مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
هوش معنوی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل «انعطاف پذیری شناختی» بود. در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان پسر دانشگاه شهیدچمران اهواز، تعداد 277 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 1396-1395 انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، خودتاب آوری کلاهنن، هوش معنوی کینگ، سازگاری با دانشگاه بیکر و سیریک و انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند بین همه متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک، همبستگی معنی داری وجود دارد. همچنین بین انعطاف پذیری شناختی و متغیر ملاک همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. به علاوه، نتایج نشان دادند بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی با کنترل انعطاف پذیری شناختی به تبیین و پیش بینی 28 درصد از واریانس سازگاری با دانشگاه قادر است. همچنین در تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی بلوغ عاطفی و هوش معنوی نقش معنی داری در پیش بینی سازگاری با دانشگاه داشتند؛ بنابراین با توجه به نقش مهم بلوغ عاطفی، هوش معنوی در پیش بینی سازگاری دانشجویان، تمرکز بیشتر بر این متغیرها برای افزایش سازگاری دانشجویان، امری ضروری است و باعث بهبود عملکرد فرد در حوزه های فردی - اجتماعی و بهزیستی روانشناختی فرد می شود.
رابطه سلامت روانی، وضعیت مذهبی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: هدف این مطالعه بررسی رابطه سلامت روانی و مؤلفه های آن (جسمانی سازی، اضطراب و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی)، هوش معنوی و وضعیت مذهبی در بین دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات کشوری قرآن، عترت و نماز در تابستان سال 1396 در شهر اردبیل است. روش تحقیق : این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و آزمون آماری آن همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون است. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات کشوری قرآن، عترت و نماز در تابستان سال 1396 است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی- طبقه ای است، به طوری که از بین دانش آموزان هر استان به تعداد مساوی، افرادی به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و از بین پسران شرکت کننده در مسابقات 220 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس 28 سؤالی سلامت روانی گلدبرگ و هیلر (1997) استفاده شد. همچنین برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) و برای سنجش وضعیت مذهبی از پرسشنامه وضعیت مذهبی لطف آبادی (1381) استفاده گردید. یافته ها : نتایج به دست آمده نشان داد که بین وضعیت مذهبی و سلامت روانی (و مؤلفه های نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) رابطه منفی معنی دار و بین هوش معنوی و سلامت روانی (و مؤلفه های اضطراب و اختلال خواب و افسردگی) رابطه منفی معنی دار وجود دارد. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که تنها وضعیت مذهبی سلامت روانی دانش آموزان را به طور معنی داری در سطح (00/0≥ p ) پیش بینی می کند . بحث و نتیجه گیری : با توجه به رابطه منفی معنی دار بین وضعیت مذهبی و سلامت روانی (و مؤلفه های نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) و هوش معنوی و سلامت روانی (و مؤلفه های اضطراب و اختلال خواب و افسردگی) دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات قرآن، عترت و نماز، این عوامل باید در مقابله با دشواری های روان شناختی آنان مورد توجه قرار گیرد.
نقش هوشمندسازی مدارس بر هوش اجتماعی، هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هوشمندسازی مدارس بر هوش اجتماعی، هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در شهرگرگان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستان های شهر گرگان می باشد. حجم نمونه، بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 301 نفر برآورد شد که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسش نامه هوش معنوی عبدالله زاده بود. پیشرفت تحصیلی نیز بر اساس معدل امتحان نهایی سال سوم دبیرستان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تی گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها نشان داد که بین هوش اجتماعی و هوش معنوی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت وجود دارد، به طوری که دانش آموزان مدارس هوشمند دارای هوش اجتماعی و هوش معنوی بالاتری بودند؛ اما، تفاوت معناداری بین پیشرفت تحصیلی دو گروه مشاهده نشد. هم چنین، یافته ها نشان داد که پیشرفت تحصیلی با هوش اجتماعی و ابعاد آن رابطه معناداری ندارد ولی با هوش معنوی و ابعاد آن همبستگی معناداری نشان داد. نتیجه آنکه حضور دانش آموزان در مدارس هوشمند می تواند موجب رشد بهتر هوش اجتماعی و هوش معنوی آنها شود.
