مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
حجیت
حوزه های تخصصی:
حجیت خبر واحد یکی از مباحث مهم اصول فقه است. از آنجا که اثبات حجیت یک چیز در یک علم، تلازمی حتمی با حجیت آن چیز در دیگر علوم ندارد و همان گونه که برخی حجیت خبر واحد را در فقه پذیرفته و در برخی علوم دیگر مانند کلام، تفسیر، اصول فقه نفی کرده اند، در این نوشتار تلاش شده تعمیم ادله مطرح شده برای حجیت خبر واحد نسبت به علم اصول فقه بررسی شود و تفاوت میزان دلالت هر کدام از این ادله یعنی قرآن و سنت و عقل و سیره عقلا و ... در خصوص اثبات حجیت خبر واحد در اصول فقه تبیین گردد.
نقد تاریخ مندی سنت (تا عصر شافعی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸شماره ۱۰
133 - 166
حوزه های تخصصی:
سخن از مفهوم و اعتبار سنت، پیشینه ای دیرینه دارد و علیرغم آن عموم نظرات متوجه یک دست کردن مفهوم سنت و قدّسی کردن جایگاه و اعتبار آن و متّبع بودن آن چون قرآن است، با این وجود، پیوسته نقدهای جدی نسبت به سنت از حیث احادیث دال بر آن نزد فریقین وجود داشته است، در دوران متأخر توسط برخی از اندیشمندان مسلمان انکار حجیت آن و غیر مقدّس دانستن آن و نیز غیر متّبع بودن آن به اشکال مختلفی مطرح گشته است. یکی از دلایل این گروه، تاریخ مندی این مفهوم و اعتبار آن است. آنان بر اساس رویکردی تاریخ انگاره ای بر آنند که مسلمانان صدر اسلام سنت را به معنای کنونی آن نمی شناختند و مفهوم قدسی سنت از وضع علمای اصول قرن سوم به بعد است. اما تاریخ مندی سنت چگونه است؟ و چگونه بررسی های تاریخ مندی، منجر به چنین نظریه ای گشته و دلایل آن کدام است؟ نوشتار حاضر، در حقیقت، ترجمه ای امین و اما آزاد از مباحث مربوط به تاریخمندی سنت از حیث مفهوم و حجّیّت آن، از کتاب «السنّه بین الاصول و التاریخ» حمادی ذویب [1] یکی از چهره های این رویکرد است که با روش تحلیلی، با تکمله هایی انتقادی همراه شده و تا حدودی بسیاری از پرسش های بالا را پاسخ داده است.
واکاوی تطبیقی منبعیت خبر واحد در حوزه احکام و تفسیر قرآن از دیدگاه آیت الله فاضل لنکرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از منابع تفسیر قرآن از زمان های گذشته مورد توجه مفسران و قرآن پژوهان بوده است. در این میان، «منبعیت خبر واحد معتبرِ غیرمحفوفِ به قرائن» به دلیل عدم قطعیت مفاد آن، معرکه آراء و أنظار دانش مندان گذشته و حاضر می باشد. آن چه در این نوشتار مورد توجه نگارنده قرار گرفته، تبیین دیدگاه فقیه اصولی و قرآن پژوه معاصر آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی بوده که به روش نقلی توصیفی به تبیین و تحلیل آن پرداخته شده است. در نوشتار حاضر، این حقیقت روشن می شود که آیت الله فاضل از میان قائلانِ به حجیت مطلق خبر واحد و منکرانِ مطلق حجیت آن، دیدگاه میانی را در تفسیر تمام گونه های آیات قرآن می پذیرد و آن را با روش اجتهادی اصولی به اثبات می رساند.
