نویسندگان: محمدحسین صفایی

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی حجیت قطع روانی قطع معرفتی و توجیه

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۹۷ - ۱۱۷
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۸۹

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

علم اصول باید متکی به نوعی نظام معرفتی باشد که درصدد گویاکردن متن کتاب خدا، احادیث و میزان دلالت آن هاست؛ علمی که ابزار اجتهاد قرار گیرد و خروجی اش فتوا باشد. بخش عمده ی این امر نیازمند ایجاد نگرش معرفتیِ صحیح در تعریف علم و یقین، حجت معرفت شناسی است. مسائل مطرح شده در علم اصول برای کشف و استنباط احکام الهی است؛ در هر دو صورت، خبردادن از جعل این احکامِ واقعی یا اعتباری (خبر از نفس الامر احکام)، خود امری واقعی است و متصف به صدق و کذب می شود. یکی از مسائل دشوار در معرفت شناسیِ گزاره های دینی، چگونگی صدق یا توجیه این نوع گزاره هاست. در صورت کفایت یقین روان شناختی (قطع) برای حجت خواندنِ باوری در علم اصول، چگونه می توان صدق این گزاره ها را با امکان اینکه مصداق جهل مرکب باشند، جمع کرد؟ در این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال و ارائه ی راه حل هایی برای حل معضل صدق و توجیه در گزاره های اصولی هستیم.

A proposal to change the authority system in the principles of jurisprudence; Epistemic proof or rational caution

The science of principles must rely on a kind of knowledge system that tries to explain the text of God's book, hadiths and their meaning; A science that is used as a tool for ijtihad and its output is a fatwa. The main part of this requires the creation of a correct epistemological attitude in the definition of science and certainty, the proof of epistemology. The issues raised in the science of principles are to discover and deduce divine decrees; In both cases, informing about the creating of these real or credible rulings (notifying of the nature of the rulings) is itself a real matter and is described as true or false. One of the difficult issues in the epistemology of religious propositions is the truth or justification of these types of propositions. If the psychological certainty is sufficient to justify a belief in the science of principles, how can the truth of these propositions be combined with the possibility that they are examples of compound ignorance? In this article, by using the analytical descriptive method, we seek to answer this question and provide solutions to solve the problem of truth and justification in fundamental propositions.

تبلیغات