مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
صائب
حوزه های تخصصی:
عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است.
معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت یک تیپ است نه شخصیت ، این حرف تا حدود زیادی درست است، اما در این تحقیق به بررسی توصیف های صائب از معشوق می پردازیم تا ببینیم معشوق از نظر ظاهری و اخلاقی چگونه است و کدام ویژگی ها، معشوق غزل صائب را متمایز ساخته است و تاچه اندازه معشوق غزل او تحت تاثیر سبک شاعر قرار گرفته است؟
یکی از مهم ترین پرسش ها دربارهء معشوق، ماهیِت اوست. در غزل فارسی، معشوق می تواند معشوق الهی، معشوق انسانی و معشوق نمادین (که نمایندهء خواسته ای از عاشق است) باشد. در این تحقیق روشن می شود که معشوق صائب در عاشقانه های غیر عرفانی یک شخص است یا نماد؟
نگاه فراهنجار صائب به داستان «خضر»در آیینة اشعارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خضر یکی از نام های آشنا در ادبیات فارسی است که در هیأت پیامبر، ممدوح، معشوق، پیر و ... در شعر فارسی ظاهر شد ه است. علیرغم تفاوت در رویکرد شاعران نسبت به داستان خضر، همة آنها در یک نکته مشترکند و آن دید مثبت آنها به خضر و زندگی جاوید اوست؛ اما این داستان در شعر صائب، مدخلی دیگر یافته است. صائب با دست بردن در این داستان، خضر را از هالة رازآمیز پیشین خود جدا کرده و با شگرد خاص خود در خدمت مضمون سازی های شاعرانه قرار داده است؛ علاوه بر آن، بایدگفت آنچه وی را در این زمینه از شاعران پیشین متمایز می کند، بار معنایی منفی داستان خضر در شعر وی است که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله، تمامی مضمون های شاعرانة عناصر داستان خضر در شعر صائب گردآوری و طبقه بندی شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و بر این اساس، تفاوت نگاه صائب به شخصیت خضر و عناصر این داستان با نگاه پیشینیانش واکاوی و دلایل این نگرش منفی تحلیل شده است
گزیده ها و شرح های اشعار صائب در ترازوی نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب، نوعی نقد ادبی است که آثار را بر اساس محتوا، روش کار و نیک و بدی های آن و همچنین طبق نظر، مهارت و قدرت تحلیل منتقد ارزیابی می کند. منتقد، عوامل مختلفی را برای تحلیل اثر در نظر می گیرد که از آن جمله است: موقعیت و اعتبار نویسنده کتاب، تحلیل موضوعی اثر، سطح نگارش، شیوه پردازش متن، درستی و نادرستی معانی، اعتبار و ارزش استنادها، رویکردها، روش فصل بندی، جامع نگری متن، اعتبار و برخی عوامل دیگر. صائب، نماینده سبک هندی است. مفاهیم در این سبک به سبب تلاش شاعران در یافتن معنی بیگانه و دیریاب، مضمون های متفاوت و متنوّع و برقراری ارتباط های ظریف میان محسوسات و غیر محسوسات، بسیار مبهم و پیچیده هستند. از این رو، اشعار در این سبک به شرح و بررسی دقیق نیازمند است و شرح آنها بسیار ضروری است. چند نویسنده به سبب این ضرورت، برخی از غزلیات صائب را شرح کرده اند. هدف این پژوهش، شناخت منسجم ترین و بهترین گزیدة غزلیات صائب و همچنین معرّفی کاستی ها و معایب هر یک از آنهاست. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و در آن شرح های موجود از نظر اعتبار و شخصیت نویسندگان، مقدّمه ها و فهرست ها، شیوه پردازش، استنادها، شیوه نگارش، فواید و نقصان آن و درستی و نادرستی معانی، نقد و بررسی شده است؛ در نتیجه، مشخّص شد اگرچه هنوز، نگارش شرح های گسترده تر و دقیق تر کاملاً ضروری و لازم به نظر می رسد، هر یک از شرح های موجود به گونه ای در رفع دشواری های شعر صائب مفید و مناسب است. از نظر محتوایی و دقّت در بیان نکات خاص و مهمّ شعر صائب، شرح معدن کن، قهرمان و کریمی از بهترین شرح ها هستند؛ اما با وجود برخی کاستی های این شروح، می توان گفت در صورت تفصیلِ بیشتر بر کیفیت آنها نیز افزوده خواهد شد.