بررسی تطبیقی قلمرو حجّیت روایات تفسیری با تأکید بر دیدگاه آیت الله فاضل لنکرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم در اصول تفسیر، مطالعه حجیت روایات تفسیری و انتخاب مبنا در مورد آن است. گروهی از دانشمندان معتقدند حداکثر نتیجه ی حاصل از خبر واحد، ظن و گمان است که به حسب اصل اولی، استناد نمودن به آن در احکام شرعی، حرام است. اما مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی اعتقاد به حجیت خیر واحد در تمامی عرصه ها یعنی هم در فقه و هم در غیر فقه مثل تفسیر دارد که عمده دلیل ایشان بنای عقلا در عدم تفکیک بین احکام عملی و غیر آن است؛ هر دلیلی که عمل به خبر واحد در فقه را حجت می شمارد، همان هم در غیر فقه قابل استفاده است و تقییدی در آن به جهت انحصار حجیت خبر واحد در فقه ندارد. بنابراین لزوم اثر شرعی داشتن یک قضیه –چنانکه برخی ادعا کرده اند-، ضرورت تمسک به خبر واحد محفوف به قرینه نیست و خبر واحد جامع شرایط اعتبار، در همه زمینه ها از جمله در تفسیر معتبر است. گرچه ایشان خبر واحد در موضوعات را حجت نمی داند؛ اما عمومیت ملاک حجیت خبر واحد، موضوعات را نیز شامل گردد. سیره عقلاء و روایات حجیت خبر واحد، عام بوده و دلیلی بر تقیید این عموم وجود ندارد.
ارزیابی تطبیقی آرای دانشمندان در حجیت خبر واحد با تاکید بر دیدگاه ایت الله فاضل لنکرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان «حجیت خبر واحد در تفسیر و جایگاه نظر آیت الله فاضل » در صدد بیان دیدگاههای مختلف در موضوع و تعیین جایگاه نظر آیت الله فاضل می باشد. اهمیت و ضرورت بحث از این جهت است که، این موضوع یکی از مباحث مهم و تاثیرگزار در حوزه فهم و تفسیر قرآن است، صاحب نظران حوزه تفسیر قرآن دیدگاههای مختلفی دارند از جمله این افراد آیت الله فاضل است که با داشتن نظر موافق جزء افراد صاحب نظر در این عرصه است، که بطور مفصل این به این موضوع پرداخته است. پژوهشگر با مطالعه و بررسی آثار مختلف قرآن پژوهان و گردآوری و تحلیل آن معلومات در ذهن این نوشتار را فراهم آورده و نهایتا به نتایجی دست یازیده است از جمله اینکه بطور عمده در موضوع حجیت خبر واحد در تفسیر و اعتبار آن دو دیدگاه از قدیم وجود داشته است و اخیرا قرآن پژوهان معاصر دیدگاه سومی را ارائه داده اند. با وجود آثار فراوان در این موضوع تنها سه اثر یافت شد که به هر سه دیدگاه اشاره کرده باشد که این پژوهش بجهت توجه و تاکید بر نظر آیت الله فاضل با آنها متمایز گردید.
مطالعه تطبیقی جایگاه اخبار آحاد در تفسیر و فقه از منظر آیت الله فاضل لنکرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۱۱
131 - 146
حوزه های تخصصی:
حجیّت خبر واحد در احکام شرعی از شاخص ترین مباحث علم اصول فقه محسوب می شود. در این میان روایات آحاد معتبر ظنى،همواره یکی از منابع و مستندات فقها برای استخراج احکام شرعی هستند؛ اما پیرامون استفاده از روایات آحاد معتبر ظنی در موضوعات غیرفقهى اختلاف نظر وجود دارد. به بیان دیگر پس از پذیرفتن حجیت خبر واحد یکی از مسائل چالش برانگیز در میان عالمان دینی مشخص کردن قلمرو اعتبار خبر واحد از سوی آنهاست .در این راستا دو دیدگاه وجود دارد : رویکرداول فقط آن را در حوزه احکام فقهی و عملی معتبر می داند و رویکرد دوم با اختلافاتی در مبنا و تحلیل ، اعتبار آن را در تفسیر آیاتی غیر از آیات الاحکام می پذیرد. آیت الله فاضل لنکرانی با متحد دانستن ملاک منجزیت و معذریت در فقه و تفسیر ، به دلیل سیره عقلائیه از طرفداران دیدگاه دوم به شمار می آید . این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی به طرح نظر مجتهد فرزانه محمد فاضل لنکرانی می پردازد .