رابطه هوش عاطفی و هوش معنوی با استرس شغلی کارکنان بانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه هوش عاطفی و هوش معنوی با استرس شغلی کارکنان بانک است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن کارکنان بانک ملی استان سمنان (۴۷۰ نفر) است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۲۱۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی بار آن (۱۹۹۷)، هوش معنوی آمرام و درایر (۲۰۰۷) و استرس شغلی HSE (۲۰۰۸) استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش عاطفی و هوش معنوی و استرس شغلی رابطه معکوس وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که تقریباً ۶۹ درصد از واریانس استرس به وسیله متغیرهای هوش عاطفی و هوش معنوی تبیین می شود. مدل معادلات ساختاری نیز نشان داد که هوش عاطفی و هوش معنوی، استرس شغلی را تبیین می کند. نتیجه گیری: هوش عاطفی و هوش معنوی از عوامل مهم در کاهش استرس شغلی محسوب می شوند که مدیران و مسئولان می توانند با تقویت آنها در کارکنان به بهره وری بیشتر سازمان ها کمک کنند. همچنین به مسئولان پیشنهاد می شود با ارزیابی میزان هوش عاطفی و هوش معنوی افراد، کسانی را استخدام کنندکه بهره بیشتری از هوش عاطفی و هوش معنوی دارند.
تعیین رابطه بین خلاقیت، هوش معنوی و هوش هیجانی کارکنان با بهره وری آن ها در سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خلاقیت سازمانی، هوش هیجانی و هوش معنوی با بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان ستادی سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 120 نفر تعیین گردید و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از چهار پرسشنامه خلاقیت سازمانی رندسیپ، هوش هیجانی بار-آن، هوش معنوی کینگ و بهره وری نیروی انسانی هرسی-گلداسمیت مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و نیز آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به وسیله نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی، هوش هیجانی و خلاقیت سازمانی کارکنان با بهره وری آن ها همبستگی مستقیم و معنی داری مشاهده می شود (P<0/01) . همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان توسط هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی آنان تبیین می شود . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی کارکنان بر روی بهره وری آن ها در محیط کار تاثیرگذار می باشد.
رابطه بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی،تعهد سازمانی و رهبری تحولی مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی، تعهد سازمانی و رهبری تحولی مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان در سال تحصیلی 93-92 به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان به تعداد 100 نفر تشکیل دادند که از این تعداد مطابق با فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بر اساس جنسیت تعداد 80 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزاراندازه گیری چهار پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان(1996)با 24 سؤال، تعهد سازمانی می یر(1985)با 24 سؤال، هوش معنوی کینگ(2008)با 24 سؤال و رهبری تحولی باس(1992) با 24 سؤال بوده است که روایی صوری آن توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از پاسخگویان تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب معادل 80/0 ، 78/0 ، 88/0 و 85/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش دردو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) واستنباطی ( آزمون همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند راهه)انجام گرفت.نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین هوش معنوی و ابعاد آن با رفتار شهروندی سازمانی)33/0r= ،05 /0>p)، هوش معنوی و ابعاد آن با تعهد سازمانی)30/0r= ،05 /0>p) و هوش معنوی و ابعاد آن با رهبری تحولی)26/0r= ،05 /0>p) رابطه معنادار وجود دارد. از بین ابعاد هوش معنوی تفکر انتقادی وجودی در گام اول قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی بود. همچنین از بین ابعاد هوش معنوی گسترش خود آگاهی در گام اول توان پیش بینی رهبری تحولی را دارا بود
نقشه ارتقا اثربخشی مدیران با بهره گیری از هوش معنوی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ششم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
137 - 159
