیدی در جهت بهبود کیفیت زندگی شهری محسوب میشوند. با این وجود، فضاهای سبز در بین مناطق شهر در ابعاد کمی و کیفی به دلیل عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی غالبا نامتوازن توزیع شده اند. از این رو، برنامه ریزان شهری به ابزارهای مؤثر برای ارزیابی و تحلیل فضاهای سبز در میان مناطق شهر نیاز دارند. رایج ترین شاخص مورد استفاده در ارزیابی فضای سبز، شاخص مساحت کل فضای سبز به جمعیت کل می باشد، با این حال این شاخص، اطلاعاتی در مورد نحوه توزیع فضای سبز در سطح شهر یا مناطق شهری و همچنین اثرات اکوسیستمی و اکولوژیکی آن به صورت کاملی ارائه نمی دهد که نیازمند بررسی ابعاد جامع تر با استفاده از سنجه های جدید می باشد. هدف این مطالعه ارائه ابزارهایی برای ارزیابی جامع تر فضای سبز در یک چارچوب چند بعدی درکلان شهر مشهد است. بدین منظور ابتدا به شناسایی یک مجموعه شاخص در سه بعد کمی(سرانه، درصد فضای سبز)، کیفی(میانگین اندازه، درصد فضای سبز بیشتر از 0.5 هکتار، تراکم، میانگین فاصله اقلیدسی نزدیک ترین همسایه) و دسترسی(شاخص تجمع، شاخص شکل هندسی، درصد جمعیت با فاصله 100 و 300 به فضای سبز) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار فرگستس جهت ارزیابی وضعیت فضای سبز در مناطق 17 گانه شهر مشهد می پردازد. نتایج نشان می دهد منطقه 17، 6 و 7 به ترتیب دارای وضعیت مطلوبی به لحاظ شاخص های مورد بررسی دارند و مناطق کم برخوردار 15 و 16 که بدون برنامه رشد کرده اند، بدترین وضعیت توزیع فضایی پارک ها را در میان مناطق شهر مشهد داشته اند.
تحلیل توزیع فضایی مراکز خدمات بهداشتی درمانی، مطالعه موردی: شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 109
حوزه های تخصصی:
از منظر عدالت فضایی برخورداری از خدمات بهداشتی درمانی، به وضعیتی اطلاق می شود که در میان اقشار و گروه های مختلف جامعه، شکاف و تفاوت به حدی نرسد که نابرابری ها به صورت گسترده در جامعه استمرار پیدا کند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری داده ها از روشِ کتابخانه ای - اسنادی استفاده گردیده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. علاوه بر این با استفاده از برآورد تراکم کرنل برای مشخص کردن تراکم و از روش توزیع جهت دار و نزدیک ترین همسایه نیز برای مشخص کردن توزیع و تحلیل الگو مراکز درمانی و بهداشتی شهر اراک استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که پراکندگی بیمارستان ها بیشتر در منطقه 2 شهرداری یعنی مرکز شهر بوده است و در برخی مناطق از جمله مناطق 3 و 5 بیمارستان وجود ندارد. وضعیت پایگاه بهداشت و مراکز بهداشتی - درمانی نیز به همین نحو تمرکز آن در بخش مرکزی شهر است. در مقابل وضعیت پراکنش پایگاه اورژانس در سطح شهر به صورت مطلوب پراکنده شده است. در مجموع بیش از 70 درصد شهر به مراکز بهداشتی شهر دسترسی دارند. به عبارت دیگر نزدیک به 75 کیلومترمربع از سطح شهر تحت پوشش حداقل یکی از مراکز درمانی بهداشتی قرار دارند. نکته قابل توجه اینکه مرکز و شمال شهر اراک کاملاً تحت پوشش مراکز درمانی است. اما در مقابل قسمت جنوب شرقی شهر یعنی منطقه 1 شهر اراک هیچ گونه دسترسی به خدمات بهداشتی - درمانی ندارد. همچنین نتایج نشان داد الزامات ساختاری در مقیاس شهری همچنان بر تمرکز در نقاط معدود و ایجاد صرفه های ناشی از تجمع و مقیاس دامن می زند و درنتیجه شهر به صورتی پیش می ورد که تمایل و ترجیح عدم عدالت فضایی در آن مشهود می شود. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرایندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، نظام شهری در مقیاس محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید
ارزیابی توزیع فضایی دستگاه های خدمات رسان با تأکید بر دسترسی (نمونه موردی گرگان)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شهرها به عنوان منبع توسعه در اثر ساختارهای ناکارآمد با چرخه نامطلوبی از نابرابری ها روبرو شده و بی عدالتی در توزیع خدمات در شهرها شکل گرفته است لذا عدالت فضایی در توزیع خدمات جهت تخصیص عادلانه یکی از اهداف برنامه ریزان می باشد.روش بررسی: این پژوهش که باهدف ارزیابی توزیع فضایی دستگاه های خدماتی شهر گرگان انجام شده؛ از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات بر اساس منابع کتابخانه ای، اسنادی و مطالعات میدانی است . درتحلیل بخش های مختلف پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده گردید. پایایی پرسش نامه بر اساس آلفای کرونباخ 834/0 و حجم نمونه آماری 384 نفر از شهروندان است. محدوده پژوهش شهر گرگان با مساحت 3560 هکتار است که در سرشماری سال 1395 دارای 353000 نفر جمعیت میباشد.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های نشان می دهد شاخص های رفع نیاز شهروندان، چرخه نامطلوب خدمات و فاصله طبقاتی به ترتیب دارای بالاترین سطح میانگین در توزیع اماکن خدماتی هستند و بین توزیع اماکن خدماتی و رضایتمندی در محدوده مطالعاتی رابطه معناداری وجود دارد. در بخش تحلیل نقش مدیریت شهری در بهبود وضعیت اماکن خدماتی از بین شاخص های انتخاب شده ناکارآمدی مدیریت شهری رتبه اول شاخص ها ، مدیریت آگاهانه در رتبه دوم و خدمات رسانی مطلوب در رتبه سوم شاخص ها قرار گرفت و شاخص نظارت مستمر با به عنوان رتبه آخر برای شاخص های مدیریت شهری موثر در توزیع اماکن خدماتی شهر گرگان بر اساس آزمون فریدمن انتخاب و در انتها جهت بهبود ووضعیت خدمات رسانی دستگاه های خدماتی پیشنهاداتی مطرح گردید.
تحلیل دسترسی به بوستان های شهری با رویکرد عدالت محیطی (مورد مطالعه: اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
39 - 58
حوزه های تخصصی:
بوستان ها در زمره فضاهای عمومی شهری قرار دارند که با صنعتی شدن جوامع و فشردگی جمعیت در فضاهای مصنوع، نیاز به آنها احساس شده و به جزء جدایی ناپذیر طرح های زیرساختی شهری تبدیل گردیده اند. این پژوهش به بررسی وضعیت برخورداری از بوستان ها و تحلیل دسترسی پذیری به این فضاها در شهر 540 هزار نفری اسلامشهر پرداخته است. روش تحقیق ارزیابی- مقایسه ای بوده و در آن برای تحلیل برخورداری، از شاخص های سرانه و کاربری زمین استفاده شده و برای تحلیل دسترس پذیری مبتنی بر سنجه های مقاومت سفر، ابزار بافری سیستم اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشانگر سرانه پایین بهره مندی از بوستان ها (2/2 مترمربع) و نسبت پایین کاربری زمین (3/1 درصد پهنه شهر) بوده است. همچنین توزیع فضایی بوستان ها بسیار نامتوازن بوده به طوری که حدود 42 درصد مساحت شهر که در آن بیش از 5/29 درصد جمعیت به سر می برند در حوزه دسترس بوستان ها قرار نمی گیرد در حالی که در جاهایی از جنوب شهر، حوزه دسترس 10 بوستان با یکدیگر همپوش هستند. به لحاظ دسترسی، منطقه چهار شهرداری در جنوب اسلامشهر وضعیت مناسب تری داشته است به طوری که نیمی از ساکنان آن در فاصله حداکثر 60 متر از یک بوستان به سر می برند. در مقابل منطقه 5 شهرداری تنها واجد یک بوستان بوده و فاصله اغلب ساکنان تا بوستان زیاد است. تحقق عدالت محیطی اقتضا دارد که کاربری بوستان در سطح شهر افزایش یافته و به ویژه کاربری های جدید در پهنه های دسترس ناپذیر استقرار یابند.
