مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
طوسی
حوزه های تخصصی:
مسأله علم الهی، یکی از مسایل مهم فلسفی و کلامی است که فلاسفه اسلامی خردورزی را در آن به اثبات رساندهاند؛ ولی چون روش آنان این بوده که در سخنان پیشینیان خود، اشکالتراشی و نکتهسنجی کنند و پس از تخریب از طریق اشکالها، به بازسازی و یا نوسازی نظام فلسفی و یا قواعد عقلی بپردازند. ابنسینا صور علمی را در علم باری تعالی به غیرمطرح نموده و خواجه نصیرطوسی با اشکالات متعددی این صور مرتسمه را مورد انتقاد قرار داده است. صدرالمتالهین صور مرتسمه را دارای اشکال میداند ولی در مقام دفاع از ابنسینا برآمده و به اشکالهای طوسی پاسخ گفته است. این مقاله در پی تحلیل عقلی و پاسخ صدرا به اشکال اول طوسی بر ابنسینا برآمده است.
تضارب آرای شیخ طوسی و نجاشی دربارة حریز بن عبدالله سجستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حریز بن عبدالله أزدی کوفی سیستانی، از صحابیان امام باقر و صادق8، در میراث مکتب أهل بیت نقشی گسترده دارد. منقولات وی در «الکافی»، «من لایحضره الفقیه»، «تهذیب الأحکام» و «الإستبصار»، طبق بررسی آماری راقم این سطور به مرز 1800 حدیث می رسد. نجاشی کنیه وی را «أبومحمّد» قلمداد کرده و کلامش ظهور دارد که او از اعراب اصیل أزد یمن است و به نقل از «یونس» روایت وی را از امام صادق7 به یک و یا دو مورد منحصر دانسته و بعلاوه تصریح کرده «حریز» به دلیل قیام مسلحانه، مطرود و محجوب امام صادق7 واقع گشت و امام7 رابطه اش را از او گسست. رویکرد نجاشی سبب شد که برخی منابع متأخّر، تعبیرات «مذمومٌ فی الرّوایة»، «مذمومٌ ذمّاً ما» و «رمی بالذمّ» را که حاوی جرح است، درباره «حریز» به کار ببرند.
در این مقاله به استناد رجال کشّی که طوسی آن را تنقیح و بازنویسی کرده، کنیه وی «ابوعبدالله» به شمار آمده و نیز اشاره شده که طوسی، وی را عرب «ولایی» و «الحاقی» و «عجمی الأصل» دانسته و افزون اینکه مأثورات «حریز» به نقل از امام صادق 7 در کتب اربعه، نه دو حدیث بلکه بیشتر از «230» حدیث است؛ و با توجه به منابع دیگر، آن آمار افزایش چشمگیری می یابد. واکاوی و پژوهش در منابع، حاوی این است که «حریز» خود، شمشیر از نیام برنکشیده، بلکه حکم شرعی اوّلی را بیان کرده و بعلاوه طرد امام صادق7، مستلزم جرح و تضعیف وی نیست و برای اتّقا و حفظ جان و مال وی و دیگران انجام پذیرفته و از طرفی شیخ طوسی و برخی دیگر، وی را از ثقات فقهاء شیعه به شمار آورده اند.
استکمال علمی و اخلاقی انسان از منظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس تنوع کارکردهای قوای نفس ناطقه (قوه نظری و عملی) نزد طوسی، استکمال علمی و عملی نیز متفاوت می شود. کمال علمی از سنخ معرفت و حقایق تکوینی (بینش ها) و کمال اخلاقی از جنس معارف جزئی و آثار عملی است. نظریه اخلاقی طوسی در واقع فراتر از سلامت نفس است و به آرمان های بالادستی، یعنی کمال نفس اشاره می کند. کمال به عنوان آرمان اخلاق دارای مراتب است که می توان آنها را با هرم طولی کمال ترسیم کرد. مراحل استکمال نزد طوسی، در آثار فلسفی به قوای عرضی نفس اشاره دارد و در آثار عرفانی نیز ناظر به سلوک نفس و سپهرهای وجودی طولی آن است. فرآیند استکمال در دو بعد علمی و اخلاقی است و طوسی برای استکمال آن برنامه عملی ارائه داده و تنها به نظریه پردازی نپرداخته است.