بررسی یکی از راه های بیگانه سازی در سبک هندی: مطالعه موردی غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی اجمالی به مطالعاتی که در باب سبک هندی انجام شده است، به صراحت می توان دریافت که بیشتر این پژوهش ها، اصطلاح «معنای بیگانه» و اصطلاحات معادل آن (چون معنای غریب و دور، مضمون سازی های پیچیده و ...) را از عناصر بایسته و از مختصات اصلی سبک هندی، و تلاش بسیار برای یافتن «معنای بیگانه» و مضامین تازه را سیره شعرای سبک هندی می دانند. این جستار، یکی از صناعات کنایه محور و پرکاربرد در غزل صائب با عنوان «استعاره ایهامیِ کنایه همراه با تشبیه» را که نامی است نونهاده برگونه ای صناعت رایج در سبک هندی، بررسی می کند. این شگرد ادبی، در مقام عنصری سبک ساز، در سراسر دیوان و در بدنه غزلیات صائب به فراوانی دیده می شود؛ چنانکه کمتر غزلی از غزل های اوست که از این صناعت بهره نگرفته باشد. در این شگرد، غالباً کنایه های انسانی، با لحاظ کردن معنایی دیگر، به اشیا، گیاهان و ... نسبت داده می شوند و از این طریق معنایی آشنا را از طریقی ناآشنا و بیگانه بیان می کنند.
تحلیل روابط بینامتنی قرآن و غزل های صائب بر اساس نظریه ژنت (با تأکید بر جلوه های زبانی و تلمیحات داستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
123 - 153
حوزه های تخصصی:
ژرار ژنت با طرح نظریه ترامتنیّت، فصلی تازه در نقد و مطالعه روابط بین متون گشوده است که بینامتنیت یکی از زیرگونه های آن است. بر اساس این الگوی بینامتنی، روابط بین متون می تواند به سه شکل صریح، غیرصریح و ضمنی باشد. بن مایه های دینی برگرفته از قرآن بخش جدایی ناپذیر شعر فارسی از آغازین دوران شکل گیری آن تا به امروز بوده است. به تعبیر بینامتنی، این بن مایه ها از اصلی ترین زیرمتن هایی هستند که در آفرینش آثار ادبی دخیل بوده اند. مباحث و مضامین قرآنی علاوه بر این که فی نفسه برای شاعران ارزشمند بوده اند، برای بیان اندیشه ها و تفسیرهای عرفانی، عاشقانه، عامیانه و حتی سیاسی به کاررفته اند؛ با این تفاوت که در هر دوره، بخشی ازاین رویکردها جلوه بیشتری یافته است. در غزل های صائب که می توان آن ها را دانشنامه موضوعات و مضامین مختلف دانست، حضور بن مایه های دینی بسیار چشم گیر است. واژه ها، اصطلاحات، مباحث اعتقادی، اخلاقی، احکام شرعی و داستان ها از محوری ترین موضوعات قرآنی راه یافته در غزل های این شاعر بنام است. این هم حضوری موجب غنای زبانی، هنری و محتوایی این سروده ها شده است. با توجه به گستره و نقش بسیار این مضامین، کشف و تحلیل آن ها، از منظر روابط بینامتنی موجب درک و شناخت بهتری از شعر صائب می شود. در این پژوهش سعی شده است این رابطه ها با شیوه توصیفی- تحلیلی و بر اساس الگوی «بینامتنی ژنت» توصیف و تحلیل شوند. برآیند این تحقیق نشان می دهد که صائب در زمینه «بینامتنی صریح» بیشتر از واژگان و اصطلاحات و در حوزه «بینامتنیت ضمنی» از اندیشه ها، بینش ها و داستان های قرآنی بهره برده است.