تبیین ارتباط سازماندهی فضایی و جهت گیری خانه های تاریخی با تاکید بر نقش ورودی (نمونه موردی: خانه های بومی تبریز در دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
239 - 277
حوزه های تخصصی:
جهت گیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راه حل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهت گیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حل مسئله از طریق سلسله مراتب دسترسی در سازماندهی فضایی، نشان داده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه اتصال فضاها، می تواند بر جهت گیری خانه های بومی اثرگذار باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تبیین ارتباط میان جهت گیری خانه های قاجاری تبریز و سازمان فضایی آن ها از منظر نظام ورودی انجام گرفته است. طی بررسی ها، هدف از طراحی ورودی، هدفمندبودن مسیر دسترسی به حیاط بود و دستگاه ورودی نقش بسزایی در جهت گیری دارد؛ بدین صورت که با وجود تعدد ورودی که هرکدام، امکان تقسیم خانه به یک بخش مجزا را دارند و هر بخش می تواند جهت گیری و محور خاص خود را داشته باشد. نظام فضایی هر بخش بر عهده حیاط (در ورودی های حیاط بیرونی) و تالار (در ورودی های سایر جبهه ها) است که با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتهای دوره قاجار و توسعه عمودی خانه ها، این نقش از تالار به سرسرا محول شده است. همچنین سازماندهی با سرسرا بر خلاف سازماندهی با تالار، موجب کاهش استقلال و افزایش انعطاف پذیری فضاها شده است.
بررسی سطح کیفیت زندگی در نواحی شهری؛مطالعه موردی: شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۲۰-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
شناخت سطح کیفیت زندگی شهروندان در مقیاس محلات و نواحی شهری و چگونگی نابرابری بین آنها از مهم ترین وظایف برنامه ریزان شهری است. بر این مبنا پژوهش حاضر درصدد بررسی چگونگی کیفیت زندگی در سطح نواحی مختلف شهر نیشابور می باشد که به منظور نیل به این هدف، از روش توصیفی - تحلیلی و مطالعات میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوارهای نواحی چهار گانه شهر نیشابور هستند که از میان آنها و براساس فرمول کوکران نمونه ای به حجم 321 نفر سر پرست خانوار و به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب و با توجه به تعداد جمعیت در هر یک از نواحی، پرسشنامه ها توزیع شده است. نتایج پژوهش حاکی از متفاوت بودن ابعاد اقتصادی- اجتماعی و کالبدی – زیست محیطی کیفیت زندگی در سطح نواحی مختلف ، با ضریب معناداری 99% است. این تفاوت و نابرابری ها در متغیر های تسهیلات و خدمات شهری، مسائل اجتماعی و... وجود دارد. همچنین نتایج آزمون آماری اسپیرمن بیانگر آن است که بین احساس تعلق به مکان در بین شهروندان ناحیه مورد مطالعه با سطح کیفیت زندگی آنان رابطه معنا دار در سطح 99% وجود دارد؛ بدین صورت که هر چه احساس تعلق به مکان در بین مردم بیشتر باشد، رضایت آنها از کیفیت زندگی بیشتر خواهد بود. در رابطه با کیفیت زندگی و رضایت از خدمات رسانی دستگاه های متولی شهری نیز ضریب معنا داری 99% بدست آمده است که رابطه ی مثبتی را نشان می دهد. بنابراین، افزایش امکانات و خدمات در یک ناحیه، افزایش کیفیت زندگی را به همراه خواهد داشت. بطور کلی نتایج بررسی ها نشان می دهد، شهروندان ناحیه چهار در بین دیگر نواحی شهر نیشابور از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
