مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
اسکیزوفرنی
حوزه های تخصصی:
مبتلایان به بیماری اسکیزوفرنی دارای اختلالاتی در شناخت اجتماعی هستند که با بروز مشکلاتی در یافتن احساسات، احساس نزدیکی با دیگران، استنتاج افکار و برخورد هیجانی با دیگران نمود می یابد. اختلالات شناخت اجتماعی در امور ارتباطی با دیگران مداخله می کنند و از عناصر موثر در تعیین میزان اختلال در کارکردهای روزانه در چنین افرادی است. در این مقاله، ما به بررسی یافته های جدید در حوزه ی شناخت اجتماعی و عصب شناسی می پردازیم و فرآیند های اجتماعی مختل شده در بیماری اسکیزوفرنی را مورد بررسی قرار می دهیم. همچنین احساس همدلی را که یک کارکرد پیچیده ِ ی شناختی اجتماعی است؛ مورد بررسی قرار می دهیم و همچنین به بررسی اختلالات آن در اسکیزوفرنی می پردازیم.
پیش بینی افکار پارانوئیدی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس سوگیری های شناختی و خود تأملی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افکار پارانوئید از نشانه های شایع در اختلالات طیف اسکیزوفرنی است و شواهد از نقش عوامل شناختی در این افکار حکایت دارند. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی افکار پارانوئیدی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس سوگیری های شناختی و خود تأملی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع پیش بینی است. تمام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان های روان پزشکی ایثار و فاطمی شهر اردبیل در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد ۱۲۶ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی از بین جامعه آماری حاضر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مطالعه حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افکار پارانوئیدی، مقیاس سنجش سوگیری های شناختی دیووس، مقیاس خودتأملی و بینش استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که افکار پارانوئید با سوگیری های نتیجه گیری شتاب زده، انعطاف ناپذیری باور، توجه به تهدید، اسناد بیرونی، مشکلات شناخت اجتماعی، مشکلات شناختی ذهنی و رفتارهای ایمنی و نمره کلی سوگیری های شناختی ارتباط مثبت ولی با خودتأملی ارتباط منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سوگیری های شناختی ۵۷ درصد و خودتأملی ۳۶ درصد از کل واریانس افکار پارانوئید بیماران اسکیزوفرن را تبیین می کند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که سوگیری های شناختی در تفکر و خودتأملی پایین می توانند از عوامل پیش بینی کننده افکار پارانوئیدی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی باشند؛ بنابراین مداخلات شناختی متمرکز به این متغیرها می تواند گام مهمی در کاهش افکار پارانوئید این بیماران باشد.
مقایسه عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی - جبری بر اساس آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی-جبری سازمان بهزیستی و مقایسه آنان در خرده مقیاس های عملی و کلامی آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ی و نمونه آماری شامل 24 آزمودنی در سال 1397 از مراکز بهزیستی شهر اراک و خمین بود که به روش نمونه گیری در دسترس و در دو گروه اسکیزوفرنیا(12نفر) و افراد وسواسی جبری(12) انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان ارزیابی شدند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که عملکرد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی-جبری درهوشبهر و خرده مقیاس های کلامی و عملی به ترتیب از 100 به عنوان میانگین هوش کلامی و عملی و 10 به عنوان میانگین خرده مقیاس ها پایین تر بود. میانگین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نیز بطور معنادار پایین تر از مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بیماران اسکیزوفرن در مقایسه با بیماران وسواسی-جبری در همه خرده مقیاس های کلامی و عملی، عملکرد شناختی پایین تری داشتند. اختلاف میانگین در خرده آزمون های عملی بارزتر از خرده مقیاس های کلامی بود. این نتیجه به بیماران تحت پوشش سازمان بهزیستی قابل تعمیم است.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی مراقبان بیماران اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: : بار مراقبت از بیماران روانی به عنوان یک عامل مهم برای حفظ بیمار در سطح جامعه اثرگذار است، در زمینه ارزیابی و اندازه گیری این موضوع در بیمارن اسکیزوفرنی ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد ۱۴۷نفر از مراقبان بیماران اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانپزشکی روزبه و سازمان حمایت از خانواده بیماران اسکیزوفرنی احباء در شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه مراقبان بیماران اسکیزوفرنی، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه علائم مثبت و منفی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شد. یافته ها: در تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل (توانمندی مراقب، روابط بین فردی، استقلال، شأن اجتماعی، نگرانی مراقب و خستگی مراقب) استخراج شد. در مجموع این شش عامل توانسته اند ۷/۷۰ درصد از واریانس ۳۲ سوال این پرسشنامه را تبیین کنند. همسانی درونی خرده مقیاس ها نیز با آلفای کرونباخ در دامنه مطلوب به دست آمد. ماتریس چرخش یافته واریماکس نشان داد که همه سوالات قابل استفاده هستند. نتیجه گیری: نتایج تحلیل آماری نشان می دهد پرسشنامه بار مراقبت از بیمار اسکیزوفرنی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر (با ضریب اعتبار ۶۷/)۰ در جمعیت ایرانی استفاده نمود.