اعتبارسنجی نفی حکم ثالث از ره آورد اخبار متعارض (با رویکردی بر دیدگاه محقق نائینی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
45 - 66
حوزه های تخصصی:
از مباحث مربوط به تعارض ادله، تعیین دامنه اثرگذاری تعارض بر مستندات متعارض است. از آنجا که هر دلیلی مدلول های متفاوتی دارد، تعیین چنین دامنه ای ضروری است؛ زیرا گاهی با وجود تنافی میان مدلول های مطابقی چند خبر، مدلول های التزامی شان ناسازگاری ندارد؛ بلکه هم آوا به نفی حکم ثالث می پردازند. بنابراین آنچه در اینجا شایسته تحقیق است، تعیین وضعیت مستندات متعارض در رابطه با حکم ثالث است. با نگاهی به کتب اصولی دیدگاه های گوناگونی در این باره به دست می آید؛ به طوری که مطابق یک نگره، تمامی مستندات متعارض از حجیت ساقط می شوند و بر اساس نگره دیگر، یکی از دو متعارض حجت است و با مدلول التزامی خود به تعیین حکم ثالث می پردازد. در این میان محقق نائینی در صدد تبیین دیدگاهی است که بر اساس آن اگرچه دلالت مطابقی هر یک از خبرها بر اثر تعارض از حجیت ساقط می شود، دلالت التزامی شان بر حجیت خود باقی است. نتایج این نوشتار که با روش تحلیلی انتقادی سامان یافته، نشان می دهد که از منظر محقق نائینی می توان با تفکیک میان تبعیت در وجود با تبعیت در حجیت، به ساقط شدن حجیت دلالت مطابقی متعارضین قائل شد و با این حال دلالت التزامی تمامی مستندات بر حجیت خویش باقی و منشأ اثر باشند.
چالش های احتمالی مناسبت «حکم» و «موضوع» در استنباط احکام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبت میان حکم و موضوع به این معناست که هنگام شنیدن حکمی شرعی، مناسبت ها و ملاک هایی برای شکل گرفتن چنین حکمی، به ذهن افراد تبادر می کند، به گونه ای که به صورت امر ارتکازی عرفی در می آید. این مناسبت ها، موجب تخصیص حکم یا تعمیم آن می شود. عرف و فهم عمومی بر مبنای تأثیر زمان و مکان در استنباط احکام شرعی و با توجه به کشف مقاصد شریعت، به برداشت های جدید دست یافته و ظهور جدیدی را برای نصوص به ارمغان می آورد. که این ظهورات جدید، در جهت پاسخگویی به مسائل مستحدثه راهگشا خواهد بود. مناسبت های حکم و موضوع قراین لبی متصل می باشند که منشأ انصراف در الفاظ می گردد. در این پژوهش، ابعاد و زوایای تناسب حکم و موضوع، از جهاتِ تعریف و دلیلِ حجیت مورد تحلیل قرار می گیرد و به این پرسش پاسخ می دهد که مناسبت حکم و موضوع با چه چالش هایی روبرو بوده و راهکارهای برون رفت از آنها چیست؟ اگر چه چالش هایی از جمله تلقی یکسان انگاری مناسبت حکم و موضوع با قیاس وجود دارد ولی با تنقیح ضوابط و لوازم این قاعده و بیان تاثیر آن بر شکل گیری ظهور، می توان از این چالش ها رهایی یافت و حجیت مناسبت حکم و موضوع به عنوان یک قرینه در برداشت از ادله را به اثبات رساند.
نقد و ارزیابی اصل ثبات در ألفاظ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
63 - 86
حوزه های تخصصی:
از مهمترین چالش هایی که در مقام استنباط پیش روی فقیه است، مساله تغییر معانی الفاظ و دستیابی به معنای آن ها در زمان صدور نصّ است. تمسک به «أصالهالثبات» راهی است که فقیهان برای حل این مساله برگزیده اند. گرچه بررسی این اصل مهم و راه گشا ازجمله مباحث علم اصول است، اما کمتر مورد ارزیابی تفصیلی واقع شده است. نوشته حاضر به روش تحلیلی انتقادی سعی در واکاوی این قاعده و ادله حجیّت آن دارد؛ لذا با استفاده از منابع کتابخانه ای و رایانه ای به بررسی ادله حجیّت أصالهالثبات پرداخته است. از مهمترین ادله ای که در این نوشتار بدان پرداخته شده است و می توان بر حجیّت أصالهالثبات اقامه نمود: استصحاب، سیره عقلا، سیره متشرعه و انسداد می باشد که بعضاً خود دارای اقسامی هستند.