تحلیل ارجاعات بینامتنی و فرامتنی در تمثیل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
189 - 208
حوزه های تخصصی:
نظریه ارجاع به بررسی روابط و خوانش بینامتنی و فرامتنی در متن ها می پردازد. این نظریه، آثار ادبی مخاطب را به دیگر متن ها و فرامتن ها ارجاع می دهد و مخاطب می تواند براساس آن، متن ها را با ارجاع به مصداق های عینی و بیرونی، یا با ارجاع به متن های دیگر درک و دریافت کند. پژوهش حاضر تمثیل های صائب را ازمنظر این نظریه بررسی می کند؛ چراکه صائب در هر تمثیلی، مخاطب را به یک متن یا فرامتن ارجاع می دهد. نویسندگان سعی کرده اند با شیوه توصیفی– تحلیلی به معرفی و تحلیل متن ها و فرامتن هایی بپردازند که صائب در ساختن تمثیل ها از آن ها بهره برده است. دستاورد این پژوهش بیانگر دو نکته مهم است: اول اینکه تمثیل مبنای ارجاعی دارد؛ یعنی شاعر برای اثبات هر مدعایی خواننده را به یک مثل ارجاع می دهد و دیگر اینکه این مثل ها براساس ارجاع بینامتنی یا فرامتنی ساخته شده اند. قرآن مجید، احادیث، احکام شرعی و سرگذشت انبیاء از مهم ترین متن ها و اجتماعیات و طبیعت نیز از اصلی ترین فرامتن هایی هستند که صائب در تمثیل پردازی از آن ها بهره برده است. شیوه پژوهش ابتدا جمع آوری و دسته بندی تمثیل های صائب براساس پیش زمینه های دینی، فکری و فرهنگی بوده است؛ سپس این شواهد با توجه به گونه های ارجاع درون متنی یا برون متنی و خوانش محاکاتی یا نشانه ای تحلیل و بررسی شده اند.
بررسی و تحلیل سبک های هندی و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضمون شعر سبک اصفهانی و هندی در نهایت دقّت، انتخاب شده است و چون شعر سعدی و حافظ، انسان را به فکر کردن فرونمی برد. چنین سبک شعری باارزش های ادبی ایران تاریخی در دوره های خراسانی و عراقی سنخیّت ندارد، از سوی ادیبان و شاعران دوره بعد و نیز از سوی تذکره نویسان مورد توجّه واقع نشد و در تذکره ها نوشتند از ده ها هزار بیت صائب چند بیت او به دشواری انتخاب شد و همین که تا امروز شعر بیدل برای استادان و دانشجویان ایرانی ناآشناست به شگفتی نامأنوس شعر او برمی گردد. بدین جهت تحقیق حاضر تا حدودی می تواند تمایزها و تفاوت های سبک های اصفهانی و هندی و دو نماینده این دو سبک یعنی صائب و بیدل را روشن و مشخّص نماید. بر همین مبنا مقاله پیشِ رو با بررسی و تحلیل دو سبک مذکور، فرضیه های زیر را اثبات می نماید؛ اکثر منتقدان ادبی، سبک هندی و اصفهانی را یکی دانسته اند و وجوه مشترک فراوانی برای آن ها ذکر کرده اند، امّا با اندکی درنگ می توان دریافت که این دو سبک باوجود ویژگی های مشترکِ فراوان، کاملاً بر هم منطبق نیستند. توجّه به سه عنصر زبان، زمان و مکان در شعر صائب و بیدل نمایانگر تفاوت های شعری این دو شاعر و اثبات همسانی سبکی آن هاست.