الگوی سعادت از دیدگاه خواجه طوسی (چیستی، ملاک مراتب و مؤلفه های تحقق خارجی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
جستار حاضر به تحلیل سعادت نزد طوسی می پردازد. در تحلیل سعادت، چیستی، ملاک، مراتب و مؤلّفه های تحقّق خارجی آن بررسی می گردد تا نهایتاً به الگوی طوسی و ترسیم هرم ارزشی مراتب سعادات نزد وی دست یابیم. سعادت از دیدگاه طوسی، لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به کمالات است. براساس ذومراتب بودن کمال و لذت، سعادت نیز مراتب می یابد و هرم ارزشی طولی مراتب سعادات قابل تصویر است. سعادت نزد طوسی در نظریه ارسطویی کمال قوای عرضی نفس ناطقه (فضیلت) خلاصه نشده بلکه وی از سعادت قصوی نظریه پردازی می کند که خود شامل بر دیگر مراتب سعادات است. خیرهای خارجی و بدنی، رهایی از رذایل نفس، نیل به فضایل، عدالت (فضیلت قوه عملی)، و علم از مؤلّفه های طولی تحقّق خارجی سعادت است که اهمیت آنها در مدخلیت در تحقّق سعادت یکسان نیست.
بازشناسی کتاب تجرید الاعتقاد
منبع:
تأمل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
67 - 47
حوزه های تخصصی:
«تجرید الاعتقاد»، کتابی در علم کلام به زبان عربی، نوشته خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی ۶۷۲)، از کتاب هاى مهمى است که در تبیین و ارائه نظام کلامى- فلسفى عقاید امامیه، نگاشته شده و به گفته برخى، اولین آنها به حساب مى آید. این کتاب از بدو تألیف تا کنون قریب به ۹ قرن مدار فکرى عامه و خاصه گردیده و پیوسته مورد استفاده اندیشمندان و دانش پژوهان بوده است. تجرید الاعتقاد به جهت رویکرد خاص آن به فلسفه و کلام، نقطه عطفی در تاریخ کلام محسوب می شود. خواجه، مباحث تجرید را در ۶ مقصد سامان داده است، تعداد فصول کتاب، یازده فصل، در دویست و بیست و پنج مسأله مى باشد.آشکار ترین ویژگی این کتاب، اختصار فوق العاده آن است. نوشتار پیش رو، با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش توصیفی سعی در معرفی این کتاب دارد.
واکاوی شیوه های عملکرد آصف محسنی در تعامل با تعارضات نجاشی و طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از تأسیس مدرسه حلّه و اعتبارسنجی حدیث بر پایه سند، آراء رجالی نجاشی و شیخ طوسی از رجالیان مشهور شیعه از اهمیت فراوانی برخوردار گردید. نجاشی و شیخ طوسی بنا بر وظیفه علم رجال، که تعیین وثاقت و ضعف راویان است؛ در کتب خود به برخی جرح و تعدیل ها اشاره کرده اند، ولی گاهی اوقات آرائشان در مورد وثاقت و ضعف یک راوی متعارض شده است. در همین راستا این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی درصدد بررسی چگونگی مواجهه و تعامل آصف محسنی از رجال پژوهان معاصر با این تعارض ها برآمده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نحوه مواجهه با تعارضات نجاشی و شیخ طوسی، قاعده و قانون خاصی ندارد بلکه بستگی به استنباط و اطمینانی دارد که برای شخص مجتهد و رجال پژوه به وجود می آید. در ضمن هیچ دلیلی محکمی برای ترجیح آراء نجاشی بر شیخ طوسی در دست نیست و نحوه تعامل نسبت به راویان بر حسب اطمینانی که برای پژوهشگر حاصل می شود متفاوت است .