مقایسه بیماران اسکیزوفرن و دو قطبی در عملکرد بازداری شناختی
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف : از دیرباز گمانه زنی درباره اینکه اختلال اسکیزوفرنی و دو قطبی دو اختلال جداگانه هستند و یا یکسان هستند، در بین دانشمندان وجود داشته است. هدف پژوهش حاضر مقایسه بیماران اسکیزوفرن و دوقطبی در عملکرد بازداری شناختی است. مواد و روش ها : جامعه پژوهش شامل تمامی بیماران اسکیزوفرن و دو قطبی غیر مزمن بستری شده در مرکز آموزشی درمانی رازی تبریز بود که با تشخیص روانپزشک و براساس مصاحبه بالینی ساختار یافته براساس ملاک های DSM5 تشخیص اختلال اسکیزوفرنی یا دو قطبی دریافته کرده بودند. 31 بیمار اسکیزوفرن و 30 بیمار دوقطبی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و عملکرد بازداری شناختی از طریق تست استروپ (رنگ-واژه) و شاخص های زمان واکنش و دقت در پاسخ دهی سنجیده شد. یافته ها: نتایج به کمک روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد و نشان داد که بین دو گروه بیمار تفاوتی در عملکرد بازداری شناختی وجود ندارد. بحث : شناخت شباهت ها و تفاوت های بین دو اختلال، علی الخصوص در عملکرد های شناختی می تواند در فهم دانشمندان از مبانی مشترک دو اختلال موثر باشد.
مقایسه اختلاف بین اطلاعات متقابل الکترودهای الکتروانسفالوگرام در اسکیزوفرنی: یک مسئله طبقه بندی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی الکتروانسفالوگرام بیماران اسکیزوفرنی موضوع بسیاری از تحقیقات اخیر بوده است. با این حال، تشخیص دقیق اسکیزوفرنی با استفاده از الکتروانسفالوگرام همواره یک بحث چالش برانگیز است. هدف: این مقاله با هدف بررسی اختلاف اطلاعات بین یک کانال مغزی و سایر الکترودها در دو گروه از بیماران اسکیزوفرنی و افراد سالم انجام شد. همچنین، قابلیت ویژگی های استخراجی در مسئله تفکیک دو گروه بررسی شد. روش : در مطالعه تحلیلی مشاهده ای حاضر، از ۱۹ کانال الکتروانسفالوگرام ۱۴ بیمار اسکیزوفرنی (۷ مرد با میانگین سنی ۳/۳ ± ۲۷/۹ سال و ۷ زن با میانگین سنی ۴/۱ ± ۲۸/۳ سال) که در انستیتوی روانپزشکی و مغز و اعصاب در ورشو لهستان بستری بودند، استفاده شد. به علاوه، داده های ۱۴ فرد سالم (۷ مرد و ۷ زن با میانگین سنی به ترتیب ۲/۹ ± ۲۶/۸ و ۳/۴ ± ۲۸/۷ سال) به عنوان گروه کنترلی تحلیل شد. پتانسیل اطلاعات متقابل و اطلاعات متقابل کوشی- شوارتز بین هر الکترود الکتروانسفالوگرام و تمام الکترودهای دیگر محاسبه شد. با استفاده از دو استراتژی، عملکرد ماشین بردار پشتیبان مورد بررسی قرار گرفت: (۱) اطلاعات متقابل یک کانال الکتروانسفالوگرام با کانال های دیگر و (۲) ترکیب اطلاعات متقابل تمام کانال های مغزی. یافته ها: نتایج نشان داد که با استفاده از اطلاعات متقابل بین کانال های الکتروانسفالوگرام، صحت تشخیص تا ۱۰۰ ٪ افزایش می یابد. برای هر دو شاخص، اطلاعات متقابل میان کانال O۲ با سایر کانال ها بالاترین عملکرد طبقه بندی را ارائه داد. نتیجه گیری: این نتایج سیستم پیشنهادی را به عنوان یک سیستم برتر در مقایسه با پیشرفته ترین ابزارهای تشخیص اسکیزوفرنی الکتروانسفالوگرام معرفی می کند.
مقاله موردی: استفاده از تکنیک تقویت و پاداش منفی برای کاهش رفتار جمع آوری اشیا در مبتلایان به اسکیزوفرنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