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره سوم و تأکید بر عواملی همچون آگاهی، اندیشه و آزادی، انسان گرایی و توجه به نقش نیروی انسانی در سازمان ها دیدگاه جهان شناختی و انسان شناختی مدیران تغییر یافته است؛ لذا سازمان های مختلف به دنبال تربیت انسان هایی هستند که بتوانند در جامعه جهانی به دور از تعصب و کوته نظری ها زندگی کنند و معتقد به اخلاقیات و ارزش هایی متعالی باشند. پژوهش حاضر باهدف ترسیم نقشه ارتقا اثربخشی مدیران با بهره گیری از هوش معنوی و اخلاق حرفه ای در مراکز پایه ای آموزشی شهر مشهد در یک نمونه 200 نفری از میان جامعه آماری 1388 نفری با اجرای پرسش نامه های هوش معنوی کینگ، پرسش نامه اخلاق حرفه ای و پرسش نامه اثربخشی انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی و همبستگی بوده و برای تحلیل سؤالات پژوهشی از تحلیل واریانس، معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین هوش معنوی و اخلاق حرفه ای با اثربخشی مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، به طوری که عامل هوش معنوی تأثیر مثبت 65/0 و معنادار 52/12 با اثربخشی و عامل اخلاق حرفه ای تأثیر مثبت 39/0 و معنادار 02/11 با اثربخشی دارد. همچنین یافته های حاصل از مدل ساختاری در حالت تخمین استاندارد نیز نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار میان ابعاد اخلاق حرفه ای (فعالیت گروهی، صداقت رفتاری، رفتار حرفه ای، مسئولیت حرفه ای، تعهد علمی، مسئولیت مالی) و هوش معنوی (تفکر انتقادی، تولید معنای شخصی، توسعه آگاهی و آگاهی) با اثربخشی است.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی معلمان بر اساس هوش معنوی، سبک های مساله گشایی و کمال گرایی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان بهزیستی روان شناختی معلمان بر اساس هوش معنوی، سبک های مساله گشایی و کمال گرایی آن ها بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان شهرستان الشتر در مقطع دبیرستان به تعداد 350 نفر در سال تحصیلی 92- 1391بود که از میان 5 دبیرستان دخترانه نور، ولایت فقیه، راضیه، آفرینش، سمیه و 5 دبیرستان پسرانه امام (ره)، امیرکبیر، امام جعفرصادق (ع)، چمران و باهنر و از هر دبیرستان 10 معلم و درمجموع تعداد 100 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، سبک های مساله گشایی کسیدی و لانگ (1996)، کمال گرایی تری-شورت (1995) و بهزیستی روان شناختی ریف (1998) جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر های هوش معنوی (091/0 = β ، 004/0P < )، سبک های مساله گشایی مثبت (361/ 0 = β ، 001/0P < ) و کمال گرایی مثبت (424/ 0 = β ، 008/0P < ) رابطه مثبتی با بهزیستی روان شناختی دارند؛ اما سبک های مساله گشایی منفی (007/0- = β ، 251/0P < ) و کمال گرایی منفی(442/0- = β ، 243/0P<) با بهزیستی روان شناختی رابطه ای ندارند؛ و در مجموع کمال گرایی منفی، کمال گرایی مثبت و سبک های مساله گشایی مثبت قادر به پیش بینی 6/33 درصد از تغییرات بهزیستی روان شناختی هستند. نتیجه گیری: از آن جا که هوش معنوی منجر به ارزشمند بودن فلسفه زندگی، انتخاب اهداف والا و حس موفقیت های بالقوه و سبک های مساله گشایی و کما لگرایی مثبت نیز منجر به اتخاذ معیارهای معقول و دست یافتنی برای عملکرد و سازگاری فرد با مسائل مختلف زندگی می شوند و رابطه مثبتی با بهزیستی روان شناختی دارند؛ بنابراین لازم است با ارتقا این متغیرها بهزیستی روان شناختی افراد را افزایش داد.
پیش بینی رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان شیمیایی بر اساس هوش معنوی و بینش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
347-366
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین سهم هوش معنوی و بینش شناختی در پیش بینی رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی جانبازان شمیایی ساکن شهرستان سردشت به تعداد 1400 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، 302 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و در نهایت تعداد 4 پرسشنامه به دلیل مخدوش و ناقص بودن از روند تحلیل حذف و تعداد 298 پرسشنامه کامل تحلیل شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش معنوی کینگ (2008)، بینش شناختی بک، بروچ، بالتر، استیر و وارمان (2004)، رضایت زناشویی انریچ 1989 و سلامت عمومی گلدبرگ 1972 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هوش معنوی (47/0=β، 0001/0=P) و بینش شناختی (39/0=β، 0002/0=P) توانایی پیش بینی سلامت عمومی جانبازان، و همچنین هوش معنوی (47/0=β، 0002/0=P) و بینش شناختی (36/0=β، 0001/0=P) توانایی پیش بینی رضایت زناشویی جانبازان را دارند. نتیجه گیری : از آن جا که رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان ممکن است به دلیل مشکلات جسمانی و روانی ایجاد شده ناشی از جنگ کاهش یابد، لذا می توان از طریق اقداماتی چون آموزش هوش معنوی و بینش شناختی زمینه ارتقاء رضایت زناشویی و سلامت عمومی جانبازان را فراهم آورد و از مشکلات دیگر جلوگیری کرد.