مقایسه شیوه شاعران سبک اصفهانی و سبک هندی در میزان رویکرد به شعر سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای مطرح در گستره سبک شناسی، مقایسه آثار ادبی مشابه با هم در دوره های گوناگون تاریخی است که نتیجه این شباهت ها و تفاوت ها، رمز و راز برتری شاعری بر دیگری و نیز میزان تأثیرگذاری های زبانی و تاریخی و فرهنگی بر متن ادبی، نشان خواهد داد. با نگاهی گذرا به اشعار سبک هندی و اصفهانی، به وضوح می توان گرایش فزاینده سرایندگان آن ها را در به کارگیریِ شگردها و فنون شاعری نسبت به پیشینیان دریافت. فنون و ابزاری که در جنبه های مختلف (فرمی و محتوایی) سبب فاصله گیری گفتار سراینده بر روی زنجیره زبان، از هنجار و زبان معیار و نزدیکی آن به زبان ادب و شعر می شود. در این راستا، تعیین سبک یک شاعر نیز، تشخیص و شناسایی همین ابزارها و شگردها در بسامد است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت هست و این چنین است که سبک های فردی به وجود می آید . بر این اساس، باید گفت که تفاوت اصلی شیوه شاعران سبک اصفهانی و هندی در میزان رویکرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی ( motiv ) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل به عنوان سرآمد سبک هندی می کوشد که تحت تأثیر سبک اصفهانی نباشد (نظریه اضطراب تأثیر)؛ به گونه ای که این رویکرد در برابر شاعران سبک عراقی با شدّت کمتر و در برابر امثالِ صائب با شدّت بیشتر، صورت گرفته است.
نگرشی به مقوله « لفظ و معنا » در سبک هندی (با تأکید بر اشعار صائب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به اصالت «لفظ» یا «معنا» یکی از موضوعات بحث انگیز در سنّت ادبی و بلاغی ما بوده است؛ این که در شکل گیری آثار هنری، باید اعتبار و برجستگی را از آنِ شکل و صورت دانست یا محتوا، در طول اعصار و قرون، بحث درازدامنی را در میان طرفداران این دو دیدگاه به بار آورده است. این کشمکش پایان ناپذیر در عصر صفویّه یعنی دوره اوج و شکوفایی نقد ادبی و دانش سبک شناختی با نکته سنجی و دقت نظر و عمق دانش ناقدان ادبی تداوم می یابد؛ علاوه بر آن در شعر سبک هندی نیز که یکی از مهم ترین عرصه های مباحث بلاغی، نقد ادبی و سبک شناسی بوده است، در کنار بسیاری از مسائل جدّی و تازه ادبی، توجّه به اصالت «لفظ» یا «معنا» جلوه ویژه ای دارد. اگر در اشعار صائب، بلیغ ترین شاعر سبک هندی، مفاهیمی چون «لفظ پاکیزه»، «لفظ غریب»، «لفظ پرداخته»، «معنی تازه»، «معنی نازک»، «معنی بیگانه»، «معنی رنگین» و «توأمانی لفظ و معنی» با بسامد بسیار بالایی دیده می شود، گذشته از اهمیّت موضوع برای شاعر، نباید از مضمون سازی و ایجاد روابط تناظری پیچیده و اعجاب آور او با این مفاهیم غافل باشیم. این پژوهش ضمن اشاره به سابقه بحث اصالت «لفظ» یا «معنا»، تحلیلی است از رویکرد سه گانه صائب در این موضوع که اغلب از خلق مضمون های غریب و باریک خالی نیست.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
14 - 24
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
14 - 24
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.
ویرانه نشین مینوی خجستگی و گجستگی جغد در آثار سرآمدان سبک های مختلف شعر فارسی (فردوسی، خاقانی، نظامی، سعدی و صائب)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ هر ملتی از مجموعه ای باورها و اعتقادات شکل گرفته است که به مرور زمان پدید آمده و یا از فرهنگ ها و ملل دیگر وام گرفته شده اند. در باورهای مردم ایران نیز به تبع دیگر ملل جهان، اعتقاداتی وجود دارند که یا ریشه در فرهنگ اصیل ایرانی دارند و یا بر اثر تداخل اعتقادات ملل مختلف با فرهنگ ایرانی به وجود آمده اند. کشور ایران در سه دوره ی زمانی مختلف، مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و علاوه بر ویرانی ها و تلفات مادی و جانی بسیار، از لحاظ فرهنگی نیز تحت تأثیر بوده به طوری که بسیاری از اعتقادات ملل مهاجم، در فرهنگ نژاده ی ایرانی وارد شده است. یکی از باورهای غیر ایرانی، اعتقاد به نحوست جغد و منفور شدن این پرنده ی زیباست که در فرهنگ اصیل ایرانی، نه تنها گجسته نیست، بلکه مینوی هم هست. در این پژوهش، پس از بیان مختصری در مورد فرهنگ ایرانی و فرهنگ های دخیل و نحوه ی ورود آن ها در میان باورهای مردم ایران، به جغد و خجستگی و گجستگی باورهای مرتبط با این پرنده پرداخته شده و تأثیر این باورها در شاهنامه ی فردوسی، دیوان خاقانی، خمسه ی نظامی، کلیات سعدی و دیوان صائب، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در پایان، نتیجه ی این پژوهش، رسیدن به اصل و ریشه ی اعتقاد ایرانی نسبت به خجستگی این پرنده و میزان تأثیر فرهنگ های دخیل است.