بررسی وضعیت دسترسی توان یابان به فضای شهری و تأثیر آن بر فعالیت داوطلبانه ی آن ها مطالعه ی موردی: مجتمع آموزشی نیکوکاری توان یابان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد فضای شهری به گونه ای که تمامی اقشار جامعه بتوانند از امکانات آن بهره مند شوند، زمینه ی مشارکت و فعالیت اجتماعی را برای افراد جامعه فراهم و از انزوای اجتماعی آن ها جلوگیری می کند. این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت دسترسی توان یابان به فضای شهری و تأثیر آن بر فعالیت داوطلبانه ی آن ها در شهر مشهد است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی-کمی و ابزار جمع آوری داده، مصاحبه های عمیق فردی و پرسش نامه محقق ساخته بر اساس نظریات، تحقیقات پیشین و مقولات مستخرج از بخش کیفی است. دامنه ی سنی افراد نمونه 15 تا 40 سال است و انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش گلوله برفی و مصاحبه با 15 نفر از توان یابان و در بخش کمی، یک تمام شماری از اعضای واجد شرایط سنی مجتمع آموزشی نیکوکاری توان یابان شهر مشهد در سال 1397-98 صورت گرفته است. تعداد پاسخ گویان در این مرحله 137 نفر است. مفاهیم و مقولات استخراج شده از بخش کیفی، مبین فشاری است که توان یابان برای حضور در شهر مشهد و انجام امور شخصی و اداری شان متحمل می شوند. توان یابان برای حضور در بخش های مختلف شهر مانند بانک ها، ادارات، پارک ها، پیاده رو ها، وسایل حمل و نقل، مکان های آموزشی و... دچار مشکل دسترسی هستند؛ بنابراین از بخش کیفیِ تحقیق، با هدف بررسی دسترسی توان یابان به یک محیط بدون مانع در فضای شهری، متغیرهای میزان دسترسی در محیط های کاری، سیستم حمل و نقل عمومی، فضای اداری، سازمانی و عمومی، معابر عمومی، مراکز آموزشی و محل سکونت را برای بررسی آماری در بخش کمی استخراج کردیم. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان می دهد که سطح دسترسی توان یابان به فضای شهری بر میزان دسترسی آن ها به فعالیت های داوطلبانه تأثیرگذار است. نتایج نشان دهنده ی این است که هرچه میزان دسترسی آن ها به فضای شهری مشهد و سیستم حمل و نقل عمومی افزایش یابد، دسترسی آن ها به فعالیت داوطلبانه نیز افزایش می یابد، اما توزیع فراوانی پاسخ ها نشان می دهد 70 درصد پاسخ گویان، وضعیت دسترسی به فضای شهری را متوسط رو به پایین ارزیابی کرده اند.
تحلیل فضایی و زمانی دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی در مناطق روستایی (مطالعه ی موردی: بخش مرکزی شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
23 - 42
حوزه های تخصصی:
بیش از 20 میلیون نفر جمعیت در روستاهای کشور زندگی می کنند که اکثریت قریب به نزدیک آن ها به حداقل خدمات بهداشتی و آموزشی جهت رفع نیازهای خود دسترسی ندارند. حتی در مکان هایی که چنین خدماتی وجود دارد، سطح خدمات دهی آن قدر ضعیف است که نمی توان گفت نیازهای دسترسی آن ها به این خدمات برآورده شده است. در سطح روستاهای شهرستان تبریز نیز ضعف دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده و ضمن طولانی کردن سفرها و افزایش زمان آن ها، هزینه ی افراد را نیز افزایش داده است. این تحقیق به منظور بررسی دسترسی فضایی و زمانی به خدمات بهداشتی و آموزشی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز صورت گرفته است. روش مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که بر اساس آن، پس از تشکیل بانک اطلاعات مکانی از فضاهای درمانی و آموزشی در نرم افزار ArcGIS و با بهره گیری از مدل های برآورد دسترسی، وضعیت شاخص های دسترسی دهستان های بخش مرکزی شهرستان تبریز به هر یک از خدمات تعیین شد. نتیجه ی تحلیل بیانگر عدم انطباق بین توزیع جمعیت و پراکنش خدمات آموزشی و بهداشتی است. به عبارتی دیگر، روستاهای مرکزی و بزرگ دارای دسترسی بهتری نسبت به نواحی پیرامونی هستند اما به دلیل نبود خدمات کافی سطح پوشش ضعیفی دارند.