الگوی رشد اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
75 - 106
حوزه های تخصصی:
در این جستار، تلاش می شود الگوی رشد اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بازطراحی شود. این مقاله بر آن است که با تأکید بر امکان تحول اخلاقی، و معنایابی واژه رشد در آثار خواجه نصیرالدین، از طریق تعمیم تعریف استکمال، به مقایسه مفهوم سازی وی از رشد اخلاقی با انگاره روان شناسان رشد بپردازد. تأکید اندیشمندان رشد اخلاقی، تعریف از طریق عوامل اخلاق است. ما پس از تبیین فرایند رشد اخلاقی، ماهیت رشد اخلاقی را از حیث کیفیت ترکیب و اولویت عوامل تعریف می کنیم. تحلیل مفهومی، گزاره ای و تحلیل سیستمی از آثار طوسی، ابزار و روش تحقیق بوده است. طوسی همچون فلاسفه یونان به نقش شناخت در تحول اخلاقی اهمیت ویژه ای داده است. استنباط و استدلال موضوعات کلی و جزئی اخلاقی که منشأ رفتار است از پیش انگاره های معرفتی عقل نظری، از طریق عقل عملی صورت می پذیرد. نقش عواملی چون عواطف، جنسیت، عوامل جسمانی، عوامل بیرونی محیطی نیز بررسی شده است. بر این اساس، کارکرد اخلاقی انسان، فرایندی فعال با خاستگاه سرشتی، متضمن نظم دهی رفتارهای آدمی توسط شناخت در بافت هنجارها و ارزش های محیط است، به گونه ای که در طول زمان و ممارست و تجربه، این انتظام برای انسان به صورت ملکه که ارزش های خودساخته زیربنایی رفتارند درونی می شود. این تحول اخلاقی، به شکلی نظام مند همچون یک الگوی مرحله ای، از کودکی شروع به شکل گیری می کند و مراحل آن تا بزرگسالی ادامه دارد و در بزرگسالی نیز دارای سطوح و مراتب متعدد است. خواجه برای هر یک از این مراحل، اصول تربیتی ای بیان کرده است.
الگوی سلامت نفس نزد نصیرالدین طوسی تحلیل سلامت نفس و فضیلت به مثابه نخستین قدم در تحقق انسان خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
135 - 159
حوزه های تخصصی:
تحلیل سلامت نفس و تبیین ویژگی های آن مسئله ای انسان شناختی در اندیشه متفکران مسلمان بوده است. نصیرالدین طوسی در آثارِ اخلاقی خویش، نظریه سازی ویژه ای در باب سلامت نفس انجام داده است. در این جستار، با تصویرسازی الگوی طوسی از سلامت نفس کوشیده ایم تحلیلی جامع از این مسئله در آثار وی عرضه کنیم. سلامت نفس در اندیشه طوسی، شرط لازم کمالات بالادستی محسوب می شود. در نظریه کمال محور طوسی، درمان امراض و رذایل و تأکید بر سلامت نفس (طب انگاری اخلاق) نقش بسزایی دارد. فضیلت مؤلفه مهم سلامت در تفکر طوسی است. وی در تحلیل این مسئله ناظر به تحقق داشت انسان سالم و مطلوب سخن می گوید و معیارهای وی معطوف به آن است، نه انسان آرمانی و عرفانی. تحلیل های طوسی متفاوت با نظریه های سلامت نفس، نظیر نظریه زکریای رازی، است. در این جستار از جایگاه طب روحانی در نظریه اخلاقی طوسی، تصویرسازی طوسی از امراض نفس و سلامت، راهکارها و الگوهایی که وی مطرح کرده است سخن می گوییم و با توجه به اخذ مؤلفه فضیلت در تحلیل سلامت به چیستی فضیلت و تحلیل قوای نفس و تفسیرهای مختلف طوسی می پردازیم.
Two Beautiful Geometrical Theorems by Abu Sahl Kuhi in a 17Century Dutch Translation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
1-36
This article is devoted to two theorems on tangent circles, which were discovered by the Iranian geometer Abu Sah?l Kuhi (fourth century H.). The two theorems were inspired by the Book of Lemmas (makhudhat) attributed to Archimedes. Kuh?'s original treatise is lost, but the two theorems are found in Nas??r al-D? nTu?s?'s edition of the Lemmas of Archimedes. They then appeared in Latin translations in 1659 in London and again in 1661 in Florence, and in 1695 in a revised Dutch version in Amsterdam. The present article compares the original Arabic version of Kuh?'s theorems (in the presentation of T?us?) with the revised Dutch version.