دیدگاه علامه طباطبائی درباره بنا عقلا و امکان سنجی کاربرد آن در حل مسائل مستحدثه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
29 - 49
حوزه های تخصصی:
یکی از ادله ای که در استنباط مسائل و قواعد فقهی بسیار موردتوجه قرار می گیرد سیره و بنای عقلا است. بنای عقلا ناظر به رفتار و مشی خردمندان در عرصه های مختلف زندگی است که بر اساس مصالح و مفاسدی روشی را برای انجام یا ترک رفتاری قرار می دهند. علامه طباطبائی به عنوان مفسری فقیه با ژرف نگری در مسائل و قضایا، این منبع استنباط را در استدلال های خود به وفور استفاده کرده اند که تبیین صحیح حجیت و میزان دلالت بنای عقلا از دیدگاه علامه، در فهم مواردی که ایشان استنباط کرده اند، راهگشاست. این مقاله که با شیوه توصیفی - تحلیلی تدوین شده به بررسی بنای عقلا از دیدگاه این اندیشمند فرزانه پرداخته و برآیند مقاله بیانگر آن است که اولاً بنای عقلا به عنوان منبعی مهم برای استنباط احکام به شمار می رود و ثانیاً مبنای حجیت آن عقل است که احکام صادره عقلی قطعی و یقینی است ولی ازآنجایی که عقل عملی است و مربوط به بایدها و نبایدها می شود، دارای محدودیت هایی است و ممکن است در تطبیقات عملی، اشخاص دچار انحراف شوند؛ درنتیجه نیاز به مؤیدی از جانب شرع دارد و اینکه برخی مدعی تناقض در بیان علامه در باب حجیت بنای عقلا هستند، صحیح به نظر نمی رسد. با پذیرش مبنای علامه فرقی بین بنائات مستحدثه و متصل به زمان معصوم نیست و این خود می تواند جهت مطالعات بنیادی در فقه و حقوق اسلامی راهگشا باشد.
اعتبارسنجی معنای محوری و کارآمدی آن در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای دسترسی به معنای واژگان، کشف معنای محوری است که با استفاده از ریشه شناسی فراهم می شود. استفاده از دانش اشتقاق یا همان ریشه شناسی، از قرن دوم هجری تا قرن حاضر، برای تبیین معانی محوری واژگان قرآن کریم، در تفاسیر به صورت پراکنده استفاده می شده است؛ اما این روش بیشتر زمانی در تفاسیر به کار رفته که مشکلی کلامی وجود داشته است. استفاده از معنای محوری واحد برای فهم معانی واژگان در تفسیر، به مثابه روشی رایج می تواند سبب حل بسیاری از دشواری های تفسیر و تولید علم شود. آنچه این پژوهش، بدان اختصاص یافته، نخست، ارائه تعریفی از معنای محوری و راههای دستیابی به آن و دوم، اعتبارسنجی این روش در فهم مفردات قرآن کریم است. بررسی مبانی و ادله حجیت ظواهر الفاظ قرآن کریم و قول لغوی، نشان دهنده اعتبار و حجیت این روش در فهم مفردات و کارآمدی آن در تفسیر است.
