مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نظریه ذهن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، موضوع بحث انگیز چرایی دشواری کودکان 3 ساله در انجام تکالیف باور کاذب را، که جهت سنجش توانایی "نظریه ذهن" به کار می روند، مورد تحقیق قرار می دهد. سوال کلیدی اینست که آیا محدودیت خردسالان در آگاهی محاوره ای، می تواند دشواری آنان را در انجام تکالیف باور کاذب توضیح دهد. بدین منظور، سه آزمایش گزارش می شوند که در آن تعداد 182 کودک سه و چهار ساله ایرانی مشارکت داشتند. آزمودنی ها به مجموعه ای از تکالیف استاندارد و "محاوره ای حمایت شده" باور کاذب، پاسخ دادند. در مجموع، نتایج حاضر، همخوان با تحقیقات غربی، بیان می دارد که در چهار سالگی، کودکان قادر به حل صحیح تکالیف استاندارد باور کاذب می گردند. این نتایج، از این عقیده حمایت می کند که نظریه ذهن، صرف نظر از اختلافات زبانی و فرهنگی، در حدود زمانی یکسانی تحول می یابد. نتایج همچنین نشان می دهند که تکالیف باور کاذبی که از لحاظ محاوره ای مورد حمایت قرار گیرند، کودکان سه ساله را در محاسبه پاسخ صحیح یاری می رسانند. این یافته، دیدگاه پژوهشگرانی را مورد تایید قرار می دهد که معتقدند دشواری سه ساله ها در تکالیف باور کاذب، بیشتر از اینکه نقصی مفهومی در توانایی نظریه ذهن آنان باشد، ناشی از محدودیت های عملکردی آنان می باشد. بر اساس چنین رویکردی، ضرورت دارد تا در تبیین توانایی و عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب، آگاهی محاوره ای آنان، مورد توجه واقع شود.
بررسی نقص نظریه ذهن در اسکیزوفرنیک های دارای علایم مثبت و منفی و مقایسه آن با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نقص نظریه ذهن در اسکیزوفرنیک های دارای علایم مثبت و منفی و مقایسه آن با افراد سالم می پردازد. 80 آزمودنی (40 فرد اسکیزوفرن و 40 فرد عادی) از هر دو جنس به صورت نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بستری در بیمارستان رازی و کارکنان آموزش و پرورش انتخاب شدند و آزمون چشم های بارون کوهن را پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و آزمون t گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که نظریه ذهن در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در قیاس با افراد سالم آسیب دیده است و این آسیب در افراد اسکیزوفرن دارای علایم منفی بیشتر از افراد اسکیزوفرن دارای علایم مثبت است. اما بین میزان نقص در نظریه ذهن آزمودنی های زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نظریه ذهن در کودک در خود مانده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بیماران مبتلا به اختلالات طیف در خود ماندگی (Disorder Spectrum Autism یا ASD)، نقصی را در رشد نظریه ذهن نشان می دهند. آن ها نه تنها قادر به درک ذهن دیگران نیستند، بلکه در درک این نکته نیز ناتوانند که ذهن دیگران متفاوت بوده، رفتار ریشه در حالت های روانی فرد دارد. ادعا شده است که افراد مبتلا به ASD به دلیل ناتوانی در همدلی کردن، در پاسخ متناسب به تجربیات هیجانی دیگران شکست می خورند. نتایج حاکی از آن است که اگر چه کودکان مبتلا به ASD به سادگی می توانند بین دو شخصیت تمیز بگذارند، ساز و کارهای سازشی رمزگردانی چهره ایی در آن ها به شدت به خطر افتاده است. این نکته توضیحی است بر ناتوانی آن ها در ادراک چهره های قبلی که منجر به نقص اجتماعی در تعاملات آن ها شده است. محققین پیشنهاد می دهند که ساز و کار تحریکی درونی همچون نظام اعصاب، آیینه ای برای رشد طبیعی مهارت های تقلید، بازشناسی، نظریه ذهن، همدلی و زبان ضروری است. علاوه بر این، ایشان به کژ کنشی ساز و کار تحریکی اشاره داشته، ذکر می کنند که ممکن است زیر بنای نقص های ارتباطی و اجتماعی در مبتلایان به اختلال طیف در خود ماندگی باشد.
مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نظریه ذهن توانایی قضاوت درباره ی حالت های ذهنی خود و دیگران است که در عملکردهای اجتماعی و رفتاری نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه علّی مقایسه ای بود. آزمودنی های پژوهش شامل 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی عضو در مراکز ویزیت در منزل و مراکز نگهداری بیماران مزمن روانی شهر بجنورد ، 27 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی مراجع کننده به کلینیک های روان پزشکی و 30 فرد بهنجار از کارکنان شرکت صنعتی مواد لبنی آشنا شهر بجنورد، بودند. آزمودنی های پژوهش به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در مقطع زمانی آبان ماه تا دی ماه سال 91 مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی ها به وسیله آزمونهایSCID-I و فرم خلاصه شده WAIS-R و ذهن خوانی از طریق چشم های بارون- کوهن مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار به طور معنی داری متفاوت است) 001/0 >(P .
نتیجه گیری: همان گونه که نتایج پژوهش حاضر نشان داد نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی در مقایسه با افراد بهنجار آسیب دیده است. این آسیب در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بیشتر می باشد. همچنین نتایج بیانگر این بود که بهره هوشی نمی تواند نقص نظریه ذهن را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی تبیین کند.
جنسیت، ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهشهای مختلف، نتایج متفاوتی را در خصوص ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در زنان و مردان ارائه کردهاند. در این راستا، هدف این پژوهش، تعیین تفاوت ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در بین دانشجویان کارشناسی بود. روش: به این منظور، 284 دانشجوی مقطع کارشناسی (123 پسر و 161 دختر) در رشته های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس دانشجویان، پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و ذهن خوانی از طریق چشمها را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که میزان نظریه ذهن و مؤلفه جهت گیری بیرونی در تفکر در دو جنس متفاوت است. به عبارت دیگر، دانشجویان پسر سطح بالایی از جهت گیری بیرونی در تفکر و سطح کمتری از نظریه ذهن را به نسبت دانشجویان دختر نشان می دهند.
تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پ ژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان 3، 5 و 7 ساله می باشد. روش: برای این منظور 150 نفر از کودکان مذکور از شهرستان رشت به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به آزمون 38 سوالی نظریه ذهن پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی در سطح معنی داری01/0≥ α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین سه سطح نظریه ذهن در سه گروه مذکور تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که آزمودنی های سنین بالاتر نسبت به آزمودنی های سنین پایین تر در همه سطوح نظریه ذهن، نمرات بالاتری را اخذ نمودند. نتایج: مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر می توان اذعان نمود که کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از نظریه ذهن دست می یابند.
رابطه بین شیوه های فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی شهر اصفهان 90-91(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 91-1390 در شهر اصفهان بود. از بین این جامعه تعداد 361 دانش آموز (177 پسر و 184 دختر) به همراه مادران شان به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای از میان مدارس دخترانه و پسرانه نواحی ششگانه آموزش و پرورش انتخاب شد. پرسشنامه فرزندپروری (بامریند، 1972) و آزمون پیشرفته نظریه ذهن (هپی،1994) به عنوان ابزار تحقیق انتخاب شدند. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه و نظریه ذهن همبستگی منفی معنادار و بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه و نظریه ذهن ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک فرزندپروری مقتدرانه میتوانند نظریه ذهن را در سطح (01/0 ≥P) پیش بینی کنند. البته، ارتباط معناداری بین سبک سهل گیرانه والدین و هیچ کدام از متغیرهای نظریه ذهن مشاهده نشد. نتیجه گیری: برحسب یافتههای حاصل از پژوهش میتوان گفت؛ شیوه فرزندپروری مقتدرانه به علت توجه وپاسخ گویی مناسب والدین نقش چشم گیری در رشد شناختی و جامعه پذیری افراد دارد.