تبیین عوامل مؤثر بر تقاضای گردشگری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
165 - 184
حوزه های تخصصی:
بهره مندی از منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گردشگری، منوط به شناخت عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا است. لذا هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای گردشگری در شهر زنجان است. این پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی است. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 360 نفر مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آزمون های آماری استنباطی ازجمله آزمون تی تک نمونه ای، خی دو و فریدمن انجام شده است. براساس یافته های تحقیق، میزان رضایت از دسترسی به جاذبه های گردشگری در شهر زنجان با میانگین 54/3، میزان رضایت از زیرساخت های گردشگری شهر زنجان با میانگین 41/3، میزان رضایت از تبلیغات گردشگری با میانگین 15/3، و میزان رضایت از وضعیت اجتماعی در شهر زنجان با میانگین 56/3 و معناداری 000/0 در سطح مطلوب ارزیابی می گردند. همچنین نتایج حاصل از بررسی تفاوت میان مؤلفه ها نیز نشان داد که مؤلفه اجتماعی با میانگین 77/2 و سطح معناداری 000/0 بیشترین تأثیر را بر تقاضای گردشگری شهر زنجان دارد. پس از آن، مؤلفه دسترسی با میانگین 65/2 و معناداری 000/0، به لحاظ تأثیرگذاری بر تقاضای گردشگری در رتبه دوم قرار دارد. همچنین مؤلفه زیرساخت ها و مؤلفه تبلیغات به ترتیب با میانگین 47/2 و 12/2 و سطح معناداری 000/0 در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفتند.
واکاوی مؤلفه های امنیت غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 52
حوزه های تخصصی:
تأمین بیش از دوسوم مواد غذایی بر عهده جوامع روستایی است که نقش پراهمیتی را در تأمین امنیت غذایی ایفا می کنند. شواهد نشان می دهد که وضعیت تأمین کنندگان امنیت غذایی در مقایسه با جوامع شهری در وضعیت نامساعدی قرار دارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، واکاوی رکن های امنیت غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان شیراز است. جامعه آماری تحقیق شامل 384 خانوار روستایی شهرستان شیراز در سال 1398 است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. روایی صوری پرسش نامه توسط اساتید دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش پایایی پرسش نامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر امنیت غذایی، سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی به ترتیب 0/68، 0/72 و 0/79 به دست آمد. نتایج نشان داد 24/7 درصد از خانوارهای مورد مطالعه در شرایط بسیار امن غذایی، 21/9 درصد در شرایط امن غذایی، 30/5 درصد در شرایط متوسط، 13/5 درصد در شرایط ناامن غذایی و 9/4 درصد در شرایط بسیار ناامن غذایی قرار دارند. بر اساس یافته های پژوهش، چهار مؤلفه برای امنیت غذایی به ترتیب شامل موجود بودن، بهره مندی، دسترسی و پایداری است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد بین میزان تحصیلات، تعداد اعضای خانوار، میزان زمین و تعداد دوره های آموزشی گذرانده در یک سال گذشته با امنیت غذایی رابطه معناداری وجود دارد. این موضوع می تواند به سیاست گذاران و سایر نهاد های ذی ربط در جهت بهبود وضعیت امنیت غذایی در جوامع روستایی کمک کند.
تحلیل عدالت فضایی در توزیع و دسترسی به کاربری های شادی آفرین (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
172 - 185