اثبات حجیت سنت اهل بیت علیهم السلام بر اساس حدیث ثقلین
از بدو بعثت پیامبر اکرم (ص) دو چیز مهم در کنار یکدیگر بودند: قرآن کتاب خداوند و پیامبر اسلام(ص). یکی، کتابی نظری و مملو از دستورات مهم و حیات بخش و دیگری الگویی عملی که مفاد قرآن را به صورت عینی و عملی نشان می داد. این دو در کنار هم بهترین وسیله برای هدایت بشر بودند، ولی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) این امر کجا محقق می شود و به دست چه کسی سپرده می شود. حضرت محمد (ص) پاسخ این سؤال را در مکان های مختلف و با بیانات گوناگون مطرح کرد. یکی از آنها حدیث ثقلین است که در آن به همراهی قرآن و عترت خودش تا روز قیامت اشاره می کند. تحقیق حاضر با هدف ارتقای سطح علمی نگارنده و محققین درصدد اثبات حجیت سنت اهل بیت (ع) براساس حدیث شریف هست. نتایج پژوهش پس از بررسی سندی و متنی روایت نزد شیعه و اهل سنت و بررسی دلالت آن، ثابت می کند همان گونه که قرآن ، عصمت، علم و وجوب اطاعت دارد عترت پیامبر (ص) هم معصوم، عالم و واجب الاطاعه هستند و این همان حجیت سنت اهل بیت (ع) است.
پیشنهادی برای تغییر نظام حجیت در اصول فقه؛ حجت معرفتی یا احتیاط عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳۱
97 - 117
علم اصول باید متکی به نوعی نظام معرفتی باشد که درصدد گویاکردن متن کتاب خدا، احادیث و میزان دلالت آن هاست؛ علمی که ابزار اجتهاد قرار گیرد و خروجی اش فتوا باشد. بخش عمده ی این امر نیازمند ایجاد نگرش معرفتیِ صحیح در تعریف علم و یقین، حجت معرفت شناسی است. مسائل مطرح شده در علم اصول برای کشف و استنباط احکام الهی است؛ در هر دو صورت، خبردادن از جعل این احکامِ واقعی یا اعتباری (خبر از نفس الامر احکام)، خود امری واقعی است و متصف به صدق و کذب می شود. یکی از مسائل دشوار در معرفت شناسیِ گزاره های دینی، چگونگی صدق یا توجیه این نوع گزاره هاست. در صورت کفایت یقین روان شناختی (قطع) برای حجت خواندنِ باوری در علم اصول، چگونه می توان صدق این گزاره ها را با امکان اینکه مصداق جهل مرکب باشند، جمع کرد؟ در این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال و ارائه ی راه حل هایی برای حل معضل صدق و توجیه در گزاره های اصولی هستیم.
اعتبارسنجی مدلول های التزامی غیر بیّن با تأکید بر عکس مستوی و عکس نقیض(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
43 - 73
کاربستِ مدلول التزامیِ کلام خبری و انشایی، از دیرباز مورد توجه اصولیان و فقها بوده است. در دانش اصول فقه مدلول التزامی بیّن به معنای اخصّ در مبحثی چون مفاهیم و بیّن به معنای اعمّ در موارد غیرمستقلات عقلیّه مطرح گردیده و اعتبار و حجیّت این نوع از مدلول های التزامی مورد مداقّه جدی بوده است. امّا نوع دیگرش که مدلول های التزامی غیر بیّن باشد، با وجود کاربرد آن در برخی اقسامش مانند عکس مستوی و عکس نقیض، به اعتبار و حجیّت آن ها کمتر توجه شده است؛ پاسخ به این سؤال که آیا اعتبار و حجیّت لوازم غیر بیّن کلام آن هم با تأکید بر بعضی از اقسامش یعنی عکس ها، قابل اثبات می باشد یا خیر، هدف این تحقیق بوده و با روش تحلیلی توصیفی ضمن ارائه نمونه های استناد به عکس مستوی و عکس نقیض، در صدد رفع چالش های اعتبار آن ها برآمده و با بررسی راه های اثبات حجیّت در نهایت، با تبیین ثبوت ملازمه قطعیّه، اعتبار این لوازم را در بعضی از صورت ها به اثبات رسانده است.
