آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

هدف: هدف پژوهش تعیین میزان بهزیستی روان شناختی معلمان بر اساس هوش معنوی، سبک های مساله گشایی و کمال گرایی آن ها بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان شهرستان الشتر در مقطع دبیرستان به تعداد 350 نفر در سال تحصیلی 92- 1391بود که از میان 5 دبیرستان دخترانه نور، ولایت فقیه، راضیه، آفرینش، سمیه و 5 دبیرستان پسرانه امام (ره)، امیرکبیر، امام جعفرصادق (ع)، چمران و باهنر و از هر دبیرستان 10 معلم و درمجموع تعداد 100 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، سبک های مساله گشایی کسیدی و لانگ (1996)، کمال گرایی تری-شورت (1995) و بهزیستی روان شناختی ریف (1998) جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر های هوش معنوی (091/0 = β ، 004/0P < )، سبک های مساله گشایی مثبت (361/ 0 = β ، 001/0P < ) و کمال گرایی مثبت (424/ 0 = β ، 008/0P < ) رابطه مثبتی با بهزیستی روان شناختی دارند؛ اما سبک های مساله گشایی منفی (007/0- = β ، 251/0P < ) و کمال گرایی منفی(442/0- = β ، 243/0P<) با بهزیستی روان شناختی رابطه ای ندارند؛ و در مجموع کمال گرایی منفی، کمال گرایی مثبت و سبک های مساله گشایی مثبت قادر به پیش بینی 6/33 درصد از تغییرات بهزیستی روان شناختی هستند. نتیجه گیری: از آن جا که هوش معنوی منجر به ارزشمند بودن فلسفه زندگی، انتخاب اهداف والا و حس موفقیت های بالقوه و سبک های مساله گشایی و کما لگرایی مثبت نیز منجر به اتخاذ معیارهای معقول و دست یافتنی برای عملکرد و سازگاری فرد با مسائل مختلف زندگی می شوند و رابطه مثبتی با بهزیستی روان شناختی دارند؛ بنابراین لازم است با ارتقا این متغیرها بهزیستی روان شناختی افراد را افزایش داد.

تبلیغات