الگوی ساختاری تحول روانی-اجتماعی فرزندان در ارتباط با هوش معنوی و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری روابط بین تحول روانی-اجتماعی فرزندان با هوش معنوی و شیوه های فرزندپروری مادران آن ها بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر استان البرز در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 29474 نفر بود. با روش نمونه گیری چندمرحله ای به شکل تصادفی، از میان دانشگاه های استان البرز دانشگاه فرهنگیان، آزاد اسلامی واحد کرج و دانشکده کشاورزی انتخاب و بر اساس جدول کرجسی-مورگان (1970) حجم نمونه 400 دانشجو تعیین، سپس پرسشنامه تحول روانی-اجتماعی هاولی (1988) توسط دانشجویان، و پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده، کشمیری و عرب عاملی (1387) و شیوه های فرزندپروری بامریند 1973 توسط مادران آن ها تکمیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین متغیر مکنون هوش معنوی مادر (416/0=β، 001/0 = P) و ضریب مسیر غیرمستقیم آن (178/0=β،01/0 = P) با تحول روانی-اجتماعی فرزندان، و نیز ضریب مسیر بین شیوه سهل گیرانه مادر (206/0-=β، 003/0 = P) و شیوه مقتدرانه مادر (184/0=β، 01/0 = P) با متغیر مکنون تحول روانی-اجتماعی فرزندان مثبت و معنادار است. درمقابل ضریب مسیر بین شیوه استبدادی مادر با تحول روانی-اجتماعی فرزند معنادار نیست. نتیجه گیری: ازآن جاکه هوش معنوی هم به شکل مستقیم و هم غیرمستقیم با میانجی گری شیوه های فرزندپروری مادر بر تحول روانی-اجتماعی فرزندان تأثیر چشم گیری دارد و از سوی دیگر بر اساس پژوهش های موجود با آموزش می توان هوش معنوی را رشد و ارتقاء داد؛ بنابراین برای داشتن فرزندانی رشدیافته و سالم ضروری است برنامه های آموزشی برای ارتقاء هوش معنوی والدین به ویژه مادران تدوین و اجرا شود.
بررسی اثر هوش معنوی بر عملکرد شغلی کارکنان بانک با نقش واسط نوآوری فردی (مورد مطالعه: بانک مهر اقتصاد استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها به منظور حفظ و بقای خود باید از مزایای رقابتی نظیر نوآوری و توجه به مشتری با ارائه محصولات و خدمات جدید و نوآورانه برخوردار باشند. این امر برای بانک ها، ماندگاری بیشتر مشتریان، جذب مشتریان جدید و بهبود عملکرد مالی و سودآوری را به دنبال خواهد داشت. کیفیت و تازگی خدمات ارائه شده توسط بانک در نگرش مشتریان نسبت به میزان برتری خدماتی سازمان نسبت به رقبا مؤثر است. به همین دلیل در پژوهش حاضر، تأثیر هوش معنوی بر عملکرد شغلی کارکنان با نقش واسط نوآوری فردی در بانک به عنوان محیطی با ویژگی های خاص پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش 398 نفر از کارکنان بانک مهر اقتصاد استان خراسان رضوی است که از این تعداد، 182 نفر به عنوان نمونه با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هوش معنوی و نوآوری فردی بر عملکرد شغلی کارکنان اثر مثبت دارند و نوآوری فردی در این رابطه نقش واسط دارد.