بررسی روش شناختی چگونگی کشف سیره عقلا در پژوهش های عالی فقه و اصول
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
21 - 47
سیره عقلاء کاربرد گسترده ای در فقه، قواعدفقه و اصول فقه داشته و نقش آن در استنباط احکام امری بدیهی است. اگر بنای عقلاء حجیت نداشته باشد، روابط انسانها و نظم زندگی آنها مختل میشود. حال بحث در این است که فقیه محترم نویسنده این جمله، چگونه این سیره عقلاء را (آنهم از آغاز تمدن بشری)کشف کرده است. امروزه محققان برای کشف نظرات و شیوه عمل گروه های خاصی از انسان ها، پس از تعیین جامعه و نمونه آماری، از روش های نوین نظرسنجی مانند مشاهده علمی، مصاحبه و پرسشنامه (و تحلیل های آماری) استفاده می کنند. با توجه به وحدت ملاک، برای کشف نظر، روش و سیره عقلاء نیز باید چنین شود. در این پژوهش به کیفیت کشف سیره عقلاء از سوی علمای معظم قدیم و معاصر پرداخته شده و بدین منظور کتب علمای قدیم از حیث چگونگی کشف سیره عقلاء بررسی شده و از برخی از علمای معاصر سوالاتی در این باره پرسیده شده و نتیجه آن در تحقیق ارائه شده است که علمای بزرگوار در کشف سیره عقلاء از روش های نوین تحقیق مانند نظرسنجی، پرسشنامه و مصاحبه استفاده نکردند و اصولا با جامعه آماری، نمونه آماری و نظرسنجی از آحاد جامعه خردمندان، سروکار نداشته اند.
اصل عملی یا اماره بودن استصحاب و اثرات آن بر اصول و فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۳
97 - 120
استصحاب که یکی از موضوعات پٌر کاربرد در علوم فقه و اصول فقه و حقوق است، در تعریف آن آمده است: « اِبقَاءُ مَا کُانُ» یعنی حکم به بقاء آنچه در زمان گذشته بوده است. از آغاز پیدایش علم اصول فقه، تا زمان وحید بهبهانی، علمای اصولی بر این باور بودند، دلیل حجیّت استصحاب، روایات است و استصحاب، یک قاعده ی تعبّدی و تأسیسی در هنگام شک و تردید است و در نتیجه استصحاب، یکی از اصول عملیه است. امّا اغلب علمای اصولی بعد از زمان وحید بهبهانی بر این باورند که دلیل حجیّت استصحاب، عقل و سیره و روش عقلاء است، بنابراین، استصحاب، اماره ظنّی (دلیل اجتهادی) است. در این تحقیق سعی شده است دیدگاه علماء در باره ی اصل استصحاب و کاربردهای آن در فقه و حقوق مورد بررسی قرار گیرد. خلاصه ی پژهش این که: اصل اسصحاب اماره ی ظنی است و در صورت فقدان دلیل در ادله ی فقاهتی برای امور مشکوک در فقه و حقوق مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
حجیّت خبر واحدِ ثقه در تفسیرِ قرآن کریم از دیدگاه آیت الله معرفت
یکی از مباحث پرمناقشه و اختلافی نزد علما، حجیت خبر واحد به طور مطلق است. برخی از علما فقط آن را در فقه حجت دانسته، برخی آن را هم در فقه و هم در تفسیر حجت می دانند و برخی نیز آن را به طور کلی رد نموده و حجت نمی دانند. در این میان، آیت الله معرفت نظر متفاوتی داشته و معتقد است اگر خبر واحد ثقه را در تفسیر کنار بگذاریم از همه بیانات معصومین (ع) و بزرگان صحابه و تابعین محروم می مانیم. بنابراین ایشان خبر واحد ثقه را هم در فقه و هم در تفسیر حجت دانسته و دلیل آن را سیره عقلا می داند که از جانب معصوم (ع) تایید شده است. ایشان با اینکه خبر واحد ثقه را حجت دانسته، ولی در بسیاری مواقع روایاتی را رد و کنار می گذارد و به این معنا نیست که همه روایات ثقه را به صورت بالفعل بپذیرد.