تاروپود تازگی(شگردهای هنری صائب در خلق تعابیر تازه با تأکید بر صور خیال در جلد اول دیوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخیّل، جزء ذاتی شعر و باعث مایه ور شدن آن است ؛ بی شک یکی از عواملی که بر تأثیر سخن شاعر می افزاید، آفرینش و گزینش تعابیر تازه و تأثیرگذار است که از تخیّل شاعر سرچشمه می گیرد؛ صائب، به عنوان سرآمد شاعران شاخه ایرانی سبک هندی در این امر مهم دستی پرقدرت دارد؛ این شاعر پرآوازه برای بدعت پردازی در آوردن تعابیر زیبا و دل انگیز، از شگردهای تازه ای بهره برده است؛ او برای این کار از انواع صور خیال از سوئی و ترفندهای تازه و متفاوت از دیگرسو بهره مند شده است تا به مدد خیال فلک پرواز خود بتواند تعابیری تازه و دست اوّل خلق کند و بر جان و دل مخاطب تأثیری بسزا بگذارد. صائب، از تجربه شاعران بزرگ پیش از خود، به ویژه حافظ به فراوانی بهره برده است، امّا خود نیز راه تازه ای در پیش گرفته و از تشبیهات، استعاره ها و کنایات تازه ای برای آفرینش تعابیر نو و دست اوّل سود جسته که در شعر گذشتگان، سابقه ندارد و با این که ادراک آن ها نیاز به تأمّل فراوانی دارد، امّا به کلام او جذّابیّت و مقبولیت تازه ای بخشیده است. درمقاله حاضر، به معرّفی این ترفندها و تحلیل و واکاوی نمونه هایی از آن ها پرداخته ایم. این پژوهش از نوع تحلیلی- توصیفی به شیوه متن پژوهی است و با استفاده از ابزار گردآوری کتابخانه ای انجام شده است.
تحلیل کارکرد های عنصر تیغ در شبکه های تداعی غزل صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
215 - 238
حوزه های تخصصی:
تداعی، فرایند هم خوانیِ موادّ و عناصر در کارگاه تخیّل و تخیّل، هسته و کانونِ هنرِ شعر است و این رابطه بیانگر نقش بی بدیلِ تداعی در شعر ادوار گوناگون است لکن این فرایند در غزل شاعران سبک هندی و به ویژه صائب، به دلیلِ تمرکز بر خلق مضامین با کشف روابط بین عناصر و ایجاد پیوند های نوینِ هنری میان آن ها برای خلقِ شبکه های تصویری و معنایی، از نمود و اهمیت خاصی برخوردار است این امر در شعر صائب از رهگذرِ دست اندازیِ خیال در عناصر و نقش آن ها در عرصه شعر و از دو طریقِ ابداع شبکه های نوین و گسترش و نوسازیِ شبکه های موجود در ادب فارسی صورت یافته است. در پژوهش حاضر در صددِ پاسخ به این سوال هستیم که تیغ به عنوان یکی از عناصر دیوانیِ ریشه دار شعر فارسی، به چه شیوه هایی، با هم نشینی با چه عناصری و برای بیان چه مفاهیمی در شبکه های تداعیِ غزل صائب نقش آفرینی نموده است؟ و به شیوه توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا در فرایند پژوهش، تبیین نموده ایم که تیغ به هر دو شیوه مذکور دستخوش خیال صائب واقع شده یعنی؛ وی هم با برجسته سازی دو ملائم تیغ یعنی «آب تیغ» و «جوهر تیغ» خوشه های خیالی بکری آفریده و از آن ها به عنوان عنصر کانونیِ شبکه های تداعی بهره برده است و هم با ایجاد شبکه های تداعی نوینی از عناصر به محوریت تیغ و استخدامِ آن در قالب جفت های گردان، اقدام به گسترش قلمرو خیالی و بسامد استعمال آن نموده است.