اثر تمرینات ایروبیک نشسته بر زندگی زنان میانسال به بالا براساس هوش های منتخب
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
149-157
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار تمرینات ایروبیک نشسته بر زندگی زنان میانسال به بالا براساس هوش های منتخب است. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است که از طرح تحقیق دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. روش شناسی: شرکت کنندگان 6 زن میانسال به بالا بودند که از میان 80 زن مراجعه کننده به باشگاههای ایروبیک به صورت تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای پرسشنامه های هوش های هیجانی، معنوی، فرهنگی و اخلاقی هنجار شده در ایران را به عنوان پیش آزمون تکمیل شده، سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هر جلسه به مدت 1 ساعت زیرنظر مربی به تمرین پرداختند و گروه کنترل به کارهای روزانه خود مشغول بودند. در انتها پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون تکمیل شده اطلاعات شده از پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون تکمیل شدند. نتایج : اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه ها در قالب فرض های تحقیق با استفاده از آزمون شایپرویلک برای بررسی نرمال بودن داده ها استفاده شد و از آزمون یومان ویتینی برای اختلاف پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج نشان داده تمرینات ایروبیک نشسته به طور مؤثری موجب بهبود زندگی و افزایش هوش های منتخب زنان میانسال به بالا شده است. نتیجه گیری : افزایش این مولفه هایی که ذکر شد ترغیب سالمندان زن به سمت ورزش کردن از جمله ورزشهای شادی آور. مثل ایروبیک نشسته تا بدینوسیله علاوه بر سود جستن از مزایای فیزیولوژیکی نیز بهبود می یابد و در سطح مناسبی قرار می گیرد.
ارائه الگوی معنویت در کار، التزام شغلی و هوش معنوی مدیران مدارس دولتی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر معنویت در کار بر التزام شغلی با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر هوش معنوی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص از نوع الگویابی علی است. کلیه مدیران مدارس دولتی شهر ایلام جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. به این منظور از میان 400 مدیر مدرسه، 125 نفر بصورت تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت با حذف اطلاعات ناقص اطلاعات 113 نفر از مدیران تحلیل شد. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد معنویت در کار (میلیمن و همکاران، 2003)، هوش معنوی (عبداله زاده، کشمیری، عرب عامری، 1387)، و التزام شغلی (شافلی و باکر، 2003) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون الگوی مفروض پژوهش از نرم افزار لیزرل استفاده شد و نتایج نشان داد که معنویت در کار با قدرت و توان بالایی بر هوش معنوی تاثیر دارد. معنویت در کار با توان قوی تر از تاثیر بر هوش معنوی، توانسته است بر التزام شغلی تاثیر معناداری بگذارد. هوش معنوی با توانی به اندازه 49/0 توانسته است بر التزام شغلی تاثیر بگذارد. در نهایت نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین معنویت در کار و التزام شغلی مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که مسیر مستقیم معنویت به التزام برابر با 75/0 و مسیر غیر مستقیم و با واسطه گری هوش معنوی برابر با 25/0 می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر التزام شغلی تاثیر معناداری دارد اما درجه تاثیر مستقیم آن بیشتر از تاثیر غیرمستقیم است.
مدل یابی خودشکوفایی بر پایه هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی خودشکوفایی بر پایه هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان تیزهوش استان سمنان تشکیل می دادند. جهت تعیین حجم نمونه، ابتدا توسط نمونه گیری تصادفی ساده، دو شهر شاهرود و دامغان برگزیده شدند که از مدارس تیزهوشان این شهرستان ها چهارصد دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردبدند. برای جمع آوری اطلاعات، از مقیاس های هوش معنوی، هوش اخلاقی، بهزیستی روان شناختی و خودشکوفایی ASAI استفاده شد. داده های پژوهش به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هوش معنوی بر خودشکوفایی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد و همچنین بهزیستی روان شناختی نقش واسطه گری برای هوش معنوی و خودشکوفایی تیزهوشان را دارد؛ بدین معنا که افزیش هوش معنوی، بر بهزیستی روان شناختی فرد اثر مثبت می گذارد و بهزیستی روان شناختی مثبت باعث افزایش خودشکوفایی فرد می شود. هوش اخلاقی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر بهزیستی روان شناختی، بر خودشکوفایی اثر مثبت معنادار دارد؛ اما اثر مستقیمی بر خودشکوفایی ندارد. در نتیجه، گنجاندن آموزش هایی برای بالابردن سطح هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی در مدارس و کتب درسی برای پرورش دانش آموزانی خودشکوفا، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر مقابله با استرس و ارتباط مؤثر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
109 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر مقابله با استرس و ارتباط مؤثر دانش آموزان بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر پایه هشتم منطقه 12 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 97 1396 بود . تعداد 56 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر (1990) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کرمی (1386) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. تحلیل آماری داده ها نشان داد 9 جلسه مداخله آموزش هوش معنوی موجب افزایش معنادار در مقابله مسئله مدار و ارتباط مؤثر دانش آموزان و همچنین موجب کاهش معنادار مقابله هیجان مدار و مقابله اجتنابی در مواجهه با استرس شده است.