چیستی و جایگاه سیاق در استظهار
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال اول ۱۳۹۷ شماره ۱
67-95
سیاق یکی از عناصر مهم در ظهورگیری از آیات و روایات بوده است و با این وجود کمتر به صورت مستقل مورد واکاوی قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شده زوایای مختلفی از سیاق با استناد به سخنان عالمان اصولی روشن شود. در این راستا با بررسی تعاریف مختلف به این نتیجه رسیدیم که سیاق خصوصیّتی غیر لفظی، ولی مرتبط با کلام است که شکل و ساختار واحدی ندارد. ظهور سیاقی از صغریات حجیت ظواهر شمرده می شود و از این رو در اعتبار آن بحثی نیست. تحقق سیاق وابسته به شروطی مانند عدم تعارض با نصّ یا ظهور قوی تر، معهود بودن نزد عرف و از بین نرفتن قرائن مربوط به سیاق است. سیاق های موجود در زمان حاضر به دلیل اصل عدم نقل یا با استناد به سیره عقلا و متشرعه مبنی بر عمل به آن ها معتبر می باشند.
استنباط از سکوت معصوم، گونه ها و مؤلفه ها
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
69-88
استنباط حکم از سکوت معصوم یکی از روش های متداول در اجتهاد فقهی است. این روش دارای ملاکات مختلفی است و کمتر مورد ارزیابی تفصیلی واقع شده است. نوشته حاضر به روش تحلیلی انتقادی از منابع فقهی و اصولی و حدیثی با استناد به روایات و سیره های عقلائی در صدد بررسی موضوع است. سکوت معصوم از سه جهت قابل بررسی است. جهت اول معصوم به عنوان فردی از افراد جامعه عقلا و به عنوان یک متکلم عرفی لحاظ می شود و شکی نیست که سکوت متکلمِ عرفی در مقابل سخن یا رفتار خاصی، منشأ ظهور حال است و از آنجا که ظهور حال افراد، با شرایط خاصی حجت است می تواند منشأ استنباط حکم شرعی باشد. در جهت دوم معصوم به عنوان یک مکلّف در نظر گرفته می شود و سکوت معصوم از این باب، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این صورت در مواردی که ملازمه میان سکوت و حکم شرعی ثابت شود مانند موارد وجوب امر به معروف و نهی از منکر یا وجوب ارشاد جاهل، استنباط حکم شرعی ممکن خواهد بود و در جهت سوم معصوم به عنوان مبلّغ و معلّم لحاظ می شود که می تواند بیش از پیش راه را برای استنباط از سکوت باز کند. در نوشته حاضر با توجه به روایات موجود و همچنین تحلیل سیره عقلا، امکان برداشت از سکوت معصوم در جهات سه گانه مورد ارزیابی قرار گرفته و برایند آن، تأیید فی الجمله حجیت چنین برداشتی در جهات مذکور است.
حجیت وحدت سیاق و گستره آن از منظر اصولیان
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
117-142
وحدت سیاق، خصوصیتی در کلام است که از یکپارچگی و یک دست بودن کلام برداشت می شود و مانند انواع دیگر سیاق از ابزارهای فهم کلام است؛ از این رو در استنباط احکام شرعی از ادله نقلی جایگاه خاصی دارد و لازم است گستره تأثیر آن در کلام واکاوی شود تا به تبع آن، دامنه حجیتش مشخص شود. برخی اصل تأثیر وحدت سیاق در مدلول کلام را انکار کرده اند و برخی تأثیر و حجیت آن را به صورت مطلق پذیرفته اند و برخی نیز تفصیل داده و تأثیر آن در موارد ظهور اطلاقی و نه وضعی را پذیرفته اند. کسانی که قائل به تأثیر و حجیت وحدت سیاق هستند، در اینکه وحدت سیاق، اتحاد در مصادیق خارجی را اثبات نمی کند و اینکه اتحاد در مراد استعمالی را اثبات می کند هم نظرند، ولی در اثبات اتحاد در مراد جدی با یکدیگر اختلاف دارند. این پژوهش می کوشد ضمن واکاوی دیدگاه های صاحب نظران و بررسی تطبیقی نمونه های وحدت سیاق در منابع فقهی، دامنه دلالت و حجیت وحدت سیاق را مشخص کند. یافته پژوهش با توجه به یکسان نبودن ساختار وحدت سیاق آن است که دامنه تأثیر و حجیت آن در کلام متفاوت است و بستگی به مقدار صدق «یکپارچگی و یک دست بودن کلام» دارد؛ این خصوصیت کلامی گاهی اتحاد در مراد جدی را اثبات می کند و گاهی دلالتی بر آن ندارد.