سایه بال هما
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
193 - 212
حوزه های تخصصی:
بنا به روایت اسطوره ها، هما مرغی فرخنده فال و پیک سعادت بوده و هر کس زیر سایه او قرار می گرفته، دولتمند و صاحب سعادت می شده است. این مرغ به دلیل استخوان خواری و بی آزاری، همواره مورد اشاره شعرا بوده است. هرچند صائب، این مضامین را در شعر خویش آورده، اما طبق شیوه معمول شاعران این عصر، از آرایه ها و صناعات ادبی همچون کنایه، تمثیل و تشبیه استفاده می کند و با هنجارشکنی، چهره ای متفاوت از هما ارائه می دهد. او سایه زودگذر و تیره هما را دلیلی بر ناپایداری دولت و اصلی مهم در عدم دل بستگی به آن می داند. تصویری که صائب از این مرغ ارائه داده، هما را موجودی زمینی و ملموس ساخته است. همچنین به اعتقاد او دلیل فرخندگی این مرغ اسطوره ای، تواضع و فروتنی و دلیل شهرت وی قناعت او به پاره ای استخوان بوده است. بنا براین، صائب خواستار این نیست که در زیر سایه بال هما قرار گیرد، چون سعادت را امری ذاتی می داند نه اکتسابی.
صائب از این مرغ اسطوره ای برای وصف طبیعت و آوردن تمثیل های گوناگون و توصیف موضوعات پیش پا افتاده و عادی استفاده کرده است، که در این مقاله به آنها اشاره شده، از جنبه های مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
جایگاه پرندگان در تمثیل با توجه به دیوان صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، عه ده دار بررسی وتحلیل ابع اد به ک ارگیری پرندگان در تمثیل های این ش اع رنامی پارسی گوی می باشد؛ در این جستار باواکاوی دیوان صائب سعی شده تا بیش از پیش سحر بیان وی نمایانده شود؛ بیانی که با بهره گیری از صنعت تمثیل سبب اعجاز بسیاری ازادب شناسان و دانش پژوهان شده است. صائب با بهره گیری از ماده خام طبیعت وآمیختن آن ها با اندیشه و جهان بینی خاص خود دیوانی خلق نموده است. روش این مقاله، نظری و بنیادی می باشد. و از روش استدلال و تحلیل عقلانی برپایه ی مطالعات "کتاب خانه ای" انجام شده است. نتیجه ی این پژوهش بدین گونه است که صائب با بهره گیری از پرندگان در تمثیل خویش، بسیار بدیعانه، اغراض و مضامین اجتماعی، سیاسی و تعلیمی را بیان نموده وازهرپرنده سمبلی ساخته برای رشادت های فکری وروح متأثرشده از زمانه ی خویش وصائب بدین وسیله سبب بالندگی و انسجام کلام خویش شده است.
بازنمایی تمثیل و نماد در گل و گیاه در دیوان صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
این شاعر خوش طبع با استفاده از عناصر زیبایی شناختی در گل ها و گی اهان، به خلق ایم اژهای ذهنی، سمبل ها، تشبیهات مرکب به نحو بسیار بدیعی پرداخته و در کشف وجه شبه های زیبا هنرمندی و دقت بسیار از خود نشان داده است. مهم ترین عنصر ادبی در شعر صائب تمثیل می باشد که بیشتر به صورت اسلوب معادله رابطه ی تشبیهی بین دو مصراع بر قرار می کند. در این صورت یک مصراع باید معقول و دیگری محسوس باشد. از دیگر صور بلاغی موجود در شعر صائب، پارادوکس، ایهام، کنایه، مجاز و ... می باشد که در این مجموعه نمونه های فراوانی از آنها عرضه شده است. بنابراین باید گفت، صائب در غزلیات خود نوآوری های چشم گیری در حوزه ی بیان و بدیع داشته و توانسته است با پیوند انسان و طبیعت مضامینی نو و زیبا را بیافریند.