آزمودنی یک مرد 55 ساله و کارمند سابق دولت بود. او ادعا کرد کسی را دیده است که دیگران او را نمی بینند. آزمودنی معتقد است که وی فرد مهمی است. او رفتارهای عجیبی دارد مانند جدا شدن از دیگران، صحبت کردن و خندیدن به تنهایی و جمع آوری اشیای غیرمفید. بر اساس نتایج ارزیابی از طریق مشاهده، مصاحبه و آزمایش های روان شناختی، افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا با مشکلات رفتاری مانند جمع آوری اشیا تشخیص داده شدند. رفتار آزمودنی به نظر می رسد به علت احساس لذت جمع آوری اشیاست. او فعالیت دیگری ندارد که باعث شود احساس لذت کند به همین دلیل این رفتار را تکرار می کند. هدف از مداخله کاهش دفعات جمع آوری اشیا از طریق تقویت منفی و تکنیک های پاداش برای تقویت رفتارهای جدید در آزمودنی است. نتیجه پژوهش این است که مداخله می تواند رفتار جمع آوری اشیا را به تدریج کاهش دهد.
اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی آرام بر تعادل و راه رفتن در شرایط تکلیف دوگانه در بیماران اسکیزوفرنی مرد با اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
83 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی این بود که آیا یک مداخله تمرین شناختی منجر به بهبود تعادل و راه رفتن بیماران اسکیزوفرنی مرد با اختلال افسردگی می شود. این کارآزمایی بالینی غیر تصادفی با گروه کنترل، تاثیر 12 هفته بسته توانبخشی شناختی آرام را بر تعادل و راه رفتن 20 بیمار اسکیزوفرنی مرد با اختلال افسردگی را بررسی کرد. بیماران به طور همگن(بر اساس سن و نمره MMSE، و نمره افسردگی) در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه مداخله در جلسات توانبخشی شناختی حافظه و توجه (آرام) به مدت 45 تا 60 دقیقه، سه بار در هفته در طول 12 هفته(در مجموع 36 جلسه) شرکت کردند. داده های پیش آزمون و پس آزمون به دست آمده از طریق آزمون ایستادن روی پای برتر با چشمان باز و بسته، آزمون سرعت راه رفتن 10 متر، اجرای آزمون سرعت راه رفتن در شرایط اجرای تکلیف دوگانه راه رفتن- شناختی دیداری فضایی، اجرای آزمون سرعت راه رفتن 10 متر در شرایط اجرای تکلیف دوگانه حرکتی- راه رفتن با استفاده از آزمون t همبسته و مقایسه پس آزمون دو گروه با استفاده از t مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد گروه مداخله شناختی بهبود معناداری در تعادل ایستا با چشم باز و بسته و سرعت راه رفتن در شرایط ساده و دوگانه از پیش آزمون به پس آزمون داشتند. (0.05≥P). گروه مداخله شناختی افزایش معناداری در تعادل ایستا با چشم باز و بسته، سرعت راه رفتن در شرایط ساده و دوگانه نسبت به گروه کنترل داشتند. ا
اثربخشی بازتوانی شناختی بر بهبود نقایص شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن براساس سطوح شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: نقایص شناختی به عنوان یکی از ویژگی های اصلی اسکیزوفرنی شناخته شده که مستقیماً با نتایج عملکردی و اجتماعی این اختلال ارتباط دارد. هدف درمان توا ن بخشی شناختی بهبود نقایص و نتایج مرتبط با آن است. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی درمان توا ن بخشی شناختی بر توجه و حافظه فعال در دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، بیماران با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط بود. مواد و روش ها: تعداد 30 بیمار بستری با تشخیص بیماری اسکیزوفرنی انتخاب شدند و براساس مصاحبه بالینی و نمره کسب شده در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل به دو گروه با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط تقسیم شدند. سپس پیش و پس از درمان با استفاده از آزمون کلاسیک استروپ (سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی)، آزمون عملکرد مداوم (سنجش توجه پایدار) و ان بک (حافظه کاری) ارزیابی شد. هر دو گروه درمان توا ن بخشی شناختی با روش شولبرگ و ماتیر (2001) را دریافت کردند. این برنامه بازتوانی در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر توانایی های شناختی حافظه و عناصر آن، توجه و ابعاد توجه و عملکرد اجرایی تمرکز دارد. برنامه توا ن بخشی فوق برای اجرای فردی یا گروهی تدارک دیده شده است و هدف آن ترمیم نقایص و مهارت های شناختی از طریق تمرین و آموزش است. تعداد جلسات این برنامه ، 16 جلسه است که دستورالعمل هر جلسه کاملاً مشخص و معین است. هر یک از جلسات به طور میانگین بین 30 تا 45 دقیقه زمان می برند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بازتوانی شناختی در هر دو گروه در سطح پس آزمون به طور معناداری (P≤ 0/05) باعث بهبود عملکرد شناختی در حیطه های توجه پایدار و حافظه کاری شده است. در مقایسه عملکرد بین دو گروه تنها در زمینه توجه پایدار تفاوت معنادار (P≤ 0/05) مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت درمان توا ن بخشی شناختی عملکرد بیماران را در توجه انتخابی، توجه مداوم و حافظه فعال بهبود می بخشد. علاوه بر این، از نظر میزان اثربخشی توا ن بخشی شناختی بین دو گروه با نقایص شناختی کم و متوسط یافته ها بیانگر پیشرفت بیشتر گروه با نقایص شناختی شدیدتر در حیطه عملکرد شناختی توجه پایدار هستند و از نظر میزان پیشرفت در عملکرد توجه انتخابی و حافظه کاری تفاوتی مشاهده نشد
بررسی رابطه دشواری در تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی اختلال روانی پیچیده ای است و یکی از متغیرهایی که در افراد اسکیزوفرنی اهمیت دارد خودتنظیمی هیجانی است. از طرف دیگر، مطالعات نشان داده اند که بین اختلال در تنظیم احساسات و عدم تحمل ابهام رابطه وجود دارد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه همبستگی بود و به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی فرقانی- نکویی قم در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. نمونه پژوهش ۱۴۱ بیمار بستری شده و یا مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه فرا نگرانی ولز و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ اﺑﻬﺎم استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر با برنامه PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره حیطه دشواری در انجام رفتارهای هدفمند مواقع درماندگی ۲۱/۶۳±۵۴/۱ و میانگین نمره دشواری در مهار رفتارهای تکانشی مواقع درماندگی ۱۹/۲۷±۶۷/۲۷ بود. میانگین نمره تحمل ابهام ۴/۳۲±۲۵/۱۲ بود. بین متغیر های دشواری تنظیم هیجان با فرا نگرانی و دشواری تنظیم هیجان با تحمل ابهام هیچ رابطه معناداری یافت نشد. تنها رابطه معنادار اثر فرا نگرانی بر تحمل ابهام بود (۰/۰۴۹=P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر ظرفیت کمتری در تحمل ابهام و فرا نگرانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. پیشنهاد می گردد در درمان بیماران اسکیزوفرنی به این جنبه ها توجه بیشتری گردد.
اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی عملکردهای لوب آهیانه ای (حافظه ایپزودیک و توانایی رونگاری شکل) در بیماران اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
55 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر توانبخشی شناختی بر مؤلفه های حافظه ایپزودیک و توانایی رونگاری شکل بیماران اسکیزوفرنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه بیماران اسکیزوفرنی تحت درمان و مراقبت در بیمارستان فارابی شهراصفهان (سال 1400) بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 بیمار اسکیزوفرنی تحت درمان در بیمارستان فارابی شهر اصفهان انتخاب شدند و با توجه به معیارهای ورودی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل درمان مبتنی بر توانبخشی شناختی (برگ و انسل 1999 و بیکر و تامپسون 1999) بود که برای گروه آزمایش طی 12 جلسه (به صورت گروهی و به مدت30 الی45 دقیقه) برگزار شد، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش آزمون بینایی- حرکتی بندرگشتالت (1983) و آزمون ان- بک (حافظه کاری فعال) (1990) بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که درمان مبتنی بر توانبخشی شناختی بر مؤلفه های حافظه ایپزودیک و توانایی رونگاری شکل در بیماران اسکیزوفرنی تأثیر معنا داری داشت (01/0>p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر توانبخشی شناختی روشی مؤثر برای برای بهبود حافظه ایپزودیک و توانایی رونگاری شکل در بیماران اسکیزوفرنی است و می توان از آن در طراحی و اصلاح مداخلات کاهش علائم اسکیزوفرنی استفاده کرد.
مقایسه بازشناسی بیان چهره ای هیجان و پردازش شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه بازشناسی بیان چهره ای هیجان و پردازش شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی (آشفته و پارانوئید) و افراد بهنجار می باشد. روش پژوهش حاضر علّی – مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (30 نفر پارانوئید و 30 نفر آشفته) و 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ جنس، سن و تحصیلات با گروه بیمار همتا شده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون بازشناسی بیان چهره ای هیجان، آزمون حافظه وکسلر، آزمون استروپ و پرسشنامه پردازش اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبیLSD استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سه گروه در بازشناسی بیان چهره ای هیجان تفاوت معنی دار وجود دارد و افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در بازشناسی چهره ای هیجان نقص دارند. همچنین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید از نظر متغیر فوق بهتر از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی آشفته عمل کردند. علاوه بر این، بین سه گروه در سرعت پردازش، پردازش اطلاعات و حافظه کلامی و غیرکلامی تفاوت معنادار وجود داشت. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از نوع آشفته از نظر متغیرهای پردازش اطلاعات، حافظه کلامی و غیرکلامی نسبت به دو گروه دیگر در وضعیت پایین تری قرار داشتند، از لحاظ سرعت پردازش افراد بهنجار در وضعیت بالاتر نسبت به دو گروه دیگر قرار داشتند. نقص در بازشناسی بیان چهره ای هیجان و پردازش شناختی در بیماران اسکیزوفرنی عمیق تر از افراد بهنجار می باشد، همچنین این نقایص در بیماران آشفته برجسته تر از بیماران پارانوئید می باشد. این نتیجه ها تلویحات مهمی برای پیگیری و درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی دارد.