مقایسه نظریه ذهن و کنش های اجرایی در بیماران وسواسی -جبری، اسکیزوفرنی، دوقطبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نظریه ذهن و کنش های اجرایی در بیماران مبتلا به اختلال های وسواسی -جبری ، دو قطبی، اسکیزوفرنی و افراد بهنجار بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی -مقایسه ای و نمونه آماری شامل 80 آزمودنی بود که از طریق نمونه گیری در دسترس و در4 گروه وسواسی -جبری (20نفر)، اسکیزوفرنی (20 نفر)، دوقطبی (20 نفر) و افراد بهنجار(20 نفر) انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون های باور کاذب دسته اول و دسته دوم، نظریه ذهن و کارت های ویسکانسین ارزیابی شدند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده ازآزمونهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمونهای تعقیبی نشان داد که بین عملکرد بیماران وسواسی -جبری ، دوقطبی و اسکیزوفرنی در مقایسه با افراد بهنجار در نظریه ذهن و کنش های اجرایی تفاوت معناداری وجوددارد. از میان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، دوقطبی و وسواسی -جبری ، بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در زمینه کنش های اجرایی و نظریه ذهن نقص بیشتری را نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بیماران وسواسی -جبری ، اسکیزوفرنی و دوقطبی نسبت به گروه بهنجار در تواناییهای نظریه ذهن و کنش های اجرایی عملکرد ضعیفتری دارند؛ همچنین استنتاج شد که عملکرد ضعیف در تکلیف نظریه ذهن و کنش های اجرایی به وجود شدت نقایص در تواناییهای شناختی این بیماران مرتبط است.
بررسی نظریّه ذهن و توانایی همدلی در محکومین دادگاه های کیفری: شواهدی از آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریّه ذهن به عنوان یکی از فرضیه های سبب شناختی در جامعه ستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر برّرسی توانایی نظریّه ذهن و همدلی در محکومین دادگاه های کیفری و مقایسه آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علّی مقایسه ای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 نفر از محکومین دادگاه های کیفری و 40 نفر از جمعیّت عمومی به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. از آزمون عصب روان شناختی ذهن خوانی از طریق تصویر چشم بارون- کوهن (RMET) و مقیاس واکنش های بین فردی (IRI) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس چند متغیّره نیز برای مقایسه میانگین توانایی دو گروه در نظریّه ذهن و همدلی به کار برده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان می دهد که تفاوت معناداری در توانایی ذهن خوانی افراد دو گروه وجود دارد، چنان که عملکرد محکومین دادگاه های کیفری در آزمون ذهن خوانی معناداری پایین تری از همتایان عادی آن ها دارد. تفاوت معناداری بین توانایی همدلی دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجّه به نتایج مطالعه حاضر نقصان در توانایی نظریّه ذهن می تواند به عنوان یکی از فرضیه های سبب شناختی در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جرایم کیفری مورد بحث قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در نوجوانان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر افزایش نظریه ذهن در میان نوجوانان پرخاشگر انجام گرفت. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان مدارس پسرانه شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1392 بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از دانش آموزان، پس از تکمیل پرسشنامه پرخاشگری باس و پری کسانی که نمره بالاتری را کسب کردند آزمون نظریه ذهن در اختیار آنان قرار داده شده. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن و کاهش پرخاشگری، در گروه آزمایشی به طور معناداری مؤثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت آموزش مهارت های اجتماعی باعث کاهش پرخاشگری نوجوانان م ی شود.
توانش های شناخت، نظریه ذهن و حافظه دیداری در کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات شنوایی در کودکان کم شنوا، علاوه بر مهارت های ارتباطی، بر شناخت و تعامل اجتماعی نیز تاثیر می گذارد. جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن کودکان می باشد. در ارتباط با توانایی های عقلانی و شناختی کودکان کم شنوا، حافظه موضوعی بوده که همواره مورد توجه قرار گرفته است: به ویژه نقش مهم حافظه دیداری در به یادسپاری و بازشناسی علایم مربوط به ابزارهای مهم ارتباطی مانندگفتارخوانی، زبان اشاره و گفتار نشانه دار. نتایج حاصل از مطالعات مشخص می سازد که عملکرد پایین کودکان کم شنوا درتوانایی های شناختی مانند هوشبهر و نظریه ذهن بیشتر مربوط به تکیه این توانایی ها به سنجش مهارت های کلامی می باشد، اما درصورت استفاده از ابزارهای سنجش غیرکلامی و با تکیه بر نوع سنجش مبتنی بر مهارت های دستی ( مانند زبان اشاره) تا حد زیادی نمرات این کودکان بهبود پیدا کرده و تفاوت اندکی با نمرات کودکان عادی در زمینه هوشبهر آن ها مشاهده شده است. با این حال در حافظه دیداری در اکثر پژوهش ها تفاوت بین گروه کم شنوا و عادی به نفع کودکان عادی گزارش شده است. دراین مقاله به تفصیل به این موضوعات خواهیم پرداخت.