بررسی تطبیقی اندیشه سیاسی توماس هابز و خواجه نظام الملک طوسی در باب جایگاه حاکم، مردم و قانون در جامعه
منبع:
پژوهش ملل خرداد ۱۴۰۰ شماره ۶۵
51-66
دوام هر جامعه ای بر قانون و امنیت مردم آن استوار می باشد. همچنین از قانون می توان به مثابه مهمترین رشته پیوند میان مردم و حاکمیت نام برد. لذا در طول تاریخ میان اندیشمندان در باب قانون، حاکم و مردم همواره دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. مقاله حاضر با روش تاریخی- تحلیلی به طرح این سوال می پردازد که، اندیشه سیاسی توماس هابز، اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم میلادی و خواجه نظام الملک طوسی به لحاظ خاستگاه و پیامد چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟ در فرضیه مطرح شده نیز می توان گفت: مهمترین خاستگاه اندیشه سیاسی هابز مبتنی برقرارداد اجتماعی می باشد، اما خاستگاه اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک مبتنی بر دین است، مهمترین وجه تشابه هابز و خواجه نظام الملک طوسی را می توان بر تقدم امنیت بر عدالت و برابری و به مثابه اصلی ترین مفهوم در توجیه حاکمیت مطلقه نام برد. مهمترین یافته های این پژوهش عبارتند از: در منظومه فکری هابز، قانون بیشتر به نفع حاکم بوده و مردم می بایست از حاکم فرمانبرداری کامل داشته باشند، اما خواجه نظام الملک با تاکید بر حق الهی پادشاهی، مردم را رعیت حاکم دانسته و سیاست استیلا و غلبه را تشدید می سازد. هابز و نظام الملک هر دو امنیت جامعه و مردم را در سایه حاکم قرار می دهند، اما حاکم هابز برگزیده مردم و قرارداد اجتماعی است، اما حاکم خواجه نظام المک برگزیده خداوند می باشد.
بررسی ادعای صحت حدیث وصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
37 - 70
حوزه های تخصصی:
روایتی درباره وصیت شب رحلت پیامبر6 در کتاب الغیبه طوسی وارد شده و در آن علاوه بر دوازده امام، از دوازده مهدی هم سخن به میان آمده و احمدبن اسماعیل بصری با توجه به دوازده مهدی یاد شده، خود را به عنوان اولین مهدی معرفی کرده و برای اثبات ادعای خود به این حدیث استناد کرده و با توجه به شهادت طوسی در نقل تعدادی حدیث از خاصه که حدیث مورد بحث هم یکی از آنهاست، آن را صحیحالسند دانسته است، در حالی که شهادت طوسی به این معنا نیست که راویان این دسته از روایات و از جمله روایت وصیت شیعه امامی هستند، چون سه شیعه غیر امامی و حداقل شش راوی عامیالمذهب در سند این روایتها وجود دارد، از طرفی مذهب تعدادی از راویان حدیث وصیت هم معلوم نیست، بنابراین با وجود شش راوی عامه و سه شیعه غیر امامی و یک امامی فاسدالمذهب، نمیتوان به اعتبار شهادت طوسی قائل به خاصه و شیعه امامی بودن راویان حدیث وصیت شد.