مقدمه: دستیابی به شادی که امروزه هدف همه انسان ها است، در همه طرح ها و برنامه ریزی های شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه نادیده گرفته شده است. از جمله عوامل ایجاد شهر شاد، برنامه ریزی برای مدیریت اوقات فراغت و بهبود دسترسی به کاربری های تفریحی از جمله سینما، کنسرت های موسیقی، اماکن ورزشی، بوستان ها و... در سطح شهرها است، اما در ایران دسترسی به فضاهای عمومی و فرصت های نشاط آور محدود است و این فضاها به طور عادلانه در سطح شهرهای ایران توزیع نشده است و شهروندان برای دسترسی به این فضاها مشکلاتی دارند و این عوامل موجب افزایش استرس و اضطراب می شود و شادی و نشاط را از شهرها دور می کند. مطابق نظر مارتین، دولت باید با ایجاد سازوکارهای تنظیمی و تعدیلی، کاهش فاصله طبقه ثروتمند و فقیر، کاهش نابرابری در استفاده از امکانات رفاهی و ایجاد رضایتمندی در افراد جامعه، سطح شادی در جامعه را افزایش دهد. از این رو، ایجاد تعادل و عدالت فضایی در شهر از اصلی ترین اهداف در برنامه ریزی شهری به شمار می رود.شهر شاد نیز باید به شیوه ای عادلانه به افراد فضا، خدمات، امکانات، لذت، تفریح و هزینه تخصیص دهد. نهادهای کلان مدیریتی موظف هستند استانداردهای لازم را برای همه اعضای جامعه فراهم کنند؛ تا از این طریق، زمینه لازم برای رضایت و شادمانی را موجب شوند. مدیریت شهری از طریق توزیع عادلانه کاربری های شاد بر نشاط شهروندان اثرگذار است. توجه به جنبه های عدالت فضایی سیستم منسجمی دارد که از اجزا و عناصر گوناگون تشکیل شده و ناپایداری هر یک از این عناصر (مثل کاربری های تفریحی، پارک ها و فضاهای سبز و...)، بر کل مجموعه تأثیرگذار است. ارتباط بین عدالت و شادمانی اثبات شده است و سه نوع عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای با یک دیگر در ارتباط بوده و هر سه بر شادمانی اجتماعی مؤثرند که در این میان میزان تأثیر عدالت توزیعی بر شادمانی اجتماعی بیش از دو نوع دیگر عدالت است. از این رو، مدیریت شهری در یک شهر شاد باید تلاش کند تا تمامی امکانات و خدمات به ویژه کاربری های شادی آفرین به طور عادلانه در دسترس شهروندان قرار گیرد. بنابراین تحلیل دسترسی عادلانه به کاربری های شادی آفرین در سطح شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه که دچار نابرابری سازمان یافته ای هستند، بسیار ضروری است. همچنین با توجه به اینکه دسترسی کافی و عادلانه به کاربری های شادی آفرین اصلی اساسی برای شرایط مناسب زندگی در یک شهر شاد است، و پژوهش های علمی در زمینه تحلیل دسترسی عادلانه به کاربری های شادی آفرین در فضاهای شهری اندک و محدود است، انجام پژوهش در این زمینه ضرورت پیدا می کند.شهر بابل با توجه به افزایش جمعیت طی دهه های گذشته و ساخت و سازهای افسارگسیخته، دچار بی عدالتی در توزیع خدمات عمومی از جمله کاربری های شادی آفرین در سطح شهر شده؛ به طوری که دسترسی به فضاهای سبز و امکانات رفاهی و تفریحی در سطح شهر بسیار نامناسب است. این شهر با توجه به اینکه در یک منطقه گردشگری واقع شده است، به میزان کافی از فضاهایی که باعث شادی و نشاط مردم و گردشگران می شود، برخوردار نیست. این مشکل می تواند از نبود تنوع کافی از تجهیزات تفریحی و فرهنگی یا نبود تنوع در فعالیت های سرگرمی و تفریحی در شهر ناشی شده باشد. این مسئله می تواند تأثیر منفی بر جذب گردشگران و همچنین رضایتمندی مردم محلی از محیط زندگی خود داشته باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل و نمایان کردن وضعیت عدالت در توزیع و دسترسی به کاربری های شادی آفرین در سطح شهر بابل است تا میزان نارسایی در دسترسی به کاربری های شادی آفرین در فضاهای شهر بابل مشخص شود. از این رو، پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است: وضعیت عدالت فضایی در توزیع و دسترسی به کاربری های شادی آفرین در سطح شهر بابل چگونه است؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کاربری های شادی آفرین شامل رستوران و کافه، موزه و آثار باستانی، بازار و مراکز خرید، اماکن فرهنگی و مذهبی، پارک کودک و فضای بازی، زمین ها و سالن های ورزشی، پارک مجهز به وسایل ورزشی و تالاب های شهری در سطح شهر بابل است. مبانی نظری پژوهش با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. برای تحلیل دسترسی به کاربری های شادی آفرین در شهر بابل ابتدا اطلاعات آمار فضایی مربوط به این کاربری ها با استفاده از سایت OpenStreetMap و نرم افزار QGIS استخراج شده و سپس با استفاده از نرم افزار Google Earth و همچنین مشاهده میدانی، به هنگام سازی و مطابقت داده شده است. در ادامه با انتقال این اطلاعات به نرم