شناخت اجتماعی در کودکان و نوجوانان نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اجتماعی به چگونگی درک کودکان از دیدگاه، احساس، اندیشه ها، نیت ها و انگیزش های خود و دیگران و اینکه درباره روابط اجتماعی چطور فکر می کنند، اشاره دارد. فرایند های شناخت اجتماعی، فرد را در پیش بینی رفتار دیگران، کنترل خود و در نتیجه تنظیم تعامل اجتماعی توانا می سازد. ازسوی دیگر، پژوهش ها نشان داده است، کارکرد کودکان و نوجوانان نشانگان داون در پاسخگویی به تکالیف نظریه ذهن به عنوان آخرین روند پژوهشی درباره تحول شناخت اجتماعی، ضعیف تر از همسالان عادی است، این درحالی است که در سال های اخیر با گسترش تعریف کم توانی ذهنی در زمینه ی""کفایت اجتماعی ""و""مهارت های بین فردی""، هدف از آموزش این کودکان و نوجوانان، آماده نمودن آن ها برای انجام فعالیت های روزمره ی زندگی ، پذیرش مسؤولیت های فردی و اجتماعی و آموزش حرفه ای خاص متناسب با توانایی، استعداد و علاقه آن ها درنظر گرفته شده است. با این حال موفقیت کودکان و نوجوانان نشانگان داون، بدون دارا بودن توانایی های شناخت اجتماعی بعید به نظر می رسد. این مقاله تلاش دارد تا ضمن تبیین مفهوم شناخت اجتماعی و بررسی کارکردهای آن، به مرور پژوهش های صورت گرفته در حوزه شناخت اجتماعی کودکان و نوجوانان نشانگان داون پرداخته و در نهایت برخی از مهم ترین عوامل موثر در رشد شناخت اجتماعی این گروه از کودکان و نوجوانان را شناسایی و معرفی نماید.
اثربخشی مداخله نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی بر کفایت اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، در عرصه روان شناسی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستاهدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن کودکان بود. روش: پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است که جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دخترعادی 9-8 سال شهر کرمانشاه بوده است. برای این منظور30 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارش شدند. آزمون 38 سؤالی نظریه ذهن به عنوان ابزار جهت به دست آوردن داده ها استفاده گردید. گروه آزمایش تحت آموزش مهارت های ارتباطی طی هفت جلسه قرار گرفتند.داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیلکوواریانس چند متغیره) تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون از لحاظ میزان نظریه ذهن تفاوت معناداری در سطح (001/0>p) وجود داشت. نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی موجب ارتقاء سطوح نظریه ذهن کودکان شدو از آنجا که فعالیت های آموزش داده شده براساس روش درمانی عقلانی هیجانی عاطفی آلبرت آلیس بود و بین شناخت اجتماعی و هیجان ارتباط نزدیک وجود دارد تأثیرات قابل مشاهده بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن کودکان گروه آزمایش قابل تبیین است.
تأثیر آموزش باور کاذب بر پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ذهن به توانایی شناختی ویژه کودکان 4- 5 ساله برای پیش بینی و شرح رفتار خود و دیگران با توجه به حالات ذهنی مانند باور، میل، نیت و ادراک گفته می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش باور کاذب بر پاسخگویی به تکالیف نظریه ذهن کودکان 3 تا 6 سال بود. تعداد 50 کودک پس از اجرای پیش آزمون (تکلیف انتقال غیرمنتظره؛ پرنر و وایمر، 1983؛ به نقل از فلاول، 2000) و پس از همتاسازی بر حسب سن، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در جریان آموزش قرار گرفت. پس آزمون نظریه ذهن شامل تکالیف انتقال غیرمنتظره، محتوای غیرمنتظره (هاگریف، وایمر و پرنر، 1986؛ به نقل از دوهرتی، 2009) و نمود واقعیت (فلاول، فلاول و گرین، 1983) بود که بلافاصله پس از اجرای آموزش برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در پس آزمون عملکرد بهتری داشت. با استناد به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش باور کاذب موجب پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در کودکان 3 تا 6 سال می شود.