بررسی نحله های فکری -اعتقادی مؤثر بر توصیف آفرینش در عجایب المخلوقات طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
175 - 197
حوزه های تخصصی:
عجایب نامه ها از جمله آثاری به شمار می آیند، که به توصیف شگفتی های جهان و موضوعاتی ظاهراً وهمی می پردازد.این مطالعه درصدد بررسی موضوع آفرینش و کیّفیت آن در عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات طوسی برآمده است تا از خلال این موضوع، به رایج ترین تلقی های زمانه طوسی (قرن ششم هجری) درباره مصادیقی چون آفرینش، دست یابد و این امکان را مورد بررسی قرار دهد که آیا طوسی در طرح نظرات در این اثر، براساس ساختار مشخصی پیش رفته است یا خیر! در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی، به کار رفته است. در مرحله ابتدایی با توجّه به گوناگونی آراء در اثر مزبور، ابتدا به طبقه بندی گرایش های فکری پرداخته شده و سپس آراء حکما و فلاسفه، متشرّعان، متکلّمان و... با محوریّت موضوع آفرینش به تفکیک منعکس گردیده است. طوسی تلاش می کند، با توجّه به حساسیّت های زمانه، نوعی از توازن را در ارائه آراء برقرار سازد؛ امّا در عین حال، تأکید بیشتری بر آراء متشرّعان دارد. وی علیرغم بهره بردن از چارچوب استدلالی متکلّمان و منابع دانشی حکما تلاشی در جهت اعتباربخشی به جایگاه این گروه ها، صورت نمی دهد. نمودار ساختاری نظرات طوسی در موضوع آفرینش براساس مادّه، مراتب (مدّت) و وسائط تنظیم شده است و نتیجه آن عالم امکان است که دوگانه انسان و روح، مظهر تجلّی آن به شمار می آید.
بررسی تفسیر کلامی و فلسفی آیات مسخ از دیدگاه مراغی، رشیدرضا، طوسی، ملاصدرا و طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۷۸-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
تأثیر عملکرد آدمی بر شکل گیری روح از نظر مفسران امری قطعی است. در وقوع این تغییر شکل که از صورتی نیکوتر به صورتی زشت تر و قبیح تر است و مسخ نام دارد، در ساحت باطن اختلافی بین علماء و مفسران وجود ندارد ولی در ظهور دنیوی آن در ساحت جسم ظاهری، بین مفسران شیعه و اهل تسنن اختلاف نظر است. طوسی، ملاصدرا و علامه طباطبایی از مفسران شیعه نه تنها مسخ ظاهری را امکان پذیر می دانند بلکه بر وقوع آن معتقدند و مسخ اصحاب سبت که خدای متعال در قرآن به آن اشاره کرده را مسخی ظاهری می دانند. در حالی که مراغی و رشیدرضا از مفسران اهل تسنن، اعتقادی به مسخ ظاهری نداشته و مسخ اصحاب سبت را باطنی می دانند. در این مقاله با روش تطبیقی تحلیلی ادله مخالفان مسخ ظاهری رد و امکان وقوع این مسخ با دلایلی همچون امکان عقلی مسخ ظاهری، وقوع آن در قیامت، تمایز بین مسخ و تناسخ ثابت می گردد. همچنین با استفاده از ادله نقلی اثبات می شود وقوع این مسخ محظور عقلی نداشته و مسخ اصحاب سبت که قرآن بدان اشاره دارد، مسخی ظاهری بوده است.
جهت عقد الوضع در منطق موجهات از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
177 - 201
حوزه های تخصصی:
بنابر ادعای فخر رازی و طوسی، جهت عقد الوضع در نگاه فارابی امکان و در نگاه ابن سینا فعلیت است. آنها پس از این انتساب، دیدگاه فارابی را نادرست و دیدگاه ابن سینا را تایید میکنند. اگرچه فارابی اشاره مستقیمی به جهت عقد الوضع ندارد ولی از مجموع عبارات او عقدالوضع به لفظ مفرد کلّی در ناحیه موضوعِ قضایای محصوره تعریف میشود. درواقع، در این نگاه عقدالوضع، خود، به یک قضیه حملیه جهت پذیر تحلیل می شود. از طرفی با بررسی متون ابن سینا روشن میشود او تعیین جهت عقدالوضع را منوط به تحلیل جهت قضیه میداند، اما نهایتا دو جهت امکان و فعلیت را به عقدالوضع نسبت میدهد و نه فقط فعلیت را. بنابراین، ادعای دو شارح بزرگ ابن سینا در فعلی دانستن جهت عقدالوضع نزد ابن سینا، صحیح نیست. در این مقاله نشان میدهیم اولا فارابی و ابن سینا هر دو از جهت امکانی سخن گفته اند و ثانیا نقد فخر و طوسی به جهت امکان در عقدالوضع مطابق با نگاه خود ابن سینا صحیح نیست.