محیط شناسی (محیط زیست)
محیط شناسی (محیط زیست) دوره سی و ششم زمستان 1389 شماره 4 (پیاپی 56) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت، مشکلات ایمنی شهری نیز افزایش یافته و به تبع آن سلامت شهروندان و بویژه کودکان تهدید میشود. در این بررسی توصیفی و مروری، مطالعه ایمنی و سلامت در زمینهای بازی کودکان در فضاهای شهری مورد بررسی و توجه قرار گرفته است. با استفاده از بانک اطلاعاتیPub Med ،183 مقاله ده ساله اخیر جمع آوری، که پس از اعمال محدودیت هایی در غربالگری،10 مقاله برای مطالعة دقیق متن کامل گزینش شدند. مقالات بررسی شده بر لزوم اعمال ملاحظات ایمنی و بهداشتی در امور برنامه ریزی محیط های شهری بخصوص برای زمینهای بازی کودکان تأکید دارد. در این دسته از مقالات مرور شده، افتادن یکی از حوادث شایع منجر به شکستگی اندام در حین بازی در زمینهای بازی، معرفی شده است. شیوع این نوع آسیب 12 تا 24 مورد در هر هزار کودک گزارش شده که بیشتر در گروه سنی 5 تا 12 سال اتفاق افتاده است. بررسی نتایج مقالات مزبور حاکی از این است که اکثر حوادث در زمینهایبازی در بین ساعات 15 تا 21 رخ میدهند. در هیچ کدام از مقالات مورد بررسی، روشی خاص برای ارزیابی و ارزشیابی ایمنی زمینهایبازی کودکان در پارکها، معرفی نشده، بجز یک مورد که در آن روش .S.A.F.E پیشنهاد شده است. در این مقاله سعی شده است با تأکید بر لزوم ممیزی ایمنی در پارکها، برنامه ریزی محیطی برای پیشگیری از بروز صدمات و آسیب های ناشی از بازی در پارکها مورد توجه قرا گیرد. تلفیق مهندسی ایمنی با برنامه ریزی و طراحی محیطی نیز ضروری است؛ که در این راستا توصیه میشود حداقل سه حوزه کودک، تجهیزات بازی و محیط، مورد بررسی و توجه قرار گیرند.
ارزیابی تجمع زیستی آفتکشDDT و متابولیت های آن در موی سر مادران باردار، با توجه به متغیرهای سن، تعداد موالید و میزان مصرف ماه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همراه با افزایش تصاعدی جمعیت، کاربرد آفتکش ها نیز به منظور تأمین نیاز غذایی این جمعیت رو به رشد درحال افزایش است. هدف از این تحقیق، ارزیابی تجمع زیستی آفتکش DDT و متابولیت های آن در موی سر مادران باردار نوشهر و روستاهای اطراف آن واقع در استان مازندران، با توجه به متغیرهای سن، تعداد موالید و میزان مصرف ماهی است. در این تحقیق 16 نمونه از موی سر مادران باردار نوشهر و 19 نمونه از موی مادران باردار ساکن روستاهای اطراف نوشهر جمع آوری شد و برای ثبت اطلاعاتی از قبیل سن، تعداد موالید و رژیم غذایی مادران، پرسشنامه ای در اختیار آنها قرار گرفت. پس از انجام مراحل استخراج و پاکسازی، به منظور شناسایی نوع و میزان متابولیت های مورد نظر نمونه ها به دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز ECD تزریق شدند. داده های به دست آمده، برای انجام تجزیه و تحلیل وارد نرم افزار Exel و SPSS شدند. بر اساس نتایج این مطالعه غلظت سه ایزومر p,p'-DDE، p,p'-DDT و o,p-DDT از پنج ایزومر مورد بررسی در موی مادران ساکن نوشهر با روستاهای اطراف دارای تفاوت معنیدار بود (05/0P<) در حالی که میان متغیرهای سن، تعداد موالید و میزان مصرف ماهی با غلظت DDTs در مو رابطة معنیداری یافت نشد؛ اما با افزایش تعداد موالید، غلظت DDT در موی مادران کاهش و با افزایش مصرف ماهی، غلظت DDT در موی مادران افزایش داشت. با توجه به نتایج به دست آمده لزوم کنترل بیشتر بر آفتکش های مصرفی توسط کشاورزان و پایش تجمع زیستی DDTs و سایر آفتکش ها در بدن مادران باردار ساکن نواحی روستایی احساس میشود.