توانایی آزمون عملکرد مداوم در تشخیص افتراقی اختلالات روانپزشکی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی توانایی آزمون عملکرد مداوم (CPT) در تشخیص افتراقی بیماران دارای اختلالات روانپزشکی و گروه بهنجار بود. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. با روش نمونه گیری در دسترس، ۲۷ بیمار اسکیزوفرن، ۲۸ بیمار مبتلا به افسردگی اساسی، ۲۹ بیمار مبتلا به وسواسی- اجباری و ۲۹ فرد بهنجار انتخاب و بر اساس متغیرهای سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل همتا شدند. عملکرد شناختی آزمودنی ها به وسیله آزمون CPT مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که بیماران اسکیزوفرن و وسواسی در سه مؤلفه آزمون CPT (خطای حذف، پاسخ های درست و زمان واکنش)، و بیماران افسرده در دو مولفه آزمون (خطای حذف و زمان واکنش) در مقایسه با افراد بهنجار، به طور معناداری ضعیف تر عمل کردند، اما بین گروههای بیمار در هیچ یک از مؤلفه های آزمون تفاوت معنادار مشاهده نشد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر آزمون CPT قادر به تفکیک بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و وسواسی- اجباری از افراد بهنجار بود، اما نتوانست بین بیماران مختلف تفاوت معناداری قائل شود.
اثربخشی اسپیرونولاکتون بر علائم اسکیزوفرنی: کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که در آن واقعیت های پیرامون شخص، غیرعادی تفسیر می شوند. هدف از درمان، کاهش علائم و احتمال عود بیماری است. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی اسپیرونولاکتون بر علائم اسکیزوفرنی بود. روش: در این مطالعه تحلیلی و بالینی دوسوکور، ۴۴ بیمار در دو گروه به صورت تصادفی توزیع شدند. مطالعه در بیمارستان قدس و مراکز نگهداری بیماران روانپزشکی شهر سنندج طی سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ انجام شد. در پی بروز عوارض دارویی و عدم تمایل به ادامه درمان، تعداد بیماران به ۳۲ نفر کاهش یافت. ابزار مورد استفاده مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی (۱۹۸۶) بود. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، آنوا با اندازه گیری مکرر و t مستقل، توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد از ۴۴ نفر بیمار مورد مطالعه، ۳۷ نفر (۸۴/۱%) مرد و ۷ نفر (۱۵/۹%) زن بودند، که عدم تعادل به دلیل کم بودن حجم نمونه بود. از نظر توزیع جنسی، سطح سواد، وضعیت تأهل، سابقه شغلی و مصرف داروهای زمینه ای، دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشتند (۰/۰۵<P). علاوه بر این از نظر کاهش علائم منفی (۰/۶۶۶=P)، مثبت (۰/۷۴۸=P) و علائم عمومی (۰/۳۴۲=P) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از عدم تاثیر معنادار اسپیرونولاکتون بر کاهش علائم منفی، مثبت و عمومی بود. لذا توصیه می شود مطالعات بیشتری با استفاده از این دارو (با رفع محدودیت های این مطالعه) و دیگر داروها انجام شود.
مطالعه تأثیر تحریک فراجمجمه ایی مستقیم مغز (TDCS) بر کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
9 - 26
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تحریک فراجمجمه ای مستقیم مغز(tDCS) بر کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی مزمن بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح ABA بود. جامعه آماری کلیه افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی مزمن بستری در مرکز درمان بیماران روانی گشت فومن بود. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود که از بین آن ها 6 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی(PANSS) و دستگاه تحریک بیرونی مغز به وسیله جریان مستقیم(tDCS) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد اعمال TDCS آندی بر قشر خلفی - جانبی پیش پیشانی چپ بر کاهش علائم مثبت، منفی، ازهم گسیختگی و افسردگی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی تاثیر دارد. نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت تحریک الکتریکی مستقیم با TDCS بر کاهش علائم اسکیزوفرنی مؤثر بود، بنابراین می توان از این روش در درمان افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی مزمن استفاده کرد.