افزار ArcGIS و با استفاده از روش های تحلیل شبکه و آمار فضایی، نقشه های توزیع و دسترسی به کاربری های شادی آفرین در شهر بابل تهیه شده است. برای انجام تحلیل شبکه ابتدا باید شبکه راه های ارتباطی در نرم افزار ArcGIS فراخوانی شود. از این رو، شبکه راه های ارتباطی شهر بابل با استفاده از سایت OpenStreetMap و نرم افزار QGIS استخراج و سپس در نرم افزار ArcGIS فراخوانی شده است. سپس بر اساس لایه شیپ فایل شبکه راه های ارتباطی شهر بابل، فایل Network Dataset ساخته شده و در ادامه افزونه Network Analyst در نرم افزار ArcGIS فعال شده است. تحلیل دسترسی به کاربری های شادی آفرین در شهر بابل با استفاده از این افزونه و با مسیر Network Analyst- New Service Area- Load Location-Solve انجام شده است. همچنین توزیع فضایی کاربری های شادی آفرین با استفاده آمار فضایی موجود در افزونه ArcToolBox، شامل روش های میانگین مرکزی، توزیع جهت دار، میانگین نزدیک ترین همسایگی و تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای در نرم افزار ArcGIS مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته هانتایج روش های تحلیل شبکه و آمار فضایی نشان داده است که کاربری های شادی آفرین شامل رستوران و کافه، موزه و آثار باستانی، بازار و مراکز خرید، اماکن فرهنگی و مذهبی، پارک کودک و فضای بازی، زمین ها و سالن های ورزشی، پارک مجهز به وسایل ورزشی و تالاب های شهری بیشتر در مرکز و نواحی داخلی شهر قرار دارند و شهروندان ساکن در نواحی حاشیه ای شهر دسترسی مناسبی به کاربری های شادی آفرین ندارند. از این رو، افراد ساکن در نواحی حاشیه ای شهر بابل، شرایط زندگی خود را بر اساس عدم دسترسی به کاربری های شادی آفرین با شرایط زندگی افراد ساکن در نواحی میانی و داخلی شهر که به کاربری های شادی آفرین دسترسی مناسب تری دارند مقایسه می کنند و از شرایط زندگی خود ناراحت و افسرده می شوند. نتیجه منحصر به فرد این پژوهش، تفاوت در دسترسی به کاربری های شادی آفرین در یک محله شهری است. به طور مثال محله 15 با وجود اینکه به سه کاربری پارک کودک و فضای بازی، پارک مجهز به وسایل ورزشی و تالاب های شهری هیچ گونه دسترسی ندارد، به پنج کاربری شادی آفرین دیگر دسترسی نسبتاً مناسبی دارد.
نتیجه گیریتحلیل عدالت فضایی در توزیع و دسترسی به کاربری های شادی آفرین، فرصت های شادی در فضاهای شهری را برای شهروندان مشخص می کند و با آگاهی از آن می توان امکان ایجاد شهرهای عادلانه و شاد را فراهم کرد. این پژوهش در راستای هدف مورد نظر یعنی تحلیل و نمایان کردن وضعیت عدالت در توزیع و دسترسی به کاربری های شادی آفرین در سطح شهر بابل انجام شده است تا میزان نارسایی در دسترسی به کاربری های شادی آفرین در فضاهای شهر بابل نمایان شود. نتایج این پژوهش در توسعه دانش در زمینه شناسایی کاربری های شادی آفرین در فضاهای شهری کاربرد دارد و همچنین روشی به عنوان الگو برای بررسی و تحلیل عدالت فضایی در توزیع و دسترسی به این کاربری ها را ارائه می دهد. همان طور که مونتگمری در کتاب شهر شاد، دگرگون کردن زندگی هایمان از طریق طراحی شهری (2013) بیان کرده است، مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری می تواند به شهروندان کمک کند تا زندگی سالم تر و شادتری در شهرها داشته باشند. در این زمینه مدیریت شهری در شهر بابل باید تمام تلاش خود را جهت بهبود دسترسی شهروندان به کاربری های شادی آفرین انجام دهد تا امکان ایجاد شهر شاد در شهر بابل فراهم شود. در این زمینه مدیران شهری باید تلاش کنند تا کاربری های شادی آفرین را در قسمت های فقیرنشین شهر بابل نیز ایجاد کنند و توسعه دهند تا احساس محرومیت و بی عدالتی در ذهن شهروندان ساکن در نواحی حاشیه ای شهر از بین برود و احساس بهتری نسبت به شرایط زیست خود در شهر داشته باشند و در نتیجه، احساس نشاط و شادی آن ها افزایش یابد. بنابراین جهت برنامه ریزی برای ایجاد شهر شاد، ایجاد کاربری های شادی آفرین جدید در نواحی حاشیه ای شهر بابل یکی از اقدامات مهمی است که توسط مدیران و برنامه ریزان شهری باید انجام شود.