مقایسة تجمع زیستی جیوه کل در بافت عضلة دو گونه ماهی کپور معمولی و کپور نقره ای سد قشلاق سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غلظت جیوة کل (T-Hg) تجمع یافته در بافت عضلة دو گونة ماهی کپور معمولی و کپور نقره ای سد قشلاق سنندج به عنوان پرمصرف ترین ماهیهای منطقه در خلال ماه های تیر تا آذر 1388 ارزیابی شد، تا ضمن مقایسة غلظت جیوة تجمعیافته در بافت های خوراکی این ماهیها، روند تغییرات T-Hg در خلال فصول مطالعه تعیین شود. در هر ماه 4 قطعه ماهی از هر دو گونه (مجموعاً 48 نمونه) به صورت تصادفی صید و غلظت T-Hg در بافت عضلة این ماهیها با استفاده از دستگاه پیشرفته اندازه گیری جیوه (Advanced Mercury Analyzer, Model; Leco 254 AMA) تعیین شد. میانگین (± خطای استاندارد) T-Hg در بافت عضله دو ماهی کپور معمولی و کپور نقره ای به ترتیب 67/20 ± 233 و 43/26 ± 367 بر حسبppb یا ng g-1 وزن خشک به دست آمد. مقایسة میانگین های ماهانه جیوة تجمعیافته در بافت عضلة دو گونه ماهی کپور معمولی و نقره ای اختلاف معنیداری از خود نشان ندادند (1926/0 P = , 29/2 =36, 5(F، در حالیکه میانگین T-Hg تجمعیافته در بافت عضلة گونه کپور نقره ای به صورت معنیداری بیشتر از کپور معمولی بود (0068/0 P = , 70/19 =36 ,1(F. غلظت جیوه تجمع یافته در بافت عضلة دو گونه کپور معمولی و نقره ای با متغیرهای زیستی طول کل، طول استاندارد و وزن، همبستگی معنیدار و مثبتی از خود نشان دادند (05/0 P <). غلظت T-Hg در بافت عضلة کلیة ماهیهایی که وزن آنها بیشتر از 500 گرم بود، بالاتر از استانداردEPA و در نمونه هایی که وزن آنها بیشتر از 850 گرم بودند، بالاتر از دو استاندارد جهانی WHO وFAO بودند
اثر تغییرات جرم جاذب خاک اره بر سینتیک جذب فلز کروم در محیط آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاک ارّه یکی از ارزان ترین و فراوان ترین جاذب هایی است که توانایی جذب فلزات سنگین از آبها و پساب ها را دارد. از طرفی افزایش فلز کروم شش ظرفیتی(Cr6+) در آب آشامیدنی باعث سمیت، و عوارض حاصل از آن میشود. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر مقدار جرم جاذب خاک ارّه بر زمان تعادل جذب، بازده جذب و واسنجی مدل های سینتیک در حذف کروم (Cr6+) از محلول آبی است. برای این کار، خاک ارّه از کارگاه محلی تهیه و اندازه ذرات آن 500 میکرون انتخاب شد. سپس چهار مقدار جاذب خاک ارّه شامل، 1 گرم بر لیتر(SD1)، 10 گرم بر لیتر(SD10)، 20 گرم بر لیتر(SD20) و 50 میلیگرم بر لیتر(SD50) انتخاب و آزمایش های مختلف بر روی آنها انجام شد. نتایج نشان داد که برای هر چهار جاذب، pH بهینه برابر 7 است. همچنین، با افزایش جرم جاذب زمان تعادل جذب افزایش مییابد، به طوریکه حداکثر زمان تعادل جاذب SD1، SD10، SD20، و SD50 به ترتیب، 110، 105، 100 و 80 دقیقه به دست آمد. بررسی رابطة ریاضی بازدة جذب با جرم جاذب و غلظت اولیه محلول نشان داد که گرچه با افزایش جرم جاذب بازدة جذب افزایش مییابد، ولی در صورتیکه غلظت اولیه از مقداری معین(مقدار ظرفیت جرمی جاذب) به سوی صفر میل کند، بازدة کلیة جاذب ها افزایش و به سوی 100% میل میکنند. این موضوع در غلظت هایی که به سمت بینهایت میل میکنند نیز صادق است. همچنین نتایج واسنجی نشان داد که مدل اورامی با ضریب رگرسیون 999/0 و شاخص خطای 036/0 داده های جذب را بهتر از مدل های لاگرگرن و هو و همکاران توصیف میکند
آلودگی سفرة آب زیرزمینی دشت انار به نیترات، سرب، ارسنیک و کادمیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش در ارتباط با بررسی تغییرات غلظت نیترات، سرب، ارسنیک و کادمیوم در آبهای زیرزمینی دشت انار واقع در جنوب شرقی ایران (غرب استان کرمان) است. به این منظور تعداد 21 نمونه از چاههای سراسر دشت در اردیبهشت 1388 برداشت شد و پس از تجزیه و تحلیل و کنترل نتایج، نقشه های هم غلظت و نمودارهای مربوط ترسیم و تفسیر شد. براین اساس غلظت کادمیوم در بخش جنوب و جنوب شرق منطقة مورد مطالعه که در مجاورت چندین معدن مس قرار دارد بالاست و در نمونه ای به حد مجاز آب آشامیدنی نزدیک میشود. غلظت آرسنیک در نمونه های واقع در جنوب شرقی دشت (در مجاورت معادن مس) و نمونه های غرب روستای بیاض بالاتر از حد مجاز آب آشامیدنی است. غلظت سرب در بیشتر نمونه های بخش میانی دشت بالا و در برخی نمونه ها بیش از حد مجاز آب آشامیدنی (ppb10) است. منبع سرب این قسمت جادة اصلی منطقه (جاده کرمان- یزد) فرض میشود. بالا بودن غلظت آرسنیک، سرب و کادمیوم در یک نمونه واقع در غرب روستای بیاض به فعالیت های هیدروترمال نسبت داده نمیشود. بالا بودن دما، pH پایین و قرارگیری در زون گسل انار مؤید این نکته است. به نظر میرسد منبع کادمیوم، آرسنیک و سرب موجود در نمونه های جنوب شرق منطقه، رگه های سولفیدی موجود در معادن مس باشد. غلظت نیترات در دو نمونه در مجاورت شهر انار بیش از حد مجاز آب آشامیدنی است. منبع نیترات در این نمونه ها فاضلاب های شهری است. تمرکز فعالیت های کشاورزی و مناطق مسکونی در بخش میانی دشت باعث افزایش متوسط غلظت این ترکیب در این بخش شده است.
ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی محدودة شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آلودگی آبهای زیرزمینی محدودة شهر کرمان در اثر فلزات سنگین، املاح حاصل از سازندهای زمین شناسی منطقه و فعالیت های انسانی بررسی شد. نمونه برداری از 43 چاه پمپاژ در منطقه صورت پذیرفت و غلظت فلزات سنگین (Pb, Cu, Zn, Cd, Cr, Mn)، یون های اصلی ( Na+ ، Ca2+ ، Mg2+ ، Cl- ، SO42- و HCO3 –) و یون NO3- به علاوه TDS، EC، TH وpH با جذب اتمی کوره گرافیتی، تیتراسیون و پتانسیومتری در آنها سنجش شد. این غلظت ها با عیار های استاندارد آب آشامیدنی و کشاورزی مقایسه شد. غلظت اکثر املاح عناصر جزئی و یون های اصلی افزایش چشمگیری در زیر شهر کرمان نشان دادند. نقشه های هم غلظت فلزات سنگین و یون های اصلی در آبهای زیرزمینی محدودة مورد مطالعه نشان داد غلظت عناصر جزئی سمی از جمله سرب، کادمیوم، کروم و منگنز در مرکز شهر بالاتر از حد مجاز آبهای آشامیدنی است که دلیل آن بر اساس ضرایب همبستگی برای عناصر سرب و کروم و منگنز آلودگیهای انسانی و عنصر کادمیوم سازندهای زمین شناسی خاص موجود در منطقه است. همچنین غلظت برخی املاح مانند سولفات و نیترات در مرکز شهر از حد مجاز آبهای آشامیدنی فراتر رفته که در اثر آلودگی ناشی از فاضلاب شهری و سازندهای تبخیری موجود در زیر شهر کرمان است. غلظت عناصر مس و روی آلودگی چندانی در محدودة شهر کرمان نشان ندادند. شایان ذکر است که اکثر خاکهای کرمان حاوی مقادیر زیادی کانیهای رسی و pH قلیایی بوده که باعث کاهش تحرک عناصر سمی و پاکسازی طبیعی محیط زیست شهری کرمان میشوند.
بررسی و تحلیل آلودگیهای ناشی از مشاغل شهر اصفها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای توسعة شهرنشینی به صورت آلودگی آب و هوا و محیط زیست شهری، تهدیدی جدی برای سلامتی و ایمنی ساکنان شهرها به شمار میرود. امروزه، مناطق شهری به عنوان کانون های جمعیتی و فعالیت های اقتصادی، با تمرکز بالای واحدهای آلایندة محیط زیست مواجه شده اند، به طوریکه موقعیت مکانی نامناسب و انواع آلودگیهای ناشی از مشاغل مختلف در شهرهای بزرگ از جمله شهر اصفهان، سلامت و آرامش شهروندان را مورد تهدید جدی قرار داده است؛ واحدها و مشاغلی که نوع فعالیت و مهم تر از آن، موقعیت و نحوة مدیریت آنها عامل ایجاد آلودگی و مزاحمت است. بنابراین شناسایی و ساماندهی مناسب مشاغل آلاینده و مزاحم، موضوعی مهم در مدیریت شهری است. در پژوهش حاضر، آلودگیها و مزاحمت های ناشی از مشاغل شهر اصفهان شامل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایجاد لرزش، تجمع ضایعات، و آلودگی شیمیایی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و علی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی گردآوری شده است. اولویت های ساماندهی آن دسته از واحدهای شغلی که آلایندة محیط شهریاند، با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که از نظر انواع آلودگیها و مزاحمت های مورد مطالعه، واحدهای شغلی تعمیرگاه مکانیکی، صافکاری، کابینت و کانال سازی، تعویض روغن اتومبیل، نجاری، باتریسازی، فروشگاه میوه و سبزی، و تراشکاری وضعیت نامناسب تری دارند، درنتیجه به عنوان اولویت های نخست ساماندهی تعیین شده اند