بررسی نقش زبان و کارکردهای اجرایی در رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ذهن اصطلاحی جامع و کلی پیرامون حالتی عمدی است که کیفیت تعامل اجتماعی فرد را مشخص می سازد تا آنجا که بدون آن، ما قادر به تعبیر و تفسیر اعمال دیگران نخواهیم بود. پژوهشگران درحالی نقش سببی توانایی های زبانی را در تحول نظریه ذهن به عنوان یک قابلیت بنیادی و کارآمداجتماعی مطرح می کنند که پژوهش های اخیر پیوند نزدیکی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن پیشنهاد نموده اند. در این میان باوجود اثرات ویرانگر و تخریب کننده کم شنوایی بر تحول زبانی و ارتباطی کودکان آسیب-دیده شنوایی از سویی و ارتباط مولفه های زبانی با تحول نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی از سوی دیگر، بررسی روند تحول نظریه ذهن در این کودکان ضرورت می یابد. به این ترتیب، هدف این پژوهش، مروری بر نقش زبان و مولفه های اصلی آن(نحو، معنی شناسی و کارکردشناسی) در تحول توانایی های نظریه ذهن کودکان و بررسی وضعیت تحول نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا با توجه به مشکلات زبانی آن ها نسبت به کودکان عادی است و در پایان تلاش شده است، رابطه زبان، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا تبیین گردد.
آیا ذهن خوانی به واسطه ی نوع دیدگاه دیگران محدود می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات اخیر نظریه ذهن بیان داشته اند که افراد در برخی موقعیت های اجتماعی بدون ضرورت، دیدگاه دیگران را محاسبه می کنند. برخی نیز به پیش فرض بودن دیدگاه خود اشاره کرده اند. بحث خودکاری ذهن خوانی مدتی مورد مناقشه تحقیقات بود وهم اکنون نیز فرایندهای درگیر در ذهن خوانی موردتوجه محققان است. در این تحقیق هدف ما بررسی محدودیت های ذهن خوانی خودکار با توجه به نوع دیدگاه دیگران است. روش: به همین منظور یک طرح عاملی درون گروهی طراحی گردید و از بین دانش آموزان دبیرستانی شاغل به تحصیل در سال 1392 93 شهر سهند، 25 آزمودنی به شیوه در دسترس انتخاب شد. آزمودنی ها به واسطه ابزار ساخته شده توسط محقق برای سرعت و صحت ذهن خوانی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر نشان داد که اثرات اصلی نوع دیدگاه (007/0P=)، نوع قضاوت (001/0P=) و همچنین اثر تعاملی این دو (001/0P=) معنادار است. همچنین نتایج آزمون تی همبسته نشان می دهد که قضاوت ها در موقعیت دیدگاه مساوی نسبت به دیدگاه ناقص (02/0P=) و مشابه (005/0P=) سریع تر است. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها به نظر می رسد که دیدگاه مساوی یک موقعیت بهینه برای ذهن خوانی باشد. نتایج چالش هایی را برای فرضیه آپلی به همراه داشت.
مطالعه ارتباط نظریه ذهن با ناگویی هیجانی در یک گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ذهن به عنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی به عنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفه های مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر می رسد به جهت هم پوشی ساختاری در مکان های مغزی و هم پوشی کارکردی می توانند در ارتباط باهم موردتوجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی- همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نقش پیش بینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفه های ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیش بینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی بود. روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای و جامعه آماری مشتمل بر کودکان 9 تا 12 ساله که دارای شرایط بدسرپرستی یا عادی که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل در شهر اصفهان بودند. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود که از بین مدارس پسرانه نواحی ششگانه شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نظریه ذهن هاپ (1994) بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه کودکان بدسرپرست و عادی در سطح کلی و سه سطح جزیی (سطح اول، دوم و سوم) نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود دارد (P