اخلاق کاربردی؛ تجزیه و تحلیل بنیادی هوش معنوی و اخلاق حرفه ای مدیران و کارکنان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۹ (پیاپی ۴۱)
185 - 220
حوزه های تخصصی:
معنویت و اخلاق از جمله موضوعاتی که امروزه به طور گسترده در سازمان ها به آن توجه می شود. هوش معنوی، توانایی به کارگیری و بروز منابع، ارزش ها و کیفیت های معنوی است؛ به گونه ای که بتواند کارکرد روزانه و آسایش (سلامت جسمی و روحی) را ارتقاء دهد که این موضوع برای کارکنان یک سازمان نیز صادق است. از سوی دیگر، اخلاق نیز از جمله مسایلی است که در سازمان ها بسیار به آن توجه می شود؛ زیرا بر جو و فرهنگ سازمان تأثیر می گذارد و اساس مدیریت در دانش مدیریت، مبتنی بر توجه و عنایت به ارزش های اخلاقی است که هم مدیران و هم کارکنان سازمان ها در قبال رفتارهای اخلاقی خود مسؤلیّت اخلاقی دارند. ازاین رو، این پژوهش با هدف توصیفی-همبستگی، ابتدا مفهوم هوش معنوی و اخلاق حرفه ای را تبیین و سپس با استفاده از روش تحلیل کانونی به تحلیل و بررسی ارتباط هوش معنوی و اخلاق حرفه ای می پردازد. جامعهٔ آماری پژوهش، کارمندان دستگاه های اجرایی شهر بهرمان است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 85 نفر و حجم جامعه110 نفر برآورد شد. این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعیین نمونه پرداخته است. روش گردآوری داده ها، پرسش نامه حضوری بوده است. نتایج حاکی از یافته ها بیانگر ارتباط مثبت و معنادار به میزان 53% بین هوش معنوی و اخلاق حرفه ای است.
مقایسه هوش معنوی دانش آموزان ورزشکار نخبه و عادی با غیرورزشکار مقطع متوسطه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۳ (پیاپی ۴۵)
213 - 231
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسهٔ هوش معنوی میان دانش آموزان ورزشکار نخبه و عادی با غیرورزشکار پسر سطح متوسطه در استان قزوین صورت گرفت. روش مطالعه در این پژوهش از نوع مطالعات علّیِ پس از وقوع است. جامعهٔ آماری نیز تمامی دانش آموزان پسر سطح متوسطه در استان قزوین هستند. بدین منظور، 90 نفر، 30 ورزشکار نخبه و 30 ورزشکار عادی و 30 غیرورزشکار، از 1645 دانش آموز پایهٔ اول و دوم و سوم انتخاب شدند که همگی در سال تحصیلی 1393تا 1394 مشغول به تحصیل بودند. ورزشکاران عادی و غیرورزشکار به روش نمونه گیری تصادفی ساده و ورزشکاران نخبه ازطریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین، برای جمع آوری داده ها از پرسش نامهٔ استاندارد هوش معنوی استفاده شد. نتایج این پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و روش های آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون کروسکال والیس گروه های مستقل به دست آمد. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی دانش آموزان ورزشکار نخبه و ورزشکار عادی و غیرورزشکار مقطع متوسطه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥p). همچنین، تفاوت معناداری بین خرده مقیاس های هوش معنوی مشتمل بر درک و ارتباط با سرچشمهٔ هستی و زندگی معنوی با اتکا به هستهٔ درونی در سه گروه دانش آموزان غیرورزشکار و ورزشکار نخبه و ورزشکار عادی وجود داشت (05/0≥p). درمجموع، این پژوهش نشان داد، هوش معنوی و مؤلفه های آن در دانش آموزان ورزشکار نخبه از ورزشکاران عادی و دانش آموزان غیرورزشکار بهتر است که این نتیجه تأییدی بر تأثیر فعالیت بدنی و قهرمانی بر هوش معنوی است.