بررسی فرانقش بینافردی در گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افراد سالم بر اساس دستور نقشگرای نظام بنیاد هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکیزوفرنی نوعی بیماری روانی است که عملکردهای شناختی و سطوح مختلف زبان را تحت تأثیر قرار می دهد. گفتمان یکی از حوزه هایی است که در این بیماری به شدت آسیب می بیند. در این پژوهش 11 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 11 فرد سالم از نظر کاربرد نقش های متعلق به فرانقش بینافردی در چارچوب دستور نقشگرای نظام بنیاد مقایسه شدند. مصاحبه های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که در گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با افراد سالم از نظر کاربرد قطبیت (بند مثبت و منفی)، وجه نمایی (افزوده وجهی و محمول وجهی)، زمان گذشته و حال، نقش های گفتاری خبری، پرسشی پرسشواژه ای و امری، فاعل، متمم و افزوده حاشیه ای تفاوت معنادار وجود داشت. اما در کاربرد زمان آینده، نقش های گفتاری پیشنهادی و پرسشی بلی/خیر میان گفتمان دو گروه آزمودنی تفاوت معناداری یافت نشد. بنابر یافته های این پژوهش و هم راستا با مطالعات پیشین، تحلیل دقیق گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از طریق نظام های بینافردی می تواند به تفسیر جامع ساختار گفتگو، کیفیت روابط بینافردی و عملکردها و نگرش های آن ها کمک کند. نظام های گفتمان بینافردی می توانند در ارائه نمایه ای از میزان شدت اختلالات عاطفی و اجتماعی و گفتار ناپیوسته در گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به کار روند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر بهبودی بر نشانههای افسردگی و ارتباط بینفردی بیماران با اختلال اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر بهبودی بر نشانه های افسردگی و ارتباط بین فردی بیماران با اختلال اسکیزوفرنی بود. مواد و روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران اسکیزوفرنی بستری در مراکز شبانه-روزی اعصاب و روان شهرستان تهران در سال 1402 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، درمان شناختی مبتنی بر بهبودی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1987) و پرسشنامه مهارت ارتباط بین فردی (منجمی زاده، 1391) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر بهبودی بر به نشانه های افسردگی و ارتباط بین-فردی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با درمان شناختی مبتنی بر بهبودی فراهم می کند و روانشناسان و روانپزشکان می توانند برای بهبود نشانه های افسردگی و ارتباط بین فردی در بیماران با اختلال اسکیزوفرنی از این مداخله استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی -حرکتی و مداخله شناختی-حرکتی به تنهایی بر اضطراب مرگ و ادراک پیری سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی حرکتی حرکتی بر اضطراب مرگ و ادراک پیری سالمندان بود. مواد و روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری بود. بدین منظورنمونه ای متشکل از 42 نفر(21 زن و 21مرد) بالای 60 سال ساکن شهرمشهد در سال 1400 که ملاک های ورودی را برآورده کردند، انتخاب و پس از گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش اول(با مداخله درمان شناختی رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی حرکتی)؛ گروه آزمایش دوم( با مداخله مبتنی برفعالیت های شناختی حرکتی به تنهایی) وگروه کنترل (بدون هیچگونه مداخله) در 18 جلسه 90 دقیقه ای طی 9 هفته تحت مداخلات ذکرشده قرارگرفتند. داده های حاصل از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر وهمکاران (1970) و پرسشنامه ادراک پیری اسلاتمن و همکاران(2017) از طریق نرم افزارآماریSPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمورد هردو متغیراضطراب مرگ و ادراک پیری، بین دوگروه آزمایش با گروه کنترل، درهردو زمان پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادارشده، اما تفاوت میان دو گروه آزمایش، معنادار نبود. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان شناختی-رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی-حرکتی و همچنین مداخله شناختی-حرکتی به تنهایی، را می توان برای کاهش افسردگی مرگ و بهبود ادراک از پیری سالمندان و درجهت ارتقاء کیفیت زندگی و تدوین برنامه های آموزشی مناسب آن ها بکار گرفت.