تمثیل، محمل اندیشه های تعلیمی صائب
حوزه های تخصصی:
تمثیل قالب و صنعتی است که برای تبیین معنی و در خدمت ادبیات تعلیمی قرار می گیرد و تمثیل ابزاری است برای تجسم بخشیدن و به تصویر کشیدن مفاهیم انتزاعی تا هرچه کوبنده تر و دلنشین تر مضامین تعلیمی در جان خواننده بنشیند و لذا در بیان مفاهیم تعلیمی مذاهب، نقش بسزایی دارد. تمثیل از دیر باز با مفاهیم و اقسام و ویژگی های گوناگون که برای آن برشمرده اند، از زمان رودکی در شعر فارسی حضور داشته است و در قرن ششم و هفتم در آثار سنایی، عطار و مولانا و ... دیده می شود اما در دوران صفویه، بخصوص در اشعار صائب بیش از تمام ادوار از آن بهره گرفته شده است، صائب با شگرد تمثیل و تصویر سازی های دقیق و خیال انگیر توانسته مفاهیم اجتماعی، اخلاقی، حکمی، فلسفی، عرفانی و ... را هر چه زیباتر و حیرت انگیز تر تعلیم دهد و در جان مخاطب حکاکی کند، در این مقاله به سبب وفور تمثیل ها و مفاهیم تعلیمی فقط به ارائه برخی مضامین تعلیمی در غزلیات صائب می پردازیم تا افق تازه ای که وی با تصویرآفرینی و تمثیل با برانگیختن احساس در خواننده به نمایش گذارده، بیان نماییم.
تحلیل عوامل مضمون آفرینی با اصطلاحات خوشنویسی در شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
268 - 294
حوزه های تخصصی:
مهم ترین ویژگی شعر فارسی در سبک هندی مضمون آفرینی است. در این شگرد، شاعر میان عناصر دور از هم و به ظاهر بی ارتباط، پیوند ایجاد می کند که از رهگذر شباهت ها، مجاورت ها و تضادها، مشارکت در کارکرد، مجانست و قراردادهای ادبی به دست می آید. صائب تبریزی مضامین تازه ای را با اصطلاحات خوشنویسی ساخته و این هنر او تاکنون بررسی نشده است. مقاله حاضر مضمون آفرینی با اصطلاحات خوشنویسی را در دیوان صائب تحلیل می کند. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، پس از فراهم آوردن چارچوب نظری، مدل مفهومی تدوین یافت. سپس بر اساس آن، ابیات جلد نخست دیوان غزلیات صائب تحلیل شد. محققان در فرآیند بررسی معنی و درک حاصل از واژگان و تصاویر اشعار صائب به الگویی از مضمون سازی راه بردند که نشان می دهد چگونه صائب در به کارگیری نام خط های مختلف، ابزار، ژانرها، اصطلاحات اصول و قواعد خوشنویسی و آمیختن آن ها با عناصر صورخیال به مضمون آفرینی دست یافته است.
شهود وحدت از ورای مظاهر، با تکیه بر غزلیات صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
233 - 262
حوزه های تخصصی:
هستی از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است و وجودی واحد منشأ همه هستی به شمار می رود. از آنجا که وجود واحد خود را در مَجالی و تعیّنات آشکار کرده است، عارف «کل نگر» با نظاره این کثرت ها به سرچشمه هستی که همان منشأ واحد است، نایل می شود و با چشم دل در همه زوایای هستی، آن مبدأ کل را مشاهده می کند. آیا این اندیشه که با ابن عربی خود را آشکار کرده است، در سبک هندی نیز مشاهده می شود؟ آیا این تفکر از صائب که یکی از ارکان سبک هندی است، دلربایی کرده است؟ داده های این تحقیق نشان می دهد که صائب به عنوان یکی از ارکان سبک هندی، وحدت وجود و سیر در مجالی و مظاهر را در دیوان خود مورد توجه قرار داده است و آن را راهی برای شناخت حقیقی و معرفت نظری معرفی می کند. این پژوهش به روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است و شیوه گردآوری داده های آن از میان اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که صائب مانند عارفان وحدت وجودی، عالم کثرت را نماد و نمودی از یک حقیقت واحد دانسته و در پی کشف آن مبدأ واحد بوده است.