نقش هوش معنوی و عمل به اعتقادات مذهبی در سلامت روان دانشجومعلّمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶ (پیاپی ۴۸)
135 - 157
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان دانشجومعلّمان دانشگاه فرهنگیان بر اساس هوش معنوی و عمل به اعتقادات مذهبی است . روش در این پژوهش، همبستگی بوده است. بدین منظور، 324دانشجومعلّم (147دختر و 177پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های هوش معنوی، عمل به اعتقادات مذهبی و سلامت روان پاسخ دادند. داده ها با روش «رگرسیون چندگانه» تحلیل شد. نتایج حاصل از آزمونِ معناداری ضرایب همبستگی نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روان (43/0 r=، 01/0>p) و عمل به اعتقادات مذهبی با سلامت روان (28/0 r=، 01/0<p) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد هوش معنوی می تواند سلامت روان دانشجومعلّمان را پیش بینی کند؛در حالی که عمل به اعتقادات مذهبی در پیش بینی سلامت روان آن ها نقش معناداری نداشت. کل نتایج نشان داد هوش معنوی می تواند سلامت روان دانشجومعلمان را تبیین کند.
بررسی رابطه ادراک والدگری، نخستین الگوهای سازش نایافته و هوش معنوی در دانش آموزان دختر دارای والدین عادی و طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
44-58
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مشکلات رفتاری کودکان منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی اعضای خانواده، به ویژه والدین است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ادراک از نحوه والدگری، نخستین الگوهای سازش نایافته و هوش معنوی در بین دانش آموزان دختر با والدین عادی و طلاق، صورت گرفته است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور از میان 4754 دانش آموز دختر دبیرستانی گرگان در سال تحصیلی 94-1393 نمونه ای به حجم 146 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های ادراک از نحوه والدگری ( EMBU-s )، نخستین الگوهای سازش نایافته یانگ و هوش معنوی کینگ استفاده شد و داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نخستین الگوهای سازش نایافته و ادراک از نحوه والدگری دانش آموزان با والدین عادی و طلاق ارتباط مثبت برقرار است. از بین مؤلفه های الگوهای سازش نایافته اولیه، پنج مؤلفه (رهاشدگی، نقص و شرم، شکست، بازداری هیجانی و معیارهای سرسختانه) قادر به پیش بینی مطلقه یا عادی بودن والدین دانش آموزان هستند. سه مؤلفه (معناداری شخصی، خودآگاهی و تفکر نقادانه)در هوش معنوی نیز مطلقه یا عادی بودن والدین را پیش بینی می کنند. بر طبق یافته دیگر از این پژوهش هر سه مؤلفه ادراک از نحوه والدگری، قادر به پیش بینی مطلقه یا عادی بودن والدین دانش آموزان هستند.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره های مجازی بر اساس نستوهی، هوش معنوی و جنسیت آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
138-153
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی می باشد که کاربست آنها در امور مخنلف زندگی از جمله تحصیل می تواند موجب افزایش انطباق پذیری افراد و توانابی آن ها در فعالیت های مختلف شود. بنا بر تحقیقات انجام شده افرادی که هوش معنوی بالاتری دارند در فعالیت های خود نستوه تر، واجد پشتکار، طالب پیشرفت بیشتری می باشند لذا هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره های مجازی بر اساس نستوهی، هوش معنوی و جنسیت آنان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از دانشجویان آموزش از راه دور بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه هوش معنوی (کینگ، 2008) و پرسشنامه سنجش نستوهی (بشارتی، 1387) بود. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده رابطه معناداری بین هوش معنوی و نستوهی کلی در دانشجویان با ضریب همبستگی نسبتاً متوسط و در سطح معناداری 97% بود (0/03 > P و 0/224= r ) همچنین از بین زیرمؤلفه های نستوهی، بعد تعهد و کنترل با هوش معنوی کلی با ضریب همبستگی متوسط و در سطح اطمینان 99% ( P ≤ 0/001و 0/03 = r ) و زیرمؤلفه های مقابله با مشکلات، سجایای اخلاقی و خودآگاهی با ضریب همبستگی متوسط و در سطح اطمینان 98% رابطه معناداری داشت ( P ≤ 0/002و 0/251 = r ). در بررسی تفاوت های جنسیتی نیز تفاوت معناداری بین دختران و پسران مشاهده شد و میانگین دختران در هوش معنوی و پسران در نستوهی بالاتر بود. بین جنسیت و نستوهی با پیشرفت تحصیلی هم رابطه معناداری وجود داشت.